1

اظهارات سیدجواد هاشمی در روزهایی که کلی هزینه شده برای برگزاری جشنواره مقاومت⇐دروغ می‌گویند که در حال حمایت از سینمای دفاع مقدس هستند!/آنچه شاهدیم عدم حمایت همه‌جانبه مسئولان ذیربط از فیلمها و سینمای دفاع مقدس است!/شرایط تولید در سینمای دفاع مقدس بسیار دشوار است و حتی پول فشنگهای استفاده شده در فیلمها را تهیه‌کنندگان باید تقبل کنند!!/چرا استفاده از شهرک دفاع مقدس برای فیلمسازان، مجانی نیست؟/چرا می‌گویند راجع به فلان شهید فیلم نسازید چون بچه هایش زاویه پیدا کرده‌اند؟؟

سینماروزان: در روزهایی که با صرف بودجه هنگفت جشنواره مقاومت درحال برگزاری است و علاوه بر بنیاد روایت، وزارت بهداشت هم به کمک این جشنواره آمده، سیدجواد هاشمی بازیگر باسابقه در سینمای جنگ به انتقاد از عدم حمایت نسبت به سینمای دفاع مقدس پرداخت.

سیدجواد هاشمی بازیگر و کارگردان سینما همزمان با برگزاری جشنواره فیلم مقاومت به سینماپرس گفت: مدیران دروغ می‌گویند که از سینمای دفاع مقدس حمایت می کنند؛ متأسفانه ما که رسماً هیچ نوع حمایتی را از سمت مدیران برای تولید آثار سینمای مقاومت و دفاع مقدس شاهد نبوده ایم و بالعکس آنچه شاهدیم عدم حمایت همه جانبه مسئولان ذیربط از فیلم ها و سینمای دفاع مقدس است!

بازیگر فیلم های سینمایی «معراجی ها» و «سجاده آتش» در گفتگو با سینماپرس افزود: علاوه بر دروغگویی مدیران مبنی بر حمایت از سینمای ارزشمند مقاومت و دفاع مقدس، یکی دیگر از دلایل مهجوریت این گونه مهم سینمایی این است که نویسندگان به صورت مستقیم به جنگ می پردازند و در فیلمنامه‌های شان تنها خاکریز و جبهه و جنگ و تفنگ وجود دارد که این مسأله باعث می شود نتوان با سرمایه اندک فیلمهایی در حوزه دفاع مقدس تولید کرد.

وی ادامه داد: متأسفانه شرایط تولید در سینمای مقاومت و دفاع مقدس بسیار دشوار است. حتی پول فشنگ های استفاده شده در فیلم ها را تهیه کنندگان باید تقبل کنند! خوب چه کسی می تواند این همه پول جمع کند تا فقط بتواند بودجه هنگفتی برای خرید فشنگ اختصاص دهد؟ این در حالی است که اگر دغدغه مندی در میان مدیران فرهنگی و سینمایی وجود داشته باشد آن ها می توانند این امکانات را به صورت مجانی در اختیار تهیه کنندگان سینما قرار دهند.

هاشمی خاطرنشان کرد: مثلاً همین شهرک سینمایی دفاع مقدس باید به صورت مجانی در اختیار دغدغه‌مندان حوزه سینمای دفاع مقدس و مقاومت اسلامی قرار بگیرد. اگر قرار است فیلم دفاع مقدسی در هنگامه نبرد ساخته و تولید شود مسئولان باید امکانات مکفی را در اختیار تهیه کنندگان و کارگردانان قرار بدهند.

این سینماگر در بخش دیگری از این گفتگو متذکر شد: در هر صورت پرداختن به مقوله دفاع مقدس در هر دوره ای تازه است. ما نباید دوران دفاع مقدس را تنها از جنبه تیر و تفنگ و خاکریز ببینیم. دفاع مقدس مقوله ای است که می تواند با سوژه های ناب کمدی و اجتماعی و خانوادگی تولید شود به شرط آنکه زاویه نگاه نویسنده و کارگردان تنها به سمت جبهه و خاکریزها نباشد.

