1

رضا رشیدپور درباره همه چیز سخن گفت⇐از جزییات بیهوشی روی آنتن زنده تا تولید فصل تازه «دید در شب» با حضور بیل گیتس، کوفی عنان و رجب طیب اردوغان/از فشاری که از سوی برخی وزرا و مدیران به او تحمیل می‌شود تا افرادی که در زندگی به جایی نرسیده‌اند اما شده‌اند داور برنامه‌های روتین تلویزیونی!

سینماروزان: رضا رشیدپور مجری برنامه های گفتگومحور که بعد از مدتها دوری از رسانه ملی در سالهای اخیر به تلویزیون بازگشته است اواخر سال قبل و حین اجرای برنامه زنده «حالا خورشید» از حال رفت و بیهوش شد.

به گزارش سینماروزان درباره دلایل بیهوشی او شایعات فراوانی شکل گرفت؛ از بیهوشی به دلیل فشار کاری تا ساختگی بودن آن.

رشیدپور که فصل تازه «حالا خورشید» را به تازگی روی آنتن برده در گفتگویی تفصیلی با «مهر» هم درباره جزییات بیهوشی روی آنتن زنده سخن گفته و هم درباره برنامه هایی که برای تولید فصل جدید «دید در شب» دارد.

متن کامل گفتگوی رشیدپور را بخوانید:

*لطفا ابتدا از اتفاقی که برای شما در «حالا خورشید» روی داد توضیح بدهید. بعد از آن ماجراها گفتید دلیل از حال رفتنتان فشارها بوده است، چه فشارها و استرس هایی باعث شد که این اتفاق رخ دهد؟

– آن اتفاق چند بار دیگر هم برای من رخ داده است و دوستان اورژانس در جریان پرونده من هستند. چند بار هم در دفتر کارم دوستان مراجعه کرده بودند و یک بار هم در هتل آزادی در حین اجرا این اتفاق افتاد که ما مهمانانی هم از کره داشتیم و من مجری برنامه بودم.

*اتفاق در هتل خبری شده بود؟

خیر. نیازی نبود خبری شود البته یک بار یکی از پرستاران عکسی انداخته بود و خبرش منتشر شد ولی به این شکل نبود. درباره پیشینه اتفاق باید به شرایط ساخت «حالا خورشید» اشاره کرد. ما ۲۰۰ برنامه داشتیم که به خاطر آنها هر روز ساعت ۵ صبح بیدار می شدیم و در یک روند روتین شب ها اصلا نمی خوابیدیم چون کارها تا ساعت ۲ یا دو و نیم شب طول می کشید. در این ۲۰۰ روز من شاید به طور میانگین روزی سه ساعت و حتی کمتر می خوابیدم، در یک بازه زمانی هم پروازهایی داشتم تا بتوانم مدرکی را دریافت کنم. در مقطعی هم برنامه ای در کیش داشتم که مجبور بودم به خاطر آن بعضی از روزها بعد از برنامه به کیش بروم که از ساعت ۱۱ تا هشت شب که به تهران می رسیدم طول می کشید و بعد از آن باز به دفتر کار می رفتم و پلی‌بک های برنامه را تا ساعت های ۲ نیمه شب چک می کردم. با این همه فشار، پزشک محترم بیمارستان بقیه الله با اشاره به هنرمندانی که در سال ۹۵ از دست دادیم به من گفت که تو بازمانده سال ۹۵ هستی.

*آن دقایق را در برنامه به خاطر دارید که به دلیل خستگی از حال رفتید یا مساله دیگری در میان بود؟

– بله آن چند ثانیه آخر را به خاطر دارم که اتفاقا تاکنون درباره اش حرف نزده ام. آن چند ثانیه آخر خنده ام گرفته بود چون شنیده بودم کسی که فوت می کند در لحظات آخر همه زندگی اش برایش مرور می شود و برای من هم همین اتفاق رخ داد و کل زندگی ام مثل یک فیلم جلوی چشمانم آمد حتی تصویر پدرم که سال ۷۶ درگذشت و بسیاری از صحنه های دیگر را دیدم. خودم بارها فیلم را دیدم و یادم می آید آن چند ثانیه آخر نمی دانستم چه می گویم. می دانستم که روی فشار آنتن هستم و بعد خنده ام گرفت که چقدر جالب که زندگی قرار است اینگونه تمام شود و ما در این دنیایی که در چند ثانیه تمام می شود دنبال چه می گردیم. حتی زمانی هم که به اورژانس رفتم و چشمانم باز شد دوباره خندیدم و برایم جالب بود که هنوز نمرده ام و زنده هستم.

*شب قبل اتفاق را به خاطر دارید؟ آیا فشاری به شما وارد شده بود؟

– شب قبل شب عجیبی بود. ما در این دفتر با قطعی برق مواجه شدیم و پلی بک های برنامه که آماده شده اما ذخیره نشده بودند با قطعی برق پریدند. من آن زمان عصبانی شده بودم و از بچه ها پرسیدم که چرا بک آپ نداریم. حدود چهار صبح سمت منزل رفتم کمی دراز کشیدم و بعد دوباره به برنامه رفتم.

*برای بعضی هم این اتفاق باورکردنی نبود و می گفتند همه ماجرا نمایش بوده است. فکر می کنید چرا؟

– من قضاوتی درباره اینها ندارم مگر اینکه سندی داشته باشند. اگر برای کسی بیمارستان، پزشک، اورژانس و… باورپذیر نباشد من حرفی ندارم. مردم را دوست دارم و هرکسی هرچه گفته برایم محترم است.

*در این چند ماه که روی آنتن نبودید مشغول چه فعالیت هایی بودید؟

– این چند ماه بسیار خوب بود و آرامشی داشتم که فیلم های مورد علاقه ام را ببینم و کتاب بخوانم.

*کتاب در چه حوزه ای؟

– در حوزه کتاب به تاریخ سیاسی علاقه دارم و فیلم هم آثاری در حوزه سیاست خارجه، جنگ جهانی دوم و فیلم هایی درباره خاورمیانه را دوست دارم. در این چند سال کارهای زیادی هم تولید شده که همه جذاب هستند. سریال «خانه پوشالی» را دیدم که آن هم بسیار خوب بود و کتاب هایی مثل «آخرین سفر شاه» از ویلیام شوکراس را خواندم.

*می توان گفت آن اتفاق باعث شد کمی به این مطالعات بپردازید.

– خوشحال شدم از این بابت که به من زندگی را یادآوری کرد. متاسفانه همه ما دچار زندگی هستیم به جای اینکه بتوانیم زندگی کنیم.

*و باعث شد از روزمرگی که ناچار بودید دائم خود را به آنتن برسانید، جدا شدید.

– دقیقا اینکه کار خاصی نداشتم و می توانستم گوشی های موبایلم را خاموش کنم؛ اینها حس بسیار خوبی را به من می داد.

* «حالا خورشید» در میان برنامه های صبحگاهی تلویزیون یک مجله تصویری به نوعی کامل بود که مخاطب می توانست در ابعاد مختلف از آن لذت ببرد اما نسبت به توقعی که مخاطب از شما دارد سطح برنامه چندان بالا نبود. آیا همه ایده هایی که برای برنامه داشتید به تحقق پیوست؟

–  زمانیکه مذاکراتی برای بازگشت من به سازمان انجام شد پیشنهاد شبکه سه به من یک برنامه شبانگاهی بود. آن زمان غلامرضا میرحسینی مدیر شبکه و علی اصغر پورمحمدی معاون سیما بود اما خود من برنامه صبحگاهی را ترجیح می دادم چون به نظرم مهمترین برنامه های تلویزیون جهان برنامه های صبحگاهی هستند. زمان صبحگاهی زمان نقد و تحلیل و پی ریزی استراتژی های رسانه ای است و جنگ های مفرح و طنز به زمان شبانگاهی تعلق دارد.

*فکر می کنم یک برنامه خوب صبحگاهی می تواند یک روز مخاطبش را بسازد.

­- یک برنامه صبحگاهی می تواند روز یک کشور را بسازد و یا آن را خراب کند. ما سال هاست که در حوزه برنامه های صبگاهی مولف نداریم؛ برنامه صبحگاهی که اثر امضای آن مشخص باشد مثل «مردم ایران سلام» و یا مثل سری اول «صبح بخیر ایران» در این سال ها نداشته ایم.

من دوست داشتم وقتی بعد از حدود هفت سال که به سازمان صداوسیما بازمی گردم برنامه موثری داشته باشم و الزاما آویزان زمان های پربیننده آنتن نباشم. در این سال ها هم تخصص هایی را در خودم تقویت کردم تا بتوانم برنامه ام را در زمانی بسازم که شاید در نظر شما خبرنگاران و حتی مدیران سازمان چندان پربیننده نباشد. تمام ایده های مورد نظرم را هم توانستم در فصل اول «حالا خورشید» پیاده کنم. من از این برنامه در کارنامه خود با افتخار یاد می کنم کمااینکه برنامه های هیجان انگیزی چون گفتگوهای «دید در شب» را هم داشته ام اما به نظرم «حالا خورشید» بیشتر از ۹۰ درصد به اهدافش رسید. وقتی ما یک برنامه را طراحی می کنیم به پیام مورد نظر و جامعه هدفمان خیلی فکر می کنیم. یعنی جامعه هدفمان را انتخاب و بعد سعی می کنیم پیام خود را به او منتقل کنیم. من در «دید در شب» با محمدجواد ظریف گفتگو داشتم و طبیعی است که این برنامه به عنوان اولین گفتگو در این ساختار بخصوص با وزیر امور خارجه کشور فضایی بسیار متفاوت با گفتگو با هنرمندی مثل امیر تاجیک در «حالا خورشید» را داشته باشد.

