1

توليد سريال تاریخی ۹۰قسمتی با حمايت موسس يک بانک!!!+عکس

سينماروزان: بعد از حضور احسان آقازاده جلال رسول اف مديرعامل بانک آينده در سینما و تولید آثاری نظیر «دلم میخواد»، «سمفونی تولد»، «لابی»، «دوئت»، «پرسه در شهر لاجوردی» و «بمب» و همچین سرمایه گزاریهای بانک پاسارگاد در تولید آثاری مثل «جدایی…»، «طبقه حساس»، «من دیه گو مارادونا هستم»، «بهمن» و «مرگ ماهی» که سه فیلم آخر در اکران کاملا شکست خوردند، حالا سروکله يک شخصيت بانکی در تلويزيون و آن هم در معاونت استانها پيدا شده است.

به گزارش سينماروزان «مفاخر ايران» عنوان سريالي است نودقسمتي که بناست در صداوسيماي مرکز فارس توليد شود. تفاهمنامه ساخت اين سريال با حضور علي دارابي معاونت استانها با محمد صدرهاشمي‌نژاد منعقد شده است؛ صدرهاشمي‌نژاد از جمله سرمايه‌داران مطرح کرماني است که هم موسس بانک اقتصاد نوين اولين بانک خصوصي ايران و هم مديرعامل شرکت ساختماني «استراتوس» است از سهامداران اصلی همین بانک.

پروسه تولید سریال تاریخی «مفاخر ايران» که تیم کارگردانان آن مشخص نشده و بناست برای تولید آن یک شهرک سینمایی در شیراز احداث شود، 5 تا 7 سال طول خواهد کشید.

در این سریال بناست به زندگي سعدي و حافظ و همچنين خواجوي کرماني پرداخته شود که اين آخري همشهري سرمايه گزار سريال بوده است!

محمد صدرهاشمی نژاد
محمد صدرهاشمی نژاد

علي دارابي در مراسم آغاز ساخت سريال «مفاخر ايران» در شيراز گفت: آثار حافظ و سعدي زمينه ساز گفتگو با جهان و نشان از صلح  و دوستي ايرانيان است. آثار تمدني کشور ما در تبادل، تعامل و ارتباطات جهاني که گفتگو نقش ايفا مي‌کند، پشتوانه‌اي قوي و غني است. ما مفتخريم که ديوان حافظ ،بوستان و گلستان سعدي جز صد اثر برتر جهان است. ما در خانه ، کنار قرآن کريم و مفاتيح الجنان، بوستان و گلستان و ديوان حافظ داريم و به اين افتخارات مي‌باليم و اين داشته‌هاي ماست.

معاون امور استان‌هاي صدا و سيما گفت: بسياري از صاحب نظران جهاني از جمله گوته با افتخار گفته اند که متاثر از سعدي و حافظ هستند و ما اگر به دنبال بازسازي گذشته مان هستيم بايد به سرغ آثار بزرگان برويم. رييس جمهور فرانسه به احترام سعدي، نام او را بر فرزندان خود مي‌گذارد و به تاريخ و ادبيات ايران زمين احترام گذارد. اگر به دنبال حفظ آثار فارسي و حفظ تمدن ايران و اسلام، هستيم بايد به آثار حافظ و سعدي و خواجو اهتمام بورزيم. اگر به دنبال ارايه تصويري شفاف و روشن از گفت و گو و مدارا و صلح جويي ايرانيان به جهانيان هستيم، بايد به آثار سعدي و حافظ رجوع کنيم.

دارابي گفت: اگر چه امروز در شيراز شاهد افتتاح کار سه خورشيد فرهنگی هستيم اما سریالهای قهرمان کردستان سلطان سنجر، قهرمان بختياري‌ها بي بي مريم و فرزندش شيرعلي مردان و حماسه عشاير عرب غيور ايران در برابر تجاوز انگليس در خوزستان، در مراکز استان‌هاي مختلف در حال توليد و ساخت است، اما تفاوت اين مجموعه از آن جهات است که ما براي نخستين بار در عرصه فرهنگ و هنر وارد شده ايم.

دارابي افزود: وظيفه ماست که حق ما و آنچه که استان فارس و شيراز به عنوان پايتخت فرهنگ و هنر ايران را دارد ادا کنيم. استادان و هنرمندان فارس نقش اول را در خلق، توليد و ساخت اثر خواهند داشت. تمام تلاش ما و همکاران در صدا و سيما و مرکز فارس بر اين است که از بهترين، نام آور‌ترين و مجرب‌ترين عوامل و عناصر در حوزه کارگردان، توليد و بازي براي اين کار استفاده شود و در طراز جهاني توليد خواهد شد. اميدوارم با عوامل در نظر گرفته شده، کاري فاخر و ارزشمند که تصويري از توانمندي، قابليت، ارزش‌هاي ايراني و فرهنگ و تمدن ايران را در قالب تصوير ،نمايش ، فيلم سينمايي و مجموعه سريال اين سه بزرگ به جهانيان ارايه دهيم  تا همه جهان به احترام ايران بايستد و کلاه از سر بردارد.




پرسشهای قابل تأمل یک رسانه مستقل⇐ربط تعطيلي «تايني موويز» با سامانه وابسته با بانکی فعال در سینما از کجا نشأت گرفته؟/ چرا کسي درباره سامانه منسوب به «ژن خوب» يا سامانه منسوب به يک ارگان ارزشي متمول چيزي نمي‌گويد؟

سینماروزان: تعطیلی سامانه «تاینی موویز» که به عرضه آثار روز سینمای جهان به صورت زیرنویس و دوبله می پرداخت و شایعات شکل گرفته درباره دستگیری گردانندگان این سامانه و تکذیبیه وزیر جوان ارتباطات درباره ربط این تعطیلی با وزارتخانه تحت امرش با واکنش سایت «نمایش خانگی» مواجه شده است.

«نمایش خانگی» که رسانه‌ای تخصصی در حیطه شبکه نمایش خانگی است با ارائه گزارشی پیرامون این ماجرا پرسشهای قابل تأملی را طرح کرده درباره اینکه چرا در فضای مجازی توئیتهایی منتشر شده درباره ارتباط میان تعطیلی «تاینی موویز» با سامانه «آیونت»وابسته به بانک پاسارگاد که در هفته های اخیر بیلبوردهای فراوانی را هم در پایتخت به خدمت گرفته؟

این رسانه این قضیه را هم طرح کرده که اگر تعطیلی «تاینی موویز» بخاطر تلاشهای رقبای وابسته باشد به غیر از «تاینی موویز» رقبای متمول دیگری هم وجود دارند که در این باره باید طرف پرسش قرار گیرند.

