1

توجیهات کارگردان “بچه مهندس۳” در چرایی پخش صدای لیلا فروهر⇐تلویزیون اجازه نداد صدای بنان(!) پخش شود و درنتیجه قطعه لیلا فروهر پخش شد/فکر نکنم مخاطبان متوجه صدای لیلا فروهر شده باشند!!

سینماروزان: پخش همخوانی لیلا فروهر و گروه بچه‌های ایران در تیتراژ پایانی سریال “بچه مهندس۳” بسیار حاشیه‌ساز شده است.

سالها پیش لیلا فروهر و گروه بویز به بازخوانی قطعه “ای ایران” پرداخته بودند و شاید خودشان هم فکر نمی‌کردند روزی برسد که این قطعه از تلویزیون جمهوری اسلامی و در تیتراژ “بچه مهندس۳” پخش شود.(اینجا را ببینید)

علی غفاری کارگردان “بچه مهندس۳” در واکنش به چرایی پخش قطعه‌ای از لیلا فروهر به‌عنوان تیتراژ پایانی این سریال گفت: این ترانه “ای ایران” ترانه مشهورملی حماسی ماست که نخستین اجرای آن متعلق به استاد بنان است و سابقه تاریخی سروده شدن آن را همه میدانند.

غفاری ادامه داد: اگر بنا به نظر خودم بود دوست داشتم که سرود «ای ایران» استاد بنان را پخش می‌کردم، چون خیلی خاطره‌انگیز بود، اما چون تلویزیون مایل نبود اجرای این سرود توسط یک خواننده باشد و اجازه پخش صدای بنان را نداد درنهایت تصمیم بر همین نسخه‌ای شد که از تلویزیون پخش شد که البته هیچ‌خواننده‌ای ندارد و بیشتر همخوانی این سرود، مدنظر ما بود.

غفاری با قبول مسئولیت قطعه پخش شده در تیتراژ “بچه مهندس۳” تاکید کرد: این نسخه‌ای از سرود “ای ایران” که پخش شد انتخاب خودم بود، ولی بیشتر همخوانی سرود مدنظر ما بود و هیچ‌اطلاعی از متن اصلی این نسخه نداشتیم و فکر نمی‌کنم که مخاطبان هم متوجه صدای تک‌خوانی خواننده زن لس‌آنجلسی (لیلا فروهر) شده باشند!!!

بچه مهندس+غلامحسین بنان+لیلا فروهر
بچه مهندس+غلامحسین بنان+لیلا فروهر




حمایت تهیه‌کننده “هامون” و “ناخدا خورشید” از مواضع اخیر رهبر انقلاب+ذکر خاطره‌ای از دیدار با امام(ره)

سینماروزان: هارون یشایایی تهیه‌کننده‌ای که تولید آثاری همچون “هامون”، “ناخدا خورشید”، “ای ایران” و “دیوار” را برعهده داشته در یادداشتی به حمایت از مواضع اخیر رهبر انقلاب پرداخت.

یشایایی که از جمله یهودیان ایران به شمار میرود از اینکه رهبر انقلاب حساب یهودیان از صهیونیست‌ها را جدا کرده قدردانی نموده و آن را موضع دائمی نظام در تمام چهل سال اخیر دانسته است.

متن یادداشت هارون یشایایی را بخوانید:

سخنان حضرت آيت‌الله خامنه‌اي، رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران در حضور نمايندگان كشورهاي مسلمان به مناسبت هفته وحدت و ولادت پيامبر گرامي اسلام، با آنكه تأكيد بر مواضع جمهوري اسلامي ايران از نخستين روزهاي موجوديت آن بوده است، باوجود‌این در شرايطي كه باندهای امپرياليستي و نوچه‌هاي آنها در منطقه سعي مي‌كنند با نمايش معكوس عقايد و مواضع ملت و دولت ايران در مسائل و موارد مختلف و تخطئه امنيت آنها، چهره حق‌به‌جانب به خود بگيرند و در ثبات و اعتماد‌به‌نفس مردم سنگ‌اندازي كنند و به‌طور معمول هروقت در بيان نظر و تبليغات خود كم مي‌آورند، موضوع تبعيض عليه اقليت‌هاي ديني و مخصوصا يهوديان ايران و جهان را دستمايه هياهوي روزانه خود مي‌كنند، موضع‌گيري رهبر معظم انقلاب از اهميت بيشتري برخوردار است، ايشان در سخنراني مذكور فرمودند «از ابتداي انقلاب اسلامي تا امروز همچنان بر اين موضع باقي هستيم؛ يعني بدون ملاحظه و رودربايستي به فلسطيني‌ها كمك كرده و خواهيم كرد و اين كار را وظيفه دنياي اسلام مي‌دانيم. ما طرفدار فلسطین، استقلال و نجات آن هستیم. محو اسرائیل به معنی محو مردم یهودی نیست؛ چراکه با آنها هیچ کاری نداریم، همچنان که در کشور ما جمعی از یهودیان در کمال امنیت زندگی می‌کنند». در ادامه نیز فرمودند «مردم فلسطين چه مسلمان چه مسيحي و چه يهودي كه صاحبان اصلي آن سرزمين هستند، بايد بتوانند خودشان دولت خود را انتخاب كنند و بيگانه‌ها و اراذل‌واوباشی مانند نتانياهو را بيرون و كشورشان را اداره كنند كه البته اين اتفاق خواهد افتاد».