*مسلما فضای آن برنامه به لحاظ ساختاری، پرداختن به حاشیه ها و حتی محل پخش آن، تفاوت بسیاری با «حالا خورشید» دارد اما آیا نمی شد در این برنامه هم چالش ها و رویکردهای جدیدی را در سطح گفتگوهای تلویزیونی شاهد باشیم؟

– البته معتقد هستم گفتگوها شبیه سایر گفتگوهای تلویزیون نبود ولی زمانیکه ما یک سقف هدف را مشخص می کنیم دیگر به کمتر از آن راضی نمی شویم. ما هم در برنامه «دید در شب» صد را به عنوان هدف زدیم و ثابت کردیم آن استایل از گفتگو را به بهترین شکل ممکن بلد هستیم و در «حالا خورشید» هم طراحی رسانه ای مان همین بود که روی آنتن رفت. یعنی به طور مثال گفتگو با معصومه ابتکار و سردار طلایی، گفتگو با محسن هاشمی رفسنجانی یک روز بعد از فوت پدرش، گفتگو با سردار عبداللهی فرماندار قرارگاه خاتم و… در ساختار یک برنامه تلویزیونیِ خوب طراحی شده بودند.

*با توجه به اینکه خود شما در حوزه بازیگری و هنر تحصیل کرده و فعالیت داشتید چرا این برنامه کمتر وارد حوزه های تخصصی شد؟ البته نه به معنای شخص محور بودن بلکه به معنای اینکه به اتفاقات این حوزه ها بیشتر پرداخته شود.

– سوال شما کاملا به جاست و زمانیکه من از «حالا خورشید» تعریف می کنم منظورم این نیست که این برنامه کامل بوده است. اتفاقا یکی از نقص های برنامه همین کمبود کار در حوزه رویدادمحوریِ پدیده های هنری مثل سینما، موسیقی، تئاتر و… بوده است. ما با یک معضل مواجهیم و آن، این است که تلفن های همراه رسانه های دیداری را بسیار محدود کرده است. من هر خبر و رویدادی را که بخواهم ساعت هشت و نیم صبح اعلام کنم شما شب قبل، از آن با خبر شده اید. یک دلیل اینکه ما هر شب تا ساعت های ۲ بامداد مشغول به کار بودیم همین بود که بتوانیم به روزترین خبرها را برای مردم انتخاب کنیم و روی آنها مانور دهیم که شاید تا حدود ۳۰ درصد در آن موفق شدیم. فرمت های مختلفی را هم برای این منظور انتخاب کردیم به طور مثال آیتمی با نام «سینماطور» داشتیم که نیلوفر پارسا بازیگر سینما اجرایش می کرد و یا در حوزه موسیقی آیتم «هارمونی» را داشتیم که هر یک از اینها در چند برنامه اجرا شدند و دیدیم جواب نمی دهد.

*آیا «حالا خورشید» در سری جدید تغییرات تازه ای نسبت به سری قبل دارد؟

– دقت کردید که بسیاری از افراد وقتی با این سوال مواجه می شوند بیان می کنند که بله قرار است فیل جدیدتری هوا رود و اتفاقات بسیار تازه ای رخ دهد اما من برعکس جواب می دهم ما تغییرات بنیادینی در برنامه نداریم. درواقع ساختار همان است و حتی چون دکور برنامه در فصل قبل در ۱۰ روز آخر تغییر کرده بود از همان دکور استفاده می کنیم. طبیعتا تغییراتی هم داریم که شامل آیتم های جدید، وله، گرافیک و… می شود، تغییراتی هم در افرادی داریم که جلوی دوربین خواهند آمد.

*قرار است چه افراد جدیدی در آیتم های این برنامه حضور داشته باشند؟

– ما از استعدادهای خوب استفاده می کنیم و قرار است فضا را برای این استعدادها مهیا کنیم نه اینکه فقط شعار بدهیم. من در فصل قبل در حوزه نخبگان طرح «بورس ایده» را داشتم که بر آن اساس ۴۲ قرارداد بستیم یعنی افرادی که ایده ای داشتند ایده های خود را مطرح می کردند و ما سرمایه گذار یا حامی ایده را پیدا می کردیم. ۴۲ نوبت تبدیل ایده به خط تولید اتفاقی بود که در «حالا خورشید» رخ داد.

خوب است که ما کارهای خود را در میدان تعریف کنیم نه در کلمه و اگر می گوییم به جوانان فرصت دهیم واقعا این اتفاق را عملی کنیم نه اینکه فقط در سخنرانی ها از آن بهره بگیریم و من سعی دارم در فصل جدید این اتفاق را پررنگ تر کنم. به طور مثال اگر جوانی استعدادی دارد و سال هاست که تلاش کرده او را ببینند اما دیده نشده است، این بار فرصت داشته باشد خود را عرضه کند و دوربین برنامه این امکان را به او می دهد که خود را در یک موقعیت از جمله اجرا، کارشناسی یک حوزه تخصصی، ورزش، استندآپ کمدی و… نشان دهد.

*حدود چند سال است که امکان جذب مردم از طریق دوربین شبکه های مختلف رسانه ملی افزایش پیدا کرده است. این اتفاق به دلیل استقبال مردم است یا حضور مردم مقابل دوربین و تمرین ها و آزمون و خطاهایشان برای برنامه سازان هم جذاب است؟

– سوال بسیار خوبی است که به این اتفاق به عنوان یک وسیله نگاه می کنیم یا هدف. من می پذیرم که بسیاری از برنامه های تلویزیونی از این رویکرد به عنوان یک وسیله استفاده می کنند. ما مفهومی در رسانه داریم با عنوان interaction یا تعامل که گویی تعامل مخاطب با برنامه‌ساز بد فهمیده شده است. ما قرار نیست مخاطب را بازی دهیم بلکه قرار است مردم در بازی ما حضور داشته باشند.

*انواع تست های بازیگری، خوانندگی، اجرا، استندآپ کمدی و… مثل موج راه افتادند و کمتر خلاقیتی هم در بسیاری از آنها وجود دارد.

– من به برنامه رامبد جوان خرده نمی گیرم چون دیده ام چهره های خوبی معرفی شده اند اما در همین حوزه نمونه های ناموفق زیاد داشته ایم اما برنامه «خندوانه» در این حوزه موفق بوده است.

*«خندوانه» آغاز کننده بود اما موج این اتفاق در بسیاری از برنامه ها به شکل مسابقه و غیرمسابقه راه افتاده است.

– بله بسیاری از برنامه های تلویزیونی سه میز گذاشته اند و سه داور هم پشت میزها هستند که برخی از آن داورها خودشان در زندگی به جایی نرسیده اند اما مردم را قضاوت می کنند که می توانند در حوزه ای موفق باشند یا خیر. البته من قرار نیست چنین شوهایی برگزار کنم بلکه استعدادهایی مثل پرویز نشاط را در بخش هایی از برنامه به کار می گیرم.

*قرار نیست در تلویزیون دوباره به سمت ساخت برنامه های چالشی مثل «مثلث شیشه ای» یا «دید در شب» بروید؟

– من برای «دید در شب» یک طرح بین المللی دارم که پاییز سال قبل خواستم آن را وارد پروسه تولید کنم که نامه نگاری هایی هم با چند چهره جهانی انجام شد و تا حدودی موفقیت هایی را هم در هماهنگی ها به دست آوردیم. من این بار اگر «دید در شب» را بسازم حتما با بیل گیتس، رجب طیّب اردوغان و کوفی عنّان مصاحبه می کنم.

*این پروژه چقدر برای شما جدی است چون از این به بعد دوباره درگیر «حالا خورشید» خواهید شد؟

– «دید در شب» به صورت بین المللی خیلی برای من جدی است و اسپانسر آن هم حاضر و آماده است ولی فعلا ترجیح می دهم به برنامه صبحگاهی بپردازیم.

*در تلویزیون چطور؟ و اصلا فکر می کنید فضای گفتگوهای تلویزیونی با چهره ها به ساختارهای جدیدتری نیاز دارد؟

– صد درصد نیاز دارد، استایل گفتگو در رسانه از ساده ترین تا سخت ترین نوع برنامه سازی را شامل می شود و اکنون ساده ترین شکل آن در حال تولید است. من بیشتر به ادامه «حالا خورشید» و تولید «دید در شب» فکر کردم و به چنین برنامه های گفتگومحوری در تلویزیون نیندیشیده ام.

*چقدر ممکن است این گفتگوها فشار و استرس برای شما در پی داشته باشد؟

– من بیشترین فشارها را در برنامه های گفتگومحورم نه از جانب مدیران تلویزیون بلکه از بیرون دریافت کردم. به طور مثال یک وزیر، یک مدیر یا حتی مخاطب این بازخوردها و فشارها را وارد می کرد و اصلا فکر می کنم ما باید ظرفیت ساخت چنین برنامه هایی را در جامعه هم گسترش دهیم.




رشیدپور درباره همه چیز سخن گفت⇐ از تولید فصل دوم “دید در شب” تا همکاری با مسعود کیمیایی در “قاتل اهلی”، سوءتفاهمات بعد از انتخابات ۸۸ و تندروی‌های سازمان تأمین اجتماعی، وزارت نفت و شهرداری در برابر وی

سینماروزان: رضا رشیدپور از جمله مجریان توانمند رسانه ملی است که تجربیاتش در شبکه مجازی هم به محصولاتی همچون “دید در شب” تبدیل شد که زودتر از حد تصور مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.

به گزارش سینماروزان رشیدپور اما از نوروز به رسانه ملی بازگشت و بعد از برنامه “صفر صفر” اخیرا هم برنامه صبحگاهی “حالا خورشید” را روی آنتن برده است.

فصل دوم “دید در شب” با ایده ای تازه

رشیدپور اما همچنان علاقمند است فصل دوم برنامه گفتگومحور “دید در شب” را بسازد. خودش در این باره به “شرق” گفته است: به‌شدت دنبال تولید سری دوم این برنامه هستم و به محض اینکه از برنامه «حالا خورشید» فارغ شوم، سبک جدیدی از گفت‌وگو را در فصل دوم «دید در شب» پیگیری خواهم کرد.

وی ادامه داده است: من نمی‌توانم دو کار را هم‌زمان با هم انجام دهم و باید «حالا خورشید» را تمام کنم تا به آن برنامه برسم. ایده‌ای درباره فصل دوم این مجموعه دارم که الان درباره‌اش صحبت نمی‌کنم و کاملا برای مخاطب تازگی خواهد داشت.

