1

بالاخره معاون توسعه سازمان سینمایی حرف آخر را زد⇐درحالي که بودجه جشنواره ملي فجر ۴٫۶ميليارد بوده، بيش از ۸ميليارد صرف محفلي موسوم به جهاني فجر شده!!!

سینماروزان/حامد مظفری: هرچند پیشتر مقامات جشنواره ملی سی و ششم فجر بودجه این جشنواره را کمتر از 5میلیارد اعلام کرده بودند اما شبهات طرح شده از سوی رضا میرکریمی دبیر محفلی موسوم به جهانی فجر که نزدیک به 8میلیارد صرفش شده درباره بودجه 21میلیاردی برخی جشنواره های دیگر موجب واکنش ابراهیم داروغه زاده دبیر جشنواره ملی فجر و توضیح مجدد درباره بودجه جشنواره شد.

داروغه زاده گفت: آقای میرکریمی عزیز! شما می‌خواهی از عملکرد نسبتاً خوب جشنواره جهانی دفاع کنی چرا با اطلاعات غلط جشنواره ملی را نابود می‌کنی؟! کل هزینه ما چهارمیلیاردوهفتصدمیلیون تومان بوده که یک‌میلیارد‌ودویست‌میلیون تومان آن از طریق فروش بلیت به خزانه برگشته است. یعنی ما کلاً 3.5 ‌میلیارد خرج روی دست دولت گذاشتیم. عدد21میلیارد را از کجا آوردی برادر من؟!

بعد از داروغه زاده حالا معاون توسعه سازمان سینمایی ارقام قطعی بودجه هر دو جشنواره ملی و موسوم به جهانی را اعلام کرده است و عجبا که علیرغم قدمت بالای بخش ملی و عطش بالای مخاطبان و سینماگران برای حضور در آن، بودجه این جشنواره چندمیلیارد کمتر از بودجه محفل موسوم به جهانی است!!!

رمضانعلی حیدری‌خلیلی معاون توسعه و منابع سازمان سینمایی درباره رقم اعلام شده توسط رضا میرکریمی به «صبح‌نو» گفت: بنده درباره جزییات مصاحبه آقای میرکریمی و این‌که منظورشان درباره رقم مذکور کدام جشنواره بوده است اطلاع ندارم و این موضوعی است که باید خود ایشان پاسخ دهند، اما درباره جشنواره سی‌وششم فجر که در بهمن ماه گذشته برگزار شد باید عرض کنم که رقم قطعی پرداختی به جشنواره بابت برگزاری این رویداد، توسط سازمان چهارمیلیارد‌و‌ششصد‌میلیون تومان است.

وی افزود: این مبلغ دقیق و قطعی است و توسط یک مقام رسمی اعلام شده است. وقتی براساس قواعد مالی حاکم این مبلغ به موسسه رسانه‌های تصویری پرداخت می‌شود باید در شبکه‌های رسمی این موسسه ثبت و توسط موسسه حسابرسی قانونی حسابرسی شود. انطباق عملکرد فعالیت توسط موسسه حسابرسی باید به تأیید برسد.

حیدری خلیلی درباره نظارت‌های مالی بر عملکرد جشنواره گفت: تمام رقم‌های اعلام شده باید در صورت‌های مالی موسسه رسانه‌های تصویری بیاید و توسط موسسه حسابرسی قانونی بررسی شده و گزارشش تهیه شود. در پایان انطباق این مبالغ با اهداف سازمان سینمایی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

معاون توسعه و منابع سازمان سینمایی درباره امکان ورود مبالغ غیررسمی به جشنواره بیان کرد: جشنواره سال قبل اسپانسر نداشت. قرار بود داشته باشد ولی نهایی نشد. اگر سیاست‌های کلان سازمان سینمایی را رصد کنید متوجه می‌شوید که سیاست ما در حوزه جشنواره‌های اصلی سینمایی، کاهش اتکای آن‌ها به منابع دولتی است. اساساً مدیریت درست منابع و دوری از کارهای تشریفاتی و زائد به نوعی رویکردی است که در این دوره از مدیریت دولتی سینما جزو دستور کار قرار گرفته است و مبتنی بر این نگاه مدیریت جشنواره صورت می‌گیرد. به همین دلیل ارقامی که در سایت رسمی سازمان منتشر شده قطعی و دقیق است.

حیدری خلیلی درباره بودجه جشنواره جهانی فجر گفت: حدود هشت‌میلیارد‌و‌دویست میلیون تومان بودجه جشنواره جهانی است که 80درصد آن پرداخت شده و مابقی هم در آینده پرداخت خواهد شد. به‌‌رغم افزایش تعداد مهمانان و بخش‌های جانبی، سعی کردیم که هزینه‌ها بالا نرود. با اینکه تورم و گرانی ارز را داشتیم اما توانستیم از افزایش بودجه جشنواره جهانی، نسبت به دوره قبل جلوگیری کنیم.




خروجی گزارش مرکز استراتژیک ریاست جمهوری درباره جشنواره فجر⇐ بعد از گذشت ۵ سال از فعالیت دولت اعتدال، چندان امیدی به جامعه پیش‌رو نیست؟؟!

سینماروزان/میثم اسماعیلی: درهم، بی‌نظم، در آستانه اضمحلال، پرخاشگر، عصبی، ناتوان در تعریف وضع موجود، ناتوان در پیدا کردن راه حل معقول و… اینها تنها نمونه‌هایی از تصویر سینمای ایران در سال پیش‌روست به گواه آنچه در گزارش مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری آمده است، مرکزی که قاعدتا نزدیک رئیس‌جمهور و وزیر ارشاد و رئیس سازمان سینمایی است و عجیب است که اینچنین تند و تلخ به جشنواره تاخته باشد. گزارش تندی که تا امروز معترض‌ترین منتقدان دولت و سازمان سینمایی هم شبیه آن را ارائه نداده‌اند حتی با شدت و تندی چند برابر کمتر!

به گزارش سینماروزان و به نقل از روزنامه «جام جم» گزارشی که چندی پیش منتشر شد و روایتی تلخ از وضعیت سینمای ایران در جشنواره فیلم فجر دارد، روایتی عاری از هر گونه امید به مفاهیم مهمی همچون جامعه، زنان، خانواده، هویت، اخلاق و دین.

کارشناسان مرکز استراتژیک ریاست جمهوری قرار بود در این گزارش پاسخی داشته باشند به اینکه فیلمهای جشنواره فجر 96 چه تصویری درباره کشور ایران عرضه میدارند و فیلمسازان چه ذهنیت و تصویری درباره مسائل و وضعیت فعلی کشور دارند؟ پاسخی که به واسطه آن حتما میتوانستند به این نکته پی ببرند که تصویرِ ترسیم شده از «ایرانِ 96»، نسبت به آنچه که در واقع هست، تصویری زشتتر است یا زیباتر؟

گزارش منتشر شده پس از مشاهده و تحلیل 22 فیلم جشنواره سی و ششم فیلم فجر توسط گروه پژوهشی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری ذیل مفاهیم 13گانهای همچون جامعه، خانواده، انسان، زنان، تکنیک و تکنولوژی، آینده و امید، تقابل نسلی، قانون، عقلانیت و پیشرفت، اخلاق، امنیت و آزادی، هویت ملی، آسیبها و مسائل اجتماعی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.

هرچند بررسی فیلمهای بخش مسابقه سینمای ایران در جشنواره سی و ششم، شاید تصویر کامل و جامعی از کارنامه سینمای ایران در یکسال اخیر را ارائه نکند، اما بیشک سینمای موردنظر و حمایت سیاستگذاران سینمای ایران را نشان میدهد.

جالب اینکه در سالهای متمادی، سیاستگذاران سینمای ایران برنامهها و سیاستهای خود را از طریق جشنواره فیلم اعلام کرده و جشنواره را محملی برای بررسی کارنامه یکسال فعالیت سینمای ایران تلقی کردهاند. از سوی دیگر سینما را همواره آینه تمامنمای جامعه میدانند. آنطور که گزارش مرکز بررسیهای استراتژیک درباره وضعیت سینمای ایران در سال پیش رو نشان میدهد نباید چندان امیدی به جامعه پیش رو که دولتش نزدیک به طیف گزارشدهنده است را داشت! جالبتر اینکه به باور کارشناسان این مرکز گزارش منتشر شده نمایانگر «تصویر ایران» در «ذهن هنرمندان»، در سال پنجم فعالیت دولت تدبیر و امید است. آیا با این اوصاف میتوان نتیجه گرفت حاصل پنج سال فعالیت این دولت در حوزه سینما به گواه نتایج کارشناسان این دولت چگونه بوده است؟

کارشناسان مرکز بررسیهای استراتژیک چه کسانیاند؟

در سایت مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری نام 17 کارشناس به چشم میخورد. از حسامالدین آشنا، مشاور رئیسجمهور که بهعنوان رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری گرفته تا افرادی نظیر مهدی آهویی، پژوهشگر ایرانی حوزه علوم سیاسی و روابط بینالملل، سلیمان پاک سرشت جامعهشناس و عضو شورای علمی پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری، شهربانو تاجبخش استاد مؤسسه مطالعات سیاسی پاریس و مشاور مسائل ضدتروریسم سازمان ملل در آسیای مرکزی، جعفر توفیقی مشاور عالی پیشین وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ایران، محمد فاضلی جامعهشناس و استادیار دانشگاه شهیدبهشتی، عباس ملکی دکترای مدیریت استراتژیک و دانشیار سیاستگذاری انرژی در دانشگاه صنعتی شریف و دکتر مجید تفرشی تاریخ نگار، صنعتپژوه ایرانی مقیم لندن و پژوهشگر در آرشیو ملی بریتانیا حضور دارند.

جامعه؛ در غیاب امید

به باور کارشناسان مرکز استراتژیک ریاستجمهوری تصویر جامعه ایران در مجموع فیلمهای جشنواره فجر 96، «تصویرِ جامعهای درهم، بینظم، در آستانه اضمحلال است و در آن تضاد طبقاتی به بیانی سطحی ارائه شدهاست؛ جامعهای که هیچ نشانهای از گذشته افتخارآمیز ندارد، زمان حال در آن به حالت تعلیق درآمده است و آتیه روشنی از خلال فیلمها برای آن ترسیم نمیشود. تلاشها در تصاویر ارائه شده روی پرده سینمای جشنواره سیوششم به همافزایی امیدبخشی راه نمیبرد؛ چنین وضعیتی در غالب فیلمهای به نمایش درآمده بارز و برجسته است.» این گزارش برای نشانههای این نتایج مصداقهایی هم دارد. تنش دائمی زن و شوهر در فیلم «اتاق تاریک» ساخته روحا… حجازی و رابطهای آشفته، پرخاشگرانه و عاری از احترام و اعتماد در این فیلم نمونهای از نتایج این گزارش است. استهزای طبقات فرودست در فیلم «دارکوب» بهروز شعیبی و تصاویری غیرقابل باور از جامعهای درگیر در مناسبات نابرابر در فیلم «امیر» ساخته نیما اقلیما مثالهای گلدرشت گزارش منتشر شده از مفهوم خانواده در فیلمهای جشنواره است. در مجموع، تصویر جامعه ایران در فیلمهای فجر 96 به باور این کارشناسان نشاندهنده غیابِ «آرامش، امید، پیشرفت و رویاپردازی» است و «مهاجرت» نوعی پاسخ به غیابِ آن چیزی است که در ایران دستیافتنی ترسیم نمیشود.

