1

تازه‌ترین حرفهای مسعود ده‌نمکی روی آنتن یک شبکه ماهواره‌ای⇐اکبر عبدی سربازی نرفت ولی در “اخراجیها” دوره سربازی‌اش را گذراند!! /شریفی‌نیا-اکبر عبدی درست مثل تام و جری هستند!/رفتم فرزندم را از مدرسه بیاورم که به ناگاه همه مدرسه شروع کردند به شعار دادن…/می‌خواهم بزرگترین مرجع جنگی دنيا را عرضه کنم!!

سینماروزان: مسعود ده‌نمکی کارگردان کمدی “اخراجیها” در شبکه ماهواره‌ای جام‌جم هم درباره حواشی “اخراجیها” گفت و هم درباره تازه‌ترین کارش در حیطه جنگ.

به گزارش سینماروزان مسعود ده‌نمکی در برنامه “شب نشینی” شبکه ماهواره‌ای جام‌جم بیان کرد: عجیب ترین خاطره ام از “اخراجی ها۱” زمانی بود که به مدرسه دخترم رفتم!! در قسمت اول “اخراجیها”، امین حیایی ماسک‌ خودش را به دختری که درگیر شیمیایی شده بود، می‌دهد که آن دختر فرزند خودم بود که آن روز کلاس اول بود. بعد از اکران فیلم، یک روز برای برگرداندنش از مدرسه به دنبالش رفتم که یکی از بچه‌های کلاس مرا از پنجره دید و از کلاس بیرون آمد و شروع کرد به خواندن “ایول ایول داش مجیدو ایول ایول ایول داش مسعودو ایول” و بعد همه مدرسه در دادن این شعار او را همراهی کردند.

ده نمکی اظهار داشت: به نظرم کاری به عظمت دفاع مقدس باید بسیار تاثیر گذارتر ارائه می‌شد. وقتی از جبهه بر‌میگشتم فکر می‌کردم همه مردم کل خیابان ها را پر کرده اند و روبان ها را حاضر کردند تا جشنی بزرگ به مناسبت این پیروزی برگزار کند اما آن روز سیستم تبلیغاتی ما بلد نبود از این پیروزی درست استفاده کند.

مسعود ده‌نمکی افزود: من در “اخراجی ها۲” به این حس رسیدم. وقتی این فیلم اکران شد سینما ها شبانه روزی شده بود، بلیط نبود و میلیون ها نفر برای دیدن این فیلم به سینما آمدند؛ مردم کف زمین می نشستند در سینما فرش می انداختند و چای دم می کردند تا این فیلم را ببینند. در شمال خانواده ها از روستا به شهر می رفتند که فیلم را ببینند. این حس برایم غرور آفرین بود.

این کارگردان سینمای ایران نظرش را درباره بازیگرانی که در “اخراجی ها” با آن ها همکاری کرده بود، چنین گفت: اکبر عبدی سربازی نرفت ولی در “اخراجی ها” دوره سربازی اش را گذراند. امین حیایی یکی از بازیگران بسیار خوب سینما است و بقیه بازیگران فیلم نیز همه عالی بودند. شریفی نیا کپل سینما است و همراه با اکبر عبدی مثل تام و جری هستند.

ده نمکی در انتهای حرفهایش خبر داد: در حال تدوین و چاپ فرهنگنامه ای هستیم که بزرگترین کار مرجع جنگ در دنیا است. در این فرهنگنامه تاریخ نویسی اسارت از چند هزار اسیر دفاع مقدس انجام شده و خاطراتشان جمع آوری شده است که می تواند منبع خوبی برای تحقیقات در موضوع دفاع مقدس باشد.




تازه‌ترین اظهارات مسعود ده‌نمکی⇐آثار جشنواره اخیر فجر به‌جای آن که تاثیرگذار باشند، تاثیرپذیر بودند/ضعف در فیلمنامه‌نویسی یک مساله جهانی است!!!/باید به‌دنبال عدالت در اکران عمومی و ایجاد فرصت برابر نمایش برابر برای تمام آثار باشیم

سینماروزان: مسعود ده‌نمکی که نوروز سال قبل کمدی “زندانیها” را روی پرده داشت، نوروز امسال همین کمدی را در تلویزیون دارد و اینکه پس از “زندانیها” بناست فیلم بسازد یا سریال یا مجدد به فعالیت رسانه‌ای در مدیومی تازه روی آورد مشخص نیست؟!

مسعود ده‌نمکی در تازه‌ترین گفتگوی خود درباره کیفیت سینمای ایران در سالهای اخیر به مهر گفت: سینمای ایران در سال‌های اخیر در حوزه سخت‌افزاری پیشرفت‌های خوبی داشته است و پردیس‌های سینمایی و تعداد سالن‌های نمایش در کشور هم رو به افزایش است، اما متأسفانه در حوزه نرم‌افزاری پیشرفت چندانی نداشته‌ایم. به همین دلیل معتقدم برای آینده باید روی این بخش تمرکز کرده و برنامه‌ریزی درستی داشته باشیم.

وی بیان کرد: باید هم در حوزه تولید محتوا و هم در حوزه مدیریت استراتژیک، در نوع آثار و ذائقه مخاطب و ذائقه‌سازی برای مخاطب، عدالت در اکران عمومی فیلم‌ها، فرصت‌های متناسب و متعادلی را برای همه فیلمسازان فراهم کنیم.

کارگردان فیلم سینمایی «اخراجی‌ها» با بیان اینکه معتقد است بحث فرهنگسازی نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است توضیح داد: آثاری که در جشنواره فیلم فجر اخیر دیده شد، به شدت تاثیرپذیر از جامعه بودند و نه تأثیرگذار!!!

وی تاکید کرد: در جشنواره فیلم فجر تنها یک چهارم تولیدات سینما دیده می‌شود و نمی‌توان قضاوت درستی برای اکران ۹۹ داشت. البته این احتمال نیز وجود دارد که بسیاری از فیلم‌هایی که به جشنواره فیلم فجر نرسیده‌اند نیز در این زمینه بدتر از فیلم‌هایی باشند که در جشنواره فیلم فجر نمایش داده شدند.

کارگردان «معراجی‌ها» درباره ضعف در نگارش فیلمنامه‌های سینمایی توضیح داد: مساله ضعف در فیلمنامه‌نویسی، یک مساله جهانی است و بسیاری از فیلم‌هایی که در کشورهای مختلف به خصوص در سینمای هالیوود ساخته می‌شود نیز با این مشکل مواجه هستند، شاید تعداد انگشت شماری از فیلم‌ها فیلمنامه‌های خوب و شاخصی داشته باشند.

