1

ادعاهای متناقض جلیل سامان که رزومه‌اش در کار با سازمان رقم خورده⇐هست و نيستم را صرف مبارزه(!!) با منافقين كردم ولي گفتند برو قسط آخرت را از قرارگاه اشرف بگير! /در صورتجلسه “زيرخاكي” نوشتند “نفس” تماما در دفاع از توده‌اي‌ها و منافقين است!/با حمایت حسین کرمی و مهدی روشن‌روان توانستیم “زیرخاکی” را به نتیجه برسانیم!!/آنچه خاندان پهلوي با قاجار كرد جمهوري اسلامي نتوانست با خاندان پهلوي بكند!!!/ شاه توانست قاجاري‌ها را در اذهان عمومي از سكه بيندازد ولي رسانه ملي نتوانست حكومت پهلوي را از چشم نسل جواني كه دوران گذشته را درك نكرده، بيندازد!

سینماروزان: اینکه حتی آنها که همه رزومه‌شان در همکاری با سازمان صداوسیما رقم خورده و به‌واسطه این سازمان نامی دست و پا کرده‌اند باز به نقد سازمان می‌پردازند خیلی عجیب است و احتمالا ترفندی برای رهایی از انگ سازمانی خوانده شدن!؟؟ ترفندی که جوابگو هم نیست چون خارج از سازمان هیچ دستاورد مشهودی از این جماعت به چشم نمی‌خورد.

جلیل سامان از تازه‌ترین کارگردانانی است که بخش عمده فعالیتش برای سازمان رقم خورده ولی باز از سازمان گلایه دارد ولی تناقض این ادعاها جایی رقم می‌خورد که از حمایت حسین کرمی(از مدیران بادوام سازمان) از پروژه اخیرش حرف می‌زند.
یا در جایی دیگر سامان از کم‌کاری تلویزیون در قبال بدنام کردن پهلوی حرف می‌زند ولی از این نمی‌گوید که این همان سازمانی است که کلی هزینه کرده برای سریال‌ساز شدن امثال ایشان که اتفاقا هم اغلب مشغول ساخت سریال درباره دوران پهلوی بوده!

جلیل سامان به تینا جلالی در اعتماد گفت: در سه‌گانه قبلي(پروانه-ارمغان تاریکی-نفس) من هست و نيستم را صرف مبارزه با منافقين كردم ولي با كمال ناباوري يكي از مديران بزرگوار به تهيه‌‌كننده «نفس» گفته بود برو قسط آخرت را از قرارگاه اشرف بگير! شوخيش هم بده! چرا چنین گفتند؟ چون روزبه ناهيد را نكشت! اين نگاه صرفا سياسي به موضوع كار ما راسخت مي‌كند. كار به جايي رسيد كه در صورتجلسه “زيرخاكي” كه منجر به رد شدن كامل فيلمنامه زيرخاكي بود نوشتند “نفس” تماما در دفاع از توده‌اي‌ها و منافقين است! خب من با اين آدم‌ها و اين مظنونين هميشگي چه كنم؟ مي‌گويند سامان هميشه از دنده چپ بلند مي‌شود! خيلي بايد احمق باشم كه طرفدار چپ و راست باشم! عملا چند تا سكانس توي “زيرخاكي” بود كه به واسطه آن اگر مخاطب كم‌شعور هم باشد، ميزان تنفر من از چپ‌ها و روشنفكرنماها را مي‌فهمد.

سامان درباره روند تولید “زیرخاکی” اظهار داشت: “زیرخاکی” را تهيه‌‌كننده به سازمان پيشنهاد داد ولي جواب آنها اين بود كه جليل سامان تا به حال يك لطيفه هم تعريف نكرده، چگونه مي‌تواند سريال كمدي بسازد؟ يكي از رفقا گفت: خبرشم خنده‌داره! البته بگويم ترسي ازاين بابت نداشتم و با اعتماد به نفس كامل كار كردم چون مطمئن بودم از پس قضيه برمي‌آيم. اما در مقام مقايسه نمي‌دانستم تا چه حد كار با موفقيت و جلب نظر مخاطب همراه مي‌شود.اينكه طنازي من را ديگران نفهمند گمانم به خاطر جديت من است يا شايد ميميك چهره‌ام (مي‌خندد). چند نمايشنامه هم در ژانر كمدي نوشته‌ام!!! چيزي كه برايم اهميت داشت اين بود كه حس كردم ديگر مخاطب حال و حوصله شنيدن تاريخ و انقلاب را در فضاي جدي ندارد و اينكه ديگر همه مرا با سازمان منافقين و درام‌ها و تراژدي‌هاي سنگين مي‌شناختند و كسي باور نمي‌كرد بتوانم روي اين طرح كار كنم. اين چالش براي خودم هم جذاب بود.

سامان ادامه داد: اساسا فيلمنامه اوليه‌اي كه نوشته بودم در شوراي رياست سازمان رد شد و گفتند اين فيلمنامه نبايد ساخته شود؛ خيلي هم سفت و سخت مخالف بودند. كلا از مقايسه قبل و بعد انقلاب به جز در حيطه آمار واهمه دارند. ولي در نهايت ما همان فيلمنامه اولیه را با كمك و پشتيباني آقاي مهدی روشن‌روان و آقاي حسین كرمي مدير وقت سيمافيلم به نتيجه رسانديم.

این کارگردان تاکید کرد: اگر حمايت‌هاي آقاي حسین كرمي نبود ما نمي‌توانستيم تا مرحله ساخت برسيم. فصل اول را مجوز گرفتيم و ساختيم. قصه فصل دوم از آنجايي كه در زمان حال مي‌گذشت و ما با سياستمدارهاي فعلي شوخي كرديم كاملا رد شد. چه بگويم؟ وقتي ما با گذشتگان نمي‌توانيم شوخي كنيم و به ما گفته مي‌شود شكنجه دوران طاغوت را مسخره مي‌كنيد، چگونه مي‌توانيم با نماينده مجلس فعلي مزاح كنيم؟ البته بايد از حمايت آقاي جواد رمضان نژاد مدير فعلي سيما فيلم و بهرنگ ملك‌محمدي مدير گروه سيما فيلم هم تشكر كنم خصوصا در مقطع پخش.

جلیل سامان در جایی دیگر از گفتگوی خود بی‌اشاره به نقش خودش در کیفیت محصولان رسانه ملی بیان داشت: آنچه خاندان پهلوي با قاجار كرد جمهوري اسلامي نتوانست با خاندان پهلوي بكند. يعني شاه توانست قاجاري‌ها را در اذهان عمومي از سكه بيندازد. ولي رسانه ملي نتوانسته هنوز حكومت پهلوي را همانقدر از چشم نسل جواني كه دوران گذشته را درك نكرده بيندازد! شايد خيلي‌ها دوست نداشته باشند اين حرف‌ها را بشنوند اما مايلم يك‌بار براي هميشه و با كمال تواضع مطلبي كلي را بگويم و آدم‌هاي تصميم‌گير هم يك‌بار بدون حب و بغض بشنوند و عصباني نشوند. بخش بزرگي از اين اشكال به صداو سيما وارد است، صداوسيما و همه مديران و هنرمندانش…




پژمان و ژاله در دور باطل!!⇔مقصر:سازمانی که آدم‌های اشتباهی را به کار می‌گمارد!

سینماروزان/احمد محمداسماعیلی: در دهه شصت اغلب آثاری که درباره تاریخ انقلاب ساخته می‌شد تصویری یک‌بعدی، کلیشه‌ای و شبیه به هم را نشان می‌داد. در این آثار ماموران ساواک آدمهای خنگ ، خرفت ،خشن ، زمخت با سبیلهای ازبنا گوش در رفته بودند که فاقد هرگونه هوش و زیرکی بودند و اغلب مبارزان، آدم های آرام ، متفکر، صبور و بسیار باهوش بودند که به سادگی از دست ماموران ساواک فرار میکردند و یا آنها را مچل می‌کردند.

این قضیه در سینمای جنگ هم تا زمان ظهور فیلمسازانی مثل رسول ملاقلی‌پور و ابراهیم حاتمی‌کیا ادامه داشت و عراقی‌ها عموما خشن و احمق نشان داده می‌شدند.

جلیل سامان با ساخت مجموعه‌هایی مثل “ارمغان تاریکی” ، “پروانه” و “نفس” نشان داد که دغدغه اصلیش پرداختن به جریانات سیاسی دهه پنجاه و شصت و فعالیتهای مبارزاتی نیروهای مختلف چپ و مذهبی بود؛ در این آثار عمدتا جوانی پاک و منزه و از همه چیز بی‌خبر با افکار چپ درگیر شده و بعد از مدتی به بلوغ فکری می‌رسید!!

“زیرخاکی” آخرین ساخته سامان نیز در امتداد همان تصویرسازی قبلی ولی با تم طنز محسوب می‌شود با این حال فقدان درام و عدم شخصیت‌پردازی مناسب باعث شده “زیرخاکی” در کارنامه خود سامان هم محصولی ضعیف به نظر برسد.