بنده به‌عنوان نويسنده اين مختصر كه يهودي هستم و در جريان انقلاب اسلامي و موجوديت جمهوري اسلامي ايران حضور و مشاركت داشته‌ام، لازم مي‌دانم حقايقي مربوط به رابطه ملت ايران و جمهوري اسلامي ايران و مديران آن با اقليت‌هاي ديني خصوصا يهوديان ايران را با خوانندگان عزيز در ميان بگذارم.‌فارغ از مواضع سياسي و بيان حوادث مربوط به آن گفتني است قبل از جنگ دوم جهاني تقريبا در تمام كشورهاي مسلمان از آسيا تا شمال آفريقا يهوديان زندگي مي‌كردند و از شرايط رعايت حقوق شهروندي و انجام فرایض مذهبي خود برخوردار بودند.

با پايان جنگ دوم و تشكيل اسرائيل، در تمام كشورهاي مذكور تحولات مهم سياسي و اجتماعي اتفاق افتاد و نظاميان مسلط بر اوضاع آن كشورها شدند. يكي، دو سال بعد از اين تحولات تمام يهوديان اين كشورها به آمريكا و بعضي به اسرائيل مهاجرت كردند و تمام نهادهاي مربوط به امور شرعي آنها تعطيل شد. گو اینکه گوشه‌و‌كنار اين كشورها بعضی يهوديان به‌صورت انفرادي زندگي مي‌كردند ولي زندگي اجتماعي آنها از ميان رفته بود و اينك نيز شرايط چنين است كه بيان كردم. در ايران، انقلاب اسلامي در سال 1357 در اوج تحولات پي‌در‌پي در منطقه به پيروزي رسيد و رهبر انقلاب، روحاني مسلمان شناخته‌شده‌‌اي بود. در آن روزهاي انقلاب بلندگوهاي خارجي كه در اختيار منابع صهيونيستي بودند، لحظه‌اي از ترساندن يهوديان ايران و واداركردن آنها به فرار از كشورشان دريغ نداشتند، با اين‌همه هرچند تعداد يهوديان ايران به لحاظ عددي كمتر شده ولي نهادهاي مذهبي آنها از گذشته استوارتر است و يهوديان در شهرهاي يهودي‌نشين تهران، شيراز، اصفهان، كرمانشاه، يزد، كرمان و رفسنجان انجمن‌هاي مخصوص به خود را دارند و در ارتباط دوستانه با ساير هم‌وطنان خود هستند. براي اهميت حضور يهوديان در ايران بعد از استقرار جمهوري اسلامي ايران ذكر خاطره‌اي بي‌مناسبت نيست.

در ارديبهشت‌ماه 1358 بروز يك واقعه يهوديان ايران را سخت نگران و دلواپس كرده بود. روحانيون و بزرگان جامعه يهودي ايران از طريق آيت‌الله امامی‌كاشاني تقاضاي ملاقات با حضرت امام (راحل) را کردند. ايشان در قم اقامت داشتند. آيت‌الله امامي‌كاشاني خبر دادند كه حضرت امام با ملاقات نمايندگان كليميان ايران موافقت کردند و روز بعد 24 ارديبهشت 1358 حضرت امام در منزل مسكوني خود در شهر قم ما را پذيرفتند. دو نفر روحاني يهودي، نماينده يهوديان كه بعدها به‌عنوان نماينده كليميان در مجلس خبرگان انتخاب شد و مهندس عزيزالله دانش، رئيس بيمارستان دكتر سپیر نماينده كليساهاي تهران و بنده در اين ملاقات حضور داشتیم. اصل اين ملاقات همان شب از سيماي جمهوري اسلامي پخش شد. در اهميت اين ملاقات فقط به قسمتي از آنچه امام راحل فرمودند، اكتفا مي‌كنم. اصل فرمايش امام: «يهوديان شهروندان ايراني هستند و با رعايت قوانين جمهوري اسلامي در ايران زندگي خواهند كرد. ما حساب جامعه يهود را از حساب صهيونيست‌ها جدا مي‌دانيم».




روایت تهیه‌کننده «هامون» از دو برابری شدن نرخ توالتهای بین‌راهی به‌خاطر افزایش قیمت دلار!!!

سینماروزان: افزایش سرسام آور نرخ دلار در کشور که مشخص نیست تا کجا ادامه خواهد داشت به کنار؛ اینکه این افزایش نرخ تأثیری مستقیم بر نرخ اغلب کالاهای در دسترس مردم گذاشته جای تعجب دارد!

هارون یشایایی تهیه کننده قدیمی که تولید آثاری همچون «هامون»، «ناخدا خورشید» و «ای ایران» را در کارنامه دارد با گلایه از این تأثیرپذیری در «اعتماد» نوشت: اينكه چه عواملي موجب شده قيمت دلار و سكه به شكلي افسارگسيخته هر روز اضافه و اضافه‌تر بشود بحث پيچيده‌اي است و به راحتي جوابي نمي‌توان برايش پيدا كرد. با اينكه گفت‌وگوي روزانه مردم كوچه‌ و بازار حول اين مشكل مي‌چرخد اما معمولا پاسخ قانع‌كننده‌اي نمي‌شنويم. افزايش قيمت ارز و سكه و تداوم مشكل بيكاري و تورم و… زندگي شهروندان را تا حدودي گرفتار نابساماني كرده است؛ از آن طرف تحريكات و تحركات بعضي دولت‌ها از جمله ايالات متحده امريكا در معارضه با مردم و دولت ايران را نبايد دست‌كم گرفت. ترامپ به دروغ از ملت ايران و تمدن كهنسال آن تعريف مي‌كند اما در عين حال با اعمال شديدترين تحريم‌هاي اقتصادي فرودست‌ترين اقشار جامعه ايراني را در تنگنا و بيم و هراس قرار داده است…