ده نمکی در پایان گفت: فقدان فرهنگسازی و یا حتی ترویج ضدفرهنگ‌ها و ضدارزش‌های اخلاقی، تبدیل به یک مسابقه اساسی در سینمای ایران شده است، به عنوان مثال در کشورهای دارای سینما، اگر در فیلمی سیگار و مصرف الکل را نشان می‌دهد، هدف و تلاش فیلم برای نشان دادن تأثیرات منفی این موارد روی مصرف‌کننده است، اما در آثار سینمای ایران مواردی از این نوع تبدیل به ارزش شده است و در راستای شخصیت‌پردازی از آن بهره‌گیری می‌شود!




تازه ترین اظهارات مسعود ده نمکی⇐انتشار نشریه “شلمچه” بسیار سختتر از نبرد با عراق در دل شلمچه بود!!/تیراژ “شلمچه” و “جبهه” با مجموع تیراژ همه نشریات اصولگرا برابری می‌کرد!!/ در «کدام استقلال، کدام پیروزی»، نتیجه انتخابات ۸۴ را پیش بینی کردم!/شبکه های ماهواره ای فهمیدند در “فقر و فحشا” نقد درون گفتمانی کرده ام ولی احمقهای داخلی(!) نفهمیدند!!/در “رسوایی۲” زلزله ای را پیش بینی کردم که در نتیجه از بین رفتن عدالت ایجاد خواهد شد!!/همان کسانی که تفکر سرمایه‌داری را باب کردند، امروز دارند در مورد هپکو حرف می‌زنند!!/سردار همدانی خیلی صریح جلوی مخالفان “اخراجیها” ایستاد و به تجربه خودش استناد کرد که یک گردان زندانی اعدامی را به جبهه برده و از آنها نیروهای درجه یک ساخته!!/در “اخراجیها۱” ۳۰ میلیون دستمزد گرفتم،  در “اخراجیها۲” ۷۰ میلیون عایدم شد و در “رسوایی۱” هم ۲۰۰میلیون!!/درباره “سختی جنگ” هنوز که هنوز است فیلم خوبی تولید نشده/دوست دارم فیلم “کربلای ۴ و ۵” را بسازم!/چرا جرأت ندارند در سینمای جنگ از فرمانده ای بگویند که نیروها را قال گذاشته و به عقب بازگشته؟؟/بخشی از واردات سرمایه های مشکوک به سینما و شبکه خانگی درجهت دراختیار گرفتن مدیریت فرهنگی کشور است

سینماروزان: کم پیش میاید مسعود ده نمکی حرفی بزند یا یادداشتی بنویسد و از دل آن یکی دو تیتر درنیاید. عقبه ژورنالیستی ده نمکی باعث شده یا حرف نزند یا وقتی حرف میزند حرفهایی بزند که تیتر شود.

مسعود ده نمکی در تازه ترین گفتگویش با رسانه متبوع رییس سینما “خبر آنلاین” هم به مانند همیشه کلی تیتر تحویل رسانه ها داده است.

مسعود ده نمکی با تأکید بر سختیهای انتشار “شلمچه” گفت:شلمچه‌ای که روی کاغذ بود سخت‌تر بود. اول فکر می‌کردیم آن شلمچه خیلی سخت است. یعنی آتش و …

ده نمکی ادامه داد: آتش شلمچه یک جوری بود که بالاخره دشمن معلوم بود. آن طرف خط و این طرف خط معلوم بود. ولی در این شلمچه واقعا دوست و دشمن قاطی بود. دوغ و دوشاب با هم بود. مثل امروز نبود همه عدالتخواه باشند، همه از آقازاده‌ها و اشراف بگویند و از دزدی‌ها حرف بزنند. آن موقع از این حرف‌ها می‌زدی، سریع انگ می‌خوردی که اخراجی و تندرو هستی. خیلی فرق می‌کرد.

ده نمکی افزود: این وادی کار فرهنگی سخت‌تر از جنگ است. یعنی من هیچ‌وقت در جنگ پشیمان نمی‌شدم که به خط آمدم و میان آتش، ولی اینجا یک جا‌هایی واقعا کم می‌آورید. عملا نمی‌توانید شرایط را تحلیل کنید که چرا اینجوری برخورد می‌کنند؟ خودی و غیرخودی، حجم آتشی یکباره روی سرتان می‌ریزند… با این حال دوره‌ای بود که من فکر می‌کنم حتی تیراژ نشریه ما با مجموع همه نشریات اصولگرا برابری می‌کرد. قبول دارید یا نه؟ یعنی شلمچه و جبهه تیراژی برابر همه این‌ها بود و مجموعه نیرو‌هایی هم که این طرف کار می‌کردند، مجموعه اخراجی‌های همه نشریات اصولگرا بود که همه را اینجا جمع کرده بودیم. از جعفریان، میرشکاک و موسویان و … این تیپ آدم‌ها از جریان اصولگرا همه آمده بودند اینجا، ولی یک مطالبه مشترک داشتیم. بحث ما جناح نبود، بحث ما انقلاب بود، بحث ما عدالت و آرمانگرایی بود. در نشریه تریبون به سمت مسئولین است. نقد قدرتمندان است، ولی وقتی به سمت رسانه می‌آیید اینجا به نوعی تریبون فرق می‌کند و فراگیر میشود.

مسعود ده نمکی با بیان اینکه زمان “شلمچه” حرف زدن از عدالتخواهی دشوار بود بیان داشت: آن حرفها حتما درست بود که بعد از ۳۰ سال چپ و راست همه دارند همان حرف‎ها را می‌زنند دیگر… البته آن‌هایی که آن موقع سکوت کردند و الان دارند حرف می‎زنند، به نظرم باعث و بانی همه این اتفاقات بودند. خیلی از آدم‌هایی که الان دارند اینطوری عدالتخواهی می‌کنند، خودشان بخشی از بانیان همین روند بودند. خیلی جالب است، کسانی که تفکر سرمایه‌داری و الگوی توسعه آن شکلی را در جامعه باب کردند، امروز دارند در مورد هپکو حرف می‌زنند. یعنی خود همان‌ها داد می‌زنند آی دزد! چون خریدار دارد. الان هم که فراگیر شده، چون شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های جدید همه دارند در این مورد حرف می‌زنند!!