متن گزارش «نمایش خانگی» را بخوانید:

وقتي عباس جعفري دولت‌آبادي دادستان عمومي و انقلاب تهران از دستگيري مديران بزرگ ترين سامانه عرضه دوبله فيلم و سريال خبر داد بسياري از رسانه‌ها اين خبر را کنار عدم به‌روزرساني سامانه‌اي به نام «تايني موويز» قرار داده و پرسشهايي جدي مبني بر دستگيري مديران اين سامانه طرح شد.

فعاليت بيشتر از ۵ ساله اين سامانه و بخصوص اينکه خريد اشتراک در اين سامانه با ارائه شماره کارتهاي بانکي گردانندگان صورت مي‌گرفته پرسش بعدي را شکل داد و آن هم اينکه چرا دستگيري گردانندگان «تايني موويز» زودتر از اينها صورت نگرفت؟

پرسش سوم در راستاي پرسش دوم و در اين مسير شکل گرفته که آيا ميان راه اندازي سامانه‌هاي ويديوي درخواستي وابسته به برخي از نهادها و ارگانهاي متمول و عدم توانايي رقابت با «تايني موويز» عامل اين دستگيري بوده است؟

پرسش سوم هرچند منطقي مي‌نمايد اما عجيب آنجاست که اين پرسش، نه با مرور تمامي سامانه هاي ويديوي درخواستي که از «فيليمو» و «آيو» گرفته تا «لنز» و «آنتن» و «فام» و «شیما» و «تیوا» و «تیوی نت» را دربرمي‌گيرد و برخي از آنها منسوب به اپراتورهاي مهم تلفن همراه و از جمله «همراه اول» و «ايرانسل» هستند بلکه فقط با تمرکز با نام يکي از اين سامانه هاي يعني «آيو» طرح شده است!

اگر فضاي مجازي را در روزهاي اخير رصد کرده باشيم حتما با توئيتها و پستهاي طنازانه‌اي روبروييم که تعطيلي «تايني موويز» را کاملا به حضور «آيو» ربط داده اند!! در يکي از اين توئيتها آمده است: سه ماه پيش ازش تو يه مهموني پرسيديم کجايي؟ گفت آيو. گفتم چه خوب من اکانت تايني‌موويز دارم. گفت ميبندنش! الان رسيدم بهش!

در توئيتي ديگر ميخوانيم: آيو ميارن تا تايني‌موويز فيلتر بشه! رقابت نميکنن براي کيفيت بهتر و بجاش رقيبو حذف ميکنن.

از اين دست توئيتها و پستها فراوان در فضاي مجازي بازنشر شده که البته برخي از آنها حاوي واژه هاي توهين آميز هم ميشود. پرسش آنجاست که چرا از ميان اين همه سامانه ويديوي درخواستي که در يکي دو سال اخير فعاليت مي کنند همه براي گله‌گذاري به سمت «آيو» رفته اند!؟

اگر بخواهيم ريشه هاي شکل گيري سامانه «آيو» را مرور کنيم به يکي از هولدينگهاي بانک پاسارگاد مي‌رسيم.

بانک پاسارگاد پيشتر و در جريان حمايت از توليداتي همچون «طبقه حساس»، «جدایی…» «بهمن»، «من ديه گو مارادونا هستم»، «مرگ ماهی»، «ملبورن» و «زیر سقف دودی» که برخي از آنها مانند «طبقه حساس» و «جدایی» پرفروش بودند و برخي مانند «ديه گو…» شکست خورده مطلق اکران، هم در کانون توجه قرار گرفته بود.

اما آيا اين، دليلي منطقي بر آن است که ماجراي «تايني موويز» را به «آيو» نسبت دهند؟ چرا در غائله دستگيري گردانندگان تايني موويز همه اصرار عجيب و غريبي دارند بر اينکه سامانه وابسته به بانک پاسارگاد دليل اتفاق است؟ چرا؟ به دليل وابستگي اين سامانه؟

اگر اين طور باشد که به زحمت بتوانيم در ميان سامانه هاي ويديوي درخواستي پيش‌رو به سامانه مستقل برسيم چون نه تنها برخي از اين سامانه‌ها به اپراتورهاي مختلف تلفن همراه وابستگي دارند بلکه ردّپاي برخي از اين سامانه‌ها به مديران ساليان صداوسيما و حتي برخي سازمانهاي ارزشي فعال در توليدات ميلياردي مي‌رسد!!!

پس چرا کمتر توئيتي در اين باره نميخوانيم؟ مثلا چرا کسي نميپرسيد که آيا ممکن است سامانه وابسته به اپراتور منسوب به يک آقازاده سياسي مدعي «ژن خوب» براي باقي ماندن در دايره رقابت شرايط حذف «تايني موويز» را فراهم کرده باشد؟ یا چرا کسی پیرامون ربط این تعطیلی با سامانه منسوب به يک ارگان متمول که اخیرا به خاطر گافی بزرگ در عرضه کپی بلوری یک فیلم ارزشی حاشیه‌ساز شد حرفی نمی‌زند؟

اگر بخواهيم براساس کيفيت عرضه محصول هم به اظهارنظر بپردازيم ماجرا مشکوکتر می‌شود چون تقریبا رقابت چندانی لااقل به واسطه همپوشانی محصول بین آیو و تاینی‌موویز وجود نداشت. «آيو» سامانه ايست براي پخش آنلاين آثار مجاز و کاملا در تضاد با «تايني موويز» که اولا امکان دانلود را فراهم ميکرد و ثانيا همه جور فيلمي از مجاز تا غيرمجاز خارجی به صورت زیرنویس و اخیرا دوبله در آن وجود داشت.

پس چرا نوک اتهام به سمت «آيو» رفته و کسي از «لنز» و «فيليمو» و «فام» و «شیما» و… چيزي نمي‌گويد؟؟




یک سکانس سینمایی⇐ سرقت خودروی حمل پول بانکی که در سالهای اخیر ردّپایی پررنگ در سینما به‌جای گذاشته است!

سینماروزان: در ساعت 7:47 صبح امروز 5 اسفندماه یکی از خودروهای حمل پول متعلق به بانک پاسارگاد در حال حرکت در بزرگراه حقانی بود که ناگهان دو دستگاه پراید با حرکت در مجاورت این خودرو سعی در متوقف کردن آن کردند؛ با متوقف کردن خودروی حامل پول، سارقان از خودرو پیاده شده و در زمانی کوتاه خودروی حمل پول را سرقت کرده و متواری شدند.

به گزارش سینماروزان بانک پاسارگاد در سالهای اخیر به خاطر ورود به سرمایه گذاری در تولید آثار سینمایی مختلف از نمونه هایی پرمخاطب مانند «طبقه حساس» و «جدایی…» تا نمونه هایی میانه مانند «ملبورن» و نمونه هایی شکست خورده و کم مخاطب مانند «من دیه گو مارادونا هستم»، «بهمن» و مرگ ماهی» مورد توجه قرار گرفته است.

