1

در آستانه اکران در گروه ماندانا⇐پوسترهاي «ثبت با سند برابر است» رونمايي شد+عکس⇐يک کمدي-ماجراجويانه از کارگردان «شش و بش»

سينماروزان: در آستانه اکران کمدي-ماجراجويانه «ثبت با سند برابر است» از پوسترهاي اين فيلم رونمايي شد.

به گزارش سينماروزان «ثبت…» را بهمن گودرزي کارگرداني کرده که پيشتر سابقه ساخت آثاري تجاري همچون «شش و بش» و «آتيش بازي» را در کارنامه داشته است.

«ثبت…» فيلم پربازيگر و پرلوکيشني است که علاوه بر امين حيايي، مجيد صالحي، نيوشا ضيغمي، الهام حميدي و سحر قريشي، فرزاد حسني مجري شناخته شده تلويزيون هم در آن ايفاي نقش کرده است؛ «ثبت…» البته اولين تجربه بازيگري حسني نيست و او پيشتر در «آمين خواهيم گفت» ايفاگر کاراکتر مردي دائم‌الخمر بود.

علي مشهدي که با حضور به عنوان استندآپ کمدين در «خندوانه» مورد توجه قرار گرفت در کنار سپند اميرسليماني و مهران رجبي از ديگر بازيگران فيلمند.

تهيه کنندگي «ثبت با سند برابر است» را مجتبي متولي برعهده داشته و «ثبت…» با پخش موسسه هدايت‌فيلم به مدیریت مرتضی شایسته به زودی در گروه سينمايي ماندانا روي پرده خواهد رفت.

در خلاصه داستان نمادگرايانه «ثبت با سند برابر است» آمده: هميشه تو زندگيم دنبال يه پاس طلايي بودم ولي بهم پاس که ندادن هيچ، خودشون توپ رو کردن تو گل! اونا شدن غزال تيزپا، من شدم شير، بي يال… .

فهرست کامل عوامل «ثبت با سند برابر است» به شرح زير است:

تهيه کننده: مجتبي متولي، کارگردان: بهمن گودرزي، نويسنده: بهمن گودرزي، يزدان فتوحي، مدير فيلمبرداري: مرتضي غفوري، طراح گريم: شهرام خلج، طراح صحنه: رضا سليماني، طراح لباس: زهرا صمدي، موسيقي: پوريا حيدري، طراحي و ترکيب صدا: حسين ابوالصدق، تدوين: شاهين يارمحمدي، صدابردار: محمود خرسند، عکس: صبا سياه پوش، دستيار کارگردان و برنامه ريز: علي نوابي، جلوه هاي ويژه: عليرضا قادري اقدم، مجري طرح: محمد و مهدي چاوشي، مدير توليد: مهرداد متولي، سرمايه گذار: رضا چاوشي

بازيگران: امين حيايي، مجيد صالحي، نيوشا ضيغمي، فرزاد حسني، سحر قريشي، الهام حميدي، علي مشهدي، سپند اميرسليماني، آيدا جعفري، يزدان فتوحي، مهران رجبي، پوريا پورسرخ، محمدرضا شريفي نيا

ثبت با سند برابر است
ثبت با سند برابر است

ثبت با سند برابر است
ثبت با سند برابر است




سانسور پایان‌بندی «روزهای بیقراری» فریاد عوامل را به آسمان برد+فیلم نماهای سانسور شده

سینماروزان: سانسور سکانسهای پایانی سریال «روزهای بیقراری» و عدم پخش این سکانسها در بازپخش اثر با اعتراض عوامل تولید سریال مواجه شده است.

به گزارش سینماروزان صحبت یکی از کاراکترهای زن درباره “طلاق عاطفی” در سکانس دادگاه و گفته های دیگر کاراکتر زن درباره “زندگی بدون رابطه نزدیک با مردی که به عقدش درآمده” در سکانس پارک عامل اصلی سانسور این سکانسها بوده است.

