1

بازگشت عادل بعد از تأیید رهبری؟؟+توصیه به جلیلی برای پرهیز از اغراق!

سینماروزان: روایت پیمان جبلی از دیدار با رهبری، ظن بازگشت #عادل_فردوسی‌پور به شبکه سوم و احیای نود را شکل داده؟

پیمان جبلی رییس #صداوسیما شنبه ۲۷فروردین به همراه #وحید_جلیلی دیداری را با رهبر معظم انقلاب بابت ارائه گزارش و بررسی مسائل داخلی صداوسیما داشته است.

محور اصلی این دیدار اخذ استمزاج #رهبر_انقلاب در مورد چند چهره شاخص فعلی و سابق رسانه ملی بوده است.

در این جلسه #جبلی به معظم له می‌گوید: #فردوسی_پور را میشود استفاده کرد و یا هنوز از سمت شما منع حضور دارد؟ رهبر انقلاب میگویند: مشی من در مورد اشخاص دخالت و نظر دادن شخصی نبوده و نیست و به غلط گفتند فلانی گفته که فردوسی پور در صداوسیما نباشد و از نظر من منعی برای استفاده از او نیست.

معظم له با بیان اینکه بنده همواره تاکید کردم باید روی محتوای ارایه شده نظارت کرد تصریح می‌کنند: باید از همه ظرفیت های رسانه ای که باعث نشاط، سرگرمی و بالا رفتن آگاهی مردم میشود استفاده کرد و در کنار آن مراقبت نمود محتوا در چارچوب ارزش های اسلامی، اخلاقی و انقلابی باشد.

ایشان جهت گیری های سیاسی در چگونگی بکارگیری افراد در #رسانه_ملی را نادرست میدانند و چنین نگاهی را باعث ناراحتی مردم ذکر میکنند.

پیمان جبلی در ادامه درباره رامبد جوان از معظم له سوال می کنند که #رهبری می گویند:  نظر من درباره #رامبد_جوان مثبت است.

جبلی ادامه می دهد «آیا پس از انتشار تصاویر وی در کانادا صلاح هست ایشان استفاده شود» که رهبر معظم انقلاب می گویند: نظر من درباره او بعد از آن سفر و حواشی اتفاق افتاده هم تغییری نکرده است و البته بازهم تاکید می کنند که اینقدر مصداقی و شخصی لازم نیست بپرسید.

در ادامه این دیدار رهبر انقلاب با تشکر از تلاشهای صورت گرفته در مدیریت جدید صدا و سیما انگشتری که در دست داشتند را به پیمان جبلی هدیه می کنند.

ایشان همچنین از حفظ نیروهای متخصص حزب اللهی در رسانه ملی میگویند و می افزایند: شنیده ام نیروهای خیلی خوبی در این مدت سازمان را ترک کرده‌اند‌ و این اصلا چیز خوبی نیست.

در پایان وحید جلیلی هم با ارایه گزارشی از تولید سرودهای انقلابی مثل#سلام_فرمانده در کل کشور خبر میدهد و می گوید: انشاالله از چنین آثاری بیشتر خواهید دید.

ایشان در پاسخ به تولید این سرودها ضمن تشکر از تلاش های صورت گرفته میفرمایند: به هیچ وجه راضی نیستم در این سرودها نسبت به شخصیت بنده تعاریف اغراق آمیز شود و بهتر است سمت و سوی معنوی به این سرودها بدهید.

بازگشت عادل فردوسی پور به شبکه سه بعد از تأیید رهبری؟
بازگشت عادل فردوسی پور به شبکه سه بعد از تأیید رهبری؟




چرایی حضور عادل فردوسی‌پور در یک فیلم دفاع مقدس

سینماروزان/هاتف مظفری: در نشست یک فیلم دفاع مقدسی، کارگردان از چرایی حضور عادل فردوسی پور در این فیلم، گفت.

نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «مستطیل قرمز» به کارگردانی حسن و حسین صیدخانی در فرهنگسرای ارسباران با حضور عوامل فیلم و مهمانان برگزار شد.

به گزارش سینماروزان در این نشست امیرحسین سمیعی معاونت هنری سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، علی عطایی مدیر هنرهای نمایشی سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران، مهدی یوسفی رییس فرهنگسرای ارسباران، احمد میرعلایی تهیه‌کننده، کورش جاهد منتقد، جمشید جهانزاده و محمود مقامی بازیگران فیلم، حسن و حسین صیدخانی کارگردانان «مستطیل قرمز»، برخی از فوتبالیست‌ها و… حضور داشتند.

کورش جاهد منتقد در ابتدا ضمن تشکر از حضور مهمانان در این جلسه بیان کرد: «مستطیل قرمز» بر اساس واقعیت ساخته شده و مستندگونه است و لحن صدا و ریتم بیانی گوینده جنبه مستندگونه فیلم را تقویت می‌کند.
وی ادامه داد: «مستطیل قرمز» بر اساس دغدغه سازندگانش ساخته شده است به گونه‌ای که حتی درد از پشت پلان‌های فیلم کاملا حس می‌شود. امیدوارم این فیلم توسط مردم دیده شود.
این منتقد تاکید کرد: جنگ در کل پدیده وحشتناکی است اما جالب است که در این فیلم مدام به این نکته اشاره می‌شود که زندگی در همین جنگ نیز جریان است.
جاهد در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: نیازمند نگاه جدیدی در سینمای دفاع مقدس هستیم و امیدوارم این دو برادر با شور و حالی که کار را خود را آغاز کرده و فیلم پُرزحمتی را ساخته‌اند، با وجود همه مشکلاتی که در سینما وجود دارد به راه خود ادامه بدهند.

سپس احمد میرعلایی تهیه‌کننده که به دعوت کارگردانان این اثر در این جلسه حاضر شده بود، مطرح کرد: این نشست‌ها باعث می‌شود مدعوین با فیلمسازان جوان و زحماتی که آن‌ها می‌کشند، آشنا شوند و اگر این نشست‌ها نباشد، برخی از آثار به مخاطبان معرفی نمی‌شود.

وی ادامه داد: زنده‌یاد علیرضا سجادپور تهیه‌کنندگی کار را برعهده داشت و ایشان را مدتی پیش از دست دادیم پس برادران صیدخانی که برای سینما و کشور عزیز هستند از من دعوت کردند تا در این مراسم حضور داشته باشم.

این تهیه‌کننده با اشاره به اینکه «مستطیل قرمز» با سختی و مشقت ساخته شده است اما امید و تلاش در آن موج می‌زند، گفت: جوان‌هایی مانند برادران صیدخانی «مستطیل قرمز» را بر اساس دغدغه‌ای که داشته‌ و اتفاقاتی که از نزدیک لمس کرده‌، ساخته‌اند تا مخاطبان نیز با برخی از اتفاقاتی که در گذشته رخ داده است، آشنا شوند.
میرعلایی با اشاره به مظلومیتی که در فیلم به نمایش گذاشته شده است، گفت: مظلومیت در صورت افراد و بازی‌ها دیده می‌شود همچنین با تابلویی در فیلم مواجه هستیم که روی آن نوشته است: «ما ایستاده‌ایم» این ایستادگی برای تک تک ما زحمت داشته است اما همچنان مقاوم و در میدان هستیم.
وی با اشاره به اینکه فیلم‌هایی مانند «مستطیل قرمز» باید در دنیا دیده شود، اظهار کرد: ساخت چنین آثاری برای مردم ما زیبنده است و من در همین نشست قصد دارم به شهرداری، سازمان صداوسیما و حوزه هنری انقلاب اسلامی بگویم که به حمایت خود از این فیلم ادامه دهند تا همه مردم ایران بتوانند آن را ببینند. حتی به برادران صیدخانی هم گفته‌ام که تلاش کنند فیلمشان در سینما دیده شود چراکه لحظه لحظه این فیلم دارای صمیمیت، مقاومت، انسانیت، گذشت و… است.

این تهیه‌کننده تاکید کرد: صداقت خاصی در حرکت دوربین، کارگردانی، بازی بازیگران و… قابل مشاهده است که من از تماشای آن لذت بردم و امیدوارم همه کمک کنند تا این فیلم به خوبی در داخل و خارج از کشور دیده شود.

میرعلایی در پایان صحبت‌های خود خاطرنشان کرد: فیلمسازی در کشور ما باید توام با نگاه دقیق و عمیق باشد و من از این 2 فیلمساز می‌خواهم مسیری را که انتخاب کرده‌اند، به درستی ادامه بدهند و فیلم‌هایشان را در خدمت فرهنگ، محتوا و معنا بسازند تا به مخاطبی که از سالن سینما خارج می‌شود، چیزی اضافه کرده باشند در حقیقت هنرمند مانند یک پزشک است و باید به این مساله توجه کند که مردم به چه چیزی نیاز دارند.‌

جمشید جهانزاده بازیگر «مستطیل قرمز» نیز در سخنانی کوتاه عنوان کرد: من از سال‌ها پیش حسن و حسین صیدخانی را می‌شناسم و می‌دانم از صفر شروع و بسیار تلاش کردند و زحمت کشیدند تا بدین جا برسند پس صمیمانه به آن‌ها برای ساخت این فیلم تبریک می‌گویم و امیدوارم که در این راه پُرثمر، پُرقدم و پُرتلاش پیش بروند.
سپس محمود مقامی مدیر تولید «مستطیل قرمز» و بازیگر این اثر با اشاره به اینکه برای اولین بار در سال‌های فعالیتش در عرصه هنر مدیر تولیدی کار را قبول کرده است، گفت: من از صفر تا صد «مستطیل قرمز» با افتخار در خدمت برادران صیدخانی بودم و تلاشم کردم تا در سمت مدیر تولید کار خود را به درستی انجام بدهم البته دوستان نیز در این راه به من کمک کردند.
وی افزود: برادران صیدخانی «مستطیل قرمز» را با عشقی که به شهر و دیار خود دارند، ساختند اگرچه این پروژه کار سنگینی بود و در ابتدا این ترس وجود داشت که آیا این کار به ثمر می‌نشیند یا نه اما چون پروژه به اصطلاح دلی جلو رفت، خدا هم کمک کرد و خوشبختانه کار مورد توجه بزرگان قرار گرفته است.
به گفته بازیگر «مستطیل قرمز»، موضوع حایز اهمیت فیلم برایش جذاب بوده و او را برای حضور در این پروژه ترغیب کرده است.

مدیر تولید «مستطیل قرمز» در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: امیدوارم حمایت‌های بیشتری از این اثر صورت بگیرد تا این 2 عزیز هم سر ذوق بیایند و تشویق شوند تا کارهای بهتری ارایه بدهند.
«مستطیل قرمز» اثری مستقل است
حسن صیدخانی یکی از کارگردانان «مستطیل قرمز» دیگر فردی بود که مطالبی را عنوان کرد.

وی در ابتدا ضمن تشکر از حضور احمد میرعلایی در این نشست اظهار کرد: ایشان پیش از اکران این فیلم به ما گفت که نگران نباشیم چراکه در این مسیر همراهی‌مان می‌کند در حقیقت حضور ایشان در این جلسه دفاع تمام قد از ماست و حمایت ایشان انرژی مضاعفی برای ادامه راه‌ به ما می‌دهد.

