1

دردد‌ل‌های آقازاده علیرضا نادری که نمایشنامه‌اش محور تولید “درخونگاه” شده ⇐ وقتی نمایش “یوبیتسومه” را اجرا کردم هیچ‌کس به من نگفت “وطن‌فروش” ولی وقتی همان حرف‌ها، ديالوگ‌ها و لحظه‌ها، “درخونگاه” را شکل داد، از تفکر کثیفی گفتند که پشت ایده‌های من است!/”درخونگاه” دوره‌اي را نشان مي‌دهد که اتفاقا دوران سازندگي است، اما فرزندانش را مجبور کرد تا هرجاي ديگري را بسازند جز وطن خویش را!!/”درخونگاه” از جوانانی می‌گوید که براي سبزکردن حياط خود، رفتند و حياط ديگران را بيل زدند!!/به مدد هوش سرشار مميزها، در اين فيلم هرجا که از “هشت” سال سختي و بيگاري در ژاپن گفته شده، با دوبله جديد و زورکي آن را به “هفت” سال سختي و بيگاري در ژاپن تغيير داده‌اند!/ممیزان ما حواس‌شان نبوده که اگر ۷ را وارونه کنی به ۸ می‌رسی و انگار هنر ممیزی هم شده وارونه کردن حقایق!؟

سینماروزان: “درخونگاه” از معدود درام‌های انتقادی روی پرده است که اقبال مخاطبان به آن، خوب بوده به طوری که این فیلم حتی در روزهای وسط هفته هم به سانسهای فوق‌العاده متعدد می‌رسد.

“درخونگاه” براساس نمایش “یوبیتسومه”نیما نادری فرزند علیرضا نادری نگاشته شده و به تولید رسیده است و حال و هوایی که نادری بزرگ از آسیبهای اجتماعی دوران جنگ در آثارش ارائه داده بود به “درخونگاه” هم راه یافته؛ با این حال تفاوت ممیزی در سینما و تئاتر به شگفتی نیما نادری منجر شده.

نیما نادری با ابراز تعجب از تفاوت ممیزی در سینما و تئاتر به “شرق” بیان داشت: مميز و مميزي در تئاتر بسيار کمتر حاضر مي‌شود مخالفت کند تا مميز و مميزي در سينما. وقتي نمايش «يوبيتسومه» را اجرا مي‌کردم با تمام نقدهاي تند و تيزي که از بسياري از آدم‌هاي اين‌وري و آن‌وري درباره محتواي نمايش دريافت کردم، اما هيچ‌وقت هيچ‌کدام از ايشان به من لقبِ «دشمنِ وطن» يا «وطن‌فروش» ندادند! هيچ‌وقت کسي به من نگفت «تفکر کثيفي پشتِ افکار و ايده‌هاي من و نمايشم هست». اما همان حرف‌ها، ديالوگ‌ها و لحظه‌ها وقتي با قالبي ديگر در سينما وارد شدند -که البته به‌گفته تو حتي تلطيف هم شده بود- اما تا شد از همين صفات به من و سازندگانِ شريف درخونگاه نسبت دادند! که البته داوري ايشان بماند براي روزِ داوري! اتفاقا همان روزهاي نگارش فيلم‌نامه، سياوش اسعدي از برخي ماجراها و حرف‌هايي که شخصيت‌ها در قصه مي‌گفتند، نگران بود که من، تا آن موقع آنها را قبول نداشتم و مي‌گفتم من همه اين حرف‌ها را در تئاتر گفته‌ام! اما ظاهرا شاخک‌هاي او در اين زمينه قوي‌تر بوده تا من! واقعا نمي‌دانم اگر قرار بود نعل‌به‌نعلِ نمايش‌نامه را سينما مي‌کرديم چه صفاتي به ما الصاق مي‌کردند! وقتي فرزندِ کسي باشي که دو سال از گران‌بهاترين سال‌هاي جواني‌اش را در جهنم موشک و خمپاره‌هاي بزرگ‌ترين جنگ سده بيستم ميلادي صبح و شب کرده است، طبيعتا از هرچه جنگ هست متنفر مي‌شوي. باورش سخت است اما، من در کودکي هر شب، 30 شب، 30 اجرا از نمايشِ اصلي «پچپچه‌هاي پشت خط نبرد» را گوشه صحنه نشستم و ديدم و هرشب از آمدن نور تا مردنش، با قلبِ کوچکِ 10ساله لرزان و شکننده‌ام با گونه پر از اشک، من هم مي‌مردم و زنده مي‌شدم و نمي‌دانستم چرا من اين‌قدر با اين آدم‌هاي جنگ‌زده گريه مي‌کنم؟ اصلا من که جنگ را نديده‌ام، پس چرا انگار من يکي از اين هشت نفرم پشتِ خاکريز؟ خب! حالا که در ميان جواني به گذشته پل مي‌زنم، تازه مي‌فهمم که من براي صلح مي‌گريسته‌ام، براي آن دسته گل‌هاي دهه سي و چهلي گريسته‌ام که جاي آنکه پشت ميز و کتاب و دستگاهِ کارشان باشند، با تفنگ و خمپاره و خاک، روز را به شب رسانده‌اند و با تصويرِ فراموش‌نشدني دوستِ درخون غلتيده‌شان شب را به روز می‌رسانند. حالا بگو ببينم، اين من، چگونه مي‌توانستم نقطه‌اي روشن در جنگ بيابم که حالا يک مشت آدم در شبکه‌هاي مجازي‌شان مي‌نويسند: «نقدي بر دوران جنگ و پس از آن، بدونِ حتي لکه‌اي نور»؟!