انسان؛ در جستجوی خوشحالی

منظور از انسان، شخصیتهایی هستند که مولفههای قهرمان را ندارند بلکه به شخصیتهای اصلی و فرعی فیلمها اشاره دارد که ابرقهرمان نیستند. اگر این تعریف را بپذیریم آنطور که گزارش منتشر شده نشان میدهد «در فیلمهای جشنواره سی و ششم انسانِ راضی و خوشحال، نادر است. شخصیتهای فیلمها، هیچیک انسانی «پذیرفتنی» نیستند که بتوانند تبدیل به الگو شوند؛ انسانهای معقول و معمولی که ما به عنوان تماشاگران بتوانیم خود را در جایگاه آنها بگذاریم. یعنی، انسانی که حداقل یک ارزش در او تبلور پیدا کرده باشد، قابل مشاهده نیست.» بنابراین، همانگونه که انسانِ ناراضی ناخوش احوالِ بیآینده و ناامید، نمیتواند در خود تعادل برقرار کند، جامعه برآمده از چنین انسانهایی نیز هیچگاه نمیتواند به تعادل برسد. میل به فرار یکی از مصداقهای نتایج این گزاره است؛ مثالهایش هم فراوان. پناه بردن فرید فیلم «شعلهور» به روستاهای سیستان و بلوچستان و البته چاره کار غزل در فیلم «امیر» برای مهاجرت به کانادا نمونههایی از این میل به فرار است. ضمن اینکه این نارضایتی انسانهای تصویرشده، منجر به عدم وفاداری آنان به خانوادههایشان میشود.

گسست نسلی؛ نگاهی سطحی

تکلیف سینمای ایران در این حوزه بیش از پیش معلوم است چرا که به باور کارشناسان این مرکز مفهومی به نام گسست نسلی با مفهوم دیگری به نام تفاوت نسلی اشتباه گرفته شده است. شاهد این مدعا کاستن بحث مهمی به نام گسست نسلی به تعارض والدین با فرزندان است. اما با همه این تفاسیر نظر کارشناسان در این حوزه بر این است که «گسست نسلی در ایران به گونهای تصویر شده است که گویی فقط جامعه ایران درگیر این مساله است و این در حالی که است تفاوت نسلی امری طبیعی و نشانگر تحرک اجتماعی است.» چنین برخورد سطحی با مساله گسست نسلی را میتوان در فیلمهایی مثل لاتاری، چهارراه استانبول، به وقت شام، جشن دلتنگی و امیر مشاهده کرد که در همه آنها، از قضا، نسل قبل به دلیل گسست نسلی استیضاح میشود.

خانواده؛ تنش بیانتها

آنطور که گزارش منتشر شده نشان میدهد «تصویر خانواده در فیلمهای جشنواره سی و ششم، تصویری ناقص، در حال اضمحلال و با صورتی غیرطبیعی است» و این در حالی است که مطالعات تجربی در حوزه جامعهشناسی خانواده چنین تصویری از خانواده ایرانی به دست نمیدهد. به باور کارشناسان این مرکز « بدون اغراق، در هیچ فیلمی خانوادهای کامل و بسامان تصویر نمیشود. ایراد بارز در فیلمهای جشنواره سیوششم این است که گرهها و بحرانهای خانوادگی در انتهای فیلم سامان نمییابند. خانواده دوباره در صورت و شکلی بهبودیافته یا باتجربهتر از قبل بازسازی نمیشود و خانواده با بروز بحران از هم میپاشد.» در مورد مفهوم خانواده در سینمای فجر امسال هم مصداقهای فراوانی وجود دارد. «چهارراه استانبول»، «مصادره»، «جشن دلتنگی»، «لاتاری»، «امیر»، «دارکوب»، «اتاق تاریک»، «شعلهور»، «عرق سرد» و… نمونههایی از نمایش خانوادههای پراکنده، غیرمنسجم و از همپاشیده است. در جمعبندی تصویر خانواده در فیلمهای فجر 96، بر اساس گزارش مرکز استراتژیک ریاست جمهوری باید از تنشی دائمی سخن گفت که هیچگاه از نقطه ناسازگاری به سازگاری نمیرسد. به عبارت دیگر، تنش خانوادهها، نافرجام و بیانتها است.

امید؛ مرثیهای بر یک رویا

آنطور که گزارش منتشر شده نشان میدهد «مجموع فیلمهای جشنواره فجر 96 فاقد رویا و فانتزی هستند. در این فیلمها اغلب شاهد آسیبها و مسائل اجتماعی هستیم که در سبک و سیاقی عریان و در قالب نوعی رئالیسم بسیار تلخ، کور و بیانتها ارائه شدهاند. در دل این رئالیسم خام، چندان آینده روشنی ترسیم نمیشود.» آنطور که کارشناسان این مرکز معتقدند این فیلمهای جشنواره فجر فاقد افق هستند و بیآیندگی، ناامیدی و دنیای بدون فانتزی و رویا، بر فیلمهای مشاهده شده در جشنواره 96 چیره است.

دین؛ اخلاقی که دیده نمیشود

حضور اندک مناسک و نمادهای دینی از دیگر ایرادهای جشنواره فیلم فجر به گواه گزارش منتشر شده است. آنها معتقدند «دین پشتوانه اخلاق اجتماعی نیست و در استدلالها، نظامهای گفتمانی و… اساسا حضور دین دیده نمیشود.» فیلم لاتاری ساخته محمدحسین مهدویان مثال این بخش در این گزارش است. در این فیلم، ایراد گرفتن امیرعلی از آرایش و پوشش نوشین و نیز تلاش امیرعلی برای انتقامگیری، بدون پشتوانه دینی است. به عبارت دیگر، توجیه کننده رفتار و استدلالها نه نظام ارزشی دینی یا حتی نوعی اخلاق سکولار، بلکه تنها عقل متوسط رایج است.

دیگر مفاهیم

گزارش منتشر شده حوزههای دیگری در سینمای ایران را هم آسیبشناسی کرده است. تکنیک و تکنولوژی یکی از آنهاست. کارشناسان این مرکز بر این باورند که به دلیل تکیه زیاد به تکنولوژی، ممکن است برخی مفاهیم ارزشی مورد اغفال قرار گیرد و «تکنیکها» جایگزین «ارزشها و عواطف» شود. «امنیت و آزادی» دیگر موضوع این گزارش است که حکایت از این دارد که در فیلمهای بخش مسابقه جشنواره فجر 96، مفهوم آزادی بیش از هر چیزی به «آزادی اجتماعی» محدود شده است. «هویت ملی» دیگر موضوع مورد بررسی در فیلمهای جشنواره امسال است. موضوعی که کارشناسان مرکز استراتژیک معتقدند عدم وجود نوعی تعلق ملی، جلوهای در غیاب چنین «ما»ی جمعی و ملی است. و بالاخره موضوع «آسیبهای اجتماعی» است که مورد بررسی کارشناسان این مرکز قرار گرفته است. در این موضوع هم آنطور که گزارش منتشر شده نشان میدهد سینمای جشنواره سی و ششم، سینمای «جامعه آسیبزده» است. آسیبهای اجتماعی بیش از هر چیزی در مرکز روایتها قرار دارند. اما در عین حال، راهها و روشهای مناسب، مقبول و اجتماع پذیرفتهشدهای برای مواجهه با آسیبهای اجتماعی به مخاطب ارائه نمیشود.

زنان؛مادرانِ فراموشی

اهمیت موضوع زنان آنقدر بوده است که جایگاه زنان در سینمای ایران سال 96 را زیر مجموعهای از مفهوم خانواده ندانند و کارشناسان این مرکز به بررسی جداگانه بپردازند. آنطور که در این گزارش میتوان دید « تصویر زنان در عموم فیلمهای جشنواره سی و ششم، تصویر افرادی پرخاشگر و عصبانی است. دختران نیز در چارچوبهای مردسالارانه، قربانی غرور، تعصب، کامیابی و جبران ناکامی مردان تصویر شدهاند.» آنطور که این گزارش حکایت دارد چندان امیدی به نمایش مادران در فیلمهای جشنواره هم نباید داشت چرا که در بخشی از این گزارش آمده است «به لحاظ پذیرش نقش، مفهوم مادری در زنان تصویر شده فیلمها بسیار کمرنگ است. ناتوانی در مدیریت خانواده و فرزندان، ضعف در برقراری ارتباط عاطفی و احساسی با اعضای خانواده و انفعال در پیشبرد داستان فیلمها از جمله ویژگیهای مادران تصویر شده در این فیلمها است.» مثالها در این مورد هم فراوان است. کاستن نقش مادرانگی به تولید مثل در فیلم «خجالت نکش» ساخته رضا مقصودی و حضور مادری بدخلق، بددهن و پرخاشگر که کسی به حرف او توجه نمیکند در فیلم «مغزهای کوچک زنگزده» هومن سیدی نمونههای دم دستی از این موارد هستند. به اعتقاد کارشناسان مرکز استراتژیک ریاست جمهوری حضور زنان به عنوان شخصیتهای اصلی در فیلمهای امسال نیز کمرنگ بود و این موضوع حتی در انتخاب نامزدهای بهترین بازیگر زن نیز اثرگذار بود.

قانون؛ سینمای قانونگریز

قانون به نظر کارشناسان این مرکز نه در متن که همواره در حاشیه است. به گواه گزارش منتشر شده در فیلمهای جشنواره امسال «قانون، گرهگشا و حلال مشکلات شخصیتهای فیلمها نیست. تنها در فیلم جاده قدیم، قانون صرفا محترم شمرده میشود و در فیلم عرق سرد تلاشها معطوف به تغییر یک قانون ناعادلانه است. در سایر فیلمها به دلیل در حاشیه بودن قانون و یا ناکارآمدی آن، شخصیتهای فیلمها، شخصا به دنبال حل مشکلات میروند.» انتقامگیری در «لاتاری»، برخورد نامناسب با اسماعیل در فیلم «مصادره» و فریب پلیس به عنوان نماینده قانون در فیلم «سوءتفاهم» نمونههایی از ناکارآمدی و در حاشیه بودن قانون را در این فیلمها بازنمایی میکند.

پیشرفت؛ فیلمهای بی مساله

پیشرفت در حالی یکی از شعارهای اصلی دولت دوازدهم بوده است که گزارش منتشرشده از سوی نهاد وابسته به این دولت نشان میدهد در مجموع فیلمهای بخش مسابقه جشنواره فجر 96، «اساسا پرسشی از توسعه و پیشرفت در آنها مطرح نمیشود» . نتایج حاصل از بررسی موضوع پیشرفت در سینمای ایران نشان از «بیمساله» بودن فیلمهای جشنواره فیلم فجر 96 در مواجهه با اقتصاد سیاسی ایران معاصر است. به باور کارشناسان مرکز استراتژیک ریاست جمهوری جامعه تصویر شده در فیلمهای امسال، جامعهای ایستا، بدون پیشرفت و فاقد الگوهای عقلانی لازم برای نیل به آینده روشن است.




سیدضیاءالدین دری در گفتگویی تازه بیان داشت⇐همانهایی که زمانی در تلویزیون به تبلیغ نظام پرداخته بودند فیلم آخرم را به دلیل حمایت از نظام بایکوت کردند!!/در جشنواره فجر اغلب اعمال نفوذ، سلیقه شخصی و حب و بغض بوده!/سینماگران شبه‌روشنفکر یادشان رفته مادرشان یک زن مسلمان چادری است

سینماروزان: سیدضیاءالدین کارگردانی که بعد از ساخت هشت فیلم سینمایی از نیمه دهه هشتاد به این سو درگیر کار در تلویزیون شد و دو سریال تاریخی قابل تأمل «کیف انگلیسی» و «کلاه پهلوی» را ساخت از اعمال نفوذ در جشنواره فجر سخن گفت.

به گزارش سینماروزان سیدضیاءالدین دری درباره سیاستگذاری جشنواره فجر به «نزدیک» گفت: در جشنواره فجر کاملاً اعمال نفوذ، سلیقه شخصی، حب و بغض و غرض و مرض هست. اما اگر اینجا جشنواره فجر است، پس باید فیلم‌ها در جهت منویات نظام باشد.

این فیلمساز درباره برخورد جشنواره فیلم فجر با آخرین فیلم او «من و دبورا» توسط مدیرانی که قبل از جشنواره فجر، در تلویزیون مدیر بودند بیان کرد: برگشتند و گفتند این فیلم تبلیغاتی است. منظورشان هم این بود که فیلمت دارد تبلیغ نظام را می‌کند. برایم خیلی جالب بود که این مدیران خودشان تا هشت نه ماه قبل که در تلویزیون بودند به دنبال این بودند منویات نظام را از طریق تلویزیون پخش کنند و حالا که از تلویزیون به سینما رفته بودند تبدیل به اپوزیسیون شده بودند. در کجای دنیا می‌توانید فیلمی بسازید که عاری از هرگونه تبلیغات باشد؟ کسی که فیلم اپوزیسیون می‌سازد تبلیغات نمی‌کند؟ چطور فیلم او تبلیغاتی نیست، اما فیلم حامی نظام تبلیغاتی است؟ پس بگویید که می‌خواهیم فیلم اپوزیسیون بسازیم.