یکی از کارگردانان «مستطیل قرمز» با اشاره به اینکه تحقیق و پژوهش این فیلم حدود 6 ماه زمان برده است، اظهار کرد: بیشتر پژوهش این کار به صورت میدانی انجام شده است. از سوی دیگر اتفاقاتی که در این فیلم رخ می‌دهد مانند دستگیری خلبان، مراسم عروسی و… بر اساس واقعیت و بر مبنای اتفاقاتی است که در سال‌های ۶۰ تا ۶۵ رخ داده است.
صیدخانی ادامه داد: برای ما مهم بود که اثری را خلق کنیم تا ارزش وقت مخاطب را داشته باشد همچنین باید بگویم که این اثر که کاملا بر اساس واقعیت ساخته شده، فیلمی مستقل است.
وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود با اشاره به مظلومیت شهدای فاجعه زمین فوتبال چوار گفت:‌ بمباران زمین فوتبال، اوج جنایت جنگ را نشان می‌دهد و شاید نکته حقوق بشری آن همین مساله باشد.
به گفته صیدخانی، شهدای چوار شبانه، در مظلومیت کامل و در بیابانی در منطقه صالح‌آباد ایلام به خاک سپرده شدند.
وی با اشاره به اینکه تاکنون 2 هزار نفر فیلم مستطیل قرمز را تماشا کرده‌اند، عنوان کرد: امیدوارم اتفاقات بهتری برای این اثر رخ بدهد و مخاطبان بیشتری آن را تماشا کنند.
یکی از کارگردانان «مستطیل قرمز» با اشاره به کسب مدال بلورین و لوح زرین از جشنواره جهانی ficts ایتالیا دریافت کرده است، گفت: زمانی که فیلم در این جشنواره نمایش داده شد، دوستان باور نمی‌کردند چنین اتفاقی در ایران رخ داده باشد. این مساله را مطرح کردم تا بگویم باید به سینمای دفاع مقدس اعتماد کنیم.
صیدخانی در پایان خاطرنشان کرد: متاسفانه نسل امروز آشنایی با دفاع مقدس ندارند در حالی که ما باید به دنبال معرفی اصالت خود باشیم. خوشبختانه برای این اثر پروانه دانش‌آموزی نیز صادر شده است و امیدوارم دانش‌آموزان نیز این اثر را تماشا کنند.

حسین صیدخانی یکی از کارگردانان «مستطیل قرمز» آخرین فردی بود که در این نشست که صحبت کرد.
وی توضیح داد: از زمانی که ویروس کرونا در ایران شیوع پیدا کرد ما در روستاهای دور دست شهرهای اصفهان، شیراز، بوشهر، مشهد و… فیلم را اکران کردیم، در جمع‌های مختلف آن را به نمایش گذاشتیم و با دوستان درباره آن صحبت کردیم.

یکی از کارگردانان «مستطیل قرمز» با بیان اینکه به این نتیجه رسیده است که سینمای دفاع مقدس در انحصار قرار دارد و هرکس نمی‌تواند در این زمینه کار کند، تصریح کرد: سینمای دفاع مقدس در اختیار چندین نفر خاص است در حالی که جوانان فیلمسازی هستند که سوژه‌های نابی در این زمینه دارند و باید به آن‌ها اعتماد شود تا کار کنند.

صیدخانی در پایان ضمن تشکر از عادل فردوسی‌پور در چرایی حضور مجری “نود” در این پروژه خاطرنشان کرد: ایشان انسانی بزرگ و دوست داشتنی است و با پروژه ما همکاری کرد همچنین باید از مردم ایلام و چوار تشکر کنم که اگر نبودند این اثر ساخته نمی‌شد. از نظر من نمره بالای این فیلم به خانواده‌های شهدای زمین فوتبال چوار تعلق می‌گیرد که در «مستطیل قرمز» حضور پیدا کردند.




اظهارات رییس اسبق تلویزیون درباره فردوسی‌پور و ماجرای تعطیلی نود!

سینماروزان: محمد سرافراز رئیس اسبق صداوسیما که مدتی کوتاه بعد از عزت ضرغامی و قبل از عبدالعلی علی‌عسکری، بر صداوسیما مدیریت می‌کرد در خلال گفتگویی تفصیلی با روزنامه شرق درباره ماجرای تعطیلی برنامه نودِ عادل فردوسی‌پور حرف زده است.

به گزارش سینماروزان بنا به گفته‌های سرافراز از زمان ریاست خودش بر صداوسیما، فشار برای تعطیلی “نود” شروع شده بود‌. سرافراز گفت: در دوره ما فشار برای تعطیلی برنامه نود بود، منتها مجموعه تصمیمات این بود که این کار انجام نشود اما به نظرم در دوره بعد خواستند مدیر تازه شبکه خودش را نشان دهد و او هم کمک کرده که این برنامه تعطیل شود.

‌سرافراز ادامه داد: شاید تصور می‌کردند می‌توانند شبیهش را درست کنند که خب نتوانستند! عادل هیچ خطری برای سازمان نداشت چون اساسا کاملا پرورش یافته سازمان بود و هست. ایشان در حوزه تخصصی خودش در همان چارچوب اگر کار کند، تهیه‌کننده، مجری و برنامه‌سازی موفق است و چون در اوج موفقیت او برنامه‌اش حذف شد، به یک جور عقده برای کسانی که سال‌ها این برنامه را دنبال می‌کردند، تبدیل شده است.

‌محمد سرافراز تاکید کرد: این یکی از مشکلات نظام حکمرانی ماست که خیلی راحت پیاده‌شان می‌کنند. خیلی افراد به‌راحتی حذف شده و کنار گذاشته می‌شوند. این کار اشتباه است، چون انگیزه‌ها کم و افراد به‌دردبخور کم می‌شوند و میدان به دست افراد متظاهر و ضعیف‌تر می‌افتد.

روایت محمد سرافراز از تعطیلی برنامه نود
روایت محمد سرافراز از تعطیلی برنامه نود




همراهی عادل فردوسی‌پور با ژوله، پژمان و دایی در تولید یک برنامه تازه!+عکس

سینماروزان: عادل فردوسی‌پور که بعد از حذف از «نود» حسابی بر دامنه شهرت خود افزود قصد دارد یک برنامه تازه را به هواداران خود ارائه دهد.

عادل فردوسی‌پور طراحی و تولید برنامه‌ای به نام «کلاسیکو» را برعهده داشته است که به بهانه ال‌کلاسیکوی حساس چهارشنبه شب میان بارسلونا و رئال تهیه شده است.

این ویژه برنامه با اجرای پژمان جمشیدی و با حضور هواداران دو تیم در استودیو، در آستانه ال‌کلاسیکوی حساس، یکشنبه شب عرضه خواهد شد؛ البته نه از تلویزیون بلکه از طریق پلتفرم‌های اینترنتی.

این برنامه که با حضور علی دایی، وریا غفوی، امیرمهدی ژوله به عنوان میهمان و با اجرای پژمان جمشیدی به بررسی آخرین اتفاقات بارسلونا و رئال مادرید پیش از بازی بزرگ می‌پردازد، قرار است یکشنبه شب ۲۴ آذر از طریق پلتفرم‌های فیلیمو و نماوا و کافه بازار به نمایش درآید.

 ژابی آلونسو بازیکن تیم ملی اسپانیا هم به عنوان کارشناس برنامه «کلاسیکو» با برقراری ارتباط اینترنتی تحلیل‌هایی از رقابت دو تیم و حال و هوای فعلی دو شهر بارسلون و  مادرید را ارائه می‌کند.

تهیه کنندگی «کلاسیکو» را عادل فردوسی پور برعهده دارد و کافه‌بازار، فیلیمو و نماوا از سرمایه‌گذاران این برنامه هستند. این برنامه یکشنبه ۲۴ آذر منتشر خواهد شد.

 

پژمان جمشیدی و علی دایی در «ال کلاسیک»




تحلیل رسانه اصلاح طلب بر دوقطبی گلزار-عادل در جشن حافظ⇐روی سن جشنواره جام‌جم، عادل از چه کسی تشکر کرد و گلزار از چه کسی!!؟؟/چه کسی با مردم است و چه کسی با مدیران؟! /چه کسی با مردم است و چه کسی با پول و سرمایه؟!/چه کسی با مردم است و چه کسی با اسپانسر؟!/ گلزار اسپانسر می‌آورد، اسپانسر هم پول اما آیا پول اصول می‌آورد؟

سینماروزان: هرچند از همین حالا هم میشود از برنده شدن عادل فردوسی پور در بخش بهترین چهره جشن حافظ حرف زد ولی کم نیستند آنهایی که اعتقاد دارند رقابت عادل-گلزار مماس پیش خواهد رفت و در نهایت از هر دوی آنها به گونه ای در این جشن تقدیر خواهد شد.

روزنامه اصلاح طلب “شرق” در تحلیلی بر دوقطبی گلزار-عادل نوشت: در بخش بهترین چهره تلویزیونی جشن حافظ به دوقطبی عادل- گلزار می‌رسیم که به‌شدت دوقطبی جذابی است. یکی در سمت اصولگرایی حرفه‌ای ایستاده است و حاضر نشد اعتبارش را هزینه مصلحت مدیرانی کند که درکی از رسانه و اقتضائات آن ندارند و از اصولی که داشت عدول نکرد و دیگری در سمت ستارگی ایستاده است که فقط صورتش خرج برنامه به ظاهر علمی، سرگرمی در تلویزیون شده است!

این روزنامه ادامه داد: اشتباه نشود،  محمدرضا گلزار در قالب یک ستاره سینما قابل احترام است و دو سال قبل در همین «جشن حافظ»  جایزه ویژه هیئت داوران را هم با خود به خانه برد،  برای تأثیری که در صنعت سینمای ایران در همه این سال‌ها گذاشته است. پس مشکلی با ستاره‌بودن گلزار نیست.

“شرق” در نقد گلزار آورد: مسئله زمانی جدی می‌شود که مجری «برنده باش» می‌شود نماد سواد و حضور ذهن! و در برنامه کتاب‌خوانی و سؤال‌درآوردن از آن که از سطح بازی «کوییز آو کینگز» موبایل هم پایین‌تر است، به‌عنوان نماینده اسپانسر در یک بازی ازپیش‌باخته برای مردم نشان افتخار می‌گیرد.

“شرق” درباره عادل نوشت: عادل هرچه هست، اگر تند حرف می‌زند، اگر برنامه‌اش گاهی‌وقت‌ها روی اعصاب است، اگر می‌شود به بعضی جاهای برنامه‌اش ایراد گرفت و حمایت از کی‌روش را برایش یک امتیاز منفی به حساب آورد، اما متکی به دانشی است که در طول سال‌های زیاد و ممارست و از زندگی‌ زدن به دست آورده. علیرضا فغانی خطاب به حسین میثاقی که جای عادل «می‌خواهد» باشد، یک جمله را به صراحت گفت: «عادل فردوسی‌پور از ما داورها هم بیشتر می‌فهمد، چون کاملا به‌روز است». این دو را کنار هم بگذارید و بعد به این داستان برسید که در روز اهدای جایزه مردم روی سن جشنواره جام‌جم، عادل از کی تشکر کرد و گلزار از کی!! شاید این‌طور به نظر برسد که تشکر عادل از مردم و بغض و شکستنش آن بالا و از آن‌طرف تشکر آقای سوپراستار از مدیر بی‌تجربه شبکه 3 و البته از «هوادارانش»(!) چندان مهم جلوه نکند. شاید مهم نباشد، اما این عمل و عکس‌العمل این دو قطب داوری مردم در جشن حافظ یک مورد مشخص را روشن می‌کند؛  اینکه کی با مردم است و کی با مدیران؟! کی با مردم است و کی با پول و سرمایه؟! کی با مردم است و کی با اسپانسر؟!

این رسانه اصلاح طلب خاطرنشان ساخت: بله، گلزار اسپانسر می‌آورد، اسپانسر هم پول. اما پول اصول می‌آورد؟ هرچقدر هم آقای محمدرضا گلزار در سینما پول‌ساز بود و یار صنعت سینمای ایران، اما در اجرا و در قاب تلویزیون بی‌استعداد و ناشی است. گلزار در قاب تلویزیون مجری‌ای است که فقط ماسک ستاره سینما را به صورت زده و روبه‌روی مردمی نشسته است که مقهور آن ماسکند. در جشن حافظ مشخص می‌شود که این مردم هنوز مقهور ماسک مانده‌اند یا رأی‌شان به اثرگذاری اجتماعی، ولو در یک برنامه فوتبالی است.