امسال نیز بانک پاسارگاد به عنوان اسپانسر فیلم تازه پوران درخشنده «زیر سقف دودی» در جشنواره حضور داشت؛ فیلمی که نتوانست توجه مخاطبان را جلب کند. از آن سو سامانه ناکارآمد بلیت فروشی جشنواره امسال که از همان ثانیه های ابتدایی آغاز بلیت فروشی داون شد و مخاطبان را گرفتار بازار سیاه بلیت فروشی کرد نیز متعلق به بانک پاسارگاد بود.

به هنگام مشخص شدن ناکارآمدی سامانه بلیت فروشی جشنواره، عدم امتحان پس دادگی این سامانه بود که مورد توجه رسانه های مستقل قرار گرفت و اینکه بدون محک زدن قبلی با این سامانه قرارداد بسته شده است و حالا پس از سرقت خودروی حمل پول بانک پاسارگاد نیز مرکز اطلاع رسانی پلیس پایتخت با انتقاد از کوتاهی مسئولان بانک پاسارگاد در تامین امنیت خودرو اعلام کرد: متأسفانه علیرغم تذکرات پلیس و استانداردهای مربوط به تأمین امنیت خودروهای حمل پول، مسئولان این بانک هیچ گونه تأمین امنیتی برای این خودرو از قبل پیش بینی نکرده و فرد مسلحی برای تأمین امنیت این خودرو داخل آن نبوده است!

حالا باید منتظر ماند و دید مدیران این بانک علاقمند به سینما آیا سوژه سرقت این خودرو را زمینه ای برای طرح در یک سناریوی سینمایی و تولید فیلم می کنند یا همچنان بسنده می کنند به سوژه های پررخوتی که در سالهای اخیر در آثارشان دیده شده؟




دبیر جشنواره فجر در تازه ترین گفتگوی خود بیان کرد⇐با تمام سایتهایی که قصد پوشش زنده جشنواره را دارند همکاری خواهیم داشت/سامانه مسئول بلیت‌فروشی نتوانست خدمات خوبی ارائه کند/امتیاز پخش زنده مراسم را از شرکت وابسته به بانک پاسارگاد می‌گیریم/نام شخص برگزارکننده نشستهای جشنواره به زودی اعلام می‌شود

سینماروزان: قرار بود از روز جمعه اول بهمن فروش اینترنتی بلیت‌های سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر از طریق سایتی با نام «سینوگرام» شروع شود که گفته می‌شد این سایت وابسته به بانک پاسارگاد است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «مهر» این سایت از همان ساعت اولیه نتوانست خدمات لازم را ارائه دهد و کار به جایی کشید که دبیر جشنواره عذرخواهی کرد و قرار شد بلیت‌ها به صورت حضوری در پردیس ملت در اختیار مردم قرار گیرد؛ البته هنوز هم کاملا شفاف نشده است تکلیف افرادی که موفق به ثبت‌نام در سایت مذکور نشده‌اند چیست.

در حالی که این سامانه در قبال مسئولیت واگذارشده به آن ناموفق عمل کرده ولی هنوز پوشش آنلاین اینترنتی برنامه‌های فیلم فجر در اختیار سایتی با نام «آیو» است که باز هم وابسته به همان بانک مذکور است. حال سوال ما از دبیر جشنواره این بود که آیا با توجه به مسایل و مشکلات پیش آمده باز هم سایت «آیو» پوشش اینترنتی آنلاین را در دست خواهد داشت که محمد حیدری دبیر سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر  گفت: پیش از هر چیز اعلام می کنم که جشنواره فیلم فجر این آمادگی را دارد تا هر سایت دیگری که می خواهد این برنامه ها را به صورت زنده پوشش دهد، با آنها همکاری کنیم، اما مساله ای که شما اشاره کردید مساله قابل توجهی است. شرکتی که مسئولیت سامانه فروش بلیت ها را برعهده داشت، هرچند نزدیک به ۶ ماه روی سایت مورد نظر کار کرده بود، اما نتوانست خدمات لازم را به خوبی ارائه دهد و ما شرمنده مردم شدیم. بی شک نکته مورد نظر در زمینه پخش زنده نشست خبری جشنواره پیگیری می شود و اگر این سایت وابسته به بانک پاسارگاد و شرکت مورد نظر باشد، بی شک پاسخ ما منفی خواهد بود.

وی در بخش دیگری از صحبت های خود تاکید کرد: مراسم افتتاحیه سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر نهم بهمن ماه برگزار می شود و برنامه نمایش فیلم ها از روز دهم بهمن ماه در برج میلاد برای اهالی رسانه و از روز یازدهم بهمن ماه در بخش مردمی آغاز می شود و مراسم اختتامیه جشنواره بیست و یکم بهمن ماه در برج میلاد برگزار می شود.

حیدری با اشاره با سانس های نمایش فیلم در برج میلاد گفت: اولین سانس نمایش فیلم برای اهالی رسانه و منتقدان ساعت ۱۳:۳۰ و آخرین سانس ساعت ۲۳ درنظر گرفته شده است. برای هر روز ۵ سانس در نظر داریم که شامل چهار سانس چشم انداز و یک سانس مستند است.

دبیر سی و پنجمین جشنواره بین المللی فیلم فجر در پایان درباره اینکه با انصراف انجمن منتقدان از برگزاری نشست های نقد فیلم های فجر چه کسی این مسئولیت را برعهده می‌گیرد، گفت: به زودی شخص مورد نظر برای برگزاری جلسات نقد و بررسی فیلم‌های این دوره از جشنواره فیلم فجر اعلام می‌شود.




چرا سامانه فروش اینترنتی بلیت جشنواره در همان دقایق ابتدایی از دسترس خارج شد؟

سینماروزان: اواسط هفته بود که در گزارشی درباره حضور یک سامانه گمنام به عنوان متصدی بلیت فروشی جشنواره فیلم فجر اطلاع رسانی کردیم و البته هشدار دادیم عواقب واگذاری این پروسه به سامانه ای کاملا فاقد رزومه در این حیطه ممکن است دردسرهای فراوانی را برای مخاطبان به وجود آورد؛ دردسرهایی که در نهایت از چشم دبیرخانه جشنواره دیده می شود و نه آنها که با لابیهای بالادستی، یک پیمانکار خاص را برای بلیت فروشی تحمیل کرده اند.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان یک روز بعد از آن گزارش، به طور رسمی سامانه گمنام موردنظر به عنوان متصدی بلیت فروشی جشنواره معرفی شد بدون اینکه کمترین توضیحاتی درباره رزومه این سامانه ارائه شود.