این سانسور باعث شده عوامل سریال با ارائه بیانیه ای به انتشار سکانسهای سانسورشده بپردازند.

ابتدا فیلم نماهای سانسورشده را اینجا ببینید.

حالا بیانیه اعتراضی که به امضای امیرحسین شریفی تهیه کننده، کاظم معصومی کارگردان و دیگر عوامل سریال رسیده را بخوانید:

متاسفانه بار دیگر شاهد این مساله بودیم که سانسور سلیقه ای مدیر پخش و بازبین شبکه سه سیما صدمه ای دیگر به روایت سریال «روزهای بی قراری» وارد آورد. این در حالیست که بارها از همین شبکه شاهد بودیم که تصاویر و دیالوگ های مغایر با ارزش های نظام مقدس جمهوری اسلامی پخش شده و دوستان بازبین با بی دقتی جلوی پخش آنها را نگرفته اند.

اما مساله اصلی این است که این بار این سانسور کاملا سلیقه ای در سکانس پایانی سریال انجام گرفته و کاملا پایان بندی سریال را مخدوش کرده است. ما بر این عقیده ایم که این حرکت جدا از بی اهمیتی به زحمات بی کران عوامل و بازیگران این مجموعه، بی احترامي بزرگیست به مردم عزیزی که “روزهای بی قراری” را تا به پایان تماشا کردند و انتظار دارند تا سریال هم به آنها احترام گذاشته و پایانی در خور توجه بینندگان عزیز ارائه دهد. از این رو بر خود واجب می دانیم تا بخش حذف شده این سکانس را در اختیار مردم عزیزمان قرار دهیم.

در اینجا از ریاست محترم صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران و مدیریت محترم شبکه سه سیما درخواست می کنیم تا با عنایت به این موضوع، مشکل سانسور سلیقه ای را برای همه ما دست اندر کاران اين مجموعه و مردم عزیز بررسی و مرتفع نمایند.




تراژدی زندگی بانویی که حمیده خیرآبادی و عسل بدیعی را غسل داد!

سینماژورنال: زندگی مردان و زنان غسال همواره زندگی پر از ابهامی بوده که سینمای ایران یک بار و در “محیا”ی اکبر خواجویی با بازی شهاب حسینی و الهام حمیدی به تصویرسازی بخشی از اتفاقات پیرامون زندگی آنها رفت.

به گزارش سینماژورنال تراژدی موجود در زندگی غسالان به مراتب بیشتر از تراژدی غسالخانه است؛ بسیاری از مردان و زنان غسال به دلایل مختلف که اصلی ترین اش استشمام مواد شیمیایی است که برای ضدعفونی کردن غسالخانه ها به کار می‌رود دچار عارضه های تنفسی می شوند و زودتر از حد موعد از پادرمی‌آیند.

این مسأله‌ای است که هیچ کدام از سلبریتی ها جرأت حتی راه انداختن کمپین برایش را ندارد بی توجه به آن که بالاخره روزی گذر همه ما به این غسالخانه ها می افتد.

به تازگی در بخشی از گزارشی که “اعتماد” درباره فضای داخلی غسالخانه ها و زندگی غسالها تولید کرده بخشهایی از شرح حال بانویی به نام “محبوبه” ارائه شده است که گویا غسال بسیاری از چهره های معروف و از جمله حمیده خیرآبادی و عسل بدیعی بوده است اما هنوز یک بیمه تکمیلی ندارد.

سینماژورنال بخشهایی از گزارش که مربوط به این بانوی غسال است را ارائه می دهد:

هر روز باید 15 جنازه را شستشو دهیم
دوتا از سنگ‌هاي غسالخانه كه نسبت به بقيه جلوتر هستند گودي ندارند. آنها را براي سدر و كافور زدن به جنازه و كفن كردن ساخته‌اند. محبوبه خانم در حال شستن يكي از جنازه‌هاي سرصبحي پايش گرفته و روي پله پاييني يكي از اين سنگ‌ها نشسته و از درد به هم مي‌پيچد.

