1

بازگشت حمید جبلی به صحنه به‌جای کاسبی با پهنای باند!؟

سینماروزان/حامد مظفری: حمید جبلی نزدیک به یک دهه بعد از تعطیلی مجموعه تلویزیونی کلاه قرمزی با تئاتر #سوسمار به عرصه بازخواهد گشت.

جبلی در سال‌های اخیر با پیشنهادات مختلف برای کار در پلتفرم‌ها روبرو بوده و از سریال سازی تا تولید تاک‌شو با ارقام سنگین میلیاردی به او پیشنهاد شد ولی این هنرمند توانا بی‌توجه به این کاسبی‌های متکی بر پهنای باند، هرازگاه کتاب‌هایی منتشر کرد و حالا هم بازگشت کرده به اصل خویش.

نمایشنامه سوسمار جدیدترین نوشته حمید جبلی، بازیگر و صداپیشه خاطره‌ساز و سرشناس ایرانی به کارگردانی رحمت امینی به‌زودی روی صحنه، اجرا خواهد شد. آخرین حضور حمید جبلی در عرصه هنرهای نمایشی در سال ۱۳۷۸ به‌عنوان نویسنده و بازیگر نمایش #دوستان_با_محبت بود که با کارگردانی زنده‌یاد رضا ژیان در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفت.

حمید جبلی با نمایش سوسمار به صحنه برمیگردد
حمید جبلی با نمایش سوسمار به صحنه برمیگردد

جبلی بعد از گذشت دو دهه دوری از تئاتر به‌عنوان نویسنده و مشاور هنری «سوسمار» همراه رحمت امینی خواهد بود.

«سوسمار» جدیدترین اثر حمید جبلی هنوز به چاپ نرسیده است و گفته می‌شود فضایی متفاوت از آنچه مخاطبان از خصوصیات و قلم جبلی می‌شناسند، دارد.

بازگشت جبلی به عرصه در شرایطی است که برخی همکاران سابق او که در سال‌های اخیر کاسبی با پهنای باند را تجربه کرده و در میلیاردهای پلتفرم‌ها غرق شده و حتی به بالادست صنف سینما راه یافتند مدعی دل و دماغ نداشتن جبلی برای فعالیت هنری شده بودند ولي حالا جبلی با بازگشت به خاستگاه خود که تئاتر است، خط بطلانی است بر ادعاهای این جماعت مغروق.




چرا با وجود این همه جشنواره و دانشگاه و موسسه آموزشي، جایی برای استفاده از امثال طهماسب و جبلی نیست؟؟

سینماروزان/مسعود احمدی: چند روز قبل بيست‌ودومين دوره جشنواره بين‌المللي قصه‌گويي كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان با تجليل از ايرج طهماسب به پايان رسيد. هنرمندي كه در تمام سال‌هاي فعاليتش نشان داده تمايل چنداني به خودنمايي‌هاي مرسوم دنياي هنر، به ويژه سينما، تلويزيون و تئاتر (حرفه‌هايي كه عمري در آنها موي سپيد كرده) ندارد.

به گزارش سینماروزان  شما يك گفت‌وگوي جدي با روزنامه يا مجله هم از طهماسب سراغ نداريد؛ از دوست ديرينش حميد جبلي هم همين طور. همه مي‌دانيم با فضاي مجازي و شلتاق‌هاي معمول جماعت در اين فضا هم ميانه‌ ندارد.

با عروسك‌هاي خاطره‌ساز «آقاي كلاه قرمزي» و «آقاي پسرخاله» و ديگران، سالي يك بار در نوروز – اگر بگذارند- مهمان خانه‌ها مي‌شود و دوباره به سكوت و كنج دنج خود بازمي‌گردد، مي‌رود تا سال بعد. در همين مراسم تجليل هم كه اشاره كردم، با وجود حضور اكثر همكاران و دوستدارانش، وقتي روي صحنه رفت فقط يك جمله گفت: «خجالت مي‌كشم كه روي صحنه مي‌ايستم و شما تشويقم مي‌كنيد و از اين بابت بسيار ممنونم.»

اين خلوت‌گزيني طهماسب به حدي بوده كه اصولا در فضاهاي عمومي هم كمتر ديده شده، نه پاي بيانيه‌اي را امضا كرده و نه تابلوي پشتيباني از فلان جريان سياسي را بالاي سر برده است. در اين‌باره قضاوتي ندارم، نمي‌توانم داشته باشم كه حريم خصوصي است؛ بلكه نوشتم تا سوالي مطرح كنم. پيش از طرح پرسش، اشاره به اين نكته هم خالي از لطف نيست كه بي‌شك، چنين مرام و مسلكي را بايد به خيلي‌ها توصيه كنيم. سكوت و كار. به قولي: درخت هرچه پربارتر افتاده‌تر.

ماجرا از كجا مهم شد؟ از وقتي متوجه شدیم طهماسب كارگاه يك‌روزه‌اي با عنوان «كارگرداني تلويزيوني عروسكي» برگزار كرده است. نزديك به 200 نفر از دانشجويان و علاقه‌مندان تئاتر عروسكي در پرديس باغ ملي دانشگاه هنر تهران در اين كارگاه حضور داشته‌ و به گپ و گفت پرداخته‌اند. مدرس كارگاه هم پيرامون تفاوت «موضوع» و «مفهوم» براي دانشجويان جوان صحبت كرده است.

گزارش شده كه «كارگردان كلاه قرمزي رسالت هنرمند را پرداختن به موضوع دانست و دريافت مفهوم را برداشت مخاطب قلمداد كرد.» او از علاقه‌مندان هنر عروسكي مي‌خواهد «به جاي انديشيدن به مباحث كلي روي جزييات تمركز كرده و با مطالعه شخصيت‌هاي پيرامون خود شخصيت‌شناسي را به عنوان عنصري مهم در فعاليت هنري خود در نظر گيرند.» ايرج طهماسب ضمن دعوت دانشجويان به تقليد در آغاز مسير فعاليت هنري از آنان خواست در ادامه فعاليت حرفه‌اي اتفاقا از تقليد پرهيز كرده و جايگاه خود را به عنوان هنرمند مولف مشخص كنند.

درد چيست؟ اينكه با وجود همه ظرفيت‌هاي موجود در تئاتر عروسكي، همچنان رشته‌ تخصصي دانشگاهي در اين زمينه نداريم و اين غم‌انگيز است. فقدان رشته دانشگاهي به كنار، چرا از اين چهره‌ها براي برگزاري كارگاه‌هاي تخصصي عروسكي دعوت نمي‌شود؟ اين همه جشنواره و سالن تئاتر دولتي و خصوصي و موسسه آموزشي تئاتري چطور به سادگي چنين كيفيتي را ناديده مي‌گيرند؟ حضور 200 دانشجو به خودي خود نشان مي‌دهد بچه‌ها چه اندازه تشنه كسب تجربه‌ هنرمنداني مانند ايرج طهماسب، حميد جبلي، رضا بابك، مرضيه برومند و ديگران هستند.




از ایرج طهماسب تا محمد نوری‌زاد حاضر بودند در⇐رونمایی «هالو»-طنزپرداز جنجالی-از فیلم توقیفی‌اش در سینمای خاطره‌ساز عصرجدید+عکس

سینماروزان: شانزده سال بعد از ساخت «موشو/مشت بر پوست» و توقیفهای پیاپی این فیلم در ادوار مختلف، این فیلم بالاخره توانست با حضور هنرمندان شناخته شده در سینمای نوستالژیک عصرجدید به نمایش درآید.

به گزارش سینماروزان «موشو» را محمدرضا عالی‌پیام تهیه کننده و کارگردان قدیمی سینمای ایران ساخته است؛ کارگردانی در سالهای اخیر به خاطر اشعار طنازانه ای که با نام هنری «هالو» ارائه میدهد شناخته میشود.

حسن پورشیرازی، بهزاد فراهانی، شقایق فراهانی، فرهاد اصلانی، محمد نوری‌زاد، امیرحسین شریفی، حسن فتحی و ایرج طهماسب از جمله هنرمندان حاضر در این اکران خصوصی بودند.

«موشو» که درامی انتقادی درباب اوضاع تراژیک موزیسینها در ایران است داستان زندگی نوجوانی تنبک نواز را روایت میکند که مادرش در گورستان کار میکند و او در دوراهی ارتزاق از گورستان یا نوازندگی در مجالس عروسی دردسرهای فراوانی را متحمل میشود…

نمایش «موشو» در سینما عصرجدید
نمایش «موشو» در سینما عصرجدید

نمایش «موشو» در سینما عصرجدید
نمایش «موشو» در سینما عصرجدید

نمایش «موشو» در سینما عصرجدید
نمایش «موشو» در سینما عصرجدید

نمایش «موشو» در سینما عصرجدید
نمایش «موشو» در سینما عصرجدید

نمایش «موشو» در سینما عصرجدید
نمایش «موشو» در سینما عصرجدید

نمایش «موشو» در سینما عصرجدید
نمایش «موشو» در سینما عصرجدید

نمایش «موشو» در سینما عصرجدید
نمایش «موشو» در سینما عصرجدید




توقیف زودهنگام عروسک آوازه‌خوان «کلاه قرمزی» همزمان با مجاز شدن ابراهیم تاتلیس در رسانه ملی؟+فیلم

سینماروزان: بعد از معرفی کاراکتر عروسکی «داداش گلم» در قسمتهای ابتدایی «کلاه قرمزی» و آوازخوانی موزون این عروسک دیگر حضوری پررنگ از این عروسک در سریال ندیدیم.

