1

یک سردار سپاه متذکر شد⇐میخواهند کاری کنند که تهیه کننده “امام علی(ع)” به خاطر نام بردن از گوگوش و فردین،  ایران را ترک کند؟/تهیه کننده “امام علی(ع)” فردی مذهبی نیست ولی مذهبی ترین سریال ایرانی را ساخته!!/به یک متخصص باید با دید تخصصی نگاه کرد نه اینکه بدلیل گفتن حقیقت به او انگ مزدور بودن بزنیم!/باید فراخوانی منتشر کرد برای مبارزه با دروغگویی در سینما و تلویزیون!

سینماروزان: بخشهایی از گفتگوی محمد بیک زاده تهیه کننده سریال “امام علی” که پیرامون انتخاب بازیگر برای این سریال بود با انتقاد افراطیون مواجه شد.

بیک زاده در یک واقعه نگاری منطقی از حضور محمدعلی فردین و فائقه آتشین(گوگوش) در فهرست گزینه های اولیه اش برای بازی در این سریال گفت و همین عاملی شد بر تاختن به ایشان تا جایی که یک سردار سپاه به حمایت از وی پرداخت.

سردار عباس مجابی که در سالهای اخیر فعالیت فرهنگی داشته با انتقاد از حمله کنندگان به تهیه کننده “امام علی(ع)” بیان داشت: آنها که به محمد بیک زاده حمله می کنند، اصلا نمیدانند بیک زاده کیست. ببینید دارید درباره کی و چی می گویید. او کسی است که در سینما و تلویزیون عالم خودش را دارد.

سیدعباس مجابی ادامه داد: به یک متخصص باید با دید تخصصی نگاه کرد نه اینکه بدلیل گفتن حقیقت به او انگ مزدور بودن بزنیم. ایشان فقط در مورد انتخاب فلان بازیگر، واقعیت را گفته اند. صرف عنوان نام دوتن از بازیگران دوره قبل از کسی مزدور نمیسازد. بیایید آدمهایی باشیم که عینک خودمان را به دیگران ندهیم که از دید ما دنیا را ببینند. اگر او یک زمان کسی را مناسب ایفای یک نقش(فائقه آتشین و فردین) در یک سریال داشته، مجرم نیست و اگر راستگویی کرده است، قابل احترام است نه لایق اتهام و تهمت و توهین و تحقیر.

وی با تاکید براینکه بعداز پیروزی انقلاب افراد بی حجاب بسیاری، به خواسته خود محجبه شدند، افزود:  بسیاری از زنهای نه بدحجاب که بی حجاب، محجبه شدند اما امروز بسیاری از زنهای محجبه ما به دلایل مختلفی از جمله دافعه های موجود در جامعه بی حجاب شدند. چون مدام در حال ایجاد دافعه هستیم و نه جاذبه!

رئیس اجلاس جهانی هم سرایی همچنین گفت: امام راحل در مورد انقلاب فرمودند که باید انقلابمان را به جهان صادر کنیم. هر رهبری در جهان فقط هدف را اعلام می کند و این وظیفه  آحاد ملت است که آن هدف را عملی کند. برای عملی کردن این فرمایش امام چه کاری باید کرد؟ اولویت با کار فرهنگی است، حالا اولویت در کار فرهنگی با کدام بخش است؟ آن بخشی که از همه تاثیرگذار تر است قطعاً تولیدات سمعی، بصری مثل فیلم، سریال، تئاتر و… می باشد.

وی افزود: صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران برای حفظ و جذب مخاطب باید تولیدات باکیفیتی داشته باشد ولی متاسفانه با وجود اینکه چهل سال از انقلاب می گذرد، همچنان آثار با کیفیت نازل و کم ارزش جهانی را با قیمتهای گزاف می خرد و مقدار قابل توجهی ارز از دست می رود، آن هم با توجه به وضعیت تحریمها و … در حالیکه باید صدا و سیما خودش تولید با کیفیت و ارزشمند داشته باشد. برای تولید یک اثر نمایشی به سناریو نیاز داریم. برای تولید سناریو هم به قصه نیاز است. ما امروز برای تولیدات فرهنگی به تمامی مولفه های لازم دسترسی داریم اما تنها چیزی که نداریم دقیقا همین سناریو است. ما باید نیروهای متخصص و متعهد تربیت کنیم تا بتوانند اینها را تولید کنند.

مجابی در پایان گفت: من برای مبارزه با دروغگویی و نشر صداقت و درستی در سینما و تلویزیون فراخونی خواهم داد و طی آن از بسیاری از علاقمندان به کار فرهنگی در حوزه سینما اعم از نویسنده، بازیگر،کارگردان، تهیه کننده و حتی گریمور و … دعوت به همکاری خواهم کرد تا بتوانم ذره ای در این زمینه مثبت واقع شوم. امیدوارم بتوانم به این هدف مثبت نائل شوم.

مجابی که با همراهی بیک زاده مشغول ثبت خاطرات جنگ است تصریح کرد: تیم مجرب ما با مدیریت آقای بیک زاده و هدایت فرماندگان دفاع مقدس برای رفع این نیاز، ۵سال به دورترین نقاط کشور سفر کرده اند تا خاطرات، داستانها، قصه ها و حرفهای مردم کوچه و بازار را جمع آوری کنیم. در یکی از سفرهایمان خبر رسید که یکی از رادیو های ضد انقلاب گفته که ما را بزنند، کمین کنند و به ما حمله کنند. کسی هم حق مصاحبه با گروه ما را ندارد. من به محض شنیدن این خبر گفتم خدا را شکر، راه را درست آمده ایم.

تمام خطرات را به جان خریدیم تا بتوانیم امروز با افتخار بگوییم بعد از ۵سال امسال موعد به ثمر رسیدن نتیجه این تحقیقات و تولیدات نهایی است.

مجابی در خصوص روند کاری خود و تیمش افزود: از سرداران سپاهی، ارتشی، جهاد، پیشمرگ های مسلمان کرد و مردم عادی در سرتاسر ایران مصاحبه جمع کردیم و آنها را پیاده کردیم، تبدیل به متن کردیم، سپس فراخوان دادیم تا فیلمنامه نویسان با استعداد و جوان را جذب کنیم تا بتوانند این متن ها را استفاده کنند و سناریوهایی با کیفیت بنویسند، تا رسیدیم به امروز که با افتخار میگویم به مقصد رسیده ایم و توانسته ایم سناریوهایی باکیفیت تولید نماییم.

این تهیه کننده حوزه تصویر و سینما ادامه داد: «مقام معظم رهبری  فرموده اند: اگر چنانچه شما امروز به جمع آوری و افزودن بر سرمایه جنگ رو نیاورید، دشمن میدان را از شما خواهد گرفت؛ این یک خطر است» چرا باید از شرکت های خارجی آثار با کیفیت بسیار پایین را بخریم. در حالیکه ما در ایران همه اینها را داریم، سناریوهایی تولید کرده ایم که همگی بر پایه  واقعیت هستند و تک تکشان برگ زرینی از تاریخ این مرز و بوم اند..

وی خاطرنشان کرد: تمام این تلاشها را آقای محمد بیک زاده کرده است. روز اول طرح را من مطرح کردم و ایشان پذیرفتند و با وجود تمام مشکلات تا آخر کمک کردند. مثلا سریال امام علی کار ایشان بوده است. او مذهبی ترین سریال ایرانی را ساخته است. ولی من نمیگویم او فردی مذهبی است، به صرف ساختن این سریال! ما ۸۰میلیون سلیقه  مختلف داریم. قرار نیست که همه را شبیه هم ببینیم..

حتی ایشان روز اول گفتند من تهیه کننده ای هستم که علمی کار میکنم، کارگردان، نویسنده، فیلمبردار و … را خودم انتخاب می کنم. پذیرفتم! با تمام فیلمنامه نویسان دو نفری مصاحبه کردیم و ایشان با لحاظ قرار دادن نظرات بنده آنها را انتخاب کردند. انصافاً باید بگویم همه آنها در برابر اطلاعات و تخصص آقای بیک زاده کم آوردند.

وی گفت: من مقام معظم رهبری را رهبر ایران و تمام مسلمانان جهان میدانم و مطمئنم آقای بیک زاده هم دقیقا همین موارد را قبول دارند. آقا را قبول دارند، نظام را قبول دارند، ولایت را قبول دارند و در این کشور مانده اند تا کار فرهنگی کنند، آیا اینها کافی نیست؟ حالا باید چنین افرادی را بزنیم تا مجبور شوند از ایران بروند؟ چقدر هزینه شده است افرادی را که از ایران رفته اند بازگردانیم؟ برخی میگویند آقای بیک زاده شرایط رفتنش را فراهم میکند، به ولله اگر میخواست ؛ تابه حال رفته بود. ولی مانده است و پنج سال در دورافتاده ترین نقاط ایران در حال جمع آوری قصه و داستان بوده است.