با يك دست زانوها و ساق پايش را مي‌مالد و با دست ديگر كنار سنگ را گرفته تا تعادلش به هم نخورد. وزنش زياد است و ديگر نمي‌تواند جنازه‌ها را جابه‌جا كند. مي‌گويد: «ما بايد هر روز ١٥ جنازه را شست‌وشو دهيم كه اين تعداد از جنازه‌ها سرصبحي جداست. براي آنها هيچ حق‌الزحمه‌اي به ما نمي‌دهند چون جنازه سرصبحي همان تصادفي‌ها و بي‌نام و نشان‌ها هستند.»

محبوبه خانم هنوز كه هنوزه بيمه تكميلي نداره

مريم شامپو به دست از راه مي‌رسد و تندي مي‌پرد پاهاي محبوبه خانم را مي‌مالد. مي‌گويد: «١٥ ساله داره كار مي‌كنه. آرتروز دست و پا داره، ديسك كمرش رو تازه عمل كرده. هنوز كه هنوزه بيمه تكميلي نداره.»

محبوبه خانم پلك‌هايش را روي هم فشار مي‌دهد و به مريم مي‌گويد ماسك سفيدرنگ روي بيني‌اش را بردارد تا بتواند بهتر نفس بكشد. « سختي كار هم به ما نمي‌دن. ما اينجا كارگر روزمزديم. مهري خانم ٢٥ ساله داره اينجا كار مي‌كنه هنوز هيچ حكمي واسه سختي كار و بازنشستگي بهش ندادن.»

جنازه پيرزن سنگين وزن ميان حوضچه در انتظار دست‌هاي محبوبه خانم است. مريم تند تند ماسك روي صورتش را جابه‌جا مي‌كند. تركيب چشم‌هاي سبز و ابروهاي پهن تيره‌اش بالاي سطح سفيد ماسك ترسناك به نظر مي‌آيد. تند تند سرفه مي‌كند و از بوي كافور شكايت دارد.

اينقدر اينجا مي‌مونم تا از بوي كافور بميرم

«يك سال مي‌شه كه آسم گرفتم. وقتي به سرنوشت مهري خانوم فكر مي‌كنم با خودم مي‌گم اينقدر اينجا مي‌مونم تا از بوي كافور بميرم. يه بار از بيمارستان يه جنازه پيرزن آورده بودن كه دكترا تنش رو با فرمالين (دارويي شيميايي كه در تشريح جسد از آن استفاده مي‌شود و استفاده آن به مقدار زياد منجر به تحريك ريه‌ها و ايجاد درد در قفسه سينه و تنگي نفس شود) پوشونده بودن، همين كه جلد جنازه رو باز كردم، فهميدم حالم داره بد مي‌شه. وسط شست‌وشو از حال رفتم. يه هفته نتونستم بيام سر كار. دكتر گفت دنبال يه شغل ديگه باش. اما چه جوري آخه؟ عفت خانوم بعد از ١٥ سال كار تو غسالخونه به خاطر مواد شيميايي اينجا چشماش آب مرواريد آورد و نابينا شد. الان تو خونه نشسته به نون شب محتاجه.»

محبوبه خانم جنازه آدمهای معروف را غسل داده؛ از نادره تا عسل بدیعی

محبوبه خانم با همين دست و پا و كمر دردناكش جنازه آدم‌هاي معروفي را غسل داده. از حميده خيرآبادي بگير تا عسل بديعي. با دست به پشت مريم مي‌زند و با خنده مي‌گويد: «پاشو پاشو!من و بلند كن، خدا بزرگه توكلت به خدا باشه درست مي‌شه. »

محبوبه خانم بلند مي‌شود و مريم يك ماسك نو برايش مي‌آورد تا روي دهان و بيني‌اش بگذارد. يكي از زن‌ها به كمك محبوبه خانم مي‌رود تا جنازه زير دستش را تكان دهد. محبوبه خانم نفسش درنمي‌آيد.