در تلویزیون نمی شود چالش ایجاد کرد

رشیدپور درباره اینکه چرا “دید در شب” را به تلویزیون نمی برد اظهار داشته است: دامنه انتقاد‌پذیری در آنتن رسانه ملی بسیار پایین است، تأکید می‌کنم نه از طرف مدیران رسانه ملی، بلکه از طرف مخاطبان. یعنی کوچک‌ترین اتفاقی با چالش بیرونی روبه‌رو می‌شود. آستانه تحمل در بین مدیران و مسئولان به‌شدت پایین آمده و کوچک‌ترین نقدی که در ارتباط با عملکردشان مطرح شود تبدیل به یک چالش می‌شود و در چنین شرایطی تولید برنامه‌‌اي گفت‌وگومحور که با مردم صریح و شفاف صحبت کند و مشکلات را بیان کند، واقعا کار سختی است.

این مجری خاطرنشان ساخته است: به همین مناسبت دوست ندارم طعم خوب «دید در شب» را کاهش یا تغییر دهم. دوست دارم «دید در شب» در ذهن مردم باقی بماند و در سری جدید صحبت‌های شفاف‌تر و صریح‌تری ببینند تا اینکه با محصولاتی که در طیف مخاطب رسانه ملی داریم، مجبور شویم «دید در شب» را کم‌رنگ‌تر کنیم.

نقشم در “قاتل اهلی” شباهتهایی با خودم دارد

محمدرضا رشیدپور که در کنار اجرا تجربیات محدود بازیگری هم داشته است به تازگی در “قاتل اهلی” برای مسعود کیمیایی بازی کرده است. خودش در این باره گفته است: دغدغه بازیگری ندارم. کار هنری را با بازی تئاتر شروع کردم و چند جایزه دانشجویی و کشوری هم دریافت کردم، اما بعد از مدتی مسیرم سمت اجرا پیچید و این حوزه برایم پررنگ‌تر شد. افتخار می‌کنم در کارنامه بازیگری‌ام هرچند خوب بازی نکردم اما با کارگردان‌های خوبی مثل خانم میلانی، حمید نعمت‌اله، مسعود کیمیایی، مهران مدیری، مهدی کرم‌پور یا علی عطشانی کار کردم.

وی ادامه داده است: درباره فیلم «قاتل اهلی» هم آقای کیمیایی لطف کردند و پیشنهاد بازی در این فیلم را مطرح کردند و من هم طبعا استقبال کردم. قبل از شروع کار جلساتی با خودشان و آقای پرویز پرستویی داشتم و درباره کار صحبت کردیم. فضا به لحاظ کارکردن بسیار خوب بود و نقشی که بازی کردم شباهت‌هایی به خودم دارد و محصول کار هم به نظرم، یک اتفاق حتی در پرونده آقای کیمیایی است و فیلم متفاوتی از مسعود کیمیایی است و خوشحالم سهم کوچکی در این فیلم داشتم.

تأمین اجتماعی درباره نقدهای ما تندروی کرد

رشیدپور درباره دردسرهایی که نقدهای تند و تیزش در برنامه “حالا خورشید” موجب شده است اظهار داشته است: جالب است بیشترین اخطاری که گرفتیم بیرون از سازمان صداوسیما بوده است. مدیران رسانه ملی یا مدیران میانی‌ای که من با آنها ارتباط دارم، آدم‌های حرفه‌ای هستند و واقعا کمترین اخطار را از طرف مدیران سازمان داشتم. البته اخطار مدیران سازمان هم حرفه‌ای بوده، مثلا جایی گفتند ریتم برنامه کند است یا نقدهایی درباره کیفیت گزارش‌ها داشتند. اما اخطار درباره نقد و واردشدن در فضاهای چالشی بیشتر به بیرون از سازمان صداوسیما مربوط است، به نظرم، سازمان تأمین اجتماعی در مقابل نقدهایی که مطرح شد تندروی کرد، وزارت نفت و شهرداری هم خیلی تندروی کردند.

ندید گرفتن سوء تفاهمات را عمیق می کند

این مجری افزوده است:  ما بعد از سال ٨٨ دارای سوءتفاهم‌های عمیق هستیم. دو طرف همدیگر را روشن نمی‌بینند و به هم اعتماد نمی‌کنیم و حرف نمی‌زنیم. صورتمان را می‌چرخانیم و همدیگر را ندید می‌گیریم. این ندیدگرفتن‌ها، سوءتفاهم‌ها را عمیق‌تر می‌کند. به نظرم، باید این فضا از بین برود، چراکه ما ملت بزرگی هستیم و این‌قدر فرصت نداریم تا به فرصت سوزی ادامه دهیم، باید به بدنه رسانه و فرهنگ و هنر برگردیم و بخشی از نیازهای فرهنگی هنری مردم را برطرف کنیم. تصمیم من این بود كه تعامل کنیم، همدیگر را بفهمیم و به هم اعتماد کنیم.




حمله علاقه‌مندان به استيج جام‌جم…

سینماژورنال/محمدصادق عابدینی: محمد سرافراز، رئيس سازمان صداوسيما پيش از عيد، گفت‌و‌گوي مفصلي با روابط عمومي اين سازمان انجام مي‌دهد و در آن مصاحبه از شبكه‌هاي ماهواره‌اي به عنوان رقباي صداوسيما ياد مي‌كند و از تلاش صداوسيما براي تضعيف اين شبكه‌ها مي‌گويد. وي از سياست جذب حداكثري نيز سخن مي‌گويد. اين دو راهكار صداوسيما در ايام نوروز خود را جلوه‌گر كرد.

خطوط قرمز فرضی قابل جابه‌جایی‌اند!
موسيقي از همان سال‌هاي اوليه پيروزي انقلاب اسلامي چالشي بزرگ را در صداوسيما به راه انداخت. بحث‌هاي شرعي مرتبط با موسيقي با وجود عملكرد محتاطانه صداوسيما چه در تلويزيون و چه در راديو انتقاد‌هاي تندي را به همراه داشت به نحوي كه در دهه‌60 يكي از خطباي وقت نماز جمعه تهران نسبت به پخش موسيقي از برنامه‌هاي صداوسيما به تندي موضع مي‌گيرد و باعث استفتاي رئيس وقت صداوسيما از امام خميني(ره) مي‌شود. با ورود امام(ره) و پاسخي كه به سؤالات مطرح شده رئيس سازمان داده مي‌شود، بنيانگذار انقلاب اسلامي از صداوسيما دفاع می‌کند و از فشار انتقاد‌ها كاسته مي‌شود.

با اين وجود تا به امروز موسيقي همچنان خط قرمز فرضی پر رنگي در برنامه‌هاي راديو و تلويزيون به شمار می‌رفت. اما نوروز 95 اين موضوع به ابزار ايجاد جاذبه براي برنامه‌هاي تلويزيوني تبديل شد. حجم بالاي حضور موسيقي كه به طور خاص خوانندگي و اجراي قطعات موسيقايي بود، باعث شد تا اين شبهه به وجود آيد كه مي‌شود خطوط قرمز فرضی را در صداوسيما و جابه جا كرد!

حمله علاقه‌مندان به استيج جام جم
در نوروز 95 همزمان سه مسابقه خوانندگي از شبكه‌هاي سيما پخش مي‌شد. جالب اينجا است كه ايده اين مسابقات و نحوه برگزاري آن شباهت غيرقابل انكاري به برنامه‌هاي ماهواره‌اي داشت.

سيستم برگزاري از جمله انتخاب داوطلبان، آموزش‌هاي اوليه خوانندگي و تمرين با داوطلبان، رأي‌گيري، اجرا و نحوه داوري با نمونه‌هاي ماهواره‌اي مشابه و حتي مطابق بود.

به غير از مسابقات خوانندگي، دعوت از خوانندگان براي اجرا در اكثر برنامه‌هاي نوروزي به بخش ثابتي تبديل شده بود. با توجه به اينكه موسيقي بخش اعظمي از برنامه‌هاي شبكه‌هاي ماهواره‌اي فارسي زبان را تشكيل مي‌دهد، مي‌شود اين احتمال را داد كه صداوسيما در نيازسنجي مخاطبانش و ميزان بينندگان ماهواره، به اين نتيجه رسيده باشد كه مي‌توان با بالابردن برنامه‌هاي مجاز در تلويزيون، مردم را از ديدن برنامه‌هاي غيرمجاز دور كرد. برنامه‌سازان تلويزيون حتي در برابر انتقاد از كپي بودن برنامه‌هاي خوانندگي واكنش نشان داده و اين اتهام را رد كرده‌اند.

باربد بابايي مجري برنامه شب كوك كه مسابقه خوانندگي شبكه نسيم به شمار مي‌رفت، در آخرين برنامه كه بعد از انتخاب برگزيدگان شب كوك پخش شد، از كساني كه اين برنامه را مشابه برنامه‌هاي ماهواره‌اي مي‌دانستند انتقاد كرد! وي حتي وعده دور جديد شب كوك را نيز داد كه نشانه‌اي از علاقه شبكه نسيم براي ادامه مسير فعلي است.

لباهنگ؛ تمرين شوهاي تلويزيوني
شبكه نسيم به غير از «شب كوك» برنامه خندوانه را نيز داشت كه در آن مسابقه «لباهنگ» اجرا مي‌شد. در اين برنامه بازيگران سينما و تلويزيون اقدام به لب‌زدن پلي بك خوانندگان داخلي مي‌كردند.

اين مسابقه كه بخش مقدماتي آن در نوروز به اتمام رسيده و اكنون بخش دوم آن در حال اجرا است، از طريق سيستم رأي‌گيري مردمي برندگان هر مسابقه را مشخص مي‌كند كه آمار رأي‌ها نشانه‌اي از استقبال بينندگان از اين مسابقه بود. ساختار اين برنامه شباهت زيادي به شوهاي تلويزيوني دارد و حضور بازيگران باعث مي‌شد تا هر اجرا برخلاف اجراي خواننده اصلي داراي اكت‌هاي بيشتري باشد كه استقبال حضار در استوديو را نيز در پي داشت. مهران مديري نيز در برنامه «دور همي» از حضور خوانندگان و اجرا در حضور تماشاگران استفاده كرد.