سامان در خلق کمدی چندان موفق نیست و به کپی از آثار موفق این سالها که اکثرا در سینما در ژانر کمدی با محوریت دهه‌های قبل مثل “نهنگ عنبر” و “مصادره” و “آشوب” ساخته شده‌اند، پرداخته است.

استفاده از دو بازیگری که در این سالها نشان داده‌اند که در حوزه سینمای کمدی توانمند هستند یعنی پژمان جمشیدی و ژاله صامتی هم فقط تلف کردن توانایی این بازیگران و گرفتن بازیهای ناپخته و کلیشه‌زده از آنها است.

ژاله صامتی که در این سالها در قالب زنان سنتی مقتدر ، عصبی مزاج حسابی جا افتاده است تقریبا همان شخصیت زن سنتی و تند مزاج کمدیهای “ضدگلوله” و “نیش زنبور” را ارائه می‌کند و انگار نه انگار او همان بازیگریست که اخیرا ازش درامهای تاثیرگذار “پسرکشی” و “درخونگاه” را دیده‌ایم!

از آن بدتر بازی اعصاب خرد کن و بدون طراوت ، جذابیت و شیرینی پژمان جمشیدی است که با دندان قروچه حرف زدن که از فرط تکرار اعصاب خردکن میشود به هیچ وجه آن پژمان جمشیدی طناز و شیرین کارهای قبلیش نیست.

تصویر کلیشه‌ای و تک‌بعدی از ساواک و ساواکی‌ها که آلت دست ساده‌لوحی میشوند که دنیایش فقط در پیدا کردن گنج خلاصه می‌شود اساسا بنیادهای قابل باور بودن موقعیتهای ایجاد شده را زیر سوال میبرد و بیشتر شاهد تیپ‌هایی از یک سری آدم خشن و بدون فکر و اندیشه هستیم.

از همه بدتر ابله نشان دادن ارتش زمان پهلوی است که یک افسر ساده یک موشک حساس را خیلی راحت از محیط پادگان بیرون می برد و مستشاران امریکایی را حد آدمهای خنگ نشان میدهد که فقط به دنبال عتیقه‌خری هستند؛ آدمهایی که اگر به این میزان خنگ و نادان بودند سلطه نیم قرنی بر ایران نداشتند و با این ساده‌لوح نشان دادن، ارزش نیروهای انقلابی در سقوط رژیم پهلوی برای نسل جوان زیر سوال نمی‌رود؟؟

استفاده از شوخی‌هایی نظیر رقصیدن فریبرز با پسرش با آهنگهای قدیمی دهه پنجاهی که خوراک جانمایی در اینستاگرام است اوج خلاقیت کارگردان مجموعه محسوب می‌شود ولی آیا چند تیپ، مقادیری رقص و خاطره‌بازی با گذشته برای ساخت یک سریال کافی است؟؟ مطمئنا نه و نشات‌گرفته از روش غلط انتخاب کارگردان در رسانه ملی.

در اشتباهی بودن موقعیتهایی که رسانه ملی پیش‌روی آدمها میگذرد همین بس که سامان بعد از ساخت سه سریال دهه پنجاهی نتوانسته در “زیرخاکی” حتی طراحی صحنه تداعیگر چهار دهه قبل را داشته باشد و مدام تیپ‌ها را به دل بیابان می‌برد که کلا صحنه‌آرایی را فاکتور بگیرد!!!

 

پژمان جمشیدی و ژاله صامتی بازیگران زیرخاکی
پژمان جمشیدی و ژاله صامتی بازیگران زیرخاکی




کارگردانی با سه گانه ای در مذمت منافقین بیان کرد⇐سازمان صداوسیما در استفاده از زنان غیرمحجبه غیرمسلمان(!) همکاری و تعامل خیلی خوبی با ما داشت!!

سینماروزان: در دورانی که یک فیلم گزنده اجتماعی با نام “کاناپه” که خیلی خوب از بدبختیهای طبقه متوسط میگوید فقط بخاطر پوستیژبه سر بودن بازیگران زن در نماهای داخلی کاملا توقیف شده اینکه یک کارگردان تلویزیون درباره تعاملات مدیران سازمان برای استفاده از بازیگران بی حجاب در یک سریال سخن بگوید جای تأمل است.

جلیل سامان کارگردانی که سه گانه “ارمغان تاریکی”-“پروانه”-“نفس” را در مذمت منافقین برای رسانه ملی ساخته با اشاره به تعاملات سازمان به”جوان” گفت: من به طورکلی با حضور ناظر کیفی مخالفم و اولین و آخرین کاری که با ناظر کیفی کار کردم در «ارمغان تاریکی» بود و در سریالهای بعدی کاری با ناظران کیفی نداشتم!

جلیل سامان ادامه داد: صداوسیما همکاری‌ها و تعاملات خیلی خوبی هم داشت، مثل استفاده از زنان غیرمحجبه غیرمسلمان برای بازنمایی بی‌حجابی موجود در پیش از انقلاب. خوشبختانه سازمان این ریسک را پذیرفت و امیدوارم که در کار‌های بعدی هم این تعامل ادامه داشته باشد!!




جلیل سامان کارگردان سریالهای «پروانه» و «نفس» اظهار داشت⇐ وقتی نمایندگان ضعیف و متناقض را به مجلس می‌فرستیم چه توقعی داریم؟!/نه مداحان، نخبه هستند و نه سلبریتی‌ها!/چرا کم‌سوادترین سلبریتی‌ها، بیشتر از همه حرف می‌زنند؟/چرا حاکمان برای کسب قدرت و وجاهت دست به دامن سلبریتی‌ها شدند؟؟/چرا نیروهای مخلص‌ ما در رأس کار نیستند!؟/آدم مخلص هیچ وقت سرمایه‌اش چند هزار میلیاردی نمی‌شود و در خانه چندده میلیاردی نمی‌نشیند!/چرا سریال «چمران» ساخته نشد؟ حتی کار را به اوج هم ارائه کردم، اما کسی دستی نجنباند!/عدم تولید سریال «چمران» عجیب نیست چون همه دنبال این هستند که با سلبریتی‌ها عکس بگیرند!!/اگر بتوانید پای پله هواپیما یا پلوخوران آقازاده‌ای، رضایت مسئولی را جلب کنید کار تمام است وگرنه ول معطلید

سینماروزان: اینکه جلیل سامان کارگردانی که توانسته با حمایت رسانه ملی سریالهایی مانند «ارمغان تاریکی»، «پروانه» و «نفس» را بسازد هم جزو منتقدان مدیریتی کشور است جای تعجب دارد.

جلیل سامان در گفتگویی که به بهانه چرایی عدم تجلی روحیه استکبارستیزی در محصولات هنری ایران با «جوان آنلاین» انجام داده کوشیده برخی مشکلات مدیریتی کشور را نقد کند.

متن کامل گفتگوی جلیل سامان با «جوان آنلاین» را بخوانید:

با توجه به در پیش بودن روز ۱۳ آبان فکر می‌کنید به عنوان یک هنرمند پس از گذشت نزدیک به ۴۰ سال از انقلاب اسلامی مبارزه با سلطه‌گری و زورگویی قدرت‌های استکباری چقدر اهمیت دارد؟
فکر نمی‌کنم کسی در خصوص مبارزه با امریکا و زورگویی‌هایش تردید داشته باشد منتها نحوه برخورد با این استعمارگر محل مناقشه است.
فکر می‌کنید انسجام داخلی یا همان چیزی که حضرت امام راحل از آن به عنوان وحدت کلمه یاد می‌کردند در موضوع مبارزه با استکبار جهانی چقدر اهمیت دارد و اگر در این باره صدای واحدی از درون کشور شنیده نشود چقدر می‌تواند به این مسئله صدمه وارد کند؟ 
نحوه برخورد یک سیاستمدار یا دیپلمات، یک دانشمند یا صنعتگر، یک هنرمند یا یک نظامی با این هژمونی متفاوت خواهد بود چه رسد به یک سیاستمدار با سیاستمدار دیگر! در بعد مبارزه با استکبار جهانی ابزاری مثل رسانه امروز خیلی تعیین کننده است، چون افکار عمومی روز به روز در جهان اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. ابزار جنگ نرم را نیز نباید دست کم بگیریم، طوری که برخورد رسانه‌ای من به اندازه برخورد رسانه‌ای او تاثیرگذار باشد! اما آیا امکانات رسانه‌ای ما این قدرت را در مصاف با این هژمونی فرهنگی دارد؟