وی در همین راستا یادآور شد: آنچه در این خصوص تا امروز در سینمای دفاع مقدس تبلور پیدا کرده اندک بوده؛ به عنوان نمونه «لیلی با من است» فیلمی دفاع مقدسی در ژانر کمدی بوده، همینطور فیلم های انتقادی راجع به دفاع مقدس ساخته شده اما اینها کافی نیست! ما همین مسأله عشق شهدا به خانواده و همسر و فرزندان و خاک میهن شان را می‌توانیم دستمایه قرار دهیم تا عاشقانه هایی ناب و ماندگار در سینمای دفاع مقدس تولید کنیم.

کارگردان فیلم های سینمایی «تورنادو» و «پیشونی سفید» تأکید کرد: بی شک می توان با سرمایه های کمتر فیلم های نابی در حوزه دفاع مقدس تولید کرد. همه ما می دانیم فیلم جنگی سخت و گران است اما همانطور که اشاره کردم اگر به هنگامه نبرد توجه نکنیم و شهدا را از ریشه بررسی کنیم می توانیم راحت هرجور فیلم با هر موضوعی با مبالغ کمتر تولید کنیم.

هاشمی سپس با بیان اینکه باید راجع به اسطوره های تکرارنشدنی و گنجینه های ارزشمند دفاع مقدس آثار متعددی تولید شود اظهار داشت: بنده در پاره ای اوقات حرفهایی می شنوم که درد تمام وجودم را می‌گیرد. مثلاً می گویند راجع به فلان شهید فیلم نسازید چرا که بچه هایش زاویه پیدا کرده اند! حساب شهدا با چه کسی است؟ من واقعاً متوجه نمی شوم. باید از باکری و بروجردی و همتها  فیلم هایی ناب ساخت. نباید مدیران اعمال نفوذ و اعمال سلیقه کنند، این ها همه خیانت به شهدای گرانقدر دفاع مقدس است، ما باید همگی دست در دست هم بدهیم تا سینمای ارزشمند دفاع مقدس را احیاء کرده و خونی تازه در رگ های آن به جریان بیندازیم.




مرور بخش‌هایی از اظهارات خواندنی سردار قاسم سلیمانی درباره محصولات جنگ⇐چرا به دروغ می‌گویند رزمندگان ما بدون هیچ ابتکاری، روی مین می‌رفتند و تکه‌تکه می‌شدند؟؟!/اینکه همه رزمندگان در جنگ با عنوان “حاجی” خطاب می‌شوند یک تحریف است؛ در جنگ همه با اسم کوچک یکدیگر را صدا می‌کردند!/برخی فیلمهای جنگ شبیه یک دکان است!/چگونه به خود جرات داده‌اند فرمانده گردانی را نشان دهند که با عراقیها در تماس بود؟؟/مثل سریال تاریخی “امام علی (ع)” بر تولیدات جنگی موثر سرمایه‌گذاری کنند!

سینماروزان: شهادت سردار قاسم سلیمانی، بازار حرف و حدیث درباره ایشان را داغ داغ کرده است و کار به جایی رسیده برخی از منتقدان دیروز قاسم سلیمانی هم مشغول مرثیه‌سرایی برایش هستند.

در این اوضاع بهترین روش برای نمایاندن تصویری واقعی از سردار مرور گفته‌های خودش است و نه گوش سپردن به نقل قولهای اطرافیان.

سردار سلیمانی در یک گفتگوی تلویزیونی در شبکه مستند درباره محصولات جنگ گفته بود: بعضی موارد در صحنه جنگ، وقتی می‌خواهیم ایثار را نشان دهیم آنقدر ناقص و غلط نشان می‌دهیم که همه ارزش‌ها را زیر سؤال می‌بریم که این یک تهمت و دروغ بستن به جنگ است…. فیلمی را دیدم که یک فضای آرامی از جنگ را نشان می‌داد که چند تا بسیجی پشت میدان مین دست به گردن هم انداخته بودند و همدیگر را می‌بوسیدند و‌گریه می‌کردند؛ تصور این طور بود که در میدان مین گیر کرده‌اند؛ بدون هیچ تیراندازی و صدایی…. در ادامه فیلم نشان می‌دهد که این بسیجیان با یکدیگر خداحافظی می‌کردند و یکی پس از دیگری خود را در میدان مین پرت کرده و تکه‌تکه می‌شدند؛ این دروغ و تهمت است…بچه‌های ما همان قدر که با معنویت بودند به همان میزان هم با ابتکار بودند؛ ما برای گرفتن یک تپه که یک شب طول می‌کشید سه ماه تلاش می‌کردیم و اینها را باید در فیلمها نشان دهند.

