1

حرفهای تازه کمال تبریزی که کمدی فانتزی #دست_انداز را روی پرده دارد: #دست_انداز، آسیب‌شناسی شکست‌ها و موفقیت های جامعه‌ی ماست!/چرا #گزارش_یک_جشن و #خیابانهای_آرام توقیف شد ولی #قلاده‌های_طلا و #پایان‌نامه، اکران شد؟/جشنواره فجر۳۸ در کمال بی‌انصافی، #دست‌انداز را رد کرد!/نسل جدید هیچ همزیستی با مدل فیلمسازی سنتی ندارد!/الان فیلمی مثل #مارمولک هم تاثیرگذاری ندارد!/موقع اکران #مارمولک برخوردهای بدی با ما شد و حتی #منوچهر_محمدی شبانه تماس گرفت و گفت می‌خواهند ما را اعدام کنند!؟/راضیم که #سرزمین_کهن را از یک پلتفرم پخش کنند ولی…/انگار دوست ندارند یک سریال پرطرفدار دیگر!!! از تبریز پخش شود!/۹۹درصد افکارعمومی تسخیر سفارت آمریکا را تأیید کردند!!!/ ‌همراه با ایرج تقی‌پور، مجید مسچی، سعید حاجی‌میری و…، در تسخیر سفارت حضور داشتیم!/کمدی تسخیر سفارت آمریکا اگر تولید شود به اندازه #مارمولک، جذاب است!/با ساخت فیلم کمدی مشکلی ندارم و باتوجه به شرایط روحی جامعه، آن را ضروری می‌دانم!/بین کمدی و وحشت، قطعا ساخت فیلم در ژانر وحشت را ترجیح می‌دهم!

سینماروزان: فیلم #دست‌انداز درباره آسیب‌شناسی شکست‌ها و موفقیت‌ها در جامعه ماست که گاهی دلیل شکست برخی، موفقیت دیگران است. موفقیتی که با حذف و سرکوب نالایقان و سوءاستفاده آنها از دیگران، حاصل شده است.

کمال تبریزی که کمدی فانتزی دست انداز را با پخش خانه‌فیلم روی پرده دارد با بیان مطلب فوق به هم‌مهین گفت: اینکه چرا و چطور شایسته‌سالاری اتفاق نمی‌افتد یا شایستگان دچار عزلت و انزوا شده و خانه‌نشین می‌شوند، مسأله فیلم است‌. البته آنچه به‌عنوان دست‌اندازها مطرح می‌شود، همه به‌دلیل ناکارآمدی‌ها نیست، بلکه ناشی از ناملایمات یا حوادث ناگوار هم هست؛ مثلا تصادفی که برای  شخصیت زن قصه رخ می‌دهد یا مرگ آن زن باردار هنگام زایمان. درواقع فیلم می‌خواهد بگوید مجموعه‌ای از اتفاقات ریز و جزئی که گاهی شاید خودمان هم آنها را دست‌کم یا بی‌اهمیت فرض می‌کنیم، بر سونوشت فردی و اجتماعی ما تاثیر می‌گذارد. به‌ویژه دست‌اندازهایی که راه‌های دسترسی آدم‌ها به آرزوهای‌شان را مسدود می‌کنند.

وی ادامه داد: «دست‌انداز» یک فیلم فانتزی است تا کمدی. همین فانتزی‌ها بود که اتفاقاً مرا جذب فیلمنامه کرد و آن را ساختم. الان اگر دوتا فیلمنامه خوب را در نظر بگیریم که یکی از آنها کمدی باشد و دیگری در ژانر وحشت، مطمئن باشید من دومی را خواهم ساخت. باوجود اینکه کار بسیار سختی است و ما در سینمای ایران برای ساخت فیلم ترسناک با چالش‌های زیادی همراهیم. «دست‌انداز» را ساختم چون فضای کاملاً متفاوتی با فیلم‌های قبلی‌ام داشت و از فانتزی آن در کنار جهان‌قصه خوشم آمد. اینکه واقعیت چیست، چه نسبتی با تخیل دارد و آیا ما می‌توانیم چیزی را تخیل کنیم و آن به واقعیت تبدیل شود؟ این نگاه فلسفی نهفته در داستان هم به‌نظرم جذاب آمد و فانتزی آن را به تجربه‌های انسانی و پرسش‌هایی که انسان‌ها همواره با آن درگیرند مواجه می‌کرد و مجموعه این مولفه‌ها و ویژگی‌ها مرا ترغیب کرد تا آن را بسازم.