مجابی در پایان گفت: چهل سال است فقط دافعه داریم، بر فرض که من اشتباهی کرده ام آیا باید تا آخر عمر شرف و اعتبارم برود؟ من از ملت ایران خواهش میکنم یک بار هم که شده دروغگویی را تکفیر کنیم و اگر کسی سعی در گفتن حقیقت داشت از زندگی ساقطش نکنیم.




تهیه کننده سریال “امام علی” در گفتگویی تفصیلی اظهار داشت⇐مجوز بازی فردین در نقش “مالک” را ندادند و بجایش پیشنهاد دادند یک بدمن سینمای طاغوت این نقش را ایفا کند!!/اگر گوگوش نقش “قطام” را بازی میکرد سرنوشتش عوض میشد!!/به دلایل شخصی برای نقش “مالک” سراغ ایرج قادری نرفتم!/ علی نصیریان، جمشید مشایخی و عزت‌الله انتظامی نمیتوانستند “مالک” باشند چون نگاهشان دوپهلو نبود!!/افسانه بایگان، نیکی کریمی، مرجانه گلچین و حتی فریماه فرجامی نمیتوانستند “قطام” باشند چون بالرین نبودند!!!/ویشکا آسایش برای نقش “قطام” انتخاب شد چون باله بلد بود/داریوش ارجمند اعتراض کرد که دستمزدم کم است و من هم گفتم حرف زیادی بزنی در تیتراژ یک ضمه میگذارم روی الف تا بشوی “مالک اُشتر”!!!/سکانسهایی که دست و پای امام را نشان دادیم کاملا مربوط به مهدی فتحی بود!!/شریفی نیا استاد پیچاندن(!) بود و همین شد که نقش “ولید” را بهش دادیم!!/شریفی نیا در قالب ولید باقی ماند و مونوپل سینمایی شد که آهن فروشان و قالی فروشان تهیه کنندگانش بودند!!

سینماروزان: سریال “امام علی”داوود میرباقری در بازپخش چندباره اش در رمضان امسال همچنان جلب مخاطب کرد و جای خالی سریالهایی همچون خود را بیشتر و بیشتر نشان داد.

محمد بیک زاده تهیه کننده این سریال به بهانه بازپخش سریال با اشاره به تسلطش بر انتخاب بازیگران “امام علی(ع)” به “خبر آنلاین” گفت: تمامی بازیگرهای گروه را من، سیدداوود میرباقری و عبدالله اسکندری انتخاب کردیم. آقای شریفی‌نیا دستیار آقای میرباقری بود و زمان تست گریم به گروه اضافه شد. عبدالله اسکندری او را معرفی کرد. تازه هنوز ایشان برای بازی هم انتخاب نشده بود.

بیک زاده ادامه داد: دنبال بازیگر نقش ولید بودیم و آدم‌های مختلفی آمدند و صحبت کردیم و رد شدند که چون زنده هستند من اسمشان را نمی‌آورم. یک روزی دور هم نشسته بودیم. رضا شریفی‌نیا خیلی شیرین و بامزه و اهل پیچاندن حرف است. قشنگ یک حرف را از یک موضوعی به موضوع دیگری می‌پیچاند. من به شوخی گفتم خود این فلان فلان شده ولید است. من به داوود، داوود به عبدالله… همه به هم نگاه کردیم و عبدالله او را برای تست گریم برد و شد خود خود ولید. حتی بر اساس سیره‌هایی که قیافه ولید را توضیح می‌دهد همین آدم است. دقت کرده باشید همین الان هم از ولید خارج نشده.الان مونوپل سینمای ایران مونوپل رضای شریفی‌نیا است که عیبی هم ندارد. «بیله دیگ، بیله چغندر» این سینما رضا را لازم دارد. شما تیتراژ فیلم‌های آمریکایی را ببینید سه چهارتا تهیه‌کننده دارند و آن کسی که تهیه‌کننده اجرایی است دانش سینما دارد و از هر بخشی از سینما یک مقدار می‌فهمد. اما وقتی در سینمای ما آهن‌فروش سینماگر می‌شود. آجیل‌فروش می‌شود سینماگر، قالی‌فروش تهیه‌کننده می‎شود… این سینما نتیجه‌اش این می‌شود و رضا را لازم دارد. رضا به این سینما اتفاقا خدمت می‌کند.

محمد بیک زاده درباره علاقه اش برای حضور فردین در نقش “مالک اشتر” گفت: ابتدا صحبت فردین شد. البته برای خیلی از نقش‌ها صحبت خیلی از بازیگران قبل از انقلاب شد. آن زمان هم حرف من را خیلی گوش می‌کردند مثل امروز نبود که گوششان را روی حرف ما ببندند. برای خیلی‌ها مجوز بازی گرفتیم اما برای بازی فردین اجازه ندادند. علتش هم خیلی ساده است، ما قهرمان زنده نمی‌خواهیم. فردین برای توده مردم قهرمان بود. فردین را نپذیرفتند ولی علی آزاد را پذیرفتند؛ در حالی که اگر به تصاویر سینمای قبل انقلاب برگردیم فردین سمبل جوانمردی و آزادگی بود و علی آزاد سمبل نامردی و ناجوانمردی!!! علی آزاد هم نقش ابن‌عباس را بازی کرد. فخری خوروش و داوود رشیدی را هم ما پیشنهاد دادیم و مهدی فریدزاده مجوز بازیشان را گرفت. ولی فردین را اجازه ندادند، گوگوش را برای نقش قطام درنظر داشتیم که باز هم مجوز ندادند. اگر موافقت میشد و مجوز میدادند سرنوشت گوگوش عوض میشد ولی موافقت نکردند.

بیک زاده ادامه داد: برای انتخاب بازیگر سراغ ایرج قادری نرفتم. علت شخصی داشت. دلیل اینکه اینها را انتخاب کرده بودیم، این بود که سخت است کار مذهبی ساختن که مردم غیرمذهبی یا کسانی که زیاد با مذهب انس ندارند ببینند. بنابراین باید یک اله مان‌هایی را تعریف می‌کردیم که به واسطه آنها حداقل دو، سه قسمت اول سریال را ببینند بعد خود قصه آنها را جذب کند. در تیتراژ اگر اسم محمدعلی فردین می‌آمد، بدون اینکه ما نیاز به شلنگ تخته انداختن داشته باشیم در قسمت اول مردم پای کار می‌نشستند.  با خود فردین درباره‌اش صحبت کردم. یک گالری فرش در میدان ونک داشت که آنجا رفتم و با او صحبت کردم. او که از همان اول می‌دانست نمی‌گذارند ولی ما کار خودمان را کردیم و اگر هر کس کار خودش را بکند همه کارها درست می‌شود.

بیک زاده در چگونگی انتخاب داریوش ارجمند گفت: داریوش را من از بچگی می‌شناختم. ولی علت انتخابش بیشتر بازی در «ناخدا خورشید» بود. خیلی بازی قَدَری بود. خود جنس بود و الحق و الانصاف بازی‌اش در «ناخدا خورشید» را به همان قوت و قدرت تکرار کرد. ما بعد از این دو کاراکتر بازی‌ای به آن قوت از داریوش ندیدیم. علتش هم این است که کارگردان نتوانسته از او بازی بگیرد. این آدم توانا است. اگر جایی بازی ضعیف از داریوش ببینید مقصر کارگردان است.

بیک زاده در چرایی عدم استفاده از علی نصیریان، جمشید مشایخی و عزت‌الله انتظامی در نقش مالک اظهار داشت: در تصویر چشم‌ها حرف می‌زنند. تو در چشم داریوش گاهی آدم خوب می‌بینی، گاهی آدم بد می‌بینی. تو در چشم داریوش آدم دوگانه‌ای می‌بینی و شخصیت مالک همین است. آدم تند و عصبانی‌ای است و آدم مطیعی است. هر دوی این دو شخصیت باید در چهره این کاراکتر باشد. خشن است که در چهره داریوش هست. آنها هم که اسم بردید بازیگرهای خوبی بودند ولی داریوش می‌توانست مالک باشد و مالک سینمای ایران داریوش است. البته فردین خیلی چهره توانایی بود و ما از مالک به دنبال چنین چیزی بودیم. یک کاریزمایی باید در چهره‌ای می‌بود.

بیک زاده درباره دستمزد بازیگران گفت: بیشترین دستمزد را ارجمند گرفت. قبل از ما کاری انجام داده بود که ۲۵۰ تومان گرفته بود ولی ما با داریوش قرارداد ۱۰۰تومن بستیم که ۵تومن مالیات برمی‌داشتیم، ۹۵تومان می‌دادیم. حتی یادم است داریوش غر زد که من دستمزد قبلی که گرفتم ۲۵۰تومان بود، اقلا یک رقمی بزن که صدتومان رند شود. گفتم خیلی حرف بزنی، اینجا نوشتم مالک اشتر، در تیتراژ یک ضمه می‌گذارم روی الف می‌شوی مالک اُشتر. این تهدید را کردم به شوخی و او گفت هر طور صلاح می‌دانی.

