1

پرسشهایی منتج از عطش بالای کانون‌ کارگردانان به نامه‌نگاری برای حسن روحانی⇐چرا شورای مرکزی کانون کارگردانان به جای رییس دستگاه قضا از رییس جمهور خواسته ممنوع‌الخروجی جعفر پناهی را برطرف کند؟/نامه به روحانی برای تحریک رسانه‌های اصولگراست تا متعاقب حملات آنان، کار فیلم جعفر در کن راحتتر شود؟/چرا شورای مرکزی کانون کارگردانان نامه‌ای نمی‌زند به مدیرعامل ابوالمشاغل صنف و در چگونگی هزینه‌کرد بودجه میلیاردی خانه سینما از وی پرسش نمی‌کند؟

سینماروزان/محمد شاکری: اینکه چه کسی به کانون کارگردانان گفته، اهم وظایفش نامه‌نویسی و آن هم فقط به رییس جمهور است را نمی‌دانیم؛ شاید پیش خود گفته اند پیشتر اصغر نعیمی نامه ای به وزیر سابق ارشاد درباره فیلمهای بلاتکلیف نوشت و وزیر هم در بحبحوحه انتخابات قول رسیدگی داد و حالا اگر آنها هم هرازگاه نامه ای به رییس جمهور بنویسند یحتمل رییس جمهور هم پاسخ خواهد داد.

برخی از اعضای کانون کارگردانان چندی قبل نامه‌ای به رییس جمهور نوشته و خواستار رفع ممنوع‌الخروجی محمد رسول‌اف شد؛ نامه ای نوشته بر آب(؟) که هیچ واکنشی از سوی رییس جمهور به دنبال نداشت. به تازگی شورای مرکزی کانون، نامه‌ای دیگر به رییس جمهور نوشته و خواستار رفع ممنوع الخروجی جعفر پناهی شده است!

اول. چرا نامه به رییس جمهور؟؟ منطق می‌گوید برای رفع ممنوع‌الخروجی باید به سراغ دستگاه قضا رفت پس چرا کانون کارگردانان هم در مورد رسول‌اف و هم در مورد جعفر، به جای رییس قوه قضاییه برای رییس جمهور نامه می‌نویسد؟ آیا اعضای شورای مرکزی کانون کارگردانان هم دنباله‌روی ژوله و مهراب و محسن افه و دیگر کارمندان اینستا شده و پیش خود گفته‌اند حالا که تب بازپس گیری رأی از روحانی، 38 درجه سلسیوس را رد کرده پس آنها هم نامه‌ای به رییس جمهور بزنند؟

دوم. شورای مرکزی کانون کارگردانان که این قدر به نامه‌نگاری علاقه دارد چرا به مدیرعامل ابوالمشاغل خانه سینما نامه‌ای نمی‌زند و از او درباره چگونگی هزینه کرد بودجه میلیاردی سال اخیر نمی‌پرسد؟ مگر نه این است که در کار صنفی، مصلحت جمع، ارجح است بر مصلحت فرد، پس چرا در دو هفته اخیر که ریزهزینه های هنگفت خانه سینما فاش شده، شورای مرکزی کانون کارگردانان حتی یک خط واکنش نشان نداده؟

بدنه صنف سینما مدام گلایه می کنند از نداشتن حتی یک بیمه درمانی جامع که به هنگام بروز اتفاقات غیرمترقبه، مجبور به پرداخت هزینه های سرسام آور درمان نشوند و شورای مرکزی کانون کارگردانان حتی پرسشی کوتاه در چگونگی خرج بودجه میلیاردی روانه مدیرعامل خود نمی‌کند و چرایی عدم استفاده از این بودجه ها برای برطرف کردن نیازهای رفاهی اولیه صنف که یکی اش همان بیمه درمانی است را جویا نمی‌شود!