او در بخش ديگري از صحبت‌هايش درباره ديدگاه برخي که اين فيلم را اداي دينی به سينمايي كيميايي مي‌دانند و آيا اين نوع نگاه و اداي دين به سينماي او وجود داشت؟ گفت: نه نداشت. اما صاحبِ اثر کارگردان است که فيلم را تقديم کرده و اين قابل احترام است. من ذهن و زبان سياوش نيستم، اما مي‌دانم يکي از مهم‌ترين دلايل تقديم فيلمش به استاد، تنها عشقِ او به استاد بود و بس! که متأسفانه اين نوع ابرازِ عشق، با سوءاستفاده مشتي آدم روبه‌رو شد. شروع کردند به جوريدن که «درخونگاه چقدر به کيميايي شبيه است؟ چقدر شبيه نيست؟». ما بر دوشِ گذشتگانمان بالا مي‌رويم و آيندگان بر دوشِ ما. تا وقتي هم که بچرخد همين است. من همان‌قدر که به کيميايي در جهان‌بيني‌ام مديون هستم، به تقوايي و بيضايي و مهرجويي و نادري و ديگران نيز مديونم و اين اداي دين بايد با کارها و توليداتم عيان شود. خوشبختانه تا به حال هرچه نوشته و ساخته‌ام به برادرِ از‌دست‌رفته‌ام «سينا» تقديم کرده‌ام که خدا را شکر کسي سينايمان را نمي‌شناسد که بخواهد بيمارگونه ميانِ آثارِ من و سينا شباهت و غرابت بجورد.

نادري صحبت‌هايش را درباره روايت مقطعي از تاريخ معاصر ايران، پرداخت شخصيت‌ها و البته تصوير قهرمان در اين قصه اين‌طور ادامه داد: درخونگاه دوره‌اي را نشان مي‌دهد که اتفاقا دوران سازندگي است، اما به‌خاطر وضعيت جنگ‌زده و بحران‌زده‌اش، فرزندانش را مجبور کرد تا هرجاي ديگري را بسازند جز وطن خود. و رضاها و مهدي‌هايش در رؤياي ساختن خانه و کارخانه وطني، فرسنگ‌ها دورتر از وطنشان را پي افکندند و آباد کردند. گروتسک که مي‌داني چيست؟ اين يعني گروتسک! براي سبزکردن حياط خود، بروي حياط ديگري را بيل بزني! هرچه رضاي درخونگاه مي‌گويد را باور کنيد، فقط اوست که راست و درست مي‌گويد. اين فيلم بيشتر اداي ديني است به پسران فراموش‌شده آن دوره از اين تاريخ. يادشان جاويد.

 

شيوه ديالوگ‌نويسي در «درخونگاه» نکته‌اي است که بسياري از سينمايي‌نويسان درباره آن نوشتند. نادري در پاسخ به اين پرسش که شايد بسياري به واسطه تكراري كه در آثار سينمايي شاهدش هستند با اين شيوه از ديالوگ‌نويسي آشنا نباشند و چقدر اين شيوه گفت‌وگونويسي مناسب فيلمي مثل “درخونگاه” است؟ گفت: من نتيجه اين نوع ديالوگ‌ها و گفت‌وگونويسي و به طور کل اين‌طور حرف‌زدن شخصيت‌هاي نمايشي را قبلا در تئاتر و ميان تماشاچيان تجربه کرده بودم، آنجا جواب داده بود. ضمن اينکه با سياوش به اتفاق‌نظر رسيديم که اين ظرف قصه همراه با شخصيت‌هايش قرار نيست عاميانه- منظور عوامانه- حرف بزنند. اين فيلم مرزي ميان کابوس‌ها و رؤياهاي آدمي است، پس بايد جملات، حرف‌ها و لحن آدم‌هايش هم مرزي ميان جنون و عقل باشد؛ چيزي ميان جديت محض و شوخي محض. اميدوارم نتيجه داده باشد.