سردار قاسم سلیمانی در کتاب “حاج قاسم” گفته بود: این عنوان «حاجی» که باب شده، من واقعاً می‌گویم که یک تحریفی دارد انجام می‌شود نسبت به جنگ ما و ما هم خودمان خوش‌مان می‌آید. می‌نشینیم نگاه می‌کنیم، گوش می‌دهیم.

وی ادامه داد: زمان جنگ «حاجی» نبود که، من و احمد و حسین بودیم، و اصلاً و ابداً «حاجی» نمی‌گفتند، [تکه کلام همه «برادر» بود، مثل] «برادر حسین»، «برادر قاسم». اصلاً این چیزها نبود. اصلاً «برادر»‌ هم کم کاربرد داشت و فقط اسم گفته می‌شد.

سردار سلیمانی با اشاره به برخی آثار دفاع مقدسی اظهار داشت: من وقتی این فیلم‌های جنگ را نگاه می‌کنم، فکر می‌کنم که آنجا یک دکانی است. روزنامه‌ها را می‌خوانیم، می‌بینیم پر از خاطرات دروغ، دروغ محض نسبت به شهید؛ من با شهید رفتم آنجا، من با شهید چه و چه، همه‌‌اش دروغ، چیزهایی را که آدم می‌داند که واقعیت ندارد. لذا آن فرمانده گردان را درست کردند که با عراقی‌ها در تماس بود. چطور به خود جرات داده‌اند؟؟ اصلاً یک سناریوی عجیب و غریبی. این همه ما در جنگ‌‌مان سناریو داریم، قهرمان داریم، آن وقت این طوری!

سردار سلیمانی البته مثالی هم زده از آثار مطرح و بیان داشته است: بیایند مثل سریال تاریخی “امام علی (ع)” بر تولیدات جنگی موثر سرمایه‌گذاری کنند. مثلاً فرض کنید «حسن باقری» را سریال کنید؛ من در کنگره همین کار را کردم. کتاب‌های حسن باقری را بخوانید، حسن باقری این نیست که تاکنون شنیده‌ایم. حسن واقعاً مثل بهشتی بود برای جنگ و هیچ وقت هم خلاء حسن پر نشد.




حمله رسانه اصلاح طلب به رخوت دامنگیر ارگانهای متولی سینمای جنگ⇐چرا ارگانهای سیاستگزار سینمای دفاع مقدس ، منافع فردی را بر منافع ملی ترجیح میدهند؟/عملکرد نامطلوب همین ارگانها بوده که مخاطبان را از سینما فراری داده/همین روند غلط بوده که منجر شده به تولید «پیک نیک در میدان جنگ» و «خاکستر و برف»!!!

سینماروزان: سینمای جنگ یا دفاع مقدس هرچند کلی متولی دارد که هر کدام از آنها هم خط مشی خود را در تولید محصول دارد اما سالهاست که این سینما شکوفایی سالهای ابتداییش را ندارد.

روزنامه اصلاح طلب “اعتماد” با مرور آسیب های این سینما به انتقاد از ارگانهایی پرداخته که با ژست حمایت از سینمای دفاع مقدس به تولید محصولاتی کم مخاطب در این گونه پرداخته اند.

متن تحلیل “اعتماد” را بخوانید:

پذيرش قطعنامه 598 شوراي امنيت سازمان ملل متحد از سوي ايران و اتمام جنگ 8 ساله، نهادها و بنيادهاي فرهنگي متعددي به منظور حفظ و ترويج آموزه‌هاي دفاع مقدس در سازمان‌ها و مراكز مختلف كشوري و لشكري راه‌اندازي شد. اين مراكز با بهره‌گيري از رشته‌هاي متنوع هنري: ادبيات، موسيقي، سينما، تئاتر و… سعي و توان خود را به كار گرفتند تا حماسه‌آفريني ملت ايران را تبيين و ماندگار سازند. در اين ميان هنر سينما با توجه به ويژگي‌ها و قابليت‌هايش بيشتر مورد بهره‌برداري قرار گرفت و در مقاطعي نيز فيلم‌هاي زيبا و جذابي نيز خلق شد. با استقبال مخاطبان از فيلم‌ها سازمان‌ها و نهادهاي بيشتري فعاليت‌هاي خود را معطوف به سينما كردند. به مرور هرچه از عمر اين مراكز گذشت، تدابير و مقررات دست‌وپاگير اداري و اعمال نظر براي فيلمسازان دوچندان شد و موقعيت توليد به مرحله‌اي رسيد كه برخي از اين مراكز كه روزگاري براي تقويت سينماي دفاع مقدس تاسيس شده بودند خود به بزرگ‌ترين مانع رشد و توسعه اينگونه سينمايي تبديل شدند. اين مراكز خود را به عنوان متولي سينماي جنگ قلمداد كردند و بودجه و امكانات محدودي كه ‌بايد صرف توليد و نمو سينماي جنگ مي‌شد را صرف امور اداري، برگزاري جشنواره‌ها و توليد آثار ضعيف و كم‌محتوا كردند.