سوم. آیا نامه‌نگاری به‌خاطر جعفر در جهت تحریک رسانه‌های دست راستی است؟

یک فرض اثبات شده می‌گوید اگر جعفر پناهی در کن حضور نیابد و دلیل این عدم حضور هم ممنوع الخروجی باشد شانس بردن جایزه از این محفل بالاست! چطور؟ همان طور که ایشان چهار سال قبل نتوانست به برلین برود و فیلم آماتوریش «تاکسی» برنده نخل طلا شد! همان طور که پنج سال قبل باز هم نتوانست به برلین برود و فیلمنامه ای نوشته او به نام «پرده» جایزه بهترین فیلمنامه را گرفت! همان طور که هفت سال قبل ایشان نتوانست به کن برود و فیلم شخصی «این فیلم نیست»اش برنده جایزه عجیب‌الاسم «مربی طلایی» شد! همان طور که هشت سال قبل باز نتوانست به کن برود و یک صندلی خالی برایش در هیأت داوران قرار دارند…

حالا خیلی عجیب است اگر جعفر به کن نرود و به ناگاه برنده نخل طلا شود؟

نه اصلا عجیب نیست! اتفاقا در محافلی که سیاست بر هنر چربش دارد-چه از نوع داخلی و چه از نوع فرنگی- بیش از کیفیت محصول هنری این موضع گیریهای سیاسی صاحب اثر است که اهمیت دارد و بعید است خود جعفر یا اعضای شورای مرکزی کانون کارگردانان به این نکته واقف نباشند. پس نامه نگاری برای رفع ممنوع الخروجی حتی اگر با پاسخی عملیاتی روبرو شود در نهایت ممکن است به ضرر جعفر تمام شود. آنها جعفرانی را می‌خواهند که علیرغم سالها کارمندی صداوسیما باز هم ژست اپوزیسیون را بچسبند و از محدودیتها و فشارها و موانع بگویند؛ جعفر آزاده به درد هیچ محفل سیاسی‌بازی نمی خورد.

بر این اساس نامه‌نگاری کانون کارگردانان فقط می‌تواند یک هدف داشته باشد و آن هم ایجاد موج خبری حول پناهی و تحریک اصولگرایان به پاسخ‌دهی است تا به واسطه هجمه رسانه‌‍ای اصولگرایان، کار جعفر برای جایزه‌بگیری از کن ساده‌تر هم بشود! آیا همین طور است؟

پی‌نوشت: تمام پرسشهایی که پیش روی کانون کارگردانان در جریان نامه نویسی به حسن روحانی وجود دارد پیش روی کانون فیلمنامه‌نویسان هم که دنباله‌روی کانون کارگردانان شده و در ماجرای جعفر برای رییس جمهور نامه نوشته هم هست.




موضع‌گیری انتخاباتی کارگردان «ساختمان پزشکان» و «لیسانسه‌ها»

سینماروزان: سروش صحت کارگردان و نویسنده ای که بیشتر در تلویزیون فعال بوده و سال گذشته هم سریال موفق «لیسانسه ها» را در رسانه ملی داشت در تازه ترین یادداشتش که ذیل ستون «تاکسی‌نوشت» در «اعتماد» منتشر شده کوشیده به زعم خود موضع گیری انتخاباتی خاص خود را داشته باشد.

صحت نیز به مانند اغلب سینماگران دیگر ایرانی که در انتخابات پیش رو سعی کرده‌اند موضع گیری صریحی نداشته باشند کوشیده یک موضع گیری انتخاباتی دوپهلو درنظر گیرد که البته طرفداران «کلید»(!) هم میتوانند آن را منسوب به خود بدانند.

متن یادداشت صحت را بخوانید:

حال و هوای بهتر

همه جا صحبت انتخابات است حتي توي تاكسي. مردي كه جلوي تاكسي نشسته بود، پرسيد: «شما راي مي‌ديد؟» زن كه عقب تاكسي نشسته بود گفت: «معلومه»  مرد ديگري كه عقب تاكسي نشسته بود، گفت: «من مرددم» مرد جلويي پرسيد: «چرا؟» مردي كه عقب نشسته بود، گفت: «براي اينكه دم انتخابات همه كانديداها شعارهاشون خوبه ولي بعد حرف‌هايي كه زدن يادشون ميره» زن گفت: «يادشون نميره… خيلي از كارها را مي‌خوان انجام بدن اما نمي‌تونن، نميشه» مرد پرسيد: «يعني چي؟» زن گفت: «نديدين اول هر سال به خودمون مي‌گيم امسال اِل مي‌كنيم، بل مي‌كنيم… اين كار را نمي‌كنيم، اون كار را مي‌كنيم… آخر سال نگاه مي‌كنيم مي‌بينيم نصف كارهايي كه مي‌خواستيم را نتونستيم انجام بديم» مرد جلويي گفت: «نصفش را انجام داده باشيم كه خوبه» راننده تاكسي گفت: «من خيلي به حرف‌هاي كانديداها كاري ندارم» مرد جلويي پرسيد: «پس به چي كار داريد؟» راننده گفت: «من به حال و هواي كانديداها نگاه مي‌كنم… هركدام اين كانديداها يه حال و هوايي دارن كه اگه انتخاب بشن همون حال و هوا را با خودشون ميارن» مرد جلويي پرسيد: «حالا مي‌دونيد به كي مي‌خواين راي بدين؟» راننده گفت: «بله… همون كه حال و هواش بهتره.»




ردپای این زن ایرانی همه جا به چشم میخورد؛ از نخل طلای کن تا شیر طلای ونیز!+عکس

سینماژورنال: کمتر پیش آمده که پخش کنندگان ایرانی که در مارکت بین المللی فعالیت می کنند آثارشان بطور متوالی برنده جوایزی معتبر باشد.
به گزارش سینماژورنال این اتفاق اما برای هنگامه پناهی مدید شرکت سلولوئیدفیلمز رخ داده است.
فیلمهایی که پناهی امسال برای پخش برگزیده سه جایزه خرس طلای برلین، نخل طلای کن و شیر طلای ونیز را از آن خود کرده است.
در جشنواره کن امسال پناهی با “دیپان” ژاک اودیار حضور داشت که این فیلم جایزه نخل طلا را گرفت.
در جشنواره برلین با “تاکسی” جعفر پناهی که این فیلم برنده خرس طلا شد.
هنگامه پناهی در جشنواره ونیز هم فیلم ونزوئلایی “از دوردست” ساخته “دسده آلا” را داشت که این فیلم هم برنده شیر طلایی ونیز شد.
کسب سه جایزه اصلی از سه جشنواره الف جهانی توسط یک پخش کننده ایرانی به شدت مورد توجه رسانه های اروپایی قرار گرفته و آنها این ماجرا را اتفاقی ویژه دانسته اند.

هنگامه پناهی
هنگامه پناهی

دو دهه فعالیت در پخش فیلم
“سلولوئید دریم فیلمز” شرکت پخش هنگامه پناهی، قدمتی دو دهه ای را دارا می باشد.

سلولوئید دریم فیلمز در سالهای اخیر آثاری چون “بازیهای مفرح”(۲۰۰۷) ساخته میشائیل هانکه، “من آنجا نبودم”(۲۰۰۷) ساخته تاد هاینس و “پسر رمبو”(۲۰۰۷) به کارگردانی “گارث جنینگز” را پخش کرده است.




فیلمساز توقیفی در کنار فوتبالیست مقیم آمریکا+عکس

سینماژورنال: جعفر پناهی هرچند ممنوع الفعالیت است اما فیلم میسازد و فیلمهایش هم از جشنواره های آن وری جایزه می گیرند!

به گزارش سینماژورنال آخرین فیلم وی “تاکسی” نام داشت که توانست خرس طلای جشنواره برلین را بگیرد.

پناهی به تازگی تصویری اجتماعی از خود منتشر کرده در کنار حسین کلانی قوتبالیست اسبق پرسپولیس که به دلیل تحصیل در آمریکا اقامت این کشور را هم دارد.

جعفر پناهی در کنار حسین کلانی
جعفر پناهی در کنار حسین کلانی



کارگردان توقیفی ایرانی در جمع آکادمی اسکار+عکس

سینماژورنال: آکادمی اسکار بیش از شش هزار عضو دارد که این اعضا در نقاط مختلف دنیا پراکنده اند.

به گزارش سینماژورنال از جمله اعضای امسال آکادمی جعفر پناهی فیلمسازی است که سابقه ای طولانی در ساخت فیلمهای توقیفی دارد.