اسماعیل میرفخرایی مجری پیشکسوت بیان داشت⇐بعد از انقلاب مدیران تلویزیون فکر کردند باید چرخ را از نو اختراع کنند و برای همین بسیاری از نیروهای فنی ماهر به صرف فعالیت در دوران قبل از انقلاب، از کار برکنار شدند!/مرا با سه درجه تنزل از شغل خود در صداوسيما بازنشسته کردند!!!/لاریجانی مرا در آغوش گرفت ولی در تقدیر نامی از ما نبرد!!/همان گونه که خودروی ملی بی کیفیت تولید کردیم به افزایش تعداد شبکه های تلویزیون دست زدیم!/ بسياري از افراد بی ربط در اين سال‌ها به صرف اينكه فاميل شخص ديگري بودند وارد حوزه اجرا و حتي ديگر حوزه‌هاي تخصصي راديو و تلويزيون شدند!!/در حالی که من و چند تن از پيشكسوتان و از جمله اکبر عالمی مسئول انتخاب گزارشگر و مجري بوديم ولی همه افرادی كه ما انتخاب كرديم حذف شدند!!!/فردوسی پور زبانش الکن بود ولی به محتوایی که ارائه میداد تسلط داشت!

سینماروزان: اسماعيل ميرفخرايي جزو اولين‌هاي تلويزيون است. او از اولين كساني است كه همزمان با افتتاح تلويزيون در سال 45 در اين رسانه مشغول به كار شد و بعد جزو اولين‌هايي شد كه برايش حكم تهيه‌كنندگي خورد. او همچنين جزو مجريان تخصصي برنامه‌هاي علمي بوده که در سالهای اخیر چنان که باید ازش استفاده نشده.

اسماعیل میرفخرایی درباره افت کیفی تلویزیون علیرغم رشد کمی آن در سالهای اخیر به “اعتماد” گفت: مشكل اصلي همان‌طور كه گفتم در تفكر و مغز مديريتي صداوسيما است. بعد از انقلاب بسياري فكر كردند بايد چرخ را از ابتدا اختراع كنند و از تجربيات تلويزيون كه پيش از اين در غرب اختراع شده و مورد استفاده قرار گرفته بود بهره نبردند.

میرفخرایی ادامه داد: خيلي از افرادي كه در زمان شاه مشغول به كار بودند حتي اگر به عنوان عوامل فني و تکنیسینهای ماهر مثل نورپرداز و فيلمبردار در صداوسيما بودند به صرف فعالیت در دوران پیشین و بدون وابستگي به سیستم حاکمه از كار بركنار شدند و به اين ترتيب در حوزه‌هاي مختلف افراد غيرفني وارد كار شدند.

میرفخرایی درباره حذف خودش از رسانه ملی اظهار داشت: من زماني با سه درجه تنزل از شغل خود در صداوسيما بازنشسته شدم؛ البته در اين سال‌ها هميشه به عنوان مشاور و به روش‌هاي ديگر صداوسيما را همراهي مي‌كردم. يكي از گلايه‌هاي من در همه اين سال‌ها اين بوده است كه ما به اين همه شبكه نياز نداريم. بالاخره اين تعداد از شبكه هزينه دارد و براي درآوردن اين هزينه مجبوريد شبكه را دست اسپانسر بسپاريد. بنابراين انگار در اين شبكه‌ها آب قاطي كرده‌ايد و شما دستگاه دولتي را به اسپانسر سپرده‌ايد. مگر الان تعداد اتومبيل با تعداد اتوبان ما تناسب دارد اما همين‌طور دستگاه خودروهای ملی(؟!) بی کیفیت اضافه كرده‌ايم چون اين نگاه كمي همه جا حاكم بوده است. ما كمي فكر مي‌كنيم چون در اين سيكل براي ما مهم نيست بايد پيامي درست كنيم و به شكلي تاثيرگذار به مخاطب عرضه كنيم. مشكل ما طرز تفكرمان درباره راديو و تلويزيون است. مثلا فكر مي‌كنيم راديو بلندگوي مسجد است و بعد افرادي پشت ميكروفن‌هاي راديو حرف مي‌زنند يا به اجرا در تلويزيون مي‌پردازند كه در بديهيات اوليه نسبت به اداي كلمات مشكل دارند.

اسماعیل میرفخرایی پیرامون ورود مجریان بی ربط با اجرا به رسانه ملی گفت: در اجرا اين كيفيت ارتقا پيدا نكرد چون استانداردها رعايت نشد. بسياري در اين سال‌ها به صرف اينكه فاميل شخص ديگري بودند وارد حوزه اجرا و حتي ديگر حوزه‌هاي تخصصي راديو و تلويزيون شدند.

میرفخرایی با اشاره به تجربه خود در گزینش مجری گفت: خود من به همراه چند تن از مجريان پيشكسوت مسوول انتخاب گزارشگران و مجري بوديم و اتفاقا همه افرادي كه ما طي گزينش انتخاب كرده بوديم رد شده بودند. ما احساس كرديم مي‌خواهند ما را سر كار بگذارند چون من به همراه اكبر عالمي افراد ديگري را انتخاب كرده بوديم اما به دلايلي كه خود شما مي‌دانيد گزينش‌هاي ما را قبول نکردند. در جلسه آخر كه چند ماه پيش برگزار شد اكبر عالمي و محمود قنبري از مديران دوبلاژ و يكي از مديران سيما بودند و درباره اجراي هنرپيشه‌ها چالشي داشتيم كه باز هم درنهايت اتفاقي نيفتاد. ما در آن جلسه مطرح كرديم كه نوعي دسته‌بندي براي هنرپيشگاني كه سراغ اجرا مي‌آيند صورت بگيرد و آنها را در رده مجري- بازيگران قرار داديم اما همه اينها در راستاي همان حرف اوليه من است كه كسي نمي‌خواهد كار از اساس حل بشود به همين دليل جلساتي به صورت مقطعي برگزار مي‌شود. اينها از اساس تلويزيون را ابزاري مي‌بينند كه با نقش واقعي آن متفاوت است.

این مجری باسابقه با تعریض به ماجرای عادل فردوسی پور گفت: ممكن است فردي حتي قواعد اجرا را هم بلد نباشد اما بتواند به دليل تخصص‌هايي كه دارد برنامه‌اي به مخاطب عرضه كند كه هم از جذابيت برخوردار باشد هم بار محتوايي و آموزشي داشته باشد. فردي مثل عادل فردوسي پور به لحاظ بيان و شيوه اجرايي، مجري نيست. او از افراد نادري است كه بدون اينكه زبان و بيانش سينك باشد حرف مي‌زند و جملات را ادا مي‌كند اما چون به محتوايي كه ارايه مي‌كند وارد و حرفه‌اي است توانست نقيصه‌هاي بيان را جبران كند. فردوسي‌پور براي تلويزيون يك سرمايه بود و با تمام زبان الكن خود توانست براي تلويزيون يك سرمايه باشد درحالي كه به خاطر يك لجبازي كنار گذاشته شد!!

اسماعیل میرفخرایی با مرور ادوار مختلف سازمان اظهار داشت: با همين ترتيب كه محمد هاشمي رفت، علي لاريجاني آمد و بعد عزت‌الله ضرغامي رييس صداوسيما شد معيارهاي اجرا و تخصص‌گرايي در تلويزيون هم پايين آمد. من خاطرم هست در زمان لاريجاني برنامه‌اي به نام «با طبيعت» داشتم كه حتي او به دليل موفقيت برنامه من را در آغوش گرفت اما براي تقدير از برنامه نامي از ما آورده نشد و بيشتر آرم برنامه را برجسته كردند. در آن برنامه افرادي مثل اينانلو فعاليت داشتند كه از چهره‌هاي شناخته‌شده و قديمي بودند و سياست آنها اين بود كه آدم‌ها در كسوت مجري نبايد چندان محبوب شوند. جالب است كه الان اين سياست‌ها در حال تغيير است و افرادي را به عنوان مجري مي‌آورند كه بسيار محبوب هستند. درحالي كه زنده‌ياد اينانلو از جمله پرورش‌يافته‌هاي خود راديو و تلويزيون است. يعني ما مجريان بسيار محبوبي داشته‌ايم كه يا از دنيا رفته‌اند يا كنار گذاشته شده‌اند و حالا ادعا مي‌كنند كه چون قحط الرجال شده است سراغ بازیگران رفته اند!!!




رقابت گلزار-عادل یا خیمه شب بازی اصغر-غلام؟؟

سینماروزان/حامد مظفری: این دوقطبی پوشالی که بر سر حمایت از گلزار-عادل به راه افتاد گلابی را وارد گلدان ترک خورده مدیران سازمان کرد که لااقل تا مدتی هم که شده حفره های رسانه ملی مان(شان؟) را کاور کنند! هرچقدر هم منتظر شدیم یک نفر نیامد که بگوید وقتی هم تثبیت عادل طی دو دهه و هم بالا آمدن گلزار طی چند ماه مرهون اتصالات است، این همه تلاش برای ارجحیت این بر آن چه فایده ای دارد؟؟

اگر حمایتهای اصغر نبود، عادل که جای خود دارد حتی اپرا وینفری هم نمیتوانست دو دهه بر کرسی نود تکیه کند!! اگر خویشاوندی با غلام نبود، جوانک نورسی نبود که بشود حامی گلزار برنزه و او را این چنین بالا بکشد! رستنگاه غلام و اصغر اپسیلونی با هم فاصله دارد، که این خیمه شب بازی را این قدر جدی میگیرید؟؟

لابد میخواهید بگویید «عادل اصغری تواناست و «گلزار غلامی» ناتوان! توانایی در رقابت شکل می‌گیرد و رقابت واقعی در فضای غیررانتی به منصه ظهور میرسد!

خروجی گلزار که در بخش خصوصی سری فیلمهای برادران بانکی است! عادل در بخش خصوصی چه رو کرده؟ چرا ایشان خیلی زود در بخش خصوصی و بی رانتهای سازمانی، ژورنالی ده برابر قدرتمندتر از نود نمی آفریند تا مشت محکمی بزند بر دهان یاوه گویانی که میخواهند استار سپاهان‌فیلم (!) را جای او به قهرمان رسانه ملی بدل کنند؟؟




نویسنده ای همنام جوانی که به تهیه‌کنندگی در شبکه سوم رسیده مدعی شد: همه و همه دست به دست هم داده‌اند تیم جوان فروغی را از ادامه «مسیر شکوفایی» در حوزه رسانه بازدارند اما جوانانی که پس از سالها فعالیت در حوزه‌های مختلف رسانه‌ای انقلاب پا به عرصه مدیریت رسانه نهاده‌اند حتما مسیر را می‌شناسند⇔پرسش اول: آیا منظور این نویسنده از «مسیر شکوفایی» واسپاری تولید برنامه تلویزیونی به همنام ایشان است؟؟/پرسش دوم: آیا منظور از «فعالیت رسانه‌ای» نگارش فیلمنامه‌ای ارگانی و مدتها پشت خط اکران مانده توسط یکی از نیروهای معتمد فروغی است؟/اندرز: آقای فروغی! در مقوله «نادانی»، دشمنان و دوستان شما کنار هم ایستاده‌اند! اگر به دنبال عاقبت به خیری هستی از جماعت «نادان» فاصله بگیر!

سینماروزان/حامد مظفری: تقابل طرفداران مدیر سابق و فعلی شبکه سوم هرچند بر سر یک کارمند رسمی(!) رسانه ملی به نام عادل فردوسی‌پور شکل گرفت اما همین تقابل حکایت از آن دارد که به خطر افتادن منافع شخصی تا چه حد می‌تواند حتی آنها که مدعی دموکراسی و آزاداندیشی هستند را به افرادی دگم و واپسگرا و حتی جاعل خبر بدل کند!

بدیهی است که اعتقاد علی فروغی مدیر جوان شبکه سوم در لزوم گوش به فرمانی یک کارمند رسمی سازمان، کاملا منطقی است و البته که استدلال آنها که با حضور فروغی، حوزه استحفاظی شان به خطر افتاده و حالا عادل را ملجأیی کرده‌اند برای تسویه‌حساب با فروغی، کاملا سست و کودکانه! همین که بخشی از کارمندان محافل بودجه‌خوار و رسانه‌های یارانه‌بگیر مشغول زدن فروغی‌اند یعنی سستی استدلال.