اما قطعا نکته قابل بحث در اکران عمومي نسخه کوتاه‌شده فيلم است. او درباره اينکه تا چه حد به سانسور در فيلم‌نامه و محصول نهايي فيلم معترض است؟ گفت: طبيعي است که دوست داشتم هرچه نوشته بوديم را مخاطب مي‌ديد و مي‌شنيد، اما خب… نشد! مسئله من اما بيشتر با ماجراي سانسور و سانسورچي است! چون گروه سازنده درخونگاه، نعل‌به‌نعل فيلم‌نامه‌اي را اجرا کردند که قبلا از هفت‌خان بازخواني متن و مجوز و تأييد ارشاد و … گذشته بود و مجوزش را هم گرفته بود، اما حالا که پاي نمايش همان فيلم‌نامه مي‌رسد، جا مي‌زنند و مي‌گويند: «چه کسي به اين مجوز داده؟ کي؟ کجا؟ ما؟…». خب اين براي مني که تازه به اين جهان پرتناقض پا گذاشته‌ام هم‌زمان خنده‌دار است و گريه‌دار! عليرضا نادري جايي به اين سيستم‌هاي مميزي و کنترلي سينماي ايران، لقب «کارخانه ذوبِ ذوق و زيبايي» داده بود، اما با تمام تازه‌کاري‌ام اين را زود فهميده‌ام که: مميزي يعني «تميزدادن»، «تميزکردن»، اما آيا حقيقتا اينجا اين‌طور است؟

نیما ادامه داد:  اينجا فلان‌کس مي‌گويد ما اين ديالوگ يا اين صحنه را دوست نداريم، پس حذف شود! به نظرم اين کنش، نه‌تنها عملي فرهنگي نيست که عملي ضدفرهنگ است! آيا شما مي‌دانيد؟ به مدد هوش سرشار مميزهاي ما، در اين فيلم هرجا که رضا ميثاق از «هشت» سال سختي و بيگاري در ژاپن گفته، با دوبله جديد و زورکي آن را به «هفت» سال سختي و بيگاري در ژاپن تغيير داده‌اند! اين هم مميزي ما! حالا اين را بگويم محض اطلاع همان مميز: «عدد 7 را که وارونه کني مي‌شود همان 8!» پس مميز ما رسما کاري را پيش نبرده، تنها حقيقت را وارونه کرده!

نادري صحبت‌هايش را در مورد چينش بازيگران «درخونگاه» ادامه داد و گفت: هروقت فيلم‌هاي الگو و برتر سينماي جهان را مي‌بينم، به اين مي‌رسم که هيچ‌کس جز همين بازيگران نبايد اين نقش‌ها را ادا و بازي مي‌کرده‌اند. درخونگاه هم برايم اين‌گونه است. جز تعدادي انگشت‌شمار، کدام‌يک از بازيگران وطني مي‌تواند دو قدم زيبا بدود، يا تن ورزيده‌اش را نشانمان دهد و اجرائي فيزيکال را جلوي دوربين ثبت کند؟ صحنه کوتاه و جذاب شمشيرزني امين حيايي را در فيلم با دقت ديده‌اي؟ پس بزن به تخته! يکي از حسرت‌هايم را بگويم. قرار بود در يک صحنه شخصيت رضا در حياط خانه ورزش کند، طناب بزند، مانند ميمون با تبحر از درخت و در و ديوار به‌عنوان ابزار ورزشي استفاده کند و بارفيکس و پشتک بزند. اما چون از قطعيت حضور حيايي مطمئن نبوديم، صحنه را حذف کرديم و بعدا هم به فراموشي سپرده شد! چون مي‌دانستيم اين کارها عمرا براي بازيگران سينماي وطني‌مان نيست. اين کارها براي ازمابهتران است! حالا چرا اين را يادم افتاد؟ چون مدتي پيش فيلمي از امين حيايي بيرون آمد که چون ورزشکاري حرفه‌اي تمام آن حرکات رؤيايي من را اجرا مي‌کند! به او تبريک مي‌گويم! اما برايش متأسفم که نشد همان حرکات را در نقش رضا انجام دهد! يا ژاله صامتي… کجاي مادر درخونگاه شبيه به خانم صامتي است؟ اما مي‌بينيد چه کرده؟ يا مهراوه شريفي‌نيا … من خوشبختم! چون در تئاتر اين قصه که اجرا کرده بودم هم سه بازيگر شخصيت‌هاي اصلي من، همان‌هايي بودند که بايد! همان‌هايي شدند که بايد! هميشه به يادشان هستم.

او افزود : تهيه‌کننده و توليدکننده فيلم؛ يعني منصور سهراب‌پور و سياوش اسعدي؛ کار اين دو بود که باعث شد نمايش من که در سالن کوچک تئاتر شهر با تماشاچيان اندک اجرا شده بود، اين‌چنين در عموم مردم و ميان چشم مخاطبان بي‌شمار قرار بگيرد. از اين دو تشکر مي‌کنم و اين را هم بگويم که اصولا سينما نيازمند رکني مهم است که سال‌هاي‌سال به دنبالش مي‌گردد و خبر ندارد آن ناجي از رگ گردن به او نزديک‌تر است: يکي از راه‌هاي نجات سينما، رجوع به ادبيات نمايشي است. اين سوءتفاهم را از ذهن پاک کنيم که تئاتر زمين خاکي است و سينما زمين چمن! بلکه مکان تئاتر، مبناي درک صحيح از سينماست و درام.




تعریض کارگردان “درخونگاه” به مسعود فراستی؟؟⇐هر توهینی میکند و متاسفانه حذف شدنی هم نیست!!/این شخص باعث شد ارشاد روی فیلم ما حساس شود و در نهایت پایان فیلم تغییر یابد!!

