1

انتقادات تند و تیز آقازاده تهیه‌کننده «مارمولک» از جشنواره جهانی(؟) فجر⇐حتی عمار هم هدفی مشخص‌تر از این جشنواره دارد!/چرا گردش مالی این جشنواره شفاف‌سازی نمی‌شود؟

سینماروزان: جدایی بین الملل از فجر و تخصیص بودجه میلیاردی برای برگزاری آن در شرایطی که بخش عمده سینماگران ایرانی برای گرفتن یک وام حمایتی حداقلی باید مدتها در نوبت بمانند انتقادات فراوانی را موجب شده است؛

باز اگر خروجی این جشنواره که قاعدتا باید رونمایی از محصولات بکر و دست اول است به خوبی انجام می شد راحتتر می شد با صرف هزینه های میلیاردی برای جشنواره کنار آمد اما وقتی می بینیم جشنواره جهانی برگزار می شود اما صف غذای فودکورتش پرمخاطبتر از سالنهایش است(!) فقط افسوس است که بابت این روش برپایی رقم می خورد.

حامد محمدی نویسنده و کارگردان سینما که یک فیلم آماده اکران به نام «اکسیدان» با مضمونی درباره مهاجرت دارد و البته فرزند منوچهر محمدی تهیه کننده شناخته شده سینما و صاحب آثاری همچون «مارمولک» و «میم مثل مادر» است در گفتگویی با «فارس» انتقادات تند و تیزی را از جشنواره ای موسوم به جهانی فجر طرح کرده است.

محمدی با اشاره به سابقه برگزاری جشنواره فیلم فجر در بخش ملی و بین الملل گفت: مدیران برگزارکننده این جشنواره مدام این موضوع را مطرح می کنند که جشنواره جهانی دو – سه سال بیشتر عمر ندارد و هنوز نوپاست و نباید نقدش کرد، اما مانند سایر مدیرانی که در این سالها نمونه هایشان را زیاد دیده‌ایم با اینکه می دانند چرخ قبل از آنها اختراع شده  باز هم دوست دارند چرخ را از نو اختراع کنند. مدیرانی که علاقه دارند با تمام قوا تجربیات سی و چند دوره جشنواره بین المللی فجر را فراموش کنند، آن زمان که بخش ملی و بین‌الملل فجر همزمان برگزار می شد و اتفاقا به نظر می رسید دارد کار خودش را در همان حد و اندازه ای که توقعش می رود انجام می دهد.

 وی افزود: این همه اصرار دوستان را برای مستقل کردن جشن بین المللی فیلم فجر از بخش ملی با وجود مضاعف شدن بودجه‌هایی که همه می دانیم در این روزها چقدر سخت به دست می‌آید، هنوز کسی تشریح نکرده است. صرف هزینه برای رسیدن به مقصودی درست هیچ اشکالی ندارد، مثل اینکه بگوییم برای رسیدن به یک منبع بزرگ نفتی باید فلان رقم را هزینه کنیم اما اینکه آیا این چاه در جای درستی حفر می شود و بعد از این همه انرژی و هزینه آیا به اتفاق و نتیجه درستی می رسیم به گمانم بعد از سه سال باید زودتر به جواب برسیم.

نویسنده فیلمنامه «طلا و مس» ادامه داد: به هر حال هر مدیر و هر دولتی میراثی از خود به جای می گذارد و بعضی وقت ها این میراث ها کار مدیریت جدید را پیچیده تر می کند. همانطور که در دولت نهم بحث یارانه ها مطرح و اجرایی شد و دولت بعدی هم نتوانست به این راحتی موضوعی را که کارشناسان اقتصادی زیادی آن را از اصل اشتباه می دانند یک شبه حذف کنند.

وی افزود: در عرصه سینما هم همانطور که تبدیل معاونت سینمایی به سازمان سینمایی، میراث مدیریت مجموعه آقای شمقدری است٬ تنها میراث به جا مانده از آقای ایوبی هم همین استقلال بخش بین‌الملل فجر از بخش ملی است که اگر نتیجه ندهد تقریبا چیزی از او و مجموعه اش در سینما نمانده است. اما اگر این تصمیم با هدف مشخص و کارشناسی های درستی که ما از آنها چیزی مشاهده نکرده ایم، گرفته شده باشد و فقط برای منافع عده ای خاص طراحی نشده باشد در هر دولتی و با هر سلیقه ای ماندگار می شود و فقط باید ایراداتش را برطرف کرد تا دوره های بهتری برای سالهای آینده متصور باشد.