محمد بیک زاده با تایید تأمل بر گزینه هایی همچون افسانه بایگان، نیکی کریمی یا مرجانه گلچین و حتی فریماه فرجامی برای نقش “قطام” بیان داشت: همه اینها گزینه بودند ولی آیا بالرین هم بودند؟ نه!! فائقه آتشین اگر بود، بعد ۲۰سال آمدنش در تصویر فقط اسمش جاذب بیننده بود ولی فن چرخیدن، راه رفتن، حرکت بدن اینها برای ما مهم بود. ویشکا آسایش در انگلیس تحصیل کرده بود و باله بلد بود. عمده‌ترین دلیل انتخابمان همین بود.

بیک زاده درباره سکانسهایی از سریال که دست و پای امام نمایش داده میشود گفت: یک جاهایی در سریال امام علی(ع) دست یا پای حضرت را می‌دیدیم، آنها هم مهدی فتحی بود. چون در سیره‌ها عمروعاص و حضرت علی یک‌طور تصویر شده‌اند. یک جمله معروف امام علی دارد که می‌گوید: عمروعاص یک علی است در طریق باطل. جمله بسیار عجیبی است!




حرفهای تهیه کننده سریال “امام علی(ع)” دو دهه بعد از اولین پخش⇐ محمد هاشمی آدم کم‌سوادی بود اما می‌دانست کم‌سواد است!/امثال مهرجویی برای کارگردانی “امام علی(ع)” انتخاب نشدند چون مدعی بودند ولی میرباقری هنوز به ادعا نرسیده بود/پیش از تولید، آیت الله خامنه ای متن سریال را بادقت خواندند و حتی روی کلمات نظر دادند!/”امام علی(ع)” را با ۲۶۹میلیون در ۱۹ماه ساختیم/همان زمان دو میلیارد برای “تنهاترین سردار” هزینه کردند!!/بعد از پایان فیلمبرداری عده‌ای می‌خواستند شریک این پروژه باشند و اسمشان در تیتراژ بیاید ولی زیربار نرفتم!!/سریال در زمان محمد هاشمی کلید خورد ولی بهره‌اش را لاریجانی برد!!/لاریجانی سرجمع حدود ۴قسمت از سریال را حذف کرد/قسمتهایی توسط لاریجانی حذف شد که بیشتر تمرکزش روی ابوذر و حرفهای تندش بود!!/بخاطر کمبود ۲۰ میلیون پول مجبور شدیم پایان “امام علی(ع)” را تغییر دهیم!!/”امام علی(ع) رکورد مخاطب تلویزیون که پیشتر متعلق به “خانه بدوش/مراد برقی” بود را شکست!!/همان زمان رییس پلیس پایتخت معترف شد که پخش “امام علی(ع)” آمار سرقت را کاهش داده!/میگفتند چرا قطام تحریک کننده است و حواسشان نبود که اگر قطام لوند نبود، ابن ملجم آدم ابلهی بود که به خاطرش علی را بکشد؟/چرا در سریال “مختارنامه”، مختار ثقفی پشت‌هم‌انداز کلاهبردار، قهرمان می‌شود، آن هم قهرمان ملی ایرانی‌ها؟؟؟/آرزو دارم سریال “رستم و سهراب” را بسازم!!

سینماروزان: “امام علی(ع)” از معدود سریالهای تاریخی تولید شده در تلویزیون جمهوری اسلامی است که سالها بعد از تولید همچنان مخاطب دارد.

“امام علی(ع)” را داوود میرباقری به تهیه کنندگی محمد بیک زاده ساخت که در دهه شصت مدیر طرح و برنامه گروه فیلم و سریال شبکه یک بود و عجبا که علیرغم موفقیت “امام علی(ع)” پس از آن تقریبا بیکار شد!!

محمد بیک زاده با اشاره به تصویب تولید “امام علی(ع)” در دوران مدیریت محمد برادر علی اکبر هاشمی رفسنجانی بر رسانه ملی به “خبرآنلاین” گفت: در آن زمان دوره ریاست آقای محمد هاشمی بود. محمد هاشمی آدم کم‌سوادی بود اما حسنش نسبت به بقیه این بود که می‌دانست کم‌سواد است. بعضی کم‌سواد هستند ولی خودشان را در اوج دانش می‌دانستند. محمد هاشمی از کسانی استفاده می‌کرد که اهل دانش باشند و کمبودهای خودش را جبران کنند و مدیریت هنری یعنی همین.

بیک زاده ادامه داد: در دوره محمد هاشمی بود که “امام علی(ع) امکان تولید یافت. در دوره‌های دیگر اگر بود از ما حذف و اضافاتی می‌خواستند. کاری که در “مختارنامه” انجام شد. مختار ثقفی پشت‌هم‌انداز کلاهبردار، قهرمان می‌شود، آن هم قهرمان ملی ایرانی‌ها. این جعل تاریخ است و دست بردن در تاریخ کار درستی نیست.

بیک زاده افزود: ما کار را با محمد هاشمی شروع کردیم و در دوره آقای لاریجانی پخش شد. بهره‌اش را آقای لاریجانی برد. و ایشان سرجمع حدود ۴قسمت از کار را حذف کردند که بیشترش تمرکز روی ابوذر بود. ابوذر حرف‌های تندی می‌زده و ممکن بود به بعضی بربخورد!!

بیک زاده با بیان اینکه منبع نگارش سریال “امام علی(ع)” یک کتاب مصری بود اظهار داشت: ما اساس کار را بر «الامام علی بن ابیطالب» نوشته عبدالفتاح عبدالمقصود گذاشتیم که یک تاریخ‌دان مصری است و بسیار شیوا، خوش‌قلم و متکی به تاریخ این داستان را نوشته. این نسخه اساس ما شد و سپس تاریخ‌های دیگر که ۷۰ تاریخ اعم از فارسی و عربی بود که مورد تحقیق قرار دادیم.

بیک زاده در چرایی انتخاب داوود میرباقری برای کارگردانی بیان داشت: خیلیها بودند که میشد کارگردانی را به آنها سپرد. از مهرجویی و علی حاتمی تا داریوش فرهنگ و افخمی و نیکپور ولی همه اینها مدعی بودند و داوود هنوز به ادعا نرسیده بود و هوشمند بود. فقط در کار «رعنا» من هوشمندی داوود را دیدم. این آدم به درد این می‌خورد که شما انشای خودت را روی این کاغذ سفید بنویسید. آدمی که ادعا ندارد، تواضعش هنوز دست نخورده و گوش شنوا هم دارد.

بیک زاده ادامه داد: داوود انتخاب شد ولی برای تولید یک تله‌تئاتر. برآورد اولیه که برای سریال داده شد ۲۷میلیون تومان بود که برای تله‌تئاتر برآورد خوبی بود اما من همیشه با دوستان بحث می‌کردم که برای علی یا باید درست ساخته شود یا اصلا ساخته نشود. من روی دو مورد تعصب دارم، یکی علی است یکی ایران. یا درباره اینها باید ساخته شود و درست ساخته شود، یا نباید نزدیکش شد. چون اگر ضعیف ساخته شود به علویت علی صدمه زده‌ایم. اگر آن زمان ایستادگی می‌کردم که حرف من باید به کرسی بنشیند پروژه منتفی می‎شد. بنابراین پذیرفتم که با ۲۷میلیون تومان تله‌تئاتر حضرت علی(ع) را بسازیم. به بهانه ساختن دکور در شهرک سینمایی شهر مدینه را ساختیم. سپس نامه‌ای به مدیریت محترم گروه فیلم و سریال و شبکه اول نوشتم که فاز اول امام علی(ع) به پایان رسید. خواهشمند است برای فاز بعدی برآورد هزینه کنید. مهدی فریدزاده مدیر شبکه یک کلی غر زد که بنا نبود فازبندی شود گفتم یا باید بسازیم یا باید نسازیم، الان هم دست به مهره بازی است. خلاصه همینطور فاز به فاز جلو رفتیم تا نهایت با ۲۶۹میلیون تومان این در مدت 19ماه پروژه را تمام کردیم. این کار با ۲۶۹میلیون تومان ساخته شده، همزمان «تنهاترین سردار» با نزدیک به دومیلیارد بودجه ساخته شده و من برای ساخت این سریال خودم و اعتبارم را خرج کردم.

محمد بیک زاده با اشاره به نقش مقام رهبری در تأیید فیلمنامه “امام علی(ع) گفت: متن سریال را مدیران شبکه به خدمت مقام رهبری فرستادند. ایشان متن را خواندند. بسیار هم بادقت خوانده بودند. حتی روی بعضی از کلمات خط کشیده بودند که مثلا این کلمه خوب نیست. ایشان ادبیات فوق‌العاده خوب می‌دانند. حتی روی کلمات نظر داده بودند و درست و حرفه‌ای هم نظر داده بودند. مثلا یادم است دور یک پاراگراف کامل خط کشیده بودند و نوشته بودند «خنک است» یعنی در شأن سریال نیست و ما آن را حذف کردیم. در پایان کار هم برایمان یک «موفق باشید» نوشته بودند. ما با پشتوانه این نظر کار را شروع کردیم.