وی در پاسخ به سؤالی درباره صحت این شایعه که به داوران جشنواره فجر سفارش می‌شود که به چه کسانی جایزه دهند هم تصریح کرد: هم واقعیت دارد هم ندارد. مثلاً من یک بار داور بخش بین‌الملل بودم. آن سال آقای مهرجویی از ایران فیلم داشت. یکی از گردانندگان بخش بین‌الملل آمد و به من گفت: «فلانی! سعی کن یک‌جوری بشود که جایزه را آقای مهرجویی ببرد.» 

وی درباره بازتاب مسائل اجتماعی در برخی فیلم‌های ایرانی هم اظهار کرد: در آمریکا به قول یکی از رفقا 50 میلیون نفر بی‌خانمان است. فیلم‌های آمریکایی را دارید می‌بینید. در آنها خبری از بی‌خانمان هست؟ کارتن‌خواب می‌بینید؟ در فیلم‌هایشان از این چیزها می‌بینید؟ درام‌های پرشکوه هم دارند. درام‌های خیلی مهمی هم دارند، اما شما این چیزها را در آنها می‌بینید؟ نه. بعد کارگردان ایرانی می‌نشیند و می‌گوید به‌به! عجب فیلمی. اما به خودش که می‌رسد می‌گوید: نمی‌شود ما برویم و این‌جوری فیلم بسازیم و ایرانی را نشان بدهیم که یک کشور باستانی و بزرگ است.

دری با طعنه به سینماگران شبه‌روشنفکر که از نشان دادن تعلقات مذهبی در فیلمها واهمه دارند ادامه داد: اسلام هم که افت دارد آدم بخواهد از آن تعریف کند. یادش رفته است مادرش یک زن مسلمان چادری بود و می‌آید و فیلمی می‌سازد که کاملاً مغایر با همه باورهای سیاسی اجتماعی خودش هست و می‌شود فیلم سیاه‌نما. حالا چه در‌باره حقوق خانم‌ها باشد، چه راجع به مسائل اجتماعی روزمره.




بعد از ۲۴نامزدی و اعطای ۹ جایزه برای محصولات این سازمان ارزشی⇐محمدمهدی حیدریان روی آنتن زنده: باید دست اوج را ببوسیم!!!⇔پرسش اول: آیا در دست‌بوسی، فعالان بخش خصوصی که بدون استفاده از بیت‌المال، محصول سینمایی تولید می‌کنند نباید در الویت باشند؟/پرسش دوم: آیا دست‌بوسی نباید برای ارگانهایی باشد که سرمایه‌های عمومی را به طور عادلانه میان فیلمسازان مستعد توزیع می‌کنند؟

سینماروزان: دو ماه پیش از جشنواره سی و ششم بود که روزنامه «کیهان» خبری درباره اسپانسرینگ سازمان هنری-رسانه ای اوج در جشنواره مطرح کرد؛ خبری که زودتر از حد تصور تکذیبیه این سازمان را به دنبال داشت اما از متصدیان روابط عمومی سازمان سینمایی صدایی صادر نشد!!(اینجا و اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان در آستانه برگزاری جشنواره و اعلام نام فیلمهای بخش مسابقه وقتی مشخص شد تمام فیلمهای تولیدی توسط این سازمان سر از بخش مسابقه درآورده پیش بینی هایی شکل گرفت مبنی بر توزیع کاندیداها و جوایز به این محصولات! پیش بینی هایی که با 24 نامزدی و بعدتر اهدای 9 جایزه به محصولات این سازمان رنگ تحقق گرفت.

حالا کمتر از یک هفته بعد از پایان اختتامیه محمدمهدی حیدریان رییس سازمان سینمایی روی آنتن زنده شبکه دوم سیما از لزوم دستبوسی اوج سخن گفته است بدون اینکه از لزوم عدالت در توزیع سرمایه های ارگانهای عمومی سخن گوید.

حیدریان در «سینمادو» بیان داشت: سینمای اجتماعی باید مسائل مهم و استراتژیک داخل جامعه را شناسایی کند و به آنها به خوبی بپردازد.  یک بخش از سینمای راهبردی را بخش خصوصی نمی تواند ورود کند و به همین دلیل بعضی ارگان ها در این بخش ورود پیدا می کنند. البته بعضی ها نسبت به این موضوع نقد دارند که به نظرم حرف های ژورنالیستی است؛ هر کسی بتواند هر نوع امکانی برای سینما فراهم کند تا بتوانیم موضوعات مختلف را که در صدر آن، مسائل راهبردی قرار دارند بسازیم، حتما استقبال می کنیم. بنابراین باید دست سازمان سینمایی اوج، حوزه هنری و دیگر نهادها و ارگان هایی را که در سینما ورود می کنند ببوسیم زیرا سینماگران کشور باید فیلم بسازند و حرف خودشان را بزنند.

⇓⇓⇓

اینکه محمدمهدی حیدریان می کوشد خلاف خواسته جامعه درباره روشنگری پیرامون هزینه هایی که از منابع عمومی برای تولیدات ارگانی خرج شده از دست بوسی این ارگانها بگوید به کنار، پرسشهای اصلی منتج از اظهارنظر تازه ایشان عبارتند از:

اول: آیا در دست‌بوسی، فعالان بخش خصوصی که بدون استفاده از بیت‌المال، محصول سینمایی تولید می‌کنند نباید در الویت باشند؟

دوم: آیا دست‌بوسی نباید برای ارگانهایی باشد که سرمایه‌های عمومی را به طور عادلانه میان فیلمسازان مستعد توزیع می‌کنند؟؟

 




وکیل پایه یک دادگستری خطاب به تهیه‌کننده مطبوع قالیباف⇐شکایت از دبیرخانه فجر در دیوان عدالت اداری قابل رسیدگی نیست!!

سینماروزان: دادخواهی دست اندرکاران فیلمهای «رستاخیز» و «سنتوری» که علیرغم داشتن پروانه نمایش توقیف شده بودند در دیوان عدالت اداری بابی تازه را پیش روی صاحبان محصولات مجوزدار توقیف شده قرار داد؛ روندی که البته به حل مشکل اکران برخی از این آثار پیش از دادخواهی در دیوان عدالت اداری منجر شد.

به گزارش سینماروزان شاید همین باب تازه بود که موجب شد تهیه کننده فیلمی با نام «لاتاری» که از نزدیکان شهردار سابق تهران است، هم در واکنش به سخنان رسول صدرعاملی از اعضای هیأت داوران جشنواره سی و ششم درباره اینکه فیلم ایشان بخاطر مضمونش داوری نشده، از دادخواهی برای احقاق حق درباره فیلمش در دیوان عدالت اداری سخن گوید.

اما آیا امکان شکایت از دست اندرکاران جشنواره به دیوان عدالت اداری وجود دارد؟ از آنجا که برگزاری جشنواره فجر علیرغم دولتی بودن آن مساوی ایجاد عنوان شغلی در وزارت ارشاد نیست بر همین اساس شکایت بردن از دست اندرکاران جشنواره به دیوان عدالت اداری هم ممکن نیست.

دکتر حسن کیا استاد دانشگاه و وکیل پایه یک دادگستری با تأیید این مطلب به «همدلی» گفت: از نظر حقوقی این مسئله هیچ ارتباطی به دیوان عدالت اداری ندارد و مسئله ولو قابل طرح در دیوان باشد، قابل رسیدگی در آن مرجع نخواهد بود.

مسأله اصلی آن است که هیئت داوران جشنواره های مختلف فرهنگی و هنری عنوان شغلی در وزارتخانه برگزار کننده این رویدادها ایجاد نمیکند و متعاقب آن دبیرخانه جشنواره فجر که البته هیچ وقت به صورت دائم فعال نبوده و فعالیتش در اصطلاح اهالی هنر موسمی است، مساوی اقدامات نهاد یا فرد انتخاب کننده آنها نیست.

 نه تنها عنوان دبیری جشنواره فجر یک عنوان شغلی در وزارت خانه فرهنگ و ارشاد به حساب نمی آید بلکه دبیر جشنواره اساسا اختیارات خود را هم به هیئت داوران تفویض نمی کند تا آنها به عنوان نماینده او فیلم های منتخب را معرفی کنند.

از سوی دیگر برابر دانستن اقدامات وزارتخانه ها با انتخاب های صورت گرفته از سوی هیئت های داوری قیاس اشتباهی است. چرا که داوران نه عنوان شغلی دارند و نه بر اساس اساسنامه جشنواره فیلم فجر موظف به توضیح حقوقی درباره شیوه انتخاب هایشان هستند.




دو روز بعد از انتقاد یک رسانه مستقل در چرایی ارجحیت مستندهای ارگانی بر مستندهای خصوصی در جشنواره فجر⇐حالا یک رسانه اصلاح‌طلب مطرح کرد: به فکر چاره‌ای برای رقابت عادلانه در فجر باشید!/مگر می‌شود بودجه بی‌انتهای فیلمساز ارگانی را با زخمهای بی‌انتهای فیلمساز مستقل همسنگ دانست؟

سینماروزان: دو روز قبل بود که روزنامه ورزشی مستقل «هدف» با انتقاد از راه نیافتن مستندهایی محصول بخش خصوصی و از جمله مستند ورزشی پرچهره «آبی به رنگ آسمان» و مستند «فریاد رو به باد» به جشنواره فجر و ارجحیت مستندهای کسالت بار ارگانی بر این مستندها به انتقاد از جشنواره های دولتی پرداخت که همواره می کوشند هوای ارگانیها را داشته باشند.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان به تازگی روزنامه اصلاح طلب «شرق» با نگاهی به اظهارات تازه رییس سازمان سینمایی در راه اندازی جشنواره ای تازه برای فیلمسازان اول به مشکل بزرگ رقابت ناعادلانه در جشنواره های ایران که سنجش عیار فیلمهای مستقل با محصولات پرهزینه ارگانی است پرداخته است.

متن گزارش «شرق» را بخوانید:

با اراده و تصمیم تازه‌ای دیگربار روبه‌رو شده‌ایم؛ «گشایش جشنواره‌ای اختصاصی برای فیلم‌های اول کارگردان‌ها»… . این را جناب آقای حیدریان در سمت معاونت سینمایی ایران{رییس سازمان سینمایی} گفته است.  خوب است، چراکه نه! …؛ اگر محرومیت برای حضور فیلم‌های اول در جشنواره فجر ایجاد نکند و جشنواره فیلم‌های اول کاملا مستقل راه خود را بسازد و جهان خود را، اتفاق خوبی ا‌ست.  ولی جناب حیدریان! بهتر است به فکر چاره‌ای برای مدیریت درست فجر باشید؛ به فکر رقابت عادلانه…، به فکر برگزاری درست این جشنواره ٣٦ساله، به فکر بلایی که فیلم‌های سازمانی به جان سینمای ما انداخته، باشید.
رقابت عادلانه، می‌شود «بلال شیردانه‌ای که در قفس به نصیب می‌رسد»… . مگر می‌شود با اعمال نفوذ در همه‌چیز مواجه نبود؟! … مگر می‌شود بودجه بی‌انتهای فیلم‌ساز حمایت‌شده را با زخم‌های بی‌انتهای فیلم‌ساز مستقل که با چنگ و دندان با کابوس تأمین سرمایه حداقلی برای ساخت فیلمش مواجه است، همسنگ دانست؟!؟!
آقای حیدریان! به فکر برگزاری جشنواره مستقل برای فیلم‌های سازمانی باشید. به فکر بازسازی و مرمت ذائقه مخاطب سینمای ایران باشید.
کمک کنید تولیدات سینماگران مستقل در معرفی، زیر سنگینی موج خبرسازی و حاشیه‌سازی و پروپاگانداخاموش و بی‌جان و بی‌صدا نماند.  از جشنواره سینمایی فجر، یک‌بار هم که شده برای معرفی سینمای مستقل و دردمند و زخم‌خورده استفاده کنید.
 چگونه می‌شود کار عواملی را که هرروز به‌ فکر تأمین نیاز مالی پشت‌صحنه فیلمشان هستند با محصول بسته‌بندی‌شده و درزرورق‌پیچیده سینماگر حمایت‌شده (که قرار نیست هیچ نگرانی‌ای داشته باشد) در رقابت دید!؟




پرسش یک رسانه ورزشی از دبیرخانه جشنواره فجر⇐چرا مستندهای کسالت‌بار ارگانی را به یک مستند ورزشی پرچهره متعلق به بخش خصوصی ترجیح دادید؟

سینماروزان: غلبه کاندیداتوری و در نهایت اهدای جوایز جشنواره فجر با محصولات ارگانی و فقط 24 نامزدی برای محصولات سازمان هنری-رسانه ای اوج و در نهایت اهدای 9 جایزه به این محصولات، ورای رسانه های فرهنگی در رسانه های ورزشی هم بازتاب داشته است.