به گزارش سینماروزان آیا آوازخوانی پشت به دوربین این عروسک با صدای علیرضا ناصحی که ریشخندی تلقی شد به سانسور ساز در رسانه ملی، عامل توقیف نمایش این عروسک بامزه شده؟؟

این اتفاق در حالی رخ داده که در فصل پنجم سریال «پایتخت» محصول سازمان اوج هم صدای ابراهیم تاتلیس شنیده شده و هم قطعه «آخرین بار» از آثار مشهور ابراهیم حامدی یا همان ابی بازخوانی شده و هم یکی از بازیگران جم کاملا «سر باز» جلوی دوربین رفته بود.

بد نیست بدانید «داداش گلم»توقیفی پیرمردی خجالتی است که هرگاه از او میخواهند آواز بخواند پشت به دوربین کرده و طوری که سازش دیده نشود(!!) میخواند؛

«داداش گلم» عاشق تصنیف فولکلور «من میرم شیراز شیراز اصفهون…» است و با هر افتتاحیه ای که شروع کند به آوازخوانی در نهایت میرسد به همین که «من میرم شیراز شیراز اصفهون…»

برای تماشای بخشی از آوازخوانی «داداش گلم» در «کلاه قرمزی» اینجا را ببینید.




تمسخر سانسور تلویزیونی ساز در «کلاه قرمزی»؟؟+عکس

سینماروزان: در فصل تازه «کلاه قرمزی» که در نوروز97 روی آنتن رفته کاراکتری به نام «داداش گلم» وارد داستان شده؛ کاراکتری که رفیق فابریک «آقوی همساده» است.

به گزارش سینماروزان «داداش گلم» پیرمردی خجالتی است که هرگاه از او میخواهند آواز بخواند پشت به دوربین کرده و طوری که سازش دیده نشود(!!) میخواند؛

«داداش گلم» عاشق تصنیف فولکلور «من میرم شیراز شیراز اصفهون…» است و با هر افتتاحیه ای که شروع کند به آوازخوانی در نهایت میرسد به همین که «من میرم شیراز شیراز اصفهون…»

آوازخوانی «داداش گلم» با حسادت «ببعی» روبروست که او هم اغلب به فرنگی آوازهای احساسی میخواند.

کلاه قرمزی-داداش گلم
«داداش گلم»(چپ) پشت به دوربین در حال آوازخوانی در «کلاه قرمزی»



توافقات انجام شد⇐«کلاه قرمزی» در ایام نوروز هر شب روی آنتن شبکه ۲+اضافه شدن چند عروسک تازه به سریال؛ یکی از عروسکها یادآور جواد یساری است؟!

سینماروزان: بالاخره بعد از یک سال مشکلات پیش آمده بر سر پخش«کلاه قرمزی96» از تلویزیون حل شد و این مجموعه نوروز سال آینده روی آنتن خواهد رفت.

به گزارش سینماروزان محمدرضا جعفری جلوه مدیر شبکه دوم سیما در نشست خبری اعلام برنامه های نوروزی سیما با اشاره به این موضوع گفت:  امسال مجموعه عروسکی «کلاه قرمزی» شب ها ساعت ۲۰ از شبکه دوم پخش می شود.

فصل جدید «کلاه قرمزی» در حالی روی آنتن خواهد رفت که بنا به گزارش «هفت صبح» چندان خبری از حضور مهمانان چهره در آن نیست و به جایش چند عروسک جدید به آن اضافه شده است.

از جمله این عروسکها، عروسکی آوازه خوان است یادآور «گربه لاته» یا همان «گربه آوازه خوان» در فیلمی به همین نام ساخته کامبوزیا پرتوی. سبک کوچه بازاری آوازخوانی این عروسک که شباهتهایی دارد به سبک کاری امثال عباس قادری و جواد یساری، ممکن است ممیزیهایی را به سکانسهای این عروسک وارد کند.




اظهارات خواندنی حمید جبلی در تازه‌ترین گفتگویش⇐من و طهماسب شاگرد حسین علیزاده بودیم/نيم درصد سرانه مطالعه کشور سهم بچه‌هاي كانون است!/در «محله بهداشت» به دنبال این بودیم که بچه‌ها برای یک ساعت هم که شده از واقعیت جنگ دور شوند/دو راه داریم؛ يا سوار ماشين نشويم و الاغ بخريم یا آن که از تمام مظاهر تکنولوژی و از جمله ماهواره به خوبی استفاده کنیم/هيچ سايتي ندارم!!!/سال ۷۰ محمدرضا هدایتی را زمانی که نوجوان بود در زاهدان پیدا کردم

سینماروزان: حمید جبلی از جمله هنرمندان شکوفاشده در بعد از پیروزی انقلاب است که کوشیده از نویسندگی تا کارگردانی و بازیگری و البته عکاسی را تجربه کند.

به گزارش سینماروزان ملموس‌ترین میراث هنری جبلی و زوج هنریش ایرج طهماسب «کلاه قرمزی» است که آخرین فصلش به دلایل مالی نوروز امسال روی آنتن نرفت و هیچ بعید نیست روانه آنتن نوروز97 شود.

حمید جبلی که از جمله هنرمندان رشد یافته در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است با اشاره به نقش کانون در پرورش طیفی متنوع از هنرمندان به «اعتماد» گفت: در زمينه‌ هنری هنرمندان شاخصي در همه رشته‌ها از سينما، تجسمي، موسيقي و… از دل كانون بيرون آمدند كه نمونه بارز آن مثلا در حوزه موسيقي آقاي محمدرضا عليقلي است. شايد الان كسي نداند كه ايشان در نوجواني‌اش فيلم ساخته و فيلمش در جشنواره بين‌المللي نوجوان جايزه اول را گرفته ولي الان آهنگساز است. يا مثلا من و طهماسب در گروه موسيقي شاگردان آقايان فرخ مظهري و حسين عليزاده بوديم و اگر الان اين موضوع را بگوييد، براي ديگران عجيب است و لابد انتظار دارند كه ما در اركستر كار كنيم. به هر حال بچه‌هاي آن دوره با همه رشته‌هاي هنري آشنا مي‌شدند.

جبلی ادامه داد: كساني كه در كانون بودند اگر هيچ تمايلي هم به كارهاي هنري پيدا نكردند و هرگز هم كار هنري نكردند، نخستين نكته‌اي كه در مورد آنها وجود دارد، اين است كه كتاب‌خوان مي‌شدند. يعني الان جزو افراد با مطالعه هستند. الان كه مي‌گوييم سرانه مطالعه ما اين اندازه زشت است، بايد توجه داشته باشيم نصف همان نيم درصد سرانه مطالعه و كتاب خواني هم سهم بچه‌هاي كانون است!

حمید جبلی با اشاره به سریالهای «محله بروبیا» و «محله بهداشت» که در دهه 60 در تولید آنها حضور داشت گفت: اوايل جنگ شرايط خيلي تلخ بود. شهرهاي جنوبي كه مستقيم وارد جنگ شده بودند و دوره‌هاي بمباران تهران هم خيلي تلخ بود. مثلا ناگهان مي‌گفتند به پناهگاه برويد و همه به پشت‌بام مي‌رفتند. به خصوص روحيه بچه‌ها خيلي خراب بود. آن زمان تلويزيون ما فقط شبكه يك و دو را داشت. شبكه دو عمدتا برنامه‌هاي آموزشي داشت و شبكه يك هم بيشتر خبر و اتفاقات جنگ را بازتاب مي‌داد. همه اينها براي بچه‌ها تلخي بود. اگر مي‌خواستيم وارد فضاي رئال و واقعي شويم، همه‌چيز تاريك و سياه بود. بنابراين تلاش كرديم با نوع لباس و آرايش مو… و حتي موضوعاتي كه مطرح مي‌كرديم، راهي بيابيم تا بچه‌ها براي يك ساعت هم كه شده، از واقعيت دور شوند. فكر مي‌كنم تنها كاري بود كه مي‌توانستيم انجام دهيم تا شرايط ذره‌اي براي بچه‌ها عوض شود. و همين گونه كارهاي ديگر را هم ادامه داديم و چون اصلا برنامه‌هاي ديگر توليد نمي‌شد، خيلي به ياد بچه‌هاي دهه ٥٠ و ٦٠ مانده است.