استوديوي بزرگ اين برنامه امكان اجراهاي متفاوت تر را به خوانندگان مي‌داد. مهران مدیری در اولين همكاري با شبكه نسيم، «دورهمي» را ساخت، برنامه‌ای که اين روزها به دليل رفتار عجيب وی با مهمانان، انتقادهاي تندي را در بين بينندگان تلويزيون در‌پي داشته است. اين انتقادها بيشتر معطوف به زدن موي مهمانان برنامه توسط مديري مي‌شود كه آخرين نفر نيما فلاح همسر سحر ولد بيگي بود كه در پي پاسخ ندادن به سؤال مهران مديري درباره بدترين بازيگر سينماي ايران، موهايش از ته زده شد. اگرچه اين رفتار با واكنش قائم مقام معاونت سيما و تذكر به تهيه كننده برنامه همراه شد، اما همين انعطاف‌پذيري صداوسيما در برابر رفتار‌هايي كه تا به حال در تلويزيون سابقه نداشته، باز هم نشانه‌اي از نرم شدن در برابر خطوط قرمز قبلي است.

4ضلع موفقيت «نسيم»
فارغ از اينكه دورهمي تذكر گرفت، شبكه نسيم موفق‌ترين شبكه سيما در نوروز بود. گزارش‌هاي غيررسمي نشان مي‌دهد بيشترين پيگيري برنامه‌هاي نوروزي مربوط به شبكه نسيم بوده است؛ شبكه‌اي كم سن وسال با رويكرد سرگرمي كه نشان داد مي‌توان با حذف شبكه‌هاي كم بيننده، كار كيفي انجام داد و مجموعه‌اي از طنز، سرگرمي و موسيقي را براي فراهم آوردن اوقاتي شاد در نوروز به ارمغان آورد. «خندوانه»، «دورهمي»، «شكر آباد» و «شب كوك» چهار ضلع موفقيت نوروزي نسيم بودند.

مجري‌هاي خط قرمزي باز مي‌گردند
رضا رشيدپور، شومن تلويزيون كه علائق آشكار سياسي نيز دارد، مدت‌ها بود كه از تلويزيون كنار گذاشته شده بود. رشيد پور با برنامه «ديد در شب» كه در سايت آپارات بارگذاري مي‌شد، مخاطبان خودش را پيدا كرده بود و هر هفته مهمانان خاص و سؤال‌هاي خاصي را مطرح مي‌كرد كه گاهي پاسخ‌هاي مهمان‌ها حاشيه‌دار نيز مي‌شد.

اما صداوسيما در عيد اين مجري را با برنامه «صفر- صفر» به تلويزيون برگرداند و عملاً برنامه رشيدپور را در آپارات تعطيل كرد. گفته مي‌شود مهمانان رشيدپور در تلويزيون همان ليستي بوده است كه وي براي برنامه «ديد در شب» مي‌خواسته آنها را دعوت كند.

صراحت اين شومن در پرسيدن سؤال باعث شده «صفر – صفر» نيز به راحتي اجراهاي رشيدپور در آپارات باشد. بازگشت رشيدپور، فرزاد حسني، ژيلا صادقي و صحبت از برگشت ساير مجريان سال‌هاي گذشته كه به خاطر مسائلي از تلويزيون بيرون گذاشته شده بودند، همان جذب حداكثري است كه سرافراز وعده آن را داده بود. گفته مي‌شود آنچه به عنوان برخي خطوط قرمز در سازمان ناميده مي‌شود، بعضاً ناشي از رفتار‌هاي سليقه‌اي بوده كه در طول سال‌ها به يك عرف رسانه‌اي تبديل شده است؛ مطلبي كه در صحبت‌هاي غيررسمي بعضي از مديران سيما نيز به چشم مي‌خورد و اكنون با جابه جايي و كمرنگ شدن بعضي از آنها اميد به مخاطب‌پسند شدن برنامه‌هاي سيما افزايش يافته است. الگوهاي برنامه‌سازي نوين كه در نمونه‌هايي مانند «خندوانه» خودنمايي مي‌كند، استانداردهاي برنامه‌هاي رسانه ملي را افزايش داده است و شايد به همين دليل است كه فراگيرترين رسانه داخلي در برابر تغييرات انعطاف بيشتري به خرج مي‌دهد.




دو فيلمی كه اين نامزد رياست جمهوري، قبل و بعد از انقلاب در سينما ديده است+عکس

سینماژورنال: در میان سیاستمداران ایرانی کمتر دیده ایم چهره هایی را که به سینما به عنوان تفریحی جدی بنگرند.

به گزارش سینماژورنال شاید برای همین باشد که در هنگامه انتخابات ریاست جمهوری و در روزهایی که کاندیداها برای معرفی خود و برنامه هایشان به رسانه ملی می آمدند مصداقهای سینمایی چندانی در سخنان آنها نمی دیدیم.

در یک مورد تازه محمد غرضی نامزد شکست خورده انتخابات یازدهم ریاست جمهوری با حضور در برنامه “دید در شب” رشیدپور گفته است: تنها فیلمی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دیده ام “کلاه قرمزی و پسرخاله” بوده که آن هم با اصرار بچه ها به سینما رفتم!

وی ادامه داده است: تنها فیلمی که قبل از انقلاب دیده ام هم “گاو” بوده است.

یادمان نمی رود که سعید جلیلی دیگر نامزد شکست خورده انتخابات یازدهم هم در کوران رقابتهای انتخاباتی از “تنهای تنهای تنها” که داستانی مفرح درباره انرژی هسته ای داشت، به عنوان اثری شاخص نام برده بود.

کلاه قرمزی و پسرخاله
کلاه قرمزی و پسرخاله

 

گاوگاو



روایت فرشید نوابی از تمایل “ژرارد دی پاردیو” برای همکاری با وی و جریانات مربوط به تغییر و تحولات الهام چرخنده تا بازی برنامه ریزی شده رشیدپور ، ضبط “ستاره مهاجر” در یوسف آباد و همکاری رابعه اسکویی با GEM

سینماژورنال: فرشید نوابی بازیگر،مجری و تهیه کننده برنامه های هنری سال گذشته برنامه “سینمااکران” روی آنتن داشت.

به گزارش سینماژورنال نوابی در ماههای اخیر هم به واسطه برخی اظهارنظرات همسر سابقش الهام چرخنده در کانون توجه و حاشیه سازی قرار گرفته است. این حواشی بعد از حضور چرخنده در برنامه “دید در شب” محمدرضا رشیدپور به اوج خود رسید.

نوابی اما درباره این حواشی کمتر واکنش احساسی نشان  داد تا اخیرا که با حضور در برنامه اینترنتی “کافه میکس” سعی کرد به برخی از این حواشی پاسخ دهد.

دوستان اعتقاد دارند فقط باید یک برنامه سینمایی در تلویزیون باشد و آن هم “هفت”

نوابی در ابتدای برنامه درباره دلایل تعطیلی “سینمااکران” بیان داشت: این برنامه از ابتدا برای تولید در 52 قسمت طراحی شده بود و بعد ار روی آنتن رفتن این 52 قسمت هم روال شبکه تهران تغییر کرد و بنا شد شبکه اقتصادی باشد و هرچند می شد بر روی مباحث اقتصادی سینما کار کرد اما محمد سرافراز و علی اصغر پورمحمدی موافق نبودند.

به گزارش سینماژورنال وی درباره دلایل عدم موافقت این مدیران بیان داشت: دوستان بیشتر اعتقاد دارند که بایستی فقط یک برنامه سینمایی در تلویزیون باشد و آن هم “هفت”. حتی در برنامه “نقد4″سینمایی، هم مدیر شبکه تا پای استعفا رفت تا توانست مجوز برنامه را بگیرد.

این مجری درباره اجرای افخمی در “هفت” گفت: با تمام احترام برای افخمی اما “هفت” نباید وبلاگ شخصی ایشان باشد.  “هفت” افخمی بلحاظ پلاتو جذاب است اما نگاه برنامه خیلی شخصی است.

ژرارد دی پاردیو حاضر شد با دستمزد پایین همکاری کند

فرشید نوابی درباره ساخت فیلمی به نام “نت زندگی” با حضور یک بازیگر سرشناس فرانسوی اظهار داشت: فیلمنامه کار به تصویب فارابی رسید و من حتی مذاکراتی با “ژرارد دی پاردیو” انجام دادم و ایشان هم بخاطر مفهوم فیلمنامه حاضر شد با دستمزد پایین با ما همکاری کند اما تغییر و تحولات فارابی باعث شد کار به نتیجه نرسد.

تحولات چرخنده بعد از جدایی رخ داد

به گزارش سینماژورنال بخش مفصلتر گفته های نوابی مربوط می شد به سخنانی که الهام چرخنده در “دید در شب”رشیدپور زده شد. نوابی در این باره گفت: من و ایشان(الهام چرخنده) زندگی مشترکی داشتیم که به مانند خیلیها به نتیجه نرسید و تصمیم به جدایی گرفتیم. وقتی هم جدا شدیم یعنی تمام.

وی ادامه داد: تحولات ایشان هم بعد از جدایی رخ داده است و اینکه چرا ایشان تغییر رویه داده را خودش باید پاسخ دهد.

به رشیدپور می گویم هدفت از این کارها چیست؟

نوابی سپس با مخاطب قرار دادن رضا رشیدپور و لحنش در برنامه ای که چرخنده مهمان آن بود اظهار داشت: معتقدم آن برنامه بازی برنامه ریزی شده آقای رشیدپور بود و من از ایشان سوال دارم که برادرم! هدفت از این حرکات چیست؟ آن هم به قیمت خراب کردن بقیه؟!
این بازیگر ادامه داد: آقای رشیدپور! آیا فکر نکردی که این برنامه برای فرزند من میشود آینه دق؟ آیا واقعا چهار کامنت بیشتر گرفتن و جذب دو عدد اسپانسر ارزش این کارها را دارد؟

در کشور این همه مشکل اقتصادی وجود دارد چرا درباره آنها هاردتاک نمی سازید؟

وی خاطرنشان ساخت: در کشور ما این همه مشکلات اقتصادی و اجتماعی هست چرا ایشان در هارد تاک شان سراغ طرح این مشکلات نمی رود.

نوابی افزود: ایشان اجازه نداشت تصویر مرا در برنامه اش نشان دهد و روندی را پیش گیرد که مردم در کامنتهای خود سوالاتی را از من بپرسند که مادرم هم جرات طرح آنها را ندارد.