یشایایی ادامه داد: اما مهم‌تر از همه اينها ما دچار مساله دلارزدگي شده‌ايم. دلارزدگي مثل گرمازدگي عارضه روزانه ما مردم شده و متاسفانه به آن مبتلا شده‌ايم…! در اين گير و دار عكس‌العمل مردم ما هم در مقابل اين نابساماني‌ جاي درنگ دارد. حقيقت اينكه ارتباط زندگي روزانه مردم با افزايش قيمت ارز و سكه به شكلي باورنكردني بزرگ‌نمايي شده و موجب سوءاستفاده بعضي افراد شده است. ذكر مثالي از اين دلارزدگي شايد در بيان موضوع بتواند كمك كند.

این تهیه کننده افزود: طي هفته اخير سفري كوتاه‌ به مازندران كردم و از طريق جاده هراز به آن مناطق رفتم. در اواسط جاده مجتمع رفاهي نسبتا بزرگي است كه مسافرها براي رفع خستگي و انجام كارهاي متداول در برابر آن توقف مي‌كنند. يكي از قسمت‌هاي اين مجتمع سالن مربوط به توالت و دستشويي‌ها است كه تميز و مرتب است. در مقابل درب ورودي اين سالن ميز كوچكي قرار دارد و شخصي به عنوان مسوول پشت ميز نشسته است و مبلغي به عنوان وروديه مي‌گيرد. تا يك هفته قبل وروديه دستشويي‌ها n تومان بود اما اوايل اين هفته با كمال تعجب ديدم كه مبلغ ورودي دو برابر شده است…! كنجكاوانه از مرد پشت ميز پرسيدم چه خبر شده؟ نگاهي عاقل اندر سفيه به من كرد و گفت شما از قيمت دلار خبر نداريد…؟ حرفي براي گفتن نداشتم، به نظرم گفت‌وگو هم بي‌فايده بود ولي چند روز است كه اين فكر رهايم نكرده كه قيمت دلار چه ربطي به دستشويي‌‌ها دارد؟




واکنش به افشای ۱۱شغلگی منوچهر شاهسواری؟⇐ریاست جشن خانه سینما به تهیه‌کننده «ناخدا خورشید» رسید+یک فرضیه تازه درباره تعامل خانه سینما برای دراختیارگیری دبیرخانه فجر

سینماروزان: دو هفته قبل که با مرور مسئولیتهای مختلفی که منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما دارد از تعدد این مسئولیتها که به عدد «11» می رسید گفتیم(اینجا را بخوانید) شنیده هایی وجود داشت مبنی بر آن که شاهسواری بناست ریاست جشن خانه سینما را هم برعهده گیرد.

به گزارش سینماروزان با این حال امروز با اعلام خبر حضور هارون یشایایی تهیه کننده آثاری همچون «ناخدا خورشید» و «هامون» به عنوان رییس جشن خانه سینما مشخص شد که شاهسواری خواسته یا ناخواسته و تحت تأثیر مشاوره اطرافیان تصمیم گرفته بیش از این در کانون توجه قرار نگیرد.

در امتداد این روند پرسشهایی هم شکل میگیرد درباره شایعات حضور شاهسواری به عنوان دبیر جشنواره سی و ششم فجر.

آیا شاهسواری در صورت پیشنهاد رییس سازمان سینمایی قید دبیری فجر را هم خواهد زد(اینجا را بخوانید) و به همین 11 مسئولیت فعلی بسنده می‌کند یا جایگاه جشنواره فجر در مناسبات سینمای ایران آن قدر هست که او را وسوسه کند علیرغم همه حرف و حدیثها دبیری را بپذیرد؟

شاید هم روشی سوم که شبیه آن در جشن خانه سینما رخ داده در پیش گرفته شود.

آیا درست به مانند حضور هارون یشایایی که علیرغم کارنامه ای موجه در حیطه تهیه کنندگی در ده سال اخیر فعالیتی جدی در حیطه سینمای بلند نداشته بر ریاست جشن خانه سینما، دبیری فجر هم به یک سینماگر بازنشسته خواهد رسید اما حلقه بالادستی خانه سینما برای پیشبرد منویات خویش تیم اجرایی جشنواره را با نفرات خود می‌چینند؟؟؟




اکبر عبدی درباره همه چیز سخن گفت⇐از کارگری ارشاد تا ازدواج دخترش/از عاشق شدن تا طلب ۵۰ میلیونی از یک خانم

سینماروزان: اکبر عبدی هرگاه که مقابل دوربین قرار می گیرد قریحه طنازانه ذاتی که دارد موجب می شود لحظاتی مفرح را برای مخاطبان خلق کند.

به گزارش سینماروزان حضور اکبر عبدی در برنامه «دورهمی» مهران مدیری هم به نوبه خود موجب آن شد که این بازیگر با سخن گفتن از همه چیز و همه جا لحظاتی مفرح را برای مخاطبان بسازد.