این کارگردان درباره چرایی عدم رونمایی فیلم در جشنواره فجر گفت: در سال ۹۸ فیلمبرداری دست انداز را تمام کردیم و یک‌بخشی از فیلم هم تدوین شد که به جشنواره فجر۳۸ خوردیم و مجبور شدیم یک‌ساعت تدوین‌شده فیلم را بدون صدا و تصحیح‌رنگ به جشنواره بدهیم که اگر انتخاب شد، بقیه کارهایش را انجام دهیم اما با کمال بی‌انصافی فیلم ما را رد کردند و گفتند، این یک‌ساعتی را که دیدیم، متوجه نشدیم فیلم درباره چیست و من با خودم فکر کردم با آن هیئت‌انتخاب، اگر فیلم را کامل هم می‌دیدند باز هم متوجه نمی‌شدند. از جشنواره گذشتیم و فیلم را برای اکران‌عمومی آماده کردیم که خورد به کرونا و دیگر امکان نمایش آن مهیا نشد تا اینکه دوباره با جشنواره فجر در سال 99 مواجه شدیم. این‌دفعه فیلمم آماده بود و از من خواستند تا فیلم را برای جشنواره بفرستند اما این‌بار من لج کردم و فیلم را ندادم. البته فیلم در جشنواره شانگهای به نمایش درآمد و خیلی هم از آن استقبال شد. به جشنواره 1400 که رسیدیم، تهیه‌کننده فیلم گفت، بگذار امسال آن را به جشنواره ارائه کنیم. این‌دفعه آنها قبول نکردند و گفتند، فیلم شما در جشنواره خارجی شرکت کرده و قانوناً نمی‌تواند در جشنواره فجر حضور یابد. بعد دیگر ماند تااینکه الان مجوز اکران گرفت…

تبریزی درباره تحولات اجتماعی و نقش آن در سینما و تلویزیون گفت: تحولات، سینمای ما را در برابر یک موقعیت کاملاً تازه با مخاطبانی‌تازه قرار داده است. به‌نظرم نسل امروز در جهانی سیر می‌کند که هیچ‌گونه همزیستی‌ای با مدل فیلمسازی سنتی ما ندارد و تا زمانی که نتوانیم اله‌مان‌های این جهان جدید را در سینمای خود بازآفرینی کنیم، نمی‌توانیم با این‌نسل ارتباط برقرار کنیم.

او افزود: الان حتی فیلمی مثل «مارمولک»، برای جامعه امروز دیگر تاثیرگذاری قبل را ندارد. نسل امروز نگاه دیگری به قشر روحانی دارد که با فضای فیلم «مارمولک» و طنز آن مماس نیست و چه‌بسا نتواند او را جذب کند یا بخنداند. امروز اگر نتوانیم روح زمانه و زبان نسل جدید را درک کنیم، نمی‌توانیم فیلم پرمخاطب بسازیم. فکر می‌کنم الان فیلمسازان و اساساً سینمای‌ما، از جامعه عقب افتاده است و توانایی روایتگری آن را ندارد. فیلمساز امروز فقط به تکنیک‌های فیلمسازی نیاز ندارد، باید با نسل جدید دم‌خور شود و با آنها زندگی کند تا بتواند به درک ملموسی از جهان آنها دست یابد و بتواند این جهان را در جهان سینمایی به تصویر بکشد. فیلمساز ما اگر نتواند جهان جوان امروز را بشناسد، باید فاتحه رئالیسم در سینما را خواند.

او اظهار داشت: همان‌موقع اکران مارمولک خیلی برخوردهای تند صورت گرفت و جو وحشتناکی علیه فیلم ایجاد کردند. به‌طوری‌که منوچهر محمدی، تهیه‌کننده فیلم چندبار از ترس، نصف‌شب به من زنگ ‌زد و ‌گفت، کمال می‌خواهند ما را اعدام کنند؟ درحالی‌که همین فیلم 20سال بعد از تلویزیون پخش شد یا بعدها خیلی‌ها که از آن خوانش‌منفی کرده بودند و مخالف فیلم بودند، اعتراف کردند که پشیمان شده‌اند و ای‌کاش این‌فیلم توقیف نمی‌شد. الان شرایط طوری شده که گاهی حسرت گذشته را می‌خوریم که قبلاً خیلی راحت‌تر و با موانع و دست‌اندازهای کمتری می‌توانستیم فیلم بسازیم. الان سینمای ایران خود به یک دست‌انداز بزرگ برای سینماگران تبدیل شده است. با این‌وضعیت، من که در شرایط سخت و بحرانی‌ای هم فیلم ساخته‌ام، واقعاً احساس یأس می‌کنم و به آینده این‌سینما امید ندارم.