سینماروزان: فیلم “درخونگاه”- که خط داستانیش یادآور نمایش “یوبیتسومه”نیما آقازاده علیرضا نادری است از معدود آثار سینمای ایران است که نقدی گزنده بر سیاستهای کارگزاران دهه هفتادی ارائه داده است.

شاید همین نقد گزنده بود که باعث شد مسعود فراستی بلافاصله بعد از رونمایی فیلم در جشنواره فجر آن را فکسنی، توهین‌آمیز و شرم‌آور بخواند و مدعی شود که پشت تولید فیلم تفکری کثیف وجود دارد!!

حرفهای فراستی همزمان با جشنواره با واکنش سیاوش اسعدی کارگردان “درخونگاه” مواجه شد و اسعدی گفت اگر فراستی از فیلمش تعریف میکرد ممکن بود این حس ایجاد شود که “هادی و هدی” ساخته!!

با این حال گویا ماجرا همچنان ادامه دارد و سیاوش اسعدی با اشاره به تغییر پایان بندی نسخه اکران “درخونگاه” به پیشنهاد ارشاد گفت: ما در شرایطی فیلمسازی می کنیم که فشارهای چند جانبه ای وجود دارد و متاسفانه از سوی بچه های خودمان و فعالان سینما بسیار این موضوع ‌دیده می شود چون انگار بیشتر به دنبال کشف و شهود و دادن گراهای سانسور شدن هستند و اینها را برای بزرگ کردن خودشان به زبان می آورند.

وی با تعریض به مسعود فراستی افزود: منتقدی در برنامه تلویزیونی وجود دارد که هر توهینی می کند و متاسفانه حذف شدنی هم نیست. این شخص باعث شد ارشاد روی فیلم ما حساس شود و در نهایت پایان فیلم تغییر یابد.

سیاوش اسعدی درباره تفاوت پایان بندی نسخه اکران شده فیلمش نسبت به نسخه جشنواره فیلم فجر گفت: مقداری اصلاحات به فیلم وارد شد و آن را انجام دادیم و به این شکل درآمد. ما خودمان را با شرایطی که پیش آمد وفق و اصلاحات را انجام دادیم و البته این پایان بندی هم به نوعی برای من جذاب و امیدوار کننده تر است هرچند با پایان بندی اصلی تفاوت دارد.




تازه ترین خروجی شورای صنفی نمایش⇐شروع اکران “درخونگاه” و “سال دوم…” از همین هفته+ثبت قرارداد “مطرب” و “سونامی”

سینماروزان: شورای صنفی نمایش در تازه ترین جلسه خود مقرر کرد «سال دوم دانشکده من» به کارگردانی رسول صدرعاملی در گروه استقلال به جای «ایده اصلی» و فیلم سینمایی «درخونگاه» به کارگردانی سیاوش اسعدی در گروه باغ کتاب به جای «روسی» از چهارشنبه ۱۰ مهر ماه اکران شوند.

شورای صنفی نمایش همچنین قرارداد «مطرب» به کارگردانی مصطفی کیایی در گروه سینمایی ایران برای اکران بعد از ماه صفر و «سونامی» به کارگردانی میلاد صدرعاملی در گروه ایران بعد از «مطرب» را ثبت کرد.




تازه ترین خروجی شورای صنفی نمایش⇐همچنان ادامه اکران فیلم قتل زن داداش ریگی در سرگروه استقلال تا شانزدهم مرداد بخاطر ارزشی بودن و علیرغم انصراف تهیه کننده!!+ادامه اکران “زهرمار” بخاطر بالا بودن کف فروش+ثبت قرارداد اکران “درخونگاه” و “شاه کش” و “سال دوم دانشکده…”+شروع اکران “قسم” در گروه آزاد از همین هفته

سینماروزان: در تازه ترین جلسه شورای صنفی نمایش مقرر شد به دلیل بالا بودن کف فروش “زهرمار” اکران این کمدی یک هفته دیگر هم ادامه داشته باشد و

فیلم جایگزین که “قسم” باشد از چهارشنبه نهم مرداد در گروه آزاد اکران شود تا 16 مردادماه که سرگروه زندگی در اختیارش قرار میگیرد.

به جز این علیرغم انصراف تهیه کننده فیلم “شبی که ماه کامل شد” از ادامه اکران در سرگروه استقلال شورای صنفی نمایش تصمیم تازه ای درباره این فیلم اتخاذ نکرد و بدین ترتیب اکران این فیلم به بهانه ارزشی بودن لااقل تا 16 مرداد ادامه خواهد داشت و پس از آن است که “ایده اصلی” روی پرده خواهد رفت.

در جلسه تازه شورای صنفی نمایش قرارداد اکران فیلم “سال دوم دانشکده من” در سرگروهی سینما استقلال، بعد از “ایده اصلی” و قرارداد اکران فیلم “شاه‌کش” بعد از پایان اکران فیلم “سرکوب” به سرگروهی سینما آستارا ثبت شد.

همچنین قرارداد فیلم “درخونگاه” به سرگروهی باغ کتاب بعد از پایان اکران فیلم “روسی” ثبت شد.