عبدی در خصوص شایعات گاه و بیگاه مرگش با بیان خاطره‌ای از روزهای بستری بودن خود در بیمارستان بیان کرد: من را هر یک سال دوبار و بیشتر در زمانی که کار نمی‌کنم، می‌کشند و این در حالی است که دو سال به دلیل بیماری هایم و پیوند کلیه بیکار هستم. دست آخر هم متوجه نشدم این کشتن من از روی دوست داشتن مردم است یا نه. یک روز در شرایط نامناسب بیمارستان، ملاقاتی‌های اتاق کناری متوجه حضور من در بیمارستان شدند و به سراغ من آمدند و با هر سختی بود احوالپرسی کردند و با من عکس سلفی انداختند.
این بازیگر توانا ادامه داد: من جنبه شوخی دارم اما اگر به حق باشد، وقتی به برنامه شما دعوت شدم، به من گفتند که به کسی حرف نزن و با محمد رضا شریفی‌نیا شوخی نکن، من و شریفی نیا دوست و یار همدیگر هستیم.
عبدی به همکاری خود با کارگردان‌های بزرگ سینمای ایران اشاره کرد و گفت: از هرکدام از کارگردان‌ها درسی را آموختم.  فهم، درک و گویش یک بازیگر را از استاد تقوایی یادگرفتم و یکی از افتخاراتم همکاری با مهرجویی و میرباقری است، همچنین مدت زیادی در کنار همکاری، همسایه و همخانه مرحوم علی حاتمی بودم.
بازیگر آثاری نظیر «اجاره نشینها» و «ای ایران» ادامه داد: من همه کارهایم را حتی مباحث شخصی و خصوصی زندگی خود را مدیون اسکندری بزرگ هستم. من به پیشنهاد این مرد به مدت یک سال در کانادا و اروپا زندگی کردم و تئاتر اجرا می‌کردم و پس از بازگشت به ایران یک سال بیکار بودم و دوباره از صحنه نمایش، کارم را در ایران شروع کردم.
عبدی تاکید کرد: من به نوعی کارگر ارشاد هستم! و خطاب به مهران مدیری ادامه داد: شما به عنوان کارگردان، کارگر ارشد ارشاد هستید. ولی در این دو سال که من بیمار و بیکار هستم از ارشاد به من تلفنی زده نشده است که بدانند زنده‌ام یا مرده.
وی با اشاره به علاقه اش برای تولید فیلم گفت: الان دو تا سوژه یکی برگرفته از یک فیلم هندی و دیگری پرداخت ذهن خودم دارم که علاقه‌مند هستم تا پیش از 60 سالگی در آن‌ها بازی و یا آن‌ها را تهیه کنم. اگر به 60 سالگی رسیدم و توانستم بسازم که هیچ؛ اما اگر کسی به عنوان کارگردان بخواهد آن را بسازد، من در درخدمت هستم.
بازیگر «آدم برفی» از عاشق شدن و قرار ازدواج خود با دخترعموی همسرش گفت و از ازدواج دخترش المیرا در هفته‌های آتی خبر داد.
عبدی در پایان با اشاره به اینکه بارها از نگرفتن دستمزدهایم گلایه کرده‌ام، اظهار داشت: بارها اسم بردم و الان نامی نمی‌برم اما بعد از سال‌ها و فروش یک فیلم سینمایی، من هنوز 90 درصد از دستمزدم را نگرفته‌ام و اگر از برنامه شما متوجه می‌شود (خطاب به دوربین) بیا پول من را بده.
وی ادامه داد: من از یک خانم هم 50 میلیون طلبکارم اما در کنار همه این طلب‌ها 200 میلیون هم مالیات برایم بسته‌اند!



تهیه کننده “ناخدا خورشید”، “در مسیر تندباد” و “هامون” بیان کرد⇐برای کمک به یک جوان پروانه ساخت گرفتم اما حمایتی ندیدم

سینماروزان: هارون یشایایی از جمله تهیه کنندگان پیشکسوت سینمای ایران است که سابقه تولید آثاری خاطره انگیز نظیر «ناخدا خورشید»، «هامون»، «در مسیر تندباد» و «ای ایران» را در کارنامه دارد.

این تهیه کننده که از سال 86 و بعد از ساختن «دیوار» فیلم دیگری را تهیه نکرده بود شهریور امسال پروانه ساخت فیلمنامه ای به نام «توده پرفشار» به کارگردانی یک جوان فیلم اولی به نام مهرداد موفق را گرفت ولی در نهایت نتوانست اثر را به تولید برساند.

یشایایی درباره چرایی دریافت پروانه ساخت و چرایی عدم تولید به “فرهنگ نیوز” گفت: وقتی پروانه ساخت فیلمی را می گیرید قاعدتا به دنبال آن هستید که به تولید برسید و ایده هایتان را عملیاتی کنید. ما هم با همین نیت پروانه ساخت را گرفتیم اما قرارگیری در دست اندازهای مالی باعث شد کار به تولید نرسد.

برای کمک به جوانان آمدم اما حمایتی ندیدم

هارون یشایایی با اشاره به اینکه قرارگیری اش در کنار یک کارگردان جوان به نام مهرداد موفق که پیشتر نامش به عنوان فیملنامه نویس در «گیرنده» آمده بود برای کمک به جوانترها بود بیان داشت: از طریق یکی از دوستانم با این جوان مشتاق و علاقمند به فیلمسازی آشنا شدم و از من خواست که کمکش کنم برای تولید «توده پرفشار» و من هم مضایقه نکردم اما در نهایت مشکلات مالی بود که باعث شد فیلم به تولید نرسد و حداقل در جشنواره امسال که حاضر نخواهیم بود.