بیک زاده با اشاره به رویکرد مثبت مخاطبان به سریال گفت: هنوز امام علی(ع) در خاطره خیلی‌ها هست و هنوز رکورد بیننده این سریال را هیچ کاری نشکسته. قبل از انقلاب «خانه به دوش/مراد برقی» بود و این سریال رکوردش را شکست و این کار کوچکی نبود. زمان آقای نقدی رئیس پلیس تهران به من زنگ زد و تشکر کرد و گفت: پیک دزدی‌های ما از ساعت فلان تا فلان بوده، از زمانی که امام علی پخش می‌شود این پیک افتاده. این افتخار دارد. این موارد ما را قلقلک می‌دهد. ضمن اینکه الان با هر کس صحبت می‌کنی همه بالاتفاق می‌گویند بهترین کار مذهبی که تا امروز ساخته شده و این بهترین بودن را پزش را ما می‌دهیم. اما یک دلیل دارد. صادقانه و باعلاقه ساختیم و هدفمان پول و پست نبود. خواستیم علی را بسازیم و مر تاریخ را ساختیم.

بیک زاده در شرح مخالفتها با این سریال گفت: آن زمان معاونت سیما آقای احمد پورنجاتی بودند که بسیار بادانش و باهوش بودند. یک عزیزی به دفتر ایشان آمده بود، من را صدا کردند. این آقا گفت این وضعیتی که برای قطام تعریف کردید، این موجب ریبه می‌شد و تحریک کننده بود. من نمی‌دانستم آن آقا در چه سطحی هستند و بعدها ایشان را شناختم. پاسخ دادم که من از منظر چشم علی این را می‌بینم. ایشان از من ناراحت شد. اما این قطام اگر تحریک‌کننده نبود، ابن ملجم آدم ابلهی بود که به خاطرش علی را بکشد؟ زیبا و لوند بوده. این باید کسی باشد که بتواند من آدم هوس‌باز را تحریک کند که بابتش علی بکشم. اگر یک آدم زشت غیرقابل قبول را می‌گذاشتیم شما باور می‌کردید این برای این زن علی را کشته؟؟

بیک زاده درباره دردسرهای تولید “امام علی(ع)” گفت: بعد از پایان فیلمبرداری در سازمان صداوسیما یک عده‌ای می‌خواستند شریک این پروژه باشند و اسمشان در تیتراژ بیاید ولی هیچ کاری نکرده بودند و من گفتم من دروغ نمی‌نویسم. کار علی‌بن ابی‌طالب تا اینجا دروغ نگفته‌ام و اینجا هم در تیتراژ دروغ نمی‌نویسم. به شدت به دنبال این بودند که حالا که کار ساخت تمام شد تهیه‌کننده را تغییر بدهیم. خیلی‌ها را تست زدند، من هم بودم. می‌آوردند که چهار روزی باشد و بعد من را بگویند خداحافظ.

بیک زاده در چرایی تغییر پایان بندی سریال گفت: ما مقدار اندکی بودجه می‌خواستیم تا پایان امام علی را بسازیم و موفق نشدیم آن را بگیریم.فکر می‌کنم بیست، سی میلیون نیاز داشتیم تا آن چیزی که داوود نوشته بود را بسازیم ولی به ناچار طور دیگری تمام شد!




رسانه منسوب به وزارت آموزش و پرورش گزارش داد⇐پشت پرده تولید فیلم زندگی «امام علی(ع)» توسط یک فیلمساز کویتی در شهرکی که برای تولید فیلم مجیدی ساخته شد

سینماروزان: سالها بعد از آن که داوود میرباقری سریال «امام علی(ع)» را براساس زندگی امام اول شیعیان تولید و روانه آنتن کرد در روزهای گذشته اخباری درباره ساخت فیلمی سینمایی با محوریت امام علی(ع) با نام «نباء سماء/قصه آسمان» توسط یک فیلمساز کویتی منتشر شده است.

خبرگزاری «پانا» منسوب به وزارت آموزش و پرورش در گزارشی پیرامون این فیلم کوشیده هم اطلاعاتی درباره سازنده فیلم ارائه کند و هم گفتگویی با این سازنده که اصالتی ایرانی دارد داشته باشد.

متن گزارش «پانا» را بخوانید:

طی روزهای اخیر دوستداران فیلم و سینما شاهد دست به دست گشتن ویدئویی در شبکه‌های مجازی بودند که تریلری از فیلمی به زبان عربی است و اعلام شد فیلمسازی کویتی به نام «عباس یوسفی» درباره زندگی امام علی (ع) ساخته است.

با تلاش و جست‌وجو در شبکه‌های اجتماعی موفق شدیم با این کارگردان ارتباط برقرار کنیم و از او درباره فیلمی سوال کنیم که «نبأ السما» یا «The Tale of The Heavens» (قصه آسمان) نام گرفته است.

عباس یوسفی از والدینی ایرانی در سال 1986 در دمشق به دنیا آمد و در کویت و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس زندگی کرد. او به عنوان کارگردان مستقل و تهیه‌کننده با برخی شبکه‌های تلویزیونی کویت ازجمله شبکه «الرأی» و «الوطن» در تولید سریال‌های تلویزیونی، موزیک‌ویدئو و فیلم‌های تبلیغاتی همکاری کرد. سریال «بعدالنهایه» یکی از سریال‌های داستانی یوسفی است که از تلویزیون کویت روی آنتن رفت.

کارگردان «نبأ السما» درباره این پروژه می‌گوید: نبأ السما یک فیلم سینمایی خواهد بود که به زندگی امام علی(ع) از ولادت تا شهادت می‌پردازد و داستان‌های مهمی از زندگی حضرت را روایت می‌کند. البته هر روز از زندگی امیرالمومنین (ع) یک داستان است ولی در این فیلم سعی می‌کنیم مهم‌ترین حوادث حیات ایشان را به تصویر بکشیم.

از او می‌پرسم «کار در چه مرحله‌ای قرار دارد؟» می‌گوید: فعلا تریلر فیلم برای معرفی پروژه ساخته شده است که در شهرک سینمایی نور تابان برای تولید فیلم «محمد رسول‌الله(ص)» ساخته‌اند، فیلمبرداری شده است. فعلا به دنبال جذب اسپانسر از سراسر دنیا هستیم تا تامین مالی پروژه انجام شود. در صورت تامین مالی ساخت فیلم کلید خواهد خورد.

یوسفی درباره لوکیشن‌های احتمالی فیلم گفت: علاوه بر این شهرک سینمایی لوکیشن‌های دیگری هم خواهیم داشت که ان‌شاءالله بعد مشخص خواهد شد.

وی درباره زبان و عوامل فیلم «نبأ السما» اظهار کرد: فیلم به زبان عربی یا انگلیسی تولید می‌شود. با توجه به اینکه زبان انگلیسی یک زبان جهانی است امیدوارم بتوانیم فیلم را به انگلیسی بسازیم. درباره عوامل فیلم هم باید بگویم یک فهرست احتمالی از بازیگران عرب و خارجی در دست داریم که بعد از تامین مالی پروژه و تولید فیلمنامه درباره آن تصمیم‌گیری خواهد شد.

این کارگردان ایرانی – کویتی در پاسخ این سوال که «فیلمنامه را چه کسی خواهد نوشت؟» گفت: گروهی نویسندگان برای این کار در نظر گرفته شدند که مشغول تحقیق و جمع‌آوری اسناد و روایات تاریخی هستند.

وی تاکید می‌کند چهره امام در این فیلم نشان داده نخواهد شد.

می‌پرسیم: «آیا دولت ایران هم جزو حامیان این پروژه است» می‌گوید: خیر! البته ما درخواستی از دولت ایران نداشتیم.

یوسفی درباره فیلم «عودت الرکب» که تریلر آن را در وب‌سایت خود گذاشته می‌گوید: Returning Captives یا عوده الرکب یک فیلم کوتاه است که به کاروان امام حسین(ع) در بازگشت از کربلا به مدینه پس از واقعه عاشورا می‌پردازد. این فیلم در سال 2017 در شهرک سینمایی غزالی و شهرک سینمایی دفاع مقدس فیلمبرداری شده و البته این پروژه هم قابلیت تبدیل شدن به فیلم سینمایی را دارد.