ده نمکی با بیان اینکه نگاه رسانه ایش را در سینما ادامه داده اظهار داشت: «کدام استقلال، کدام پیروزی» همان تیتری است که من در نشریه می‌زدم، کدام چپ، کدام راست؟ متوجه‌اید؟ یعنی من آن موقع بحث عبور از دو جناح را مطرح کرده بودم که این جریانات به دلایلی کارکردشان تمام شده و اگر نوآوری نباشد و جهت جدید خلق نشود، کسی باور نمی‌کرد، ولی در «کدام استقلال، کدام پیروزی»، نتیجه انتخابات ۸۴ را پیش بینی می‌کنم. یعنی کسی که زبان استعاره بلد باشد فیلم را ببیند متوجه می‎شود. همین الان فیلم را نگاه کنید، می‌بینید که تمام المان‌های یک انتخابات است. یعنی مردمش، هوادارهایش دارند با همدیگر می‌جنگند، ولی یک گفتمان دیگری است. موقعی که «فقر و فحشا» را ساختم شبکه‌های ماهواره‌ای به مردم فحش می‌دادند که نبینید.این کلک است. می‌گفتند که من آمده‌ام نقد درون گفتمانی مطرح کرده‌ام که آن‌ها را خلع سلاح کنم. دشمن فهمیده بود، ولی این احمق‌های داخلی نفهمیده بودند…جلوترکه بیاییم در «رسوایی ۲» خیلی رک‌تر این حرف‌ها را زده‌ام. در «رسوایی ۲» بالاخره این تحلیل عینی وجود دارد که جامعه‌ای که در آن ارزش‌های اخلاقی و معنوی و از آن طرف عدالت فرو بریزد از آن طرف زلزله سیاسی می‌آید و به خاطر همین این فیلم با آن بایکوت مواجه می‌شود

مسعود ده نمکی با بیان اینکه بخش عمده “اخراجیها” همان چیزی بوده که در جنگ رخ داده اظهار داشت: اگر همه لشکر ما نماز شب خوان بودند و بچه پیغمبر بودند، پس این چه تعبیری است که امام می‌فرماید جبهه دانشگاه آدم‌سازی است. آن‌ها چه کسانی بودند؟ اگر آدم بودند که می‌آمدند آدم‌تر می‌شدند. چرا شهید چمران می‌گوید وقتی شیپور جنگ نواخته می‌شود مرد از نامرد تشخیص داده می‌شود؟ ما چرا همیشه در مورد مرد‌های جنگ حرف زدیم و در مورد نامرد‌های جنگ حرف نزدیم؟ چرا در سینمای جنگ جرأت ندارند از فرمانده گردانی بگویند که نیرو‌ها را قال گذاشته و به عقب برگشته؟؟؟

ده نمکی ادامه داد: در مورد «اخراجی‌ها» فکر می‌کنم یکی از آدم‌هایی که خیلی سریع و شجاعانه آمد جلوی خیلی‌ها که من نمی‌توانستم بایستم، ایستاد، شهید همدانی بود. شهید همدانی می‌گفت این آدم نشان داده که حالا سه، چهار تا لوتی یا لات به جبهه آمده‌اند. ذات سینما هم اغراق و طنز است. بیایید من به شما بگویم که من یک زندان، زندانی به جبهه بردم که بخش زیادی‌شان اعدامی بودند و با دادستان همدان هماهنگ کردیم و خودشان داوطلب هم شدند و آمدند رزمنده های درجه یک یگان شدند. یعنی من این‌ها را به عملیات بردم. در حالی که جرم و جنایت‌های این‌ها خیلی بیشتر بوده است. این که فقط مجید سوزوکی را نشان داد که عاشق شده بوده.

ده نمکی پیرامون درآمدش از فیلمسازی گفت: در “اخراجیها1” 30 میلیون عایدم شد و در “اخراجیها2” 70 میلیون و در “رسوایی1” هم 200میلیون عایدم شد. “رسوایی2” هم بلحاظ هزینه و درآمد یر به یر شد چون موضوعش طوری بود که تلویزیون بایکوتش کرد!!

مسعود ده نمکی درباره علایق خود برای ادامه فیلمسازی گفت: آن چیزی که خودم فکر می‌کنم شاید یک بخشی هنوز پرداخته نشده سختی جنگ است. اینکه به شکلی پرداخته شود که نسل امروز این سوال برایش ایجاد نشود که مثلا چرا ۸سال این جنگ طول کشیده؟ سختی جنگ، شلمچه، شب‌های شلمچه و اتفاقاتی که آنجا رقم می‌خورد. شاید فکر کردم یک روزی این قابلیت فنی فراهم شود که بتوانم این کار را انجام دهم. وگرنه دیگران هستند که دارند ابعاد مختلف جنگ را کار می‌کنند و احساس خلاء نمی‌کنم که خودم حتما باید در زمینه جنگ ورود کنم و حرفی بزنم.

د نمکی ادامه داد: اگر امکانات لجستیکی فراهم باشد دوست دارم کربلای پنج را بسازم. کربلای چهار و پنج قابل تفکیک از هم نیستند. این بحث‌هایی است که قبلا هم شده. از هم جدا نیستند، ولی اگر کسی می‌خواهد کربلای پنج را کار کند به نظر من باید نیم نگاهی هم به کربلای چهار داشته باشد.

مسعود ده نمکی درباره ورود سرمایه های مشکوک به وادی هنر بیان داشت: یک بخشی از این سرمایه های هنگفت هدایت‎شده وارد میشود برای اینکه مدیریت فرهنگی کشور را دستشان بگیرند. خیلی هدفمند و سیاستگذاری‎شده وسط می‎آیند؛ هم در شبکه نمایش خانگی و هم در سینما. یعنی نوع فیلم‌هایی که این‌ها حمایت می‌کنند، حتما از لحاظ محتوا در خدمت جریان سرمایه‌گذار فیلم است. یعنی سر هر فیلمی نمی‌روند سرمایه‌گذاری کنند، حتی فیلم بفروش. بعضی آدم‌ها حتی می‌دانند ممکن است فیلم ما چندمیلیارد بفروشد و پولشان هم برگردد، ولی حاضر نیستند در این زمینه بیایند و سرمایه‌گذاری کنند.




تئوریسین حامی ابراهیم رییسی با نقد رفتار افراطیون ابتدای انقلاب متذکر شد⇐«اخراجیها»ی ده‌نمکی از روی «برزخیها»ی ایرج قادری برداشته شده!

سینماروزان: نظر و تحلیل درباره ریشه های ممنوع الفعالیت شدن ناصر ملک مطیعی و شماری دیگر از بازیگران سینمای قبل از انقلاب در نهایت به اعتراف محمد بهشتی از مدیران سینمایی دهه شصت و پذیرفتن عاملیت این ممنوعیت منجر شد؛ ممنوعیتی که در دوران وزارت ارشاد محمد خاتمی انجام شد!!!

علی اکبر رائفی‌پور از تئوریسینهای نزدیک به جریان اصولگرا که در جریان انتخابات96 هم به حمایت از ابراهیم رییسی پرداخته بود در یکی از تازه ترین سخنرانیهای خود با نقد آنها که در ابتدای انقلاب ناصر و فردین و بقیه را ممنوع التصویر کردند «اخراجیها»ی مسعود ده نمکی را کاملا متأثر از «برزخیها»ی ایرج قادری دانسته است.

رائفی‌پور اشاره به پایین کشیدن فیلم پرفروش «برزخیها» در ابتدای انقلاب بیان داشت: سال 61 بود که فیلم «برزخیها» آمد بیرون و داستان آن هم عین همین «اخراجیها» بود!! در فیلم گروهی از زندانیان بودند که بعد از انقلاب از زندان آزاد می‌شوند و می‌روند لب مرز تا از ایران خارج شوند اما متوجه حمله عراق می‌شوند و همه کنار هم قرار می‌گیرند و دفاع میکنند. سوژه به این خوبی با غولهای سینمای آن دوران از فردین و ناصر تا سعید راد در راستای اهداف انقلاب تولید شد اما فیلم را پایین کشیدند.