کمال تبریزی: کمدی تسخیر سفارت اگر ساخته شود به اندازه مارمولک، جذاب است!
کمال تبریزی: کمدی تسخیر سفارت اگر ساخته شود به اندازه مارمولک، جذاب است!

تبریزی تاکید کرد: ما باید به نقطه‌ای برسیم که فیلم توقیفی نداشته باشیم، چه‌برسد به اینکه فیلمساز توبیخی داشته باشیم. چرا باید فیلم فیلمسازی مثل ابراهیم حاتمی‌کیا که مورد وثوق آقایان هم هست، برای همیشه توقیف باشد. مگر «گزارش یک جشن»، از چه‌چیزی گزارش می‌دهد که نباید نمایش داده شود؟ یا چرا باید «خیابان‌های آرام»، خود من آرشیو شود و امکان نمایش آن وجود نداشته باشد؟ اما فیلم‌هایی مثل «قلاده‌های طلا» یا «پایان‌نامه» که روایت دیگری از یک سوژه هستند به‌راحتی اکران شوند. وقتی امکان روایت‌های مختلف به فیلمسازان داده نمی‌شود درنهایت سینما تک‌صدایی شده و امکان ارتباط با طیف گوناگون مخاطبان خود را از دست می‌دهد.

او گفت: با ساخت فیلم کمدی مشکلی ندارم و اتفاقاً باتوجه به شرایط روحی جامعه، آن را ضروری می‌دانم. مردم ما به‌شدت به شادی نیاز دارند، اما نه به این‌قیمت که تفکر و اندیشه یا نقد را تعطیل کنیم و امکان ساخت آثاری که صرفاً سرگرمی نیست و می‌خواهد بر آگاهی و شناخت مخاطب بیفزاید، از بین برود.

کمال تبریزی پیرامون وضعیت سریال توقیفی #سرزمین_کهن اظهار داشت: دائم با مسئولان تلویزیون در سطوح مختلف گفت‌وگو می‌کنم که تکلیف این سریال را روشن کنند. حتی گفتم، اگر نمی‌خواهید یا نمی‌توانید سریال را پخش کنید، با یک پلتفرم به توافق برسید که از آنجا پخش شود. به‌نظرم در پلتفرم، سریال بیشتر و بهتر هم دیده می‌شود اما هنوز به هیچ نتیجه‌ای نرسیدیم و این‌سریال در حالت تعلیق و بلاتکلیفی باقی مانده است. به‌احتمال زیاد دوست ندارند دوباره یک سریال پرطرفدار دیگر!! از کمال تبریزی پخش شود.

این کارگردانِ حاضر در غائله تسخیر سفارت آمریکا در تهران درباره ساخت فیلم در این باره گفت: درباره اشغال سفارت آمریکا که به لانه‌جاسوسی شهرت یافته، باید بگویم ما حافظه تاریخی ضعیفی داریم و برخی یادشان رفته در جامعه آن‌زمان به‌دلیل شرایط انقلابی‌ای که در آن بود، همه موافق و همدل با این‌اقدام بودند و نقدی که امروز به این‌اتفاق می‌شود، در آن‌زمان وجود نداشت. طیف‌های مختلف سیاسی و فکری با این‌حرکت همسو بودند و تقریباً 99درصد افکارعمومی هم این‌اقدام را تأیید و حمایت می‌کردند؛ حتی کانون نویسندگان هم در حمایت از این‌ اقدام بیانیه داده بود. ضمن اینکه من ‌همراه ایرج تقی‌پور، مجید مسچی، سعید حاجی‌میری و یکی دیگر از دوستان که در حوزه فیلم و عکس دانشگاه پلی‌تکنیک فعالیت می‌کردیم به‌عنوان کسانی که باید این‌واقعه را ثبت کنیم، به آنجا رفتیم. ما رفتیم از آنهایی که از دیوار بالا رفتند، عکس و فیلم بگیریم (خنده). جدا از شوخی ما چندنفر جزو تنها کسانی بودیم که از آن‌واقعه عکس و فیلم داشتیم. یادم هست که این فیلم‌ها را با دوربین سوپرهشت «ده چهارده» گرفته بودم. من و آقای حاجی‌میری فیلمبرداری می‌کردیم و دوستان‌دیگر عکس می‌گرفتند. می‌دانید قیمت آن فیلم‌ها چقدر بود اگر ما می‌خواستیم آن را به یک آژانس‌خبری بفروشیم؟ ما آن‌موقع در کمال سادگی یا ‌شاید به‌خاطر روحیه انقلابی‌ای که داشتیم، هرچه گرفته بودیم، بدون هیچ‌گونه دریافتی‌ای به صداوسیما تحویل دادیم؛ درصورتی‌که می‌توانست منبع‌درآمد بالایی برای ما باشد.