وی درباره سختی‌های کار در ایران می‌گوید: سختی‌هایی هست ولی خوشحالم که این پروژه را شروع کردم و امیدوارم امکان ساخت فیلم مهیا شود چون حضرت علی(ع) شخصیت والایی به لحاظ علمی، فضایل اخلاقی و اندیشه سیاسی هستند که متاسفانه در جهان تشیع هیچ اثر سینمایی قابل توجهی از شخصیت و زندگی ایشان تولید نشد. تنها اثری که به زندگی ایشان می‌پردازد سریالی است که 20 سال پیش در ایران ساخته شده و به نظر من جای خالی آثار سینمایی قوی و فاخر درباره بنیانگذار و رهبر عالم تشیع در فضای هنری و رسانه‌ای جهان اسلام احساس می‌شود.

کارگردان نبأالسماء افزود: علاوه بر این، هدف من این است که با ساخت این اثر دین مبین اسلام و ریشه‌های تاریخی آن را به بهترین وجه ممکن به دنیا نشان دهیم چون متاسفانه در سراسر دنیا چهره اسلام و تشیع بد تصویر شده است. چهره اسلام این نیست. این رسالت ما هنرمندان جهان اسلام است که در به تصویرکشیدن عقیده و آیین خود تلاش کنیم و من مفتخرم از اینکه با تولید این اثر سهمی هرچند اندک در شناساندن چهره خوب اسلام به جهانیان داشته باشم.

عباس یوسفی
عباس یوسفی



عبدالله اسکندری چهره‌پرداز پیشکسوت در گفتگویی تفصیلی بیان کرد⇐کدام صاحب رانتی را دیده‌اید که توانسته باشد محصول ماندگار خلق کند؟؟/چرا کارگردانان توانمندمان باید از شدت بیکاری به افسردگی دچار شوند؟/زیبنده سینمای ایران نیست که ابزار چهره‌پردازی‌اش از طریق مسافران پروازی تأمین شود!!

سینماروزان: عبدالله اسکندری نه فقط یکی از سرآمدان طراحی گریم یا چهره پردازی در سینما و تلویزیون ایران است بلکه یکی از پرکارترین گریمورهای وطنی در ادوار مختلف بوده است. این پرکاری که یک دلیل آن می‌تواند روحیه منعطف اسکندری در برخورد با کارگردانانی با اندیشه‌های مختلف باشد سبب ساز شکل‌گیری برخی از جذاب ترین پرسوناژهای سینما و تلویزیون هم شده است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «سوره سینما» آیا کسی هست که گریم اکبر عبدی در نقش یک بیمار روانی در «مادر»علی حاتمی را از یاد ببرد؟؟ آیا کسی را سراغ داریم که گریم داریوش ارجمند در نقش مالک اشتر نخعی سریال «امام علی(ع)» یا در نقش عبدالعظیم حسنی در «مسافر ری» را فراموش کرده باشد؟؟ چند نفر از مخاطبان سینما و تلویزیون هستند که بلافاصله بعد از ذکر نام فریبرز عرب‌نیا، قالبی که اسکندری با هنرش برای چهره‌اش در «مختار» طراحی کرده بود را به خاطر نیاورند؟

اسکندری کارنامه پر و پیمانی دارد و از فیلمهای گونه دفاع مقدس نظیر «افق» و «هور در آتش» گرفته تا ملودرامهایی مثل «زرد قناری»، «پاییزان»، «عروس» و «فراری» تا کمدیهایی مثل «جعفرخان از فرنگ برگشته»، «کما» و «همیشه پای یک زن در میان است»، منتهی الیه تسلط خود در چهره پردازی را ارائه داده است.

اسکندری همچنان همچون جوانی که تازه در ابتدای راهست می کوشد با خلق پرسوناژهای ویژه برای کاراکترهای مختلف ردّپای خویش در هنر چهره پردازی را پررنگ و پررنگتر کند.

بهانه گفتگوی «سوره سینما» با اسکندری همین پرکاری توأم با قوام کاریست؛ اسکندری در این گفتگو بیش از گله‌گزاری از  سختکوشی و به اصطلاح پوست کلفت بودنش به عنوان اصل اساسی ماندگاری حرف زد.

* بیش از سه دهه در چهره‌پردازی سینما و تلویزیون حضور داشته‌اید اما نه خسته شده‌اید و نه کیفیت کاری‌تان نزول پیدا کرده است. این ماندگاری در کجا نهفته است؟ نزدیک شدن به اقتضائات روز یا اراده پولادین داشتن؟

اول و آخر باید به‌روز باشیم. مسلما با گذشت زمان باید به‌روز بود و در اغلب حرفه‌های دیگرهم چنین است؛ این روزها لازمه هر کاری هم همین است که باید درحرفه کاری، حال هر شغلی که باشد، به‌روز باشیم در غیر اینصورت به مرور کنار گذاشته خواهیم شد و واجب است که همیشه درحال آپدیت شدن خودمان باشیم! ما نیز چنین کرده‌ایم و تقریبا به‌روزهستیم البته اگر وسایل کامل باشد، مانند مواد خام گریم! که در آن صورت بسیار بیشتر از قبل درباره هنر چهره پردازان ایرانی خواهید شنید.

* …یعنی معتقدید در تولید تجهیزات اولیه گریم و چهره پردازی نتوانسته ایم رشد داشته باشیم؟

درباره ابزار و مواد خام چهره‌پردازی تولید به معنای صنعتی‌اش که در داخل وجود ندارد. فارغ از این، مشکل اصلی آنجا است که در ایران تجارت مخصوص مواد اولیه گریم و چهره‌پردازی را نداریم و مانند نگاتیو می‌ماند که باید دولت مواد اولیه را وارد کند یا ارشاد این کار را انجام دهد که متأسفانه این کار را به درستی انجام نمیدهند و طبیعی است که این مواد بیشتر از کانال قاچاق وارد کشور میشود.

*با این حساب باید در تهیه وسایل گریم و چهره پردازی دردسرهای زیادی را متحمل شوید؟

بعضی از افراد و شرکتها که لوازم آرایشی وارد کشورمی‌کنند و به مقدارخیلی کم می فروشند، برخی از لوازمات گریم و چهره پردازی را هم وارد می کنند و می فروشند ولی در کل حتی برای این جماعت هم واردات رسمی ادوات گریم توجیه اقتصادی ندارد و می گویند برایمان صرف نمی کند! راهی که پیش پای گریمورها میماند چیست؟ اینکه لوازم مورد نیاز خود را توسط دوستانی که به خارج سفرمی‌کنند، سفارش داده و از آنها می خواهیم هنگام بازگشت از مسافرت، لوازم مورد نیازمان را تهیه و به دستمان برسانند!!

*عجیب است که در تهیه سخت افزار، چهره پردازی سینمای ایران این قدر بدوی باشد!

به هر حال نامش را «بدوی» بگذاریم یا هر چیز دیگر این واقعیتی است که خودم بیش از سی سال درگیرش بوده ام و همیشه هم تعجب کرده ام که چرا هنر گریم را که اتفاقا خیلی بیشتر از بسیاری هنرهای دیگر مرتبط  با سینما میتواند ارتقا یابد جدی نمی‌گیریم و گریمورهای ما برای داشتن مواد اولیه باید دست به دامن مسافران پروازی شوند!!! زیبنده سینمای ایران نیست که ابزار چهره‌پردازی‌اش از طریق مسافران پروازی تأمین شود!!

*شاید هم جدی نگرفتن واردات صنعتی ابزار چهره‌پردازی مرتبط باشد با ادعاهایی که هرازگاه درباره تخریب پوست بازیگران به واسطه گریم‌های متعدد طرح می‌شود؟

این ادعاها صددرصد کذب است؛ اگر کار چهره پردازی به صورت حرفه‌ای و با ابزار استاندارد صورت پذیرد به هیچ عنوان ضرری برای پوست ندارد به‌خصوص که بازیگران سرشناس، حساسیت خاصی نسبت به پوست خود دارند و اگر اتفاقی پیش بیاید منجر به مسایل حقوقی و کشمکش‌های دادگاهی و خسارتهای مالی می‌شود! از این رو تولید کنندگان حرفه‌ای سینما و تلویزیون از بهترین مواد اولیه برای ساختن قالبهای گریم و چهره‌پردازی استفاده می‌کنند تا مبادا به دلیل عواقب مواد بی کیفیت دچار مشکلات حقوقی و دادگاهی شوند.

*خیلیها می گویند دستمزد پیشکسوتان پشت صحنه گران است و همین گرانی باعث کم کاری شان شده است. با توجه به اینکه جزو پیشکسوتان پرکار هستید این گفته را چقدر تصدیق می کنید؟

خیر، من اینطور تصور نمی کنم؛ شاید یکی از دلایل کم کاری، پیرشدن یا خسته شدن باشد ولی نمی تواند ربطی داشته باشد به دستمزد بالا. اتفاقا پیشکسوتان خیلی بیشتر از جوانان با تهیه کنندگان راه می آیند! تازه کاران زودتر عصبی شده و بر سر قرارداد آن قدر چانه می زنند تا بتوانند  ریال آخر آن را هم بستانند اما پیشکسوتان آن قدر حجب و حیا دارند که گاهی حتی قید قسط آخر را هم میزنند مبادا حرمتشان زیر سوال دارد.