اما اینکه در این اوضاع نویسنده ای همنام تهیه کننده یک برنامه تلویزیونی  شبکه سوم بخواهد این درگیری را عاملی کند برای فانتزی‌سازی درباره فروغی کاملا غیرمنطقی است و ادامه راه آنهایی که با استدلالهای سست مشغول نوازش فروغی اند.

محمدامین نوروزی نویسنده همنام تهیه کننده «کیوسک» در بخشی از محتوایی بلندبالایش درباره ماجرای عادل در «کیهان» نوشته است: همه و همه دست به دست هم داده‌اند تا این روزها برای تیم جوانی که میانگین سنی مدیران رسانه ملی را 20 سال کاهش داده‌اند، حاشیه سازی کنند و به خیال خودشان آنها را از ادامه مسیر شکوفایی در حوزه رسانه بازدارند. اما جوانانی که پس از سالها فعالیت در حوزه‌های مختلف رسانه‌ای انقلاب پا به عرصه مدیریت رسانه نهاده‌اند حتما مسیر را می‌شناسند و با از پشت خنجر زنندگان و شومن‌هایی که کارشان هجمه رسانه‌ای علیه‌شان است برخورد خواهند کرد و رسانه‌های انقلابی از جوانان این عرصه در هر تصمیم انقلابی علیه مصادره‌کنندگان صدا و سیمای جمهوری اسلامی به نفع مردم و نظام اسلامی حمایت خواهد کرد.

اینکه این نویسنده کوشیده اعتمادی که از سوی فروغی به یک همنام وی شده تا به تهیه‌کنندگی برنامه ای تلویزیونی برسد را پاسخ دهد یا نه معلوم نیست اما آنچه معلوم است اینکه این نویسنده بهتر بود که با منطقی پایا رفتار فروغی در ماجرای عادل را به تصویر می‌کشید نه با فانتزی‌سازیهایی که یادآور بولتنهای احزاب توتالیتر است.

وقتی این نویسنده همنام تهیه کننده نورس درباره مسیر شکوفایی تیم جدید شبکه سوم حرف می‌زند قطعا باید مصادیقی از این شکوفایی بیاورد و وقتی درباره فعالیت سالیان تیم فروغی در رسانه‌های انقلاب حرف میزند درباره دستاوردهای این فعالیت هم شفاف‌سازی کنند.

آیا منظور این نویسنده از مسیر شکوفایی، تولید «کیوسک» به تهیه کنندگی همنام ایشان است که بخشی از آخرین قسمتش با محوریت آسیب شناسی «جم» تکرارمکررات گفته‌های یک ماه قبل سعید ابراهیمی‌فر بود؟؟

آیا منظور ایشان از دستاورد رسانه‌ای تیم فروغی، نگارش فیلمنامه پروژه ای ارگانی و مدتها پشت خط اکران مانده توسط یکی از نیروهای اخیرا فعال در شبکه سوم است؟؟

 در غائله عادل نه طرفدار عادل هستیم و نه طرفدار فروغی! اما همان قدر که کارمندان محافل بودجه خوار با منطق سست خویش در حمایت از عادل، آب در آسیاب فروغی میریزند امثال نویسنده همنام تهیه کننده «کیوسک» هم با فانتزی سازیهایی بدون مصداق درباره کارکرد تیم فروغی، در حال آتو دادن به دست طرفداران عادلند!

 هم به عادل و هم به فروغی پیشنهاد میکنیم اگر به عاقبت به خیری می اندیشند دور و بر خود را خالی از این گونه هواداران کنند چون از قدیم گفته‌اند دشمن دانا که غم جان بود بهتر از آن دوست که نادان بود.




تحلیل پارادوکسیکال «کیهان» درباره برنامه «۲۰۱۸»عادل فردوسی‌پور⇐چرا مجری برنامه، کلام بزرگان کشور را هدف سخریه گرفته و به تبلیغ رسمی کشورهای اروپایی می‌پردازد؟/البته اطمینان داریم که مدیر «انقلابی» شبکه سوم نقشی در فضاحت این برنامه نداشته!

سینماروزان: برنامه ویژه جام جهانی عادل فردوسی پور با عنوان «2018» به دلیل نقش پررنگ تبلیغات مختلف و از جمله تبلیغات موسوم به «ستاره چیز مربع» در آن به شدت با انتقاد مخاطبان مواجه شد و کار به جایی رسید که وقتی مهدی مهدوی کیا به عنوان کارشناس در این برنامه حاضر شد نیز به صراحت به پر کردن بخش عمده زمان بحثهای کارشناسی با تبلیغات اعتراض کرد.
روزنامه اصولگرای «کیهان» اما به جز این از عدم سانسور اتفاقات بازی فینال جام جهانی توسط این برنامه انتقاد کرده و این عدم سانسور را نمادی از ابتدالی دانسته که باید نهادهای ذیصلاح برای حل آن وارد کار شوند! «کیهان» در عین حال در روندی تناقض آمیز ادعا کرده که مدیر تازه منصوب شبکه سوم یعنی علی فروغی کمترین نقشی در مشکلات این برنامه نداشته!!!
متن گزارش «کیهان» را بخوانید:
با گذشت چند روز از پایان برنامه 2018 شبکه سوم سیما، این پرسش وجود دارد که آیا در این فرصت، نهادهای ذیصلاح به موضوع ترویج ابتذال توسط این برنامه می‌پردازند یا نه؟

روزنامه کیهان اولین روزنامه‌ای بود که به کجروی‌ها و ابتذال کاملا آگاهانه و برنامه‌ریزی شده برنامه 2018 شبکه سوم سیما پرداخت.
برای اولین بار در تاریخ صدا و سیما بود که در یک برنامه، مجری برنامه به خود جرأت داد و صراحتا کلام یکی از بزرگان کشور را هدف سخریه گرفت! همین مجری و در واقع گزارشگر، در برنامه خود و در قالب مستندی، به تبلیغ رسمی کشورهای غربی پرداخت و از کشورهای استعماری تصویری رویایی ارائه کرد.
اما دعوت از یک بازیکن اسپانیایی – پویول – به 2018 خود تبدیل به ماجرایی تلخ علیه آبروی رسانه ملی شد. مجری و تهیه‌کننده 2018 در دروغی آشکار رسانه ملی را متهم کرد که بدلیل بلندی مو، بازیکن اروپایی به صدا و سیما راه داده نشده است.این مجری که قبلا عنادش را با ارزش‌های انقلابی و دینی به انحاء گوناگون نشان داده است، باز هم در روزی دیگر، گستاخانه دروغ خود را تکرار کرد تا به همه بفهماند او نه تنها عرقی به رسانه ملی ندارد بلکه حاضر است برای منافع خود آبروی رسانه ملی را به مسلخ ببرد.
اما اوج قانون‌گریزی و ابتذال‌گرایی مجری در برنامه آخر مجموعه 2018 عیان شد؛ آن هنگام که پس از پخش تصاویر چندش مبتذل و غیراخلاقی از رئیس‌جمهور کروواسی در ورزشگاه – که با انتقاد رسانه‌های کروواسی و صربستان- روبرو شد؛ مجری برنامه، با تشکر از مجوز پخش تصاویر مبتذل، شادی خود را با گفتن اینکه با پخش این تصاویر هیچ اتفاق بدی روی نداد، به اوج رساند!
2018 نشان داد که متاسفانه برخی افراد بی‌صلاحیت از نظر برخی مسئولین سیما و به خصوص معاون سیما به حدی بزرگ هستند که جرأت مخالفت با نظر این مجریان را ندارند. مجریانی که ثابت کرده‌اند نه تنها عرق ملی و انقلابی ندارند بلکه هر جا بتوانند نیش زهرآگین خود را به انقلاب و رسانه ملی می‌زنند.حالا باید دید با مجری یا همان گزارشگری که به رغم نداشتن بایستگی‌های اجرا، مجری خوانده می‌شود، چه برخورد قانونی صورت می‌گیرد.باید دید از نظر متولیان رسانه ملی، پیشگیری از تبلیغ کشورهای استعماری و دروغ‌زنی به رسانه ملی و … اهمیت دارد یا رضایت گزارشگر سطحی و مرعوبی که پخش تصاویر مبتذل را به عنوان دستاوردی بزرگ به نام خود زده است!
بخش ادب و هنر کیهان؛ البته اطمینان دارد که در این میان؛ مدیر انقلابی شبکه سوم نقشی در فضاحت برنامه 2018 نداشته است.




در تحلیل یک روزنامه‌نگار بر برنامه «۲۰۱۸» فردوسی‌پور مطرح شد⇐چرا ادبیات فردوسی‌پور شبیه سیاستمدارانی است که از قدرتها می‌ترسند؟/چرا استودیوی این برنامه به محل برگزاری قرعه‌کشی بخت‌آزمایی شبیه شده؟؟/چرا شوخیهای نازل و متلک‌پرانیهای پیش‌پاافتاده بر برنامه مستولی شده؟/چرا فردوسی‌پور برخلاف کتابی که ترجمه کرده، علیه دشمن نیست؟/چرا معرفی کشورهای حاضر در جام‌جهانی شکل رپورتاژ گرفته؟

سینماروزان:  برنامه «2018» به مرکزیت عادل فردوسی پور فارغ از تکیه بیش از حد به اسپانسرهای «ستاره چیز مربع» که بدجوری مورد نقد واقع شده به لحاظ کیفیت محتوایی هم محل ایراد است و عادل نتوانسته برنامه ای در حد و اندازه های روزهای اوج خودش روانه آنتن کند.

آرش فهیم از روزنامه نگاران باسابقه سینما در تحلیلی بلند بر «2018» که در «کیهان» ارائه شده کوشیده به نوبه خود برخی از مهمترین ایرادات این برنامه را مرور کند.

متن تحلیلی آرش فهیم را بخوانید:

چرا «عادل» علیه دشمن نیست؟

در طول تاریخ کم نبوده‌اند افرادی که یک نظر یا تز را صادر کرده‌اند اما خودشان در مرحله عمل، نظر خود را نفی و باطل کرده‌اند. عادل فردوسی پور یکی از این افراد است. او کتابی با عنوان «فوتبال علیه دشمن» را ترجمه کرده که پندار «فوتبال برای فوتبال» را مردود می‌داند و نشان می‌دهد که این ورزش جذاب و مهیج، فراتر از یک سرگرمی، به عنوان اهرمی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی فعالیت می‌کند. اما فردوسی پور در برنامه «2018»(بیست، هجده) که به نمایش و تحلیل مسابقات جام جهانی فوتبال در روسیه اختصاص دارد برخلاف محتوای کتابش کار می‌کند.
نکته مهم این است که پخش مجموعه رقابت‌های ورزشی مثل المپیک و جام جهانی از تلویزیون، یک بازتاب رسانه‌ای است. مردم هنگام تماشای یک مسابقه فوتبال از تلویزیون، بیش از یک رقابت ورزشی، درحال دیدن یک محصول رسانه‌ای هستند که شبکه‌ای از مفاهیم و پیام‌ها را در خود دارد. رسانه‌ها در این روزها که گرمای جام جهانی به اوج خودش رسیده از این پدیده برای اهداف تجاری و سیاسی خود بهره می‌برند. امروز دیگر سخن گفتن از ابعاد ایدئولوژیک این گردهمایی تکراری است. غربی‌ها بیش از سایرین به این مسئله پرداخته‌اند. مثلا روزنامه گاردین انگلیس چند سال قبل از جام جهانی به عنوان «جام نمایش سرمایه‌داری» یاد کرد. فرهنگ و سبک زندگی ضامن سرمایه‌داری تنها از طریق تبلیغات تجاری و سلبریتی‌ها و سریال‌ها و فیلم‌های هالیوودی نیست که جهان را در می‌نوردد، بلکه فوتبال حرفه‌ای نیز نقش موثری در این میان ایفا می‌کند. حداقل اینکه به واسطه حجم بالای تبلیغاتی که پیرامون مسابقات به وجود می‌آید، می‌توان نسبت نزدیک مسابقات فوتبال با نظام سرمایه‌داری جهانی را لمس کرد. رسانه‌ها عامل اصلی تبدیل فوتبال و حواشی آن به یک جریان فرهنگی هستند. رسانه‌ها، ازجمله برنامه‌های تلویزیونی، فیلترهایی هستند که جنبه‌های فرهنگی و زیستی مسابقات فوتبال را برجسته می‌سازند. وقتی از نزدیک و در یک ورزشگاه به تماشای یک رقابت می‌نشینیم، بسیاری از جزئیات را نمی‌توانیم ببینیم، اما پخش تلویزیونی فوتبال باعث می‌شود که حتی نوع آرایش بازیکنان تیم‌ها هم تبلیغ شود. به همین دلیل هم سناریوهای رسانه‌ای می‌توانند جریان سازی فرهنگی فوتبال را تغییر دهند. یک برنامه ورزشی، در صورت برخورداری از اتاق فکر قوی و صاحب استراتژی و مجریان و گزارشگران صاحب نظر و مولف، می‌تواند علاوه‌بر بالابردن لذت تماشای فوتبال نزد مردم، موجب افزایش خودآگاهی و فرهنگ جامعه نیز شود. مسئله‌ای که متأسفانه برنامه «2018» حداقل از نظر رویکرد فرهنگی و اجتماعی، از آن محروم است.
برنامه «2018» طی بیش از یک ماه، از اواسط هر روز تا بامداد فردا، مهمان خانه‌های مردم بود. جذابیت ذاتی فوتبال از یک طرف و حضور تیم ملی کشورمان در این گردهمایی مهم و بزرگ جهانی باعث بیشتر شدن توجه مردم به این برنامه است. مخاطب اصلی این برنامه نیز کودکان، نوجوانان و جوانان هستند که ظرفیت کم نظیری را فراهم کرده. اما رسانه ملی این فرصت را از دست داده است. فردوسی پور هر شب به تعداد میلیونی پیام‌های ارسال شده به این برنامه افتخار می‌کند. اما باید از او سؤال کرد که خودش چه میزان به سطح هوشیاری و فکر این جمعیت گسترده از مردم که بیشتر آنها هم نونهالان و جوانان هستند اضافه کرده است؟ 

وقتی عادل زرد می‌شود
مهم‌ترین ویژگی برنامه «2018» از نظر فرهنگی و رسانه‌ای، ناهمگونی و فقدان هویت است؛ این برنامه، یک محصول فرهنگی بی‌جهت است که از نظر محتوایی، شلخته به نظر می‌رسد. انصافا باید گفت که برخی لحظات برنامه، قابل توجه است. بخش آنالیز که به تحلیل تاکتیک تیم‌ها یا فضای کلی مسابقات می‌پردازد، نکات آموزشی خوبی را در بر دارد. همچنین کارشناسان قدیمی برنامه، گاهی مواقع تفسیرهای تأمل برانگیزی را ارائه می‌دهند. اما همه جنبه‌های مثبت برنامه در چارچوب «فوتبال برای فوتبال» قرار می‌گیرد. این درحالی است که رسالت اصلی برنامه‌ای چون «2018» که قرارگاه اصلی فوتبال در سیمای جمهوری اسلامی طی روزهای جام جهانی محسوب می‌شود این است که در کنار تحلیل‌های فنی ، فوتبال را در خدمت آرمان‌های ملی و ارتقای سطح فرهنگ عمومی مردم قرار دهد. یا حداقل به قول فردوسی پور، «فوتبال علیه دشمن» باشد. برنامه «2018» در این زمینه نه تنها دستاورد چندانی نداشته که بسیاری مواقع، برخلاف رسالت فرهنگی و رسانه‌ای خود عمل می‌کند. طرح شوخی‌های بعضا نازل و متلک پرانی‌های پیش پا افتاده ازجمله مواردی است که این برنامه را به سمت یک مجموعه زرد و بی‌محتوا سوق می‌دهد. مصاحبه‌های فردوسی پور با ستاره‌های تیم ملی، فاجعه هستند. بیشتر پرسش‌های فردوسی پور از بازیکنان تیم ملی را مواردی چون «فکر می‌کردی تیم ملی چنین نتایجی کسب کند؟»، «با چه کسی در تیم ملی صمیمی‌تر هستی؟» و… در بر می‌گیرد. یعنی جنس سؤالات فردوسی پور در این مصاحبه‌ها در سطح ژورنالیست‌های آماتور و تازه کار و گفت وگوهای نشریات زرد است. 

وقتی عادل تاریخ را تحریف می‌کند
اوج ابتذال در برنامه «2018» بخش‌های معرفی کشورهای حاضر در جام جهانی است. این بخش‌ها به قدری ضعیف و تحریف آمیز هستند که گویی سفارت‌خانه کشورها در تهران به فردوسی پور سفارش داده‌اند که برای آنها تبلیغ کند! نویسنده متن معرفی کشورها در این برنامه، یا بسیار ناآگاه و بی‌اطلاع است یا عامدانه به تحریف و سانسور تاریخ کشورها می‌پردازد. مگر می‌شود از تاریخ انگلستان گفت و از استعمار نگفت؟ چطور می‌توان مدعی مرور تاریخچه فرانسه شد و هیچ‌اشاره‌ای به جنایت‌های این کشور در الجزایر نکرد؟ مگر می‌شود از کره جنوبی گفت و به این واقعیت مهم در تاریخ معاصر این کشور‌اشاره نکرد که به خاطر سلطه آمریکا، آمار فساد و فحشا در این کشور به مرز بحران رسید و… به این ترتیب این بخش هم که می‌توانست ارزش افزوده‌ای تاریخی و جامعه شناختی برای مخاطب داشته باشد، هدر رفت. اتفاقا همزمان با «2018» مجموعه مستندی با عنوان «به وقت جام» در حال پخش از شبکه سوم سیماست. این مجموعه برخلاف برنامه فردوسی پور، واقعیت‌های مهم تاریخی معاصر کشورهای حاضر در جام جهانی را بدون هیچ سانسوری نمایش می‌دهد.

وقتی عادل ایدئولوژیک می‌شود
گزارش مسابقه تیم‌های ملی ایران و مراکش در دومین روز جام جهانی 2018 مصداق یک گزارش ایدئولوژیک بود. وقتی در همان دقایق ابتدایی، عادل فردوسی پور آرزو کرد که ‌ای کاش بازی در همین لحظه تمام شود تا بازنده نشویم، به برخی از رویکردهای سیاسی شباهت یافت. ادبیات، لحن و گفتار وی در این لحظات، دقیقا برآمده از نوعی ذهنیت است که از مبارزه وحشت دارند و از ترس باخت به مساوی راضی هستند. بیان عادل در این گزارش، با ذات فوتبال که مبتنی بر مبارزه و حماسه است، نسبتی نداشت. حتی گزارشگر یکی از شبکه‌های خارجی در پایان بازی ایران و مراکش به ماجرای تحریم‌ها علیه فوتبال ایران‌اشاره کرد و اینکه تیم کشورمان توانست با وجود این مسائل، بازی را برنده شود. اما گزارشگر صداوسیما چرا خاموش بود؟ عجیب است که فردوسی پور با 20 سال فعالیت رسانه‌ای در زمینه فوتبال و این همه تجربه داخلی و بین‌المللی، از این غافل شد که فوتبال، مثل یک درام، فراز و نشیب‌های زیادی دارد و هیچ تیمی از قبل، بازنده و برنده نیست. چه بسا تیم‌هایی که ابتدا حمله می‌کنند و انتها می‌بازند و چه بسیار تیم‌های ضعیفی که ابرقدرت‌ها را شکست دادند. اما دیدگاه فردوسی پور در این بازی، شبیه سیاستمدارانی بود که از قدرت‌ها می‌ترسند. اما تیم ملی ایران در این دوره از رقابت‌های جام جهانی برخلاف ایدئولوژی شکست عمل کرد. این تیم اهمیت قدرت دفاعی و مقاومت را ثابت کرد و نشان داد که حتی در اوج تحریم و تحدید هم می‌توان با تکیه بر استقامت نیروها و عزت نفس و غرور ملی، قوی‌ترین‌ها را هم مقهور کرد.

وقتی عادل به کمک دلال‌ها می‌آید؟؟؟
یکی از جنبه‌های منفی برنامه «2018» که قبلا طی خبری در روزنامه کیهان به آن پرداخته بودیم، شبیه شدن استودیوی این برنامه به محل برگزاری قرعه‌کشی بلیت بخت آزمایی است. گزارشگر خوبی مثل محمدرضا احمدی، مجبور است که در این برنامه دائم به تبلیغ اسپانسر بپردازد و به طور مکرر و بیش از حد متعارف، توجه مردم را به جوایز گزاف جلب کند. دعوت از فوتبالیست‌های بازنشسته و از رده خارج خارجی به این برنامه نیز، بیش از خدمت به فوتبال نوعی کارچاق کنی برای دلال‌هایی است که از این طریق، چند صد میلیون تومان به جیب می‌زنند و پول ملی را بیهوده از کشور خارج می‌کنند. وقتی حضور پویول در برنامه لغو شد ، فردوسی پور به جای توضیح صادقانه درباره این مسئله، باز هم شبیه افراد آماتور و سطح پایین قهر کرد و بعد هم سعی نمود همان دروغ بزرگ مربوط به موی پویول را مطرح کند؟؟




طعنه به فردوسی‌پور؟؟⇐مزدک میرزایی: گزارشهای جام‌جهانی به من نرسید چون مجری-تهیه‌کنندگان در الویتند!!

سینماروزان: در پوشش تلویزیونی جام جهانی از رسانه ملی تاکنون گزارشگران مختلفی به گزارش مسابقات پرداخته اند؛ از عادل فردوسی پور و جواد خیابانی تا محمدرضا احمدی، پیمان یوسفی، علیرضا علیفر و محمد سیانکی اما از مزدک میرزایی اثری به چشم نمیخورد و تا اینجا هیچ مسابقه ای به او نرسیده است.

به گزارش سینماروزان اینکه چرا میرزایی نتوانسته حتی یکی از مسابقات جام جهانی را هم گزارش کند پرسشی است که در روزهای اخیر بسیاری از مخاطبان در فضای مجازی درباره اش پرسیده اند.

مزدک میرزایی خودش در چرایی این ماجرا با تعریضی که مشخص نیست به فردوسی پور است یا شخص دیگر به «تسنیم» گفت: این روزها دلگیرم اما نمی‌خواهم با گفتن ناراحتی‌هایم تشنج رسانه‌ای ایجاد شود. از من می‌پرسید چرا نیستم؟! چون در شبکه مستند فعالیت دارم؛ شبکه سه بنده را به چشم یک گزارشگر می‌بینند، چون در آن جمع دوستانی که بیشتر تهیه‌کنندگی برنامه‌های ورزشی دارند قرار ندارم. همیشه مسابقات را گزارش کرده‌ام و تهیه‌کنندگی برنامه را به دوستان دیگر واگذار کرده‌اند. به همین‌خاطر ترجیحم بوده که نباشم و در شبکه مستند به عنوان تهیه‌کننده فعالیت ورزشی‌ام را ادامه بدهم.

مزدک پیرامون اینکه در فضای مجازی نبودنش را به اختلاف با عادل فردوسی‌پور ربط می‌دهند بیان کرد: هیچ اختلافی ندارم اما دعوت نشدم، چون مثل همیشه در شبکه سه گزارشگر بوده‌ام و هستم. حالا ان‌شاالله در ادامه جام… نمی‌خواهم این روزها از دلگیری‌هایم بگویم. الان نمی‌خواهم مردم علاقه‌مند به فوتبال و دوستانم را آزرده‌خاطر کنم.




دم کیروش گرم اما این آبستنی، زایمان میخواهد!