تبریزی درباره ساخت یک کمدی مارمولکی درباره سفارت گفت: بعدها من یکسری تحقیقات هم درباره تسخیر سفارت و آدم‌های مختلفی که در آن مشارکت داشتند، انجام دادم چون قصد داشتم یک فیلم طنز درباره آن بسازم. چون در آن تحقیقاتی که انجام دادم به اتفاقاتی رسیدم که زمینه و ظرفیت طنز و کمدی هم داشت. به‌جرأت می‌توانم بگویم اگر این‌فیلم ساخته شود، به‌اندازه فیلم «مارمولک» می‌تواند جذاب باشد.




اعلام کاندیداتوری باجناق تهیه‌کننده “لیلی با من است”!!+عکس

سینماروزان/حامد مظفری: یکی از کاندیداهای گمنام انتخابات ۱۴۰۰ فردی است دارای رابطه خویشاوندی با یکی از تهیه‌کنندگان سینما.

به گزارش سینماروزان شاهین محمدصادقی که به تازگی و با برگزاری نشستی مهجور اعلام کاندیداتوری کرده باجناق سعید حاجی‌میری است.

سعید حاجی‌میری از تهیه‌کنندگان باسابقه سینماست که سابقه همکاری با کمال تبریزی، احمدرضا معتمدی و ابراهیم حاتمی‌کیا و تولید آثاری همچون “لیلی با من است”، “هبوط” و “هویت” را در کارنامه دارد.

حاجی‌میری یک‌ تجربه ناتمام با ناصر تقوایی هم دارد؛ در ابتدای دهه هشتاد حاجی‌میری و تقوایی به دنبال تولید فیلمنامه “چای تلخ” بودند که در دل جنگ ایران و عراق روایت می‌شد ولی درنهایت این همکاری به نتیجه نرسید.

حاجی‌میری سابقه همکاری مشترک با ناصر شفق در تولید “تقاطع” را هم داشته؛ فیلمی که با همراهی شیخی سعودی با نام صالح عبدالله کامل(مدیر “دله البرکه” و نماینده کمپانی رادیو و تلویزیون روتانو) تولید شد.(اینجا را بخوانید)

شاهین محمدصادقی باجناق حاجی‌میری که فارغ‌التحصیل پزشکی از دانشگاه شیراز بوده و برای گذراندن فلورشیپ مدتی هم در لندن(!) بوده، سابقه عضویت هیات رییسه مجلس در ادوار هفتم و نهم را دارد. محمدصادقی در حال حاضر مشاور وزیر بهداشت دولت دوازدهم است.

آخرین محصولات سینمایی حاجی‌میری، ملودرام “انعکاس” و کمدی “پسر آدم دختر حوا” بودند که در اواخر دهه هشتاد تولید شدند و هر کدام از آنها نزدیک به نیم میلیون مخاطب داشتند. حاجی‌میری دارای یک کارخانه تولید موتورسیکلت هم بود که گرفتار آتش‌سوزی شد و پس از آن آتش‌سوزی، فعالیت سینمایی حاجی‌میری هم کم و کمتر شد…

در نشست اعلام کاندیداتوری شاهین محمدصادقی این محمود دینی بازیگر نقش “علی” سریال “آینه عبرت” و از مدیران آخرین دوره جشنواره پرحرف و حدیث مقاومت بود که در کنار محمدصادقی دیده شد.