*با نگاهی که نسبت به تازه کاران دارید به نظر می‌رسد رابطه تان با جوانان هم کاملا جدی باشد؟

خوشبختانه ارتباطم با دانشجویان و جوانان بسیار صمیمانه و خوب است. خودم همین حالا نزدیک به 16 نفر شاگرد دارم که طراح هستند و همیشه رابطه مان خوب بوده است و کم پیش آمده که حتی یک بار با تندخویی باهاشان برخورد کنم. این را هم اضافه کنم که خیلی از افراد هستند که زیر نظرخودم کارمی‌کنند، رشد می کنند و می روند برای خودشان گروه طراحی گریم تشکیل میدهند که اتفاقا این مسأله خیلی هم خوب است. این ارتباط همیشه باید برقرار باشد و جوانان در جایی از سایه درآمده و حرکت مستقل خود را دنبال کنند زیرا آنان هستند که در آینده کارها را به دست خواهند گرفت. نه تنها در این حرفه، بلکه در تمام حرفه‌ها باید بین پیشکسوتان و جوانان و دانشجویان این ارتباط برقرار باشد وگرنه انتقال تجربیات و پیشرفت حاصل نخواهد شد چون نمیشود جوان 30 ساله تجربه پیرمرد 60 ساله را داشته باشد. آن پیر 60 ساله باید تجربیاتش را به جوان 30 ساله بدهد تا این جوان نیز وقتی به سن و سال بالا رسید، هم تجربیات خودش و هم تجربیات استادش را در اختیار نیروهای جوانتر قرار دهد.

*این تشریک تجربیات اگر در مسیری سیستماتیک و از طریق نهادهای صنفی مانند خانه سینما انجام شود بهتر نیست؟ اصلا خانه سینما چقدر توانسته اسباب بهره گیری از تجربیاتتان را برای جوانترها فراهم سازد؟

در مورد کلاسهای آموزشی، فعلا که زمینه اش نبوده یعنی اصلا کلاسهایی نداشته‌ایم که به طور جامع به انتقال تجربیات منجر شود. خانه سینما باید این مقوله را جدی بگیرد و با راه اندازی کارگاههای ویژه، شرایط انتقال تجربیات و مهارتهای حرفه ای ها را فراهم سازد. خانه سینما آن قدر که در داوری و حل مشکلات حقوقی سینماگران تلاش کرده در دیگر زمینه ها تلاش نکرده است.

*یعنی معتقدید خانه سینما توانسته ملجأیی مناسب برای بازپس گیری حق و حقوق صنفی سینماگران باشد؟

منظور من اختلافات درون صنفی بود. به هر حال همین که احکام شورای داوری خانه سینما بار حقوقی دارد و سینماگران میتوانند به جای روانه دادسرا شدن به خانه سینما مراجعه کنند و اختلافاتشان را از طریق شورای داوری خانه سینما حل کنند جای امیدواری است اما کار نکرده فراوان است و باید در همه امور به مانند شورای داوری تخصصی حرکت کنند.

*…و معیشت از حیطه‌هایی است که متأسفانه کم‌کاری بسیاری در آن صورت گرفته!

اوضاع معیشتی نامناسب مختص همه صنوف آسیب پذیر است و از جمله در سینما و تلویزیون، عده ای هستند که سالها بیکار می مانند و به زحمت خرج خود را درمی‌آورند. کارگردان توانمندی سراغ دارم که متأسفانه پنج سالی است که کار نکرده و همین اسباب افسردگیش شده! چرا باید چنین باشد؟ این خیلی اسف‌باراست که این همه متخصص و کاربلد بیکار باشند و همه این افراد کسانی باشند که می‌توانند تأثیر بسیار مثبتی بر فرهنگ جامعه جوان ما داشته باشند.

*در سالهای اخیر کم ندیده‌ایم صاحبان رانت یا ژنهای خوب که از سینما سربرآورده اند. به طور واقعی چقدر حضور این چنین افرادی را برای آینده سینما خطرناک می‌دانید؟

در تمام حرفه ها آقازادگان و صاحبان ژن خوب حضور دارند اما ماندگاری برای آنهایی است که تجربه دارند! تجربه است که ماندگاری می‌آورد و نه آقازادگی و رانت داشتن!!! در سینما و تلویزیون که این مقوله جدیتر است.  در همه این سالها کدام صاحب رانتی را دیده اید که توانسته باشد محصول ماندگار خلق کند؟؟ صاحبان رانت همه هنرشان الصاق خود به نیروهای مجرب است و کافیست همین نیروها کنارشان نباشند تا با سر به زمین بخورند! نه تنها حرفه بنده، بلکه حرفه های حساس هنری، رانت پذیر و یا رابطه پذیر نمی باشد زیرا تخصص و تجربه باید داشت. نمی‌شود با رابطه یا رانت، کار مورد علاقه و ماندگاری برای مردم ساخت.

*حالا که به عقب بازمی‌گردید و کارنامه‌تان را مرور می‌‎کنید سخت‌ترین کار هنریتان چه زمانی و در چه سن و سالی بوده است؟

از آنجایی که کارم را خیلی دوست دارم، هر چقدر سختتر باشد بیشتر از آن لذت می برم به همین لحاظ است که راحت میتوانم بگویم طراحی‌هایی که برای آثار تاریخی و از جمله «امام علی(ع)» انجام دادم را خیلی دوست دارم زیرا چالش در آنها بیشتراست و کسب تجربه بهتری صورت می پذیرد. خلاصه کنم هر کاری که برایم سختتر و پرچالشتر باشد بیشتر می‌پسندم و از انجام آن بسیار لذت می برم. عاشق طراحی گریم چهره‌های خاص تاریخی هستم!

*کمبودها و سختی‌های سینمایی که صنعتی نیست مطمئنا حالا حالاها ادامه دارد. هیچ گاه نشده این سختیها مأیوس‌تان کند؟

اگر بخواهم بی‌پرده حرف بزنم باید بگویم زندگی شخصی خشن تر از سینما است و میدانم اغلب سینماگران با این موضوع درگیرند! همانطور که قبلا هم گفتم بنده هر چقدر در کار دچار چالش باشم بیشتر لذت می‌برم و سختکوش‌ترمی‌شوم و این شغل من است! بنابراین زندگی حرفه ای هیچگونه برایم خشن نیست و مرا آزرده نخواهد کرد که کارم به یأس و نومیدی منتج از آن برسد…




چرا فردین “مالک اشتر” نشد؟ خودش نخواست یا نگذاشتند؟

سینماروزان: محمدعلی فردین بازیگر محبوب سینما از جمله بازیگرانی بود که بعد از انقلاب ممنوع الفعالیت شد.

به گزارش سینماروزان در برهه های زمانی مختلف کارگردانان مختلفی به دنبال فراهم آوردن شرایط بازگشت به سینمای او بودند اما هیچ کدام نتوانستند مجوز این کار را بگیرند.

فاطمه پاقلعه نژاد روزنامه نگار “تماشاگران امروز” به تازگی گزارشی را ارائه داده درباره چرایی عدم ایفای نقش مالک اشتر سریال “امام علی(ع)” توسط فردین.

در این باره بهزاد فراهانی گفته است که فردین خودش بازی در این نقش را قبول نکرده اما تهیه کننده “امام علی(ع)” نداشتن مجوز کار را دلیل این امر اعلام کرده است.

روایت اول: خودش نخواست
فراهانی گفته است: من با داوود میرباقری نزد فردین رفتیم تا نقش مالک اشتر را بازی کنند اما ایشان نپذیرفت و گفت من هنرپیشه ای هستم که مردم مرا با این عصا و رقص دوست دارند، شما از من می خواهید مالک اشتر شوم که شمایلی از امام علی(ع) است؟ با این کار من همان فردین سابق را هم خراب می کنم. این درست همان جوابی است که آذر شیوا داد.

روایت دوم: نگذاشتند
اما محمد بیک زاده تهیه کننده امام علی(ع) در این باره گفته است: برای این سراغ فردین رفتیم که چهره خیلی زیبایی داشتند و در اجتماع به فتوت و جوانمردی شهره بودند…من بسیار مایل بودم فردین وارد کار شود و اتفاقا فردین هم پذیرفت و حتی این جمله را گفتند که مثل اینکه خدا می خواهد مرا عاقبت به خیر کند ولی در آن زمان ارشاد به ایشان مجوز فعالیت نداد.
این تهیه کننده ادامه داده است: ما در آن زمان مجوز کار خیلی ها را گرفتیم؛ مجوز فخری خوروش را گرفتیم و برای کار دیگری هم برای داود رشیدی مجوز گرفتیم اما هم ارشاد و هم تلویزیون با فعالیت فردین مخالف بودند.

خواهر فردین چه می گوید؟
جمیله فردین خواهر فردین درباره دو روایت از حضور فردین در نقش مالک بیان داشته است: فکر کنم جملات بهزاد فراهانی صحیح تر باشد؛ البته این جملات هم صددرصد نیست ولی آنچه من می دانم و شاهدش بودم همیشه مخالف حضور فردین بودند.