با توجه به شعار‌ها و راهبرد‌هایی که کشور از ابتدای انقلاب درباره این موضوع داشته چقدر در داخل کشور همصدایی و همنوایی و همدلی از سوی مسئولان در این باره دیده می‌شود؟ 
معتقدم این مسئله وجود دارد، چون همواره ما در موضع مظلوم واقع شده‌ایم و این را مردم می‌فهمند. تحریم‌های ظالمانه و کشتار مردم مستضعف جهان از جمله یمن، فلسطین، سوریه، عراق و حمایت از رژیم‌های قرون وسطایی، چون عربستان سعودی در بسیاری از نقاط جهان چهره دژخیم امریکا و متحدانش را بیشتر عیان کرده است.
از طرفی در حال حاضر رئیس‌جمهوری در امریکا حاکم شده که مانند قبلی (اوباما) مشت آهنینش را در دستکش مخملینش پنهان نکرده! همراهی با عربستان نیز به خوبی شعار دموکراسی را پوشالی کرده است، اما این مسئله را نباید فراموش کنیم که آنچه کار ما را سخت کرده توان رسانه‌ای دشمن نیست! ضعف عملکرد برخی از دستگاه‌ها در قوای حاکم خودمان است، چون ما به لحاظ امکانات مادی و معنوی چیزی کم نداریم و نباید دشمن توان تحریم ما را داشته باشد، البته این ضعف توسط رسانه‌ها بزرگنمایی می‌شود. ما به پیشرفت‌های مدنی، صنعتی، علمی، بهداشتی و نظامی خوبی رسیده‌ایم از همه مهم‌تر اینکه سرنوشتمان در دست خودمان است. پس باید مشکلات داخلی را با همدلی و همفکری حل کنیم. آن وقت قدرت‌های استکباری هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند. حاکمیت توسط مردم شکل گرفته و در توالی انتخابات قدرت دست به دست شده است.
چه کسی این گروه‌های سیاسی را حاکم می‌کند؟ 
مسلماً مردم، وقتی چنین نمایندگان ضعیف و متناقضی را به مجلس می‌فرستیم چه توقعی داریم؟! به نظر من لازم است بینش مردم عمق پیدا کند؛ هم در انتخاب‌ها و هم در مطالبه‌گری‌شان و این لازمه‌اش این است که نخبگان کمتر سکوت کنند و صدایشان به گوش مردم و مسئولان برسد! نخبگان اجتماع مداح‌ها یا سلبریتی‌ها یا اقشار دیگر نیستند. ائمه جمعه و ورزشکاران هم نیستند. نخبگان از همه این‌ها هستند، اما همه این‌ها نیستند. الان در وضعیتی قرار داریم که کم‌سوادترین سلبریتی‌ها بیشتر حرف می‌زنند و بیشتر طرفدار دارند و بیشتر لایک می‌خورند و در عرصه سیاست هم تاثیرگذاری دارند.
این عارضه از کجا گریبان ما را گرفت؟!
از آنجایی که رسانه‌ها و برخی حاکمان برای کسب قدرت و وجاهت دست به دامن سلبریتی‌ها شدند! و نه نخبگان! کاندیدا‌ها برای ماندن و پیروز شدن دنباله‌رو افراد مشهور شدند و تلویزیون برای کسب مخاطب بیشتر به دامن شهرت در غلتید. سینما و تلویزیون نیز متأسفانه از اندیشه خالی شده است.
در ایران همه می‌گویند مرگ بر امریکا و همه او را دشمن بشریت می‌دانند، اگر هم کسی می‌گوید مذاکره کنیم از سر استیصال است! و نه رفاقت با امریکا. پس در کلیت معتقدم این همصدایی وجود دارد و باید از آن بهتر به سود منافع ملی استفاده کنیم. برجام به همه مردم جهان ثابت کرد امریکا قابل اعتماد نیست. از الطاف خفیه! ترامپ بود. (خنده) ضربه‌ای بود که اگر ما را از پا نیندازد ما را قوی‌تر می‌کند. تحریم‌های ترامپ به ما ثابت کرد آنچنان که شعارش را دادیم در تولید برخی اقلام غیروابسته نیستیم و بیشتر از آن ثابت کرد تفکر لیبرالیستی نسخه کارسازی برای اقتصاد ما نیست! مدیر خوش‌نشین نمی‌تواند برای مردم مستضعف که صاحبان و وارثان انقلابند دلسوز باشد. 
به سینمای ایران درباره موضوع استکبارستیزی چه نمره‌ای می‌دهید؟
متأسفانه سازمان منافقین و جنگ بسیاری از نیرو‌های کارآمد انقلاب را گرفت و فعلاً دچار قحط‌الرجالیم! یکی از دوستانم هشت سال در دفاع مقدس بود، اواخر جنگ او را دیدم. گفتم چه خبر رحیم؟ گفت: «هیچی مخلصای ما رفتند، مخلصای صدام موندند!» الان وضعیت انقلاب همین است. مخلص‌های ما در رأس کار نیستند. آدم مخلص هیچ وقت سرمایه‌اش چند هزار میلیاردی نمی‌شود. صاحب ده‌ها شرکت نمی‌شود. توی خانه چندده میلیاردی نمی‌نشیند و سنگ دین را به سینه بزند. سینمای ایران نمره خوبی ندارد. نه فقط در استکبارستیزی بلکه معتقدم در دفاع مقدس و موضوع داعش و نه حتی معضلات اجتماعی نیز نمره خوبی ندارد. ما سینمای بدون اندیشه‌ای داریم.
چرا خود شما تا به حال درباره استکبارستیزی یا موضوع ۱۳ آبان فیلم نساخته‌اید؟
استکبارستیزی خیلی مستقیم است. به نظرم باید روح استکبارستیزی را در مخاطب ایجاد کرد!
اگر بخواهید سریال چمران را بسازید چقدر استکبارستیزی در شخصیت او پررنگ خواهد بود؟
شاهد از غیب رسید! چمران چرا ساخته نشد؟ چمران که سراپا استکبارستیزی است. در واقع تحقیق و فیلمنامه آرشیو شد.
یعنی ساخته نمی‌شود؟
با وجود پیگیری‌های زیادی که کردم فعلاً که خبری نیست حتی کار را به اوج هم ارائه کردم، اما کسی به اصطلاح دستی نجنباند. برایم عجیب نیست؛ همه دنبال این هستند که با سلبریتی‌ها عکس بگیرند! بحث‌های فرهنگی مال جلسات است و عملیاتی نیست. اگر بتوانید پای پله هواپیما یا پلوخوران آقازاده‌ای رضایت مسؤلی را جلب کنید که کاری را انجام بدهید، شدنی‌تر است تا در سلسله مراتب سازمانی و تشکیلات فرهنگی. ساخت سریال چمران حرفش قشنگه! اما ساختش مردافکنه، اونم با سامان.




امتداد انتقادات «کیهان» از اختلال در صداوسیما⇐«نفس» سریالی ۳ قسمتی بود که ۳۰قسمت کش پیدا کرد!!!/وقتی نویسنده فیلمهای سادیستی مدیر مرکز نمایش سیما بوده، تولید «زیر‌پای مادر» غیر طبیعی نیست!!!

سینماروزان: روزنامه اصولگرای «کیهان» که چندی قبل به بهانه گافهایی که در برخی برنامه های روتین رسانه ملی و از جمله «خندوانه» و «دورهمی» رخ داده بود به انتقاد از سیاستگذاریهای تلویزیون پرداخته بود و از اختلال در آن گفته بود(اینجا را بخوانید) به تازگی در یادداشتی مفصل به قلم آرش فهیم با تیتر «اختلال در دستگاه سریال سازی» به انتقاد از کیفیت پایین سریالهای رمضانی تلویزیون پرداخته است.

به گزارش سینماروزان در این یادداشت از یک طرف سریال «نفس»جلیل سامان، خسته، گنگ، نامفهوم و بی سامان خوانده شده است و سریال «زیر پای مادر» نیز به خاطر ماهیت عصبی اش مورد شماتت قرار گرفته است.

متن یادداشت آرش فهیم در «کیهان» را بخوانید:

اختلال در دستگاه سریال سازی

افت سریال‌های مناسبتی سیما، در ماه مبارک رمضان نیز ادامه پیدا کرد. درحالی که سریال‌های اصلی تلویزیون برای این مناسبت («پایتخت 5» و «سر دلبران») آماده نشدند، دو مجموعه که برای مناسبت‌های دیگر تولید شده و ارتباط چندانی با فضای این ماه نداشتند، روی آنتن رفتند. این درحالی است که ماه مبارک رمضان، مهم ترین مقطع برای صداوسیماست، هم به این خاطر که عموم مردم در لحظات پس از افطار تماشاگر تلویزیون هستند و فضای عالی و پرنشاط شب‌های ماه رمضان هم آمادگی برای دریافت معانی خوب و زیبا فراهم می‌کند. اما تلویزیون قدر این فرصت را ندانست.
نفس خسته و بی سامان
معمولا پس از افطار، یا مجموعه‌های طنز پخش می‌شد و یا سریال‌هایی درباره ارواح و شیاطین ماورایی، اما این بار شیاطین مرئی، موضوع سریال پس از افطار سیما بودند. اول که قرار شد یک سریال، علیه تروریست‌ها و با نمایش بخشی از تاریخ انقلاب اسلامی روی آنتن برود، امیدوار کننده بود. اما «نفس» نه انقلابی بود و نه ضدتروریستی! پس چه بود؟ شاید بتوان گفت که نگاه شخصی و شاعرانه کارگردان، درباره وقایع مقطعی از تاریخ بود، صرفا با هدف خاطره بازی و برانگیختن احساسات نوستالژیک از طریق پخش آهنگ‌ها و ترانه‌های قبل از انقلاب، روابط عاشقانه بچه پولدارهای شورشی، اورکت آمریکایی، پیکان جوانان، قدم زدن زنان بی‌حجاب در خیابان‌های تهران و چند نشانه دیگر از آن دوران!
جلیل سامان بعد از سریال غافلگیرکننده «ارمغان تاریکی» که روایتی بدیع و خلاقانه درباره سازمان‌های تروریستی بود و پس از سریال با طراوت و جمع وجور «پروانه» که روایتی عاشقانه درباره نجات از همین سازمان‌ها بود، «نفس» را هم برای تکمیل این سه گانه ساخت. اما نفس تازه جلیل سامان، خسته، گنگ، نامفهوم و بی‌سامان بود! قسمت‌های اول، نسبتا خوب و جذاب بود. هم ریتم سریال مناسب بود و هم نوعی التهاب و اضطراب در آن جریان داشت. اما هر چه جلوتر رفتیم، سرعت وقایع نیز آب رفت. روزهای آتشین و پرشور انقلاب اسلامی در این سریال، به سردی و کندی هر چه تمام حکایت شد! کار به جایی رسید که برخی از قسمت‌های سریال «نفس» فقط در راهروها و اتاق‌های خانه یا بیمارستان و … و با رد و بدل شدن چند دیالوگ بی مزه جمع‌بندی می‌شد! بی‌اغراق نیست اگر بگوییم ما با یک سریال سه، چهار قسمتی طرف بودیم که 30 قسمت کش پیدا کرد!
«نفس» قرار بود یک سریال افشاگر درباره سازمانی تروریستی باشد که قبل از انقلاب خود را مجاهدین خلق می‌خواندند و پس از انقلاب، منافق بودنشان آشکار شد. اما این افشاگری فقط به چند حرکت مسلحانه و خشونت آمیز و مقداری هم شعارهای سطحی شخصیت روزبه محدود شد. نشانه‌هایی که برای آشنایان با گروهک‌ها قابل درک است، اما برای نوجوانی که شناختی از تاریخ و ماهیت این گونه سازمان‌ها ندارد، قابل شناخت نیست. به طور مثال، این سریال تفاوت یک منافق تروریست را با چریک انقلابی مشخص نمی‌کند. «نفس» با تمرکز بر یک مرد جوان و دختری که همراه و سپس همسر او شد، می‌توانست تبدیل به یک درام روان شناسانه و تحلیلی درباره چگونگی تغییر تدریجی یک مخالف دیکتاتوری به تروریستی سنگدل شود. اما حتی معلوم نشد که چرا روزبه، به خانواده ثروتمند و بانفوذ خودش پشت می‌کند و علیه طبقه خودش می‌شورد. چرا دختری مثل ناهید که از رفاه و نعمت و امکانات تحصیلی خوبی برخوردار است و نامزدش نیز همکار ساواک است، با این شورشی برای ضربه زدن به حکومت وقت همکاری می‌کند؟ چرا مردم در سال 57 از هیولای ساواک که در شکنجه و قتل انسان‌ها کوچک ترین رحم و مروتی نداشت، نترسیدند و برای سرنگون کردن غول بی شاخ و دم پهلوی، از جان خودشان هم گذشتند؟ و… چراهای بسیار دیگری که سریال «نفس» از پاسخ دادن به آن‌ها بر نیامد.

این سریال زیر سر چه کسی است؟
چرا در اوج کمبود بودجه صداوسیما با وجود این همه موضوع و سوژه مهم و برزمین مانده، سریالی مثل «زیر پای مادر» ساخته می‌شود؟ چرا این سریال در ماه مبارک رمضان پخش شد؟ پیش آمدن چنین پرسش‌هایی یعنی دستگاه سریال سازی سیما دچار اختلال است! چون که این سریال ، 30 شب متوالی مخاطب را به دنیایی عصبی و پر نفرت برد، آن هم در طلایی ترین لحظات زندگی مردم این کشور یعنی روزها و شب‌های مبارک ماه رمضان!
مادر، نماد مهربانی است و آن قدر مقدس است که در فرهنگ ما بهشت را زیر پای او می‌پندارند. اما در سریالی که عنوان آن ملهم از چنین مفهومی است جز خشم و خشونت، تنش و تضاد و رویارویی آدم‌ها چیزی دیده نمی‌شود!
همه چیز بدون منطق و زمینه‌سازی عقلانی و به اجبار نویسنده فیلمنامه، کارگردان و تهیه‌کننده رخ می‌دهد. آن‌ها ابتدا آتنه را بدون اینکه دلیلی مشخص داشته باشد به نهایت سیاهی و بدی بردند. چنان تصویر دهشتناکی از او ساختند که شاید در عالم واقعی یک زن به این ترسناکی نباشد. آنقدر بد که حتی نوزادش را رها می‌کند و می‌رود پی خوشگذارنی خودش! ما هیچ وقت متوجه این عمق ستمکاری آتنه نمی‌شویم. بعد هم این زن بعد از 20 سال پشیمان می‌شود و می‌خواهد دوباره مادرِ پسرش شود. توبه کرده، متحول شده و قصد جبران گذشته را دارد. اما چرا؟ باز هم فقط به این دلیل که سازندگان سریال می‌خواهند، نه دلیل دیگری!
شخصیت‌های مثبت سریال، رخساره و پدرش هستند. شخصیت‌هایی منفعل، بی هویت و خنثی که بین مشتی اراذل و اوباش، سرگردانند و هیچ کاری از دستشان بر نمی‌آید. تهیه کننده سریال «زیر پای مادر» یک زن است، اما نتوانسته گروه سازنده سریال را به سمت خلق یک شخصیت کاریزماتیک جذاب و موثر از زن مومن و پاکیزه سرشت و چادری نزدیک بکند. رخساره سریال اصلا دلچسب نیست و نه لبخندش آرام بخش است و نه اخمش کارساز!
زیر پای مادر، غیرت را تخریب و مردانگی را تحقیر می‌کند. صدرا که غیرت و ناموس لقلقه زبانش است، به تلفیقی از مازوخیسم و سادیسم مبتلاست. آن طرف هم خلیل کبابی قرار بوده شمایل مردی اصیل و قوی باشد، اما کاریکاتوری است که کامبیز دیرباز هر چه سعی کرده آن را متفاوت دربیاورد، نتوانسته است. نکته جالب اینکه همه در این سریال با هم دعوا و تخاصم می‌کنند و حتی در یکی از قسمت‌ها، پسر قصد سیلی زدن به مادرش را داشت‌(البته موقعی که نمی‌دانست، آن زن مادرش است)
بعد از 30 قسمت جنگ و پرخاش آدم‌ها به هم، ناگهان در سکانس پایانی همه با هم خوش و مهربان شدند تا سازندگان سریال، نشان بدهند که خودشان برخلاف سریالشان طرفدار خانواده و آشتی هستند!
وقتی نویسنده فیلمنامه «من مادر هستم» و کارگردان فیلم «ماجان» که هر دو فیلم‌هایی سادیستی هستند، مدیر مرکز نمایش سیما بوده(البته این مدیریت به‌تازگی‌ تغییرکرده) تولید سریالی مثل «زیر‌پای مادر» غیر طبیعی نیست!




گلایه یک بازیگر «نفس» از بدحسابی عوامل سریال⇐ای کاش به ماهواره میرفتم!+فیلم

سینماروزان: سریال “نفس”جلیل سامان در حالی با ریتمی کند و کشدار در حال پخش است که کارگردان کار از تولید فصل دوم خبر داده است.

این خبر میتواند مبین این نکته باشد که “نفس” هر کمبودی داشته باشد بلحاظ مالی نباید مشکلی داشته باشد اما حقیقت چیز دیگریست.

به تازگی مجید سعیدی از بازیگران سریال “نفس” با انتشار فایلی ویدیویی به گلایه از بدحسابی عوامل سریال پرداخته و گفته است قراردادش مربوط به بهمن ماه است اما تاکنون که اواخر خرداد است دستمزدش تسویه نشده و به واسطه اعتراض به این بدحسابی، نامش در تیتراژ، در جایی خورده که احساس شرمندگی کرده و افسوس خورده که چرا ماندن در وطن را به رفتن در ماهواره ترجیح داده!!

برای دیدن فیلم گلایه های بازیگر “نفس” اینجا را کلیک کنید.




علیرغم تکرار مکررات فصل اول و مشابهت با سریالهای قبلی سازنده⇐فصل دوم «نفس» هم تولید می‌شود!⇔آیا صداوسیما واقعا بی‌پول است؟

سینماروزان: علیرغم آن که سریال «نفس» به دلیل شباهتهای فراوانی که چه در خط داستانی و چه در ساختار با مجموعه های قبلی سازنده اش «پروانه» و «ارمغان تاریکی» دارد و به همین دلیل نتوانسته به اندازه سریالهای پیشین مورد توجه قرار گیرد اما جلیل سامان سازنده سریال قصد ساخت فصل دوم «نفس» را دارد!