باید دید در روزهای آینده سعید حاجی‌میری نیز به‌عنوان یکی از مدیران ستاد تبلیغاتی این کاندیدا ظاهر شده و از پتانسیل هنرمندان نزدیک به خود برای کمک به باجناق استفاده خواهد کرد یا نه؟؟

شاهین محمدصادقی+محمود دینی
شاهین محمدصادقی+محمود دینی




واکنش کمال تبریزی-که ۲ فیلم توقیفی در کارنامه دارد- به راه‌اندازی کمیته‌ای برای بازبینی فیلمهای توقیفی⇐شاید روزی بتوان فیلمی هم درباره توقیف ساخت؛ به شرطی که دوباره آن را هم توقیف نکنند!

سینماروزان: کمال تبریزی کارگردان سینما و تلویزیون که دو عنوان از فیلمهای توقیفی اش «پاداش» و «دونده زمین» در دولت یازدهم روی پرده رفتند و البته هیچ کدام هم در جلب مخاطب موفق نبودند دو فیلم توقیفی دیگر به نامهای «خیابانهای آرام» و «در مسلخ عشق» را هم در کارنامه دارد.

به گزارش سینماروزان «خیابانهای آرام» از جمله فیلمهای انتخاباتی است که بعد از حواشی 88 ساخته شد و البته طعنه های آشکار سیاسی آن علیرغم لحن طنازانه فیلم باعث شد که فیلم نتواند پروانه نمایش گیرد.

تبریزی یک فیلم توقیفی دیگر با نام «در مسلخ عشق» هم در کارنامه دارد. این فیلم که در اواخر دهه شصت ساخته شد و درونمایه ای جنگی داشت به دلیل نگاه انتقادی به حضور ارتش در دفاع مقدس گرفتار توقیف شد؛ توقیفی که گویا به دلیل شکایت سازمان عقیدتی-سیاسی ارتش بود و باعث شد فیلم به غیر از یک نمایش در جشنواره فجر در 27 سال بعد امکان نمایش پیدا نکند.

در سالهای اخیر تلاشهایی برای اکران محدود این فیلم صورت گرفت ولی نهایتا به دلیل مفقود بودن باندهای صدا علیرغم موجود بودن نگاتیو این تلاش به جایی نرسید.

راه اندازی کمیته ای برای بازبینی آثار توقیفی در سازمان سینمایی موجب آن شده که کمال تبریزی هم درباره توقیف و آثار توقیفی سخن گوید. تبریزی با اشاره به «خیابانهای آرام» به «ایسنا» گفت: به نظر من همه فیلم‌های توقیفی روزی قابل نمایش خواهند بود و به قول معروف دیر و زود دارند اما سوخت و سوز ندارند! گرچه دیرکرد بیش از حد در صدور مجوز نمایش می‌تواند از به روز بودن مضمون فیلم بکاهد، در هر صورت امیدوارم روزی برسد که فیلم «خیابان‌های آرام» نیز در کنار سایر فیلم‌های توقیفی امکان نمایش پیدا کند.

تبریزی ادامه داد: نکته عجیب و در خور تامل برای من این است که وقتی فیلمی توقیفی اجازه نمایش پیدا می‌کند، فرد یا افرادی که باعث و بانی اصلی این ممانعت بوده‌اند با خود و وجدان خود چه می‌کنند! شاید روزی بتوان فیلمی هم درباره توقیف فیلم‌ها ساخت! به شرطی که دوباره آن را هم توقیف نکنند! در هر صورت باید دعا کرد خداوند به افراد درگیر با فرهنگ و هنر ! سعه صدر بدهد!




افشاگری نویسنده “شیدا” ۱۸ سال پس از تولید: تمایل نداشتم کمال تبریزی این فیلم را بسازد/دوست داشتم سیف ا.. داد بسازد

سینماژورنال: “شیدا”ی کمال تبریزی جزو معدود آثار دفاع مقدس سینمای ایران است که ماهیتی کاملا عاشقانه دارد.

به گزارش سینماژورنال داستان عشق یک رزمنده مجروح به پرستاری که برای کاهش دردش قرآن می خواند نه تنها در زمان تولید خود که اواخر دهه هفتاد است تابوشکن بود بلکه هنوز هم پرداختن به چنین سوژه هایی به گونه ای که کل فیلم را به خود اختصاص دهد با اما و اگرهایی همراه است.