وی افزوده است: فردین را مکتوب ممنوع الکار نکرده بودند اما او هم ممنوع الکار بود هم ممنوع التصویر هم ممنوع المعامله و هم ممنوع الخروج و تا مدتی اجازه نمی دادند از کشور خارج شود.




ایفای نقش جمشید مشایخی در یک سریال فانتزی به کارگردانی داوود میرباقری

سینماژورنال: جمشید مشایخی پس از 20 سال بعد از “امام علی(ع)” بار دیگر با داوود میرباقری همکاری می‌کند.

به گزارش سینماژورنال این بازیگر پیشکسوت بناست در سریال “ماه تی تی” که ساختاری فانتزی دارد و بناست در شبکه خانگی تولید شود بازی کند.

مشایخی که اخیرا در سریال “پادری” بازی داشت با اعلام این خبر به “ایسنا” گفت: اخیرا پیشنهادی برای بازی در نقش کوتاهی در سریال «ماه تی‌تی» به کارگردانی داوود میرباقری داشته‌ام که هنوز قطعی نشده است.

وی ادامه داد: داوود میرباقری که پیش از این نیز یک بار در سریال «امام علی (ع)» با او همکاری داشته‌ام از آدم‌های پاک و باشرف است که برای حرفه‌اش زحمت زیادی می‌کشد. خوشحالم فرصت همکاری دوباره فراهم شده است.




دو هفته بعد از اعلام برائت از احمدی‌نژاد⇐داریوش ارجمند: مختار آن قدر ارزشمند نبود که برای سریالش ۶۶ میلیارد هزینه کنند

سینماژورنال: داریوش ارجمند دو هفته قبل و در نشست “کتابخوان” از یک طرف به گلایه از وزیر ارشاد دولت یازدهم علی جنتی پرداخت که تا پایان این نشست حاضر نشد در مراسم بماند و سپس از بدنامی اش به خاطر نشستن کنار احمدی نژاد گفت.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال ارجمند هیچ گاه فکر نمی کرد این صحبتها چنان بازخورد رسانه ای داشته باشد که بسیاری از رسانه ها آن را به تیتر اصلی خود بدل کنند.

حالا ارجمند دو هفته بعد از آن اظهارنظر در اظهارنظر عجیب دیگری به انتقاد از سریال “مختارنامه” پرداخته است!!!

سریال “مختارنامه” ایراد بسیار زیادی داشت

بنا به اطلاعات ارائه شده در “ایسنا” داریوش ارجمند بازیگر نقش‌هایی همچون مالک اشتر و حضرت عبدالعظیم الحسنی (ع) در ساخته‌های داوود میرباقری، انتقادات تندی نسبت به سریال «مختارنامه» وارد کرد.

ارجمند در بخشی از صحبت‌های تازه‌اش در دیدار با آیت‌الله نورمفیدی، نماینده ولی فقیه در استان گلستان گفته است علاقه‌ای به بازی در سریال «مختارنامه» نداشته: «اصلاً دوست نداشتم در سریال مختارنامه بازی کنم، با دلیل و منطق به شما می‌گویم که سریال مختارنامه ایراد بسیار زیادی داشت و ساخت چنین سریالی به صرفه نبود.»

البته نظر او، درباره نقش‌های دیگرش در ساخته‌های میرباقری کاملا متفاوت است و معتقد است برای نقش مالک اشتر مبعوث شده: «من برای بازی نقش مالک اشتر یکبار استخاره گرفتم که خوب در نیامد و منجر به انصرافم شد اما پس از گذشت چندماه در یک جلسه مجاب شدم بار دیگر استخاره کنم که این بار خوب در آمد و در نهایت این نقش را بازی کردم.»

من رفتار مختار را رفتار شیعه نمی‌دانم

او با اشاره به بازی در نقش‌های تاریخی چون مالک اشتر و حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)، از علاقه به بازی در نقش حضرت ابوالفضل (ع) نیز صحبت کرده که البته سنش دیگری اجازه بازی در این نقش را نمی‌دهد، با این حال معتقد است هر فردی نمی‌تواند نقش او را بازی کند.

بخش مهم‌ صحبت‌های داریوش ارجمند که از نقش حشمت فردوس دفاع کرده و آن را مردی شریف دانسته است، به انتقاد به شخصیت مختار و ساخت سریالی درباره او بر می‌گردد: «من رفتار مختار را رفتار شیعه نمی‌دانم زیرا او که خود را مدعی رهروی از امام علی (ع) می‌دانست، نباید قاتلان امام حسین (ع) و یارانش را به آن شکل مجازات می‌کرد، زیرا شما می‌دانید که رفتار امام علی (ع) با ضاربش چقدر منصفانه بود.»

به عقیده بازیگر نقش مالک اشتر، مختار باید مسببان واقعه عاشورا را محاکمه می‌کرد تا عاملان اصلی مشخص شوند اما بدون آن‌که با امام زمان خود مشورت کند، تصمیم به مجازات و اعدام قاتلان امام حسین و یارانش گرفت.

مختار برای نظام و کشور ما به این اندازه ارزشمند نبود که برای ساخت سریالش 12 سال وقت گذاشته و 66 میلیارد تومان هزینه صرف شود

ارجمند انتقادات خود را با لحن‌ تندتری نیز ادامه‌ داده است: «این مختار برای نظام و کشور ما به این اندازه ارزشمند نبود که برای ساخت سریالش 12 سال وقت گذاشته و 66 میلیارد تومان هزینه صرف شود و در آخر سریال نیز به دروغ نحوه کشته شدن مختار را گونه دیگر نشان دادند.»

او با اشاره به این‌که در تاریخ اسلام شخصیت‌های والامقامی نظیر «ابوذر» زندگی می‌کردند، گفت: «من نخستین فردی بودم که در سال 49 تئاتر ابوذر را روی صحنه بردم، اما متاسفانه سریال این شخصیت ساخته نشده است. به قول بزرگان ما باید یک‌بار دیگر منابع فرهنگی خود را بازنگری کنیم تا مورد استعمار و سوء استفاده قرار نگیرد.»

از نظر او، وقایع تاریخی در گذر زمان خود را اثبات می‌کنند و اگر در واقعه عاشورا خللی ایجاد شده بود کسی آن را باور نمی‌کرد اما در واقعه مختار، چه کسی آن را باور می‌کند؟




رسانه اصلاح‌طلب: چرا فیلم مجیدی نشد آنچه باید می‌شد؟/فیلم‌نامه مخاطبش را ساده‌بین فرض می‌کند/این سبک فیلم‌سازی و شخصیت‌پردازی در سینمای سرگرم‌کننده کودکان و نوجوانان کاربرد بیشتری دارد

سینماژورنال: نگاههای انتقادی نسبت به کیفیت درام و برخی تبعیضهای شکل گرفته در اکران فیلم اخیر مجیدی از مدتی پیش از اکران و تا حالا که وارد هفته سوم اکران شده است بیشتر از طریق رسانه ها و روزنامه نگاران مستقل بازتاب می یافت.

به گزارش سینماژورنال با این حال پیشتازی رسانه های مستقل سبب ساز آن شده که رسانه هایی که خاستگاه سیاسی دارند هم محافظه کاری را کنار گذاشته و شده در حد ستون کناری صفحات هنری خود برخی ایرادات این فیلم را بیان کنند.

جواد ماه زاده نویسنده و منتقد جوان که همواره افکاری نزدیک به اصلاح طلبان داشته به تازگی با انتشار یادداشتی با عنوان “چرا فیلم مجیدی نشد آنچه باید بشود؟” در “شرق” به برخی ایرادات فیلم مجیدی اشاره کرده است.

سینماژورنال متن کامل این یادداشت را ارائه می دهد:

ضعف‌های فیلم مجیدی را باید به پای فیلم‌نامه‌نویس نوشت یا کارگردان؟

ضعف‌های فیلم «محمدرسول‌الله(ص)» مجید مجیدی را باید به پای فیلم‌نامه‌نویس نوشت یا کارگردان؟ بی‌گمان هردو در پرداخت بدون‌عمق این فیلم تاریخی سهیم‌اند؛ فیلمی که بیشتر از دوران اسلام، به دوران پیش از اسلام پرداخته و سعی دارد با به‌تصویرکشیدن روایاتی از زمان کودکی پیامبر، رویکردی متفاوت در پیش بگیرد.