شورای صنفی نمایش مقرر کرد اکران فیلم سینمایی “متری شش و نیم” باتوجه به رسیدن به سقف اکران به پایان رسیده و روز سه‌شنبه، هشتم مرداد، آخرین روز نمایش این فیلم در همه سینماهای تهران است.




صدور پروانه نمایش ۱۲+ برای “مسخره باز”، “درخونگاه” و دو فیلم دیگر+فهرست کامل پروانه های صادره

سینماروزان: شورای پروانه نمایش فیلمهای سینمایی برای هفت فیلم مجوز نمایش صادر کرد.

به گزارش سینماروزان 4 فیلم “ماجرای نیمروز2″، “مسخره باز”، “جمشیدیه” و “درخونگاه” با درجه 12+ پروانه گرفته اند. “تصویرم در آینه نیست” با درجه 9+ پروانه گرفته و مابقی فیلمها بدون درجه اند.

صدور پروانه قسمت دوم “ماجرای نیمروز” در شرایطی رخ داده که کارگردان فیلم مدعی مشکلات پیش روی صدور پروانه فیلم بود. ادعایی که حالا معلوم شده کاملا بی منطق بوده!

فهرست آثاری که پروانه نمایش گرفته اند بشرح ذیل است:

— ” مسخره باز” به تهیه کنندگی علی مصفا،کارگردانی و نویسندگی امیر (همایون) غنی زاده با درجه بندی سنی 12+

–“خداحافظ دختر شیرازی” به تهیه کنندگی فرشته طائر پور، کارگردانی و نویسندگی افشین هاشمی

–“ماجرای نیمروز 2” به تهیه کنندگی محمود رضوی مجد و کارگردانی محمد حسین مهدویان و نویسندگی حسین تراب نژاد با درجه بندی سنی 12+

–“تصویرم در آیینه نیست” به تهیه کنندگی ناهید دل آگاه ،کارگردانی محمد رضا خاکی و نویسندگی مهرنوش عبدی منفرد با درجه بندی سنی 9+

–“برنده ها” به تهیه کنندگی محسن مسافرچی، کارگردانی حسن ناظر و نویسندگی محمد امید

–“درخونگاه” به تهیه کنندگی منصور سهراب پور، کارگردانی ونویسندگی سیاوش اسعدی با درجه بندی سنی 12+

–“جمشیدیه” به تهیه کنندگی محمد صادق آذین و کارگردانی و نویسندگی یلدا جبلی با درجه بندی سنی 12+




تصمیم گیری درباره جایگزین “رحمان ۱۴۰۰” به فردا موکول شد/”تکزاس۲″، “زیرنظر”، “ایکس لارج” و “درخونگاه” گزینه های اصلی جانشینی⇔امید که با نظارت حسین انتظامی، روندی منصفانه در انتخاب جانشین “رحمان۱۴۰۰” صورت گیرد و باز الویت پخش با “مافیا و شرکا” نباشد!

سینماروزان: با توقیف “رحمان1400” بخاطر تفاوت نسخه اکران با نسخه مجاز، حالا چندین فیلم گزینه جانشینی آن برای سرگروه ایران هستند.

به گزارش سینماروزان اولین جلسه شورای صنفی نمایش بنا بود روز یکشنبه ۲۵ فروردین برگزار شود اما به دلیل توقیف “رحمان1400″، اولین جلسه شورای صنفی نمایش روز سه شنبه ۲۷ فروردین برگزار می‌شود تا تعیین تکلیف درباره جانشین “رحمان1400” صورت گیرد.

سه فیلم “تکزاس2″، “زیرنظر” ، “ایکس لارج” و “درخونگاه” از اصلی ترین گزینه های جانشینی “رحمان1400” هستند.

باید دید در انتخاب جانشین “رحمان1400” روندی منصفانه درپیش خواهد گرفته شد یا به سیاق سابق، الویت اکران با مافیا و شرکایش خواهد بود؟؟ امید که با نظارت حسین انتظامی انصاف سرلوحه انتخاب فیلم جانشین “رحمان1400” باشد.

 




بعد از انتقادات نایب رییس کانون پخش‌کنندگان، حالا افشاگری تهیه‌کننده «درخونگاه» در باب مهندسی اکران نوروز⇐سرمان را گرم کردند تا ترکیب دلخواهشان را بچینند!!/ به من گفتند سینما ایران سرگروه نیست تا فیلم خودشان را در سرگروه ایران اکران کنند!!/از مدیران سینمایی خواستم حواس‌شان به اکران نوروزی باشد اما…/برخلاف توصیه‌های شخص اول مملکت، به‌دنبال حذف کامل بخش خصوصی هستند

سینماروزان: چیدمان قابل پیش بینی اکران نوروز98 با فیلمهای مطلوب حاکمیت و آثار مورد حمایت مافیای اکران زودتر از همه واکنش نایب رییس کانون پخش کنندگان سینمای ایران را به دنبال داشت.