رائفی‌پور با اشاره به نقش محسن مخملباف و وزارت ارشاد وقت در پایین کشیدن این فیلم ادامه داد: چه کسی جلوی این فیلم را گرفت؟ وزیر ارشاد آن زمان چه کسی بود؟ آن موقع سینمای مملکت دست چه کسی بود؟ دست همانهایی که جمشید آریا را به خاطر اینکه ممکن است قهرمان بشود ممنوع التصویر کردند ولی جالب است که حالا همه لیبرال شده اند و در رثای ناصر حرف می‌زنند.




واکنش مسعود ده‌نمکی به سینماروزان⇐مرکز گسترش در «اخراجیها۱» فقط ۲۵درصد شراکت داشت و چند برابرش سود برد/اگر اختیار تهیه‌کننده دست من بود همین شراکت ۲۵درصدی مرکز را هم قبول نمی‌کردم/تلویزیون بخش زیادی از پول تولید «معراجیها» را از اکران نسخه سینمایی به دست آورد

سینماروزان: انعکاس بخشهایی از گفته های مسعود ده‌نمکی کارگردان سینمای ایران درباره ورود پولهای بی مسئولیت به سینما و شبکه خانگی(اینجا را بخوانید) در کنار بازتاب در رسانه های مختلف با واکنش این کارگردان نسبت به سینماروزان مواجه شد.

در لید گفته های مسعود ده‌نمکی با ایجاد شبهه نسبت به ادعای خصوصی بودن این کارگردان، به حمایت مرکز گسترش از «اخراجیها1» و حمایت رسانه ملی از «معراجیها» اشاره شده بود.

مسعود ده نمکی در واکنش به این شبهات برای سینماروزان نوشت: اول اینکه در «اخراجی ها ۱» مرکز گسترش ۲۵ درصد شراکت داشت و چند برابر سرمایه شراکتش سود برد و تنها فیلمی که مرکز گسترش در سرمایه گزاری‌هایش به اصل پول و سود چند برابری رسیده همان «اخراجیها 1» بود و البته اگر اختیار تهیه کننده{حبیب کاسه ساز} دست من بود همین شراکت را هم قبول نمی کردم.

ده نمکی ادامه داد: در «معراجیها» هم که نسخه سینمایی آن از دل سریال «معراجیها» تدوین شده بود، تلویزیون بخش زیادی از پول ساخت سریال را از اکران نسخه سینمایی درآورد که این هم جزو موارد منحصر به فرد در تاریخ تلویزیون است.




مسعود ده‌نمکی که فیلم اولش را با حمایت مرکز گسترش ساخته بود اظهار داشت⇐هیچ کدام از فیلمهای من با بخش دولتی ساخته نشده!!/نمیشود با پولهای اختلاس‌شده از بانکها و صندوقهای بازنشستگان فیلم بسازی و بعد بیایی و درباره اختلاس و دزدی، پست اینستاگرامی بگذاری!! / ماجرا جوری شده که وقتی جایی اختلاسی کشف میشود یا کسی دستگیر میشود سینماگران ما عزا میگیرند/دیگر دزدی و اختلاس کسی را ناراحت نمیکند و همه میخواهند در این خوردن و دزدیدن سهیم باشند

سینماروزان: مسعود ده‌نمکی کارگردانی که همچنان موفقترین محصولش همان سه گانه «اخراجیها» و قسمت اولش است قصد دارد تازه‌ترین فیلمش «زندانیها» را به زودی جلوی دوربین ببرد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «نمایش خانگی»، ده‌نمکی که فیلم اولش را با حمایت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و شخص محمد آفریده مدیرعامل وقت آن تولید کرد و در تولید فیلم پرهزینه اما نه چندان مخاطب پسند «معراجیها» هم حمایت تلویزیون و تهیه کننده نزدیک به محمدباقر قالیباف شهردار سابق را داشت در تازه ترین گفتگویش که با رسانه متبوع حوزه هنری انجام شده در عین طرح این ادعا که تمام فیلمهایش را بدون حمایت بخش دولتی ساخته(!!) طعنه های تند و تیزی را نثار سریال «شهرزاد» کرده است.

مسعود ده نمکی با ادعای استقلال در فیلمسازی بیان داشت: هیچ کدام از فیلمهای من با بخش دولتی ساخته نشده و سرمایه گزار روی فیلم سرمایه گزاری کرده است برای همین است که وقتی میخواهم در «رسوایی۲» حرف جدی بزنم هیچ کس پشت من نیست و هم حزب اللهی‌ها مرا بایکوت میکنند و هم روشنفکران!!

این کارگردان ۴۹ ساله با اشاراتی به سریال «شهرزاد» اظهار داشت: نمیشود طرف بورژواها باشی و برای فقرا فیلم بسازی. نمیشود با پول جریان سرمایه داری و با پولهای اختلاس شده از بانکها و صندوقهای بازنشستگان فیلمت را بسازی و بعد بیایی و درباره اختلاس و دزدی، پست اینستاگرامی بگذاریماجرا جوری شده که وقتی جایی اختلاسی کشف میشود یا کسی دستگیر میشود سینماگران ما عزا میگیرند. آخرش هم میشود اینکه بالاخره فرهاد، شهرزاد را گرفت یا قباد؟؟

ده‌نمکی ادامه داد:  دغدغه میشود این و نهایتش این است که جامعه فرهنگ و هنر بیمار میشود و عدالت برایش الویت نیست. دیگر دزدی و اختلاس کسی را ناراحت نمیکند و همه اتفاقا میخواهند در این خوردن و دزدیدن سهیم باشند. ما آدمهایی را می بینیم که دستشان در جیب یکدیگر است و در این فضای مسموم هر حرفی بزنید سوءتعبیر میشود و فکر میکنند تو هم داری از یک جایی میخوری.




تحليل واپسگرايانه و البته گاف‌آلود رسانه اصلاح‌طلب⇐کمتر از ۵ درصد مخاطبان «جدايي» به تماشاي «اخراجيها» رفتند!!!

سينماروزان: در دوراني که عليرغم همه تبعيضها در تخصيص سالن و ارائه تبليغات، آثار مستقل سينماي ايران هم توانسته‌اند در کنار محصولات تجاري مخاطب جلب کنند و مخاطبان هم فارغ از دسته‌بندي‌هاي محفلي مي‌کوشند همه جور فيلمي را در سبد نمايش خود قرار دهند اينکه باز رسانه‌اي پيدا شود و تزهاي دو دهه قبل را درباره تقسيم بندي مخاطبان طرح کند جاي سوال دارد.