به صورت جنازه نگاه مي‌كند و مي‌گويد: «انگار هنوز دلش به دنيا بوده» يك جادستمالي با عرض زياد، بالاي تخت كفن نصب كرده‌اند كه دورش را به جاي دستمال از پارچه‌هاي نخي سفيد پر كرده‌اند. محبوبه خانم با يك چاقوي تيز تكه تكه پارچه‌ها را مي‌برد و روي تخت كفن پهن مي‌كند تا جنازه را روي آن بگذارد. ساعت نزديك ١٢ ظهر است محبوبه خانم بايد پنج جنازه ديگر تا پايان وقت كاري بشويد و كفن كند.

 




خواننده‌ای که نقش اول یک فیلم شکست‌خورده شده: سحر قریشی و الهام حمیدی از من بازی می‌گرفتند!!!

سینماژورنال: تازه ترین فیلم محصول برادران بانکی با عنوان “دو دوست” یک شکست تمام عیار است.

به گزارش سینماژورنال فیلم نه فقط بلحاظ داستان سروشکل موجهی ندارد که بازی های بد و به شدت باسمه ای بازیگران و از جمله حمید عسکری و سحر قریشی به شدت توی ذوق می زند.

اجرای ضعیف کارگردان که حتی نمی داند کجا باید از مدیوم شات استفاده کند و کجا از لانگ شات هم جای خود دارد.

همه اینها باعث شده فیلم به محصولی بدل شود که در لحظات تراژیک، مخاطب را می خنداند و در لحظات مثلا کمیک، حسرت را به دنبال دارد و در نتیجه چنین روندی است که “دو دوست” یک فیلم شکست خورده در اکران است که در دو هفته به سختی به فروش 100 میلیون رسیده است.

حمید عسکری خواننده ای که نقش اصلی فیلم را بازی کرده در پاسخ به انتقادات مخاطبان نسبت به فیلم گفتگویی با “بانی فیلم” کرده و نکاتی را درباره دلایل حضورش و پایین بودن کیفیت محصول نهایی، بیان کرده است.

سینماژورنال متن گفته های عسکری را ارائه می دهد:

تمایلی به بازی در فیلم نداشتم
اولین باری که آقای بانکی پیشنهاد بازی در فیلم «دو دوست» را به من داد، قبول نکردم و تمایلی به بازی در این فیلم نداشتم. خصوصا که «دو دوست» اولین فیلمی نیست که در آن بازی کرده ام و تجربه اول بازیگری ام را در فیلم«شانس، عشق، تصادف» به کارگردانی آرش معیریان پشت سر گذاشته بودم.

اصرار یک دوست باعث شد قبول کنم
با این حال اصرار دوستی که معرف آقای بانکی بود و سوژه اصلی فیلمنامه باعث شد تا بازی در این فیلم را قبول کنم. بیشتر از همه کنجکاوی و هیجان تست کردن یک فضای هنری دیگر راغبم کرد تا بخواهم در «دو دوست» بازی کنم.

هنوز فیلم را ندیده ام و از آن راضی نیستم
با این که فیلم مدتی است اکران شده، هنوز به سینما نرفته ام تا عکس العمل مردم را ببینم. چون خود فیلم را زمانی که در حال کار بر روی موسیقی اش بودم چند باری دیده ام.
باید بگویم من از فیلم به هیچ عنوان راضی نیستم، چون زیاده روی کارگردان و تهیه کننده کار در استفاده کردن از انواع اقسام «بانکی»ها به فیلم صدمه زده.
آنها می توانستند به جای استفاده از اعضای خانواده شان از بازیگران حرفه ای و خوب سینما استفاده کنند. در واقع الهام حمیدی و سحر قریشی تنها بازیگران این فیلم بودند. واقعا زمانی که سر فیلمبرداری رفتم از این هجوم خانوادگی خنده ام گرفته بود. خصوصا که همه آنها نابازیگر بودند و اجرای ضعیفی داشتند.