عملكرد نامطلوب برخي از اين مراكز به مرور، بسياري از بزرگان و كارگردانان صاحب‌نام در حوزه سينماي دفاع مقدس را دلسرد و خانه‌نشين كرد، باعث دلزدگي و گريز مخاطبان سينما از اين ژانر پرطرفدار شد، رويكرد احساسي و هيجاني بر رويكرد منطقي و جريان ساز توفق يافت، افكار و انديشه‌هاي سياسي خاص بر منافع ملي در توليد آثار ترجيح داده شد، … ادامه اين روند به وضعيتي منجر شد كه رهبرمعظم انقلاب در ديدار اخيرشان با فرماندهان و هنرمندان دفاع مقدس گفتند: «بسياري از كارهايي كه بايد در خصوص دوران دفاع مقدس در عرصه ادبيات، سينما، تئاتر، تلويزيون، روزنامه‌نگاري و فضاي مجازي انجام مي‌داديم، انجام نداده‌ايم.»

كارنامه مراكزي كه در زمينه ترويج ارزش‌هاي دفاع مقدس تلاش مي‌كنند پس از سه دهه فعاليت به لحاظ آماري و كمي پرحجم است، اما به لحاظ محتوايي و جذابيت هنري بسيار نحيف است و در برابر محصولات هاليوودي پيرامون جنگ‌هاي جهاني حرفي براي گفتن ندارد. گواه اين ادعا جايگاه سينماي دفاع مقدس در نزد مخاطبان سينما به ويژه جوانان است.

برخي از سياستگذاران و دست‌اندركاران سينماي دفاع مقدس كه خود را متولي بي‌چون و چراي اين حوزه مي‌دانند؛ شناخت ژرفي از فرهنگ والاي دفاع مقدس ندارند، با مقوله هنر و مقتضيات آن بيگانه‌اند، اطلاع محدودي از نيازها و اولويت‌هاي مخاطبان امروز دارند، منافع فردي و سازماني را بر منافع عمومي ترجيح مي‌دهند، … خروجي و ثمره كار اين طيف مي‌شود فيلم‌هاي: پيك نيك در ميدان جنگ، سه و نيم، 33 روز، خاكستر و برف، دلتنگي‌هاي عاشقانه، امپراتوري جهنم و … .

بايد اذعان داشت اگر نبود پيكر مطهر شهداي تفحص كه هر از گاهي در شهرها به عنوان نماد مقاومت ملت ايران تشييع مي‌شود، امروز با اين وضعيت محصولات فرهنگي تنها هاله و نامي از برهه پر افتخار دفاع مقدس باقي مانده بود. طيفي كه نام دفاع مقدس را با خود همراه مي‌سازد، امروز به جاي سخن نخ‌نما و كليشه‌اي عدم حمايت از سينماي مقاومت و استفاده از تبليغات رسانه‌اي و شعارهاي پرطمطراق لازم است عملكردشان را مورد نقد و آسيب‌شناسي همه‌جانبه قرار دهند. باور كنند در زمينه برنامه‌ريزي، سياستگذاري و اجرايي سال‌ها به خطا رفته‌اند، بسياري از فرصت‌ها را خواسته يا ناخواسته از دست داده‌اند و مهجوري اين ژانر را در جامعه رقم زده‌اند. امروز سينماي دفاع مقدس از خلأ رويكردهاي نوين و انديشه‌هاي كارآمد رنج مي‌برد و به متولياني نياز دارد كه تنها دغدغه آنها تبيين و ترويج ارزش‌هاي انساني و جهانشمول دفاع مقدس در سطح ملي و فراملي باشند.