به گزارش سینماروزان روزنامه ورزشی «هدف» که از قدیمی ترین رسانه های ورزشی کشور است با مروری بر روند اهدای جوایز به انتقاد از حذف مستند ورزشی «آبی به رنگ آسمان» از جشنواره و ارجحیت مستندهای ارگانی بر آن پرداخته؛ اتفاقی که باعث شد مخاطبان جشنواره هم روی خوشی به مستندهای جشنواره نشان ندهند.

متن تحلیل روزنامه «هدف» را بخوانید:

از همان زمان اعلام نام فیلمهای بخش مسابقه جشنواره سی و ششم فجر و غلبه حضور محصولات تولیدشده توسط ارگانهای و نهادهای دولتی و شبه‌دولتی می‌شد درباره توزیع جوایز اصلی میان این آثار حدسهایی زد.

اعلام نام کاندیداهای جشنواره که همراه شد با نامزدی 24 سیمرغ برای فقط دو فیلم ارگانی و بعدتر اهدای 9سیمرغ به همین دو فیلم حدسها را به واقعیت بدل کرد؛ بماند که همین توزیع جوایز میان ارگانیها باز هم اسباب خوشحالی یکی از آنها که ابراهیم حاتمی‌کیا باشد را فراهم نکرد و او حتی بعد از دریافت سیمرغ هم باز از زمین و زمان گلایه کرد!

در میان آثار بخش مسابقه جشنواره ،دو مستند «بانو قدس ایران» و «زنانی با گوشواره های باروتی» هم حضور داشتند که هر دو با بودجه‌های عمومی تولید شده بودند و هرچند یکی از اینها یعنی «زنان…» در اختتامیه مورد تقدیر قرار گرفت اما هیچ کدام نتوانستند نه در میان ده فیلم برگزیده آرای مردمی باشند و نه در کاخ رسانه ها که پردیس ملت است توجهی برانگیزند.

اگر بدانیم این آثار از میان مستندهایی انتخاب شده‌اند که برخی از آنها مانند «فریاد رو به باد» و «آبی به رنگ آسمان» محصول کامل بخش خصوصی بوده اند و با بی توجهی کامل در ورود به بخش مسابقه همراه شده‌اند قطعا متوجه اشتباه فاحش در ارجحیت دادن ارگانیها به این مستندها خواهیم شد.

عدالت آن بود که لااقل در کنار یک مستند ارگانی یک مستند همپای خصوصی هم وارد جشنواره می‌شد تا هم انگیزه‌ای برای فعالان مستندسازی بخش خصوصی ایجاد شود و هم مقایسه‌ای صورت گیرد میان میزان توجه مخاطب به محصولات بخش خصوصی.

«آبی به رنگ آسمان»امیر رفیعی مستندی فوتبالی با محوریت مرور تاریخ باشگاه استقلال است که با توجه به اقبال مخاطبان به محصول قبلی سازنده‌اش «من ناصر حجازی هستم» میتوانست از رونق دهندگان به جشنواره باشد. مستندی که فارغ از تصاویر آرشیوی دست اول از حضور چهره‌هایی نظیر همایون ارشادی، سیامک انصاری، رضا یزدانی، فرهاد اصلانی و حمیدرضا آذرنگ هم سود می‌برد.

اما چنین مستندی یا مستندی دیگر به نام «فریاد رو به باد»عطا مهراد به یک دلیل ساده و عدم حمایت ارگانها و نهادهای متمول به جشنواره راه پیدا نمی‌کنند و باکسهای طلایی نمایش در سینماهای مردمی و کاخ رسانه با مستندهایی پر میشود که نیمی از ظرفیت سالن نمایش را هم پر نمی کنند.

این بی توجهی به مستندهای خصوصی از کجا نشأت گرفته را نمی دانیم و شکی نباید داشت که به مانند مستند فوتبالی «من ناصر حجازی هستم» مستند «آبی به رنگ آسمان» حق خود را از اکران رسمی خواهد گرفت.

اما دود بی‌توجهی به مستندسازان خصوصی در درجه اول به چشم مخاطبان سینمایی رفت که مجبور بودند در پیش فروش بلیت سینماها بلیتهای یازده‌گانه را به صورت سری خریده و حتی برای تماشای مستندهایی کسالت‌بار هم پول دهند.

با یک مستند فوتبالی درجه یک می‌شد تغییر نگاه این مخاطبان به سمت سینمای مستند را موجب شد. چرا این اتفاق نیفتاد؟ آیا قصد نومید کردن فعالان بخش خصوصی را داریم؟ اگر این طور است چرا در آیین نامه جشنواره به صراحت اعلام نمی‌شود الویت با محصولات ارگانی است؟؟




«کیهان» با انتقاد از داوری جشنواره فجر، خواستار ورود مجلس به ماجرا شد⇔پرسش: آیا بررسی مجلس، تعدد نامزدی و جوایز ارگانی‌ها و بی‌توجهی به سینمای مستقل را شامل خواهد شد؟

سینماروزان: روند داوری جشنواره سی و ششم فجر، اعلام نامزدها و به دنبال آن برگزاری اختتامیه در شرایطی که حجم عمده ای از نامزدیها و جوایز به محصولات ارگانی و فیلم منسوب به خواهرزاده یک عضو هیأت داوران رسیده است انتقادات رسانه‌های مستقل را موجب شد.

به گزارش سینماروزان روزنامه اصولگرای «کیهان» نیز با انتقاد از برگزاری جشنواره خواستار ورود مجلس برای بررسی کیفیت برگزاری شده است. «کیهان» به این نکته اشاره نکرده که آیا بررسی مجلس شامل تعدد نامزدی و جوایز ارگانی ها و بی توجهی به سینمای مستقل خواهد بود یا نه؟

متن گزارش «کیهان» را بخوانید:

پس از برگزاری فضاحت‌بار سی و ششمین دوره جشنواره تئاتر فجر، این دوره از جشنواره فیلم فجر هم به چنین وضعیتی دچار شد. با اعلام نامزدهای جشنواره فیلم فجر، انتقادات از جشنواره به اوج رسید. هر چند که امسال در جشنواره فیلم فجر، چند فیلم دفاع مقدسی و ارزشی خوب هم حضور داشت، اما اجرای غیرحرفه‌ای و دور از استاندارد جشنواره باعث شد تا حتی نقاط مثبت این رویداد نیز به محاق بروند.
بخش ادب و هنر روزنامه کیهان، قبل و در حین برگزاری جشنواره نسبت به سیاست‌های اجرایی غلط جشنواره هشدار داده بود. ازجمله درباره ترکیب ضعیف داوران جشنواره و اینکه برخلاف روال معمول در سایر جشنواره‌های معتبر جهانی که هنرمندانی صاحب موفقیت یا عناوین برتر را به عنوان داور منصوب می‌کنند، در این دوره از جشنواره فجر دقیقا افرادی به داوری گماشته شدند که سال‌هاست نه تنها هیچ موفقیتی کسب نکرده‌اند بلکه حتی فعالیت هنری قابل توجهی هم نداشته‌اند. همچنین قبلا نسبت به ساختار غیرمنطقی و نامتوازن بخش مسابقه انتقاد کرده بودیم؛ اینکه براساس کدام عقلانیتی فیلم‌های مستند و انیمیشن و کوتاه و سینمایی در یک بخش قرار گرفته‌اند؟
در نتیجه این مسائل، جمعه شب گذشته، بلافاصله پس از اعلام نامزدهای کسب عناوین برتر در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر، غیرتخصصی بودن و سیاست‌زدگی قضاوت آثار در این گردهمایی بیش از پیش برملا شد. طوری که تقریبا همه اهالی سینما از هر جریان و با هر نگاه و سلیقه‌ای نسبت به نامزدهای اعلام شده شگفت‌زده شده‌اند. عدم حضور برخی فیلم‌ها و بازیگران که به زعم اکثریت دیدگاه‌ها، حداقل باید در جمع نامزدها می‌بودند و در مقابل، نامزدی برخی از آثار و افرادی که چندان شایسته به نظر نمی‌رسیدند، داوری این دوره از جشنواره فیلم فجر را زیر سؤال برد.
ازجمله اتفاقات شگفت‌انگیز این دوره از جشنواره فیلم فجر این است که از یک فیلم، دو بازیگر نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن شده‌اند! این درحالی است که هر فیلم، فقط یک بازیگر نقش اول زن و مرد دارد! همچنین برای بسیاری جای سؤال است که چطور یک فوتبالیست که به عنوان نابازیگر شناخته می‌شود، نامزد بهترین بازیگر جشنواره شده است؟ جای انیمیشن «فیلشاه» با دستاوردهای فنی جدیدش در بین نامزدها کجاست؟ و… سؤالات بسیار دیگری که می‌توان مطرح کرد.
توجه بیش از حد انتظار به برخی از فیلمسازهایی که قبلا به ستایش از دولت و رئیس‌جمهور پرداخته بودند و همچنین کم‌توجهی به افرادی که در جبهه منتقدان دولت قرار می‌گیرند، شائبه اعمال نفوذ و سیاست‌زدگی در داوری جشنواره فیلم فجر را افزایش داده است.
در نتیجه به نظر می‌رسد که نهادهای نظارتی، به ویژه کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی باید ورودی جدی به آسیب‌شناسی جشنواره‌های فجر کند. چون این جشنواره‌ها به لحاظ اجرایی رو به زوال به نظر می‌رسند.




و بالاخره سرانجام جشنواره سی و ششم؛ آنهایی که خشنود شدند و آنهایی که رستگار…⇐ خشنودی سازمان ارزشی اوج با ۹جایزه+خشنودی خواهرزاده‌اش «کتی» با ۳جایزه+خشنودی برادرش «بهرام» با ۱جایزه+خشنودی آقازاده اقتصادی و تهیه‌کننده مطبوع شهردار سابق هر کدام با ۲جایزه+رستگاری «مغزها…» با جایزه مردمی+رستگاری مستقلانی نظیر «امیر»، «کار کثیف» و… بدون جایزه!

سینماروزان: اختتامیه جشنواره سی و ششم فیلم فجر در حالی برگزار شد که سخنرانی‌های ابتدایی مراسم و به خصوص پیام طولانی رییس جمهور که توسط وزیر ارشاد خوانده شد موجب طولانی شدن کل مراسم شد و فضایی را بر مراسم حاکم ساخت که خمیازه‌های چهره‌هایی همچون سعید آقاخانی و محسن شاه‌ابراهیمی قاب دوربینها را به خود اختصاص داد.

به گزارش سینماروزان توزیع جوایز در اختتامیه جشنواره منطبق با پیش بینی‌ها با غلبه محصولات ارگانی همراه بود و از جمله 9 سیمرغ که به دو فیلم «به وقت شام»(3سیمرغ) و «تنگه ابوقریب»(6سیمرغ) از محصولات سازمان هنری-رسانه‌ای اوج رسید. فیلم 3ارگانی «سرو زیر آب» هم 3 سیمرغ به خود اختصای داد.

«مغزهای کوچک زنگ‌زده» فیلم پرطرفدار جشنواره هرچند در بسیاری از بخشها از جمله بازیگری نادیده گرفته شد اما در نهایت 4 سیمرغ نصیب این فیلم شد و از جمله سیمرغ بهترین فیلم از نگاه آرای مردمی!!