شاید می خواستند شبیه داوودنژادها باشند
نمی دانم، شاید می خواستند شبیه به خانواده داوودنژاد عمل کنند؛ اما آنها فرق دارند همگی شان هنرمندان خوبی هستند. ولی خانواده بانکی چنین پتانسیلی ندارند.

بانکی عملا کارگردانی نمی کرد
من پیش تر در فیلم«شانس، عشق، تصادف» آرش معیریان با تهیه کننده حرفه ای سینما، حسین فرح بخش بازی کرده بودم و باید بگویم آقای بانکی برخلاف آنچه از آقای معیریان به یاد دارم عملا کارگردانی نمی کرد. هیچ حرف یا ایده ای برای گفتن نداشت.

سحر قریشی و الهام حمیدی از من بازی می گرفتند!
الهام حمیدی و سحر قریشی از من بازی می گرفتند و مرا هدایت می کردند. واقعا از حضور در کنار این همه آدم غیر حرفه ای ترسیده بودم. سوژه اصلی فیلم خیلی خوب بود، جای کار داشت و می توانست به فیلم بهتری تبدیل شود.

از حالا به بعد سختگیری می کنم
بازی خودم را در فیلم«دو دوست» دوست ندارم، چون من بازیگر نیستم، اما شاید اگر به عنوان یک خواننده به بازی ام نگاه شود آنقدر هم بد نباشد.
تا امروز اگر پیشنهاد بازی در دو فیلم را پذیرفتم، فقط و فقط به خاطر حس کنجکاوی ام بود. اما از حالا به بعد اگر قرار باشد در فیلمی بازی کنم سخت گیری خواهم کرد. دیگر تنها به خاطر تست یک فضای متفاوت بازی در هیچ فیلمی را قبول نمی کنم.

اینها اتفاقاتی است که در همه جای دنیا می افتد
خواننده ها همیشه به دلیل تجربه یک فضای متفاوت به سینما می آیند و بازی در فیلم ها را قبول می کنند. سینما هم از گذشته، حتی قبل از انقلاب همیشه از حضور خوانندگان پاپ در ساخت فیلم ها استفاده کرده، اما اکثر این همکاری ها در بدنه جدی سینما رخ نمی دهد. به نوعی بیشتر آنها در فیلم های تجاری که به دنبال گیشه هستند اتفاق می افتد.
به نظرم چه حضور بازیگران در عرصه موسیقی و خوانندگی، چه حضور خوانندگان در عرصه سینما و بازیگری اشکالی ندارد. اینها اتفاقاتی است که در همه جای دنیا می افتد چون هنرمندان دوست دارند فضاهای تازه و متفاوت را تجربه کنند و استعدادشان را در هنرهای دیگر بسنجند.




تقدیر خاطره‌انگیز امیر جعفری از همسرش در جشن حافظ+عکس

سینماژورنال: معدود زوجهای هنری هستند که فارغ از حواشی دامنگیر هنر بتوانند زندگی خود ر ا برای مدتی طولانی امتداد دهند.

به گزارش سینماژورنال از جمله این زوجها امیر جعفری و همسرش ریما رامین فر هستند که در همه این سالها به اندازه زندگی حرفه ای در زندگی خانوادگی هم موفق بوده اند.

در اغلب مراسم و جشنها نیز جعفری و رامین فر اغلب کنار هم حضور دارند.

در شب جشن حافظ نیز این دو با یکدیگر در مراسم حضور داشتند و یکی از جذاب ترین نماهای این جشن زمانی رخ داد که نام ریما رامین فر بخاطر بازی در “پایتخت3” به عنوان بهترین بازیگر زن تلویزیونی خوانده شد.

اینجا بود که امیر جعفری به ناگاه بوسه ای بر پیسانی همسرش زد و رامین فر نیز با بغضی برآمده از ادای احترام همسر روی سن رفت و جایزه اش را از الهام حمیدی و نیوشا ضیغمی گرفت.