این بازیگر 59ساله نقطه نظرش درباره رواج دیجیتالیسم در زندگی امروزه را چنین بیان داشت: وقتي در فرانسه انقلاب صنعتي مي‌شود، كارخانه چرخ خياطي راه مي‌اندازند كه توليد انبوه كند. در آن دوره، شغل عده‌اي دوزندگي بود يعني كه خياط نبودند. خياط پارچه را مي‌بريد و عده‌اي مانند چرخ خياطي فقط آن را كوك مي‌زدند. اگر يادتان باشد در فيلم « ويلون زن روي بام»، خواستگار دختر كوچك، كه مريل استريپ نقش او را بازي مي‌كرد، خياط است و مي‌گويد آرزو دارم يك چرخ خياطي داشته باشم تا خيلي پولدار شويم! چون كاري را كه او در يك ماه انجام مي‌داد، چرخ خياطي يك روزه انجام مي‌داد. پس با ورود چرخ خياطي، دوزنده‌ها جلوي كارخانه توليد آن تظاهرات مي‌كنند و مي‌خواهند كارخانه را آتش بزنند چون معتقدند اين وسيله باعث از بين رفتن اين شغل مي‌شود. در صورتي كه اگر كارخانه را هم آتش مي‌زدند، نمي‌توانستند جلوي تكنولوژي را بگيرند. در كشور خودمان وقتي دوچرخه وارد مي‌شود، به عنوان يك چيز بد به آن نگاه مي‌كنند و با اين تفكر كه نشاني از شيطان است، با آن مقابله مي‌شود. راديو كه در ايران راه مي‌افتد، سازنده‌اش را به عنوان جاسوس روس مي‌گيرند! ما در ايران پخش راديو نداشتيم چون آن زمان فقط مي‌توانست راديوي مسكو را بگيرد. راديوي ديگري نبود. خبر مي‌دهند كه يك آقايي اين وسيله را درست كرده و تمايلات سياسي به شوروي دارد، پس اين يك دستگاه جاسوسي است! ماجراي خود نخستين راديو هم جالب است تقريبا اندازه يك اتاق بوده چون امكانات كه نداشته و… فكرش را بكنيد چقدر با راديو در دوره خودش مخالفت شد! خب اين تكنولوژي است كه ما بايد از آن استفاده بهينه كنيم. عمر من قد مي‌دهد كه به ياد آورم وقتي تلويزيون آمد، چقدر با آن مخالفت شد و مي‌گفتند در هر خانه‌اي تلويزيون هست، نمي‌شود در آن خانه نماز خواند! چيزي كه به سن شما برسد، ويديو است كه بايد آن را در بقچه حمام مي‌پيچيديم و فيلم وي‌اچ‌اس را در زير پيراهن‌مان پنهان مي‌كرديم. اول كه وي‌اچ‌اس هم نبود، بتا ماكس بود و… بعد ديدند ما هم مي‌توانيم از ويديو استفاده خوب داشته باشيم. و ديديم كه مجوز دادند و ويديو كلوپ‌ها راه افتاد و حالا اگر در خيابان هزار تا وي اچ اس هم بريزيد، كسي بر نمي‌دارد.

جبلی ادامه داد: كم كم سي دي آمد و يك قصه ديگر شروع شد تا رسيديم به ماهواره و دوباره ماجرا شروع شد كه اين ماهواره اخلاق را خراب و فرهنگ را نابود مي‌كند! درست است همه اينها مي‌تواند باشد ولي ما دو راه داريم؛ يا سوار ماشين نشويم و الاغ بخريم و راديو هم گوش ندهيم و برق هم استفاده نكنيم يا از تمام تكنولوژي كه بشر ساليان سال زحمت كشيده و اختراع كرده است، به عنوان مصرف‌كننده به خوبي استفاده كنيم. مگر الان كسي مي‌تواند بدون برق يا وسيله نقليه زندگي خوبي داشته باشد؛ آن هم در شهرهاي بزرگ يا مثلا خود همين موبايل كه امكاناتي دارد و مي‌تواند جان آدم‌ها را نجات دهد، نمي‌توانيم با آن بد باشيم. به نظر من بايد با تكنولوژي هماهنگ شد. مخالفت با آن كمي دگمي‌گرايي و بازگشت به عقب و در مورد خودم مي‌گويم به دليل نشناختن موضوع است. الان كه اين همه درباره كتاب صحبت مي‌شود، بايد به ياد آوريم وقتي ما درباره موضوعي تحقيق مي‌كرديم چقدر بايد كتاب مي‌خوانديم و به كتابخانه‌هاي مختلف مي‌رفتيم ولي الان با چند تا كليك مي‌توانيد خود كتاب را ببينيد. اصلا كتاب صوتي داريم و كتاب‌هايي كه در دنياي مجازي هست. بنابراين بايد فرهنگ تكنولوژي بيايد و از آن به درستي استفاده كنيم. ماهواره مي‌تواند بسيار مضر باشد. مثلا كانال نامناسبي كه بچه‌ها دور از چشم پدر و مادر ببينند و مسائل ناجوري به آنها منتقل شود. در كنارش مي‌توان يك كانال آموزشي مخصوص بچه‌ها داشت و آنان از همه‌چيزهاي خوب دنيا كه مناسب سن‌شان است، استفاده كنند. شما مي‌بينيد مثلا در مورد موبايل، وقتي كسي در كوه گير كرده و با موبايل مي‌تواند خبر دهد تا نجاتش دهند، خب اين خوبي اين وسيله است ولي اينكه بچه‌اي با دوستش خاطره‌گويي كند يا اگر راننده‌اي كه پشت فرمان است، با موبايل صحبت كند، يا اس‌ام‌اس بدهد، منجر به تصادف مي‌شود. اصلا داشتن اطلاعات غير كاربردي كه به درد ما نمي‌خورد، مضر است چون باعث مي‌شود آنچه را مورد نياز است، نتوانيم كسب كنيم. بنابراين فكر مي‌كنم استفاده درست از هر وسيله‌اي نه تنها هيچ ايرادي ندارد، بلكه مفيد هم هست. همان قصه چاقو است كه هم مي‌تواند غذا درست كند و گرسنه‌اي را سير كند و هم مي‌تواند باعث قتل و جنايت شود. خود چاقو كه معناي فرهنگي ندارد و ابزار است. دنياي مجازي هم مثل چاقو، نوعي ابزار است. البته اين را هم اضافه كنم كه هيچ سايتي ندارم.

این هنرمند خاطره جالبی را هم از آشنایی با محمدرضا هدایتی صداپیشه «پسرعمه زا» این گونه بیان کرد: سال ٧٠ با برخي از دوستان رفتيم زاهدان و براي بچه‌هاي آنجا كلاس‌هاي فشرده سه ماهه گذاشتيم. يكي از كلاس‌ها هم عكاسي بود و آقاي محمدرضا هدايتي آن زمان نوجوان بود و من نسبت به او سن و سالي داشتم و جالب است كه خودش آن دوره را به ياد دارد كه هر روز به بازار و مناطق مختلف مي‌رفتيم و بچه‌ها عكاسي مي‌كردند و بعد از عكس‌هاي خود بچه‌ها نمايشگاهي گذاشتند. به من هم اصرار كردند خودت هم نمايشگاهي بگذار. فكر كردم اين عكس‌هايي كه گرفته‌ام كه از زندگي خودشان است و ديدنش در آن نمايشگاه عكس، جذابيتي نداشت و خودشان مي‌توانستند چنين عكس‌هايي بگيرند. اما مجموعه‌اي داشتم مال سال ٦٧ از ماسوله. آمدم تهران و نگاتيوهاي آن را بردم زاهدان و چاپ كردم و نمايشگاهي گذاشتيم در شهر زاهدان كه عكس‌ها آنجا ماند و قرار شد عكس‌ها را به شهرهاي ديگر هم ببرند.

 




نتیجه یک درگیری کودکانه⇐پخش نوروزی «کلاه قرمزی۹۶» کاملا منتفی شد+یک پرسش: تکلیف قسمت‌های ضبط شده چه می‌شود؟

سینماروزان: هرچند در ابتدای شکل گیری شایعات درباره عدم روی آنتن رفتن «کلاه قرمزی96» به دلیل عدم برآورده شدن انتظارات مالی تهیه کننده، بسیاری گمان می کردند امسال هم به مانند سالیان قبل در نهایت مشکلات فیمابین حل خواهد شد و فصل تازه این مجموعه پرمخاطب روی آنتن خواهد رفت اما امتداد درگیری کار را به جایی رساند که پخش «کلاه قرمزی96» کاملا منتفی شد.

به گزارش سینماروزان حمید مدرسی که چه در سینما و چه در تلویزیون بخش عمده شهرت هنری خود را به واسطه همکاری با شوهرخواهرش ایرج طهماسب -کارگردان «کلاه قرمزی»- و البته برادر بزرگترش مجید که از تهیه کنندگان شناخته شده سینماست، به دست آورده است، در اظهاراتی که از طریق کانال رسمی «کلاه قرمزی» منتشر کرد مدام بر برآورده نشدن انتظارات مالی دست اندرکاران این سریال تأکید کرد بدون توجه به اینکه «اگر در خانه کس است یک حرف بس است» و نیازی به این نیست که مشکلات فیمابین را مدام بازگو کند.

از آن سو محمدرضا جعفری جلوه مدیر شبکه دوم سیما که به واسطه اظهارات مدرسی به شدت تحت فشار رسانه ای قرار گرفته بود نیز در واکنشی مستقیم خطاب به مدرسی درخواستهای او را مصداق زیاده خواهی دانست و البته بر این امر تأکید کرد که رقم قرارداد «کلاه قرمزی96» دقیقا 50 درصد بیشتر از «کلاه قرمزی94» است به بیان بهتر امسال (1.5)برابر رقم قبلی بهشان تعلق گرفته است.