نویسنده فیلمنامه «حوض نقاشی» گفت: حتی بعد از یک دوره هم نباید نقد را فراموش کنیم. اتفاقا نقد درست و علمی همیشه سازنده است و نباید از آن ترسید. حتی از نقدهای مدل مسعود فراستی هم نباید فرار کرد و فقط باید اجازه داد فضای نقد و نظر برای همه به شکل عادلانه ای فراهم باشد. در ایران تا کسی موضوعی را نقد می کند به سرعت متهم به انواع و اقسام جرم ها می شود. در سیاست به براندازی و مخالفت با نظام متهم می شود و همین خصیصه در سینما هم به شکلی دیگر از طرف مدیران متهم به «خواب آلودگی» یا «کوته فکری» می شود.

وی ادامه داد: شاید قرار باشد همه  سینماگران و سایت ها و روزنامه ها پشت یک رویداد بایستند و از برگزاری اش به این شکل حمایت کنند اما اگر همه مردم در جشنواره های خارجی رده الف و ب و ج شرکت نکرده‌اند و احتمالا فقط بعضی عکس های فرش قرمزش را دیده اند اما خوشبختانه هم برگزار کنندگان جشنواره و هم سایر فیلمسازان معمولا در جشنواره های بین المللی بسیاری شرکت کرده اند و به راحتی می توانند بدون قصد و غرض٬ شکل برگزاری این جشنواره را با جشنواره های خارجی مقایسه و عادلانه قضاوت کنند.

کارگردان فیلم سینمایی «فرشته ها با هم می‌آیند» در ادامه به حضور تعدادی از فیلم های ایرانی در بخش جهانی فجر اشاره کرد و گفت: از همان سال اول که بخش ملی و بین الملل مستقل شدند، تعدادی فیلم داخلی که در بخش ملی پذیرفته نشدند،به بخش جهانی راه پیدا کردند که شاید بسیاری از آنها هیچ ربطی به جشنواره جهانی نداشتند و این شائبه یا شایعه دلجویی از فیلمسازانی که در بخش ملی حضور نداشتند مطرح شد و قطعا این موضوع با قواعد برگزاری جشنواره جهانی همخوانی ندارد. به نظرم جشنواره ای مثل «عمار» با شعار «استکبار ستیزی» هدف مشخص تری از جشنواره مستقل جهانی فجر دارد و از ابتدا این مسیر را برای خودش تعیین کرده است اما آیا واقعا هدف جشنواره جهانی ما تا همین اندازه هم مشخص و رسانه ای شده است؟

وی افزود: بحث شفافیت و پاکدستی از شعارهایی بود که دولت یازدهم با همین پاشنه آشیل موفق شد رأی بیاورد اما امروز مدیران جشنواره این حق را به مردم نمی دهند و این موضوع را به جای دیگری حواله می دهند. مگر گردش مالی یک ساله در سینما اصلا قابل مقایسه با صنایع دیگری مثل نفت و پتروشیمی و صنایع نظامی و یا حتی سیاست بین الملل است که سعی نمی کنیم در این مورد شفاف حرف بزنیم و افتخار کنیم که بودجه ای را به بهترین شکل صرف هنر و فرهنگ کشورمان کرده ایم؟ اتفاقا اگر جشنواره جهانی فجر بتواند هرسال تعدادی فیلمساز درجه یک تربیت یا شناسایی کند و افتخاری برای صنعت سینمای ایران باشد شاید باید بیشتر از این ارقام هم هزینه کند اما فعلا هیچ خبری از هیچ کدام از این موارد نیست و جشنواره ای مثل سایر جشنواره های پرتعدادی که هر ساله برگزار می شود شروع و تمام می شود.

کارگردان فیلم سینمایی «فرشته ها با هم می آیند» افزود: قطعا ممیزی و سانسور فیلم‌های حاضر در بخش جهانی فجر بیشترین تاثیر را در کیفیت و نوع آثار برگزاری جشنواره در سطح جهانی دارد و برای بسیاری از فیلمسازان موضوعی مثل سانسور فیلمشان پذیرفتنی نیست و همین نکته به ظاهر کوچک که برای ما نهادینه شده و به آن عادت کرده ایم٬ برای فیلمسازان خارجی خیلی عجیب است و طبیعتا شکل برگزاری جشنواره در سطح بین الملل را زیرسوال می‌برد. تعجبم وقتی بیشتر می شود که دوستانی که فیلم هایشان از این جشنواره به جشنواره ای دیگر دور دنیا می چرخد آیا حاضر هستند حتی یک پلان از فیلمشان با ممیزی جشنواره ای روبرو شود که حالا این جشنواره را با استانداردهای جشنواره های جهانی دنیا مقایسه می کنند؟

محمدی در پایان خاطرنشان کرد: به عنوان کسی که در عرصه سینما فعالیت می کند یقین دارم رضا میرکریمی قطعا فیلمساز خوب و درجه یکی است که در جشنواره های بین‌المللی زیاد شرکت کرده و جوایز زیادی هم گرفته ولی اینکه الزاما مدیر یک جشن بین‌المللی سینمایی مستقل هم بماند و این جشن هم به کار خودش ادامه بدهد یا نه، کسی از سینماگران تصمیم‌گیرنده نیست و در حیطه مسئولیت‌های مدیرانی است که او را منصوب کرده‌اند و هزینه های این جشنواره را می‌دهند.