به گزارش سينماروزان رسانه اصلاح طلب «اعتماد» به تازگي با ارائه يادداشتي درباره لزوم تنوع در اکران نوروزي مدعي شده فقط کمتر از 5 درصد مخاطبان «جدايي» حاضر بوده‌اند به تماشاي «اخراجيها» بروند!! ادعايي که نه سندي درباره‌اش وجود دارد و نه ريشه استدلالي قوي دارد و شايد همه تصور نگارنده از طرح چنين ادعايي و تلاش براي تعميمش به روزگار معاصر دسته بندي‌هاي سياسي چپ و راست سنتي باشد که هر کدام فيلمي را مطبوع خود معرفي مي‌کنند.

مدعيان چنين تحليلي اگر فقط ساعتي را در دل مردم و مخاطبان سينمايي در نقاط مختلف ايران و نه فقط منطقه‌اي خاص از پايتخت بگذارنند قطعا خواهند دريافت که براي مخاطب، اول و آخر کيفيت محصول است که تعيين‌کننده اقبال است و نه توصيه‌هاي سران چپ و راست سنتي يا حتي محافلي که با ژست انتلکت، بودجه کار فرهنگي و راه‌اندازي گروه سينمايي خالي از مخاطب مي‌گيرند.

اين محافل و گعده‌ها مدتهاست حنايشان براي کف جامعه، رنگي ندارد و اگر بناست تحليلي درباره خواسته‌هاي مخاطب ارائه دهيم بهتر آن است که با حداقل آلودگي محفلي باشد. بماند که تحليلگر اين رسانه اصلاح‌طلب گافی هم داده درباره سقف پخش فقط یک فیلم از هر دفتر پخش و گويا خبر ندارد مدتهاست سقف پخش هر دفتر پخش در هر دوره اکران 2 فیلم است؛ روندی که در نظام نامه اکران97-98 هم بر آن تأکید شده!

متن تحليل «اعتماد» را بخوانيد:

پيش‌تر  به غلط‌ترين تصور جاري درباره پديده «پسند مخاطب» در سينماي خودمان پرداخته بوديم. چكيده‌اش اين بود كه تهيه‌كننده و پخش‌كننده نمونه‌اي سينماي ايران همچنان و مانند سال‌هاي دهه سي، «مردم» و سليقه آنها را از يك جنس و يكدست مي‌پندارد. در حالي كه در اين سال‌ها و دهه‌ها، طيف‌ها متنوعند و مثلا شايد در مجموع كمتر از پنج درصد از بيننده‌هاي فيلم «جدايي نادر از سيمين» در نوروز سال 90 حاضر باشند پا به سالن سينماي نمايش‌دهنده هر يك از سه قسمت «اخراجي‌ها» بگذارند.

حالا و در آستانه نوروز 97، اشاره به اين تبارهاي متفاوت سليقه نزد مخاطب، باز هم ضروري به چشم مي‌آيد. ضوابط مطرح شده براي انتخاب فيلم‌ها توسط شوراهاي مرتبط تنها دو دامنه را در بر مي‌گيرد: تلاش براي اكران فيلم «مناسب» براي اكران نوروزي و رعايت عدالت در اكران فقط يك فيلم{؟؟؟} از هر دفتر توزيع. اينها قبول و خيلي هم درست. اما بر سر آن تعبير «مناسب» جاي مكث و بحث وجود دارد.

در اين زمينه، تناسب، ويژگي مشخص يك فيلم نيست؛ بلكه تناسب را بايد در تركيب فيلم‌ها و گستردگي طيف و قشر و طبقه‌اي كه هر كدام به عنوان «مخاطب هدف» خود برگزيده‌اند، در نظر گرفت. وقتي فيلمي به قصد جذب مخاطب جوان طبقات عام ساخته شده باشد و فيلمي ديگر، بداند كه مي‌خواهد با روايت و دنيا و حتي تبليغاتش افرادي از طبقه اهل فرهنگ را درگير خود كند، ما به تدريج مي‌توانيم با كنار هم چيدن اين دو و انواع فيلم‌هاي ديگر با مخاطباني ديگر، به تركيب متناسب برسيم. بابت اينكه سينماي ايران عملا تفكيك ژانري مشخص ندارد، ناگزيريم با همين تفكيك طبقات و سليقه‌هاي مخاطب به چيدن سبد متنوع و به درد بخوري از محصولات سينمايي براي تعطيلات عيد برسيم؛ نه با «تقسيم غنائم» به شيوه تلاش براي راضي نگه داشتن همگان.




بازیگر «اخراجیها» و «رسوایی» بیان کرد⇐ روزی ۲ساعت مسافرکشی سودآورتر از کار تئاتر است!!/مردم می‌روند بولینگ‌عبده تا تئاترهای بزن و بکوب ببینند/تئاترهایی که اندیشه پشتش است، مخاطب ندارد!/افرادی که باعث می‌شوند آدم‌های غیراستاندارد بازیگری کنند، خائن هستند!

سینماروزان: فخرالدین صدیق شریف هرچند در سالهای اخیر به واسطه ایفای نقش در آثاری همچون «اخراجیها» و «رسوایی2» شناخته میشود اما از جمله بازیگران برآمده از تئاتر است.

به گزارش سینماروزان فخرالدین صدیق شریف که بازی در تئاتر را از اوایل دهه 50 آغاز کرده و یک دهه بعدتر از تلویزیون و سینما سردرآورد به تازگی مشغول ایفای نقش در نمایش «سهروردی» شده است؛ این رجعت دوباره به تئاتر موجب شده این بازیگر در گفتگو با «شهروند» پاره ای از گلایه های خود نسبت به اوضاع تئاتر را بیان کند.

فخرالدین صدیق شریف با اشاره به درآمد اندک بازیگران تئاتر گفت: به هیچ وجه انتظارات مالی بازیگران در تئاتر برآورده نمی‌شود.

وی در چرایی این وضعیت گفت: تا زمانی که نگاه درست و نگاه قدرتمندانه با پشتوانه شناخت، آن هم از طرف کسانی که بخش‌های فرهنگی جامعه را اداره می‌کنند، به مقوله بازیگری نشود، نمی‌توانیم کاری از پیش ببریم. من شخصا به شهرستان‌های زیادی برای موضوعات مربوط به بازیگری سفر کرده‌ و گروه‌های زیادی را از نزدیک دیده‌ و مسائل و مشکلات‌شان را هم مشاهده کرده‌ام. حل این مشکلات در درجه نخست نیاز به نگاه مثبت دارد و مهمتر از آن به‌عنوان پیش‌نیاز باید شناخت از این حوزه وجود داشته باشد تا بتواند آن نگاه مثبت نسبت به مقوله تئاتر یا در مجموع بازیگری را شکل دهد. در برنامه‌هایی که برای موضوعاتی مثل داوری جشنواره‌های محلی تئاتر حضور داشتم، از نزدیک دیده‌ام که چقدر استعدادهای دیده‌نشده در این مراکز وجود دارد.