دو روز بعدتر که امروز هم باشد بنا بود از ساعت 8 صبح بلیت فروشی آغاز شود اما دقیقا از همان ثانیه های ابتدایی، سامانه فروش بلیت کاملا از دسترس خارج بود و برخی که می توانستند با ده ها بار رفرش وارد سامانه شوند هم اصلا قادر به خرید بلیت نبودند.

دلیل اصلی این امر چیست؟ به نظر می رسد بی تجربگی دست اندرکاران این سامانه و عدم پیش بینی حجم کاربرانی که ممکن است در ابتدای خرید به سایت هجوم بیاورند عامل اصلی این مسأله بوده است.

در مورد سامانه هایی مانند سامانه بلیت فروشی جشنواره که به نوعی رقابت زمانی برای زودتر وارد شدن به سامانه منجر می شود به داشتن دامنه انتخابی بهتر از بلیتها، می بایست آزمایشات اضافه بار وارده به سامانه جهت رفع حفره های احتمالی پیش از بازگشایی سامانه صورت گیرد.

اما به نظر می رسد شرکتی که امسال بدون هر گونه فعالیت قبلی در این حیطه، بلیت فروشی را برعهده گرفت نه تنها این پیش بینی ها را انجام نداده بلکه مدیران این سامانه گمنام که گویا به شرکت «نوپاد» که هولدینگ بانک پاسارگاد است وابسته است، حتی پیش بینی سازوکاری برای اطلاع رسانی مفید به مخاطبان در شرایط بحرانی هم انجام ندادند.

نتیجه هم که پیش رویمان است…




ممنوعیت تولید همزمان بیش از یک فیلم توسط یک تهیه‌کننده⇐ تهیه‌کننده معتمد حوزه هنری: موافق/تهیه کننده معتمد بانک پاسارگارد: مخالف

سینماژورنال: طرحی تازه در وزارت ارشاد تصویب شده که می‌گوید هر تهیه‌کننده در سینما بیش از دو فیلم را نمی‌تواند به‌صورت هم‌زمان تهیه و تولید کند.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “شرق” محمدرضا فرجی «مدیرکل دفتر سینمای حرفه‌ای» وزارت ارشاد تصویب این طرح را رسانه‌ای کرده است.
او می‌گوید این آیین‌نامه مصوب داخلی این وزارتخانه و همچنین سازمان سینمایی است و به دلیل اینکه شورای پروانه ساخت بیش از پیش تهیه‌کننده را متوجه کیفیت فیلم کند این قانون را بنا نهاده است.

محدودیت فعالیت تهیه کنندگان برای ارتقای کیفیت محصول
ظاهرا این طرح فعالیت تهیه‌کنندگان را محدود می‌کند چراکه تهیه‌کننده باید در کنار پروژه‌ای که تولید می‌کند حضور داشته باشد اما از سوی دیگر این روند بر کیفیت اثری که تولید می‌شود تأثیر خواهد داشت.
این قانون، صدور پروانه ساخت را نیز دچار تغییراتی می‌کند که از آن جمله این است که شورای پروانه ساخت به تهیه‌کننده حرفه‌ای به صورت هم‌زمان پروانه ساخت بیش از دو فیلم را نمی‌دهد و بعد از اتمام ساخت کارهایی که در دست دارد، پروانه ساخت فیلم بعدی آن صادر خواهد شد.
فرجی در بخش دیگری از صحبت‌هایش با اشاره به اینکه این آیین‌نامه از نیمه دوم سال جاری قطعا اجرائی است، می‌گوید: البته شورای پروانه ساخت از این به‌بعد در هنگام صدور پروانه ساخت به مواردی دقت خواهد داشت مثل اینکه آیا آثار پیشین کارگردان و تهیه‌کننده‌ای که درخواست پروانه ساخت کرده است موفق به دریافت پروانه نمایش شده است یا خیر.

ممنوعیت تولید فیلم برای تهیه کننده ای که پروانه بگیرد و فیلم نسازد
این یکی از نکاتی است که قطعا در هنگام صدور پروانه ساخت به آن توجه خواهد شد. این نکته را نیز پیش‌بینی کرده‌ایم که تهیه‌کننده‌ای که پروانه ساخت بگیرد و اقدام به ساخت نکند قطعا برای کار سوم وی پروانه ساخت صادر نخواهد شد. باید ابتدا تکلیف دو فیلم قبلی که برایشان پروانه ساخت دریافت کرده است مشخص شود. حتی اگر انصراف هم بدهد، تا یک‌سال به تهیه‌کننده موردنظر پروانه ساخت داده نخواهد شد. البته این در شرایطی است که این اتفاق برای هر دو فیلمی که پروانه ساخت دریافت کرده است بیفتد.

قانونی علیه تهیه‌کنندگان
جواد نوروزبیگی، یکی از تهیه‌کنندگان پرکار سینما  که سال قیل با حمایت باتک پاسارگاد آثاری چون “بهمن”، “من دیه گو مارادونا هستم”  تولید کرد، ظاهرا با این تصمیم موافق نیست و می‌گوید: شاید بهتر است که سوابق تهیه‌کننده نیز در تصویب این طرح لحاظ شود. مگر چند فیلم سینمایی در سال ساخته می‌شود که چنین قانونی تصویب می‌شود؟

وی ادامه می دهد: تهیه‌کنندگانی نیز در این سینما کار می‌کنند که در سال چندین کار موفق را تهیه‌کنندگی کرده‌اند.

او در بخش دیگری از صحبت‌هایش ادامه می‌دهد: تهیه‌کنندگی یک فیلم به تعداد کارها نیست بلکه به علم و آگاهی است.

ساخت یک فیلم هم کار مشکلی است
منوچهر محمدی که در سالهای اخیر چندین فیلم نظیر “بوسیدن روی ماه”، “میهمان داریم” و “حوض نقاشی” را با حمایت حوزه هنری تولید کرده، اما نظری متفاوت با نوروزبیگی دارد.

او می‌گوید: تا پیش از این نیز چنین قانونی وجود داشته است و فکر می‌کنم تصمیم معقولی است. با توجه به دشواری‌های تولید و پشتیبانی که باید در تولید یک فیلم لحاظ شود، ساخت دو فیلم به‌طور هم‌زمان توسط تهیه‌کننده حقیقی کار مشکلی است.

وی ادامه می دهد: درصورتی‌که برای تهیه‌کنندگان حقوقی مشکلی ایجاد نمی‌کند و می‌توانند بیش از دو فیلم در سال تولید کنند.

او در بخش دیگری از صحبت‌هایش می‌افزاید: به گمان من ساخت حتی یک فیلم در شرایط فعلی سینما به خودی‌خود سخت است و به سلامت به‌پایان‌رساندن حتی یک فیلم دشوار است. اما از نظر من این تصمیم معقول به نظر می‌رسد.