تهیه کننده «کیمیا» درباره چرایی دوری خود از سینما در دهه اخیر گفت: از سینمای بلند دور بوده ام وگرنه در حیطه مستندسازی یک سری فعالیتها داشته ام و دور نبوده ام و از جمله مستندی را تولید کردم به نام «از بندرترکمن تا آستارا» با مضمون محیط زیست.

علاقه ای به تولید فیلمهای ضررده ندارم

وی ادامه داد: سینما در سالهای اخیر هزینه زا شده است و از آن سو مناسباتی در اکران وجود دارد که باعث می شود نتوان به راحتی بر روی بازگشت سرمایه حساب باز کرد. یادم می آید بر سر فیلم آخرم «دیوار» مشکلاتی پیش آمد که موجب شد اکران فیلم خیلی زود تمام شود و نتوانم به سوددهی مالی برسم. مشکلات مالی، بخش خصوصی سینما را ضعیف کرده و کمتر تهیه کننده ای را می بینیم که در بخش واقعا خصوصی مشغول فعالیت باشد.

این تهیه کننده خاطرنشان ساخت: می توان مدام در بخش دولتی فیلم ساخت و به فکر بازگشت سرمایه هم نبود اما من از آن تهیه کنندگانی هستم که بر روی بازگشت ریال به ریال سرمایه ام برنامه ریزی می کنم و نمی توانم آثاری تولید کنم که ضرر دهند. از طرف دیگر این را هم نباید از یاد برد که تولید آثار با پروداکشن بالا به انرژی جوانی و شادابی هم نیاز دارد که فکر میکنم در این زمینه باید تهیه کنندگان جوانتری را تربیت کرده باشیم که بتوانند مسیر امثال ما را ادامه دهند.

چرا کارگردانان کارکشته به سمت کمدی نمی آیند؟

یشایایی درباره چگونگی حمایت مدیران بخش دولتی سینما از پیشکسوتان تهیه کنندگی گفت: خودم تصمیم داشتم با کمک به یک جوانتر باز هم فعالیت سینمایی ام را با «توده پرفشار» از سر گیرم اما به هر حال حمایتی شامل حال ما نشد. البته شخصا هم آدمی نیستم که بخواهم به دنبال رایزنی و لابی گری با مدیران دولتی و روسای این ارگان یا آن ارگان باشم بلکه به من کمک کنند.

این تهیه کننده که تولید کمدی خاطره انگیز «اجاره نشینها» را در کارنامه دارد درباره دورنمایش نسبت به سینمای کمدی این سالها اظهار داشت: گونه کمدی در همه این سالها جایی ثابت در سینما و تلویزیون داشته است و هرازگاه کمدی های خوب و استانداردی هم ساخته شده است ولی نکته اینجاست که معمولا کارگردانان کارکشته ما بیشتر به سمت ملودرام رفته اند و زیاد به سمت کمدی نمی آیند در صورتی که یک کارگردان حرفه ای اگر واهمه را کنار بگذارد شاید بتواند یک کمدی متفاوت بسازد.




ابراز پشیمانی بازیگر خالق “ای ایران” از حضور در “معمای شاه”+عکس

سینماژورنال: جعفر والی بازیگر پیشکسوت تئاتر ایران در سریال تاریخی “معمای شاه” محمدرضا ورزی ایفای نقش شخصیتی هنری را برعهده دارد.

به گزارش سینماژورنال جعفر والی نقش روح ا.. خالقی آهنگساز شهیر ایرانی و خالق آهنگ “ای ایران” را ایفا کرده است؛ آهنگی که با ترانه حسین گل گلاب و صدای غلامحسین بنان جاودانه شد.

جعفر والی اما برخلاف جایگاه کاراکترش در تاریخ هنر ایران از ایفای نقش در “معمای شاه” راضی نیست.

وی در حاشیه مراسم بزرگداشتش که در جشن انجمن منتقدان تئاتر برگزار شده با اشاره به این سریال گفته است: من در طول عمرم یک کار انجام دادم که خیلی پشیمانم؛ سریال «معمای شاه».

والی ادامه داده است: ما در این دوران{دورانی که سریالی “معمای شاه” از آن می گوید} زندگی کردیم. والله این‌طور نبود. به خدا این‌طور نبود که این سریال روایت می‌کند.

جعفر والی در نقش روح ا.. خالقی در "معمای شاه"
جعفر والی در نقش روح ا.. خالقی در “معمای شاه”



وارث خالق “ای ایران” اصالت تاریخی-کیفی یکی از اپیزودهای “معمای شاه” را زیر سوال برد

سینماژورنال: مجموعه “معمای شاه” در این مدتی که روی آنتن رفته مدام مواجه بوده با انتقاداتی که برخی از گافهای تاریخی آن را زیر سوال برده‌اند.

به گزارش سینماژورنال این انتقادات هرازگاه با واکنش دست اندرکاران این مجموعه مواجه شده است که کوشیده‌اند از محدودیتهای خود در جهت تاریخ نگاری تصویری و البته تلاشهایشان برای غلبه کردن بر این محدودیتها جهت تولید یک محصول تاریخی خوب سخن گویند.

با این حال همچنان این انتقادات ادامه دارد و در تازه ترین مورد هما گل‌گلاب فرزند حسین گل‌گلاب شاعر سرود “ای ایران” با انتشار بیانیه‌ای به گلایه از یکی از اپیزودهای این مجموعه پرداخته است.