صدیق‌شریف خاطرنشان ساخت: در شهرستان‌های ما، چهره‌هایی وجود دارند که اگر به آنها بها داده شود، قاعدتا جایگاه بسیار مناسبی را در هنر پیدا خواهند کرد، اما وقتی توجه نمی‌شود، دیگر بخش زیادی از این استعدادها هرز می‌رود. من وقتی با این دوستان در شهرستان‌ها صحبت می‌کردم، تقریبا همه‌شان نگرانی داشته‌اند که خب این‌همه وقت گذاشته‌ایم که درنهایت چه شود! می‌دانید که تئاتر بسیار زمانبر است. ما در همین کار سهروردی از برج چهار سر تمرین‌ها حضور پیدا کرده‌ایم تا وقتی این پروژه تمام شود، می‌شود پایان ماه هشتم، یعنی ما چهارماه برای این کار وقت گذاشته‌ایم. در شهرستان‌ها کسانی که کار می‌کنند، انتظارات در برابر این زمان برآورده نمی‌شود. مثال می‌زنم: اگر در شهرستان‌ها افراد برای حضور در جشنواره‌ها یا اجرا، زمان بگذارند و تمرین کنند تا کاری آماده شود و بخواهند برآورد مالی کنند، اگر روزی دو ساعت مسافرکشی کنند، به‌طور قطع درآمدشان بیشتر خواهد بود! چون تئاتر خیلی در شهرستان‌ها تماشاگر ندارد و اگر قرار باشد بعد از کلی مصیبت و دردسر در یک جشنواره، حضور و دو اجرا هم داشته باشند، عملا هیچ است.

بازیگر «ساکن طبقه وسط» و «دموکراسی تو روز روشن» ادامه داد: دلیل این وضعیت برنامه نداشتن است. دلیل برنامه نداشتن یا این است که مسئولان بی‌توجه هستند یا این‌که مسئولان، بازیگری و این هنر را اطلا نمی‌بینند. برای‌شان اهمیت ندارد که بازیگری باشد یا نباشد. من چندی پیش به شهریار رفتم و کارهایی را داوری می‌کردم. من آن‌جا کارهای بسیار متنوعی دیدم و به دست‌اندرکاران پیشنهاد دادم؛ مدیریت این کار را به عهده می‌گیرم و گروه‌ها‌ی مختلف را شکل می‌دهم تا تمرین کنند. خودم هم زمان‌هایی که وقت دارم هفته‌ای یکی دو روز می‌آیم و گوشه‌ای از کار را می‌گیرم و این گروه‌ها را به اجرا می‌رسانم، به شرطی که شما تمام سالن‌های سطح شهریار را در اختیار این گروه‌ها قرار دهید. ما آن وقت در تمام مدت سال شاهد اجرای برنامه‌های این بچه‌ها خواهیم بود.

صدیق شریف پیرامون اینکه چگونه میتوان نمایشها را سودآور کرد اظهار داشت: به‌نظر من راهش این است که بلیتش را به ارگان‌ها و ادارات بفروشند. تخفیف هم بدهند. بخشی از این بلیت از بودجه فرهنگی ادارات، بخشی تخفیف و بخشی هم توسط خود افراد پرداخت شود. اگر این اتفاق رخ دهد، کارکنان ادارات و نهادها چه در بخش خصوصی و چه دولتی، همراه خانواده‌های‌شان با مبلغ اندکی به دیدن تئاتر می‌روند. این خودش یک فرآیند را به وجود می‌آورد که جامعه را با تئاتر آشنا می‌کند. مشکل امروز جامعه ما این است که جامعه ما با تئاتر آشنا نیست. همین حالا اگر مخاطبان را دسته‌بندی و تقسیم کنید، بخشی از آنها مخاطبان خاص هستند. قشر فرهیخته جامعه که کمی با دیگر مخاطبان فرق دارند، به این دلیل است که مطالعات خاص خود را در این زمینه دارند و تئاتر هم جزو علاقه‌مندی‌های‌شان است. این گروه تفکرات خاص خود و شناخت تقریبا مناسب از موضوع دارند، به همین دلیل بحث هزینه بلیت برای‌شان هضم شده است. در کنار این مخاطبان، قسمت عمده‌ای از جامعه و حتی افرادی که به دیدن تئاتر می‌آیند با بخش عمده کارها آشنا نیستند و باید آشنا شوند. این هم وظیفه کسانی است که مسئولیت فرهنگ‌سازی در جامعه برعهده آنان است. وقتی در جامعه تمام رسانه‌ها چه سینما و چه تلویزیون و چه تئاتر، مردم را به ساده‌پسندی عادت می‌دهند و تئاتری که کارش تولید اندیشه و فکر است (که به قول اصغر همت کارش تنویر افکار جامعه است، چه توسط افرادی که در این حوزه کار می‌کنند و چه افرادی که به تماشای این کارها می‌آیند) به‌نوعی ساده‌انگاری دچار می‌شود. این می‌شود که تماشاگر به تئاتر می‌آید و منتظر دیدن صحنه‌هایی است که بخندد و سرگرم بشود. اینها وظیفه مسئولانی است که مدیریت فرهنگی را برعهده دارند. برخی از تماشاگران امروز ما به تئاتر نمی‌آیند تا فکر کنند و با یک موضوع فلسفی آشنا شوند؛ فقط یک نوع روزمرگی را در پیش گرفته‌اند.

این بازیگر افزود:  ما نباید از جامعه‌ای توقع داشته باشیم که سرپرستان فرهنگی‌اش به این موضوع بها نداده که جامعه رشد کرده و از ساده‌پسندی نجات پیدا کند و برود به سمت کارهای سنگین و کارهایی که می‌تواند آنها را با فرهنگ‌شان آشنا کند. در این شرایط چه توقعی داریم؟ آیا توقع داریم که مردم برای دیدن کارهای فاخر، هجوم بیاورند؟ نه! مردم می‌روند برای دیدن کارهایی که در آن بزن‌وبکوبی وجود دارد و حالا یک رقصی هم ممکن است در آن وجود داشته باشد؛ کارهایی در بولینگ عبده. به‌هرحال باید بپذیریم کارهایی که اندیشه پشتش وجود دارد، خیلی مورد اقبال نیست، البته من توهین نمی‌کنم، دوستانی که در انواع و اقسام تئاترها حضور دارند همکاران ما و بخشی از آنها دوستان ما هستند و همه‌شان قابل احترام‌اند و شاید هم، شرایط به آن سمت کشانده‌شان. به‌نظر من کسانی که رئوس فرهنگی مملکت را تشکیل می‌دهند، باید مقوله فرهنگ‌سازی را در اولویت قرار بدهند. وقتی فرهنگ‌سازی جزو برنامه‌های کشور قرار گرفت قاعدتا مقوله تئاتر هم به صورت جدی دیده می‌شود، آن موقع خواهید دید به‌طور کامل و سراسر سال، تمام کسانی که در این عرضه حضور دارند (چه کسانی که به صورت آکادمیک پیش رفته و تحصیلکرده تئاتر هستند و چه کسانی که به صورت تجربی وارد این عرصه شده‌اند) رشد پیدا می‌کنند و خواهید دید همه این گروه‌ها در تمام‌ سال کار خواهند داشت. این گروه‌ها در این شرایط، همیشه با کاری درگیرند و آن را برای تماشای مردم آماده می‌کنند.