رضا مقصودی سناریست “شیدا” که تجربه نگارش “لیلی با من است” و “از رییس جمهور پاداش نگیرید” را نیز برای تبریزی دارد در گفتگویی با “هفت صبح” از بی علاقگی اش به ساخت این فیلم توسط کمال تبریزی سخن گفته است.

مقصودی گفته است: یک شب سیف ا.. داد به من زنگ زد و گفت فیلمنامه “شیدا” را شما نوشته اید؟ گفتم بله. گفت میخواهی چکارش کنی. گفتم خب دوست دارم ساخته شود شما میخواهی بسازی؟
گفت دوست دارم بسازم کس دیگری مدنظرت نبوده؟ گفتم صحبتهایی با حوزه هنری کرده ایم و محمدعلی نجفی قرارشده بسازد. گفتند پس اگر قرار است آقای نجفی بسازد من دیگر پیگیر نیستم.

این نویسنده ادامه داده است: شخصا دنبال این بودم که نجفی نسازد و سیف ا.. داد کارگردان “شیدا” شود که خب مرحوم داد کنار کشید. از طرفی چون نجفی در سبحان فیلم کار می کرد و با تبریزی همکار بود وقتی حوزه حاضر نشد با نجفی هم کار کند تبریزی جلو آمد.

وی خاطرنشان ساخته است: با تمام ارادتی که به تبریزی دارم تمایل نداشتم “شیدا” را بسازد. دوست داشتم سیف ا.. داد بسازد که نشد.

مقصودی از نسخه نهایی که تبریزی ساخته هم با عبارت “ناراضی نیستم!” یاد کرده است.




هم جواد نوروزبیگی و هم مدیرعامل سابق فارابی ادعای پرستویی را تکذیب کردند⇐ “زنگی و رومی” تقوایی مشکل تأمین بودجه نداشت+شرح دلیل اصلی عدم تولید فیلم

سینماژورنال: پرویز پرستویی بازیگر سینمای ایران به تازگی گفتگویی کرده و از تلاشهایش برای تولید پروژه نیمه تمام “زنگی و رومی” ناصر تقوایی در دولت سابق و عدم تولید فیلم به دلیل عدم تأمین بودجه توسط مسئولان وقت فارابی سخن گفت.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال ادعای طرح شده از سوی پرویز پرستویی سبب ساز آن شد که برای سنجش صحت گفته‌های پرستویی ابتدا به سراغ جواد نوروزبیگی برویم یعنی تهیه کننده‌ای که در آن برهه زمانی قصد داشت با حضور پرستویی کار تولید فیلم را انجام دهد.

جواد نوروزبیگی: مشکل بر سر “چای تلخ” بود

نوروزبیگی که در سالهای اخیر از جمله تهیه کنندگان فعال سینمای ایران بوده است با اشاره به اینکه مسأله “زنگی و رومی” مسأله تأمین بودجه نبوده است به سینماژورنال گفت: ناصر تقوایی یک پروژه نیمه تمام به نام “چای تلخ” داشت که تهیه کنندگی آن را سعید حاجی‌میری برعهده داشت. ناتمام ماندن آن پروژه به بروز اختلافاتی میان تقوایی و حاجی‌میری منجر شد و مسئولان فارابی در آن زمان این طور گفتند که تا مسأله فیلم قبلی تقوایی تمام نشود نمی‌توان شرایط تولید فیلم جدید را فراهم آورد.

نوروزبیگی ادامه داد: از فحوای کلام دوستان این طور برمی‌آمد که می‌خواهند به ما بگویند تقوایی هر وقت “چای تلخ” را تمام کرد می‌تواند بیاید “زنگی و رومی” را به جریان بیندازد و این به نظر سنگ بزرگی به نظر می‌رسید.

مدیرعامل وقت فارابی: “زنگی و رومی” مشکل تأمین بودجه نداشت

احمد میرعلایی مدیرعامل وقت بنیاد سینمایی فارابی نیز به مانند نوروزبیگی عدم تولید “زنگی و رومی” را مسائل بودجه‌ای نمی‌داند و دلیل اصلی عدم تولید آن را مشکلات تقوایی با تهیه کننده فیلم ناتمام “چای تلخ” می‌داند.