نتیجه سخنان جعفری جلوه هم نه عقب نشینی مدرسی و حل مشکل و روی آنتن رفتن «کلاه قرمزی96» بلکه بایکوت کامل این فصل از سریال از سوی مدیران شبکه دوم سیما بود که خیلی راحت این مجموعه را از کنداکتور کنار گذاشته و بجایش به پخش گلچین قسمتهای قبلی پرداختند.

اگر بخواهیم به معرفی مقصر این درگیری بپردازیم و سود و زیاد ناشی از روی آنتن نرفتن را بررسی کنیم باید هر دو طرف دعوا را تقصیر کار بدانیم.

واقعا جای سوال است که آیا حمید مدرسی بدون آن که سنگهایش را با مدیران شبکه دوم وابکند کار تولید را استارت زده و بعد تازه یک هفته به عید مانده یادش آمده که باید بودجه درنظرگرفته شده کم بوده؟ و آیا مدیران سیما بدون آن که قراردادی منسجم و شفاف با گروه تولید «کلاه قرمزی» ببندند کار تولید را به آنها سفارش داده اند؟

بد نیست هر دو طرف درگیر به این پرسشها پاسخ دهند و البته بهتر می‌شود اگر ایرج طهماسب که در کنار حمید جبلی هسته اصلی خلق «کلاه قرمزی» است هم مشخص کند که در درگیری میان تهیه کننده و سازمان، کدام طرف ایستاده و آیا بهتر نبود وی با ورود به موقع به درگیری، اختلافات را حل کند و برای رضایت خاطر مخاطبانی که مدام درباره اهمیت احترام به آنها حرف می‌زند «کلاه قرمزی96» را روانه آنتن کند.

تکلیف 20 قسمت ضبط شده چه می‌شود؟

علیرغم درگیریهای پیش آمده شنیده ها حکایت از آن دارد که نزدیک به 20 قسمت از فصل جدید «کلاه قرمزی» تولید شده و البته آیتمهای جالبی هم در این 20 قسمت محوریت تولید قرار گرفته است. حالا باید دید تکلیف این 20 قسمت چه می‌شود؟

اینکه گفته اند ممکن است که این فصل از ماهواره سربرآورد که کاملا شوخی است چون فارغ از آن که تولیدکنندگان مجموعه محال است عقبه سه دهه‌ای خود را حتی با رقمی چند برابری رقم تلویزیون تاخت بزنند، حق پخش قانونی این فصل از «کلاه قرمزی» هم به مانند فصول پیشین در اختیار رسانه ملی است!

به این ترتیب ناگفته پیداست که باید فکر پخش این فصل را از مدیومهایی مانند شبکه خانگی هم از سر بیرون کنیم. مجموعه ای که رایتش در اختیار رسانه ملی است فقط به یک شرط می‌تواند از رسانه ای دیگر پخش شود و آن هم کسب رضایت تولیدکنندگان از مالک اصلی که سازمان باشد! با اتفاقات اخیر بعید است مدیران رسانه ملی به این راحتیها رایت را به تهیه‌کننده‌ای که مدام از آنها گلایه کرده واگذار کنند!

می‌ماند یک احتمال؛ حل مشکلات پیش‌رو و تعامل و در نهایت قرار دادن این فصل در کنداکتور پخش رمضان امسال!

 




استمداد از «کلاه قرمزی» و «پسرخاله» برای مقابله با چهارشنبه سوزی!+عکس

سینماروزان: همه ساله به چهارشنبه سوری که نزدیک می شویم مواجه می گردیم با حجمی عظیم از پیامهای مشفقانه ای که از مخاطبان می خواهد در این مراسم به استفاده از مواد محترقه غیرایمن و بخصوص نارنجکهای دست ساز نپردازند و البته که متأسفانه همه ساله نیز با شمار زیادی از مصدومانی روبرو می شویم که به این توصیه ها وقعی نمی نهند.

به گزارش سینماروزان امسال و بعد از فاجعه پلاسکو که در آن گروهی از آتش نشانان جان بر کف ایران به شهادت رسیدند، در کنار راه افتادن کمپین «نه به چهارشنبه سوزی» در روزهای منتهی به چهارشنبه سوری مواجه شدیم با بیلبوردهایی که با استفاده از عروسکهای خاطره انگیز مجموعه های تلویزیونی سعی در سوق دادن شهروندان به سمت چهارشنبه سوری ایمن دارند.

از جمله این بیلبوردها بیلبوردی است با حضور کلاه قرمزی و پسرخاله و فرزند فامیل دور که در آن پسرخاله خطاب به دو نفر دیگر می گوید: ترقه نمی گیرم برات! مگه چیه؟!

یکی از بیلبوردهای مرتبط با چهارشنبه سوری
یکی از بیلبوردهای مرتبط با چهارشنبه سوری



عروسک‌گردان «جناب خان» یا عروسک‌گردان «دختر همسایه»؟⇔ کدامیک جای خالی مادر «کلاه قرمزی» را پر خواهد کرد؟+داده‌هایی تازه از روند تولید «کلاه قرمزی۹۶» و اهداف سیاسی «دیبی» و «جیگر»!!!

سینماروزان: مجموعه «کلاه قرمزی» در همه این سالها کوشیده است با تکیه بر هسته ثابت و خلاق حمید جبلی-ایرج طهماسب-حمید مدرسی و تیم تولید ثابت خود محصولاتی با حدی بالا از استاندارد به مخاطب عرضه کند.

 آخرین بار نوروز 94 بود که «کلاه قرمزی» و رفقایش روی آنتن رفتند ولی در نوروز 95 به دلیل عدم برآوردن بسته مالی پیشنهادی تیم تولید، سریال روی آنتن نرفت. امسال اما نوروز شبکه دوم را با «کلاه قرمزی» خواهیم گذراند.

 دست اندرکاران «کلاه قرمزی» از اوایل اسفندماه کار جدی ضبط این مجموعه را آغاز کردند و البته مهمترین چالش آنها نیز انتخاب جایگزین مرحوم دنیا فنی زاده برای عروسک گردانی «کلاه قرمزی» بود؛ چالشی که گویا با انتخاب یک عروسک گردان متبحر حل شده است.

درباره جایگزین فنی زاده در «کلاه قرمزی» شنیده‌های مختلفی به سینماروزان رسیده است؛ برخی از حضور حامد ذبیحی عروسک گردان «جناب خان» در برنامه می‌گویند و برخی از حضور شیما بخشنده که عروسک گردان «دختر همسایه» در این مجموعه بوده است، می گویند. در این بین به نظر می‌رسد شانس نفر دوم برای عروسک گردانی بیشتر بوده به خصوص که در همه این سالها در تیم تولید حاضر بوده است.

در فصل جدید «کلاه قرمزی» سه تا چهار عروسک جدید هم وارد فضای داستانی اثر شده اند و البته که به روال سابق تعدادی از چهره های سرشناس هنر و ورزش نیز به عنوان مهمان ویژه در قسمتهای مختلف حضور خواهند یافت و ماجراهای مفرحی را با حضور کلاه قرمزی، پسرخاله، پسرعمه زا، فامیل دور و بقیه رفقا رقم خواهند زد.

 گویا در فصل جدید «کلاه قرمزی» که در فاصله دو ماه مانده به انتخابات روی آنتن خواهد رفت برخی از دغدغه های معیشتی شهروندان از طریق دو عروسک «دیبی» و «جیگر» نمایانده خواهد شد و نقدهایی به سیاستگذاریهایی ارائه خواهد شد که در همه این سالها فقط در شعار درباره لزوم حمایت از طبقات آسیب پذیر می گویند و در عمل اوضاع بهتر نمی شود.




آینده «کلاه قرمزی» بدون دنیا از زبان «سنجد»

سینماروزان: صداپیشه و عروسک‌گردان «سنجد» درباره آینده «کلاه‌قرمزی» و به طور کلی شرایط حق مالکیت عروسک‌هایی که به شهرت رسیده‌اند، به بیان توضیحاتی پرداخت.

به گزارش سینماروزان نگار استخر درباره‌ شرایط حق مالکیت عروسک‌ها، با بیان اینکه متاسفانه در ایران حق کپی رایت وجود ندارد به «ایسنا» اظهار کرد: نمی‌دانم وقتی عروسکی طراحی می‌شود و شکل می‌گیرد، صاحب اثر تا چه اندازه می‌تواند ادعا کند که رایت این اثر برای اوست. ماجرای طراحی و ساخت عروسک‌ها هم معمولاً به این صورت است که فردی کاراکتر عروسکی را سفارش می‌دهد؛ یعنی به عنوان مثال کارگردان، عروسکی می‌خواهد با ویژگی‌ها، رفتار و صدای مشخصی که این عروسک با آن ویژگی‌ها تعریف شده، توسط فردی طراحی می‌شود و عروسک‌سازی هم آن را می‌سازد. در این شرایط بعد از ساخت عروسک هیچ آیین‌نامه‌ مکتوبی برای ما عروسکی‌ها تعریف نشده که بدانیم این عروسک بعد آن برنامه مشخص، در اختیار چه کسی قرار می‌گیرد.