به گزارش سینماژورنال نوابی سپس با اشاره به یکی از خصلتهای رایج سالهای اخیر شهروندان ایرانی اظهار داشت: نمی دانم چرا چالش را با دعوا اشتباه گرفته ایم. سالنهای سینما و تئاترمان خالیست امادو نفر که در خیابان یقه هم را می گیرند صد نفر جمع می شوند به تماشا!

نوابی افزود: جالب است که بعد از آن برنامه کذایی من چند بار با آقای رشیدپور تماس گرفتم و ایشان پاسخ نداد…

الهام چرخنده رنگین کمانیست که …

فرشید نوابی در ادامه گفتگوی خود با بیانی محترمانه نسبت به همسر سابق خود بیان داشت: الهام چرخنده انسان خوبیست اما به شدت احساسی است.در آن برنامه هم ایشان در برابر آدمی نشسته بود که از احساسی بودن ایشان سوءاستفاده کرد.

وی ادامه داد: الهام چرخنده رنگین کمانی است که حساسیتهای خاص خود را دارد. وی اصلا بدذات نیست و من از ده سال زندگی مشترکم دفاع می کنم.

“ستاره مهاجر” با مجوز ارشاد تولید شد

به گزارش سینماژورنال نوابی پیرامون تولید برنامه “ستاره مهاجر” برای شبکه ماهواره ای “مهاجر” هم بیان داشت: این برنامه را سال 81 و با مجوز وزارت ارشاد ساختم و آن را به عنوان مدال افتخار به سینه می زنم. جوانانی مثل شهرام شکوهی، حمید عسکری، نیما علامه دهر و رستاک حلاج اولین بار در این برنامه خود را نشان دادند. دفتر تولید برنامه در خیابان یوسف آباد در مرکز تهران بود و برخلاف خانم چرخنده من از تولید این برنامه پشیمان نیستم.

این جوشی است که دو سال دیگر می ترکد

این بازیگر در انتهای گفتگوی خود با اشاره به ماجرای مهاجرت گروهی از بازیگران به ترکیه و همکاری با شبکه های ماهواره ای اظهار داشت: زمانی که مالزی بودم از هر دو شبکه “جم” و “من و تو” برای همکاری پیشنهاد داشتم اما بعد از ملاقات فهمیدم خواسته های آنها با مزاج من سازگار نیست. این را هم بگویم آنها برای کار فرهنگی بازیگران ما را به آن طرف نمی برند؛ درباره اهداف این شبکه ها از جذب بازیگران ایرانی فقط بگویم این جوشی است که دو سال دیگر می ترکد.

فرق رابعه اسکویی و بهاره رهنما چیست؟

به گزارش سینماژورنال وی با اشاره به مهاجرت اخیر رابعه اسکویی به جم بیان داشت: مگر رابعه اسکویی چه فرقی با بهاره رهنما دارد که رهنما سالی 8 کار انجام می داد و اسکویی مدتها بیکار می ماند. اگر شرایط را کمی اصلاح کنیم قطعا این مهاجرتها هم رخ نمی دهد.




ماجرای حضور خوانندگان لس‌آنجلسی در برنامه محمود شهریاری

سینماژورنال: محمود شهریاری از جمله مجریان پرحاشیه رسانه ملی است که در برهه های زمانی مختلف ممنوع الفعالیت شده است.

به گزارش سینماژورنال شهریاری به تازگی با حضور در برنامه “دید در شب” محمدرضا رشیدپور کوشید به بخشی از حواشی منجر به ممنوع الفعالیت شدندش اشاره کند.

جالب اینجاست که دو مورد از این حواشی برآمده از حضور غیرمستقیم خوانندگانی لس آنجلسی در برنامه هایش بوده است!

شهرام شب پره روی خط آمد

محمود شهریاری در جایی از این گفتگو بیان داشت: هر چی سنگ مال پای لنگ. من تهیه کننده برنامه ای بودم به نام “در دست گلی دارم”.  کوروش یغمایی بعد از انقلاب اهنگی به این نام خوانده بودند و ما چقدر تلاش کردیم تا مدیران سازمان اجازه دادند صدای ایشان را به عنوان تیتراژ برنامه استفاده کنیم. برنامه ما یک مسابقه هم داشت که دو نفر همزمان روی خط می آمدند و با هم مسابقه می دادند . اولین برنامه را که شروع کردیم دیدیم پشت خط  شهرام شب پره هستند و خودشان را معرفی کردند. من هم گفتم سلام هنرمند عزیز! ان طرف هم خانومی از لس آنجلس تماس گرفته بود من آمدم از روی قضیه رد شوم شنیدم خانم به همسرش گفت بیا بیا رقیب من شهرام شب پره هست.

وی ادامه داده است: ناظر پخش که هیچ، مدیر پخش هم در استودیو بود. همکار من در اتاق فرمان به او می گوید این شهرام شب پره است مدیر پخش نمی‌شناسد و می گوید هر کس هست پخش کنید. برنامه تمام شدآمدم بیرون دیدم مدیر پخش می گوید مرد حسابی ما حواسمان نبود تو چرا گفتی هنرمند عزیز گفتم چه بگویم خب هنرمند است مردم دوستش دارند. من باید فحش میدادم که چرا امدی روی خط؟

فائقه آتشین فکس فرستاد

شهریاری در جایی دیگر از گفتگوی خود درباره خواندن فکسی منسوب به فائقه آتشین در برنامه اش بیان داشت: ببینید خطوط قرمز سازمان سیال است و مشخص نیست. نظرات مدیران پخش با هم فرق دارد. مدیر یکی از گروه های تلویزیون به من گفت ما که نمی توانیم بگوییم اینجوری اجرا کنید ما باید بگوییم نکنید! شما باید خطوط قرمز را بشکنید تا مخاطب ما بیشتر شود. شب قبل از برنامه من مجری دیگری فکسی از  بهروز وثوقی می خواند و هیچ ایرادی نمی گیرند.

شریفی نیا علاوه بر اینکه اسم بهروز وثوقی را آورد با او صحبت کرد

وی افزود:  محمدرضا شریفی‌نیا، در برنامه شباهنگام شبکه جام جم برنامه را هر شب یکی از مجریان سازمان اجرا میکردند. شریفی‌نیا علاوه بر اینکه اسم بهروز وثوقی را می‌آورد با او صحبت هم می‌کند. شب بعد من فکس خانم فائقه آتشین را میخوانم اما برای من بد می‌شود. تازه به نام اصلی شان خواندم نه به اسم گوگوش. بعضی ها نمی دانستند فائقه آتشین همان گوگوش است.




توضیحات الهام چرخنده درباره استفاده از واژه “مامان” در دانشگاه بابل!

سینماژورنال: اخیرا کلیپی از الهام چرخنده بازیگر سینما و تلویزیون در فضای مجازی منتشر شد که در آن درگیری لفظی او و یک دانشجو در دانشگاه بابل تصویر شده بود.

به گزارش سینماژورنال در کلیپ منتشره از این درگیری چرخنده برای پاسخگویی به شیطنت طرف مقابلش از جمله ای استفاده می‌کند که واژه “مامان” در آن است.

ابتدا و انتهای فیلم بریده شده

چرخنده در برنامه “دید در شب” محمدرضا رشیدپور در این باره گفت: بنده در این دو سال که مزین به حجاب حضرت زهرا شده ام تقریبا بالغ بر 47- 48 مرکز فرهنگی مثل دانشگاه و حلقه های صالحین رفتم. همیشه چون تیم فیلمبرداری خودم همراهم بوده اند چنین اتفاق هایی نیفتاده بود. همه کسانی که من را در سینما می شناسند ادبیات من را می دانند. ابتدا و انتهای این فیلم بریده شده و با هدفی مشخصی منتشر شده است. من متوجه ام که یک دانشجو در دانشگاه می خواهد خوشمزگی کند اما این تکه پرانی نبود.

وی ادامه داد: من رفتم روی سن گفتم بچه ها من از هیچ گروه و رسته ای پول نگرفته ام ببینید اصلا کسی که این حرف را زد دختر نبود. کسی که فیلم می گیرد فاصله اش با من خیلی زیاد است و آرام چیزی می گوید. نگاه کنید به جهت نگاه من که به سمت دیگری بود.

یکی گفت نکنه آنجلینا جولی ایران تویی و من هم گفتم نه اون مامان توئه

چرخنده خاطرنشان ساخت: کسی که آن حرف را زد پسری متولد 76 بود. خانمی به من گفت شما آنجا بودید؟ من جواب ندادم که اگر می خواستم جواب دهم میگفتم نه “مامان تو آنجا بود”. یک آقایی از آن دور یک پیشوندی گفت و بعد گفت چی چی جون! نکنه آنجلینا جولی ایران تویی؟ که من گفتم “نه اون مامان توئه..”

خدو در صورت من انداختند
بازیگر “شب یلدا”ی کیومرث پوراحمد تاکید کرد: خیلی سخت است آقا رشیدپور…بعد دو سال من این حرف را زدم من فیلم هایی دارم که چادر من را با فندک سوزاندند. شیشه ماشین من را شکستند. خدو(آب دهان) در صورت من انداختند. در دانشگاه فیلم دارم که حمله کردند من و مادرم را بزنند. این فیلم ها را هیچ جا منتشر نکرده ام و نمی کنم. الان هم شبکه های خارجی فکر نکنند می توانند از حرف های من سوءاستفاده کنند. مردم من عاشق چادر و وقار و همه هر آنچه خمیر مایه زن ایرانی ست، هستند.




چرا "شوی موبایلی" رشیدپور روی آنتن نرفت؟

سینماژورنال: رضا رشیدپور از جمله مجریان توانای دهه هشتاد رسانه ملی بود که البته بعد از اجرای برنامه هایی چون “شب شیشه ای” و “مثلث شیشه ای” از رسانه ملی کنار گذاشته شد.

به گزارش سینماژورنال این مجری که متخصص اجرای برنامه های گفتگومحور و به اصطلاح “تاک شو” است مدتها بعد از ممنوع الفعالیت شدن در تلویزیون سال گذشته یک برنامه آیتمیک به نام “عینک آفتابی” را روی آنتن فرستاد.