«عرق سرد» فیلمی که نوری پیکچرز متعلق به کتایون شهابی خواهرزاده فرشته طائرپور عضو هیأت داوران در تولید آن نقش داشته است نیز 3 سیمرغ را به خود اختصاص داد. یکی از جوایز «عرق سرد» جایزه تدوین بود که به بهرام دهقانی رسید؛ تدوینگری که برادرش خسرو در هیأت داوران حضور داشت.

«بمب» تولیدی احسان رسول‌اف آقازاده مدیرعامل بانک آینده دو جایزه را به خود اختصاص داد درست مانند «دارکوب» متعلق به تهیه کننده منسوب به محمدباقر قالیباف که آن هم دو جایزه به خود اختصاص داد. «چهارراه استانبول» هم دو سیمرغ گرفت.

در اختتامیه جشنواره فیلم فجر کم نبودند مستقلان شایسته ای که سیمرغ نگرفتند اما رستگار شدند؛ «کار کثیف»، «امیر»، «جشن دلتنگی» و «اتاق تاریک» از جمله آثار قابل قبول جشنواره بودند که نه سهمی از نامزدیها داشتند و نه سهمی از اختتامیه ولی قطعا برخورد مخاطبان با آنها تکلیف را مشخص خواهد کرد.

فهرست کامل جوایز اعطاء شده در جشنواره سی و ششم فجر به شرح زیر است:

–فیلم
تنگه ابوقریب/سعید ملکان

–سیمرغ مردمی
مغزهای کوچک زنگ زده/سعید سعدی

–فیلم از نگاه ملی
سرو زیر آب/حامد حسینی

–کارگردانی
ابراهیم حاتمی‌کیا/به وقت شام
بهرام توکلی/تنگه ابوقریب

–فیلمنامه
کامبوزیا پرتوی/کامیون
هومن سیدی/مغزهای کوچک زنگ زده

–جایزه ویژه هیات داوران
بمب/پیمان معادی

–فیلم اول
خجالت نکش/رضا مقصودی

–هنروتجربه
مغزهای کوچک زنگ زده/هومن سیدی

–بازیگر اصلی مرد
امیر جدیدی/عرق سرد و تنگه ابوقریب
امین حیایی/شعله‌ور -دیپلم افتخار

–بازیگر اصلی زن
سارا بهرامی/دارکوب

–بازیگر مکمل مرد
جمشید هاشم‌پور/دارکوب

–بازیگر مکمل زن
سحر دولتشاهی/چهارراه استانبول و عرق سرد

–فیلمبرداری
علیرضا زرین‌دست/سرو زیر آب

–موسیقی
کارن همایونفر/به وقت شام

–چهره پردازی
سعید ملکان/تنگه ابوقریب

–تدوین
بهرام دهقانی و محمد نجاریان/عرق سرد

–طراحی صحنه
عباس بلوندی/سرو زیر آب

–طراحی لباس
سارا خالدی/بمب

–جلوه های بصری
فرید ناظرفصیحی/چهارراه استانبول

–جلوه های میدانی
محسن روزبهانی/تنگه ابوقریب

–صداگذاری
علیرضا علویان/به وقت شام و مغزهای کوچک زنگ زده

–صدابرداری
رشید دانشمند/دارکوب

–فیلم کوتاه
حیوان/برادران ارک




خسرو معصومی در گفتگویی صریح  اظهار داشت⇐داوران جشنواره فجر از وفور دموکراسی در جامعه چنان سرخوش بودند(!) که بازتابی جز آن را در سینما نخواستند!!/ آنهایی که استخوان خرد کرده‌اند و کِرم فیلم ساختن ندارند باید داور باشند نه افرادی که هنوز طمع فیلمسازی دارند!/کمال تبریزی چه دستاورد سینمایی داشته که شده است داور جشنواره؟ جز اینکه مدام با سرمایه این ارگان و آن نهاد فیلم ساخته؟/رسول صدرعاملی اصلا در حد داوری جشنواره نیست/فرشته طائرپور چطور از هیأت داوران جشنواره فجر سربرآورده؟/ آیا با تولید ۴ فیلم شخمی می‌توان تهیه‌کننده شد؟/امثال تبریزی و صدرعاملی به فیلمهای مستقل بها نمی‌دهند چون می‌دانند در آن صورت دیگر فیلمهای خودشان مشتری پیدا نخواهد کرد/چرا «اتاق تاریک» را نادیده گرفتند؟ چون با اندیشه فیلم مشکل دارند/چرا «جشن دلتنگی» حتی در یک رشته هم کاندیدا نمی‌شود؟ چون با تصویری که فیلم از بحران مجازی در جامعه ارائه می‌دهد مشکل دارند/آقایان و خانم داور، تحلیل اجتماعی «کار کثیف» را دوست ندارند چون از گل و بلبل نمی‌گوید و به ریشه‌هایی می‌زند که بیانش نان‌شان را آجر می‌کند/با بایکوت جشنواره فجر، پرونده سینمای مستقل بسته نمی‌شود/جشنواره فجر یک جشنواره فامیلی است و مبتنی بر الگوی «خودی-غیرخودی»/جشنواره فجر حتی «ب» هم نیست و بعد از سی و چند سال به خاطر فرمایشی بودن اعتبار جهانی پیدا نکرده/یک ریال بابت «کار کثیف» حتی وام هم نگرفته‌ام/اسم روحانی را از فیلمم درمی‌آورم/حتی آن ترامپ دیوانه هم به حرفهایش عمل می‌کند اما کارگزاران ما فقط وعده می‌دهند

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: روال داوری در جشنواره فجر که در این سالها محملی شده برای خودنمایی محصولات متبوع ارگانها و محافل سینمایی امسال هم به جشنواره نضج یافت!

به گزارش سینماروزان کاندیداتوری 24گانه محصولات سازمان ارزشی اوج در کنار توجه بی حد و حصر و 11کاندیداتوری برای فیلمهای تهیه کننده منسوب به شهردار سابق را کنار توجه ویژه هیأت داوران و هشت کاندیداتوری برای فیلمی منسوب به خواهرزاده یکی از اعضای هیأت داوران که بگذاریم همه چیز دستمان می‌آید.

در نقطه مقابل اما جشنواره فجر بی‌توجهی مطلقی نشان داده است به محصولات مستقل سالهای اخیر سینمای ایران و از جمله فیلمهایی مانند «کار کثیف»، «اتاق تاریک»و «امیر».

خسرو معصومی کارگردان باسابقه «کار کثیف» درباره اینکه آیا بی توجهی کامل هیأت داوران فجر به فیلمش و عدم کاندیداتوری حتی در یک رشته برایش عجیب نبوده به سینماروزان گفت: نه! اصلا برایم عجیب نبود چون سی سال است جشنواره فجر را می‌شناسم. جشنواره‌ای فامیلی و با لحاظ کردن الگوی خودی و غیرخودی.

معصومی در تشریح خودی و غیرخودی اظهار داشت: خودی آن است که هرچه بهش سفارش می‌دهند می‌سازد و «چشم قربان» می‌گوید اما من «چشم قربان» نمی‌گویم. مشکل آنها مشکل فیلم من نیست؛ آنها گل و بلبل میخواهند و از وفور دموکراسی چنان سرخوشند(!) که بازتابی جز آن را در سینما نمی خواهند. طاقت این را هم ندارند که من در فیلمم یک کلمه ولو به طعنه از حسن روحانی حرف بزنم چون آنجاست که بی‌توجه به لحن طعنه آلود فیلم اتهام دریافت رانت را بهم می زنند درصورتی که یک ریال بابت «کار کثیف» حتی وام هم نگرفته ام.

این کارگردان با اشاره به انتقاد از روحانی در نشست مطبوعاتی فیلمش خاطرنشان ساخت: در «کار کثیف» واقعیت را درباره بیکاری جوانان گفتم و به روحانی رأی دادم که بیاید و مشکلات را حل کند چون ایشان گفت بیکاری را حل میکند اما عملی نشد. حتی آن ترامپ دیوانه وقتی حرف میزند به حرفش عمل میکند اما در اینجا سیاستمداران فقط حرف می‌زنند و مردم معترضند به این همه وعده عملی نشده.

خسرو معصومی افزود: اتهامی که بابت دریافت رانت بهم زدند باعث میشود کلا نام روحانی را از فیلم حذف کنم اما واقعیت آن است که مردم با امید به ایشان رأی دادند و مشکلی حل نشد.

خسرو معصومی در پاسخ به این پرسش که آیا بی توجهی جشنواره فجر به فیلمسازان مستقل اسباب نومیدی نخواهد شد به سینماروزان گفت: جشنواره فجر برای فیلمها تعیین تکلیف نمی کند و این مخاطبان هستند که با توجه یا عدم توجهشان تکلیف را روشن میکنند. روال جشنواره فجر سالهاست که ادامه دارد و با بایکوت جشنواره فجر، پرونده سینمای مستقل بسته نمی شود. فیلم «خرس» را حتی اکران هم نکردند اما هنوز آن طرف مخاطب دارد. همین حالا برای «کار کثیف» از جشنواره شانگهای که جشنواره الف است پیشنهاد داشته ایم. «تابو» را اصلا به جشنواره فجر راه ندادند اما در بخش مسابقه مونترال به نمایش درآمد.

این کارگردان خاطرنشان ساخت: جشنواره فجر جشنواره «ب» هم نیست؛ چیزی است بین «ب» و «ج» و اگر در این سی و چند سال اعتبار جهانی نیافته به خاطر همین فرمایشی بودن است.

خسرو معصومی با مرور اعضای هیأت داوران جشنواره امسال تأکید کرد: وقتی می گوییم مهمترین جشنواره سینمایی لاجرم باید مهمترین وزنه‌های سینمایی را در هیأت داوران داشته باشیم. کمال تبریزی چه دستاورد سینمایی داشته که شده است داور جشنواره؛ جز اینکه مدام با سرمایه این ارگان و آن نهاد فیلم ساخته؟ یا رسول صدرعاملی اصلا در حد داوری جشنواره فجر نیست. این جماعت می‌دانند اگر به مستقلهای مستعد بها دهند فیلمهای خودشان مشتری پیدا نمی‌کند. حقش بود امسال یکی از کارکشته هایی مثل ناصر تقوایی یا داریوش مهرجویی که فیلم هم نداشتند داور جشنواره باشند. چرا نبودند؟ یا دعوت نشدند یا قبول نکردند که در هر دو حالت سویه انتقادات به سمت برگزارکنندگان است.

معصومی با انتقاد از سینماگران حاضر در هیأت داوران افزود: آنهایی که استخوان کرده‌اند و کرم فیلم ساختن ندارند باید داور باشند نه افرادی که هنوز طمع فیلمسازی دارند. آیا یکی مثل رسول صدرعاملی وقتی می‌بیند یک فیلمساز مستقل محصول خوبی تولید کرده و خودش نتوانسته، می‌سوزد و مستقلان را نادیده می‌گیرد؟؟

این کارگردان که بیش از سه دهه است در سینمای ایران فعالیت دارد خاطرنشان ساخت: بعد از این همه سال فیلمسازی هنوز مستأجرم! چرا؟ چون برای فیلمسازی ارزش قائلم و دنبال سفارش از این ارگان و آن نهاد نرفتم! ساده ترین کار این است که بدون اعتقاد برویم سفارش فیلم جنگی بگیریم و در جشنواره سیمرغ باران شویم! اما من برای پول فیلم نمی سازم و اگر فردا هم ملک الموت به سراغم بیاید راحت راحت جان میدهم و میروم.

خسرو معصومی با بیان اینکه سالهاست فیلمسازان مستقل را آزار میکنند تا تبدیلشان کنند به سفارشی‌ساز به سینماروزان اظهار داشت: بعد از «دوران سربی» آن قدر اذیتم کردند که نگو اما مسیرم را تغییر ندادم چون نان حلال خوردم و پول حرام را به دخلم راه نمیدهم. همین «کار کثیف» اکران میشود و آن گاه امثال تبریزی خواهند دید که فیلم «امکان مینا»ی آنها با آن همه کاندیداتوری و بودجه ارگانی بیشتر میفروشد یا فیلم من.