او ادامه داد: تاکنون اغلب شرایط به اینگونه بوده است که صداپیشه عروسک با کارگردان یا تهیه‌کننده به توافقاتی برای نگهداری آن شخصیت عروسکی می‌رسیدند. گاهی هم  ممکن است که صداپیشه عروسک با کارگردان یا تهیه‌کننده به اختلافاتی بربخورد و در این شرایط اگر عروسک برای صداوسیما باشد، خود سازمان تصمیم می‌گیرد که این کاراکتر عروسکی در اختیار خود خودشان باشد؛ به این ترتیب فارغ از اینکه تهیه‌کننده و کارگردان چه کسانی خواهند بود، صداپیشه باید با هر گروهی، کار خود را انجام دهد. در واقع این توافقی است که باید میان سازمان صداوسیما و کارگردان و تهیه‌کننده صورت بگیرد.

صداپیشه و عروسک‌گردان «سنجد» در ادامه با بیان اینکه «در حقیقت برای هیچ‌کدام از این شرایط، قانون مکتوبی تعریف نشده است»، یادآور شد: همه ما برای این موضوعات به صورت شفاهی به نتیجه رسیده‌ و گاهی هم پیش آمده که گیر افتاده‌ایم.

استخر با اشاره به درگذشت دنیا فنی‌زاده (عروسک‌گردان «کلاه‌قرمزی») با بیان اینکه کاراکتر «کلاه‌قرمزی» ماندگار است، افزود: به ‌گونه‌ای که تمام وجود این شخصیت برای بچه‌ها شناخته شده است؛ به عنوان مثال ما می‌دانیم وقتی«کلاه‌قرمزی» می‌ترسد چه واکنشی نشان می‌دهد، وقتی خوشحال است چطور می‌دود یا وقتی کار بدی انجام داده چطور خودش را پنهان می‌کند. ممکن است که در آینده عروسک‌گردانی به جای خانم فنی‌زاده بیاید، اما واقعاً ممکن است که هیچ کسی در این زمینه به توانایی ایشان نباشد.

او با بیان اینکه «هر عروسکی با صداپیشه و عروسک‌گردان تعریف می‌شود»، ادامه داد: در بیشتر مواقع صداپیشه و عروسک‌گردان جدا از هم هستند، اما روح مشترکی بین این دو شکل می‌گیرد که باعث می‌شود همدیگر را پیش‌بینی کنند و به هم فرصت بدهند که البته این روندی زمان‌بر است. تعداد دوستان عروسک‌گردانی که این میزان از هوشیاری و آگاه بودن را نسبت به صداپیشه، موقعیت، مجری و مانیتور داشته باشند، محدود است. به هر حال «کلاه‌قرمزی» باید دوباره زنده شود و با نظر آقای طهماسب از میان دوستان حرفه‌ایی عروسک‌گردان، برای دنیا جایگزینی پیدا خواهند شد، ولی امیدواریم آنقدر این تفاوت‌ زیاد نباشد که بیننده متوجه آن شود.

استخر همچنین به عروسک «سنجد» اشاره کرد و گفت: این عروسک بخشی از وجود من است و روح من و او به نوعی به هم گره خورده است. اما به هر حال شخصیتی مثل «سنجد» برای من نیست، بلکه برای سازمان صداوسیما است. سازمان می‌تواند تصمیم بگیرد که مثلاً دیگر نمی‌توانیم «سنجد» را کار کنیم؛ اگر «کلاه‌قرمزی» از سازمان بیرون رفت، به این خاطر بود که با تهیه‌کننده به توافق رسیدند که هر آنچه مربوط به «کلاه‌قرمزی» است، متعلق به تهیه‌کننده است؛ اما با عروسک «سنجد» نمی‌توان این کار را کرد، چون برای سازمان است. صداوسیما می‌تواند مثلاً تصمیم بگیرد که برای روز جهانی کودک «سنجد» باید روی آنتن باشد، اگر تهیه‌کننده در آن زمان نباشد، برای برنامه تهیه‌کننده دیگری می‌گذارند. در واقع هر کدام از این کاراکترهای عروسکی تعریف مشخص و رابطه‌ای متفاوت با سازمان صداوسیما دارند.




چرا تعامل میلیاردی با “کلاه قرمزی” به نفع تلویزیون است؟

سینماروزان: مديران شبكه دوم سيما بالاخره بعد از كش و قوس‌هاي فراوان با سازندگان محبوب‌ترين برنامه تلويزيوني اين سال‌ها به نتيجه رسيدند و چندي پيش خبر پخش «كلاه قرمزي» در نوروز ٩٦ را قطعي كردند.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “اعتماد” عمر خاطره‌سازي ايرج طهماسب و حميد جبلي براي مخاطبان عروسك‌ها، حالا به دو دهه مي‌رسد. آنها نخستين بار دهه هفتاد از عروسكي دوست داشتني به نام كلاه قرمزي در برنامه «صندوق پست» رونمايي كردند و زماني كه از محبوبيت اين شخصيت مطمئن شدند، نخستين فيلم سينمايي شان را با نام «كلاه قرمزي و پسرخاله» سال ٧٣ جلوي دوربين بردند.

اما اين، همه ماجرا نبود چرا كه در ادامه كلاه قرمزي و پسرخاله به خاطره جمعي گروه‌هاي مختلف سني از جمله بزرگسالان تبديل شدند. از همين رو فيلم سينمايي «كلاه‌قرمزي و پسرخاله» كه پس از موفقيت مجموعه تلويزيوني‌اش در دهه ٧٠ ساخته شد، توانست عنوان پرفروش‌ترين فيلم سينماي ايران را تا يك دهه، به خود اختصاص دهد. جبلي و طهماسب بعد از موفقيت اين اثر سينمايي، سال ٨١ تصميم گرفتند دومين فيلم سينمايي را با محوريت اين دو عروسك، بسازند.

«كلاه قرمزي و سروناز» با وارد كردن شخصيت عروسكي تازه‌اي به نام سروناز اكران شد؛ اين شخصيت جديد نتوانست محبوبيت كلاه قرمزي و پسرخاله را به دست آورد. پس از ساخت اين فيلم، هفت سالي خبري از جبلي و طهماسب و تيم شان نبود. آنها بالاخره بعد از كش و قوس‌هاي فراوان، سال ٨٨ براي ساخت مجموعه «كلاه قرمزي» و پخش آن از تلويزيون به توافق رسيدند. در اين مجموعه تلويزيوني براي نخستين بار از شخصيت عروسك «پسرعمه‌زا» با صداي محمدرضا هدايتي رونمايي شد.

عروسکهای تازه وارد و جذابیت بیشتر
طهماسب و جبلي سال ٨٩، برنامه‌اي براي نوروز آماده نكردند، آنها اما نوروز ٩٠، دست پر به گروه كودك و نوجوان شبكه دو بازگشتند. عروسك فاميل دور با صداي بهادر مالكي و ببعي با صداي محمد بحراني به جمع شخصيت‌هاي اين مجموعه اضافه شد. فاميل دور تداعي‌كننده چهره طهماسب بود و به نظر مي‌رسد از روي او ساخته شده است. اين دو نيز توانستند به خوبي با كلاه‌قرمزي و پسرخاله همراه شوند. نكته قابل توجه اينجاست كه اندازه حضور عروسك‌هاي تازه‌وارد به قدري درست بود كه از كار بيرون نزدند و جاي كلاه‌قرمزي محبوب را هم تنگ نكردند. طهماسب و جبلي دو يار ديرين، درست در همان سال، توليد سومين اثر سينمايي خود را با محوريت كلاه‌قرمزي كليد زدند.

«كلاه قرمزي و بچه‌ننه» سال ٩١ اكران شد و اگرچه نتوانست به اندازه «كلاه قرمزي و پسرخاله» فروش كند اما چيزي حدود چهار ميليارد تومان از گيشه سينماها را به خود اختصاص داد. گروه توليد اين مجموعه نمايشي، بعد از پايان فيلمبرداري سومين اثر سينمايي كلاه‌‌قرمزي، توليد اين مجموعه را براي نوروز ٩١ آغاز كردند.

تيم توليد، دقيقه نود يعني اسفند ٩٠، فيلمبرداري را آغاز كردند و نوروز از تلويزيون پخش شد. اين‌بار هم طهماسب و جبلي چهار عروسك جديد را به گروه اضافه كردند. جيگر، آقاي همساده، دختر عمه‌زا و ني‌ني در تركيب با كلاه قرمزي، پسرخاله، فاميل دور و ببعي، خوب نشستند اما جيگر و آقاي همساده به قهرمان‌هاي جديد اين اثر نمايشي تبديل شدند. پايان همان سال، درست زماني كه كلاه قرمزي، پر بيننده‌ترين برنامه تلويزيوني بود، حميد مدرسي اعلام كرد به دليل عدم تعهدات مالي تلويزيون در قبال عوامل توليد، سري جديد اين مجموعه براي پخش در نوروز ٩٢، آماده نمي‌شود. چندي بعد از اظهارات مدرسي، علي بخشي‌زاده، مدير وقت گروه كودك و نوجوان شبكه دو سيما، خبر پخش كلاه قرمزي در نوروز ٩٢ را تاييد كرد. بعد از تكذيب دوباره مدرسي و كش و قوس‌هاي فراوان، علي دارابي، معاونت سيما طي جلسه‌اي با تهيه‌كننده، قول و قرارهايي مبني بر مرتفع شدن مشكلات مالي را داد و كلاه قرمزي، قهرمان بدون رقيب تلويزيون، در نوروز ٩٢ شد.