فیلم تازه پناهی “تاکسی” نیز از جمله آثاریست که نه فقط در داخل توقیف است که پناهی آن را در دوران ممنوع الکاریش ساخته است.

با این حال این فیلم در جشنواره برلین شرکت جسته و خرس طلای بهترین فیلم را هم گرفته است.

جعفر پناهی به تازگی تصویری اجتماعی از کارت داوری خود در آکادمی اسکار را منتشر نموده است.

کارت مخصوص اعضای آکادمی جعفر پناهی
کارت مخصوص اعضای آکادمی جعفر پناهی

 




یک زن ایرانی پخش فیلم برنده نخل طلای کن را انجام میدهد!+عکس/آیا این زن، خواهر جعفر پناهی است؟

سینماژورنال: مراسم پاياني شصت و هشتمين دوره جشنواره فيلم کن،  با معرفي برنده نخل طلا و اهداي جوايز به ساير برگزيدگان به پايان رسيد.

نخل طلاي اين دوره که مهمترين جايزه اين فستيوال است به فيلمساز فرانسوي ژاک اوديار براي ساخت فيلم “دیپان” رسيد.

نخل طلاي افتخاري اين جشنواره به “آنيس واردا” فيلمساز زن مستقل فرانسوي که از سينماگران اصلي موج نوي سينماي فرانسه است، رسيد.

جايزه ويژه هيئت داوران اين دوره از مراسم کن نیز نصيب فيلم “خرچنگ” شد.

ساير جوايز اهدا شده در اين مراسم به شرح زير است:

 بهترين کارگرداني: “هو شيائو شين” براي “آدمکش”

بهترين فيلمنامه: “وخيم” به کارگرداني ميشل فرانکو

بهترين بازيگر مرد: “ونسان لندون” براي فيلم فرانسوي “قانون بازار”

بهترين بازيگر زن:  به طور مشترک به “امانوئل برکو” براي “پادشاه من” و روني مارا براي “کارول”

بهترين فيلم کوتاه: “موج 98” ساختته “الي داغر” لبنانی تبار

پخش “دیپان” توسط هنگامه پناهی

شاید برای بسیاری از ایرانیان جالب باشد که بدانند پخش فیلم “دیپان” برنده نخل طلای کن را شرکتی برعهده دارد که توسط یک زن ایرانی مدیریت می شود.

این شرکت که “سلولوئید دریم فیلمز” نام دارد و قدمتی دو دهه ای را دارا می باشد توسط یک زن ایرانی به نام هنگامه پناهی اداره می شود.

سلولوئید دریم فیلمز در سالهای اخیر آثاری چون “بازیهای مفرح”(2007) ساخته میشائیل هانکه، “من آنجا نبودم”(2007) ساخته تاد هاینس و “پسر رمبو”(2007) به کارگردانی “گارث جنینگز” را پخش کرده است.

مدیر ایرانی این شرکت پیشتر نیز شرایط خرید “تاکسی” جعفر پناهی و پخش آن را فراهم کرده بود.

به جز “دیپان” ساخته ژاک اودیار، “ریوزو و هفت نوکرش” محصول ژاپن و “محبوبترین” محصول مشترک مراکش و فرانسه تازه ترین فیلمهایی هستند که سلولوئید فیلمز برای پخش خریداری کرده است.

هنگامه پناهی
هنگامه پناهی

فرار از جنگهای داخلی

داستان “دیپان” در سریلانکا می گذارد و درباره زندگی “دیپان” است که برای فرار از وضعیت بدی که به دلیل جنگهای داخلی کشورش را دربرگرفته به مقصد پاریس از کشور خارج میشود در حالی که همسر و دخترش هم همراه او هستند.

زندگی در پاریس هم هرچند در ابتدا برای وی شرایط بهتری را رقم می زند اما دیری نمی گذرد که زخمهای حضور در کشوری جنگ زده سرباز می زند و اتفاقاتی غیرمنتظره پیش می آید.