معصومی با امتداد تأکید بر ضعف داوری در جشنواره سی و ششم اظهار داشت: فرشته طائرپور چطور از هیأت داوران جشنواره فجر سربرآورده؟ آیا با تهیه 4 فیلم شخمی می‌توان تهیه‌کننده شد؟ داور باشعور و بی‌غرض می‌خواهیم که هست ولی به کار گرفته نمی‌شود! چرا «اتاق تاریک» را نادیده گرفتند چون با فکر کارگردان در این فیلم مشکل دارند. یا چرا «جشن دلتنگی» حتی در یک رشته هم کاندیدا نمیشود؟ چون با تصویری که فیلم از بحران مجازی در جامعه ارائه می‌دهد مشکل دارند! آقایان و خانم داور! تحلیل اجتماعی «کار کثیف» را دوست ندارند چون از گل و بلبل نمی‌گوید و به ریشه هایی می‌زند که بیانش نان شان را آجر می‌کند.

خسرو معصومی در پایان گفتگویش با اظهار خوشحالی از اینکه فیلمش در هیچ رشته‌ای کاندیدا نشده به سینماروزان گفت: هیأت داوران فجر همان پیش‌بینی درباره توزیع جوایز به صورت ارگانی-محفلی را صرف کرد. در این شرایط اگر در یکی دو رشته کاندیدا می‌شدم حقیقتا ناراحت کننده بود و خوشحالم که در هیچ رشته‌ای کاندیداتوری نداشتم!




کار کثیف⇐فیلم تمیز!/قاب‌بندی‌های خوب، زدن به دل طبیعت و پرهیز از حصر خانگی دوربین!/نمایشی به‌جا و به‌موقع از آسیبهای بیکاری در طبقه متوسط

سینماروزان/محمد شاکری: 

مثبت: فیلم تمیز!!! نمایشی بجا و به موقع از آسیبهای بیکاری در طبقه متوسط! فیلمی با قاب بندیهای خاص کارگردانش که از ایران تا ترکیه پای‌بند ظرافت در تصویرسازی است.

منفی: فیلم از نیمه به بعد از ریتم می افتد اما…

مثبت: پایان‌بندی منکوب کننده اش باز مخاطب را تهییج میکند؛ یک تدوین مجدد و حذف نماهای اضافه میتواند «کار کثیف» را به محصولی مطمئن در اکران بدل کند

مثبت: در برهوت فیلمهایی که آسیبهای منتج از روشهای غلط سیاستمداران را نقد کنند «کار کثیف» دقیق به خال زده و معضل بیکاری طبقه جوان و آن هم در شهرستانها را خوب رونمایی می کند؛ فارغ‌التحصیلانی که در تهران هم بیکارند چه برسد به شهری ساحلی در مازندران؛ یکی در کافه گیتار میزند و یکی دیگر میشود عرق فروش و…

مثبت: ساختار به مانند اغلب آثار معصومی و به خصوص «رسم عاشق‌کشی» و «خرس» از حال آغاز میشود و سپس فلش‌بک و روایت سرراست تا انتها!

مثبت: قاب‌بندی‌های خوب، زدن به دل طبیعت و پرهیز از حصر خانگی دوربین(!) و داستانگویی روان «کار کثیف» را به نمونه‌ای مفید از فیلمسازی مستقل و بی ادعا بدل کرده!! قابهای جاندار و اغلب لانگ فیلم را مقایسه کنید با قابهای تصنعی «به وقت شام» که کرور کرور پول صرفش شده.

مثبت: «ترکیش ایرلاینز» و «چری» اسپانسرهای فیلمند اما برخلاف نمونه‌های مشابه که اسپانسرها را گل درشت عرضه می‌کنند «کار کثیف» اسپانسر را در حاشیه داستان و بدون اغراق معرفی می‌کند.

کاراکتر:
«مستان» با بازی «لوون هفتوان» در نقش یک مشروب فروش عمده

«الهام» با بازی الهام نامی در نقش زنی مانده میان همسر خطاکار و پسردایی عاشق

دیالوگ:
—دانشجوی حقوقه! میخواد بره عرق بفروشه؟
گرفتاره بیچاره!

—عرق سگی؛ بطری شصت تومن!
زیاد نیس؟

—این شغل نیس؛ یه جور کار کثیفه(کاراکتر اصلی با اشاره به عرق فروشی)

—مگه نگفتی عروسی که عرق توش نباشه ب…اش توش؟

—رفته عرق تقلبی فروخته …وه زده به آبرو و حیثیت همه ما

—عرق فروخته یا نه؟؟
مطمئنم نیت بدی نداشته

—تو با این روحیه‌ت چطور عرق فروختی؟
شرایط، آدمو مجبور میکنه

پلان:
—آموزش ساخت drink توسط «مستان»!!!

—فرار «مستان» سنگین وزن از خانه بعد از لو رفتن مشروب فروشی

—پیشنهاد پسرعمه به دختردایی متأهل پیش روی افسر آگاهی

—فرورفتن خودروی شاسی بلند در دل مرداب




داوری محفلی از برادر و خاله تا هم‌شیره(!!) در جشنواره سی و ششم!/بی‌توجهی کامل به محصولات مستقلی نظیر «امیر»، «کار کثیف» و «اتاق تاریک»!⇐۲۴ کاندیداتوری برای سازمان ارزشی اوج+ ۱۰ کاندیداتوری برای آقازاده اقتصادی+ ۱۱ کاندیداتوری برای فیلمهای تهیه‌کننده منسوب به قالیباف+ ۸ کاندیداتوری برای فیلم خواهرزاده یکی از اعضای هیأت داوران!!

سینماروزان: نامزدهای دریافت سیمرغ جشنواره سی و ششم فجر درحالی اعلام شدند که سهمی ویژه از کاندیداتوری ها به فیلمهای ارگانی تعلق گرفته است!

«تنگه ابوقریب» و «مغزها…» هر کدام با 11 کاندیداتوری پیشتاز هستند که در این میان «تنگه…» محصول سازمان هنری-رسانه ای اوج است.

«دارکوب» محصول تهیه‌کننده فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» و «بمب» محصول آقازاده مدیرعامل بانک آینده هر کدام با 10 نامزدی در رده بعدی کاندیداتوریها قرار گرفته اند.

فیلم «عرق سرد» که با شراکت نوری پیکچرز متعلق به کتایون شهابی خواهرزاده فرشته طائرپور از اعضای هیأت داوران تولید شده به همراه «به وقت شام» از دیگر محصولات اوج و همچنین فیلم 3ارگانی «سرو زیر آب» هر کدام در 8 رشته کاندیدای دریافت جایزه‌اند. جالب است که یکی از نامزدیهای «عرق سرد» به بهرام دهقانی تدوینگر کار تعلق دارد که برادرش خسرو دهقان در هیأت داوران است!!! جالبتر اینکه این فیلم در بخش بازیگری مکمل نامزد دریافت 3 جایزه شده است!!!

فیلمهای نومیدکننده «کامیون» و «شعله ور» هر کدام با 6 نامزدی مرتبه بعدی نامزدیها هستند.

«سوءتفاهم» سومین محصول سازمان اوج هم در 5 رشته کاندیدای دریافت جایزه است؛ اتفاقی به شدت عجیب به خصوص با توجه به افشای کپی کاری سازنده از «پرده آخر»واروژ کریم مسیحی!!! و با این حساب دقیقا 24 کاندیداتوری نصیب فیلمهای اوج شده است!

«ماهورا» از محصولات فارابی نامزد دو جایزه شده و «لاتاری» دیگر فیلم تهیه کننده 3ارگانی نزدیک به شهردار سابق هم در یک رشته کاندیدا شده است تا آمار کاندیداتوری فیلمهای این تهیه کننده روی هم به 11 برسد.

اسباب تأسف است که حتی فیلمی مانند «امپراطور جهنم» که از منتهی‌الیه راست تا چپ مورد نقد قرار گرفته یک کاندیداتوری دارد اما هیچ کدام از محصولات مستقل سینمای ایران و مثلا آثاری همچون «کار کثیف» و «امیر» و «اتاق تاریک» جایی در میان نامزدها ندارند و این خود گواهیست بر محفلی بودن جوایز جشنواره فجر؛ اتفاقی که سالهاست در حال رخ دادن است و به نظر میرسد با تغییر دبیر هم نمیتوان جلوی آن را گرفت!!

فهرست کامل نامزدهای جشنواره سی و ششم فجر به شرح زیر است:

–نامزدهای بهترین فیلم:

1- بمب به تهیه‌کنندگی پیمان معادی و احسان رسول‌اف

2- به وقت شام به تهیه‌کنندگی محمد خزاعی

3- تنگه ابوقریب به تهیه‌کنندگی سعید ملکان

4- دارکوب به تهیه‌کنندگی سیدمحمود رضوی

5- سرو زیر آب به تهیه‌کنندگی سیدحامد حسینی

6- کامیون به تهیه‌کنندگی کامبوزیا پرتوی

7- مغزهای کوچک زنگ‌زده به تهیه‌کنندگی سعید سعدی

–نامزدهای بهترین کارگردانی:

1- به وقت شام به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا

2- تنگه ابوقریب به کارگردانی بهرام توکلی

3- دارکوب به کارگردانی بهروز شعیبی

4- سرو زیر آب به کارگردانی محمدعلی باشه آهنگر

5- کامیون به کارگردانی کامبوزیا پرتوی

6- مغزهای کوچک زنگ‌زده به کارگردانی هومن سیدی

–نامزدهای بهترین فیلمنامه:

1- بمب (پیمان معادی)

2- سرو زیر آب (محمدعلی باشه آهنگر،  حامد باشه آهنگر)

3- شعله‌ور (هادی مقدم‌دوست، حمید نعمت‌اله)

4- کامیون (کامبوزیا پرتوی)

5- مغزهای کوچک زنگ‌زده (هومن سیدی)

–نامزدهای بهترین نقش اول مرد:

1- امیر جدیدی برای فیلم‌های تنگه ابوقریب، عرق سرد

2- امین حیایی برای فیلم شعله‌ور

3- بابک حمیدیان برای فیلم سرو زیر آب

4- رضا عطاران برای فیلم مصادره

5- سعید آقاخانی برای فیلم کامیون

6- نوید محمدزاده برای فیلم مغزهای کوچک زنگ‌زده

–نامزدهای بهترین نقش اول زن:

1- باران کوثری برای فیلم عرق سرد

2- سارا بهرامی برای فیلم دارکوب

3- شبنم مقدمی برای فیلم خجالت نکش

4- ماهور الوند برای فیلم چهارراه استانبول

5- مهناز افشار برای فیلم دارکوب

6- هانیه توسلی برای فیلم سوء تفاهم

–نامزدهای بهترین نقش مکمل مرد:

1- پژمان جمشیدی برای فیلم سوء تفاهم

2- جمشید هاشم‌پور برای فیلم دارکوب

3- سیامک انصاری برای فیلم بمب

4- فرهاد اصلانی برای فیلم مغزهای کوچک زنگ‌زده

5- مسعود کرامتی برای فیلم چهارراه استانبول

6- نوید پورفرج برای فیلم مغزهای کوچک‌ زنگ‌زده

–نامزدهای بهترین نقش مکمل زن:

1- سحر دولتشاهی برای فیلم‌های عرق سرد، چهارراه استانبول

2- لیلی رشیدی برای فیلم عرق سرد

3- نگار عابدی برای فیلم دارکوب

4- هدی زین‌العابدین برای فیلم‌ عرق سرد

–نامزدهای بهترین فیلمبرداری:

1- بمب (محمود کلاری)

2- تنگه ابوقریب (حمید خضوعی ابیانه)

3- سرو زیر آب (علیرضا زرین‌دست)

4- عرق سرد (فرشاد محمدی)

5- مغزهای کوچک‌ زنگ‌زده (پیمان شادمانفر)

–نامزدهای بهترین تدوین:

1- به وقت شام (مهرداد خوشبخت)

2- دارکوب (فرامرز هوتهم)

3- عرق سرد (بهرام دهقانی، محمد نجاریان)

4- کامیون (مصطفی خرقه‌پوش)

5- مغزهای کوچک زنگ‌زده (مهدی سعدی و هومن سیدی)

–نامزدهای بهترین جلوه‌های بصری:

1- بمب (محمد لطفعلی)

2- به وقت شام (سیدهادی اسلامی)