به گزارش سینماروزان جلیل سامان که از انتقادات وارده به دلیل شباهت سریال با آثار قبلی اش آگاه بوده در صفحه اجتماعیش نوشته است: مقایسه «نفس» با «ارمغان تاریکی» و «پروانه» اشتباه است. به جای مقایسه بهتر است اطلاعات «نفس» را تجزیه و تحلیل و نکات مشترکشان را با کارهای قبلی پیدا کنید چون آنها سرنخ رفتارهای شخصیت ها هستند.

ایشان ادامه داده است: فصل اول «نفس» در ٣٠ قسمت تهیه شده است. داستان و مضمون در اینجا به اوج می رسد اما داستان ادامه دارد. فصل دوم «نفس» به احتمال زیاد اگر خدا بخواهد در سال جاری فیلمبرداری خواهد شد که در آن سرنوشت شخصیت ها دنبال می شود.

اینکه در رکود گریبانگیر رسانه ملی و در روزهایی که مدیران این رسانه مدام از کمبود بودجه به عنوان عاملی بر به نتیجه نرسیدن پروژه های کارگردانانی همچون داوود میرباقری سخن می گویند بناست فصل دوم سریالی ساخته شود که فصل اولش هم مورد توجه قرار نگرفته عجیب است!

باز اگر این اتفاق در شرایطی صورت می گرفت که سازندگان به واسطه جذابیت فصل اول توانایی جذب سرمایه گذار در بخش خصوصی برای تولید فصل دوم را داشتند قابل قبول بود اما وقتی بناست باز هم بودجه از صداوسیما باشد تا داستانی پرتکرار ادامه یابد چه دلیلی وجود دارد برای تولید فصل دوم؟




با ساختاری مملو از نماهای داخلی و درامی متکی بر لحنی رادیویی⇐ «نفس» حدود ۳۰ دقیقه را به نام اپیزود ۶۰ دقیقه‌ای به خورد مخاطب می‌دهد

سینماروزان: سریال «نفس» یکی از دو سریال رمضانی رسانه ملی که با تیتراژی فاقد نام تهیه کننده روی آنتن رفته است هرچند در یکی دو قسمت ابتدایی ضرباهنگی سریعتر داشت اما در قسمتهای اخیر بیش از حد کشدار شده و کارگردان سعی زیادی کرده که بخش عمده نماها را به سکانسهای دونفره ای که کاراکترها در حال رد و بدل کردن دیالوگند تقلیل دهد.

به گزارش سینماروزان یک بررسی موردی درباره قسمت پنجم این سریال نشانگر آن است با حذف آگهی‌های میانی و همچنین تیتراژهای ابتدایی و انتهایی و بخش «آنچه گذشت» از حدود یک ساعتی که بناست یک اپیزود سریال ارائه دهد فقط 33 دقیقه برای عرضه به مخاطب باقی می ماند. این زمان برای قسمت ششم حدود 34 دقیقه است. در قسمت هفتم هم همین 34 دقیقه است که عرضه میشود اما در قسمت هشتم فقط 28 دقیقه است که برای مخاطب می ماند.

اینکه در هر قسمت حتی کمتر از نیم ساعت محتوا به مخاطب بدهند اگر محتوای جذاب، بدیع و دارای کشش باشد ایرادی ندارد اما مشکل آنجاست که جلیل سامان کارگردان «نفس» نه تنها کمترین بدعتی در داستان پردازی خود نداشته که کاملا به تکرار مکررات روندی پرداخته که پیشتر در «پروانه» و «ارمغان تاریکی» ارائه داده بود.

درست به مانند قبل یشتر از 70 درصد صحنه ها، داخلى و تعداد بازیگران هم اغلب در  هر صحنه دو نفر است و بدتر اینکه درام که بناست ماجرای به دام افتادن دختر در دام پسری چریک را روایت کند از همان ابتدا و اولین دیدار دختر با پسر اغواگر، لو می‌رود و در این بین اگر هم درباره گذشته دختر و مثلا ماجرای کشته شدن مادرش در قیام 30 تیر داده هایی ارائه میشود کاملا به صورت رادیویی و بدون حتی یک تصویرسازی از آن برهه تاریخی است.

در چنین پرداختی معلوم است که جنس بازیها بیش از حد کند و لخت و سانتی‌مانتال باشد و حتی بازیگر مستعدی مانند علیرضا کمالی هم نتواند به ارائه پرسوناژی دارای هویت بپردازد.

در دورانی که مدیران رسانه ملی مدام از کمبود منابع مالی می نالند بودجه صرف کردن برای تولید سریالی که کارگردانش کمترین جاه طلبی در آن نداشته چه فایده ای داشته؟؟؟

آیا بنا بوده داده های تازه ای از منافقین ارائه شود؟ پس چرا ارائه نشده!

آیا بنا بوده راه و رسم تازه ای برای تاریخی سازی ارائه شود؟ پس چرا کمترین تلاش برای تصویرسازی باشکوه همان قیام 30 تیر که روایت شفاهی اش یک قسمت کامل را تلف کرده، صورت نپذیرفته؟

نه داستان تازه ای ارائه میشود و نه داستان کهنه با ساختار تازه ارائه می شود و می ماند تکرار نماهای دونفره داخلی که در مقیاس بالا در سریال نضج یافته آن هم به ساده ترین شکل و از سه زاویه؛ این درست همان فرمولی است که سامان در دو سریال قبلی هم به کرات ازش بهره برده بود!




هنروران زن سریال «نفس» چگونه کشف حجاب کردند؟+۴ فیلم از مراحل کشف حجاب!

سینماروزان: هرچند پیشتر هم دست اندرکاران سریال «نفس» اعلام کرده بودند که برای کمک به همذات پنداری مخاطبان با فضای قبل از انقلاب مجبور شده اند فیلمبرداری برخی نماها را در ارمنستان و با حضور بازیگران ارمنی بدون حجاب متداول در آثار داخل انجام دهند اما پخش قسمت اول این سریال سوءتفاهماتی را شکل داد که نتیجه آن انتشار فیلمهایی از پشت صحنه فیلمبرداری در ارمنستان است.

به طور معمول، به تصویر کشیدن پوششی دور از واقعیت در سریالهایی که به فضای کشور پیش از  انقلاب اسلامی مربوط می شوند، باعث انتقاد مخاطبان، ملموس نبودن فضا و غیرقابل باور بودن آثار این چنینی منجر شده است. از این رو با تمهیدی که عوامل سریال «نفس» به نویسندگی و کارگردانی جلیل سامان اندیشیدند، بنا شد برای نزدیک شدن به واقعیت آن سالها، برخی تصاویر با سفر به خارج از کشور و با حضور بازیگران خارجی ضبط شود.

طی این سفر، تصاویری با حضور تعدادی از بازیگران ارمنی ساکن در کشور ارمنستان، با قرار گرفتن مقابل پرده ضبط شد تا بعدا از طریق جلوه های ویژه در پس زمینه تصاویری که در داخل کشور ضبط شده بودند، قرار بگیرد.

برای دیدن فیلمهایی از نماهای ضبط شده در ارمنستان با پوستیژ اینجا، اینجا، اینجا و اینجا را ببینید.



محمد اصفهانی؛ خواننده سریالی رمضانی با مضمون گروهک منفور+عکس

سینماروزان: محمد اصفهانی خواننده تیتراژ «نفس» سریال ماه رمضانی شبکه سه سیما به نویسندگی و کارگردانی جلیل سامان شد؛ این سریال مضمونی انتقادی درباره گروهک منافقین دارد.