استقبال از این برنامه زیاد نبود و همین باعث شد رشیدپور به سراغ فضای مجازی آمده و برنامه گفتگومحور “دید در شب” را برای سایت آپارات راه بیندازد.

35 برنامه ضبط کردم و تلویزیون همه را دور ریخت

رشیدپور در گفتگویی تفصیلی که به بهانه مرور کارنامه کاریش با “سینما” داشته ماجرای طراحی برنامه ای به نام “گوشی شو” را فاش کرده که با تولید آن در رسانه ملی موافقت نشده است.

رشیدپور با اشاره به ضبط 35 برنامه از سری “گوشی شو” می گوید: من 35 برنامه ضبط کردم و تلویزیون همه را دور ریخت. اگر آن برنامه ها پخش می شد مسلما یک اتفاق به حساب می آمد.

موبایل بازیگران را می گرفتیم و محتویاتش را فاش می کردیم
وی ادامه می دهد: در برنامه “گوشی شو” ستاره ها به استودیوی برنامه می آمدند و موبایل شان را از آنها می گرفتیم و با کابل به یک مانیتور وصل می کردیم و درباره محتویات گوشی شان با آنها حرف می زدیم.

رشیدپور می افزاید: “گوشی شو” یک برنامه هیحان انگیز و پرحرارت بود که مهمانهای درجه یکی مثل بهاره رهنما، شقایق دهقان، برزو ارجمند، داریوش ارجمند، لیلی رشیدی و بسیاری دیگر در آن حضور پیدا کردند. اگر پخش می شد اتفاق خیلی خوبی بود.




اکبر عبدی در گفتگو با رشیدپور: ده‌نمکی فقط ۴۵ کیلو وزن دارد و زور هل دادن کسی را ندارد!/ آب و هوای ترکیه به من ساخته!/من هیچ وقت به هیچ کس رأی ندادم/آهنگهای شجریان را باید دور کُند گوش کنید تا بفهمید چه می خواند!!!

سینماژورنال: اکبر عبدی تازه ترین مهمان برنامه اینترنتی “دید در شب” بود.
به گزارش سینماژورنال عبدی به مانند همیشه سعی کرد در این گفتگو نیز صریح و در عین حال طنازانه پاسخگوی پرسشها باشد.
رضا رشیدپور در ابتدای برنامه با استفاده از لقب عالیجناب برای اکبر عبدی از وی به عنوان یک هنرمند فرهیخته و مردم دار یاد کرد و به تمجید و ستایش او پرداخت اما گفت چون ذات برنامه “دید در شب” انتقادی و گفت و گوی سخت است  باید این ویژگی را برای خاص بودن برنامه حفظ کرد.
سینماژورنال متن گفته های عبدی را منطبق با متن تنظیم شده “شفاف” ارائه می دهد:

پنج سال است کراوات می زنم
اکبر عبدی که با تیپ متفاوت و کروات در این برنامه حضور پیدا کرده در ابتدای صحبت هایش گفت: من از بچگی به کروات علاقه مند بودم و حدود پنج سال است که به طور مرتب در برخی از محل هایی که حضور پیدا می کنم کروات می زنم چون موجب می شود منظم دقیق و مرتب تر باشم . وی در پاسخ به سوال رشید پور که گفت آیا این کار موجب انتقاد تند به شما نمی شود گفت: نه ، فقط زمانی که برای حضور در برنامه های تلویزیونی حاضر می شوم  از من می خواهند که برای ضبط برنامه کرواتم را در بیاورم و من می پذیرم.

رشید پور: آیا این کروات زدن با نقش هایی نظیر نقش روحانی که شما ایفا کرده اید در تضاد نیست؟
من روحانی نیستم و فقط نقش روحانی را بازی می کنم، این کروات برای بنده نظم ایجاد می کند و به گونه ای مرا مرتب و منظم نشان می دهد و کمک می کند که مرتب تر دیده شوم.

رشید پور: این اواخر شما با خاطره ای که در تلویزیون تعریف کردید هیاهوی زیادی به پا کردید آیا از این اتفاق پشیمان هستید؟

به هیچ وجه، اولا من نمی دانستم که برنامه مستقیم است، و دلیلم برای این حرف همان جمله ای است که گفتم الان شبکه سه سوت می زند ، به مناسبت عید غدیر به عنوان مهمان یک برنامه دعوت شدیم و در آن برنامه حضور پیدا کردیم و آن اتفاق های افتاد ،عبدی با اشاره به اینکه  بنده تحت توهین به هیچ عربی حتی عرب های سعودی را نداشتم زیرا در عربستان هم شیعه وجود دارد و آن ها برای ما مقدس هستند گفت: من قصدم پاسخگویی به آن پدر و پسری بود که به من گفتند تنها دخترت را به ما بده تا هم قدش به تو طلا می دهیم .

رشیدپور: شما در زمانی این حرف را زدید که با توجه به حادثه منا یک جوی به وجود آمده بود و طبیعی بود این قضیه تعمیم داده شود؟

قطعا به خاطره حادثه منا این خاطره را تعریف کردم و اگر توهینی کردم فقط منظورم آن دو نفر بوده، ائمه ما عرب هستند من نمی توانم به اعراب توهین کنم بهترین دوستان من از مردم جنوب کشور هستند من هیچ وقت به نژاد و اصلیت آنها توهین نمی کنم ، شاید بهتر بود آن حرف را با توضیح بیشتری مطرح می کردم.

رشیدپور: آیا دامن زدن به این اتفاقات و اختلاف اندازی بین شیعه و سنی درست است؟

ببینید پررنگ شدن این قضیه قطعا به خاطر آن گروهی بود که از اختلاف موجود بین شیعه و سنی سود می برند، و اگر نه مردم جنوب کشور ضمن دوست داشته اند کارهای بنده را. وقتی من در آنجا حضور پیدا می کنم از من به گرمی استقبال می کنند.

رشیدپور: آیا گروهی که در اینستاگرام به صحبت های شما واکنش نشان دادن شما را ناراحت کرد؟
حقیقت چون من بلد نیستم با اینستاگرام کار کنم صحبت های این عزیزان را ندیدم و یکی از دوستان نزدیک بنده وظیفه مدیریت صفحه من را در شبکه های اجتماعی دارد.

رشیدپور: نظر شما در مورد واکنش افراد مشهور مثل آقای ضرغامی ریس سابق صدا و سیما ، حجت الاسلام زائری از سخنرانان و واعظان مشهور به این داستان چیست؟

این عزیزان به بنده توهینی نکردند ، فقط نظرشان این بود که درست نیست در یک برنامه زنده یک هنرمند و بازیگر با این سابقه از این ادبیات استفاده کند.

رشیدپور: پس می توان گفت این ادبیات در وجود اکبر عبدی وجود دارد؟

شاید به جای آن کلمه چیز دیگر بگویم ، ولی دوست داشتم که در خاطره را بدون دروغ تعریف کنم و از طرفی واقعا نمی دانستم برنامه زنده پخش می شود و معمولا در دیدارهای حضوری مردم  دوست دارند   هنرمندشان را بدون سانسور و بدون واسطه ببینند

رشیدپور: پس می توان گفت این ادبیات در وجود اکبر عبدی وجود دارد؟
من هم تافته جدا بافته نیستم من در میدان شوش بزرگ شدم و کفتر بازی کردم و دوستان خلاف کار و چاقو کش دارم و این گونه نیست که در نروژ به دنیا آمده باشم و در سوئد به مدرسه رفته باشم. یک آدم معمولی جنوب شهری هستم مثل خیلی از انسان های دیگر ، بازهم از کسانی که از شنیدن حرفهای من ناراحت شدن به ویژه مردم عرب کشور عذر خواهی می کنم.
من پولکی نیستم

رشیدپور: آیا از بازی در “اخراجیها، و “رسوایی” راضی هستید یا ناراحت؟

من اگر خاطره بدی از این فیلم ها تعریف کردم یا انتقادی کردم به خاطر مسائل مالی بود من در اخراجی های یک شانزده میلیون قرارداد بستم که ده میلیون آن را ده ماه بعد دریافت کردم.

رشیدپور: بعضی های می گویند اکبر عبدی پولکی است؟
خیر، واقعا اینگونه نیست، بسیار پیش آمده که پولمان را به راحتی خورده اند، من  در برنامه تلویزیونی “هفت” از کلمه کلاهبردار استفاده کردم که به ازای هر بار تکرار این کلمه خطاب به تهیه کننده محترم قاضی در دادگاه شصت هزار تومان مرا جریمه کرد.

رشیدپور: آقای عبدی به خاطر بازی در هر فیلم چقدر پول می گیرید؟
این مبلغ به عوامل مختلف بستگی دارد من در اخراجی های یک بیست میلیون گرفتم ، در اخراجی های دو چهل میلیون قرار داد بستم که با صحبت های شریفی نیا ده میلیون تخفیف دادم که بعد ها متوجه شدم آقای شریفی نیا خودش در آن کار شریک بوده و از ده نمکی خواسته بود به ازای تخفیفی که از بازیگران می گیرد درصدی به دستمزدش اضافه شود البته این را اگر به خودش بگویید می گوید نه اما دورغ می گوید، همچنین در اخراجی سه 110 میلیون ، معراجی ها 100میلیون ، رسوایی 1 صد و ده میلیون و رسوایی دو دویست میلیون قرار داد بستم .

رشیدپور: واکنش کارگردان فیلم که آدم متدینی است یا حداقل ظاهر این گونه دارد به این اتفاقات چه بود؟
ایشان وقتی متوجه می شدند قضیه را پیگیری می کردند و دستور رسیدگی می دادند اما سایر دوستان به ویژه همکاران بخش تولید کم کار می کردند.

اکبر عبدی
اکبر عبدی در کنار محمدرضا رشیدپور

رشید پور: آیا “رسوایی1” کار خوبی بود؟
بله، کار خوبی بود چون مخاطب خوب و زیادی داشت.