فخرالدین صدیق شریف با نقد حضور ورود بی حساب و کتاب به حیطه بازیگری اظهار داشت: ما متاسفانه در تئاتر به سمتی حرکت کرده‌ایم که افراد نامحرم وارد حرفه ما شده‌اند. بدون رودربایستی این اتفاق افتاده است. تمام هنرمندان تئاتر، تمام دانشجویان و دانش‌آموختگان تئاتر و بازیگران آن، آدم‌های بسیار خوب و قابل احترامی هستند، اما نفوذی‌ها و نامحرم‌هایی هستند که به واسطه پولی که دارند در این حرفه و مقوله وارد شدند. اینها آسیب جدی به این حرفه می‌زنند تا زمانی که این کار تخصصی و استانداردسازی نشود، وضع همین است. ما باید علاوه بر این‌که مدیریت سیاسی و مدیریت مذهبی در سطح جامعه داریم، حتما مدیریت فرهنگی هم داشته باشیم. نمی‌شود در یک سرزمین درباره مقوله‌هایی که مقوله‌های هنری است، فقط مدیریت سیاسی داشته باشیم، اما مدیریت هنری ابدا.

صدیق شریف تأکید کرد: بالاخره ما باید در این موضوعات تخصصی، مدیریت هنری و استاندارد اشته باشیم. برای کسی که جلوی تلویزیون یا دوربین سینما می‌رود، باید استاندارد وجود داشته باشد، چون آن دوربین سینما یا تلویزیون درواقع چشم میلیون‌ها آدم است. ما نمی‌توانیم خارج از استاندارد کسی را جلوی دوربین یا روی صحنه ببریم. کسانی که باعث می‌شوند آدم‌های غیراستاندارد جلوی دوربین یا روی صحنه قرار بگیرند، بدون‌شک خائن هستند. بدون تردید نام‌شان با ننگ در آینده این سرزمین ثبت خواهد شد، چون اجازه می‌دهند آدم‌هایی که صلاحیت ندارند و نه مقوله هنر را می‌شناسند، نه بازیگری را، بیایند وارد این حرفه شوند. چرا؟ چون فقط بخشی از بودجه یک فیلم یا یک پروژه را تامین می‌کنند. به‌نظر من اصلا اگر در این شرایط تولید نداشته باشیم، بهتر است از این‌که به سمت این تولیدات مبتذل برویم.




گریم تازۀ پژمان بازغی کپی از کار درآمد+عکس⇔کپی‌کاری از کاراکترهای معروف جانی دپ!

سینماروزان: بعد از کپی کاری از فیلمنامه و پوستر آثار آن طرفی که به دلیل عدم به رسمیت شناخت کپی رایت در سینما و تلویزیون جریان دارد حالا کپی کاری در گریم را روبرو هستیم.

به گزارش سینماروزان پژمان بازغی بازیگر چشم رنگی سینمای ایران به تازگی درگیر بازی در قسمت دوم فیلم کودکانه «آهوی پیشونی سفید» شده است؛ فیلمی به کارگردانی و تهیه کنندگی همزمان جواد هاشمی یا همان تیپ مثبت آثار دفاع مقدسی.

انتشار نخستین تصاویر از حضور بازغی در «آهوی پیشونی سفید2» حکایت دارد از شباهت فراوان گریم بازغی با گریمهای جانی دپ در فانتزی-موزیکال «چارلی و کارخانه شکلات سازی»(2005) و فانتزی-ماجراجویانه«آلیس در سرزمین عجایب»(2010) هر دو از ساخته های تیم برتون.

بازغی در «آهو…2» ایفاگر کاراکتری به نام «بله بله» است؛ کاراکتری منفی که به دنبال تصاحب آهوی پیشونی سفید است درشرایطی که آهوی پیشونی سفید به دنبال زندگی با مادرش است.

اینکه گریم بازغی در این فیلم که گریمور آن شهرام خلج است به شدت شباهت دارد به گریم «ویلی وونکا»ی فیلم «چارلی…» و گریم «مد هتر/کلاهدوز دیوانه» فیلم «آلیس…» به شدت پرسش برانگیز است!

باید منتظر ماند و توجیه دست اندرکاران تولید «آهوی…2» درباره این شباهتها را دید! فقط امیدواریم این بار به مانند ماجرایی که بر سر طراحی پوستر فیلمی به نام «کارت پرواز» رخ داد(اینجا را بخوانید) ادعایی مبنی بر کپی کاری آن طرفیها از این طرفیها طرح نشود!!

پژمان بازغی در «آهوی...2»
پژمان بازغی در «آهوی…2»
جانی دپ در «چارلی و کارخانه شکلات سازی»
جانی دپ در «چارلی و کارخانه شکلات سازی»
جانی دپ در «آلیس در سرزمین عجایب»
جانی دپ در «آلیس در سرزمین عجایب»




یک گریمور توانمند بیان کرد⇐ گريم ايران به لحاظ توانايی در خاورميانه حرف اول را می‌زند اما در زمینه دستمزدها ارتقایی را ندیده‌ایم

سینماروزان: پيام ابوالحسنی گریمور توانمند سینمای ایران که هم تجربیات تلویزیونی مانند «زیر تیغ» و «شاهگوش» دارد و هم تجربیات سینمایی نظیر «ابراهیم خلیل الله» و «اخراجیها» با اشاره به کیفیت بالای کار گریمورهای ایرانی از پایین بودن سطح دستمزد گریمورها گلایه کرد.

به گزارش سینماروزان ابوالحسنی در گفتگو با «تحریرنو» گریم ایران را در خاورمیانه دارای جایگاه رفیعی دانست و گفت: با توجه به حضور استادان بزرگی همچون عبدالله اسکندری و جلال معیریان، گریم ایران در زمره ده کشور برتر جهان است.

ابوالحسنی که سابقه همكاری با تيم ايتاليایی حاضر در پروژه «محمد رسول الله(ص)» را در کارنامه دارد ادامه داد:  گريم ايران به لحاظ توانایی در منطقه خاورميانه حرف اول را می زند و در دنيا مطرح است. برای نمونه عبدالله اسكندری تلاش بی وقفه و ارزشمندی در اين زمينه داشته و در عرصه چهره‌پردازی با تربیت شاگردان فراوانی که بسیاری از آنها هم اکنون جزو طراحان خوب چهره‌پردازی ایران هستند باعث شد تا مجله معتبر چهره‌پردازی Make-up artist، کشور ایران را در زمره ده کشور برتر جهان و اسکندری را جزو ده طراح مهم جهان در سال ۱۹۹۹ انتخاب كنند.