3- تنگه ابوقریب (حسن ایزدی، جواد مطوری، محمد برادران، محسن خیرآبادی)

4- چهارراه استانبول (فرید ناصر فصیحی)

5- سرو زیر آب (محمد خاکزاد)

6- لاتاری و ماهورا (سینا قویدل)

–نامزدهای بهترین جلوه‌های ویژه میدانی:

1- بمب (عباس شوقی)

2- به وقت شام (محسن روزبهانی)

3- تنگه ابوقریب (محسن روزبهانی)

4- سرو زیر آب (محسن روزبهانی)

5- ماهورا (حمید رسولیان)

–نامزدهای بهترین چهره‌پردازی:

1- تنگه ابوقریب (سعید ملکان)

2- چهارراه استانبول (عباس عباسی)

3- دارکوب (فاطمه کمالی، زهرا کمالی)

4- شعله‌ور (مهرداد میرکیانی)

5- کامیون (بابک اسکندری)

–نامزدهای بهترین طراحی لباس:

1- بمب (سارا خالدی‌زاده)

2- خجالت نکش (رعنا امینی)

3- سوء تفاهم (سارا سمیعی)

4- شعله‌ور (سوسن نوروزی)

5- مغزهای کوچک زنگ‌زده (مارال جیرانی)

–نامزدهای بهترین طراحی صحنه:

1- بمب (محسن شاه‌ابراهیمی)

2- تنگه ابوقریب (محمدرضا شجاعی)

3- دارکوب (آیدین ظریف)

4- سرو زیر آب (عباس بلوندی)

5- سوء تفاهم (کیوان مقدم)

–نامزدهای بهترین صدابردار:

1- بمب (ایرج شهزادی)

2- به وقت شام (طاهر پیشوایی)

3- تنگه ابوقریب (رشید دانشمند)

4- سوء تفاهم (مهران ملکوتی)

5- مغزهای کوچک زنگ‌زده (مهران ملکوتی)

–نامزدهای بهترین صداگذار:

1- امپراطور جهنم (بهمن بنی‌اردلان)

2- به وقت شام (علیرضا علویان)

3- تنگه ابوقریب (امیرحسین قاسمی)

4- شعله‌ور (امین شریفی، بابک شکیبا)

5- مغزهای کوچک زنگ‌زده (علیرضا علویان)

–نامزدهای بهترین موسیقی متن:

1- به وقت شام (کارن همایونفر)

2- بمب (النی کاریندرو)

3- تنگه ابوقریب (حامد ثابت)

4- دارکوب (بهزاد عبدی)

5- شعله‌ور (سهراب پورناظری)

6- عرق سرد (کارن همایونفر)

 




آیا داوران فجر اعتبار خود را خرج سازمان ارزشی-متمول اوج خواهند کرد؟؟

سینماروزان: در فاصله ای کوتاه تا معرفی نامزدها، برگزاری اختتامیه و اعلام نام برندگان جشنواره سی و ششم فجر شایعاتی جدی شکل گرفته پیرامون تخصیص بخش عمده نامزدیها و جوایز به دو فیلم ارگانی “به وقت شام” و “تنگه ابوقریب”.

به گزارش سینماروزان هم “به وقت شام” و هم “تنگه ابوقریب” از محصولات سازمان هنری-رسانه ای اوج هستند ولی هیچ کدام نتوانستند نگاه مثبت مخاطبان را به خود جلب کنند و کار به جایی رسیده که با برپایی نمایشهای خصوصی برای امثال عزت الله ضرغامی و قاسم سلیمانی است که اسباب خبرسازی پیرامون این آثار ایجاد می‌شود.

این اتفاق در حالی رخ داده که بودجه قابل توجه صرف شده برای این آثار اصلا قابل مقایسه نیست با رقبایشان در جشنواره و مثلا فیلمی مانند “مغزهای کوچک زنگ زده” که به لحاظ استانداردهای سینمایی دو سور به همه رقبا زده است!

هیأت داوران فجر چه خواهد کرد؟

آیا اعتبار خود را خرج فیلمهای ارگانی خواهد کرد؟ یا می‌کوشد با حاکم ساختن منطق بر اعلام کاندیداها، مجالی ایجاد کند برای تنفس غیرارگانیهای مستعد؟؟




«سوء تفاهم»⇐تشبث به بودریار برای فراموشی کپی‌کاری از «پرده آخر»؟؟!/یعنی در سازمان ارزشی سرمایه‌گزار، حتی یک مشاور کاردرست نبوده که این کپی‌کاری را دریابد؟؟

سینماروزان/حامد مظفری:

منفی: بی سر و ته! مغشوش! ادابازی!

منفی: قاطی شدن توهم با واقعیت؟؟ بودریار؟؟ ابرواقعیت؟؟ پست مدرن؟؟

منفی: شوخیت گرفته برادر معتمدی؟! این یک کپی تمام عیار از «پرده آخر»واروژ کریم‌مسیحی است⇐سیر اتفافات که همان است و فقط بازیگران‌اند که عوض و بدل شده‌اند؛ مریلا زارعی به جای نیکو خردمند آمده! پژمان جمشیدی به‌جای داریوش ارجمند! هانیه توسلی همان فریماه فرجامی است و مهدی فخیم‌زاده به جای جمشید هاشم‌پور !

منفی: معتمدی «سوءتفاهم» را از «پرده آخر» برداشته و نمی‌دانسته خود واروژ هم فیلمش را با نگاه به «شیطان‌صفتان» «جورج کلوزو» ساخته بود! نتیجه هم شده یک کپی درجه چندم که از دقیقه سی مخاطبان را از سالن فراری می‌دهد.

منفی: صحبت از «ژان بودریار» و تئوری «هایپر ریلتی» یا ابرواقعیت و آغشتگی واقعیت و بازنمایی آن هم بی‌ربط‌ترین تئوریست که معتمدی با چسباندن آن به ابتدای تیتراژ خواسته دوز انتلکت را بالا ببرد غافل از آن که بهترین تمثیل سیاسی از هایپر ریلتی و طعنه به هیأت حاکمه آمریکا سالها قبل در «سگ را بجنبان» «بری لوینسون» نمود داشت! و لازم نیست در روزگار غرق شدن در مظاهر زندگی غربی-که یکی‌اش بریز و بپاش برای کپی‌کاری است- برای زدن استکبار، این کپی درجه چندم را با پول ملت به خورد ملت داد! آن هم در دوران ریاضت اقتصادی بدنه جامعه که ناآرامی‌های منتج از آن همچنان بیخ گوشمان است.

منفی: فیلمی که از «هایپر ریلیتی» می‌گوید باید معماری منطبق بر این تئوری پست مدرن را داشته باشد که «سوءتفاهم» آن را هم ندارد.

منفی: یعنی در سازمان ارزشی اوج سرمایه‌گزار فیلم، حتی دو مشاور کاردرست نیستند که این حجم از کپی‌کاری را تشخیص دهند! دوستان! پول ملت به امانت دست شماست تا الگوی فرهنگی بسازید نه آن که کپی درجه چندم را با اهن و تلپ رونمایی کنید.

منفی: فیلمی که سازمان ارزشی را دارد چه نیازی دارد به خدمت گرفتن از لوگوی «سامسونگ»؟؟

کاراکتر:

–استوار فخیم‌زاده با بازی مهدی فخیم‌زاده که نمکیست بر زخم عمیق کپی‌کاری معتمدی.

دیالوگ(شعاری و نشاط آور):

–این سناریو اگه چفت و بست داشت یکی سم نمیخورد اون یکی دیگه بمیره؟؟(وصف حال خود فیلم از زبان استوار فخیم‌زاده)

–اول سناریو را نفهمیدم! آخرشو هم نفهمیدم!(وصف حالی دیگر از فیلم از زبان کاراکتری دیگر)

–یه بار دیگه فرصت بده خودم تمومش کنم
تو تموم نمیکنی حروم میکنی

–اگه از سر راه برش نداری از سر راه برت میدارن

–گفتم هیچکی از جاش تکون نخوره
ما سیاهی‌لشکریم! هیچ کس نیستیم!

–اشکال شما درسخونا اینه که فکر می‌کنید که فکر می‌کنید!

پیام اخلاقی:
در روزگار پست مدرن و در شرایطی که بودجه سازمانهای ارزشی میان امثال معتمدی و حاتمی کیا تقس میشود برای تولید فیلم باید بروید مخ دختران مایه دار را بزنید!

حامد مظفری
حامد مظفری



«ماهورا»⇐وقتی افسر بعثی می‌شود قهرمان فیلمی محصول فارابی!!!

سینماروزان/محمد شاکری:

منفی: محصول طبیعی سیکل معیوب تولید در فارابی که مدیرعاملش میخواهد سهام سینما را در بورس عرضه کند!

منفی: چگونه میتوان مدعی دفاع مقدس شد وقتی در روندی معکوس به جای «سمور»، این یک افسر بعثی است که شمایل قهرمانی پیدا میکند!

منفی: بازی بد کامران تفتی که باورش شده هرچه عصبی تر و رگ گردنی تر فریاد بزند به رئالیسم نزدیکتر است!

مثبت: قابهای خوب مرتضی غفوری که بی ادعا هم طبیعت جنوب را درست تصویر کرده و هم چشم اندازی ملموس از هور ارائه کرده اما …

منفی: چه فایده که فقر داستان و عدم توانایی در پرداخت کاراکتر این تصاویر را در حد تصاویر موجود در اپلیکیشنهای گردشگری نزول داده!

منفی: کیفیت «ماهورا» که محصول تهیه کنندگان «روز سوم» است ادعایی را که چهار سال قبل ناصر تقوایی درباره سرقت طرح اصلی «روز سوم» از «چای تلخ» مطرح کرد محتملتر می کند!؟ در داستان پردازی، کُمیت «ماهورا» بدجوری لنگ است آن قدر که سازنده مجبور شد پاره ای تصاویر مستند را هم به ته فیلم منگنه کند! این عیار کار سازندگان «روز سوم» نیست

منفی: در دوران فقر رسانه ای، مجلات سینمایی کنترات شده توسط مدیران سینمایی بودند که می شدند مدخل ورود به جشنواره و تماشای فیلم و در «ماهورا» این پاره های مستند آن هم در انتهای فیلم است که باید به مخاطب بفهماند ماجرا از چه قرار است!

کاراکتر:

–افسر بعثی با بازی احمد کاوری! این هنر کاوری است که حتی در خسته کننده ترین محصولات و در اوج انفعال کارگردان باز میکوشد در پیاده سازی کلاسیک کاراکتر.

پلان:

–تکخوانی بهاره کیان‌افشار در نقش «ماهور» در وسط ماهور

–یکی به دوی افسر بعثی با معلم دبستان در کلاس درس

دیالوگ(شعاری و نشاط آور):

–مگه از قهوه تلخ، فال شیرین هم درمیاد؟

–کیه که دلش برا جنگ بتپه؟

–جنگ بده حتی با خودت!!

–ما غریبه ها رو دعوت کردیم هور اما هور میزبان خوبی واس غریبه ها نیس!

–نی وقتی خیلی دراز میشه خم میشه!

گاف:

–«یاسر یاسر مهدی» گفتن افسر ارتشی درست چهار روز بعد از آغاز جنگ!

–سقوط جنگنده ایرانی درست در روز ابتدایی جنگ!!




«چهارراه استانبول» هم از فهرست آرای مردمی خانه سینما حذف شد⇐همچنان تثبیت حضور سازمان ارزشی+آقازاده اقتصادی+تهیه‌کننده فیلم ۳ارگانی

سینماروزان: با حذف «چهارراه استانبول» از فهرست آرای مردمی خانه سینما حالا دوروبر فیلمهای ارگانی «به وقت شام» و «تنگه ابوقریب»، فیلم آقازاده مدیرعامل بانک آینده یعنی «بمب…» و «لاتاری» فیلم تهیه کننده فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» خلوتتر شده است.

به گزارش سینماروزان خانه سینما در حالی امسال و از روز چهارم فهرست ده فیلم مردمی را اعلام کرد که در روزهای بعدی هیچ فیلم تازه ای وارد این فهرست نشده(!) و به جایش روزی یک فیلم از فهرست حذف شد؛ جالب است که این حذفیات هرگز شامل دو محصول سازمان ارزشی اوج یعنی «به وقت شام» و «تنگه ابوقریب» نبوده است.