به گزارش سینماروزان این خواننده پیش از این نیز با سامان و فرید سعادتمند آهنگساز همکاری کرده و ترانه ای از عبدالجبار کاکایی را در سال 89 برای تیتراژ سریال «ارمغان تاریکی» خوانده بود.
او این بار در تجربه مشترک دیگری با کاکایی، سعادتمند و سامان، شعری در فضای عاشقانه را برای سریال ماه رمضانی شبکه سه سیما خوانده است.
«نفس» پنجشنبه چهارم خرداد آخرین روز تصویربرداری را پشت سر گذاشت و بخشهای پایانی مراحل فنی آن از جمله ساخت تیتراژ، تدوین و صداگذاری در حال انجام است.
این سریال که از نیمه شهریور ماه سال 94 وارد پیش تولید شده و در پاییز و زمستان آن سال نیز بخش هایی از آن مقابل دوربین رفت، با فراز و نشیبهایی روبرو بود و ساخت آن سرانجام در خرداد ماه 95 از سر گرفته شد و تا خرداد 96 ادامه داشت.
«نفس» همچون دو سريال گذشته «ارمغان تاریکی» و «پروانه» به داستانی پر حادثه در بستر رويدادهای انقلاب می پردازد.
بازیگران این سریال عبارتند از مسعود رایگان، ژاله صامتی، علیرضا کمالی، بهناز جعفری، خسرو شهراز، معصومه قاسمی پور، رامين راستاد، قربان نجفی، سودابه بيضايی، الهام نامی، پژمان جمشيدی، احسان امانی، هادی عامل هاشمی، مهرداد طوفانیان، شهاب شادابی، مجيد سعيدی، پیمان مقدم، فرید کلهر، آتوسا راستی، فوژان قباديان، سيامک احمدی و با حضور افتخاری داريوش فرهنگ و فاطمه گودرزی و با هنرمندی هدایت هاشمی، هادی حجازی فر و با معرفی ساناز سعيدی.
برخی عوامل «نفس» عبارتند از مدير هنری و كارگردان: جليل سامان، مجري طرح و مدير توليد: رضا نصيری نيا، برنامه ریز: علیرضا صالحی، سوسن دین محمد، دستیار اول کارگردان: علیرضا صالحی، امید جزینی، مدیر فیلمبرداری: سیروس عبدلی، طراح صحنه و لباس: بابک کریمی طاری، طراح گریم: مهرداد میرکیانی، مدیر صدابرداری: جواد مقدس، تدوینگر: حسن حسندوست و نیما حسندوست، صداگذار: فرامرز ابو الصدق، مسئول جلوه های ویژه: هادی اسلامی، احسان طاهری، عرفان علی محمدی، مسئول جلوه های ویژه میدانی: ایمان کرمیان، گروه کارگردانی؛ دستیاران کارگردان: میثم نجفی، رهام مخدومی، جعفر رجبی،  مازیار حاجتی، رضا پارسا، منشی صحنه: آزاده جهانبخش، گروه تحقیق و نگارش: شبنم عالی مقام، نرگس رستمی، صادق خوشحال، نسترن شفاف، گروه عکاس: مهسا طیب طاهر، حسن شجاعی، مدیر روابط عمومی: مریم عرفانیان.
«نفس» تولید گروه فیلم و سریال شبکه سوم سیما سومین سریال از سه گانه «جلیل سامان» در ایام ماه مبارک رمضان هر شب ساعت 21 از این شبکه روی آنتن می رود.
سریال «نفس»
سریال «نفس»



پس از اکران نوروزی فیلمی ۳ارگانی درباره قتل دست راست رجوی⇐سریال ماه رمضان تلویزیون هم به ماجراهای گروهک رجوی رسید!+توضیحات کارگردان این سریال و گلایه از اینکه چرا بودجه‌اش از «علی‌البدل» کمتر بوده!

سینماروزان: بعد از روی پرده رفتن فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» که روایتی ارائه میدهد از قتل موسی خیابانی از سرکردگان منافقین در بهترین موعد اکران یعنی نوروز حالا سریالی با مضمون منافقین با نام «نفس» در کنداکتور پخش رمضان امسال قرار گرفت.

به گزارش سینماروزان جلیل سامان سازنده سریالهای «پروانه» و «ارمغان تاریکی» سریال «نفس» را ساخته است. سامان در گفتگویی که با جواد محرمی در «جوان» داشته در کنار صحبت درباره ویژگیهای اثرش و از جمله کمبودهای بودجه  از روی آنتن رفتن آن در رمضان خبر داده است.

متن گفتگوی جلیل سامان را بخوانید:

ين سومين مجموعهاي است که شما با دستمايه قرار دادن سازمان منافقين توليد ميکنيد. دليل گرايش شما به توليد اثر با اين موضوع به چه چيزي برميگردد؟

البته موضوع سريالهاي من بيش از اينکه سازمان منافقين باشد به هويت انساني و اخلاق و تفکر ميپردازد. وجوه انساني منحصر به يک سازمان يا دوره بهخصوص نيست، ممکن است به يک ضعف شخصيتي بپردازيم که يک مدير فعلي دولتي را هم شامل بشود. بنابراين داستان درباره سازمان منافقين نيست درباره مشترکات انساني است. رويدادهاي اين سازمان و افرادي که به دام آن افتادند و داستانهايي که براي آنها خلق شده، داراي جنبههاي نمايشي قوي هستند، مثلاً وقتي بحث اسلحه و مبارزه پيش ميآيد دست شما براي خلق موقعيت خيلي باز ميشود.

اوج فعاليت سازمان منافقين در دهه 60 و 70 رقم خورده و تا حدودي فعاليتهاي اين سازمان بهويژه در سالهاي اخير به دليل اخراج از کشور عراق محدودتر شده است، ولي ما شاهد رشد پرداخت به اين موضوع در سينما و تلويزيون هستيم. برخي معتقدند اين افزايش پرداختن به موضوع ميتواند تا حدودي منجر به هويتبخشي سازمان شود. البته اين انتقاد خيلي دامنهدار و شايعي نيست، ولي به هر حال مطرح است. نظر شما در اينباره چيست؟

اصلاً معتقد نيستم فعاليتهاي سازمان منافقين کمرنگتر شده، بلکه اين سازمان از فاز مسلحانه و تروريستي به فاز جاسوسي انتقال تاکتيک داده است. نکته ديگر اينکه سازمان منافقين آسيبهاي فراوان و جبرانناپذيري به انقلاب اسلامي وارد کرده است. ترور هزاران شهروند ايراني و مقامات عاليرتبه که نميتوان آن را ناديده گرفت و نسلهاي جديد از اين جنايات بيخبر هستند. اين سازمان و جنايات آن بخشي از تاريخ معاصر ما را تشکيل ميدهد. از ويژگيهاي سينما و هنرهاي نمايشي توان پرداختن به واقعيتهاي جامعه است؛ واقعيتهاي تاريخي که اگر خوب شکافته نشود نميتواند براي نسلهاي بعد درسآموز باشد. معتقدم منجلاب سازمان آنقدر آدمهاي زيادي را بلعيده که جاي کار بيشتري هم دارد.

پس قاعدتاً شما در آثارتان به خلق شخصيت زياد اهميت ميدهيد؟

بله همينطور است. براي من بيشتر، ارتباط اين آدمها، تصميمات، زندگي و عشق آنها و خصوصيات مشترک بشري مدنظر بوده است و اين نياز به شخصيتپردازي و نزديک شدن بيشتر به احوالات دروني آدمها دارد.

با اين وجود جنبه اجتماعي آثار شما بيشتر است؟

جنبه اخلاقي و اعتقادي برايم اهميت دارد، البته درام در بستر مسائل اجتماعي خلق ميشود. عشق و تنفر هم به عنوان چاشني همواره جنبه سرگرمي و داستاني را قوت ميبخشد. در انتقال مفاهيم تلاش دارم از شعارزدگي پرهيز کنم و مفاهيم بيشتر در قالب قصه به مخاطب منتقل شود. در واقع حرفهايم را لابهلاي قصههايم ميپيچم.

پژوهش بهطور طبيعي در کارهاي شما اهميت زيادي پيدا ميکند.

بله. چون با يک اثر درباره تاريخ معاصر مواجهيم. سختي کار تاريخ معاصر نسبت به تاريخ کهن اين است که خيليها آن دوره را درک کردهاند و تطابق با واقعيت براي اين آثار خيلي اهميت پيدا ميکند و شما بايد به لحاظ طراحي صحنه و دکور خوب عمل کنيد.

رعايت اين موضوع قاعدتاً هزينه را بالا ميبرد، ولي سريال شما الف ويژه نيست. چطور اين محدوديت بودجه را مديريت ميکنيد؟

سريال «نفس» به لحاظ بودجه الف تعريف نشده، اما کاري که ما انجام داديم به لحاظ کيفيت الف ويژه است. ما سعي کرديم هزينه را کاهش دهيم.

کاهش هزينه در کيفيت کار تأثير منفي نميگذارد؟

ما سعي کرديم اين اتفاق نيفتد. بودجه ما تقريباً نصف سريالي چون عليالبدل تعريف شده است.

اما «عليالبدل» سريالي تاريخي محسوب نميشود.

بله. لابد دلايلي دارد که بايد بودجه آن بيشتر از يک کار تاريخي باشد.

براي کاهش هزينه مجبور نشديد خود را به لوکيشنهاي داخلي محدود کنيد؟

مجبور بوديم، اما شجاعانه تن به خطر داديم. ما موقعيتهاي بيروني زيادي هم داريم. «نفس» در مقايسه با «ارمغان تاريکي» و «پروانه» به لحاظ فضاهاي بيروني پرحجمتر است.

استقبال از دو سريال قبلي شما نسبتاً خوب بود. دليل آن را چه ميدانيد.

نميدانم، حتماً لطف خدا شامل حال ما شده است. من به قصه زياد اهميت ميدهم و دراماتيک بودن کارهايم ميتواند دليل خوبي براي جذب مخاطب باشد.