غنیمتی به نام “کلاه قرمزی” در برهوت رسانه ملی
پخش اين برنامه محبوب با وجود جذب مخاطب، پايان سال ٩٢ هم با اما و اگرها همراه شد. همان روزها بود كه برخي رسانه‌ها اعلام كردند توليد اين مجموعه براي تلويزيون چيزي حدود دو و نيم ميليارد تومان آب مي‌خورد. بودجه‌اي كه نسبت به وضعيت مالي تلويزيون در آنها سال‌ها و در مقايسه با برنامه‌هاي ديگر غيرمتعارف به نظر مي‌رسيد. با اين همه در روزهاي ركود تلويزيون و پناه بردن مردم به شبكه‌هاي ماهواره‌اي، كلاه قرمزي براي مديران سيما غنيمتي بود كه نمي‌توانستند به راحتي از كنار آن بگذرند. به همين خاطر با وجود اختلافات مالي، مديران شبكه دو اعلام كردند بودجه ساخت كلاه قرمزي كمتر از دو ميليارد تومان است و نوروز سال ٩٣ نيز عروسك‌ها مهمان خانه‌هاي مردم هستند.

طبيعي است درآمدزايي تلويزيون از پخش تبليغات بازرگاني پيش از پخش اين برنامه، چند برابر بودجه صرف شده را به سيما برمي‌گرداند. با اين همه نوروز ٩٣ هم طهماسب و جبلي با عروسك‌هايي چون «عزيزم ببخشيد» و «پسر فاميل دور» رونق چند باره‌اي به اين مجموعه نمايشي دادند. كلاه قرمزي سال ٩٤ به دليل تقارن شش روز ابتدايي نوروز با ايام فاطميه، از ششم فروردين ماه روي آنتن رفت و پاي بازيگران و هنرمنداني چون حامد بهداد، سحر دولتشاهي، بنيامين بهادري، شبنم مقدمي و صابر ابر را به عنوان مهمان به تلويزيون باز كرد. با وجود اين موفقيت‌ها، عوامل اين برنامه به دليل پرداخت نشدن تعهدات مالي، از ساخت اين مجموعه در نوروز ٩٥ انصراف دادند.

سرافراز تمایلی به مذاکره نداشت اما علی عسکری معتقد به تعامل است

محمد سرفراز، مدير وقت صدا و سيما و مديرانش در گروه كودك و نوجوان شبكه دو سيما هم يا تمايلي به مذاكره نداشتند يا آنقدر مشكلات مالي زياد بود كه جايي براي مذاكره وجود نداشت. بي‌ترديد ضرر پخش نشدن كلاه قرمزي نوروز ٩٥، بيش از هر چيز متوجه تلويزيون شد و در ادامه طهماسب و جبلي تصميم گرفتند ادامه توليد اين مجموعه را در شبكه نمايش خانگي دنبال كنند. تصميمي كه مديران تلويزيون را به فكر واداشت و به همين خاطر پيش از به وجود آمدن هرگونه شاببه‌اي اعلام كردند كلاه قرمزي نوروز ٩٦ از شبكه دو سيما پخش مي‌شود. به نظر مي‌رسد عبدالعلي علي‌عسگري، رييس سازمان صدا و سيما و مديرانش، بيش از سرفراز به تعامل با هنرمندان معتقدند. به همين خاطر حاضر نيستند طهماسب و جبلي هم سرنوشتي مانند ديگر كارگردان‌هاي معتبر پيدا كنند و با رفتن به شبكه نمايش خانگي، مخاطب ميليوني برنامه‌شان را از تلويزيون بگيرند.




مشکلات مالی مرتفع شد⇐”کلاه قرمزی” و رفقا نوروز ۹۶ به شبکه دوم می‌آیند

سینماروزان: یک سال بعد از دوری “کلاه قرمزی” و رفقایش از رسانه ملی و روی آنتن نرفتن این مجموعه در نوروز 95 مشکلات مالی فیمابین تهیه کننده سریال و رسانه ملی حل شده و بناست نوروز 96 فصل تازه این مجموعه روی آنتن برود.

به گزارش سینماروزان “کلاه قرمزی96” در حالی در کنداکتور نوروزی شبکه دوم سیما قرار گرفته است که پیشتر شنیده هایی مبنی بر تولید آن برای عرضه در فضای مجازی طرح شده و البته خیلی زود هم تکذیب شده بود.

این روزها حمید جبلی و ایرج طهماسب سرگرم نگارش ایده هایی تازه برای فصل تازه این مجموعه هستند. ایده هایی که بعد از نهایی شدن نگارش شده و نهایتا از اوایل زمستان ضبط فصل تازه این مجموعه آغاز خواهد شد.

“کلاه قرمزی96” به تهیه کنندگی حمید مدرسی و کارگردانی و اجرای ایرج طهماسب در کنار عروسکهای بامزه خود مهمان برخی از چهره های سرشناس هنری-ورزشی هم خواهد بود.




تکذیب تولید مجموعه اینترنتی “کلاه قرمزی”⇐تهیه‌کننده: دروغ است

سینماژورنال: در روزهای گذشته خبری مبنی بر تولید مجموعه اینترنتی “کلاه قرمزی” و عرضه آن از طریق فضای مجازی منتشر شد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال با این حال حمید مدرسی تهیه کننده این مجموعه در گفتگو با “هفت صبح” این خبر را کاملا تکذیب کرد و آن را کلاهبرداری دانست.

مدرسی گفت: خبری مبنی بر تولید “کلاه قرمزی” در فضای مجازی دروغ و کلاهبرداری است و قطعا هم اینجانب به عنوان تهیه کننده و هم خود تلویزیون در این موضوع دخالت خواهیم کرد.

وی ادامه داد: چندیست در فضای مجازی به طرق مخالف به صورت غیرقانونی تقلبهای گسترده ای در زمینه “کلاه قرمزی” صورت می گیرد که در این مورد هم در حال پیگیری هستیم.

مدرسی خاطرنشان ساخت: در حال حاضر در حال مذاکره با شبکه دوم هستیم تا در صورت توافق برنامه های جدیدی تولید کنیم که این هم بعد از توافق، از طریق شبکه دو اعلام میشود.




قابل توجه مدیران رسانه ملی⇐خالقان “کلاه قرمزی” استودیوی انیمیشن‌سازی راه انداختند/”گلستان” سعدی از اولین محصولات این استودیو است

سینماژورنال: رسانه ملی امسال به دلیل کمبود منابع مالی نتوانست سفارش تولید “کلاه قرمزی” نوروزی را بدهد و بجایش چکیده ای از برنامه های سالیان قبل را روی آنتن فرستاد.

به گزارش سینماژورنال خالقان “کلاه قرمزی” یعنی ایرج طهماسب و حمید جبلی اما بیکار ننشستند و از یک طرف مقدمات تولید نسخه سینمایی تازه ای از این مجموعه با نام “کلاه قرمزی و دوستان” را فراهم کردند و از طرف دیگر آن طور که “آی سینما” گزارش داده یک استودیوی انیمیشن هم راه انداخته اند.

این استودیوی انیمیشن سازی  HYH نام دارد که با همکاری گروهی از انیماتورهای ایرانی، اولین انیمیشن‌های رئالیستی و 3D خاورمیانه را تولید کرده است.

استودیوی انیمیشن HYH نزدیک به دو سال است که تاسیس شده و تاکنون در سکوت خبری به فعالیت پرداخته است. اولین نکته جالب درباره این‌ استودیو این‌ است که تیم معروف «کلاه قرمزی» موسسان آن هستند؛ حمید جبلی و ایرج طهماسب به عنوان کارگردان هنری و نویسنده در این آثار حضور دارند و حمید مدرسی نیز مثل همیشه تهیه‌کنندگی را بر عهده گرفته است.

البته نفر چهارم این گروه نیز یاشین نهانی است که تحصیلات خود را در زمینه انیمیشن، خارج از ایران گذرانده و به عنوان کارگردان در تمام آثار این استودیو حضور دارد.

شعار این استودیو  استفاده از نیروی با استعداد ایرانی است و تمام عوامل این استودیو از بین فعالان هنر انیمیشن و انیماتورهای ایرانی انتخاب شده‌اند که برای دعوت بسیاری از آن‌ها کمپانی HYH دست به استعدادیابی زده است.

همچنین، بسیاری از انیماتورهای ایرانی خارج از کشور نیز نسبت به همکاری با HYH اشتیاق نشان داده‌اند و این همکاری‌ها تولید انیمیشن‌هایی باکیفیت بالا را ممکن کرده است.