«مغزهای کوچک زنگ زده»، «تنگه ابوقریب»، «به وقت شام»، «لاتاری» و «بمب…» فهرست آرای مردمی خانه سینما هستند.




«دارکوب»⇐فیلم تبلیغاتی کاندیدای ۴درصدی؟؟/از «شهروند» خرید کنید+کنار «چیتگر» زندگی کنید+قدر «مترو» را بدانید

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر:

منفی: فیلم تبلیغاتی کاندیدای 4درصدی ؟! که هم از اهمیت فروشگاه «شهروند» و تلاشهای زیرزمینی برای توسعه مترو میگوید و هم مکثهای طولانی  دارد بر خانه های بر دریاچه چیتگر! ذوب در 4درصدی ها آن قدر هست که حتی نایلون دست زن معتاد هم لوگوی «شهروند» دارد و کمپ ترک اعتیاد هم از دستاوردهای 4درصدی!! اگر خانه قمرخانم محل سکونت معتادان را هم می بردند شمرون سمت مجتمع کاندیدای 4درصدی، ذوب کامل می شد!!

منفی: هشتاد دقیقه طول دادن فیلم برای نمایش اتفاقی که مدام درباره اش حرف زده میشود، کم نیست آقای شعیبی؟!

منفی: اینکه زن معتاد چطور گم شده و بعدتر چطور پیدا شده معلوم نیست! اصرار بی دلیل همسر دوم برای سر زدن به پاتوق معتادین، پیدا کردن زن معتاد و بروز ماجرایی جدید از کجا نشات گرفته؟! این زن، مددکار اجتماعی است یا هوو؟!؟! شاید هم سر زدن به نقاط جنوبی شهر ریشه دارد در رونمایی از اقدامات کاندیدای 4درصدی در شوش و گمرک و پاسگاه نعمت آباد؟!

منفی: بازی بد امین حیایی که از «ثبت…» تا «شعله ور» با یک میمیک بازی میکند و حتی عضلات دستانش هم بر یک مدار حرکت میکنند!

منفی: بازی بد مهناز افشار که با ادبیات پویش «بدسرپرست تنهاتر است» سراغ ایفای نقش زنی در آستانه فروپاشی آمده!رفتار و گفتار افشار کجا همپوشانی دارد با زنی که بخاطر دسیسه همسر سابق شوهر باید دودستی تلاش کند برای حفظ زندگی؟!

منفی: پایان بندی سرخوشانه از دگرگونی ناگهانی زن معتاد تا روی آوردی دفعتی مرد عصبی به دیالوگ و قرار دادن کودک در آغوش زن معتاد و اعتراف نهایی زن دوم نزد زن معتاد از کدام تحلیل آمده؟! از سینمای امید ی که رییس معزول مدام وعده اش را میداد؟!

کاراکتر:
«مهسا» با بازی سارا بهرامی یک معتاد به ته خط رسیده

دیالوگ:
–خدا عمرت بده اومدی مادرو حلال کردی راحت مرد

–میخوای بشم مثل خودت؟!
هر وقت خواستی بشی مثل من بگو بهت بگم از کجا جنس بگیری؟!

–مال همه ماله، مال ما بیت الماله؟

مهدی فلاح صابر
مهدی فلاح صابر



قابل توجه داوران فجر⇐عیارتان با این فیلم سنجیده خواهد شد؛ یک محصول کاملا استراتژیک ولی غیرارگانی

سینماروزان/محمد شاکری: دیر زمانی تا اعلام اسامی نامزدهای جشنواره سی و ششم باقی نمانده است و حدس و گمانه ها آغاز شده.

بعد از اعلام نامزدها، عملکرد هیات داوران ، که این روزها در خفا سرگرم داوری بودند ، در علن و آشکار مورد داوری قرار خواهد گرفت و با عوض شدن زمین بازی این بار خودشان قضاوت خواهند شد به خصوص که برخی شان بستگانی در رسانه های ارگانی هوادار ارگانی ها دارند و کمترین خطا آسیبهایی جبران ناپذیر به اعتبارشان وارد خواهد کرد.

آرزویی منطقی است که عملکرد داوری در این دوره به اجماع نظر کارشناسانه نزدیک بوده و اگر پای سلیقه ی شخصی در میان باشد ذوق سلیمی نیز در پس سلیقه و پسند ها وجود داشته باشد و سلیقه ها براساس علقه های باندی و جناحی و ارگانی و خانوادگی شکل نگیرد.

در جشنواره سی و ششم یک فیلم فاصله ای بعید با بقیه داشته و عیارسنجی داوری بی شک نسبت با این فیلم  صورت خواهد پذیرفت؛ فیلمی با نام “مغزهای کوچک زنگ زده”که از لزوم به کارگیری شبان بر زندگانی بی مغزان می گوید!

اما چرا “مغزها…” فیلمی یکتا در جشنواره امسال است؟

اول. “مغز ها…” فیلمی است که هم پروداکشن دارد و هم ساخت ،یعنی یک فیلم به اصطلاح آپارتمانی و تنک از لحاظ تولید نیست که فقط نان مضمون یا ساختش را بخورد و داوران از این حیث خود را دچار محذور بدانند.

دوم. “مغز ها….” فیلمی است به شدت استراتژیک و از بعد امنیت ملی، مهم. به خاطر بیاوریم که در اولین جلسه ی مناظره ی انتخابات ریاست جمهوری سال پیش ، اولین پرسشهای رقبای رییس جمهور پیرامون قضیه ی حاشیه نشینی و معضلات حاشیه نشینان بود و اگر داعش در پیرامون کشورمان یک چالش استراتژیک است، حاشیه نشینی از موارد مهم داخلی است که در بحث امنیت ملی روی آن باید تامل و مداقه ی ویژه ای صورت بگیرد.

سوم. “مغزها …” با رویکردی کاملا مصلحانه و مشفقانه به طرح این معضل پرداخته و راهکاری که ارائه می دهد؛ چه برخوردهای قهری با اراذل و اوباش و چه رویه های ترمیم آسیب ها از قبیل کمپ های احیا و بازتوانی، بسیار درست ، منطقی و به دور از شعار و سیاه نمایی است.

چهارم. “مغز ها…” یک فیلم سینمایی است که فرسنگها از تله فیلم های سینمایی نما دورتر و بالاتر می ایستد؛ کارگردانی، فیلمبرداری، تدوین، موسیقی، صدا و بازی گروه بازیگران فیلم فوق العاده است و اساسا فیلمی است که نه تنها ایراد ساختاری و روایتی ندارد بلکه جهان خود را مطابق با آنچه در پیرامون مان وجود دارد به طرز قابل باوری بنا می کند و حقیقت و واقعیت در امتداد این جهان به یک نقطه می رسند.

پنجم. “مغز ها…” فیلمی است که گفتار نویسی های درخشانش ، در عین سادگی ، پیچیدگی درون آدم هایش را با دوری از کلیشه های گفتاری رایج بدمن ها و لمپنهای سینما و تلویزیون که تکرار تکیه کلام های فیلم های پیش از انقلاب و یکی دو نمونه ی موفق فیلمسازی خاص است ، از زبان شخصیت های زنده اش به تصویر می کشد.
طرفه آنکه نه رکاکت کلامی در میان است ونه حرکتی سخیف از ارجاعات جنسی که ممیزی اخلاقی را بربیانگیزاند، چرا که به درستی دانسته شده اراذل و اوباشی که سلاطین بیغوله ها و زاغه ها هستند نیز اصول و پرنسیب ویژه ی خود را دارند و واپس زده شدگانی که آنها را اراذل میخوانیم می توانند لیدر های قدرتمندی باشند که در نقش یک مربی ظاهر شوند ، به شرط آنکه زمینه ی رشد ونمو آنها در محیطی سالم فراهم شده باشد.

ششم. “مغزها …” به شدت مورد علاقه ی مخاطبان جشنواره هم بوده و میزان رضایتمندی مخاطبان در آن حدی بوده که با همه ی اما و اگر ها ی انتخاب فیلم مردمی هنوز از دایره ی این رقابت کنار نرفته و یا کنار گذاشته نشده !!

و این همه برای فیلمی فراتر از استانداردهای داخلی که مضمون استراتژیک خود را با دیدی مصلحانه به نمایش می گذارد و تماشاگرش را در روایتی که دارد به هیجان و غافلگیری می رساند و لذت تماشای یک اثر سینمایی را به او می بخشد ، زیاد نیست اگر بگوییم این فیلم متر و میزان عملکرد مناسب هیات داوران خواهد بود…




خلوت کردن برگزیدگان آرای مردمی خانه سینما با حضور سازمان ارزشی+آقازاده اقتصادی+تهیه‌کننده فیلم ۳ارگانی!

سینماروزان: چهارمین فهرست آرای مردمی جشنواره فجر که نظارت بر آن برعهده خانه سینماست در حالی اعلام شد که یکی دیگر از فیلمهای مطلوب مخاطب عام که «عرق سرد» باشد از این فهرست کنار گذاشته شده است.

به گزارش سینماروزان «عرق سرد» از فهرست آرای مردمی کنار رفته ولی همچنان «به وقت شام» و «تنگه ابوقریب» از محصولات سازمان هنری-رسانه ای اوج و همچنین «بمب» محصول آقازاده بانک آینده در فهرست آرای مردمی حضور دارند. «لاتاری» از محصولات تازه تهیه کننده فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» دیگر فیلم حاضر در فهرست آرای مردمی است.

«مغزهای کوچک زنگ زده» و «چهارراه استانبول» دیگر فیلمهای باقی مانده در فهرست آرای مردمی هستند.

آرای مردمی جشنواره از روز چهارم و با معرفی ده فیلم اعلام شده و در روزهای بعدی مدام یک فیلم از فهرست کم شده بدون آن که هیچ فیلم تازه ای به فهرست ابتدایی اعلام شده افزوده شود!!!




«هایلایت»⇐جسارت انعکاس سمپاتیک ذهنیت زن خائن!!

سینماروزان/حامد مظفری:

مثبت: انعکاس درددل زن خائن ! نه زن مشکوک به خیانت! نگاه جسورانه ایست اگر …

منفی: خط کلی درام قرار میگرفت و نه در پس زمینه!

منفی: بخش عمده زمان فیلم به سوژه نه چندان به روز سوءظن به آدمیان به کما رفته می پردازد و نگاه جسورانه شنیدن حرفهای زن خائن فقط یک سوم انتهایی را تشکیل میدهد! چرا؟ به دلیل ممیزی؟ بلایی که بر سر «سایه های موازی» اصغر نعیمی هم آمد و مایه های سیاسی تا حد ممکن تعدیل شد اینجا اساس نگاه را تعدیل کرده؟!

مثبت: تیتراژ متفاوت با زاویه نگاهی از درون به بیرون معدن

مثبت: شکل گیری آرام عاشقانه در دل شک و تردید به خیانت پارتنرهای سابق

کاراکتر:

— مربی تیراندازی با بازی آزاده زارعی ؛ زارعی با رفتارهایی واقع گرانه وضعیت پادرهوای زنی که تازه بعد از به کما رفتن متوجه خیانت میشود را درآورده!

پلان:

–ماندن سیگار مشتعل در زیرسیگاری و دود شدن و ترکیب با هوای آلوده پیرامونی

–سرازیری اشک از چشم زن مشکوک به خیانت در کما بلافاصله بعد از پرسش نامزدش در چرایی خیانت

–قایم کردن دختر در حمام به خاطر ورود پدر نامزد به خانه(lol)

دیالوگ:

–وقتی سعید اومد، فکر کردم تنهایی تموم میشه اما نشد!(زن خائن در توجیه خیانت)

–من وسیله انتقام تو نیستم! ما نباید مثل اونا باشیم(زنی که بهش خیانت شده خطاب به مردی که بهش خیانت شده)

–کوروش وکیل طلاقم بود!!

–دلم میخواد یه کاری کنم اما نمیدونم چه کاری؟؟

–ممنونم برای همه چی
اون مرد!

گاف:

–بعد از یک هفته کما، میک آپ «نسرین» کامل باقی مانده

حامد مظفری
حامد مظفری