رئیس اداره ممیزی بالیوود به تهران آمد!+عکس/این حضور برای همکاری با تهیه‌کننده‌ معتمد یکی از بانکهاست

سینماژورنال: صبح امروز شنبه هفدهم مردادماه “پهلاج نیهالانی” مدیرکمپانی موشن پیکچر به همراه “دیلشاد شیخ “آهنگساز برجسته هندی به منظور امضای قرارداد همکاری با جوادنوروزبیگی تهیه کننده فیلم سینمایی ” سلام بمبئی ” وارد تهران شدند.

به گزارش سینماژورنال قرار است این کمپانی هم در تولید و هم در پخش این فیلم سینمایی همکاری شایان توجهی داشته باشد و باتوجه به اینکه تولید مشترک همواره مورد توجه سازمان سینمایی و ریاست آن بوده سعی عوامل” سلام بمبئی “و در رأس آن جوادنوروزبیگی  نیز بر آن است تا این همکاری به گسترش روابط سینمایی و فرهنگی دو کشور بیانجامد.

رییس سانسور فیلم در هندوستان

نکته جالب درباره”پهلاج نیهالانی” آن است که وی رئیس کنونی هیئت مرکزی صدور گواهی پخش و سانسور فیلم در هندوستان است. وی بیش از سی سال است که تهیه کننده فیلم  و مدیرکمپانی “موشن پیکچر” بوده و در کارنامه کاری نیهالانی بیش از 20 فیلم پرفروش دیده می شود.

ستاره های بزرگ سینمای هند مانند “آمیتاب باچان”، “سلمان خان”،”شاهرخ خان”،”آکشی کومار” و… در فیلم هایی که این تهیه کننده قدیمی تولید کرده نقش آفرینی کرده اند.

گفتنی است کارگردانی و نویسندگی “سلام بمبئی” را قربان محمدپور برعهده دارد؛ فیلمی که به یک موضوع عاشقانه از دریچه ای متفاوت می پردازد  و بازیگر نقش اول مرد آن محمدرضا گلزار است که مدتی پیش به این فیلم پیوست.

پهلاج نیهالانی
پهلاج نیهالانی

تهیه کننده آمیتاب باچان+تهیه کننده معتمد یک بانک

جواد نوروزبیگی تهیه کننده سینمای ایران نیز در یک سال اخیر بیش از هر چیز به واسطه همکاری با بانک پاسارگاد و استفاده از بودجه های مصوب این بانک برای تولید آثارش در کانون توجه قرار داشت.

کمدی مغشوش “من دیه گو مارادونا هستم” که در اکران شکست خورد در کنار “بهمن” از جمله آثاری بوده اند که با تهیه کنندگی نوروزبیگی و با حمایت بانک پاسارگاد تولید شدند.(اینجا را بخوانید)

نوروزبیگی اخیرا مدعی شد به دلیل جوسازی رسانه ها درباره حضور بانک پاسارگاد در سینما این بانک از همکاری با چهره هایی چون کیومرث پوراحمد، رضا میرکریمی و کمال تبریزی سرباز زده است.(اینجا را بخوانید)

جواد نوروزبیگی در اختتامیه جشنواره سی و سوم فجر بخاطر تهیه سه فیلم “بهمن”، “اعتراف ذهن خطرناک من” و “من دیگو مارادونا هستم” جایزه ویژه هیأت داوران را از دست مجید مجیدی رفیق سالیان دراز خود دریافت کرده بود.(اینجا را بخوانید)




بانک سرمایه گذار “من دیه‌گو مارادونا هستم” جشنواره برگزار می‌کند

سینماژورنال: بانک‌پاسارگاد که طی سالهای اخیر وارد عرصه تولید فیلم شده و در جشنواره سال قبل هم فیلمهایی چون “من دیه گو مارادونا هستم”، “مرگ ماهی” و “بهمن” را به عنوان سرمایه گذار داشت بناست جشنواره هم برگزار کند.

به گزارش سینماژورنال این بانک طی فراخوانی از فیلمسازان و علاقمندان به این هنر دعوت کرده‌است در نخستین جشنواره فیلم کوتاه که توسط این بانک برگزار خواهد شد، شرکت کنند.

 خسرو رفیعی مشاور مدیرعامل و مدیر روابط‌عمومی بانک‌پاسارگاد در خصوص برگزاری جشنواره فیلم 180 ثانیه‌ای پاسارگاد گفت : بانک پاسارگاد به دنبال حمایت‌های خود از فعالیت‌های فرهنگی و هنری، اقدام به برگزاری جشنواره‌ای با عنوان جشنواره فیلم 180 ثانیه‌ای پاسارگاد کرده ‌است. هدف اصلی این بانک در برگزاری این جشنواره ، ایجاد فرصت برای ارائه ایده ها و نگاه‌های مختلف فیلمسازان و علاقمندان به این رشته به محورهای اصلی جشنواره است. محورهایی که امروزه دغدغه بسیاری از مسئولان، مردم و کارشناسان است. در حقیقت بانک‌پاسارگاد با این ابتکار، علاوه بر ایجاد زمینه‌ای مناسب جهت نشان دادن توانمندی هنرمندان کشور و کشف استعدادهای پنهان در زمینه فیلمسازی، توجه علاقمندان را به دغدغه‌های اساسی و مهم کشور جلب کرده‌است.

رفیعی افزود: بانک پاسارگاد برای عزیزانی که ایده‌های بسیار خوب و ارزشمندی در خصوص محورهای فوق دارند اما امکان تهیه و ساخت فیلم از این ایده‌ها را ندارند نیز یک بخش جنبی تعریف کرده‌است تا به بهترین ایده‌ها جوایزی را اهداء کند.

مدیر روابط‌عمومی بانک‌پاسارگاد در خصوص داوران این جشنواره خاطرنشان کرد: این جشنواره با حمایت بانک‌پاسارگاد، از سطح کیفی و هنری بسیار مطلوبی برخوردار است. حضور داورانی که خود از بزرگان و افراد بنام حوزه سینما هستند، موید این مطلب است.

رفیعی در ادامه ضمن آماری از استقبال بسیار خوب علاقمندان از این جشنواره، به شرایط فیلم‌های ارسالی اشاره کرد و گفت: تاکنون بیش از 200 نفر از علاقمندان به این حوزه در جشنواره ثبت‌نام کرده‌اند. از این تعداد 22 نفر آثار خود را به دبیرخانه جشنواره ارسال و 6 نفر در بخش جنبی جشنواره شرکت کرده‌اند. وی افزود: زمان آثار ارسالی نباید بیش از 180 ثانیه باشد، طرح و ایده اثر باید در یک صفحه A4 ارائه شده و سازندگان حداکثر تا پایان اَمُرداد 1394 فرصت دارند تا نسخه نهایی فیلم خود را همراه با عکس کارگردان برای دبیرخانه ارسال کنند.
لازم به ذکر است که حقوق مربوط به آثار برگزیده و انتخابی متعلق به بانک پاسارگاد خواهد بود.