اما پیرنگ ضعیف داستان که نقطه شروع مناسبی هم ندارد، این نمایش متفاوت را کودکانه و پیش‌پاافتاده کرده است. حتی اگر دست به قیاس این فیلم با «محمدرسول‌الله(ص)» مصطفی عقاد نزنیم و آن فیلم و شخصیت‌های ماندگارش چون حمزه و هند و علی‌بن‌ابیطالب(ع) را نادیده بگیریم، باید بگوییم فیلم مجید مجیدی نه به ساحت شخصیت‌پردازی و خلق کاراکترهای ماندگار نزدیک شده و نه توانسته است براساس یک خط داستانی و شروع و پایان مشخص، برشی موفق و دراماتیک از دوره حیات پیامبر اسلام ارائه دهد. فیلم به طرز غیرقابل‌باوری- غیرقابل‌باور به دلیل کارنامه موفق مجیدی در خلق ملودرام‌های اجتماعی و فیلم‌های معنویت‌گرا – در ارائه یک قصه قوی، روان و دراماتیک ناکام مانده است.

فیلم‌نامه مخاطبش را ساده‌بین فرض می‌کند

رویدادها یکی پس از دیگری بازگو می‌شوند و هر سکانس فیلم، تبدیل به خرده‌واقعه‌ای می‌شود که قرار است با نخ تسبیحی به سایر روایات متصل شود و همگی کلیت فیلم را تشکیل دهند. چنانچه نویسندگان اثر، به یک مقطع زمانی یا یک رویداد خاص از زندگی پیامبر بسنده می‌کردند و پرداختی عالی و دراماتیک از آن ارائه می‌دادند، خرده‌ماجراهای فیلم تا این اندازه سطحی و اغراق‌آمیز به نظر نمی‌آمد و توی ذوق نمی‌زد. وقتی فیلم‌نامه با چنین اشکالی روبه‌روست و مخاطبش را ساده‌بین فرض می‌کند، به‌طور طبیعی شخصیت‌پردازی هم در فیلم به‌چشم نمی‌خورد و آدم‌ها جملگی تخت و بدون‌عمق از کار درمی‌آیند. اگر بگوییم که شخصیت‌های سریال موفق «امام‌علی(ع)» همچون مالک اشتر، اشعث، مروان، ولید، معاویه و حتی شخصیت‌های سریال کمترموفق «مختارنامه» نظیر مختار، ابن‌زبیر، کیان، شمر و… به‌قدری خوب پرداخته شده بودند که هنوز سیما و لحن و نگاهشان در حافظه بینندگان جاری است، شاید علت را در دنباله‌داربودن آن مجموعه‌ها قلمداد کنیم.

حرکت در راستای سطحی‌بینی و ساده‌انگاری

اما کافی است تنها قسمت اول این سریال‌ها را با فیلم مجیدی مقایسه کنیم و تفاوت‌ها را در فیلم‌نامه‌نویسی و دیالوگ‌نویسی دریابیم. نگاهی به کارنامه سینمایی مجیدی و پرتوی، ما را به این نتیجه می‌رساند که آنها جزء فیلم‌سازان و فیلم‌نامه‌نویسان طرازاول کشورمان هستند که در حوزه‌های موضوعی مورداحاطه‌شان، آثاری کم‌نظیر و‌کم‌نقص ساخته‌اند. اما در مورد همکاری مشترکشان در فیلم «محمدرسول‌الله(ص)»، حتی در زمینه انتخاب بازیگر هم در راستای همان سطحی‌بینی و ساده‌انگاری حرکت کرده‌اند که در نوشتن فیلم‌نامه رفته بودند.

تنابنده با آن گریم عجیب که هر لحظه بیم کنده شدن ریشش می رود…

مهدی پاکدل در نقش ابوطالب که صدایی بسیار مسن‌تر از او برای صداپیشگی‌اش استفاده شده، محسن تنابنده در نقش ساموئل با آن گریم عجیب که هر لحظه بیم کنده‌شدن ریشش می‌رود، مینا ساداتی که قرار است از اول تا آخر فیلم لبخندهای معصومانه بزند، رعنا آزادی‌ور در نقش عروس دیگر عبدالمطلب که تلاشی برای نزدیک‌کردن چهره‌اش به اعراب صورت نگرفته (مگر آنکه در نقش زنی از طایفه‌ای غیرعرب بازی کرده باشد که اشاره‌ای به آن نمی‌شود)، هیچ‌کدام از لحاظ ویژگی چهره، به آن تاریخ و اقلیم نزدیک نشده‌اند و گویی کارگردان خواسته است از کلیشه مرسوم خوب‌ها و بدها استفاده کند و یاران پیامبر را از میان چهره‌های زیبا و معصومانه برگزیند و برای نمایش شخصیت‌های منفی یا منفور، به سراغ چهره‌هایی کمتر لطیف و بیشتر مردانه برود. این‌چنین، کارگردان از عناصر مختلف درونی (قصه‌ای) و بیرونی (عینی) استفاده می‌کند تا سویه‌ای هرچه بیشتر متظاهرانه و اغراق‌آمیز در پیش بگیرد.

این سبک فیلم‌سازی و شخصیت‌پردازی در سینمای سرگرم‌کننده کودکان و نوجوانان کاربرد بیشتری دارد

این سبک فیلم‌سازی و شخصیت‌پردازی -خصوصا در فیلمی که حوادث تاریخی را به تصویر می‌کشد- در سینمای سرگرم‌کننده کودکان و نوجوانان کاربرد بیشتری دارد و از آنجا که «محمدرسول‌الله(ص)» مجیدی نیز بیشتر به دوره کودکی پیامبر پرداخته است تا دوران پس از بعثت، می‌توان گفت برای مخاطبان کودکی که بسیاری از وقایع فیلم را در کتاب‌های دینی خود خوانده‌اند، از جذابیت بیشتری برخوردار است؛ به‌ویژه سکانس‌های مربوط به حمله سپاه ابرهه به مکه، نحوه دایه‌دارشدن محمد در نوزادی و زنده‌به‌گورکردن دختران در دوره جاهلیت.

حسرتی دیگر در سینما و تلویزیون
در این مجال کوتاه سعی شد بی آنکه تعریضی به مسئله بودجه و تبلیغات دولتی این فیلم وارد کنیم، به برخی اشکال‌های فنی و محتوایی آن هم – از گریم و انتخاب بازیگر گرفته تا دیالوگ‌نویسی و شخصیت‌پردازی – اشاره شود. مجموع این اشکال‌ها ما را با حسرتی دیگر در حوزه سینما و تلویزیون مواجه می‌کند.

همانطور که “تنهاترین سردار” شکست خورد…

همان‌طور که سریال «تنهاترین سردار» مهدی فخیم‌زاده شکست خورد یا مجموعه «یوسف پیامبر» آن اندازه سردستی و آبکی رقم خورد تا نمایشی ضعیف از بسترهای دراماتیک مربوط به دوران امام حسن و حضرت یوسف(ع) ارائه شده باشد، حالا در پروژه «محمدرسول‌الله(ص)» نیز که گمان می‌رفت بتواند دست‌کم در خلق شخصیت‌هایی ماندگار در تاریخ سینمای کشورمان، قدمی بزرگ بردارد و تا سال‌ها بی‌رقیب جلوه کند، این آرزو بر باد رفته و باید منتظر ماند و دید آیا در آینده، دوره صدر اسلام بار دیگر دستمایه فیلمساز و فیلم‌نامه‌نویسان دیگری قرار می‌گیرد یا خیر.

امیدوار به بازگشت مجیدی و پرتوی به حوزه های مورد احاطه شان

همان‌طور که از مسعود کیمیایی توقع ساخت فیلم تاریخی و از بهرام بیضایی انتظار ساخت کمدی را نداریم، می‌توانیم از مجید مجیدی و کامبوزیا پرتوی توقعات سابق خودمان را به‌عنوان منتقد و تماشاگر سینما داشته باشیم و به بازگشت موفق آنها به حوزه‌های مورد احاطه و آشنایشان امیدوار.




شریفی‌نیا: مستی “ولید” بازی در این نقش را سخت می‌کرد بخصوص برای من که هیچگاه اهل این کار نبودم+عکس

سینماژورنال: مجموعه تلویزیونی “امام علی(ع)” تنها محصول تصویری ماندگاریست که درباره امام اول شیعیان داریم.

به گزارش سینماژورنال از جمله کاراکترهای سمپاتیک این مجموعه “ولید بن عقبه” بود؛ شخصیتی که توسط محمدرضا شریفی نیا به درستی ایفا شد.

شریفی نیا به بهانه سالروز شهادت امام اول شیعیان از سختیهای بازی در ابن نقش در صفحه اجتماعی خود چنین گفته است: “وليد”؛ اولين بازى من در تلويزيون بود؛ نقشى با فراز و نشيب بسيار كه بازى در دو صحنه آن برايم بسيار سخت بود.

وی ادامه داده است: اول صحنه مستى “وليد” براى من كه هيچگاه اهل اين كار نبوده و نيستم  بسيار مشكل بود.  دوم صحنه درد دل كردن وليد با شتر كه بخاطر بدى بوى دهانش كه غيرقابل تحمل بود و چندين بار حالم را دگرگون ساخت و فيلمبردارى را متوقف كرد.

شریفی نیا در نقش ولید
شریفی نیا در نقش ولید