انتقادات علی ملاقلی پور از بریز و بپاش بی حاصل در تولید محصولات ارگانی بی‌حس و حال⇐چرا سینمای دفاع مقدس تبدیل شده به یک هیبت پرمدعای توخالی؟/چرا از آرمان شهدا فاصله گرفته  و به ترقه بازی افتاده اید؟/چرا با توزیع بلیتهای نیم بهای فراوان حتی نصف «افق» و «کانی مانگا» مخاطب ندارید؟

سینماروزان: سینمای جنگ یا دفاع مقدس به لطف بریز و بپاشهای ارگانهای موسوم به ارزشی همچنان ادامه حیات میدهد اما به لحاظ کیفی این سینما نتوانسته تداعیگر حس و حال آثار نسل اول سینمای جنگ باشد.

علی ملاقلی پور کارگردان جوان و مستعدی که فرزند رسول از پیشتازان سینمای جنگ بوده در یادداشتی برای “اعتماد” با انتقاد از بی حس و حال شدن فیلمهای جنگی این سالها از نبود تعهد در پروژه های ارگانی حرف زده است.

متن یادداشت ملاقلی پور را بخوانید:

در آغاز هفته دفاع مقدس اين پرسش مطرح مي‌شود كه چه شد سينماي دفاع مقدس به اين وضع افتاده؟ يعني فيلم‌ها به‌جاي مفهوم دفاع و فداكاري براي رسيدن به دنيايي بهتر تبديل‌شده است به يك هيبت پرمدعاي توخالي. يعني در ترقه‌بازي و نمايش ادوات و يا لودگي و لوث كردن مفهوم جهاد پيشتازي مي‌كنند؛ گويي از آرمان شهدا كيلومترها فاصله ‌دارند. امكانات رشد كرده اما تاملات و مفاهيم به قهقرا رسيده است.

چرا سياست بيشتر از ديانت در پيشاني فيلم‌هاي دفاع مقدس مهر مي‌خورد؟ اگر روزگاري «كاني مانگا» و «افق» پرفروش‌ترين و محبوب‌ترين آثار سينمايي بودند ولي امروز فيلم‌هاي دفاع مقدسي با تبليغات فراوان و بليت‌هاي نيم‌بها به فروش متوسطي دست پيدا مي‌كنند؛ البته بازهم عنصر محبوبيت را كسب نمي‌كنند. آيا مردم از مفهوم دفاع و شهادت فاصله گرفتند؟ نه، اين گونه نيست چراكه مثلا در تشييع غواصان شهيد، شهرها به پا خاستند و مردم از هر طيف و نگاهي به استقبال قهرمانان و عزيزان جگرگوشه‌شان شتافتند. اما چرا سالن‌هاي فيلم‌هايي كه درباره غواصان ساخته‌شده خالي بودند و كم‌فروغ؟

با بررسي آثار فيلمسازان مطرح دوران دفاع مقدس درمي‌يابيم از آغاز دهه هفتاد يك بي‌هدفي در آثار اين فيلمسازها موج مي‌زند و هركدام به يك سمتي رفته و حتي تعهد و ازخودگذشتگي در آثارشان كمرنگ‌تر مي‌شود و حتي فيلم‌هاي ضدونقيض مي‌سازند. فيلمسازاني كه همه در دهه شصت‌ يك جان بودند و از نگاهي واحد برخوردار بودند. آيا اين به خاطر پايان يافتن دوران دفاع و امضاي قطع‌نامه بود؟ اما اين هم نمي‌تواند باشد.

چون همين فيلمسازان معتقدند جنگ هميشه هست و شكل‌هاي مختلف يافته و تهاجم به شكل فرهنگي و يا ستم به شكل اقتصادي بر مردم ما هميشه تحميل‌شده. اما سوال اينجاست كه اين فيلمسازهاي متعهد به تمام مرزهاي اعتقادي در شرايط فعلي هيچگونه بروز و ظهور ندارند و ديگر در يك جبهه نيستند؟

علت اساسي به نظر بنده كه سال‌ها با روحيات يكي از اين فيلمسازان نزديك بوده‌ام اين است. بعد از فوت امام خميني اين اتفاقات رقم خورد و گويي منبع الهام‌بخش اين فرهنگ‌سازان قطع شد؛ منبعي كه حلقه وصل امثال ملاقلي‌پور و احمدرضا درويش و كمال تبريزي و عزيزالله حميد‌نژاد و ابراهيم حاتمي‌كيا و احمد مرادپور و… بود.