رشیدپور: من با شما مخالفم. صحنه اعدام هم مخاطب زیاد دارد، آیا خوب هست؟
به خاطر اینکه اتفاق پر رنگی است و اتفاقی نیست که هر لحظه بیفتد به همین دلیل مخاطب زیاد دارد ، “اخراجیها” به دلیل وجود سکانس های جالب که کنار هم قرار گرفته و به خاطر وجود آقای ده نمکی توانسته مجوز بگیرد پرفروش بوده اما این گونه نیست که فیلم هیچ حرفی برای گفتن نداشته باشد.

رشیدپور: شنیده می شود اکبر عبدی آدم بد قولی است؟

اگر این اخلاق من از ابتدای ورودم به سینما در من وجود داشت نمی توانستم با بزرگانی مثل آقای مخملباف دوکار، میرباقری سه کار ، مرحوم حاتمی دوکار، مهرجویی، تقوایی و سایر بزرگان کار کنم، آدم بدقول نمی تواند اکبر عبدی بشود و پر رنگ شود و من این حرف را قبول ندارم.

رشیدپور: شما که سابقه کار با علی حاتمی و تقوایی سایر بزرگان را دارید چه گونه می شود که در فیلم های سوپر مارکتی هم حضور پیدا می کنید و با کارگردانان جوان هم کار می کنید؟
به هر حال من هم باید از لحاظ مادی زندگی خود را پیش ببرم. من نمی توانم منتظر بمانم که آقای تقوایی فیلم بسازد. الان حدود بیست و اندی سال است که آقای تقوایی فیلم نساخته و خانه نشین است ، دولت باید بودجه و یارانه اختصاص بده مانند بقیه کارگردانان تا ایشان هم بتواند فیلم بسازد.

رشیدپور: خط فکری ده نمکی را دنبال می کند یا حامی ناصر تقوایی اید؟
من طرفدار کار درست و صحیح هستم. حال این کار توسط هر فردی با هر شکل اخلاق و هر سبکی می تواند عرضه شود،به من ایراد می گرفتند که چرا با آقای ده نمکی کار کردید آیا می دانید ایشان دانشجو ها را از بالا به پایین پرت می کردند زمانی که می پرسیدیم آیا شما این کار را از ایشان دیدید می گفتند که نه ما هم از زبان فرد دیگر شنیده ایم، من به شما می گویم این فرد چهل و پنج کیلو است و زور هول دادن کسی را ندارد.

رشیدپور: در مورد اقامت در ترکیه و خرید منزل در آنالیا تا قصه پناهندگیتان بگویید.
من دوستی در آنالیا ترکیه داشتم که در آنجا هم آژانس مسافرتی داشت و هم آژانس مسکن، روزی ما را برای نشان دادن شکل ساخت و ساز و متریال استفاده شده در ساختمان هایش به آنجا برد و ما دیدیم می توانیم با هفتصد میلیون آپارتمان دوبلکس با تمام امکانات که همه وسائل آن زیمنس آلمان است در آنجا داشته باشیم که با این پول در نازی آباد هم نمی شود آپارتمان دوبلکس خرید، از طرفی بنده زمانی که در ایران بودم هر سه روز نیاز به دیالیز داشتم و اگر این زمان به تاخیر می افتاد حال من بسیار بد می شد اما در آنجا آب و هوا به من ساخته بود به نوعی که من هر ده روز دیالیز می کردم در حال حاضر هم برای استراحت مدتی در سال به آنجا می رویم، ولی صحبت هایی که در مورد اقامت یا پناهندگی بنده شده بود صحت ندارد.

رشیدپور: سریال های ترکیه ای که از ماهواره ها پخش می شود را می پسندید؟
نه موافقم نه مخالف، به این دلیل که در عرضه ده ماه ششصد میلیون دلار به کشور های مختلف فروختند نمی توانیم بگوییم آن ها موفق نبوده اند موفقیت معنوی هم با میزان مخاطب آنها مشخص می شود.

رشیدپور: آقای عبدی شما خیلی کمیت محور هستید؟
ما قرار نیست خیلی با کیفیت صحبت کنیم. سینمای ما در برابر هند و آمریکا ضعیف تر است. آنها تولید زیادی دارند سینمای ما در مقابله سینمای آمریکا شوخی است فیلم تولیدی در ایران حداکثر در چهل سینما نمایش داده می شود اما در سینماها آمریکا به طور همزمان در سه هزار سینما نشان داده می شود فیلم “محمد رسول ا..(ص)” یک سر و گردن از فیلم های سینمای ایران بالاتر است.

رشیدپور: بالاخر موضع شما نسبت به آقا مجیدی مثبت است یا منفی؟
ببنید من اگر انتقادی به آقای مجیدی دارم آنجاست که فیلمی می سازد از خواهر و برادری که لنگ یک جفت کفش هستند آن هم در مملکتی که مردمش در ماه رمضان و محرم الحرام به بهترین شکل می بخشند و نذری می دهند ، که چهره خوبی از کشور به مردم نشان نمی دهند.

رشیدپور: شما طرفدار ریس جمهور سابق کشور بودید؟
من نه موافقم نه مخالف هیچ ریس جمهور هیچ کشوری از جمله کشور خودم نیستم چون اصلا سیاسی نیستم .

رشیدپور: پس چه طور می شود جایی روی صحنه از ایشان حمایت می کنید؟
من باید مطیع باشم و به رای مردم احترام بگذارم ، ایشان برگزیده مردم هستند و باید مورد حمایت قرار گیرند و جایی که من بودم جایی دعوا و انتقاد نبود.

رشیدپور : شما به احمدی نژاد رای داده بودید؟
من هیچ وقت به هیچ کس رای ندادم، فقط یک بار با مادرم در انتخابات مجلس و قبلتر در رای گیری جمهوری اسلامی  رای دادم.

رشیدپور: شما در برنامه “خندوانه” به ریس جمهور فعلی انتقاد کردید؟
آن بیشتر یک شوخی بود که باید از دهان من در میامد چون من کمدین جامعه هستم. من می توانم از طریق خندیدن حرفم را به مسئولین بدهم. خدا می گوید بزرگی را به تو می دهم که از این بزرگی در جهت خودت و بندگانت استفاده کنی.

رشیدپور: اکبر عبدی تحت عنوان کمدین، نقش روحانی بازی می کند در برنامه ای با یاد از برادر شهیدش اشک می ریزد،  مقابل ریس جمهور عصا بدست رول کمدین بازی می کند در آنتالیا می رود و خانه می خرد، دوست دارد در ترکیه فیلم بازی  کند، این مساله را چطور توضیح می دهید؟
من هم آدم هستم و حق زندگی دارم باید آن جور که دوست دارم زندگی کنم.

رشیدپور: در مورد این پنج اسم اولین کلمه ای که به ذهنتان می رسد را بگویید؟

–استاد محمدعلی کشاورز: شعبون استخوونی

–استاد جمشید مشایخی: معرف من به سینمای ایران

–استاد عزت الله انتظامی: سر بازی در “اجاره نشین ها” از ترس بازی مقابل ایشان سه روز می ترسیدم و حالم بد می شد.

–استاد علی نصیریان: انضباط به معنای مطلق برای یک بازیگر

–مسعود ده نمکی : بایرام در اخراجی ها

–محمود احمدی نژاد: آدم فوق العاده راحت، اصلا در کنارش احساس  نمی کردی آدم بزرگ سیاسی است.

–محمدرضا شریفی نیا: مرده خور

–رضا عطاران: نمونه یک آدمی که از هیچی در یک شهرستان دور افتاده سوپر استار می شود مصداق خواستن توانستن

–حجت الاسلام حسن روحانی: یاد بدقولی می افتم ، بعد از آمدنش وضعیت اقتصادی بدتر شد.

رشیدپور: خواننده مورد نظر شما کیست؟
مرضیه، دلکش ، بنان، ابی ، معین، داخل کشور هم ایرج و احسان خواجه امیری شعر و کارهایشان را می پسندم.

رشیدپور: نظر شما در مورد استاد شجریان چیست؟
عاشق پسر استاد شجریان هستم، آهنگ های استاد را باید دور کند گوش کنیم تا متوجه شویم چه می گوید.




امیر تتلو در گفتگو با رشیدپور همه چیز را گفت: از تقاضای او و مادرش برای دریافت کمک از کمیته امداد تا مُحق بودن هوادارانش در فحش دادن(!) به بهنوش بختیاری و امیر ژوله، از مالکیت بوتیک شهرک غرب تا آهنگسازی برای گلزار، علاقه به بازی برای کیمیایی و عدم توانایی چاووشی در اجرای زنده!

سینماژورنال: محمدرضا رشیدپور مجری سابق تلویزیون که سالهاست از رسانه ملی دور افتاده اخیرا اجرای یک برنامه گفتگومحور اینترنتی با عنوان “دید در شب” را برعهده گرفته است.
به گزارش سینماژورنال این برنامه به همت مرکز رسانه آرمانی تولید شده و از طریق سایت آپارات ارائه می شود.
تازه ترین مهمان این برنامه امیرحسین مقصودلو یا همان امیر تتلو بود که رشیدپور کوشید در گفتگو با وی برخی از مهمترین پرسشهای حاشیه ای پیرامون او را طرح کند.
سینماژورنال بخشهای خواندنی گفتگوی تتلو را که در این گفتگو سعی کرد تا حد امکان خود را ریلکس و صادق نشان دهد ارائه می‌کند.

همه ما یک رفیق صمیمی داریم که بهش فحش می دهیم

تتلو درباره اینکه آیا اهل فحش دادن است با صداقت گفت: در محاوره با آدمهای مختلف فحش می دهم و البته تمام ما در محاوراتمان یک رفیق صمیمی داریم که بهش فحش می دهیم.

اینکه پرسپولیس را درگیر حاشیه کردم زیاد هم بد نشد
وی درباره حضورش در تمرین پرسپولیس بیان داشت: هم محسن بنگر و هم پیام صادقیان از رفقای من هستند و آنها خواستند برای کمک به تیم سر تمرین بروم و من هم این کار را کردم که آن حاشیه ها پیش آمد…البته فکر می کنم اینکه پرسپولیس را درگیر حاشیه کردم زیاد هم بد نشد چون این حاشیه ها هم نوعی تبلیغ است.