متن کامل بیانیه این وارث خالق سرود “ای ایران” را در ادامه بخوانید:

دور از تو اندیشه بدان پاینده مانی و جاودان

چندي پيش به همت هنرمندان ايراني و به بهانه مجموعه تلويزيوني موسوم به «معماي شاه» در قسمت نهم اين مجموعه شاهد بازاجرايي سرودي «اي ايران» سروده پدرم دكتر حسين گل گلاب و ساخته زنده ياد روح الله خالقي بودم. با ارج نهادن به منويات وطن دوستانه هنرمندان كه برخاسته از جان كلام «حب الوطن من الايمان» است، ذكر چند نكته‌اي را به عنوان فرزند مرحوم دكتر حسين گل گلاب، مغتنم مي‌دانم.

سرود “اي ايران” نخستين بار با همت اركستر گلها به رهبري روح الله خالقي و به دستور كلنل علينقي وزيري در 27 مهرماه سال 1323 خورشيدي در مدرسه نظامي توسط یحیی معتمد الدوله وزیری که بعدها نام هنری نوذر را برای خود برگزید اجرا شد.

دومين اجراي اين سرود با همخواني عبدالعلي وزيري و غلامحسين بنان در بهمن ماه آن سال اجرا شد.

سومين اجراي اين سرود، بنابر مستندات موجود روز دهم اسفند همان سال با همسرايي دوشيزگان هنرستان عالي موسيقي كلنل وزيري در حضور رييس هيات دولت وقت و نمايندگان مجلس ملي و پهلوي اول و ملكه فوزيه اجرا شد. (شرح مبسوط اين اتفاق درشماره 5702 اطلاعات شنبه دوازدهم 1323 خورشيدي،مندرج است) لذا اجرايي كه در اين مجموعه تلويزيوني روايت شده است نه از لحاظ تاريخي و نه از لحاظ كيفي، صحت ندارد.

از سوي ديگر، مستندي به نام «مرزپرگهر» با نظارت من ساخته شده است كه بارها در تهران و اراك و بابل به بهانه‌هاي مختلف به نمايش درآمده است و گويا موسسه تصوير شهر پس از گذشت بيش از چهار سال از ساخت اين مستند(مستند مرز پرگهر در سال 1389 به تهيه كنندگي و كارگرداني آقاي هومن ظريف ساخته شد)،قرار است آن را براي پخش در اختيار شبكه هاي سيما قراردهد.

نمي توانم داستاني كه توسط بازيگر شخصيت روح الله خالقي روایت می شود را با اطمینان قبول کنم

من با عنايت به اينكه خاستگاه زماني سرود «اي ايران» در زمان اشغال تماميت ارضي ايران توسط نيروهاي انگليس و روسيه بود، با اينكه ترديد ندارم كه تمايلات ميهن دوستانه پدرم و روح الله خالقي و كلنل وزيري باعث ساخت اين سرود زيبا شده است اما با صحبت هاي سركار خانم گلنوش خالقي و وجود سروده هاي ديگري درباره ايران در بين اشعار پدر، نمي توانم داستاني كه توسط بازيگر شخصيت روح الله خالقي روایت می شود را با اطمینان قبول کنم.

حتي پژوهشگر و كارگردان  مستند “مرز پرگهر” هم در اين باره در فيلم به قطعيت نرسيده است و احتمال مي دهد كه ابتدا سرود “اي ايران” توسط روح الله خالقي نوشته شده است و بعد دكتر حسين گل گلاب،شعر آن را به دعوت روح الله مفخم پايان اجرا كرده است.

ابراز تأسف از مشاوران “معمای شاه”

لذا تاسف خود را نسبت به بي توجهي پژوهشگران و مورخان مشاور مجموعه تلويزيوني «معمای شاه» اعلام كرده و متذكر مي شوم بي توجهي به پژوهش هاي موجود و سهل الوصول براي ساخت آثار تاريخي،جز اتلاف هزينه ها و مساعي هنرمندان را به  دنبال نخواهد آورد و از همه مهمتر، بي‌اعتمادي مردم به تاريخ معاصر و رسانه ملي را در پي خواهد داشت كه با هدف ميهن دوستانه و مقاصد ملي زنده يادان بنان و خالقي و كلنل وزيري و پدرم، فرسنگ ها فاصله دارد.

شاید وجود چنین اشتباهاتی نتیجه بی مهری سازندگان سریال های تاریخی به اسناد موجود است که هر از گاهی چوب حراج به تاریخ پرحماسه ما می زند؛ تاریخی که فی‌نفسه سترگ و بزرگ است و نیاز به افسانه پردازی و اغراق ندارد.

نکته دیگر غفلت مشاور تاریخی مجموعه نسبت به شخصیت دکتر گل گلاب و عدم تطابق سنی ایشان است به صورتی که سن ایشان و زنده یاد خالقی در آن زمان کمتر از سی سال بوده است! به هرحال من این حق را بر خود روا می‌دارم از هنرمندان سازنده این مجموعه بپرسم آیا می‌ دانند لینک قسمت نهم “کلاه پهلوی” در بخش بازاجرایی سرود “ای ایران” صامت شده است؟! یعنی،در نسخه موجود در اینترنت، بخش اجرای سرود “ای ایران”به صورت معنا داری، بی صداست!

کاش با تاریخ و اسناد ملي خود قهر نكرده و  مهربان باشيم. براي همه ميهن دوستان،به ويژه حافظان اسناد تاریخ مملکت،آرزوي پيروزي و شادكامي دارم.بدرود.