سینماروزان: قبل از بازی رادیو میگوید: برد ایران برابر پرتقال، با حقیقت فوتبال ایران همخوانی ندارد!! حین بازی گزارشگر میگوید: نکند بیش از 3 -4 گل بخوریم!! بعد از بازی، عادل میگوید: مطمئنم مردم هم از این تساوی راضین!!

حقیقت اما کجاست؟ واقعیت فوتبال ما چیست؟ یک آبستنی چند دهه ای که فقط و فقط دردزاست و به تولد نمیرسد! نسل نو زایش میخواهد! نسل جوان و نوجوان خسته شده اند از اینکه مدام به گوشش خوانده اند همین که با حداقل گل باخته ایم یا به یک تساوی دقیقه نودی رضایت داده ایم کافیست!

نه! این کافی نیست!

صدای بوق ممتد خودروها حتی بعد از حذف از جام جهانی را بشنوید! این رضایت نیست! نوعی کلافگیست از تسلسلی که دچارش شده ایم! تسلسلی که حتی بظاهر انتلکت ترین مجری ورزشی اش هم آن را نادیده میگیرد مبادا موقعیت خودش یا کاسبی «ستاره چیز مربع» را متزلزل کند.

این آبستنی، زایمان میخواهد! کمک کنید پیش از آن که سقط شود به تولد برسد…




واکنش معاون سیما به چرایی عدم حضور «پویول» در برنامه فردوسی‌پور⇐هیچ ربطی به موهایش ندارد!/لزومی ندارد یک چهره خارجی برای چند دقیقه حضور در تلویزیون، چندصدمیلیون دریافت کند!/برنامه‌سازان{فردوسی‌پور؟} از خلاقیت‌های خودشان برای حمایت از ورزشکاران استفاده کنند/پرداخت چندصدمیلیونی به کارشناسان خارجی برای چند دقیقه حضور ولو اینکه از سوی اسپانسر هم صورت بگیرد، ممنوع است!

سینماروزان: عدم صدور اجازه حضور «کارلوس پویول» به عنوان کارشناس در برنامه «2018»عادل فردوسی پور موجی از شایعات را درباره دلیل این عدم حضور شکل داده است؛ شایعاتی که از بلندی موی پویول تا صرف هزینه هنگفت برای این حضور را  دربرمیگرفت.

مرتضی میرباقری معاون سیما درباره چرایی این عدم حضور به فاطمه عودباشی در «جام جم» گفت: بعد از دعوت فیگو کاپیتان تیم ملی پرتغال در برنامه سال گذشته حواشی زیادی شکل گرفت که لزومی ندارد یک یک چهره خارجی برای حضور چند دقیقهایاش در برنامه ورزشی، چند صدمیلیون پول دریافت کند.

وی ادامه داد: همان موقع رسانه ملی اعلام کرد که هزینه حضور این چهرههای خارجی از سوی اسپانسرها بوده و به هیچ وجه از بودجه صدا و سیما هزینه نشده است. این مسأله در رسانه ملی ولو اینکه اسپانسر هزینه حضور یک کارشناس خارجی را بدهد مورد بررسی قرار گرفت و رئیس شورای ورزش سیما بعد از بررسی و اینکه جلوی حواشی را بگیرد، رسما ابلاغ کرد دعوت از کارشناسان خارجی در برنامههای ورزشی و پرداخت چندصدمیلیونی برای چند دقیقه حضور ولو اینکه از سوی اسپانسر هم صورت بگیرد، ممنوع و مخالف سیاستهای رسانه ملی است. بنابراین ما از ابتدا هم تصمیمی برای حضور کارشناس خارجی در برنامه 2018 نداشتیم.

معاون سیما افزود: بهتر است به جای پرداختن به حواشی، انرژی خودمان را برای حمایت از تیم ملی قرار بدهیم. همچنین برنامه سازان نباید درگیر حاشیه شوند و از خلاقیتهای خودشان برای حمایت از ورزشکاران استفاده کنند. هدف ما در رسانه ملی تاکید بر امیدآفرینی است. بنابراین هماهنگی برای حضور کارشناس خارجی صورت نگرفته بود.

معاون سیما در پاسخ به این سوال که برخی اظهار کردهاند که رسانه ملی به خاطر پوشش ظاهری پویول با حضورش مخالفت کرده است؟ توضیح داد: شایعه عدم حضور این کارشناس به دلیل ظاهرش از سوی بی.بی.سی انتشار یافته و رسانه ملی این مساله را صد در صد تکذیب میکند.




حجم بالای تبلیغات برای اپلیکیشنهای «ستاره چیز مربع» در برنامه فردوسی‌پور، صدای «کیهان» را درآورد⇐این برنامه ورزشی است یا بلیت بخت‌آزمایی؟؟

سینماروزان: اپلیکیشنهای متعدد ارتباطی که اغلب آنها وابستگیهای ارگانی دارند چنان خیمه سنگینی بر رسانه ملی زده اند که گویا دیگر امکان تولید محتوا بدون حضور آنها نزدیک به صفر است؛ این اپها که مشخص نیست درآمدشان از کجاست که این همه وعده جوایز سنگین را به ملت میدهند، سروکله‌شان در برنامه «2018»عادل فردوسی پور هم پیدا شده و آن قدر برای اینها تبلیغ می‌شود که گاهی مخاطب یادش میرود به تماشای جام جهانی نشسته.

این روند با انتقاد روزنامه اصولگرای «کیهان» مواجه شده که در انتقاد از این روند به طرح سوال پرداخته که این برنامه ورزشی است یا برنامه ای برای فروش بلیت بخت آزمایی؟؟

متن گزارش «کیهان» را بخوانید:

حجم تبلیغ شرکت در قرعه‌کشی و مسابقه پیامکی در برنامه «2018» به حدی زیاد است که گاهی این برنامه به مراسم بخت‌آزمایی شباهت پیدا می‌کند. همچنین معرفی تبلیغ‌گونه کشورها در این برنامه، سؤال‌برانگیز است.
برنامه «2018» با اجرا و تهیه‌کنندگی عادل فردوسی‌پور، علاوه‌بر پخش زنده مسابقات این دوره از جام جهانی و تحلیل آنها بخش دیگری هم دارد. یکی از این بخش‌ها به معرفی کشورهای حاضر در جام جهانی می‌پردازد. در این بخش، به بهانه رقابت تیم‌های هر کشوری، گزارشی از تاریخ سیاسی و اجتماعی آن کشور ارائه می‌شود. اما نکته قابل تأمل، سانسور و تحریف بسیاری از واقعیت‌های مهم تاریخی درباره این کشورهاست و گویی برنامه «2018» درحال تبلیغ این کشورهاست. به‌طور مثال فردوسی‌پور در معرفی کشورهای انگلیس و فرانسه، هیچ‌ اشاره‌ای به مهم‌ترین بخش‌های تاریخ معاصر این کشورها، یعنی استعمار و برده‌داری و جنایات گسترده آنها در کشورهای تحت سلطه‌شان نکرد. این درحالی است که این برنامه فرصت بسیار مناسبی برای بیان بسیاری از واقعیت‌ها به مخاطب انبوه این برنامه است.
همچنین حجم بسیار زیاد دعوت از بینندگان این برنامه برای شرکت در مسابقه و قرعه‌کشی با دادن وعده جوایز چندین میلیونی در این برنامه، برخلاف رسالت صداوسیما در جهت ترویج اقتصاد مقاومتی و دوری از ‌اشرافی‌گری است. طوری که گاهی فضای برنامه به مراسم بلیت بخت‌آزمایی شباهت می‌یابد.



چند پرسش کلیدی پیش‌روی مدیران رسانه ملی⇐هزینه حضور بازیکن بارسلونا در تهران را چه کسی داد؟ /آیا حق پخش تلویزیونی جام‌جهانی و حق پخش در پردیسها را یکجا خریده‌اید؟/اگر حق پخش را خریده‌اید چرا صدای استادیوم را بستید و بازی ایران-مراکش را از تهران گزارش کردید؟/ اگر حق پخش دارید چرا گزارشگر اعزامی‌تان به سبک شب‌خیز با حرّافی آنتن پر کرد؟

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: سال گذشته بود که حضور لوییس فیگو در برنامه عادل فردوسی پور و زمزمه‌های پرداخت 500 میلیون تومانی به وی برای این حضور موجی از واکنش ها در برداشت و در نهایت شخص فردوسی پور با توجیه اینکه هزینه حضور فیگو در ایران را اسپانسر برنامه پرداخت کرده ماجرا را فیصله داد.

حالا و در اولین بازی تیم ملی فوتبال ایران در جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه و مقابل مراکش شاهد حضور «ساموئل اتوئو» مهاجم سابق و نام آشنای تیمهای بارسلونا و میلان در برنامه فردوسی پور بعنوان کارشناس بودیم.

حضور اتوئو در این برنامه باعث مطرح شدن سوالات بسیاری می شود و از جمله اینکه با توجه به افزایش نرخ ارز در ایران ، هزینه حضور اتوئو در این برنامه به چه میزان بوده است و دقیقا کدام اسپانسر هزینه را داده؟

جالب و عجیب آن که کلی خرج می‌شود برای حضور مهمانان این چنینی در تهران اما از آن سو نه تنها بازی ایران توسط پیمان یوسفی گزارشگر اعزامی به روسیه گزارش نمی‌شود بلکه  آن شور و هیجان ورزشگاه و صدای استادیوم بازی را نمی شنویم و بجایش یک صدای مُرده آرشیوی است که مدام تکرار میشود و تیم اعزامی شبکه 3 و از جمله محمدحسین میثاقی هم همه هنرشان می‌شود ایستادن وسط یک پل در سن‌پطرزبورگ و روایت صوتی(!!!) اتفاقات بازی و منت گذاشتن بر سر ملت بخاطر اینکه از شدت تشویق تیم ملی صدایشان گرفته!!

اگر حق پخش تلویزیونی مسابقات جام جهانی خریداری شده چرا به‌جای روسیه بازیها از تهران گزارش می‌شود و چرا حتی تیم اعزامی را به رختکن تیم ملی هم راه نمی‌دهند و آنها مجبورند به سبک حمید شب‌خیز با حرافی بدون تصویر آنتن را پر کنند؟؟

این را بگذارید کنار انفعال رسانه ملی در جریان پخش بازیهای جام جهانی در پردیسها تا پرسش اخیر پررنگ شود؟ در صورت خرید حق پخش تلویزیونی توسط صداوسیما مسابقات جام جهانی با چه مجوزی در سینماها نمایش داده می‌شود؟‌

مهدی فلاح صابر
مهدی فلاح صابر




جهانگیر کوثری در گفتگویی تازه بیان داشت⇐یک سال و نیم به ایوبی التماس کردم که بگذار «فراری» اکران شود اما جرأت نداشت!!/محسن تنابنده صلاحیت اظهارنظر درباره «فراری» را ندارد/ایشان آمده بازی کرده و پولش را با بهره گرفته!!/تنابنده هنرپیشه سینما نیست و تاکنون فیلمهایش چندان نفروخته/اینکه یکی در تلویزیون فعالیت دارد و ادای اپوزیسیون درمی‎آورد، یک عوام‌فریبی خاص است/کسانی‎که با تلویزیون کار می‎کنند، صددرصد با سازمان هستند/عادل فردوسی‌پور به آدم‎های درجه دو حمله می‎کند چون نمی‎تواند به اصلی‎ها نزدیک شود!/عادل حتی به بحث ورود دختران به ورزشگاه هم ورود نمی‎کند/عادل هم مانند احمدی‌نژاد پوپولیست است!!/چرا عادل درباره ورود نظامیان به فوتبال چیزی نمی‌گوید؟/منتظری که نائب امام(ره) بود اجازه پخش زنده نداشت اما من داشتم!!/من هم می‌توانستم دستمزد کلان بگیرم و یک کمدی را به «جنگ داعش» بدل کنم اما نکردم!!