تولید انیمیشن “گلستان” سعدی

با همکاری این انیماتورها، استودیوی انیمیشن HYH اولین انیمیشن رئالیستی 3D  خاورمیانه را با نام «گلستان» و بر اساس داستان‌های کهن سعدی، تولید کرده که تاکنون حدود بیست دقیقه از آن آماده شده است. در این انیمیشن مثل بسیاری از آثار روز دنیا از تکنیک فضاسازی سه‌بعدی استفاده شده و برای دیدن آن باید از عینک‌های مخصوص استفاده شود.

از دیگر تولیدات این استودیو می‌توان به انیمیشین ده دقیقه‌ای «آخرین تار» اشاره کرد که به تازگی در جشنواره فیلم مراکش از میان 3000 اثر شرکت کننده، جزو صد فیلم برگزیده شده است. در تولید این انیمیشن یاشین نهانی نویسندگی و کارگردانی، ایرج طهماسب مجری طرح و حمید جبلی کارگردانی هنری را بر عهده داشته است.

تولید دیگر این کمپانی، انیمیشنی به نام «آبی و سیاه» است که موضوع آن به کمبود آب در دنیا بر می‌گردد. در این انیمیشن نیز نویسندگی و کارگردانی را یاشین نهانی برعهده داشته و ایرج طهماسب به عنوان مجری طرح و حمید جبلی به عنوان کارگردان هنری حضور داشته‌اند.

البته این استودیو در تدارک تولیدات تازه‌ای است و احتمالا در آینده وارد تولید فیلم سینمایی در این حوزه نیز خواهد شد. هنوز خبری از عرضه این تولیدات به بازار نشده است.




“كلاه قرمزي” هم از تلويزيون طلبكار شد!

سینماژورنال: در حالی که یکی از برنامه های پرمخاطب نوروزی سالهای اخیر تلویزیون “کلاه قرمزی” بوده است اما برای نوروز 95 خبری از این برنامه نیست.

به گزارش سینماژورنال چندی قبل حمید مدرسی تهیه کننده این مجموعه از تلاشهایش برای تولید یک نسخه سینمایی تازه از “کلاه قرمزی” خبر داد و حالا حمید جبلی هم در افتتاحیه جشنواره تئاتر فجر از این گفته که سال آینده منتظر نسخه تلویزیونی کلاه قرمزی نباشیم!

هنوز پول پارسال را نگرفته ایم

حمید جبلی در مراسم افتتاحیه سی و چهارمین جشنواره تئاتر فجر و در پاسخ به منصور ضابطیان که اجرای مراسم را برعهده داشت و از وی درباره ساخته شدن سریال “کلاه قرمزی” برای نوروز ۹۵ پرسید، اعلام کرد که خبری از این مجموعه پرطرفدار نیست.

وی با اشاره به عدم برآورده شدن تعهدات مالی عوامل “کلاه قرمزی” در سال 94 بیان داشت: برای نوروز ۹۵ سری جدید مجموعه  «کلاه قرمزی» را در تلویزیون نداریم زیرا هنوز پول پارسال را نگرفته ایم و علاقمند نیستیم در چنین شرایطی با تلویزیون کار کنیم.

حمید جبلی به همراه ایرج طهماسب هسته اصلی تولید “کلاه قرمزی” بوده اند و طبیعی است که واکنش جبلی مورد تأیید طهماسب هم باشد. حالا باید منتظر ماند و واکنش مدیران رسانه ملی را نسبت به این گلایه به نظاره نشست.




از ابوی حمید جبلی تا برادرزاده صادق هدایت؛ همه در یک مستند

سینماژورنال: ویرايش نهايي مستند “مرز پرگهر” با صداي دكتر اكبر عالمي ويرايش نهايي مستند مرز پرگهر، درباره سراينده سرود “اي ايران” با خوانش گفتار اين مستند توسط دكتر اكبر عالمي صورت گرفت.

به گزارش سینماژورنال «مرز پرگهر» فيلمي مستند ساخته هومن ظريف درباره فعاليت‌هاي علمي، ادبي و هنري حسين گل گلاب، شاعر سرود «اي ايران»، اديب و استاد دانشگاه است.

در اين فيلم با افرادي همچون هما و فرخ گل گلاب، پريدخت آوا و هومن صدر، خانواده استاد غلامحسين بنان و فرخ و گلنوش خالقي، علي غضنفري شاعر، ترانه‌سرا و مترجم، ناصر جبلي(شاعر و پدر حميد جبلي)، جهانگير هدايت (برادرزاده صادق هدايت)، ميلادکيايي، آهنگساز و نوازنده سنتور،محمود ذوالفنون ،نوازنده ويلون(از آرشيو محمد عرفان رفيعي) و عبدالجبار کاکايي درباره حسين گل گلاب و سرود “اي ايران” گفتگو شده است و علي زندوكيل قطعه “آذرآبادگان” روح‌الله خالقي و شعر گل گلاب را با تنظيم پيمان خازني اجرا كرده است.

اين فيلم مستند براي نخستين‌بار درسال 1390 در جشنواره حقيقت اكران شد و ‌در سال 1391 همراه با جلسه نقد و بررسي در «خانه هنرمندان ايران» به نمايش درآمد.

سرود “‌اي ايران” براي نخستين بار درسال 1323 خورشيدي توسط روح الله خالقي و حسين گل گلاب ساخته شد و در بهمن همان سال با صداي يحيي معتمدالدوله وزيري كه بعدها در برنامه گلها با نام «نوذر» كار هنري خود را ادامه داد،اجرا شده است.
بنابر گفته اسماعيل نواب صفا، در اركستر آزمايشي گلها،به سرپرستي كلنل علينقي وزيري، سرود “اي ايران” با صداي مشترك عبدالعلي وزيري و غلامحسين بنان اجرا شد.




پرسش سینماژورنال از عموها و خاله‌های رانده شده از رسانه ملی: چرا به بازار آزاد رقابت نسبی رسانه‌هایی چون “شبکه خانگی” وارد نمی‌شوید؟

سینماژورنال/حامد مظفری: لایه ظاهری اتفاقات پیش آمده در ماجرای توقیف برنامه هایی مانند “فتیله” اعتراضات به تمسخر گویش یا قومیت خاص است.
به گزارش سینماژورنال همین لایه ظاهریست که باعث میشود ناگهان صفحات اجتماعی حتی چهره هایی که از جزییات گافهای منتج به توقیف خبر ندارند نیز پر شود از مرثیه سرایی بر آنها که محصول دیداری شان توقیف شده است.
اما این فقط لایه بیرونی و پرسپکتیوی است که از این اتفاقات می بینیم.

یک دهه فعالیت بی چشمداشت؟؟

به عمق که بزنیم و وارد جزییات شویم قطعا داده های بیشتر و جامعتری نصیبمان می شود. در موردی مانند “فتیله” مرثیه سرایان از این می گویند که نباید یک دهه فعالیت مستمر و بی چشمداشت(!) برای کودکان این مرز و بوم در سایه یک گاف قرار گیرد.
درست هم هست؛ یک دهه فعالیت حرفه ای و خلاقانه و به روز نباید هم به این راحتی تحت الشعاع یک گاف قرار گیرد اما شمایی که در قامتی فرهیخته مرثیه می سرایی مگر همان نیستی که در موعدی دیگر از نبود خلاقیت در برنامه سازی رسانه ملی برای کودکان و سپردن همه ظرفیتها به عموها و خاله هایی سخن می گفتی که همه هنرشان بالا و پایین پریدن و دعوت مخاطبان به کف زدن است؟!
حالا چه شده که فقط یکی از مسببان خلق دایره ای بسته و محدود در برنامه سازی کودکان این طور مورد حمایت تان واقع شده اند؟

مشکل فقدان خلاقیت است و نه فقط یک گاف

اینکه چند ماه قبل یکی از دو نخبه تولید برنامه های پرمخاطب برای کودکان دهه شصت که اتفاقا در سالهای اخیر نیز موفقیت خود را تکرار کرده اند، آینده سپردن فاقد منطق و بی دورنمای آنتن کودکان به عمو و خاله های فاقد خلاقیت را بسیار خطرناک توصیف می کرد جدی گرفته نشد اما آن نخبه درست می گفت و بدجوری هم درست می گفت.
مشکل اخیری که برای یکی از این عموها پیش آمد نه فقط ناشی از شوخی با یک گویش که ناشی از فقدان خلاقیت و نبوغ در تولید محتوا برای کودکان است.
اینکه یک جوک دست چندم و البته تاریخ مصرف گذشته زمینه ای می شود برای خلق آیتمی آموزشی(!) در برنامه ای کودکانه معنایی ندارد جز آن که برنامه سازان کودک ما حتی استانداردهای زمانی تولید متن را هم درک نمی کنند زیرا فارغ از گویش متاثر از منبع خلق(!!!) آیتم، مگر امکان دارد کودک روزگار ما فرق فرچه و مسواک را نداند؟؟
پس قبول کنید که یا خلاقیت این عموها ته گرفته و یا اینکه از شدت تکرار مکررات وقتی برای تامل بر خوراکی که به کودکان می دهند ندارند.