ناصر شعبانی نایب رییس کانون پخش کنندگان با انتقاد از بایکوت بخش خصوصی سینما در اکران نوروزی از حسین انتظامی خواست شخصا وارد غائله اکران 98 شود وگرنه اوضاع به مراتب بدتر خواهد شد.(اینجا را بخوانید)

حالا منصور سهراب پور تهیه کننده درام  «درخونگاه» در گفتگو با امیرعباس صباغ در رادیوگفتگو بیان داشت:  برایم جالب است که برخلاف سالهای گذشته که معمولا یک هفته زودتر اسامی نهایی فیلم ها اعلام میشد اسامی فیلم های نوروز 98 در آخرین روزهای سال که هیچ مدیری را نمی‌توانی پیدا کنی، اعلام می شود و عملا هیچ فرصتی برای ما باقی نیست.

سهراب پور در خصوص تغییر سرگروه های سینمایی در سال جدید اشاره کرد: من خودم گیج هستم و علت اقدامات اینچنینی را نمی دانم.  سرمان را گرم کردند تا ترکیب دلخواهشان را بچینند! ما مشغول مذاکره با سرگروه ایران برای اکران «درخونگاه» بودیم ولی به من گفتند سینما ایران سرگروه نیست تا فیلم خودشان را در سرگروه ایران اکران کنند!! مسئولین سینمایی همان طور که به رسانه ها پاسخگو نیستند چندین برابر آن عدم پاسخگویی را نسبت به سینماگران دارند و مشکل شان با ما تنها این است که صددرصد بخش خصوصی هستیم و برخلاف توصیه‌های شخص اول مملکت با بخش خصوصی صد در صد مخالفت میکنند!!!

این تهیه کننده خاطرنشان ساخت: یک سال و نیم پیش با سه و نیم میلیارد «درخونگاه» را ساختم که اگر با این پول هر کار دیگری می کردم سرمایه ام الان دوازده میلیارد شده بود. این شرایط برای من است که فیلم های موفق و پرفروش مانند «ناردون» ، «من سالوادور نیستم» و «آینه بغل» ساخته ام و به گردش مالی سینما کمک کرده ام ولی نه تنها از بخش خصوصی حمایت نمی کنند که پایشان را روی گردن ما گذاشته اند که رگ حیاتی مان قطع شود.

منصور سهراب پور افزود: فارابی حتی به ما وام نمی دهد و در چنین شرایطی حداقل انتظار ما حمایت در اکران است که بتوانیم هزینه های ساخت فیلم را برگردانیم. من ده روز قبل پیش مدیران سینمایی  رفتم و همه مشکلات و مسائل اکران را با شفافیت به ایشان گفتم و خواهش کردم نظارت بیشتری کنند تا حق به حقدار برسد اما دیدیم که چه اتفاقاتی رقم خورد و فیلم من که زمان ساخت آن به بیش از یک سال قبل برمی گردد نمی تواند اکران بگیرد و فیلم های دیگر که همگی بعد از ما ساخته شده اند اکران شدند.

این تهیه‌کننده با اشاره به برنامه‌هایش برای تولید بیان داشت: در بخش خصوصی تا سرمایه برنگردد نمیتوان برای تولید پیشقدم شد. پول ارگانی دستمان نیست که حتی با وجود شکست گیشه و عدم اکران باز فیلم بسازیم. در سال 98 قصد ساخت یک فیلم کمدی را دارم ولی تا قبل از نمایش «درخونگاه» نمی توانم آن را بسازم و باید منتظر بازگشت سرمایه «درخونگاه» باشم.




رک‌گویی تهیه‌کننده «درخونگاه» و هشدار پیرامون عواقب بی‌عدالتی‌های احتمالی در چینش اکران نوروز⇐این طور نیست که تصمیم‌گیرندگان، عادلانه تصمیم بگیرند!!/دیدیم که داوران فجر عادلانه رفتار نکردند!!/برای اینکه اکران نوروز بگیرم باید بجنگم!!/یک سال و نیم قبل که دلار کمتر از ۵هزار تومان بود ۳٫۵میلیارد صرف تولید «درخونگاه» کردم و نمیتوانم منتظر بمانم تا فیلمم در اکران هم ذبح شود!!/امیدوارم نامنصفانه رفتار نکنند تا سرمایه‌های مستقل تلف نشود

سینماروزان: در دو قطبی محصولات حاکمیتی-کمدیهای تجاری، معدود درامهای خوش ساخت با رگه‌های سیاسی-اجتماعی نظیر «درخونگاه» هم متقاضی اکران نوروزی شده‌اند ولی انحصار صاحبان قدرت و ثروت و انفعال بدنه مدیریتی سینما نسبت به این انحصار، باعث شده تولیدکنندگان چنین محصولاتی به شدت نگران سرنوشت آثار خویش در اکران باشند.

منصور سهراب پور تهیه کننده «درخونگاه» که داوران فجر هم آن را به نفع محصولات حاکمیتی نادیده گرفتند در گفتگویی کوتاه با اشاره به بی‌عدالتیهای وارده بر اکران محصولات مستقل سینما بیان داشت: باید بتوانم برای «درخونگاه» اکران نوروزی بگیرم که سرمایه ام برگردد. بابت اینکه اکران نوروزی بگیرم میجنگم و به هر وسیله ای متوسل میشوم تا حقم را بگیرم!! کسی که نیازمند زنده بودن است باید بجنگد.

