1

به سینماتک کاخ جشنواره خوش آمدید

نمایش تجربه ای کاملا شخصی چون “بدون مرز” در بخش مسابقه فیلم اولیهای جشنواره سی و سوم حکایت از آن دارد که هیات انتخاب جشنواره فیلم فجر بدش نمی‌آمده حال و هوایی مشابه سینماتکها را در کاخ جشنواره بدمد.

سینماژورنال: نوآوریهای سینمایی اگر به صورت شخصی صورت گیرد ایرادی ندارد یعنی شما می توانی بواسطه وجه تجربه گرای هنر سینما به هر طریقی که دوست داری تصویرسازی کنی و حتی در این تصویرسازی قواعد اولیه هنر سینما را هم زیر پای بگذاری اما وقتی بناست تجربه ات را با دیگران قسمت کنی چاره ای نداری جز پای بندی به اصول مشترک.

اما امیرحسین عسکری که با “بدون مرز” در بخش فیلم اولیهای جشنواره سی و سوم حضور دارد آن قدر درگیر تجربه گرایی شخصی اش شده که اصلا برایش مهم نبوده که مخاطب چه حسی نسبت به فیلمش پیدا میکند.

همین است که یک ساعت و نیم فیلمش را با حضور دو کودکی که زبان یکدیگر را نمی فهمند و یک نوزاد که اصلا نمیداند زبان چیست و نهایتا 10 دیالوگ کاملا کوتاه پیش برده بدون اینکه بگوید چرا چنین تجربه گرایی شخصی را به جشنواره فیلم فجر آورده.

این تجربه گراییهای شخصی نه به درد مخاطب داخل میخورد و نه جشنواره های درجه یک

جالب است که کارگردان با دوزبانه کردن تیتراژ این نیت را هم داشته که اثرش را به عنوان محصولی بین المللی به رخ بکشد اما شک نکنید چنین تجربه گرایی عبثی در هیچ جشنواره معتبر خارجی-تاکید میکنم جشنواره معتبر خارجی- شانس حضور نخواهد یافت.

در اکران داخلی هم که وضعیت معلوم است؛ “بدون مرز” به واسطه عدم پای بندی به اصل اساسی سینمای متکی بر مخاطب که سرگرم کنندگی است نمیتواند این شانس را داشته باشد که حتی فرصتی برای اکران بیابد چه به اینکه بتواند توجه مخاطبان را در اکران جلب کند.

بهتر بود فیلم را در سینماتکها عرضه کنید

“بدون مرز” تماما از یک تجربه شخصی نشأت گرفته است و البته مناسب عرضه در سینماتکهایی است که به وفور در نقاط مختلف شهر تهران حاضرند. اینکه چنین فیلمی در بخش مسابقه فیملهای اول جشنواره فیلم فجر چه میکند هم معلوم نیست.

بهتر بود هیات انتخاب چنین فیلمی را به بخش “هنروتجربه” هدایت میکرد تا هم استانداردهای بخش مسابقه فیلم اولیهای جشنواره پایین نیاید و هم اینکه کارگردان بداند که در صورت تکرار چنین تجربیاتی نمیتواند انتظار در اختیار داشتن سالن و زمان مناسب برای اکران را داشته باشد.