رفتاری که جعفری نسبت به همسرش بروز داد می تواند الگویی باشد برای بسیاری از آدمیان روزگار ما که هنوز که هنوز است در ابراز احساسات و تقدیر از همسران خویش گرفتار تعارف و رودربایستی می شوند و جرأت ابراز محبت در میان جمع را ندارند.

امیر جعفری
بوسه امیر جعفری بر پیشانی همسرش ریما رامین فر هنگام خوانده شدن نام رامین فر بعنوان بهترین بازیگر زن تلویزیون



اشکهای کارگردان ناراضی جشنواره در حضور همشیره‌اش!

سینماژورنال: تقارن روزهای ابتدایی نوروز با ایام فاطمیه سبب ساز آن شده است که رسانه ملی هم رنگ و بوی مذهبی به خود بگیرد.

به گزارش سینماژورنال علاوه بر مینی سریال مناسبتی “مهر طوبی” که در این شبها روی آنتن می رود شبکه اول سیما هم برنامه ای زنده و در عین حال مناسبتی با عنوان “روزگار مادری” را پخش می کند.

این برنامه که توسط امیرحسین مدرس اجرا می شود شب گذشته مهمان یدا.. صمدی بود؛ کارگردانی که بخاطر عدم انتخاب فیلم تازه اش “پدر آن دیگری” برای بخش مسابقه از جمله ناراضیان جشنواره سی و سوم فیلم فجر به شمار می رفت.

در بخش اول برنامه صمدی به عنوان کارگردان سریال “شوق پرواز” در برابر ملیحه حکمت همسر شهید عباس بابایی حضور داشت و تقریبا شنونده سخنانی بود که این همسر شهید درباره سیر و سلوک زندگی شخصی و خانوادگی اش می گفت.

جالب اینکه در این بخش الهام حمیدی بازیگر نقش همسر شهید بابایی در “شوق پرواز” نیز حاضر بود و او نیز به نوبه خود درباره بازی در این سریال صحبت کرد.

حضور خواهری که شبیه ترین فرد به مادر است

با این حال اتفاق جالب “روزگار مادری” در بخش دوم برنامه رقم خورد یعنی وقتی که همسر شهید بابایی از استودیو خارج شد و به جای ایشان خواهر بزرگ یدا.. صمدی به عنوان مهمان ویژه شب شهادت حضرت فاطمه(س) به استودیو آمد.

صمدی درباره دعوت از خواهرش به برنامه گفت: ما جمعا 8 فرزند بودیم و مادر مهربانم سعی زیادی کرد که همه فرزندان به یک اندازه از مواهب زندگی برخوردار باشند. خواهر بزرگم اما شبیه ترین فرد به مادرم است و برای همین او را راضی کردم که برای یک بار هم که شده جلوی دوربین بیاید.

یادگاری ارزشمند مادر

همشیره صمدی در این برنامه یک یادگاری از مادر هم آورده بود؛ این یادگاری چیزی نبود جز چادر نماز زیبای مادر، چادر نمازی که مادر با دستان خودش آن را دوخته بود و وقتی صمدی آن را از بقچه درآورد این سیل اشکان بود که هم بردیدگان خودش جاری گشت و هم دیدگان خواهر را تر کرد.

به گزارش سینماژورنال کارگردان آثاری خاطره انگیز چون “آپارتمان شماره 13” و “دو نفر و نصفی” چادر نماز را از بقچه درآورد، بر آن بوسه زد و بعد از لحظاتی گریه کردن، نفسی عمیق کشید و خطاب به مخاطبان گفت: قدر مادرانتان را بدانید که بزرگترین موهبت الهی هستند.

این نماها آن قدر خالصانه بودند که الهام حمیدی دیگر مهمان برنامه و همین طور امیرحسین مدرس مجری برنامه نیز نتوانستند جلوی غلیان احساسات خود را گرفته و برای لحظاتی در سکوت اشک ریختند.