میرعلایی با اشاره به اینکه در زمان حضورش در فارابی سعی کرده به همه فیلمسازان به یک اندازه توجه کند به سینماژورنال گفت: جواد نوروزبیگی برای تولید “زنگی و رومی” پیشقدم شد و البته ما نیز سعی کردیم شرایط تولید را فراهم آوریم. تمامی محاسبات اجرایی مربوط به تولید را انجام دادیم و حتی با درنظر گرفتن شرایط جسمی تقوایی این پیشنهاد را طرح کردیم که یک کارگردان اجرایی جوان و باانرژی کنار پروژه قرار گیرد؛ کارگردانی که در خدمت تقوایی باشد و تقوایی هم به عنوان کارگردان اصلی کار از پشت مونیتور کارگردانی را انجام دهد.

میرعلایی ادامه داد: ابدا مشکل بودجه ای برای تولید “زنگی و رومی” در میان نبود و همه چیز آماده تولید بود که به دلیل آن که تقوایی شاکی شخصی داشت کار پیش نرفت… بر سر فیلم “چای تلخ” مشکلاتی میان تقوایی و تهیه کننده آن فیلم سعید حاجی‌میری پیش آمده بود و به همین دلیل تقوایی برای کارگردانی هر پروژه دیگری باید ابتدا رضایت شاکی قبلی را جلب می‌کرد. تا آنجا که من می‌دانم حاجی‌میری هم برای رضایت دادن از تقوایی خواسته بود که یا خودش “چای تلخ” را تمام کند یا آن که به اتمام کار با حضور کارگردانی دیگر رضایت دهد که البته هیچ یک از این دو مورد محقق نشد.

مدیر سابق بنیاد فارابی با بیان اینکه در آن زمان هم به نوروزبیگی پیشنهاد کرده با تعامل میان حاجی میری و تقوایی مشکل را حل کند اما اقدام عملی ندیده است خاطرنشان ساخت: ما از حضور تمامی کارگردانانی که فیلمنامه های خوب برای ارائه داشتند استقبال می کردیم؛ ناصر تقوایی که جای خود دارد و به هر حال ایشان جزو چند چهره برتر سینمای ما بوده و برخلاف آنچه مطرح شده “زنگی و رومی” اصلا مشکل تأمین بودجه نداشت.




واکنش منوچهر محمدی به ادعای مهرجویی⇐مسئول سانسور “درخت گلابی” سیف‌ا.. داد بود

سینماژورنال: انتشار بخشی از گفته های داریوش مهرجویی درباره چگونگی ممیزی “درخت گلابی” توسط منوچهر محمدی به هنگام حضور در معاونت نظارت و ارزشیابی(اینجا را بخوانید) با واکنش منوچهر محمدی مواجه شد.

به گزارش سینماژورنال منوچهر محمدی که سالیان دراز است در سینمای ایران حضور دارد و محصولات مختلفی از جمله “مارمولک”، “من زمین را دوست دارم”، “طلا و مس”، “میم مثل مادر”، “ده رقمی” و “امکان مینا” را تولید کرده در جوابیه‌ای که برای سینماژورنال ارسال کرده به صراحت درباره اتفاقاتی که منجر به حذف چند ثانیه از فیلم “درخت گلابی” شد سخن گفته است.

در این جوابیه نکته ای که بیش از هر چیز اهمیت دارد تأکید محمدی بر سانسور “درخت گلابی” به دستور سیف ا.. داد است.

بد نیست بدانید سالها پیش سیف ا.. داد به همراه منوچهر محمدی و البته منوچهر عسکری‌نسب شرکتی سینمایی به نام سینافیلم را اداره می کردند که این شرکت  بعد از حضور داد و محمدی در پستهای مدیریتی ارشاد تقریبا به حالت تعلیق درآمد. “بازمانده”، “هی جو” و “گربه آوازه خوان” از جمله محصولات سینافیلم بود. سینافیلم در روزگار رونقش برنامه ای با نام “شبکه آفتاب” را هم برای مخاطبان برون مرزی سیما تولید می کرد.

سینماژورنال متن کامل جوابیه منوچهر محمدی را ارائه می دهد:

اگر قصد نبش قبر دارید لطفا این کار را به درستی انجام دهید

سال 1376 بعد از اینکه مرحوم سیف ا.. داد به سمت معاونت سینمایی منصوب شد پس از دو ماه و به اصرار فراوان ده تن از فیلمسازان بزرگ کشور و تقریبا به حالت اجبار و علیرغم میل باطنی مسئولیت اداره نظارت و ارزشیابی را برعهده بنده گذاشتند.