منوچهر محمدی باز هم فیلم فرزندش را تهیه می‌کند

سینماروزان: حامد محمدی فرزند منوچهر محمدی به عنوان فیلمنامه نویس آثاری نظیر “طلا و مس” و “حوض نقاشی” به تهیه کنندگی پدر وارد سینما شد و البته خیلی زود هم توانست اولین فیلم بلندش “فرشته ها با هم می آیند” را باز هم به تهیه کنندگی پدر تولید کند.

به گزارش سینماروزان محمدی با کارگردانی همان یک فیلم سینمایی توانست سفارش کار ساخت مجموعه نوروز95 شبکه دو سیما با عنوان “زعفرونی” را هم بگیرد؛ با این تفاوت که در اینجا به جای پدرش این عمویش ایرج محمدی بود که تهیه کنندگی را برعهده داشت.

حالا این آقازاده سینمایی قصد دارد دومین فیلم سینمایی اش “اقامت دایم” را باز هم به تهیه کنندگی پدرش بسازد. منوچهر محمدی با اشاره به پروژه سینمایی “اقامت دایم” به “مهر” گفت: در حال حاضر در حال کار روی فیلمنامه این اثر سینمایی هستیم و تا پایان بازنویسی دوباره آن مدتی زمان لازم داریم.

وی ادامه داد: با توجه به اینکه نمی‌دانیم بازنویسی «اقامت دایم» چقدر طول می کشد به همین دلیل زمان دقیق آغاز فیلمبرداری این اثر سینمایی هم مشخص نیست.

این تهیه کننده سینما تاکید کرد: سعی می کنیم تا پایان سال جاری فیلمبرداری را آغاز کنیم، البته امیدوارم شرایط لازم برای این کار فراهم شود.

محمدی در پایان گفت: نام نهایی این پروژه بعد از پایان بازنویسی مشخص می شود.




جوابیه تدوینگر فیلمی با مضمون چندهمسری درباره حضور در جشنواره صلح⇐برای مستندسازی به جشنواره رفتم+نگاه سینماژورنال به چهار تناقض موجود در جوابیه

سینماژورنال: انتشار گزارش روز گذشته سینماژورنال دریاره حضور برخی مهمانان و فیلمهای بی ربط در جشنواره ای به نام “صلح” که هدفش آشنایی بیشتر جهانیان با ظلم‌های زمانه جنگ تحمیلی در موضوع بکارگیری سلاح‌های شیمیایی بر علیه رزمندگان و ملت ایران بوده(اینجا را بخوانید) سبب ساز آن شد که مجید شتی یکی از این مهمانان بی‌ربط با مضمون جشنواره، توضیحاتی را درباره دلایل حضورش به سینماژورنال ارائه کند.

به گزارش سینماژورنال مجید شتی تدوینگر آثاری نظیر «آنچه مردان درباره زنان نمی دانند» با اشاره به اینکه فیلمهای جشنواره انتخاب گردانندگان آن بوده حضور خودش را هم در جهت مستندسازی دانسته است!

ابتدا متن جوابیه شتی را بخوانید:

این که شما نگران اهداف عالی یک جشنواره ی کوچک خارجی باشید، البته چیز خوبی است و می توانید به آن ببالید و ادای آدم های دلسوز را دربیاورید. اما برای نقد هر چیزی، بهتر است اول اطلاعاتتان را در مورد آن چیز بالا ببرید. اولین نکته ای که باید بدانید این است که برگزار کنندگان ژاپنی این برنامه – که تأمین کنندۀ هزینه های این سفر هم هستند – هر سال چند ماه قبل از برگزاری این مراسم در ایام برگزاری جشنواره فیلم فجر به تهران می آیند و فیلم های ایرانی را می بینند و هر کدام را که خودشان با سیاست های جشنواره شان همسو ببینند، انتخاب می کنند و به طبع آن، سازندگان و دست اندرکاران آن فیلم ها را هم به کشورشان دعوت می کنند. پس این سؤال که چرا فیلم های دیگری به این جشنواره فرستاده نشد و یا چرا افرادی که – به زعم شما – نسبت به سینمای دفاع مقدس افراد بی ربطی به نظر می رسند، از اساس سؤال اشتباهی است، چون فیلم ها فرستاده نمی شوند.
بنده هم بر خلاف اطلاعات شما دستیار تدوین فیلم ” آنچه مردان درباره زنان نمیدانند” نبوده ام و تدوینگر آن بوده ام. به جز آن فیلم، فیلم های دیگری هم تدوین کرده ام که چند تایی از آنها به طور مستقیم به دفاع مقدس می پرداختند. اما دلیل رفتن بنده به این سفر جایگاهم در سینما نبوده. من به منظور ثبت این سفر و ساخت یک فیلم مستند از حضور جانبازان ایرانی در مراسم سالگرد بمباران هسته ای هیروشیما در این جمع حضور داشتم و اگر خیالتان را راحت می کند، بدانید که بیشتر لحظات این سفر را دوربین به دست سپری کردم و با اجازۀ شما الان هم مشغول تدوین فیلم و تبدیل آن به یک مستند کوتاه هستم. البته اگر از نظر شما صلاحیت دست زدن به تصاویر چنین سفر مقدسی را داشته باشم.

پی نوشت سینماژورنال

چند نکته قابل توجه بعد از مطالعه این جوابیه دو پاراگرافی به دست می آید؛ اول آن که این تدوینگر ادعا کرده اند که برگزارکنندگان جشنواره صلح هر سال در ایام برگزاری جشنواره فجر به تهران می آیند و بعد از دیدن فیلمهای مناسب آنها را انتخاب می کنند.

این ادعا در حالی طرح شده که به جز “بادیگارد” هیچ کدام از آثار به نمایش درآمده در این جشنواره محصول آخرین دوره جشنواره فجر نیستند!

از آن گذشته آثاری مانند “سعادت آباد”، “حوض نقاشی” و “امروز” که اولی شش سال قبل، دومی چهار سال قبل و سومی 3 سال قبل تولید شده و در همان زمان تولید هم در جشنواره به نمایش درآمده اند در فهرست آثار ارسالی به جشنواره صلح به چشم می خورند. پس اینکه ادعا شود برگزارکنندگان جشنواره هر سال در ایام برگزاری جشنواره به تهران می آیند و فیلم انتخاب می کنند بیش از حد فانتزی به نظر می رسد.

باز اگر همه این فیلمها در یک جشنواره فجر رونمایی می شدند می توانستیم این توجیه را به کار ببریم که دست اندرکاران این جشنواره آخرین بار شش سال قبل یا چهار سال قبل یا 3 سال قبل به تهران آمده اند اما وقتی این تدوینگر ادعا کرده اند دست اندرکاران همه ساله به تهران می آیند دیگر این توجیه هم کارساز نیست.

نکته دوم آن است که مجید شتی خود را تدوینگر می داند و از تجربیاتش در تدوین آثار دفاع مقدسی بدون نام بردن از آنها می گوید اما دلیل رفتن اش به این سفر را ساخت یک مستند از حضور جانبازان ایرانی در جشنواره می داند.

در کشوری که پر شده از مستندسازان جوان تا پیشکسوتی که اتفاقا توانایی های بالایی هم در تولید چنین مستندهای واقع نگارانه ای دارند اینکه یک تدوینگر برای مستندسازی یک جشنواره استخدام شود، عذر بدتر از گناه است.

سومین نکته آن است که باید از تدوینگر “آنچه مردان درباره زنان نمی دانند” پرسید بسته فیلمهای نمایش داده شده برای دست اندرکاران جشنواره صلح شامل چه آثاری بوده است که از میان آنها فیلمی با محوریت خیانتهای زناشویی به نام “سعادت آباد” یا فیلمی درباره معلولان ذهنی مثل “حوض نقاشی” درآمده است؟

از همه عجیبتر آن است که سهم مهمی از فیلمهای به نمایش درآمده در این جشنواره از آن دبیر و مدیر بخش دارالفنون بین الملل فجر بوده است؟ آیا کارگردانان آثاری مانند “زمناکو” و “حکایت عاشقی” نباید این پرسش برایشان پیش آید که این چه جشنواره صلحی است که آثار آنها که کاملا مرتبط با مضمون جشنواره است برای نمایش در این فستیوال برگزیده نمی شود و آثاری بی ربط متعلق به دست اندرکاران بین الملل فجر برای نمایش در آن ارجح تشخیص داده می شود؟




خاطره بازی نگار جواهریان با سفر به استرالیا+عکس

سبنماژورنال: نگار جواهریان بازیگر زن سینمای ایران یک کمدی به نام “قندون جهیزیه” را آماده اکران دارد.