موضوع خانواده چقدر در کارهاي شما مسئله است؟

خانواده هميشه برايم دغدغه بوده، ولي در «نفس» اين مسئله بيش از ديگر آثارم پررنگ است، چون به هر حال مخاطب آثار ما بچههاي خودمان، دوستانمان و هموطنانمان هستند. اثر نمايشي نبايد صرفاً سرگرمکننده باشد. سرگرمي بستري براي انتقال مفاهيم است.

چقدر به خلق قهرمان اهميت ميدهيد؟

مردم از شخصيتهايي که اهل کنش و عملگرايي هستند خوششان ميآيد و با اين کاراکترها همذاتپنداري ميکنند. اينکه مخاطب با کدام شخصيتها همذاتپنداري ميکند و کدام يک را دوست دارد، نکته مهمي است.

از ميان فيلمهاي داستاني و مستندهايي که در سالهاي اخير درباره سازمان منافقين ساخته شده، کدام يک را بيشتر ميپسنديد و روي شما تأثيرگذار بوده است؟

مستند «نامهاي ناتمام براي دخترم سميه» را کار خوبي ديدم. فيلم «ماجراي نيمروز» هم به نظرم بيشتر وقايعنگاري درباره سازمان منافقين بود و زياد نخواسته بود به شخصيتها نزديک شود.

فکر ميکنيد «نفس» چه زماني روي آنتن برود؟

يک هفته تا 10 روز ديگر کار فيلمبرداري ما طول ميکشد. ظاهراً مسئولان تلويزيون آن را براي ماه رمضان در نظر گرفتهاند.




دور زدن ممیزی با فیلمبرداری سریال «نفس» در ارمنستان؟+عکس

سینماروزان: تازه ترین سریال سازنده «ارمغان تاریکی» و «پروانه» با عنوان «نفس» در حالی آخرین مراحل تصویربرداری را می‌گذراند که گروه تولید سریال برای ضبط پاره ای نماهای مربوط به اثر به ارمنستان سفر کرده اند.

به گزارش سینماروزان «نفس» به مانند دو سریال قبلی جلیل سامان داستانی پرحادثه بر بستر رویدادهای انقلاب را روایت میکند و مسعود رایگان، ژاله صامتی، علیرضا کمالی، بهناز جعفری، خسرو شهراز، معصومه قاسمی پور، رامين راستاد و قربان نجفی از جمله بازیگران اصلی سریال هستند.

خط داستانی «نفس» کاملا به ایران ربط دارد و کل داستان در ایران روایت میشود اما گویا دردسرهای برآمده از به تصویر درآوردن اجتماع بیرونی روزگار قبل و ابتدای انقلاب باعث شده که فیلمبرداری نماهای بیرونی که می بایست با حضور زنانی با موهای باز صورت میگرفته در ارمنستان انجام شود.

در سالهای اخیر یکی از اصلی ترین مشکلات فیلمسازانی که بناست تصویرساز سالهای پیش از انقلاب باشند نشان دادن پوشش آزادانه بیرونی بانوان در سالهای قبل از انقلاب بوده است؛ پوششی که اغلب با سر گذاشتن کلاههایی بی ربط با آن برهه همراه بود اما حالا کارگردان سریال «نفس» برای آن که بتواند اجتماع آن روزگار را با واقع گرایی بیشتر تصویر کند این نماها را در ارمنستان و با حضور بازیگرانی ارمنی تصویربرداری خواهد کرد.

ساخت موسیقی «نفس» همزمان با تصویربرداری در حال انجام است و این سریال به زودی روی آنتن خواهد رفت.

برخی از بازیگران ارمنی که در نماهای ارمنستان «نفس» حضور خواهند داشت
برخی از بازیگران ارمنی که در نماهای ارمنستان «نفس» حضور خواهند داشت



از خرابکاری در سینما تا زمزمه با فرهاد مهراد⇔رونمایی از نخستین آنونس سریال «نفس»+فیلم

سینماروزان: نخستین آنونس سریال «نفس» به نویسندگی و کارگردانی جلیل سامان که به زودی روی آنتن شبکه سه سیما می رود، رونمایی شد.

به گزارش سینماروزان «نفس» این روزها بخشهای پایانی تصویربرداری را در تهران پشت سر می گذارد و مراحل فنی آن از جمله ساخت موسیقی، صداگذاری و تدوین نیز همزمان جلو می‌رود.
با پخش نخستین تیزر سریال از تلویزیون، شبکه سه نوید پخش این سریال در آینده نزدیک را می دهد‌.
هادی حجازی فر آخرین بازیگری است که تاکنون به آخرین قسمت از سه گانه سامان پیوسته و ایفای یکی از نقش های مهم فیلمنامه را برعهده دارد.
اين سريال همچون دو سريال گذشته به داستانی پر حادثه در بستر رويدادهای انقلاب می پردازد.

برای دیدن آنونس «نفس» اینجا را کلیک کنید.

بازیگران این سریال عبارتند از مسعود رایگان، ژاله صامتی، علیرضا کمالی، بهناز جعفری، خسرو شهراز، معصومه قاسمی پور، رامين راستاد، قربان نجفی، سودابه بيضايی، الهام نامی، پژمان جمشيدی، احسان امانی، هادی عامل هاشمی، مهرداد طوفانیان، شهاب شادابی، مجيد سعيدی، پیمان مقدم، فرید کلهر، آتوسا راستی، فوژان قباديان، سيامک احمدی و با حضور افتخاری داريوش فرهنگ و فاطمه گودرزی و با هنرمندی هدایت هاشمی، هادی حجازی فر و با معرفی ساناز سعيدی.
فهرست کامل عوامل این سریال عبارتند از: مدير هنري و كارگردان: جليل سامان، مجري طرح و مدير توليد : رضا نصيري نيا برنامه ریز: علیرضا صالحی، سوسن دین محمد، دستیار اول کارگردان: علیرضا صالحی،  امید جزینی، مدیر فیلمبرداری: سیروس عبدلی، طراح صحنه و لباس: بابک کریمی طاری، طراح گریم: مهرداد میرکیانی، مدیر صدابرداری: جواد مقدس، تدوینگر: حسن حسندوست و نیما حسندوست، صداگذار: فرامرز ابو الصدق، مسئول جلوه های ویژه: هادی اسلامی، احسان طاهری،  عرفان علی محمدی، مسئول جلوه های ویژه میدانی: ایمان کرمیان، گروه کارگردانی؛ دستیاران کارگردان: میثم نجفی، رهام مخدومی،  جعفر رجبی،  مازیار حاجتی،  رضا پارسا، منشی صحنه : آزاده جهانبخش، گروه تحقیق و نگارش: شبنم عالی مقام، نرگس رستمی، صادق خوشحال، نسترن شفاف، گروه فیلمبرداری؛ دستیار اول فیلمبردار: سعید خراسانی  دستیاران : قاسم اکبرزاده، سعید گودرزی،  کیوان محمدی نژاد، شهاب شریف، رضا دهدار،  محمد سرلک، گروه صحنه و لباس؛ دستیاران طراح مانی خرمشاهی، میثم علی اکبر، مدیر صحنه: ابراهیم دهقانی نیارکی، هادی نصیری، پشتیبانی صحنه: احمد سعادت بخت،  محمد پورشریف، گروه صحنه: حامد علیخانی، مهدی هرمزی،  قاسم پاسلاری، حسین مسروری،  حامد اصلانی، سعید همدانی، دستیار طراح لباس: نفیسه ناصرنیا، دستیاران لباس: فرشته ملکان،  مرتضی حاج علی،  زهره ناصرنیا، با تشکر از: ندا حسین پور، سرپرست گروه دکور: ابوالفضل میرزاخانی، امید دهقان، امید ایلخانی، گروه دکور: علی فرجی، شهرام ناهیدی، رامین حقانی، حسین کارگر، نوشاد مرادی، نادر فلاحی، ایرج ناصری، سعید بهمن آبادی، سرپرست گروه خیاطی: زینب رنجبر، گروه خیاطی: احمد دهیار، اسلام حاجیلو،  آرزو بلاش آبادی، گروه چهره پردازی؛ مجری گریم آقایان: خلیل نظری، مجری گریم بانوان: مهسان خدا کرمی، لیلا پرهیزکار، صدابرداران: علی سلطانی، علی ظهوری، گروه تولید و تدارکات: مدیر تدارکات: حمید پرهیز دستیار تولید: محمد علی‏محمدی دستیاران تدارکات: تایماز گودرزی،  مرتضی شکری، سعید مهتاب، محسن حمزه لویی، حکمعلی احدی، ترابری: حمید ابراهیمی،  صفر علی خسرو آبادی، علیرضا نافذ، حسین کرمی، خسرو امیری، حسن خیاط، سینه موبیل: محمود شعبان زاده، علی صدیقی،  محسن موسوی، عکاس: مهسا طیب طاهر، حسن شجاعی، گروه جلوه های ویژه میدانی: یاسر یارمحمدی، مرتضی رمضانی،  اشکان کرمیان، مدیر روابط عمومی: مریم عرفانیان.
«نفس» تولید گروه فیلم و سریال شبکه سوم سیما سومین سریال از سه گانه «جلیل سامان» است كه روزهاي آخر تصویربرداری را پشت سر می گذارد.