آیا این زن خواهر جعفر پناهی است؟

از آنجا که نام خانوادگی مدیر سلولوئید، پناهی است و البته این شرکت پخش فیلم پناهی را نیز برعهده دارد این سوال پیش می آید که آیا هنگامه پناهی، خواهر جعفر پناهی است؟

اگر قیافه های این دو نفر را مقایسه کنیم هم متوجه می شویم شباهتهای ظاهری میان این دو وجود دارد اما اینکه واقعا هنگامه خواهر جعفر باشد و جعفر برادر هنگامه، مشخص نیست.




ادعای جالب جعفر پناهی درباره عشق “رومن پولانسکی” به “تاکسی”؛ پولانسکی گفت اگر جعفر را دیدی بگو چقدر فیلمش را دوست دارم!!

سینماژورنال: جعفر پناهی فیلمساز ایرانی که ظاهرا ممنوع الکار است اما در باطن فیلم می سازد و فیلمهایش در جشنواره های اروپایی جوایز ارزنده ای(!) هم می گیرند به تازگی ادعای جالب و البته عجیبی را درباره آخرین فیلمش بیان کرده است.

به گزارش سینماژورنال پناهی با اشاره به دیالوگی که میان پخش کننده فیلم “تاکسی” و “رومن پولانسکی” شکل گرفته از این گفته که پولانسکی عاشق “تاکسی” شده و پیام این عشق را از طریق پخش کننده فیلم به او رسانده است.

آنچه جعفر پناهی درباره علاقه پولانسکی به “تاکسی” می گوید قطعا نشان از جهانی شدن(!!!) سینمای ایران دارد. البته جهانی شدن از طریق فیلمهایی که مخاطبان داخلی جز خمیازه واکنشی در برابر آنها نشان نمی دهند.

پولانسکی گفت اگر جعفر را دیدی بگو چقدر فیلمش را دوست دارم

جعفر پناهی در صفحه اجتماعی خود درباره علاقه پولانسکی به فیلمش می گوید: پخش كننده فيلم “تاكسى” از طرف رومن پولانسكى پيام زير را برايم فرستاده است؛ نمايش “تاكسي” در كراكف بسيار موفق بود-حتا پولانسكي آمد و سلام عليك كرد و به من به دليل خريد آن تبريك گفت و گفت كه فيلم را در پاريس ديده بود و عاشقش شده بود؛ و گفت اگر جعفر را ديدم يا با او حرف زدم بگويم كه چه اندازه فيلمش را دوست داشته است؛همراه با صميمانه ترين احترامات.

جعفر پناهی
این تصویریست که جعفر پناهی ضمیمه یادداشتش کرده بلکه وجه رئالیستی یادداشت بیشتر شود



منتقد “سایت اند ساوند”: “امروز” شخصی را نشان می‌دهد که قانون‌شکنی می‌کند!!!/ کتابی که درباره “ده” کیارستمی نوشتم چند نسخه بیشتر فروش نداشت!/ هنگام دیدن “پرده” جعفر پناهی گیج شده بودم و نمی‌توانستم آن را بفهمم/”تاکسی” سبک‌تر از “ده” است

سینماژورنال: “جف اندرو” منتقد سرشناس نشریه سینمایی “سایت ‌اند ساوند” و یکی از برنامه‌ریزان مؤسسه بنیاد فیلم بریتانیاست.

او مقالاتی درباره سینمای ایران نوشته و کتابی هم درباره سینمای کیارستمی تألیف کرده است.

اخیرا اولین‌جلسه گفت‌وگوی بی‌پرده جشنواره فیلم روتردام با حضور او و رضا میرکریمی برگزار شد.

به گزارش سینماژورنال این منتقد بریتانیایی در گفتگویی اختصاصی با امیر گنجوی در “شرق” کوشیده به برخی از سوالات او درباره سینمای ایران پاسخ دهد.

ناراحت کننده اینجاست که تمامی دامنه ذهنی این منتقد درباره سینمای ایران عباس کیارستمی و جعفر پناهی هستند. البته که او به واسطه همراهی با رضا میرکریمی در جشنواره روتردام هم توانسته فیلم “امروز” وی را ببیند؛ البته فقط “امروز” و نه هیچ فیلم دیگری از او.