از ابوی حمید جبلی تا برادرزاده صادق هدایت؛ همه در یک مستند

سینماژورنال: ویرايش نهايي مستند “مرز پرگهر” با صداي دكتر اكبر عالمي ويرايش نهايي مستند مرز پرگهر، درباره سراينده سرود “اي ايران” با خوانش گفتار اين مستند توسط دكتر اكبر عالمي صورت گرفت.

به گزارش سینماژورنال «مرز پرگهر» فيلمي مستند ساخته هومن ظريف درباره فعاليت‌هاي علمي، ادبي و هنري حسين گل گلاب، شاعر سرود «اي ايران»، اديب و استاد دانشگاه است.

در اين فيلم با افرادي همچون هما و فرخ گل گلاب، پريدخت آوا و هومن صدر، خانواده استاد غلامحسين بنان و فرخ و گلنوش خالقي، علي غضنفري شاعر، ترانه‌سرا و مترجم، ناصر جبلي(شاعر و پدر حميد جبلي)، جهانگير هدايت (برادرزاده صادق هدايت)، ميلادکيايي، آهنگساز و نوازنده سنتور،محمود ذوالفنون ،نوازنده ويلون(از آرشيو محمد عرفان رفيعي) و عبدالجبار کاکايي درباره حسين گل گلاب و سرود “اي ايران” گفتگو شده است و علي زندوكيل قطعه “آذرآبادگان” روح‌الله خالقي و شعر گل گلاب را با تنظيم پيمان خازني اجرا كرده است.

اين فيلم مستند براي نخستين‌بار درسال 1390 در جشنواره حقيقت اكران شد و ‌در سال 1391 همراه با جلسه نقد و بررسي در «خانه هنرمندان ايران» به نمايش درآمد.

سرود “‌اي ايران” براي نخستين بار درسال 1323 خورشيدي توسط روح الله خالقي و حسين گل گلاب ساخته شد و در بهمن همان سال با صداي يحيي معتمدالدوله وزيري كه بعدها در برنامه گلها با نام «نوذر» كار هنري خود را ادامه داد،اجرا شده است.
بنابر گفته اسماعيل نواب صفا، در اركستر آزمايشي گلها،به سرپرستي كلنل علينقي وزيري، سرود “اي ايران” با صداي مشترك عبدالعلي وزيري و غلامحسين بنان اجرا شد.




فیلم زندگی خالق “ای ایران” لو رفت+توضیحات دوپهلوی کارگردان اثر درباره این ماجرا

سینماژورنال: تنها فیلم مستندی که درباره زندگی خالق ترانه “ای ایران” ساخته شده به تازگی از طریق فضای مجازی لو رفت.

به گزارش سینماژورنال این اتفاق موجب آن شد که هومن ظریف کارگردان این اثر نسبت به پخش اینترنتی این مستند واکنشی دوپهلو نشان دهد.
وی با خرسندی از اثبات این جمله مشهور که هیچ فیلمی همیشه در کمد نمی ماند، نسبت به پخش اینترنتی مستند “مرز پرگهر” تنها مستندی که  زندگینامه حسین گل گلاب سراینده سرود “ای ایران” است، واکنش نشان داد.

دوستان تصویرشهر نتوانستند از علایق مردم پیشی گیرند
وی گفت: دوستان فرهنگمدار و ادب دوست موسسه تصویر شهر که ادامه فیلمسازی ام را مدیون ایشان هستم، سرانجام نتوانستند از علایق ِمردمی سبقت بگیرند و شوربختانه فیلم در تارنمای جهانی پخش شد.
ظریف که سابقه سالها روزنامه نگاری دارد ادامه داد: هنوز امیدوارم این مستند ملی که درباره سرود غرورآمیز “ای ایران” و شرایط تولید آن در زمان تجاوز روسیه و انگلیس است، به عنوان سندی بر رویکرد متجاوز کشورهای سلطه گر به ایران، از شبکه های وطنی پخش شود.

مرز پرگهر
خانم هما گل گلاب خواهر شاعر “ای ایران” در کنار فرخ گل گلاب برادر شاعر(نفر اول از راست) ، فرخ خالقی و هومن ظریف(نفر اول از چپ)

 

 




تهیه‌کننده “ناخدا خورشید”: هیچ‌وقت با حمایت دولت فیلم نساختم/حتی پول مواد خامی که فارابی در اختیارم گذاشته بود را تا ریال آخر پس دادم/آخرین فیلم‌ام “دیوار” به‌دلیل حضور آن بازیگر سفر کرده{گ.ف} به هنگام اکران دچار مشکل شد و بعدش هم تولید فیلم را کنار گذاشتم

سینماژورنال: سینمای ایران هرچند در پرورش کارگردان یا بازیگران صاحب سبک و حتی امور پشت صحنه از فیلمبردار گرفته تا صدابردار، چهره پردازی،  موزیسین و تدوینگر، به اندازه خود حرف برای گفتن دارد اما متاسفانه در حیطه تهیه کنندگی و پرورش تهیه کنندگان کاربلد چندان قوی عمل نکرده است.

به گزارش سینماژورنال البته که به مانند هر قاعده دیگری در این زمینه نیز استثنائات خاصی وجود دارد اما کلیت فضای حاکم بر سینمای ما این طور بوده که عموما تهیه کنندگان کاربلد بیشتر از یک دهه نتوانسته اند حضور پررنگ و جدی در سینما داشته باشند و مرتب تهیه کنندگان جدید و بی تجربه یا کم تجربه وارد عرصه شده اند.