مدیر روابط‌عمومی بانک‌پاسارگاد همچنین به جوایز این جشنواره اشاره کرد و تصریح کرد: نفرات اول تا سوم در هر بخش به ترتیب تندیس جشنواره به همراه دیپلم افتخار و مبلغ 60 میلیون ریال، تندیس جشنواره به همراه دیپلم افتخار و مبلغ 40 میلیون ریال و تندیس جشنواره به همراه دیپلم افتخار و مبلغ 30 میلیون ریال را از بانک پاسارگاد هدیه خواهند گرفت. همچنین به 3 ایده برتر در هر بخش که امکان ساخت پیدا نکرده اند، تندیس جشنواره به همراه دیپلم افتخار و مبلغ 10 میلیون ریال پرداخت می‌شود.

گفتنی است علاقمندان می‌توانند برای کسب اطلاعات بیشتر و شرکت در جشنواره به نشانی دبیرخانه به آدرس تهران، خیابان ولیعصر (عج)، بالاتر از نیایش، خیابان ارمغان غربی، پلاک68، طبقه 4 مراجعه و یا با شماره‌های 31و82893030-021 تماس بگیرند.




سوءتفاهمات برطرف شد؛ “اعترافات خطرناک…” هومن سیدی پروانه نمایش گرفت/بانک پاسارگاد هیچ نقشی در تولید فیلم نداشته

سینماژورنال: در حالی که مضمون ملتهب فیلم سوم هومن سیدی در مقام کارگردان یعنی “اعترافات خطرناک ذهن من” سبب ساز آن شده بود که پاره ای حرف و حدیثها درباره عدم صدور پروانه نمایش فیلم به گوش برسد اما در نهایت پروانه نمایش این فیلم صادر شد.

به گزارش سینماژورنال “اعترافات خطرناک ذهن من” که فیلمنامه آن را هومن سیدی شخصا به نگارش درآورده داستانی عجیب و کمی گیج کننده درباره زندگی یک معتاد به مخدرهای صنعتی را به تصویر می کشد. همین دست گذاشتن بر زندگی عجیب و و پر توهم یک معتاد بود که باعث شده بود در مسیر صدور پروانه نمایش فیلم اندکی خلل ایجاد شود.

اما در نهایت پروانه نمایش این فیلم این هفته و همزمان با دو فیلم “فردا” به تهیه کنندگی احسان دلاویز و کارگردانی مشترک مهدی پاکدل و ایمان افشاریان و “سلام پدر بزرگ” به تهیه کنندگی و کارگردانی مجید قاری زاده صادر شد.

رد همکاری بانک پاسارگاد در تولید فیلم
تهیه کنندگی “اعترافات خطرناک ذهن من” را جواد نوروزبیگی برعهده داشته که چندی قبل به صراحت شایعات مرتبط با سرمایه گذاری بانک پاسارگاد در تولید این فیلم را رد کرده بود.

نوروزبیگی درباره وضعیت تولید “اعترافات…” گفته بود: این فیلم حدودا یک میلیارد هزینه تولید داشت. که برای تامین هزینه ها منصور لشکری قوچانی هم کنار ما حضور داشت. ضمن اینکه رایت ویدیویی آن را هم پیش فروش کردیم.

وی ادامه می دهد: تعدادی از دوستان و عوامل هم کمک کردند که در هنگام اکران پولشان را بگیرند و به این ترتیب “اعترافات…” ساخته شد و امیدواریم در اکران قوی ظاهر شود.




استفاده کارگردان “من دیه‌گو…” از واژه “فرح‌بخش” برای توصیف اثرش+اعتراف وی به تلاش برای سرسام‌آور کردن فیلم

سینماژورنال: تازه ترین ساخته بهرام توکلی با عنوان “من دیه گو مارادونا” هستم از جمله فیلمهای حاشیه برانگیز سال جاری بوده است.
به گزارش سینماژورنال از یک طرف از دست دادن سرگروهی تنها بعد از سه هفته روی پرده بودن به دلیل پایین آمدن کف فروش و از طرف دیگر حمایت بانک پاسارگاد از تولید فیلم از جمله دلایل این حاشیه برانگیزی بوده است.
فروش نه چندان مناسب “من دیه گو…” این فرضیه را به ذهن متبادر میکند که مخاطبان سینما چنان که باید از این فیلم خوششان نیامده و در این بین کارگردان اثر بجای پاسخگویی درباره دلایل این فروش پایین سعی می کند حرفهایی از جنس دیگر بزند.

یک فیلم اجتماعی است با یک تلقی غیرجدی نسبت به برخی عادت‌های فرهنگی‌مان
در تازه ترین گفتگوی بهرام توکلی نیز این حرفهای دیگر است که به چشم می آید. وی که با “شرق” صحبت می کرده در پاسخ به اینکه آیا فیلمش یک کمدی ابزورد است می گوید: من خودم را قاضی مناسبی برای پاسخ به این سؤال نمی‌دانم. روزهای اول جشنواره گفتم یک فیلم اجتماعی است با یک تلقی غیرجدی نسبت به برخی عادت‌های فرهنگی‌مان در منازعات و حتی نام کمدی را به کار نبردم.

اصلا قرار نبود فرح‌بخشی رخ دهد
توکلی سپس با تاکید بر صفت “فرح بخش” که نام خانوادگی یکی از تجاری سازان سینمای ایران است ادامه می دهد: در کمدی در انتها باید یک فرح‌بخشی باشد و در این فیلم اصلا قرار نبود فرح‌بخشی رخ دهد. ما واژه‌ها را معمولا با کارکرد و معنای اولیه‌شان به کار می‌بریم که به نظرم درست نیست. سینمای امروز کلا از بسته‌بندی‌شدن و این خط‌کشی‌ها فرار می‌کند.

هدف ما ایجاد سرسام بود
بهرام توکلی درباره حجم بیش از حد دیالوگهای اثر که تماشای آن را برای بسیاری از مخاطبان سینما سرسام آور کرده نیز صحبت کرده است. وی با تاکید بر آن که ایجاد سرسام فرساینده هدفش بوده می گوید: هدف ما با این دیالوگ‌ها ایجاد سرسام فرساینده بود. تأکید داشتیم بر این افراط که با فرهنگ ما هم انطباق دارد. ما معمولا زیاد حرف می‌زنیم، با صدای بلند حرف می‌زنیم و مدام بر حرف خودمان در بحث‌ها پافشاری می‌کنیم و اصلا نظر طرف مقابل را نمی‌شنویم. عارضه‌ای که شخصیت‌های فیلم هم به آن مبتلا هستند. فیلم قرار بود این سرسام‌ها را تصویر کند.