این روزها همه به بازیگر احمد متوسلیان نقش می‌دهند⇐از فیلمهای با مضمون فرزندکُشی(؟!) تا فیلمهای مینی‌مال/از حاتمی‌کیا تا جلیل سامان!+عکس

سینماروزان: هادی حجازی فر بازیگری که بعد از ایفای نقش احمد متوسلیان در «ایستاده در غبار» یکی از نقشهای محوری «ماجرای نیمروز» را هم برعهده گرفت این روزها جزو پرکارترین بازیگران سینمای ایران است.

به گزارش سینماروزان به غیر از «دارکوب» بهروز شعیبی که پرسشهایی درباره مضمون مربتط با اعتیاد و فرزندکشی درباره آن طرح شده و «آستیگمات» مجیدرضا مصطفوی که ملودرامی است متأثر از سینمای مینی‌مال، ابراهیم حاتمی کیا هم نقشی محوری در فیلم تازه خود که مرتبط با گروههای تکفیری است به حجازی فر داده است.

به تازگی نیز خبر رسیده سریال «نفس» جلیل سامان در قسمتهای انتهایی خود از حضور حجازی فر در نقشی ویژه سود می برد؛ این نخستین حضور تلویزیونی حجازی فر است آن هم در سریالی با درونمایه تاریخ انقلاب که بناست رمضان امسال روی آنتن برود.

«نفس» که همراه با «ارمغان تاریکی» و «پروانه» یک سه گانه را تشکیل می دهد درباره جوانی پر شر و شور است که در بحبوحه وقایع انقلاب رازی در زندگی اش فاش می شود؛ او برای رسیدن به حقیقت حوادث پیچیده ای را پشت سرمی گذارد.

مسعود رایگان، ژاله صامتی، علیرضا کمالی، بهناز جعفری، احسان امانی، شهاب شادابی، هادی عامل هاشمی، پژمان جمشیدی با معرفی ساناز سعیدی و با حضور فاطمه گودرزی، هدایت هاشمی، داریوش فرهنگ، معصومه قاسمی پور، سودابه بیضایی، رامین راستاد، قربان نجفی بازیگران اصلی سریال «نفس» هستند.
هادی حجازی فر
هادی حجازی فر



رونمایی از بازیگر زن تازه‌ترین سریال کارگردان «پروانه»+عکس

 سینماروزان: تصویربرداری سریال «نفس» به نویسندگی و کارگردانی جلیل سامان، قرار است به زودی در شمال کشور ادامه پیدا کند.
به گزارش سینماروزان ایفای نقش اصلی «نفس» برعهده ساناز سعیدی چهره تازه ای است که با این سریال برای نخستین بار، حضور به عنوان نقش اول یک پروژه را تجربه می کند.
سامان پیش از این در آثار قبلی اش نیز چهره های تازه ای را به مخاطبان سیما و البته کارگردانان سینما و تلویزیون معرفی کرده بود؛ از جمله سارا بهرامی بازیگر نقش اصلی سریال «پروانه» که پیش از همکاری با سامان، در میان تئاتری ها شناخته شده بود اما پای او با این سریال به عرصه تصویر گشوده شد و هم اکنون فیلم تحسین شده «خانه ای در خیابان چهل و یکم» و همچنین فیلم دیگری با نام «گیتا» با حضور او به عنوان یکی از نقش های اصلی روی پرده سینماها است.
تاکنون چیزی نزدیک به 80 درصد از سریال «نفس» ضبط شده است. ممکن است به تعداد قسمتهای سریال اضافه شده و تصویربرداری مدت زمان بیشتری به طول بینجامد.
شهر نور، وردیج، کلاک، سینما صحرا و بیمارستان فیروزآبادی از جمله آخرین لوکیشن هایی هستند که عوامل «نفس» در آنها مشغول به کار بوده اند و گروه به زودی عازم يكي از شهرهاي شمال کشور خواهند شد.
ایمان کریمیان که به خاطر جلوه های ویژه میدانی فیلم «ایستاده در غبار» سیمرغ بلورین این رشته را در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر از آن خود کرده بود، آخرین هنرمندی است که تا به حال به این پروژه پیوسته است و به زودی با آهنگساز برجسته ای نیز قرارداد بسته می شود.
«نفس» سومین سریال از سه گانه جلیل سامان در 27 قسمت، یک درام روانشناسانه است که در بستر وقایع سیاسی قبل و بعد از انقلاب روی می دهد و در مورد جوانی پر شر و شور است که در بحبوحه وقایع انقلاب رازی در زندگی اش فاش می شود. او برای رسیدن به حقیقت حوادث پیچیده ای را پشت سرمی گذارد.
مسعود رایگان، ژاله صامتی، علیرضا کمالی، بهناز جعفری، قربان نجفی، احسان امانی، شهاب شادابی، هادی عامل هاشمی، پژمان جمشیدی با معرفی ساناز سعیدی و با حضور فاطمه گودرزی، هدایت هاشمی، داریوش فرهنگ، معصومه قاسمی پور، رامین راستاد و خسرو شهراز بازیگران این سریال تولید گروه فیلم و سریال شبکه سوم سیما هستند.

سریال «نفس»
ساناز سعیدی و ژاله صامتی در نمایی از سریال «نفس»




بازگشت پژمان جمشیدی به تلویزیون با نقشی جدی در یک سریال تاریخی

سینماروزان: پژمان جمشیدی فوتبالیستی که با سریال “پژمان” وارد عرضه بازیگری شد و البته خوب هم توانست این حرفه را ادامه دهد در سریال «نفس» به نویسندگی و کارگردانی جلیل سامان مقابل دوربین رفت.

به گزارش سینماروزان تصویربرداری این سریال که از نیمه گذشته است، با حضور بازیگران جدید ادامه دارد و پژمان جمشیدی آخرین بازیگری است که تا این لحظه به پروژه پیوسته است. جمشیدی به عنوان یکی از شخصیت های سریال «نفس» همکاری با سامان را نیز تجربه می کند.
«نفس» پس از سریالهایی چون «ارمغان تاریکی» و «پروانه» سه گانه جلیل سامان را کامل می کند و یک درام پيچيده است که در بستر وقایع سیاسی قبل و بعد از انقلاب روی می دهد.
داستان این سریال درباره جوانی پر شر و شور است که در بحبوحه وقایع انقلاب رازی در زندگی اش فاش می شود.. او برای رسیدن به حقیقت حوادث پیچیده ای  را پشت سرمی گذارد.
مسعود رایگان، ژاله صامتی، علیرضا کمالی، بهناز جعفری، قربان نجفی، احسان امانی، شهاب شادابی، هادی عامل هاشمی، با معرفی ساناز سعیدی و با حضور فاطمه گودرزی، هدایت هاشمی، داریوش فرهنگ، رامین راستاد و خسرو شهراز بازیگران «نفس» هستند.
عوامل اصلی این سریال عبارتند از مدیر تولید: رضا نصیری نیا، مدیر تصویربرداری: سیروس عبدلی، مدیر برنامه ریزی و دستیار اول کارگردان: علیرضا صالحی، طراح صحنه و لباس بابک کریمی، طراح گریم: مهرداد میرکیانی، تدوینگر: حسن حسندوست، نیما حسندوست، مدیر صدابرداری: جواد مقدس، مسئول جلوه های ویژه رایانه ای: هادی اسلامی، عکاس: حسن شجاعی،  مدیر روابط عمومی: مریم عرفانیان.
سریال «نفس» در گروه فیلم و سریال شبکه سه سیما تهیه می‌شود.



کارگردان “پروانه” سریالی با محوریت گروهک‌های التقاطی می‌سازد

سینماژورنال: جلیل سامان کارگردانی که توانایی خود در ژانر تاریخی را با ساخت سریال “پروانه” خیلی خوب نشان داده بود سریالی با عنوان “وقتی که هیولا آمد” یا “پروین” را با محوریت نقد فعالیتهای گروهکهای التقاطی می سازد.

به گزارش سینماژورنال جلیل سامان درباره سریال تازه اش “وقتی که هیولا آمد” به “کیهان” گفت: این سریال برای دهه فجر تولید می‌شود.

وی افزود: این سریال در ادامه دو سریال قبلی من با عنوان‌های «ارمغان تاریکی» و «پروانه» است که یک سه‌گانه را تکمیل می‌کند.

سامان خاطرنشان ساخت: این سه سریال در کنار هم، یک معنای کلی درباره انقلاب اسلامی ایران و مبارزین این انقلاب را به مخاطب منتقل می‌کنند.
به گفته سامان، سریال “وقتی که هیولا آمد” هم اکنون در مرحله پیش تولید است.

دو سریال قبلی جلیل سامان، با تمرکز بر فعالیت‌های گروهک‌های التقاطی و مارکسیستی، به روایت ماجراهای انقلاب اسلامی پرداخته بودند، بنابراین پیش‌بینی می‌شود سریال “وقتی که هیولا آمد” نیز در همین جهت باشد.