اتاق فکرتان کجاست؟

اگر در جاهای دیگر دنیا می بینید که یک برنامه سالها و در فصول مختلف تولید شده و البته پرمخاطب می ماند به اتاق فکر تولید محتوا برای برنامه برمیگردد که مرتب چهره ها و مغزهای تازه به آن وارد می شوند اما در اینجا همین که تهیه کننده اسپانسرخورش ملس باشد و بتواند فقط بخشی از بودجه را به پروژه تزریق کند کافیست تا سالها آنتن زنده در اختیارش باشد و البته بر مدار تکرار مکررات حرکت کند.

واقعا بدون رانتهای برآمده از انحصار رسانه ای امکان حیات تان وجود دارد؟

اینها همه دلیلی بر آن نیست که برای حذفهای یک شبه و بخشنامه ای توجیه بتراشیم.
نه! فقط می خواهیم بگوییم شمایی که به واسطه یک دهه برنامه سازی برای کودک، در انظار خود را محق می دانی که به واسطه یک اشتباه، اخراج نشوی با خودت خلوت که می کنی فقط به این بیندیشی که در این یک دهه فقط چند کلمه به دایره واژگانی مخاطبانت افزوده ای و البته چقدر مخاطب خاص داری و نه مخاطب سرگردانی که باید میان سبد تکراری رسانه ملی یکی را بالاجبار انتخاب کند.
اگر خروجی ات مثبت بوده و در این همه سال برندسازی لازم را داشته ای که نباید نگران خارج شدن موقت یا دایم از دایره رسانه ملی باشی چون با تنوع رسانه ای موجود باز هم فرصت تولید محتوا را در رسانه های دیگر خواهی داشت.
اما اگر ته دلت امیدی نداری که بتوانی در بازار آزاد رقابت نسبی رسانه های غیررانتی مانند شبکه خانگی و همین فضای سایبری به حیات ادامه دهی و امتداد حضورت گره خورده به انحصار رسانه ملی که حتما باید به خیریت فراوان اتفاق اخیر در توقفی که برایت ایجاد کرده، بیندیشی و بنشینی ساعتها فکر کنی بر اینکه چه کنی تا در حضور دوباره در عرصه برنامه سازی برای کودک، به جای پر کردن آنتن، خلاقیتی را چاشنی کار کنی که در مدیومهای دیگر هم خریدار داشته باشد.

پرسشی از شما که از تهدید به حذفت دلخوری
حتی اگر حال و حوصله تعمق بر این موضوع را نداری جوابی برای این سوال پیدا کن که چرا نسخه تکراری محصولی به نام “کلاه قرمزی” که با احتساب تکرار در شبکه های مختلف، هر قسمتش لااقل پنج باری روی آنتن رفته به هنگام عرضه در شبکه خانگی هم با اقبال مخاطبان مواجه می شود و البته همه ساله سازندگانش، تهدید به حضور در شبکه خانگی بجای تلویزیون را مجالی می کنند برای دریافت بودجه بیشتر اما شما یک شبه و با یک امضاء، همه داشته و نداشته تان زیر سوال می رود.

پی نوشت: چند سال قبل آرش معیریان که در همه سالهای اخیر بخاطر تولید آثاری از سینمای بدنه و نمونه های متاخری مانند “کالسکه” و “شانس عشق تصادف” می شناسیمش با استفاده از همین عموهایی که گافشان خبرساز شده فیلمی کودکانه ساخت به نام “فیتیله و ماه پیشونی”؛ فیلمی که البته نیوشا ضیغمی را هم به عنوان بازیگر داشت.
“فیتیله و ماه پیشونی” در سال 91 روی پرده رفت و بعد از 47 روز نمایش عایدی اش به 150 میلیون تومان هم نرسید! آن هم در شرایطی که صدرنشین جدول فروش این سال “کلاه قرمزی و بچه ننه” بود با فروشی نزدیک به 3 میلیارد و نیم!!!
مقایسه رقم فروش همین دو محصول که ریشه شکل گیری هر دو رسانه ملی بوده، می تواند اله مانی باشد برای سنجش محبوبیت عموها و خاله های امروزی در فضای غیرانحصاری عرضه محصولات فرهنگی.




حمید جبلی در واکنش به درخواست عجیب خبرنگار نوجوان در جشنواره همدان: من مطرب نیستم که برای‌تان برقصم!!!

سینماژورنال: اولین دوره جشنواره فیلم نوجوان در حالی در همدان برگزار شده که یکی از حاشیه های روزهای ابتدایی آن واکنشی بود که حمید جبلی به یکی از مخاطبان حاضر در جشنواره نشان داد.

به گزارش سینماژورنال در یکی از نشستهای این جشنواره که با نام “گفتگوی شبانه” برگزار می شود و وحید نیکخواه آزاد مدیریت آن را برعهده داشت، از یک طرف علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد فارابی حضور داشت و از طرف دیگر علیرضا شجاع نوری دبیر جشنواره نوجوان.

حمید جبلی هسته اصلی گروه تولید مجموعه “کلاه قرمزی” نیز از جمله مهمانان این نشست بود که به هنگام حضور با تأخیرش در نشست اتفاق عجیبی رخ داد.

جبلی از ابتدا به همه تذکر داد که سکوت را رعایت کنند

مطابق با اطلاعت ارائه شده در “فارس” جبلی از همان ابتدا به حاضرین که جمعیت نزدیک به 50 نفر داشتند و دور یک میز نشسته بودند تذکر داد تا سکوت را در زمانی که افراد صحبت می کنند رعایت کنند.

او به عکاسان گوشزد کرد که باید در یک جا بایستند و هنگام عکاسی حرکت نکنند و البته این که خبرنگارها در یک سمت بنشینند.

البته گوشزد به حاضرین درست بود چرا که همهمه موجود باعث شده بود صدا بسیار ضعیف به گوش برسد اما نوع لحن و گویش جبلی کمی تند بود.

در ادامه این نشست فیلمسازی از مشهد شروع به انتقاد از جشنواره و اکران فیلمش کرد و همین مسأله باعث سنگینی فضا شد.

درخواست عجیب خبرنگار نوجوان و واکنش صریح جبلی

در این هنگام یک خبرنگار نوجوان همدانی که شاید بیش از سیزده سال نداشت یک درخواست عجیب از حمید جبلی کرد و گفت: به نظرم برای این که کمی فضا تغییر کند و همچنین به عنوان یک میان برنامه برای ما صدای کلاه قرمزی را در بیاورید!!!

حمید جبلی نیز که بسیار عصبانی و ناراحت شده بود با لحنی که برای یک نوجوان سنگین بود در میان حاضرین پاسخ عجیبی داد و گفت:دختر عزیزم! من مطرب نیستم که برای تان برقصم. اگر اینجا مراسم عروسی بود برای تان می رقصیدم. من در اینجا به عنوان یک فیلمساز حاضر شدم اگر عروسی بود و شما می گفتید می رقصیدم.

عذرخواهی خبرنگار نوجوان و تشویق حضار

این واکنش شرمندگی فراوانی را برای دختر نوجوان خبرنگار به وجود آمد که وی تلاش کرد شرایط ظاهری خود را میان جمع حفظ کند اما بعد از گذشت زمان قابل توجهی خبرنگار نوجوان همدانی گفت: من برای این که از این جلسه به عنوان یک گفتگوی صمیمی یاد شده بود فکر کردم این درخواست را مطرح کنم و هیچ منظور بدی نداشتم. حالا سوال خود را اصلاح می کنم و می خواهم درباره این که چرا …..

او سوالش را اصلاح نکرد بلکه با کمک برخی از همکاران بزرگترش سوال دیگری پرسید اما حاضرین او را به دلیل جسارت و تحمل فضای سنگینی که بر وی حاکم شده بود تشویق کردند.

این در حالی است که کارگردانی از تبریز با لهجه شرینش با اشاره به برخورد حمید جبلی گفت: من فکر می کنم دوستان کمی با عصبانیت وارد نشست شدند.




ایرج طهماسب: “کلاه قرمزی و دوستان” ظرف چند ماه آینده کلید می‌خورد

سینماژورنال: ساعاتی بعد از انتشار گفتگویی از حمید مدرسی تهیه کننده سریال “کلاه قرمزی” درباره تازه ترین وضعیت تولید این مجموعه (اینجا را بخوانید) ایرج طهماسب کارگردان کار نیز با انتشار مطلبی اجتماعی درباره ادامه تولید این مجموعه سخن گفته است.

ایرج طهماسب در مطلب خود چنین آورده است: مدتی هست در فضای مجازی شایعه شده که مجموعه “کلاه قرمزی” دیگر در تلویزیون ساخته نمی شود. لازم به ذکر است این مجموعه نه تنها برای نوروز 95 برنامه خواهد داشت بلکه فیلم سینمایی “کلاه قرمزی و دوستان” تا چند ماه آینده کلید خواهد خورد.

به گزارش سینماژورنال صحبتهای طهماسب درباره ادامه کار این مجموعه پرطرفدار در شرایطی صورت می گیرد که در هفته قبل شایعه ای مبنی بر تعطیلی تولید مجموعه نوروزی این سریال به گوش رسیده بود.