پیراهن مارادونا کاری نکرد/خودِ مارادونا وارد شد+عکس

سینماژورنال: تازه ترین فیلم سینمایی بهرام توکلی با عنوان “من دیه گو مارادونا هستم” هرچند در گونه کمدی و برای مخاطبان ساخته شده بود اما فروش پایین فیلم سبب ساز آن شد که زودتر از حد تصور به اکران فیلم با سرگروه خاتمه داده شود.

به گزارش سینماژورنال با این همه رایزنیهای تهیه کننده فیلم سبب ساز آن شد که شورای صنفی نمایش فرصتی دوباره به فیلم داده و سخنگوی شورای اعلام کند که فیلم می تواند در گروه آزاد به اکران خود ادامه دهد.

استفاده از نام مارادونا جواب نداد

“من دیه گو مارادونا هستم” چه زمان نمایش در جشنواره و چه به هنگام اکران عمومی از ظرفیتهای نام فوتبالیست مشهور آرژانتینی یعنی “دیه گو آرماندو مارادونا” برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطبان و کمک به رونق خود سود جست.

بر روی پوسترهای و بیلبوردهای فیلم پیراهن مارادونا بر تن سعید آقاخانی بازیگر اصلی فیلم نشست و حتی تهیه کننده ادعا نمود از مارادونا دعوت کرده که به بهانه اکران این فیلم به تهران بیاید.

با این حال هیچ کدام از اینها جواب نداد و فضای مغشوش فیلم موجب شد مخاطبان زیادی از آن استقبال نکنند با این همه تلاشهای دست اندرکاران تولید که حمایت بانک پاسارگاد را هم برای تولید کنار خود داشته اند همچنان ادامه دارد.

 تصویر مارادونا وارد شد…

در تازه ترین مورد در کنار پوستر فیلم تصویری از مارادونا هم قرار داده شده بلکه این بار و به هنگام امتداد اکران در گروه آزاد، مخاطبان بواسطه دیدن این تصویر به تماشای اثر بنشینند.

جالب است که در این پوستر جدید عبارت “یک کمدی خاص” به عنوان شعار تبلیغاتی فیلم به کار رفته است.

دیه گو آرماندو
پوستر تازه “من دیه گو مارادونا هستم”




جواد نوروزبیگی فاش کرد(۲)؛ بانک پاسارگاد زیربار حمایت از تولید فیلمهای جدید کمال تبریزی، کیومرث پوراحمد و رضا میرکریمی نرفت!/ تهیه کننده فیلم تبریزی، فرهاد توحیدی بود

سینماژورنال: انتقادات رسانه ها از سرمایه گذاری بانک پاسارگاد از تعدادی فیلم خاص سبب ساز تجدیدنظر این بانک در مشارکت از تولید پروژه ها شده است.

به گزارش سینماژورنال نوروزبیگی در تازه ترین گفتگوی خود با اشاره به اینکه انتقادات از نحوه حمایت بانکها از سینما به ضرر سینما تمام میشود نام سه کارگردانی را برده است که بنا بوده با حمایت بانک پاسارگاد فیلم بسازند و به دلیل حواشی رسانه ای بانک از آنها حمایت نکرده است.

نوروزبیگی در این باره به “هفت صبح” می گوید: پوراحمد، تبریزی و میرکریمی می توانستند{با حمایت بانک} سه فیلم خوب بسازند و متاسفانه تمامی قراردادها کنسل شدند در صورتی که هیچ کدام از فیلمها به تهیه کنندگی من نبود.

وی ادامه می دهد: علی قائم مقامی تهیه کننده فیلم پوراحمد بود، میرکریمی خودش تهیه کننده بود و برای فیلم تبریزی هم گمان می کنم فرهاد توحیدی که نویسنده فیلمنامه بود وظیفه تهیه را برعهده داشت.




بانک سرمایه‌گذار، کپی‌کاری را “فاخر” قلمداد کرد!!!+عکس

سینماژورنال/ورتا چمانی: یکی از مهمترین ارگانهای فعال در جشنواره سی و سوم فیلم فجر بانک پاسارگاد بود.

 به گزارش سینماژورنال ردپای پررنگ این بانک در سرمایه گذاری فیلمهایی نظیر “مرگ ماهی”، “بهمن” و “من دیه گو مارادونا هستم” به چشم میخورد و به همین دلیل نام مشاور فرهنگی بانک هم مرتب بر سر زبانها بود.

 فارغ از سرمایه گذاری در تولید محصول فرهنگی که میتواند اقدامی مثبت قلمداد شود این چگونگی سرمایه گذاری است که بیشتر الویت دارد یعنی چنین سرمایه گذاریهایی که خوشبختانه در مورد این بانک آشکارا هم صورت گرفته باید کاملا حساب شده انجام شود مبادا پایین بودن کیفیت محصول تولید شده به اعتبار بانک موردنظر هم صدمه بزند.

 این حساب شدگی در پروژه های امسال این بانک به چشم نمی خورد. فارغ از “من دیه گو…” که یک کمدی متوسط بود دو فیلم “بهمن” و “مرگ ماهی” آثاری زیر حد متوسط بودند که نه توانستند توجه مخاطبان را به خود جلب کنند و نه منتقدان سینما از آنها به نیکی یاد نمودند و البته که سهمی هم از سبد جوایز جشنواره به خود اختصاص ندادند.

 فیلمی که متنش کپی است چطور می تواند فاخر باشد؟

با این حال این بانک شناخته شده کشور که همواره این رسم را هم داشته که با سفارش رپورتاژهای تبلیغاتی درباره عملکرد سینمایی خود به مخاطبان اطلاعات بدهد، تازه ترین رپورتاژ خود را نیز با افتخار در شماره های نوروزی یکی دو نشریه سینمایی منتشر نموده است.

 به گزارش سینماژورنال یک نکته جالب این رپورتاژها آن است که هیچ نامی از “بهمن” در فهرست فیلمهای حمایتی این بانک به چشم نمی خورد و دوم آن که “مرگ ماهی” به عنوان اثری فاخر در کارنامه این بانک معرفی شده است.

 شاید اگر بجای “مرگ ماهی” دست اندرکاران شاخه فرهنگی بانک موردنظر “من دیه گو…” را فیلم فاخر معرفی می کردند این قدرها تعجب نمی کردیم. به هر حال “مرگ ماهی” نه فقط با استانداردهای تصویری سینمای ایران، فاخر نیست که بلحاظ متن هم فیلمنامه اثر یک کپی کاری آشکار از “برف روی شیروانی داغ” محمدهادی کریمی است.