سینماروزان: با گذشت دو ماه از آغاز سال و قعرنشینی «فراری» در اکران نوروزی همچنان حرف و حدیث درباره شکست این فیلم فراوان است؛ علیرضا داوودنژاد کارگردان فیلم نفروختن فیلم را تقصیر پخش‌کننده‌اش هدایت فیلم انداخت و محسن تنابنده بازیگر فیلم از درگیریهای مالکیتی فیلم که ناظر به اختلافات مجید مدرسی و جهانگیر کوثری است به عنوان دلیل شکست نام برد.

جهانگیر کوثری تهیه کننده «فراری» با اشاره به صحبتهای متناقض درباره شکست تجاری فیلمش به «آرمان» بیان داشت: تنابنده که صلاحیت اظهارنظر راجع به این قضیه{چرایی شکست در اکران} را ندارد چون اصلا در جریان نیست که کلیت موضوع از چه قرار است. ایشان بازیگری است که آمده، بازی کرده و پولش را هم گرفته و رفته و دیگر هم در اکران‎های مردمی و باقی قضایا نیامده است. ایشان حتی باقیمانده پولش را به‌همراه بهره‎اش دریافت کرده.

وی ادامه داد: آقای تنابنده، ستاره سینما نیست و تا امروز هم فیلم‎هایش چندان نفروخته. «پایتخت» شرایط دیگری دارد. ما هم فکر می‎کردیم نمایش «پایتخت» برای ما تبلیغ به حساب می‎آید، اما مردم ترجیح دادند به سینما نیایند و در خانه‎شان، لباس راحت بپوشند و تخمه بشکنند و تنابنده را ببینند. یک خانواده اگر سینما می‌آمد، باید پول 4 تا بلیت 15‌هزار تومانی را متقبل می‎شد که این رقم با خوراکی و هزینه ایاب‎وذهاب، برایش سنگین تمام می‎شد. این اتفاق نشان داد که ماهیت کار در تلویزیون، با ماهیت کار در سینما فرق دارد و تنابنده هنرپیشه سینما نیست.

کوثری درباره دلایل شکست تجاری «فراری» اظهار داشت: در مورد عدم اکران «فراری» طی یک سال‎ونیم اخیر باید بگویم آقای سرتیپی، یک قراردادی را با آقای شایسته نوشته بود که باید امضا می‎شد تا ما بتوانیم فیلم را به سرگروهی کورش اکران کنیم، اما ایشان این قرارداد را یک سال‎ونیم امضا نکرد. درحالی‎که اگر ما پخش فیلم را به آقای سرتیپی می‎دادیم، ماجرا الان جور دیگری بود. به هر جهت «هدایت فیلم» برای آقای سرتیپی، یک رقیب محسوب می‎شود و شاید این موضوع، وی را ناراضی کرده بود. حوالی عید، 16 فیلم، نامزد اکران نوروزی شدند. سه روز مانده به اکران فیلم‎ها، مشخص شد که ما را به گروه ماندانا انتقال داده‎اند یعنی فیلمی که کاندیدای 8 سیمرغ از جشنواره بود و 4 سیمرغ را هم برد، فیلمی که الفبای سینمای درست در آن رعایت شده بود، پس از یک سال‎ونیم، با فیلم‎های مبتذل و سخیف یکی کردند و سه روز مانده به اکران، به ما گفتند شما بروید گروه ماندانا. حتی خود آقای اشرفی (مدیر سینما ماندانا) نمی‎خواست به‌عنوان سرگروه حضور داشته باشد. در آن شرایط، به جای اینکه مدیر پخش فیلم به شورای صنفی برود، من خودم رفتم و دیدم یک قرارداد دوهفته‎ای برای ما در گروه ماندانا نوشته‎اند.

این تهیه کننده با اشاره به تبعیض در برخورد با محصولات سینمایی در تلویزیون بیان داشت: وقتی شما پشت‎صحنه یک فیلم را نیم‎ساعت در تلویزیون پخش می‎کنی و حاضر نیستی 20 ثانیه تیزر برای فیلمی که مورد تایید نظام است، بروی، آیا این تبعیض نیست؟ شما وقتی چهره یک نفر را در فیلم سانسور می‎کنید و اجازه نمی‎دهید چهره‎اش در تیزر چند ثانیه‎ای پخش شود، آیا این تبعیض نیست؟ ما نگران این چیزها هستیم و به این مسائل اعتراض می‎کنیم. طبیعی است که من یا خانم بنی‎اعتماد یا باران باید معترض باشیم. آیا درست است که چشم‎هایمان را ببندیم و تنها دنبال منافع خودمان باشیم؟ برویم پول‎ها و دستمزدهای کلان بگیریم و فلان کمدی را به جنگ داعش تبدیل کنیم. می‌شود چنین کارهایی را هم کرد اما ما نمی‎توانیم.

این تهیه کننده ادامه داد: ما ماندیم و گروه ماندانا و 14 سینمایی که به ما دادند. طبیعی است که فیلم نمی‎فروشد. حالا می‎خواهیم تبلیغ کنیم. برای این کار، تمام صحبت‎ها و برنامه‎ریزی‎ها را با شهرداری انجام دادیم که ناگهان شهردار استعفا داد. رفتیم سراغ تلویزیون تا تیزر بگیریم، گفتند باید فیلم را ببینیم. حالا چند روز مانده به عید، ما مشغول این زمینه‎چینی‎ها برای تبلیغات بودیم که «فراری» اکران شد. به این فیلم سمی دادند که به مرور زمان، خورد و مرد. این ناعدالتی در نتیجه کسانی است که مسئول هستند. من یک سال‎ونیم به آقای ایوبی التماس کردم که بگذار این فیلم اکران شود و اگر اختلافی وجود دارد، بعدا می‎توانیم آن را حل کنیم، اما جرأت نداشت و ترسید. به آقای حیدریان نامه نوشتم که بیایید این فیلم را تا زمانش از دست نرفته، اکران کنیم و اگر اختلافی وجود دارد، بعد از اکران می‎نشینیم و آن را حل می‎کنیم. من به آقای داروغه‎زاده هم التماس کردم. 10 جلسه به ارشاد رفتم و صحبت کردم که این فیلم را اکران کنید چون دارد می‎سوزد. به‎وفور مزاحم آقای شاهسواری شدم و این نکته را به ایشان هم گوشزد کردم؛ کلی داور و حکم آورده شد و هر چه آنها گفتند، قبول کردیم تا فیلم اکران شود و نسوزد. حالا در این جریاناتی که ما با آقای داوودنژاد اختلافاتی پیدا کردیم، آقای سرتیپی رفته بود پشت قضیه و فیلم را اکران نمی‎کرد. من و آقای شایسته، مرتبا به آقای سرتیپی زنگ می‎زدیم که آقا چرا این قرارداد را امضا نمی‎کنی اما ایشان مدام وعده فردا را می‎داد؛ یک سال‎ونیم طول کشید تا آن فردا برسد و قرارداد را امضا کند اما این کار را نکرد و فیلم سوخت.

جهانگیری کوثری درباره اوضاع و احوال تلویزیون در سالهای اخیر گفت: مطمئن باشید تا کسی صددرصد تابع خواسته‎ها و برنامه‎ریزی‎های مدیران کلان تلویزیون نباشد، محال است بتواند دوام بیاورد. اینکه یکی در تلویزیون فعالیت دارد و ادای اپوزیسیون درمی‎آورد، یک عوام‌فریبی خاص و نوعی پوپولیسم است که اینها انجام می‌دهد. طرف، مجری برنامه هر روز صبح تلویزیون است، اما می‎خواهد ادای اپوزیسیون را دربیاورد. این یک بازی دروغ است. شما وقتی در تلویزیون ایران فعالیت می‎کنی، باید تابع تمام برنامه‎ریزی آنان باشی، خودشان هم این را می‌گویند. آنها طبیعتا بعد از 40 سال، اینقدر تجربه پیدا کرده‎اند که بتوانند این موضوع را مدیریت کنند. کسانی‎که با تلویزیون کار می‎کنند، صددرصد با اینها هستند و البته هیچ‌اشکالی هم ندارد. هر کسی دوست دارد هر چه را که می‌خواهد انتخاب کند.

کوثری با اشاره به روند فعالیت عادل فردوسی پور در «نود» بیان داشت: این یک نوع خاص است که شما آدم‎های درجه دو نظام را بزنی مثلا رئیس هیات فوتبال فلان استان را بیاوری روی خط و بگویی مثلا تو یک ماشین از پول اینجا خریده‎ای و به‎این‎ترتیب نابودش کنی، اما به خط قرمزهای نظام که نمی‎توانی نزدیک شوی. این انتخاب است و چیز بدی نیست. اینکه شما 15 سال در تلویزیون باشی و بهترین موقعیت و پول را به تو بدهند و آن وقت بخواهی آنجا ادای اپوزیسیون را هم دربیاوری، این یک دروغ و عوام‌فریبی است که اگر نکند بهتر است. مثلا وقتی نماینده مجلسی را روی خط می‎آورد که نمی‎داند فوتبال چیست و حالا آمده مدیرعامل فلان باشگاه شده و او را می‎کوبد یا علی کریمی را به جان یکی دیگر می‎اندازد، این درست نیست. او به آدم‎های درجه دو حمله می‎کند چون نمی‎تواند به اصلی‎ها نزدیک شود. حتی ببینید به بحث ورود دختران به ورزشگاه که باز آن هم یک بحث ثانویه و فرعی است هم ورود نمی‎کند. ما خیلی بحث‎ها و مشکلاتی در فوتبال داریم که نمی‎تواند و محال است به آن نزدیک شود مانند دخالت عوامل بزرگ دولتی و نظامی در فوتبال. آیا می‎تواند راجع به این موضوع حرف بزند؟ اما چون می‎خواهد محبوبیت مردم را به دست بیاورد و چون عوام نمی‎توانند بفهمند نوع رفتار خاص او را، بنابراین آنها را به سمت دیگر می‎برد. به اصغر فرهادی بابت دریافت کن تبریک می‎گوید. این عوام‌فریبی است مثل احمدی‎نژاد که می‎رفت در روستاها و پول نقد به مردم می‎داد که یک پوپولیسم آشکار بود. البته من عادل را خیلی دوست دارم و بچه خوبی است. نمی‎خواستم اسم بیاورم اما چون شما گفتید، من هم ورود کردم. در شرایط امروزی، وجود عادل غنیمتی است.

جهانگیری کوثری درباره سالهای فعالیت خودش در صداوسیما گفت: من هیچ‎وقت استخدام تلویزیون نبودم اما تنها کسی بودم که آن زمان می‎توانستم راجع فوتبال صحبت کنم. کمتر کسی این پدیده را می‎شناخت اما من، هم بازی کرده بودم، هم تحصیلاتش را داشتم و هم روزنامه‎نگار بودم؛ همه این مراحل را گذرانده بودم و طبیعتا نمی‎توانستند بهتر از من انتخاب کنند. من ممنوع‎التصویر بودم اما فینال جام‎جهانی را با صدای من پخش کردند. آن‎موقع شرایط به این ترتیب نبود اما با آن وضع، من هم‎چنان حرف داشتم مثلا اجازه پخش مستقیم را نمی‎دادند و با سیاست‎هایشان نمی‎خواند اما با همان محدودیت‎ها، طی آن سال‎هایی که من در تلویزیون بودم، یک کلمه انحراف و حتی اشتباه نداشتم. کارم را به شکل صادقانه انجام دادم و همیشه هم در خدمت بودم و هر وقت هم که به من کار دادند، با تمام وجودم آن کار را انجام داده‎ام. با وجود کمبودها، گمان می‎کنم حتی یک اشتباه هم نداشتم. زمانی که من برنامه زنده جام‎جهانی را داشتم، آقای منتظری که نائب امام بودند، نمی‎توانستند برنامه مستقیم بروند اما من مستقیم می‎رفتم چون تااین‎اندازه به من اطمینان داشتند و من هم امتحان خودم را پس داده بودم و هیچ‌سوءاستفاده از موقعیتی که داشتم، به عمل نیاوردم تا آن روزی که در تلویزیون بودم و فینال 94 بین برزیل و ایتالیا را گزارش کردم و بعد هم سربلند بیرونم کردند.