“امروز” شخصی را نشان میدهد که قانون شکنی میکند!

این منتقد درباره آخرین ساخته میرکریمی می گوید: از “امروز” خوشم آمد. خیلی‌جذاب بود. تنها شاید از یک‌چیز خوشم نیامد، نحوه استفاده از موسیقی در فیلم؛ بعضی‌وقت‌ها موسیقی زیادی قوی به‌نظر می‌آمد، ولی به‌نظرم خود فیلم درمجموع خیلی‌خیلی خوب بود، اما تعجب کردم که فیلم در رقابت‌های اسکار نامزد نشد.

به گزارش سینماژورنال این منتقد در توصیفی عجیب از فیلم می افزاید: این فیلم شخصی را نشان می‌دهد که قانون‌شکنی می‌کند و در‌عین‌حال این شخص به‌نوعی قهرمان و شخصیت اصلی است. خیلی‌ عجیب بود که برای اسکار نامزد نشد. خیلی از فیلم خوشم آمد. نمی‌دانستم داستان به کجا می‌کشد. کمی شگفت‌زده‌ام می‌کرد.

کتابی که درباره “ده” کیارستمی نوشتم چند نسخه بیشتر فروش نداشت!

جف اندرو که پیشتر کتابی درباره فیلم “ده” کیارستمی نگاشته است درباره اینکه آیا قصد ندارد کتابی جدید درباره سینمای ایران بنویسد بیان می دارد: کتابم در مورد «ده» هم چند‌نسخه بیشتر فروش نداشت و ثروتمندم نکرد! ‌ای‌کاش این‌طور شده بود. وی سپس می افزاید: تا همین چندی‌پیش نمی‌دانستم که این کتاب به فارسی ترجمه شده است و حتی به ایران رسیده است و البته که یک‌پنی هم از فروش ترجمه آن به من نرسید، ولی خیلی خوشحالم که مردم در ایران می‌توانند آن را بخوانند. خیلی افتخار می‌کنم.

هنگام دیدن “پرده” جعفر پناهی گیج شده بودم و نمی‌توانستم آن را بفهمم

جف اندرو درباره فیلم تازه جعفر پناهی “تاکسی” اظهار می دارد: این فیلم یک بازگشت به فرم بود برای او، چون فکر می‌کنم فیلم قبلی او «پرده»، شاید خیلی نمادگرایانه بود. از وسط فیلم گیج شده بودم و دیگر نمی‌توانستم آن را بفهمم و حس می‌کردم که تقریبا از فیلم بیرون افتاده‌ام. این یکی خیلی فیلم بازتری بود.

“تاکسی” خیلی‌خیلی بامزه بود

به گزارش سینماژورنال این منتقد اضافه می کند: “تاکسی” خیلی‌خیلی بامزه بود. فیلم، خیلی باز و سخاوتمند به‌نظر می‌آید. اصلا تلخی یا عصبانیت ندارد. فکر می‌کنم فیلم خیلی‌جالبی است و به‌نوعی جنبه‌های مختلف زندگی در تهران را نشان می‌دهد و همچنین مرتبا فیلم‌های قبلی او را به‌یاد ما می‌آورد. فیلم خیلی زیرکانه و بازیگوشانه (playful) است.

“تاکسی” سبک‌تر از “ده” است

این منتقد در مقایسه “ده” و “تاکسی” بیان میدارد: شاید “ده” در نوع خودش سیاسی‌تر باشد! چون «تاکسی» درباره نوع درست سینما و فایده سینما صحبت می‌کند و اینکه سینما باید واقعیت، واقعیت تحریف‌شده یا واقعیت فریبنده را نشان دهد و به این سؤال می‌پردازد و کمتر به مسائل سیاسی اشاره می‌کند. بیشتر فیلم خنده‌دار و سرگرم‌کننده است، خیلی‌سرخوشانه است، ولی “ده” فیلمی است که کمی بیشتر به عمق می‌رود، چون خیلی دلواپس مسائل زنان است. “تاکسی” کمی سبک‌تر است.