بانک پاسارگاد
رپورتاژ سینمایی بانک پاسارگاد/ برای وضوح تصویر کلیک چپ کنید

فیلمی که حتی تنوع لوکیشن ندارد چطور می تواند فاخر باشد؟

آنچه با عنوان فاخر در اذهان مخاطبان سینمای ایران تداعی می شود آثاری است نظیر “چ” و “استرداد” که به دلایل مختلف که اصلی ترین آن تاریخی بودن و تلاش برای ارتقای تصویرسازی رویدادهایی است که برای اولین بار در سینمای ایران تصویری می شوند، نیاز داشته اند به تولید با هزینه هنگفت و بودجه هایی مجزا از ردیف بودجه های معمول سینما.

 اینکه “مرگ ماهی” چه تصویرسازی خاصی داشته یا کدام برهه تاریخ ایران را سینمایی کرده که به این واسطه فاخر نامیده شده معلوم نیست.

“مرگ ماهی” بلحاظ پروداکشن نه تنها پروژه پرهزینه و فاخری نیست که فیلمبرداری در یک لوکیشن ثابت مطمئنا به تعدیل هزینه ها هم منجر شده است. از آن سو فیلم وجه فانتزی یا اکشن هم ندارد که بگوییم به واسطه آن نیاز بوده به جلوه های ویژه میدانی یا رایانه ای خاص و این مساله سبب فاخر قلمداد شدن کار شده است. فیلم تقریبا هیچ هنرور یا سیاهی لشکری که معمولا در فیلمهای بیگ پروداکشن به شدت به کار می آیند را هم ندارد.

فقط می ماند دستمزد عوامل کار که آن هم هر طوری حساب کنید باعث نمی شود فیلم اثری پرهزینه قلمداد شود.

 احتمالا برای “فاخر” تعریفی تازه مشخص شده

اینها همه ما را به این نتیجه می رساند که دلیل فاخر قلمداد کردن چنین پروژه ای را باید در فرهنگ لغت مشاوران فرهنگی این بانک جستجو کرد.

این دوستان احتمالا برای واژه “فاخر” تعاریفی متفاوت با آنچه تاکنون متداول بوده آورده اند و با این وصف احتمالا در سالهای آینده باز هم از این فاخرسازیها خواهیم دید.




تقدیر ویژه هیأت داوران از تهیه‌کنندۀ محبوب بانک پاسارگاد!

سینماژورنال/ورتا چمانی: در کنار تمامی جوایز ریز و درشتی که در اختتامیه جشنواره سی و سوم فیلم فجر توزیع شد یک جایزه ویژه ویژه هیأت داوران هم وجود داشت که به جواد نوروزبیگی رسید آن هم بخاطر تهیه سه فیلم “بهمن”، “اعتراف ذهن خطرناک من” و “من دیگو مارادونا هستم”.

دو نکته جالب درباره این جایزه ویژه به چشم می خورد؛ اول اینکه نوروزبیگی بخاطر تهیه سه فیلمی جایزه گرفته که از این میان سرمایه گذار دو فیلم، بانک پاسارگاد بوده است.

سرمایه تولید فیلم به شدت خسته کننده “بهمن” و کمدی گیج کننده “من دیگو مارادونا هستم” را بانک پاسارگاد داده است و طبیعی است که بواسطه حضور این بانک، تهیه کننده که پیشتر “ملبورن” را هم با سرمایه این بانک تولید کرده بود به مانند تهیه کنندگان بخش خصوصی دردسرهای رو انداختن پیش این و آن برای یک وام حمایتی معمولی را نداشته است.

نکته دوم صحبتهایی بود که نوروزبیگی بعد از دریافت این جایزه ویژه بیان کرد. نوروزبیگی با تشکر از مجید مجیدی رییس هیات داوران جشنواره و با اشاره به فیلم “محمد(ص)” گفت: از مجید مجیدی خیلی تشکر می کنم. من تاکنون سه بار این فیلم{“محمد(ص)”} را دیده ام و سه بار دیگر هم آن را می بینم!

وی سپس گفت: از عوامل فیلم هایم تشکر می کنم. ما بدون هیچ اهداف سیاسی فیلم می سازیم. فقط می خواهم بگوییم که توپ جمع کن ها دارند سعی می کنند با دست به ما گل بزنند. خیلی مواظب باشید.

چرا غلو می کنید؟

از آنجاکه نوروزبیگی و مجیدی رفقای قدیمی هستند و پیش از این در آثار چون “آواز گنجشکها” و “بید مجنون” سابقه همکاری داشته اند اینکه بلافاصله بعد از دریافت جایزه نوروزبیگی از مجیدی تشکر می کند این شائبه را ایجاد میکند که مبادا رفاقت قدیمی این دو باعث شده چنین جایزه ای به نوروزبیگی برسد.

از آن پرسش برانگیزتر این است که نورزبیگی در سخنانی کاملا غلوآمیز و شاید بی ربط به جایزه ای که گرفته از کیفیت بالای تازه ترین ساخته رییس هیات داوران یعنی “محمد(ص)” سخن گفته و بیان میدارد سه بار فیلم را دیده و دلش میخواهد سه بار دیگر هم آن را ببیند!

این را بگذارید در کنار شنیده های چند روز اخیر مبنی بر اینکه کارگردان “محمد(ص)” از جمله مشاوران فرهنگی پروژه های سینمایی بانک پاسارگاد است تا حجم پرسشها چند برابر شود.

این رو بازی کردن مخاطب را بدگمان می کند

ای کاش هنرمندان ما این قدر عیان اسرار را هویدا نمی کردند تا اهالی رسانه هم مجبور نشوند این قدر آشکار تناقضات رفتاری آنها را به گوششان برساند. نوروزبیگی تهیه کننده تازه کاری نیست و یک دهه ای هست که در این حرفه فعالیت دارد. جایزه ای که او گرفت را میتوان دستمزدی دانست بر این یک دهه فعالیت.

اما حداقل انتظاری که از یک تهیه کننده باسابقه می رود این است که این قدر رو و آشکارا مراتب حمایت رفیق قدیمی را از خویش آشکار نکند. این رو بازی کردن، از سر ذوق هم که باشد مخاطبان را نسبت به جوایزی که در جشنواره های ما توزیع می شود بدگمان خواهد کرد.

آنها که با دست گل میزنند را به رییس هیات داوران معرفی کنید

راستی جناب نوروزبیگی شما که این قدر صریح از رفیق قدیمی تشکر میکنید چرا با همین صراحت از توپ جمع کنهایی که می خواهند به شما گل بزنند نمی گویید؟ این توپ جمع کن ها را هم معرفی کنید تا رییس هیات داوران که رفیق شماست بتواند با دادن کارت قرمز، آنها را از زمین مسابقه اخراج کند.