به گزارش سینماژورنال این بازیگر زن به تازگی تصویری از حضورش در استرالیا را در صفحه اجتماعیش منتشر کرده است.

این حضور مرتبط است به حدودا دو سال پیش که جواهریان با درام “حوض نقاشی” در جشنواره آسیاپاسیفیک حضور داشت و جایزه ویژه یونسکو را از این جشنواره گرفت.

نگار جواهریان در اختتامیه جشنواره آسیاپاسیفیک 2013
نگار جواهریان در اختتامیه جشنواره آسیاپاسیفیک 2013



کارگردان باسابقه در تولید آثار توقیفی به عضویت شورای پروانه ساخت درآمد

سینماژورنال: جدایی همایون اسعدیان از شورای پروانه ساخت سبب ساز آن شد که مازیار میری به عنوان عضو جدید شورای پروانه ساخت انتخاب شود.

به گزارش سینماژورنال مازیار میری از جمله چهره های نزدیک به منوچهر محمدی در خانه سینماست که در تابستان سه سال قبل و با نگارش نامه ای به این تهیه کننده حسابی به وی ادای دین کرده و از مخالفان وی تبری جسته بود.

قاعده بر این اساس است که در انتخاب ایشان به عنوان عضو جدید شورای پروانه ساخت نه ارتباطات و دوستیها با فلان تهیه کننده و بهمان فیلمساز که کارنامه فیلمسازی ایشان باشد که مورد توجه قرار گرفته باشد اما..

اما نگاهی به کارنامه کارگردانی مازیار میری یک نکته را بیش از هر چیز دیگر به ذهن متبادر می کند و آن هم سابقه ای است که ایشان در تولید آثار توقیفی دارند.

توقیف فیلم اول و ورشکستگی تهیه کننده

نخستین فیلم میری “قطعه ناتمام” که داستانی درباره آوازخوانی زنان خراسان داشت هیچ گاه مجوز اکران پیدا نکرد و البته تهیه کننده اش محمد قاسمی نیز بواسطه عدم بازگشت مالی دچار شکست سنگینی در سینما شد و برای همیشه عطای این کار را به لقایش بخشید.

به گزارش سینماژورنال “پاداش سکوت” و “کتاب قانون” دو فیلم دیگر میری بودند که به دلیل حساسیت مضمونی مدتی را توقیف بودند و با پاره ای اصلاحات اکران شدند. فیلم اول به دلیل سوژه ملتهبش در زیر سوال بردن ارزشهای دفاع مقدس مشکل ساز شده بود و فیلم دوم بخاطر شوخیهای فراوانی که با مدیران رده بالای مملکتی داشت.

سوءظن+خیانت+مشکلات برآمده از سیاستهای احمدی نژادی

به جز این سه فیلم که در کوتاه یا بلندمدت گرفتار توقیف بودند مازیاری میری سه فیلم دیگر هم ساخته است؛ یکی “به آهستگی” که ماجرای سوء ظن یک کارگر آسیب پذیر اجتماع نسبت به همسرش را روایت می کرد.

دومی “سعادت آباد” که درامی بود کاملا متاثر از سینمای فرهادی درباره خیانتهای پیاپی زوجهای جوان و میانسال نسبت به یکدیگر. البته که این فیلم نیز با اعمال ممیزی و پاره ای اصلاحات روی پرده رفت. تهیه کنندگی این فیلم را همایون اسعدیان برعهده داشت که مازیار میری جایگزین وی در شورای پروانه ساخت شده است!

سومین فیلم هم “حوض نقاشی” بود به تهیه کنندگی منوچهر محمدی درباره مشکلاتی که به دلیل سیاستهای احمدی نژادی(!) برای یک زن و شوهر معلول ذهنی به وجود می آید.

این همه کارگردان امتحان پس داده داریم اما…

البته که میری تجربیات کارگردانی در تلویزیون را هم داشته است اما مطمئنا در انتخاب ایشان به عنوان عضو شورای پروانه ساخت آثار سینمایی بیش از هر چیز تجربیات سینمایی شان مورد توجه بوده است.

سوال اینجاست با وجود تعداد بسیاری از کارگردانان کارکشته و امتحان پس داده در سینمای ایران که سعی کرده اند منطیق بر چارچوبهای ممیزی داخلی فیلم بسازند چرا کارگردانی به شورای پروانه ساخت می رود که در نیمی از کارنامه اش کم یا زیاد با واژه “توقیف” سروکار داشته است؟