گزارش «کیهان» از تقاضای مخاطبان⇐در آینده، به‌جای رشیدپور از فردوسی‌پور برای گفتگو با روحانی استفاده کنید

سینماروزان: گفتگوی دوم بهمن ماه رضا رشیدپور با حسن روحانی به خاطر مقادیری محافظه کاری که در لحن رشیدپور نسبت به رییس جمهور وجود داشت با انتقاد رسانه های مختلف مواجه شده است.

به گزارش سینماروزان روزنامه اصولگرای «کیهان» با مرور برخی از این انتقادات به انعکاس خواسته مخاطبان از رسانه ملی پرداخته؛ خواسته ای به نام استفاده از فردوسی پور برای گفتگوی آینده با حسن روحانی!!

متن گزارش «کیهان» را بخوانید:

انتخاب یک مجری که سابقه حمایت از حسن روحانی و حتی حضور در جلسات تبلیغاتی وی را داشت برای مصاحبه‌ای که همه انتظار چالش را از آن داشتند با انتقادات فراوانی مواجه شده است.
داریوش سجادی، از اصلاح‌طلب‌های مقیم آمریکا در این باره نوشت: مصاحبه تشریفاتی رشیدپور با رئیس‌جمهور بدون مجامله، توهین به شعور مخاطب بود. نخستین دلیل اهانت آمیز بودن آن بی‌صلاحیتی مجری برنامه بود که معلوم نیست چرا باید تریبون رسانه ملی برای مصاحبه با رئیس‌جمهور یک کشور در اختیار فردی قرار گیرد که: اولا با الفبای سیاست و اقتصاد ناآشنا است و کمترین تبحر یا تخصصی در این رشته ندارد. ثانیا فاقد تسلط و تفطن به الزامات ژورنالیسم سیاسی در مقابل دوربین است.اما مهم‌تر از بی‌صلاحیتی مجری، محتوای برنامه بود که ماحصل آن را به اعتبار «دلدادگی مجری به میهمان» به یک رپرتاژ آگهی خسته‌کننده مبدل کرده بود.
در پایان این یادداشت آمده است: اگر حرفی برای گفتن ندارید چه لزومی به «خودزنی» دارید تا با شرکت در این واریته‌های خسته‌کننده اعتبار متوقع از خود را با نازل‌ترین بها به چوب حراج ببندند!؟
محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب نیز نوشت: «مصاحبه رييس جمهور با كلی توقعی كه ايجاد شده بود پايان يافت. متاسفانه سؤالات آقای رشيدپور متفاوت نبود. حتي نگذاشت طعم سخنرانی‌های آزاد خود روحانی را داشته باشد.از سياست داخلی وخارجی و حتی اقتصاد حرف مهمی پرسيده نشد و جواب هم طبعا داده نشد. كشور غرق در نااميدی است. به مشكلات اخير‌اشاره نشد. كشور به مصاحبه ديگری احتياج داشت.»
همچنین دبیر سیاسی روزنامه شرق هم در فضای مجازی با‌اشاره به مصاحبه رشیدپور با حسن روحانی، از دست‌اندرکاران این روزنامه عذرخواهی کرد که آنها را به خاطر «هیچ» تا آن وقت شب معطل کرد.
برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی با توجه به اینکه رضا رشیدپور تخصصی در مسائل سیاسی و اقتصادی نداشت، از دفتر رئیس‌جمهور خواستند برای مصاحبه تلویزیونی آینده حسن روحانی، عادل فردوسی پور را انتخاب کند، چون او اگر در مسائل سیاسی بی‌بضاعت است حداقل در زمینه توپ و فوتبال بازی کردن، صرفاً اطلاعاتی دارد و شاید چند سؤال چالشی ورزشی از رئیس‌جمهور بپرسد!
تأکید مجری گفت‌وگو با رئیس‌جمهور بر خاص بودن گفت‌وگو و خود را نماینده جوانان و دانستن و بکارگیری چند باره «جسارتاً» پیش از هر سؤال، هدف اعتراض کاربران فضای مجازی قرار گرفت.




پرسش «کیهان» از عادل فردوسی‌پور⇐چرا درباره فاجعه پلاسکو ۴۰ دقیقه حرف زدی و در نهایت از لزوم «استعفا» گفتی اما درباره فاجعه سانچی به یک تسلیت ساده بسنده کردی؟

سینماروزان: واکنش عادل فردوسی‌پور به دو فاجعه یکی آتش سوزی پلاسکو و دیگری آتش سوزی نفتکش سانچی موضوعیست که در روزهای گذشته در فضای مجازی هدف مخاطبان قرار گرفته.

به گزارش سینماروزان روزنامه اصولگرای «کیهان» هم با کنار هم قرار گذاشتن این دو واکنش به طرح سوال در این باره پرداخته که چطور میشود عادل درباره فاجعه پلاسکو 40 دقیقه سخن گفته و در پایان هم از استعفای دسته جمعی مدیران کشورهای خارجی در بروز چنین فجایعی سخن می گوید اما درباره سانچی صرفا به یک تسلیت ساده بسنده می کند؟

متن تحلیل «کیهان» را بخوانید:

عادل فردوسی‌پور که در برنامه تخصصی 90 معمولاً برخلاف اصول حرفه‌ای رسانه از چارچوب برنامه خارج شده و به مسائل خارج از موضوع که تخصصی در آن ندارد می‌پردازد؛ این بار حتی در همین رفتار غیر حرفه‌ای خود عادلانه عمل نکرد و هدف انتقاد کاربران شبکه‌های مجازی قرار گرفت.
فردوسی‌پور که سال گذشته 40 دقیقه از وقت برنامه خود را به حادثه ساختمان پلاسکو اختصاص داده و نتیجه گرفته بود همه مسئولان مربوطه باید استعفا دهند، این بار و درباره حادثه سانچی فقط تسلیت گفت!

یک سال قبل در چنین روزهایی بود که برنامه «90» که یک برنامه مختص فوتبال است در واکنش به آتش‌سوزی ساختمان پلاسکو، تبدیل به یک نمایشی سیاسی شد، تا آنجا که بیش از 40 دقیقه از وقت این برنامه به موضوعی بی‌ارتباط با برنامه اختصاص یافت و پس از صحبت‌های یک کارشناس، در نهایت عادل فردوسی پور گفت که هر جای دیگر دنیا چنین اتفاقی افتاده بود همه مسئولان مربوطه استعفا می‌دادند.

اما یک سال بعد، باز هم حادثه دردناک دیگری در ابعاد گسترده‌تری رخ داده است؛ 30 نفر از هموطنانمان طی هشت روز در جدال با آب و آتش سوختند. اما این بار فردوسی‌پور فقط یک تسلیت گفت، بدون اینکه حتی از مسئولان مربوطه انتقادی کند. آن هم در شرایطی که برخلاف سال گذشته، این بار مسئولان مربوطه، سکوت کرده‌اند و حتی پاسخ افکار عمومی را هم نمی‌دهند. این تناقض رفتاری باعث شد تا این سؤال در ذهن افکار عمومی شکل بگیرد که چرا مجری 90 برخلاف نامش ناعادلانه با هر دو واقعه برخورد کرده است؟
برخی از کاربران فضای مجازی به این سؤال پاسخ داده‌اند. ازجمله یکی از کاربران نوشته:«تعجب کردیم که فردوسی پور 40 دقیقه برنامه نود رو اختصاص به استعفای مسئولین مربوطه نداد و فقط همدردی کرد! حتما براش صرف نداشته…» کاربر دیگر هم نوشته: «عادل فردوسی‌پور امشب از فاجعه زنده سوختن ۳۰ هموطن در نفتکش سانچی گفت، اما خوشبختانه معلوم شد برخلاف پلاسکو در این فاجعه فقط باید با بازماندگان همدردی کنیم و اصلاً لازم نیست کسی استعفا بده.»
کاربر دیگری هم این گونه به فردوسی پور واکنش نشان داده: «فردوسی‌پور تو برنامه‌اش حادثه سانچی رو تسلیت گفت اما نگفت که اگه این اتفاق هر جای دنیا میفتاد چند تا مسئول استعفا میدادن!… کاش مثل اسمش عادل بود!» و…




عادل فردوسی‌پور از تأمین سرمایه حضور فیگو توسط یک اپلیکیشن گفت+فیلم⇔عادل درباره سهامداران این اپلیکیشن و به‌خصوص پرسشهای مبتنی بر وابستگی به یک بانک چیزی نگفت!!

سینماروزان: حواشی شکل گرفته بر سر حضور «لوییس فیگو» در ویژه برنامه قرعه کشی جام جهانی «نود»، و پرسشهای مبنی بر تخصیص بودجه میلیاردی برای این حضور باعث شد عادل فردوسی‌پور در تازه ترین برنامه خود در این باره توضیح دهد.

به گزارش سینماروزان عادل فردوسی‌پور درباره چگونگی تأمین سرمایه حضور فیگو در ایران گفت: یک ریال از بودجه بیت المال صرف این ماجرا نشد! اپلیکیشن «آپ» به عنوان اسپانسر هزینه ها را متقبل شد! این پول برای شرکت خصوصی بوده!

ادعاهای فردوسی‌پور در شرایطی بیان شده که در روزهای گذشته پرسشهایی درباره حضور شرکتهایی منسوب به یکی از بانکهای دولتی در فهرست سهامداران «آپ» یا «آسان پرداخت» طرح شده بود!! اما فردوسی‌پور بدون اشاره به نام این شرکتها، سامانه موردنظر را خصوصی قلمداد کرد!

«آسان پرداخت» وابسته به کجاست؟

سایت «نمایش خانگی» از حضور دو شرکت «گسترش فناوریهای نوین» و «موسسه صندوق رفاه و تأمین آتیه» به عنوان دو سهامدار اصلی «آسان پرداخت» گزارش داده؛ شرکتهایی که پرسشهایی درباره وابستگی آنها به بانک کشاورزی وجود دارد؟!

«صندوق سرمایه‌گذاری یکم کارگزاری بانک کشاورزی» از دیگر سهامداران است که وابستگی آن به بانک کشاورزی آشکار است.

برای تماشای فیلم گفته های عادل اینجا را ببینید.




از عادل فردوسی‌پور تا محمد صالح‌علاء⇔معرفی نامزدهای بهترین چهره تلویزیونی جشن حافظ

سینماروزان: نامزدهای بهترین چهره تلویزیونی هفدهمین جشن حافظ(دنیای تصویر) اعلام شدند.

به گزارش سینماروزان با قدرت گرفتن برنامه‌های مجری محور تلویزیون، جشن حافظ به عنوان تنها جشن خصوصی سینما و تلویزیون ایران بخش بهترین چهره تلویزیونی را از چند سال پیش به جایزه‌هایش اضافه کرده است.

نامزدهای بهترین چهره تلویزیونی امسال جشن حافظ از میان برنامه‌هایی انتخاب شده اند که از اول فروردین سال 95 تا پایان اسفندماه 95 روی آنتن تلویزیون رفته یا در اینترنت انتشار یافته اند.

نامزدهای بهترین چهره تلویزیونی هفدهمین جشن حافظ عبارتند از:

رامبد جوان (خندوانه)

محمد صالح علا (چشم شب روشن)

احسان علیخانی (ماه عسل)

عادل فردوسی‌پور (نود)

مهران مدیری (دورهمی)

برنده تندیس حافظ بهترین چهره تلویزیونی در هفدهمین جشن سینمایی و تلویزیونی حافظ معرفی خواهد شد. از برگزیدگان سال‌های گذشته این بخش می‌توان به داریوش ارجمند، مرتضی حیدری، رامبد جوان، عادل فردوسی‌پور و مهران مدیری اشاره کرد.

کاندیداهای چهره های تلویزیونی جشن حافظ
کاندیداهای چهره های تلویزیونی جشن حافظ