امام خميني هنر را دميدن روح تعهد در انسان‌ها تعريف كرد و خودش چون با همين هنر توانست انقلاب اسلامي برپا كند و در جنگ عليه شرق و غرب بايستد و دفاع مقدس براي كليه سربازانش تا زماني بود كه او قطعنامه را امضا كرد؛ حتي آنقدر روحيه آخرت محوري در يارانش زياد بود و اين تعهد در مردمش بالا بود كه بعد از پايان جنگ به‌جاي خوشحالي، بسياري گريستند كه چرا از قافله شهدا جاماندند.

گواه اين كلام عمليات مرصاد است كه بعد از پذيرش قطعنامه و امضاي صلح‌نامه با حمله منافقين به مرزها آنقدر نيروي داوطلب براي شركت در جهاد و دفاع زياد شد كه بسياري را برگرداند. در اين باره خاطره‌اي از رسول ملاقلي‌پور بگويم. او حتي در سال‌هاي قبل فوتش به من مي‌گفت علي من هنوز هم سرباز خميني هستم؛ درواقع نه‌تنها پيشاني‌بند لبيك يا خميني در زمان جنگ زمين نيفتاد بلكه هنوز سربازانش اين پيشاني‌بند را بر لوح پيشاني خود دارند.

امروز روح تعهد و باور و ايمان در فيلم‌ها كم شده و فيلم‌ها بوي سياست گرفته‌اند. هنرمند امروز بايد روح تعهد به جامعه بدمد زيرا تا انسان راسخ تربيت نشود نه هنر ارزشمند به وجود مي‌آيد نه هنرمند ماندگار.




کارگردان «کیف انگلیسی» و «کلاه پهلوی» با انتقاد از وضعیت سینمای جنگ ایران بیان کرد⇐بهترين فيلم‌هاي جنگی ما مثل «از کرخه تا راين» درباره جنگ نيستند و مصائب پس از جنگ را نشان می‌دهند/در دوران جنگ هشت ساله، سينماي جنگ سهم کوچکي در تشويق مردم براي دفاع داشت!/فیلمسازان ما به‌جای تأکید بر پویایی دراماتیک جنگ مدام روي خرابي‌هاي جنگ تأکيد مي‌کنند!/ اصلي‌ترين وجه ژانر جنگ قهرمان‌محوری است که در سینمای ما وجود ندارد/نگذاشتند فیلم جنگی بسازم چون نمی‌خواستم وصيت نوشتن و پشت بي‌سيم «ياسر ياسر» گفتن را بدون بار دراماتيک به هم گره بزنم!

سینماروزان/جواد محرمی: رهبر معظم انقلاب در ديدار اخير دست‌اندركاران ستاد راهيان نور با ايشان براي چندمين بار درباره توليد آثار هنري ضدجنگ هشدار دادند: «بي‌توجهي به دوران دفاع مقدس يا حرکت در جهت مخالف آن از بين بردن ثروت ملي تاريخ‌ساز ملت است و مسئولان بايد در اين خصوص مراقب باشند. برخي دو مقوله را با يکديگر اشتباه مي‌گيرند، در اينکه جنگ خشن و خسارت‌بار است، شکي نيست، اما سؤال مهم اين است که اگر ملتي مورد تهاجم قرار گيرد ولي نيرو و قدرت خود را به ميدان نياورد، چه اتفاقي خواهد افتاد؟ افراد و جريان‌هايي که تلاش دارند دفاع مقدس را کمرنگ کنند يا بر ضد آن سخن بگويند، همانند کساني هستند که کتاب‌هاي خطي نفيس يک ملت را آتش بزنند يا ثروت نفت يک ملت را به دريا بريزند.»