احمد طالبی‌نژاد: این چه جور بازی است که پناهی در عین ممنوعیت، فیلم می‌سازد؟/”تاکسی” فیلم متوسطی است/پناهی دچار غرور نشود که شاهکار ساخته

سینماژورنال: جعفر پناهی فیلمسازی که در ظاهر ممنوع الکار است و در باطن فیلم ساخته و برای جشنواره های فرنگی می فرستد در آخرین دوره جشنواره برلین با فیلمی به نام “تاکسی” حضور داشت.

به گزارش سینماژورنال پناهی هرچند خود در تهران حضور داشت و به برلین نرفته بود اما فیلمش برنده خرس طلای بهترین فیلم این جشنواره شد.

احمد طالبی نژاد منتقد پیشکسوت سینما با نگارش یادداشتی با عنوان “بازی بازی، با ما هم…؟” در مجله “فیلم” به تناقض مرتبط با فیلمسازی پناهی در عین ممنوع الکاری اشاره کرده است.

مانده ایم حیران که این چه جور بازی است؟

طالبی نژاد در ابتدای یادداشت خود آورده است: همه می دانیم که جعفر پناهی محکوم شده که دست کم تا بیست سال فیلم نسازد و از کشور هم خارج نشود اما او طی همین مدت دست کم سه فیلم بلند “این یک فیلم نیست”، “پرده” و “تاکسی” را ساخته که این آخری تا حالا چند جایزه هم گرفته است. به گزارش سینماژورنال طالبی نژاد ادامه داده است: پناهی در عین ممنوعیت فعالیت فیلم می سازد و ما مانده ایم حیران که این چه جور بازی است؟ نکند به قول امروزیها ما را سر کار گذاشته اند. مگر میشود برخلاف حکم قطعی دادگاه چنین کاری را انجام داد؟

این از زرنگی پناهی است یا سوء‌استفاده از یک موقعیت؟

طالبی نژاد در بخش دیگری از یادداشت خود نوشته است: اینکه کسی در چنین شرایطی مخفیانه فیلم بسازد و به خارج از کشور هم بفرستد و آب از آب تکان نخورد و تازه این فیلمها در جشنواره ها زیر پرچم ایران به نمایش درآیند کمی تا قسمتی عجیب و غریب است…این از زرنگی پناهی است یا سوءاستفاده از موقعیت بی نظیری که در جهان برای او فراهم شده؟

پناهی هر فیلم متوسطی بسازد به نظر خارجیها شاهکار می آید

احمد طالبی نژاد که سابقه ساخت یک فیلم بلند به نام “عزیزم من بن لادن نیستم” را هم در کارنامه دارد با اشاره به اینکه ممنوعیت فیلمسازی در ایران برای پناهی اشتهار جهانی فراهم کرده اظهار داشته است: چه کسی این محبوبیت جهانی را برای پناهی فراهم کرده؟ لابد کسانی که او را محکوم کرده اند و حالا او هر فیلم متوسطی بسازد به نظر خارجیها شاهکار می آید.

مسئولان شرایط دیده شدن فیلمهای پناهی را فراهم آورند تا مردم بدانند او چه ساخته

طالبی نژاد در ادامه یادداشت خود پیشنهادی هم داده است به مدیران: من اگر به جای مسئولان بودم شرایطی فراهم می کردم که این سه فیلم دیده شوند تا همه بدانند این فیلمها در چه حد و اندازه ای هستند و خود پناهی هم دچار غرور نشود که شاهکار ساخته.

“تاکسی” از “این یک فیلم نیست” بهتر نیست/مدیران جشنواره ها اعتبارشان را حفظ کنند

این منتقد در ادامه نظر خود درباره “تاکسی” را چنین درج کرده است: فیلم “تاکسی” را من هم مثل برخی دوستان دیدم و به نظرم فیلم متوسطی است. دست کم می توان گفت از “این یک فیلم نیست” بهتر نیست… به گزارش سینماژورنال طالبی نژاد در نهایت به مدیران جشنواره های فرهنگی با این جملات طعنه ای زده است: ولی بالاخره مدیران جشنواره ها هر چه هم سیاسی عمل کنند باید اعتبار جشنواره شان را هم حفظ کنند چون تماشاگران را نمیتوان گول زد.