ناگهان یک نفر چاقو گذاشت پشت سرم…

تتلو درباره ماجرای چاقو خوردنش در شمال اظهار داشت: در حال عکس یادگاری گرفتن با تعدادی از هواداران بودم که ناگهان دیدم یک نفر چاقو گذاشت پشت سرم و مرا برد داخل ماشینی که چهار نفر دیگر هم در آن بودند.
این خواننده با نشان دادن جراحت روی دستش که حاصل آن درگیری بوده ادامه داد: بخاطر آن ماجرا شکایت هم کردم اما الان آنها را بخشیدم چون فکر می کنم خدا خودش بزرگترین قاضی است.

اگر ماجرا برای معروفیت بود باز هم دمم گرم
امیر تتلو در پاسخ به این سوال که خیلیها می گویند آن درگیری اتفاقی صوری بوده گفت: اگر هم ماجرا ساختگی بوده و برای معروفیت، باز هم دمم گرم چون انگشتم به این واسطه حس کامل ندارد!!!

پول پیش خانه ام را نداشتم و ناچار شدم به دوبی بروم

این خواننده درباره دلیل مهاجرت کوتاه مدتش به دوبی بیان داشت: پول پیش خانه ام را در ایران نداشتم و در همان حین از خارج از ایران پیشنهاد خوبی بهم ارائه شد به همراه کار و خانه. این شد که به دوبی رفتم اما از جایی به بعد حس کردم که در حال دپرس شدن هستم و برای همین برگشتم.

من که آدمی از دستگاه حکومتی نیستم که “بق بقو” گفتن ام ایرادی داشته باشد

به گزارش سینماژورنال تتلو درباره اینکه چطور میشود خواننده ای که برای انرژی هسته ای می تواند مخاطبان خود را به “بق بقو گفتن” دعوت می کند گفت: “بق بقو” حرف بدی نیست و نه فحش است و نه بی احترامی…ابایی ندارم از اینکه بگویم “بق بقو”ام! حالا چنین آدمی نباید برای انرژی هسته ای بخواند؟
وی ادامه داد: من که آدمی از دستگاه حکومتی نیستم که “بق بقو” گفتن ام ایرادی داشته باشد.

پکیجی را ارائه کردم برای قطعه “انرژی هسته ای” و آنها که بزرگ ما بودند قبول کردند

امیر تتلو درباره اینکه چطور برای خواندن قطعه “انرژی هسته ای” آن همه امکانات بدست آورد اظهار داشت: این قطعه را برای گرفتن مجوز نخواندم. ما یک پکیجی را برای اجرا به دوستانی ارائه کردیم که واقعا بزرگ ما هستند و آنها هم وقتی کیفیت و قدرت کار را دیدند همکاری کردند. کار من قوی بود که قبول کردند.

بچه طلاقم و آن قدر تحت فشار مالی بودیم که رفتیم کمیته امداد

این خواننده در جایی از گفتگو درباره وضعیت اقتصادی خراب خانواده اش در دوران کودکی و نوجوانی بیان داشت: من بچه طلاقم و بچه طلاق بدی هستم. یادم می آید خیلی از لحاظ مالی تحت فشار بودیم و حتی به همراه مادرم رفتیم کمیته امداد و فرم پر کردیم برای دریافت کمک…اینها را هیچ وقت فراموش نمی کنم.

می توانم چنان دوپهلو بنویسم که هیچ کس نفهمد
تتلو با اشاره به مطالبش در صفحه اجتماعی گفت: من هم در حد خودم شاعرم و می توانم چنان دوپهلو بنویسم که هیچ کس نفهمد اما چون همه مخاطبانم تحصیلکرده نیستند ترجیح می دهم ساده بنویسم.

رشیدپور یکی از کسانی است که وارد صفحه ام می شود و به من فحش می دهد

به گزارش سینماژورنال در این گفتگو تأکید تتلو بر خودش و افعال شخصی و تواناییهایش چنان بود که رشیدپور یک بار به او گفت مگر تو کی هستی که این قدر از خودت می گویی و وی با خنده جواب داد: تو یکی از همان کسانی هستی که زمینه اش را داری که وارد صفحه ام شوی و به من فحش دهی…

مگر علی کریمی 8 پا دارد؟

تتلو درباره اینکه در برهه ای از زمان میخواسته وارد پرسپولیس شود و جای علی کریمی را بگیرد گفت: دوست داشتم جای علی کریمی را بگیرم. چرا نشود؟ مگر علی کریمی 8 پا دارد؟ می خواستم صبح تا شب تمرین کنم چون قبلتر این کار را در فول کنتاکت کرده بودن و این باور را دارم که اگر بخواهم می توانم.

امیر تتلو
امیر تتلو

تیموریان هم مثل من دُم دارد

وقتی رشیدپور به وی گفت که با توجه به وضعیت ظاهریش نمی تواند بصورت رسمی فوتبال بازی کند بیان داشت: تیموریان هم عین من دم(!){موهای دم اسبی} دارد. ریشهایش هم کم پشت است وگرنه ریشهایش را هم بلند می کرد.

بوتیک شهرک غرب مال من نیست

تتلو درباره مالکیت بوتیکی موسوم به والتون در شهرک غرب گفت: این بوتیک مال من نیست. من فقط برایش تبلیغ میکنم و او نیز لباسهای مرا تامین می‌کند؛ فقط همین.

علی لهراسبی را اصلا نمی شناسم

این خواننده با اشاره به اینکه برخی از خوانندگان را نمی شناسد بیان داشت: علی لهراسبی را اصلا نمی شناسم. نه کارهایش را دیده ام و نه حتی چهره اش را.

من شرایطم با بازیگران و خوانندگانی که حقوق بگیر هستند فرق می کند

امیر تتلو درباره طعنه امیرمهدی ژوله در “خندوانه” به وی و هوادارانش گفت: اینکه یکی می آید و در رسانه ملی می گوید “ژوژولیتی” طبیعی است که باید انتظار واکنش را داشته باشد.
وی درباره اینکه باید برخی موارد را در صفحه اش رعایت کند گفت: من شرایطم با بازیگران و خوانندگانی که حقوق بگیر هستند فرق می کند. آنها حقوق می گیرند و باید  برخی موارد را رعایت کنند اما من، نه. من فقط رعایت حال طرفدارانم را می کنم.

به گزارش سینماژورنال در بخش انتهایی گفتگو تتلو حس شخصی خود را نسبت به تصاویر برخی شخصیتها با جملات زیر بیان کرد:

محمدرضا شجریان: استاد/متاسفانه تحت تاثیر موسیقی اش نیستم و سبک سنتی را دوست ندارم.

جمشید مشایخی: استاد/دلم نمی خواهد بازیگر شوم و اگر شدم در فیلم اردشیر احمدی(رفیق کلیپ ساز تتلو) بازی می کنم.

آرمین 2fm: رپ-پاپ/رفیق سابق و رفیق بی معرفت الان!

ایرج قادری: استاد

علی کریمی: استاد

محمدرضا گلزار: آرتیست/برای گلزار آهنگ هم ساخته ام اما همخوانی ما دو نفر جور درنمی آید چون سبک هایمان به هم نمی خورد.

اردلان طعمه: دوستی شبیه به فرزند/چشمان قشنگی دارد.

حسین تهی: خواست ولی نتوانست.

آمانو(رئیس آژانس انرژی هسته ای): تتلو وی را نمی شناخت و وقتی رشیدپور او را معرفی کرد و گفت تو که برای انرژی هسته ای خواندی چطور او را نمی شناسی بیان داشت من برای مردم ایران خواندم و نمی دانستم ایشان آژانس هم دارد! یعنی زنگ بزنیم ماشین می فرستد؟؟!(با خنده)

مسعود کیمیایی: استاد/اگر کیمیایی بگوید برایم بازی کن حتما این کار را می کنم.

برج میلاد: نامرد! خیلی ها را در خود جای داد که حق شان نبود اما من که حقم بود آنجا کنسرت بگذارم نتوانستم..اینجا رشیدپور درباره دلیل کنسرت نگذاشتن چاووشی از تتلو پرسید و وی گفت: فکر می کنم آن صدا را نمی توان لایو(زنده) اجرا کرد.

محمدجواد ظریف: استاد

توافق هسته ای: نظر خاصی ندارم.

حسن روحانی: رییس جمهوری که چیز بدی ندیدم از ایشان.

پرچم ایران: بسیار زیبا و با آرم “ا..” زبباتر. اینجا رشیدپور از تتلو پرسید که اگر جنگ شود حاضر است بجنگد و وی گفت اگر نیاز باشد حتما می روم. یادم هست زمان جنگ ایران و عراق هم آهنگران می رفت و برای رزمندگان می خواند و همین هم کمک بزرگی بود. من هم می روم و مثل ایشان می‌خوانم.

دوستان از تریبونهای دیگر به ما فحش می دهند و ما فقط از یک تریبون از خودمان دفاع می کنیم

در انتهای برنامه رشیدپور بار دیگر از تتلو درباره فحشهای هوادارانش به برخی نظیر بهنوش بختیاری و امیرمهدی ژوله پرسید و به گزارش سینماژورنال تتلو باز هم این گونه پاسخگویی هوادارانش را غیرموجه ندانست و گفت: وقتی تنها تریبون ما فضای مجازی است و جز آن هیچ تریبون دیگری نداریم و در مقابل دوستان دیگر با تریبونهای مختلفشان به ما فحش می دهند یعنی حق استفاده از اینستاگرام را هم نداریم؟

هر کس فحش خورده حتما حقش بود
رشیدپور در اینجا از تتلو پرسید که آیا فکر نمی کنی خدا ناظر به این رفتارهاست و او جواب داد: حتما خدا ناظر بوده ولی اگر کسی فحش خورده حتما حقش بوده.

وی ادامه داد: فضا آن قدر برای من محدود است که حتی به آهنگهای بدون کلام شخصی به نام “امیر دیوا” مجوز نداند. چرا؟ چون دوست من است. اینهاست که باعث دل چرکی ام می شود.

ای کاش یک تست فوتبال از من میگرفتند

حرف آخر تتلو هم این بود: ای کاش وقتی می خواستم فوتبال بازی کنم لااقل یک تست از من می گرفتند. آن موقع روزی چهار ساعت می دویدم و آمادگی بدنی فوق العاده ای داشتم اما از من تست نگرفتند.