به گزارش سینماروزان و به نقل از «جوان» نگاه روشنفکري متأسفانه در مقطعي به شدت بر سينماي جنگ ما هم تأثيرگذار بوده است. فيلمسازان ما همواره آنقدر از اينکه به آنها برچسب پروپاگانداساز بزنند، پرهيز داشته‌اند که ناخواسته در ورطه نگاه‌هاي روشنفکري افتاده‌اند و بعضاً در ساخت آثار ضدجنگ به نام سينماي دفاع مقدس از هم سبقت گرفتند.

سينماي جنگ بايد غرور ملي را تحريک کند
ضياءالدين دري، فيلمساز باسابقه کشورمان در گفت‌و‌گو با «جوان» درباره سينماي جنگ و ضدجنگ به اين مسئله اشاره کرد که اساساً سينماي دفاع مقدس ما با عنصر حماسه که نياز اصلي اين سينماست فاصله دارد. سينماي جنگ به معناي سينمايي که بتوانيم به آن بباليم و تبديل به يک سرود ملي بشود و مردم مانند يک فريضه به آن نگاه کنند، در ايران اساساً شکل نگرفت. سينماي جنگ بايد شکوهمند، افتخارآميز و دراماتيک باشد و جامعه، خانواده و عشق در آن جريان داشته باشد. وي به سينماي هند و فيلمي چون «مادر هند» که در مقطعي، همه مردم اين کشور آن را ديده‌اند، اشاره کرد و توضيح داد: «سينماي جنگ بايد غرور ملي را تحريک کند و مردم را به وجد بياورد و جايش را براي هميشه در خاطره مردم تثبيت کند و شکوه و عظمت و افتخار در آن موج بزند. من در سينماي دفاع مقدس ايران نمي‌توانم فيلمي را به ياد بياورم که اينگونه با توده‌هاي مردم ارتباط برقرار کرده باشد، البته منکر زحمات زيادي که در اين ژانر کشيده شده نيستم، اما من از ايده‌آل خودم صحبت مي‌کنم.»

فيلم جنگي خوب نمي‌تواند پروپاگاندا نباشد
کارگردان سريال «کلاه پهلوي» در ادامه از ويژگي‌هاي اصلي سينماي جنگ سخن گفت و به اين اشاره کرد که «فيلم جنگي خوب نمي‌تواند پروپاگاندا نباشد، جنگ دو وجه دارد؛ وجه ظاهري آن ويرانگري است، ولي وجه باطني آن براي يک ملت آگاه و بيدار حيات است. بزرگ‌ترين تمدن‌ها از درون جنگ سر برآورده‌اند و ما اين حقايق را نتوانسته‌ايم به نسل نو تفهيم کنيم. جنگ فارغ از ماهيت ويرانگرش براي ملت‌ها حيات‌بخش است. اين مفهومي است که در سينماي جنگ ما مورد غفلت واقع شده است. همان مفهومي که امام خميني(ره) و رهبر معظم انقلاب بر آن تأکيد دارند.
به اعتقاد دري، فيلم جنگي اگر نتواند لزوم دفاع از خاک، کيان و ناموس در شرايطي مخاطره‌آميز را به مخاطب منتقل کند، رسالت خود را انجام نداده است. «فيلم جنگي بايد تحريک‌کننده باشد، مخاطب حسرت بخورد که چرا من آن زمان نبودم تا براي وطن، ناموس و ارزش‌هايم بجنگم، نه اينکه ترديد ايجاد کند. مخاطب به جاي اينکه با خود بگويد چرا بايد بجنگيم بايد از اينکه آن زمان در آن موقعيت قرار نگرفته تا جانش را براي ناموس و خاکش نثار و احساس کند چيزي از دست داده است.»

فيلم جنگي بايد تهييج‌کننده باشد
دری خاطرنشان ساخت: «فيلم جنگي اگر مخاطب را تشويق به جنگيدن براي يک ارزش نکند به ضد خود تبديل مي‌شود. اساساً در طول جنگ هشت ساله ما، سينماي جنگ سهم کوچکي در تشويق و تهييج مردم براي دفاع داشت و سهم اصلي را توصيه‌هاي امام(ره) و عشق به امام حسين(ع) و تبليغات رسمي برعهده داشت و سينماي ايران نتوانست سهم عمده‌اي ايفا کند. هرچند سينماي جنگ ما در مقطعي جزو پرمخاطب‌ترين‌ها بود، اما من دارم از ايده‌آل صحبت مي‌کنم.»