از جمله تهیه کنندگان سینمای ایران که در دهه های شصت و هفتاد برای خود نامی به هم زده بود و بواسطه تولید آثاری چون “هامون”، “ناخدا خورشید”، “اجاره نشینها”، “در مسیر تندباد” و “کیمیا” در قد و قامت یک تهیه کننده تمام عیار ظاهر شده بود هارون یشایایی است.

خودآگاهانه از سینمای بلند فاصله گرفته ام

یشایایی اما از اواسط دهه هشتاد هیچ حضوری در سینمای ایران نداشته و تقریبا گوشه گیر شده است. خودش درباره این دوری از سینمای حرفه ای به سینماژورنال می گوید: خودآگاهانه از سینمای بلند فاصله گرفته ام و به صورت اندک و تک و توک کارهای مستندی که فرزندم آرش درگیر آنهاست را تهیه می کنم. دلیل اصلی دوری ام هم آن است که ترجیح می دهم کار نکنم تا مجبور شوم به تولید با هر شرایطی تن دهم.

هیچ ارگانی از من کمک نخواسته است

وی درباره اینکه آیا در سالهای دوری از سینمای بلند هیچ مدیر سینمایی به سراغ او نیامده که ازش بخواهد تجربیات خود را در اختیار جوانترها بگذارد بیان می دارد: به طور جدی کسی از من نخواسته که مثلا کارگاهی برای انتقال تجربیات تهیه کنندگی ام راه بیندازم. البته خودم شخصا آدمی هستم که حتی اگر جوانی بی تجربه هم سراغم آمد و کمک بخواهد حتما کمکش می کنم اما اینکه ارگانهای دولتی فضایی را برای تبادل تجربیات فراهم کنند، هیچ گاه به صورت جدی صورت نگرفته است.

تولیدکنندگان ارگانی بیشتر از 500 میلیون تومان را صرف تولید نمی کنند.

هارون یشایایی با اشاره به شیوع پروژه های سفارشی در سینمای ایران که عاملی است بر دوری پیشکسوتان مستقل، اظهار می دارد: سفارشی سازی در گذشته هم بود اما در سالهای اخیر بیشتر شده است و اغلب هم چهره هایی را درگیر خود می کند که به سینما به چشم کار هنری نمی نگرند با این حال شخصا هیچ گاه با این گونه تولیدات موافق نبودم و خودم را هم درگیر آن نکردم.

وی ادامه می دهد: اغلب تهیه کنندگان ارگانی همه تلاش خود را می کنند که سودشان در تولید باشد شاید برای همین است که طوری برنامه ریزی می کنند که نهایت بودجه ای که صرف فیلم میشود از 500 میلیون تومان بیشتر نشود تا مابقی بودجه نوعی اندوخته باشد برای ادامه حضورشان در سینما.

به حمایتهای ارگانی از تولید در سینما اعتقاد ندارم

این تهیه کننده 80 ساله می افزاید: من به حمایتهای ارگانی از تولید در سینما اعتقاد ندارم و هیچ گاه هم با این حمایتهای دولتی فیلم نساختم. هیچ کس نمی تواند بگوید که حتی یکی از آثارم با وامهای ارگانی تولید شده است. تنها حمایتی که از بنیاد فارابی می گرفتم مواد خام بود که مبلغ آن هم تا ریال آخر پرداخت می شد.

هارون یشایایی
هارون یشایایی

هزینه تسهیلات را پرداخت می کردم

وی می افزاید: من از تسهیلات سینمایی برای تولید آثار استفاده می کردم مثلا نگاتیو می گرفتم یا دوربین فیلمبرداری و مواد خام ولی هزینه استفاده از این تسهیلات را پرداخت می کردم تا شبهه ای پیش نیاید.

11 فیلم تهیه کردم؛ برخی از آنها سودآور بود و برخی، نه

یشایایی پیرامون اینکه آیا همین استقلال طلبی و تلاش برای روی پا ایستادن نبود که باعث شد از جایی به بعد قید کار در سینما را بزند بیان می دارد: من در دوران تهیه کنندگی ام حدودا 11 فیلم سینمایی تولید کردم که هزینه تولید تمامی آنها را خودم دادم؛ برخی از این آثار بلحاظ تجاری برایم سودآور بود و برخی، نه اما هیچ گاه شکست تجاری عاملی نشد که بروم سراغ تولید پروژه های ارگانی چون این کار را با ذات کار هنری در تناقض می دانستم.

به دلیل حضور آن بازیگر سفرکرده برای فیلم مشکل ایجاد کردند

یشایایی با اشاره به آخرین تجربه تهیه کنندگی اش “دیوار” که اثری خوش ساخت بود اما بازدهی خوبی در فروش نداشت به سینماژورنال می گوید: محاسبات من و کارگردان کار آن بود که فیلم بلحاظ سوژه داستانی جذابش و فضای نسبتا پرتعلیقش این خاصیت را دارد که بفروشد اما متاسفانه فیلم علیرغم استقبال مخاطبان در جشنواره فجر به هنگام اکران با یک سری مشکل مواجه شد و به دلیل حضور آن بازیگر سفرکرده {“گ.ف”} در مسیر اکران آن سنگ اندازی شد و همین محدودیت باعث شد انتظارات مالی ام برآورده نشود و بعد از آن هم تولید فیلم را کنار گذاشتم.