این تهیه کننده با نقد ساختار مدیریتی سینمای ایران ادامه داد: این طور نیست آنها که در رأس کارند و تصمیم گیرنده اند، عادلانه تصمیم میگیرند. دیدیم که در جشنواره عادلانه رفتار نکردند! پس باید دفاع کنم از فیلمم و اکران نوروزی بگیرم. امیدوارم نامنصفانه رفتار نکنند تا سرمایه های مستقل تلف نشود.

سهراب پور خاطرنشان ساخت: من یک سال و نیم قبل که دلار زیر 5 هزار تومان بود 3.5 میلیارد برای تولید «درخونگاه» گذاشتم و اگر همان را سکه یا دلار میخریدم الان 12 میلیارد داشتم بدون آن که کاری کنم و کافی بود فقط در خانه بخوابم!! پس نمیتوانم منتظر بمانم تا فیلمم در اکران هم ذبح شود!! یک سال و نیم است سرمایه ام خوابیده و نوروز بهترین زمان اکران برای «درخونگاه» است پس با سرسختی میجنگم تا اکران نوروز بگیرم. 




فهرست اولیه اکران نوروز⇐از «رحمان ۱۴۰۰»، «درخونگاه» و«متری شش و نیم» تا «ژن خوک»، «چهارانگشت» و «کار کثیف»+۳فیلم حاکمیتی «ردّ خون»، «زندانیها» و «شبی که ماه کامل شد»

سینماروزان: هرچند هنوز بیشتر از یک ماه تا نوروز باقی مانده است و لااقل باید دو هفته‌ای صبر کنیم تا فیلمهای اکران نوروز به طور رسمی اعلام شوند ولی به مانند هر سال قرائن حکایت دارد از چینش تقریبی فیلمهای اکران نوروز.

به گزارش سینماروزان به مانند سال 96 در سال آینده هم هفت سرگروه سینمایی خواهیم داشت و متعاقب آن هفت فیلم در اکران نوروزی روی پرده خواهند رفت.

اگر درنظر بگیریم که اکران نوروز با ترکیبی از فیلمهای کمدی، ملودرام و ارگانی چیده خواهد شد و البته سهم پخش‌کنندگان متنفذ در اکران هم رعایت شود به یک فهرست نهایتا ده فیلمه برای اکران نوروز میرسیم.

«رحمان 1400»منوچهر هادی، «چهار انگشت»حامد محمدی، «ژن خوک»سعید سهیلی و «زندانیها»ی مسعود ده‌نمکی چهار کمدی هستند که به عنوان گزینه های اصلی اکران نوروز به شمار میروند.

«متری شش و نیم»سعید روستایی، «درخونگاه»سیاوش اسعدی، «کار کثیف»خسرو معصومی، «شبی که ماه کامل شد»نرگس آبیار و «ماجرای نیمروز: ردّ خون»محمدحسین مهدویان نیز فیلمهای غیرکمدی هستند که نامشان به عنوان گزینه اکران نوروز شنیده شده و از فیلمهای حاکمیتی تا ملودرامهای اجتماعی سرراست را شامل میشوند.

در بین این فیلمها، سه فیلم «زندانیها»، «رد خون» و «شبی که ماه کامل شد» را میتوان فیلمهای حاکمیتی اکران نوروز دانست. «زندانیها» را هرچند مسعود ده نمکی با سرمایه شخصی ساخت ولی در نهایت به سازمان اوج واگذار شد و با پخش حوزه هم روی پرده خواهد رفت. «رد خون» هرچند از جوایز اصلی فجر چیز دندان گیری نصیبش نشد ولی با حمایت مستقیم فارابی و پیام رسانی منسوب به همراه اول مخابرات تولید شده و «شبی که ماه کامل شد» نیز گزینه مطلوب هیأت داوران جشنواره حاکمیتی فجر بوده است.




درخونگاه (سیاوش اسعدی)⇐ رضای نارضا، لاجوردی(!!) و سرداری که حواسش به آمیزش نخ به نخ سیگارها نبود؟؟

سینماروزان/حامد مظفری:

مثبت: داستانگویی حتی از نوع استعاریش آن هم از دهه سازندگی در نوع خود قابل توجهست به خصوص که در انتهای درام و در دل بحران تأکید گل درشت بر سردار سازندگی را نیز میبینیم آن هم درون کلانتری!!

منفی: دیالوگ نویسی تخت و مونوتن به سبک کیمیایی! همه عین هم مسجع(!)حرف میزنند از خواهر و برادر تا مادر و شهرزاد بدکاره!

منفی: حتی موسیقی متن هم کم ارجاع ندارد به موزیک متن‌های اسفندیار منفردزاده و بابک بیات برای کیمیایی

مثبت: ظرافت در قاب‌بندی تورج اصلانی و وسواس در چیدمان صحنه حتی

منفی: در محدودیت لوکیشن جلب توجه میکند ولی…

منفی: محاصره در لوکیشنهای داخلی هرقدر هم که صحنه آرایی جذاب باشد باز به زدگی می‌انجامد.