اثر ضدجنگ روي ويرانگري تأکيد دارد
وي به پوستر انگليسي معروفي از جنگ جهاني دوم اشاره کرد که يک سرباز روبه‌روي مردم به سمتي اشاره کرده و کنار آن با خط درشت نوشته “کشورت به تو نياز دارد” و ادامه داد: «اين پوستر هنوز در خاطره نسلي که از آن دوران باقي مانده، زنده است و بسياري از فيلم‌هاي جنگ دوم جهاني هم همين تأثير را گذاشته‌اند. اصلي‌ترين وجه فيلم‌هاي جنگي اين است که قهرمان‌محور است، اما شما ببينيد چقدر فيلم به اصطلاح جنگي در سينماي ايران ساخته شده که قهرمان در آن معني ندارد و حتي ضدقهرمان است. الي ماشاءالله فيلم‌هايي ساخته شده که در آن روي خرابي و ويراني جنگ تأکيد شده نه حيات‌بخشي جنگ. غربي‌ها بهتر از ما مي‌دانند که جنگ چگونه توده‌ها، افکار و انگيزه‌ها را به حرکت در مي‌آورد و موجب پويايي بي‌نظير جامعه مي‌شود، اما فيلمساز ما روي خرابي‌هاي جنگ تأکيد مي‌کند و جالب است که سفارش‌دهنده هم نمي‌فهمد دقيقاً چه آشي برايش ساخته شده است.»

اثر ضدجنگ سواد نمي‌خواهد
دري در ادامه توضيح داد: سياه‌نمايي و ساخت اثر ضدجنگ سواد نمي‌خواهد، اما نشان دادن رشادت و قهرمان ساختن اتفاقاً سواد مي‌خواهد. فيلم جنگي بايد منعکس‌کننده درون جامعه باشد. ما نزديک 300 هزار شهيد داده‌ايم. اين شوخي نيست. مردم الکي از شهدا تجليل نمي‌کنند. احساس مي‌کنند دارند وظيفه‌شان را انجام مي‌دهند. فيلم جنگي بايد بلوا به راه بيندازد. بايد کاراکتر در ابعاد پرده عريض بسازد. نمي‌گويم بزرگنمايي کند، ولي بايد کليشه‌ها را بشکند و قهرمان بسازد.

بهترين‌هاي ژانر جنگ را نسل آينده خواهد ساخت
فيلمساز کشورمان در ادامه خاطرنشان کرد: من آن زمان که شور و حال داشتم دو فيلمنامه درباره جنگ با نام‌هاي «ارسلان» و «سکوت در جبهه» نوشتم، ولي نگذاشتند بسازم چون فکر مي‌کردند من عرضه‌اش را ندارم و اين‌کاره نيستم. براي من داستان اهميت دارد. من نمي‌خواستم مثل خيلي از اين جنگي‌سازها کولاژي از چند صحنه جنگي در شب عمليات نشان بدهم. قصد نداشتم صحنه دعاي کميل خواندن، وصيت نوشتن و پشت بيسيم «ياسر ياسر» گفتن را بدون هيچ بار دراماتيک لازم به هم گره بزنم. اينها البته حقايق جنگ ماست، ولي صرفاً به عنوان مزه و اسانس فيلم و بازتاب ماهيت شيعي جنگ ما بايد به کار بيايد نه اينکه فيلم روي اين صحنه‌ها بارگذاري شود.

دری ادامه داد: فيلمساز جنگي بايد درام خلق کند؛ کاري که اغلب فيلمسازان جنگ ما بلد نيستند. اينکه آقا مدام مي‌گويند درام خلق شود براي همين است. تا زماني‌که درام خوب جنگي خلق نشود، فيلمنامه خوب نوشته نمي‌شود. البته رهبر انقلاب هميشه از کارهاي خوبي که انجام شده، تقدير کرده‌اند اما من مي‌دانم ايشان راضي نيستند و آن اثر مطلوب ايشان در سينماي جنگ هنوز محقق نشده است. بهترين فيلم‌هايي که درباره جنگ ما ساخته شده مثل «از کرخه تا راين» درباره جنگ نيستند و در واقع مصائب پس از جنگ و حاشيه جنگ را نشان مي‌دهند. به نظرم فيلم‌هاي خوب جنگي ما را بچه‌هاي نسل آينده خواهند ساخت.