فکر میکنم بسیاری از سینماگران که با تاریخ سینمای ایران آشنا هستند اتفاقات و رویدادهای بعد از مسئولیت اینجانب را به خاطر دارند. نمونه های بارز آن، رفع توقیف فیلمهای “آدم برفی” و “دیدار” که سالها توقیف بودند و همچنین فیلم سینمایی “نرگس” سرکار خانم رخشان بنی اعتماد و همچنین دو فیلم از خانواده مخملباف و ده ها فیلم دیگری که به ناحق به حیطه توقیف درآمده بودند، از توقیف خارج و مجوز نمایش گرفتند.

فیلم “بانو”ی مهرجویی را بعد از شش سال از توقیف درآوردیم

از جمله مهمترین آنها فیلم “بانو” ساخته کارگردان محترم و توانای سینمای ایران جناب آقای داریوش مهرجویی بود و علیرغم اینکه شورای پروانه نمایش اصلاحاتی به آن وارد کرده بود بنده با همراهی آقای مهرجویی و یافتن راه حلهای تکنیکی و فنی توانستیم بدون حذف یک فریم “بانو” را که بیش از شش سال در محاق توقیف بود از توقیف خارج کرده و به نمایش درآوریم.

اما ماجرایی که جناب مهرجویی درباره “درخت گلابی” به آن اشاره کرده است حاوی نکاتی است که لازم می دانم برای روشن شدن بخشی از تاریخ سینما بدان اشاره کنم. ماجرا از این قرار است که در روزهای آغازین جشنواره فجر و شبی که قرار بود فیلم “درخت گلابی” به دفتر جشنواره برسد تا مورد بازبینی واقع شده و اجازه نمایش بگیرد تا ساعت 10 آن شب ما در دفتر جشنواره منتظر ارائه فیلم بودیم که فیلم نرسید.

درگیری حاجی میری و مسعود بهنام مانع حضور در نمایش “درخت گلابی” شد

در همین زمان از دفتر جشنواره خبر رسید که یکی از فیلمهای جشنواره که در حال آماده شدن بود و کارگردانی آن را آقای سعید حاجی میری برعهده داشت در استودیوی بهمن دچار اشکال شده و بین آقای حاجی میری و مرحوم مسعود بهنام درگیری پیش آمده به نحوی که کار صداگذاری و میکس فیلم تعطیل شده است.

به دعوت این دو بزرگوار بنده برای حل مسأله به استودیوی بهمن رفتم و تا پاسی از شب تلاش کردیم مشکل حل شود که متأسفانه میزان اختلاف به حدی بود که هیچ کدام از این دو بزرگوار علاقه ای به ادامه همکاری با هم نداشتند. ناچارا شبانه با آقای محمدحسین حقیقی که آن زمان مسئول استودیوی صدای کانون پرورش فکری کودک و نوجوان بود هماهنگی بعمل آورده و فیلم آقای حاجی میری را به آنجا منتقل کردیم و قرار شد بقیه کارهای فنی فیلم آنجا انجام شود که این ماحرا تا ساعت 4 بامداد به طول انجامید و بعد از آن من به منزل مراجعت کردم.

سیف ا.. داد تماس گرفت و گفت شما موظفید یک صحنه از “درخت گلابی” را حذف کنید

فردا صبح(روز بعد) وقعی که به سمت اداره حرکت می کردم آقای داد با من تماس گرفتند و گفتند دیشب در غیاب تو فیلم “درخت گلابی” رسید و بازبینی شد و یک صحنه از فیلم دارای اشکال است و شما موظفید این صحنه را از فیلم حذف و بعد اجازه نمایش صادر کنید.

طبیعی بود که دستور آقای داد هم به عنوان دبیر جشنواره و هم به عنوان معاونت سینمایی برای بنده لازم الاجرا بود. طبیعی است که حسب روال همه فیلمها بعد از این اظهارنظر یک صحنه چند ثانیه ای از “درخت گلابی” حذف شود.

تعجب من از این است که جناب مهرجویی چگونه رفع توقیف شش ساله “بانو” را نمی بیند و حذف چند ثانیه ای “درخت گلابی” را که من تصمیم گیر آن نبودم این چنین مطرح می کند.

می دانم انصاف کالای کمیابی است اما خوب است که قدر این کالای کمیاب را بدانیم و اگر قصد نبش قبر داریم همه چیز را با هم بکاویم.