منفی: ضعف تدوین محمدرضا مویینی بدجوری پاشنه آشیل است و کندی روایت حوصله سربر است!

منفی: چرا لات درخونگاه در بازگشت از ژاپن، اغلب در خانه است؟؟؟ و حتی سراغ لات‌های محله نمی‌رود و آمارشان را درآورد؟؟

مثبت: استعاره؟ فراوان است! گل درشتش، “هشت سال”ی است که داروندار رضا را به باد میدهد بی رضای رضا و با حقه “لاجوردی”!! دستمالی شده اش، “شهرزاد”بدنامیست که میشود ناجی رکب خوردگان آن هشت سال‼ اپیدمیکش، “باران”ی است که هی میبارد و میبارد بی تطهیر تلخی آن هشت سال و بالاخره نوباوه اش میشود کودکی که مسلسل گرفته به سوی بازی خورده آن هشت سال‼

مثبت: پیشرفت محسوس امین حیایی در ایفای تیپ لاتهای پایین(!) که از “کما” تا “ساخت ایران” تکرار شد، حالا به تکاملی رسیده دست‌نیافتنی! و وقتش است دیگر حیایی قید این تیپ را بزند!

مثبت: نوآوری در نمایش همخوابگی با رعایت خط قرمزها!! به جای آمیزش تن به تن آدمیان، آمیزش نخ به نخ سیگارهاست که به رخ کشیده میشود!!

*سکانس

-کباب خوران مادر و فرزند در دل بازار و متعاقب آن کابوس سیل در خواب مادر

*کاراکتر
-طاووس با بازی ژاله صامتی که همچنان زیرکانه نقش زن سنتی گرفتار در چنگال ندانم کاری شوهر را روی هوا می‌زند! صد حیف که چون هیچ وقت دستبند سبز نداشته لابد سهمی از سیمرغها نخواهد داشت!!

-موسی با بازی محمود جعفری که دیر وارد می‌شود اما از لحظه ورود درام را مال خود میکند!

*گاف
-“سلطان و شبان” در ابتدای دهه شصت روی آنتن رفت یا دهه هفتاد؟




مسافرت مهدی هاشمی و دخترش به دهه ۴۰!!

سینماژورنال: در یک اقدام تجربه نشده مهدی هاشمی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون به همراه دخترش نورا در فیلم تازه دامادش سیاوش اسعدی بازی خواهد کرد.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “سینما” سیاوش اسعدی به تهیه کنندگی امیر سمواتی به تازگی پیش تولید فیلم جدیدش “سال تحویل” را آغاز کرده و قصد دارد با انتخاب عوامل و بازیگران، بزودی فیلمبرداری را آغاز کند.

اسعدی در حالی بزودی این فیلمنامه را جلوی دوربین می برد که پیش از این عنوان شده بود او فیلمنامه “درخونگاه” را جایگزین “سال تحویل” کرده است.

ظاهرا اسعدی ساخت “سال تحویل” را در اولویت قرار داده و تولید “درخونگاه” را به اردیبهشت سال آینده موکول کرده است.

امیر سمواتی که تهیه کنندگی این فیلم را برعهده دارد در خصوص “سال تحویل” می گوید: چند روزی است پیش تولید این فیلم را شروع کرده ایم . تاکنون با مهدی هاشمی و نورا هاشمی به عنوان دو تن از بازیگران اصلی قرارداد بسته ایم.

عاشقانه ای در دهه 40

وی ادامه می دهد: طبق برنامه ریزی انجام شده فیلمبرداری این فيلم 15 آبان ماه در تهران آغاز مى شود. این یک فیلم عاشقانه است که تمام اتفاقات آن در سال 48 رخ می دهد.

این برای اولین بار است که مهدی هاشمی و نورا هاشمی در یک فیلم سینمایی با یکدیگر هم بازی می شود.

نورا هاشمی در دو فیلم قبلی اسعدی حضور داشته اما مهدی هاشمی برای اولین بار است با سیاوش اسعدی همکاری می کند.

فیلمی که گفته می شود متفاوت از کارهای قبلی اسعدی در مقام کارگردان است
نکته قابل توجه اینجاست که فیلمنامه این فیلم را سیاوش اسعدی و نیما نادری نوشته اند. نيما نادری پسر علیرضا نادری است که پیش از این در “تعبیر وارونه یک رویا” جیرانی ایفاگر نقش جوان اول سریال بود. نیما نادری البته در نگارش فیلمنامه “درخونگاه” نیز با اسعدی همکاری کرده است.

در حالیکه قرار است فیلمبرداری این فیلم نیمه آبان ماه در تهران آغاز شود اما تهیه کننده فیلم معتقد است “سال تحویل” به جشنواره می رسد.

سمواتی در همین رابطه می گوید: قرار است با شروع فیلمبرداری مونتاژ همزمان نیز آغاز شود تا اولین نمایش “سال تحویل” در جشنواره فجر امسال باشد.