وی توانایی های چهره پردازان ايرانی را اين گونه تشريح كرد: با توجه به اينكه معمولا هر گريموری در يک بخش از گريم، تخصص دارد و معمولا گريم ها به صورت تيمی انجام می شود، چهره پردازان ايرانی توانایی گريم بصورت انفرادی را دارند و اين از شاخصه‌های ستودنی ماست. من معتقدم چهره پردازان ايرانی همپای ديگر عوامل صنعت سينما در حركتند.

ابوالحسنی که اخیرا طراحی و اجرای گریم مستند-داستانی «مالک اشتر» را برعهده داشته پیرامون كسب جوايز بين المللی در این حوزه هم گفت: فيلم های خارجی كه در جشنواره های بين المللی كانديد می شوند صرفا برای كارگردانی و بازيگران است و عوامل صحنه مانند چهره پردازان و طراحان صحنه در بخش فيلم های خارجی كانديدی ندارند كه منجر به كسب جايزه شود اما ردّپای گريمورهای ايرانی در فيلم های بين المللی زيادی بوده است.
وی افزود: وقتی نام يک فيلم بر سر زبانها می افتد تنها بازيگرانند كه مورد توجه بيننده قرار می‌گيرند و عوامل صحنه با كم لطفی مواجهند، اين درحاليست كه توانایی اين عوامل سبب ارتقای كيفيت فيلم است، چهره پردازان نيز از اين قاعده مستثنی نيستند.

اين چهره پرداز جوان از دستمزدهای اين بخش ابراز نارضايتی كرد و گفت: سينمای ايران از لحاظ پرداخت هزينه و دستمزد به افراد پشت صحنه با هم‌رتبه های بين المللی خود قابل قياس نيست و می‌طلبد که با توجه به کیفیت بالایی که گریمورهای ایرانی ارائه می‌دهند در این زمینه هم شاهد بهبود اوضاع باشیم.




گلایه بازیگر «اخراجیها» از ممنوع‌التصویری⇐ احتمالا رانت‌خواری کرده‌ایم یا در پارتی شبانه حضور داشته‌ایم و خودمان خبر نداریم!

سینماروزان: پدیده ممنوع‌التصویری در تلویزیون ایران پدیده تازه‌ای نیست و کم نیستند بازیگران سینمای ایران که به دلایل مختلف و اغلب سیاسی به طور کاملا غیررسمی ممنوع التصویر هستند؛ یعنی برخی از این بازیگران خودشان هم نمی‌دانند که ممنوع التصویر هستند و فقط وقتی بنا میشود در مجموعه ای حاضر شوند است که با ممانعت از حضور ماجرا عیان میگردد.

به گزارش سینماروزان فخرالدین صدیق شریف بازیگر نقش روحانی درویش‌مسلک کمدی «اخراجیها» و بعدتر نقش شهردار در «رسوایی2» از جمله بازیگرانی است که به گلایه از ممنوع التصویری اش در تلویزیون پرداخته است.

صدیق شریف با گلایه از اوضاع و احوال تولید در رسانه ملی به «آنا» گفت: بازیگرانی که مردم آنها را می‌شناسند، الان کجای مجموعه‌های تلویزیونی روی آنتن یا در دست ساخت، هستند؟ من به کنار، ولی جای خالی خیلی از رفقا و همکاران بازیگر حس می‌شود.

این بازیگر ادامه داد: من به نوعی ممنوع‌التصویر نانوشته شده‌ام و دلیلش هم واقعا نمی‌دانم که چرا کسی سراغی از ما نمی‌گیرد. تصمیم گرفتم اگر این وضعیت ادامه دارد خیلی از مسائل ریزتر را افشا کنم چون برای خودم مبهم است که چرا هیچ پیشنهاد خاص بازیگری به ما نمی‌شود.

وی با بیان اینکه همیشه مدیران در جلسات روابط خوبی با هنرمندان دارند اما در عمل اتفاق خاصی نمی‌افتد، گفت: مدیران و کسانی که در جایگاه‌های بالا و حتی تهیه‌کننده نشسته‌اند، اتفاقا در همین میهمانی و جلسات و غیره روابط خوبی با ما دارند اما انگار در مورد برخی بازیگران یک نوع تبانی هست! من تصمیم گرفتم اگر این وضعیت ادامه دارد خیلی از مسائل ریزتر را افشا کنم چون برای خودم مبهم است که چرا هیچ پیشنهاد خاص بازیگری به ما نمی‌شود. خیلی از بازیگران برجسته خانه‌نشین شده‌اند.

این بازیگر خاطرنشان ساخت: کاش بنشینند و این مسائل را بررسی کنند که چرا به امثال من نباید در طول دو سال، چندان پیشنهاد بازیگری شود. نه فقط من بلکه خیلی‌ها اینگونه‌اند. اینها درد است؛ دردی که برای بسیاری پیش آمده است. اگر از کارافتاده بودیم و یا حتی گناهی از ما سر زده بود؛ حرفی نداشتیم. نکند ما را در مهمانی شبانه گرفته‌اند یا رانتخواری کرده‌ام که خودم هم بی‌خبرم! هیچ کدام از این حرف‌ها در مخلیه من هم نمی‌گنجد. این کارها را خدا را شکر نمی‌کنیم اما اتفاق خوبی هم برای ما نمی‌افتد.

این بازیگر با بیان اینکه فقط ما را برای مراسمات و همایش‌ها دعوت می‌کنند، گفت: حداقل همین رفت و آمد‌ها نشان می‌دهد ما مشکلی با تلویزیون نداریم. جالب اینکه متأسفانه برخی به تهیه کننده‌ها دروغ می‌گویند و اطلاعات درست در اختیارشان نمی‌گذارند. وقتی اینجور روابط را درمورد بازیگران می‌بینم، واقعا نگران می‌شوم و تأسف می‌خورم. الان جوری سریال می‌سازند که بعد از دوماه، حتی اسم سریال هم به ذهن مخاطب نمی‌آید چون اثرشان ماندگار نیست و از آدم‌های حرفه‌ای استفاده نمی‌کنند.

صدیق‌شریف در این باره افزود: تبعات این مسائل هم راحت دیده میشود. وقتی مردم به سمت شبکه نمایش خانگی یا حتی به سمت شبکه های معلوم الحال ماهواره‌ای پرتاب می‌شوند، مگر عللش چیست جز اینهایی که گفتم.

این بازیگر با بیان اینکه خودمان کم در این مسیر مقصر نیستیم، تأکید کرد: ما مقصریم چون اگر به طرف ساخت تولیدات کارشناسی شده و تأثیرگذار به لحاظ قصه و کارگردانی و تیم بازیگری برویم قائدتا مردم کمتر به سمت چنین شبکه‌ها و تولیداتی سوق می‌یابند. مصیبت بزرگ ما بازیگران این است که بدون دلیل موجه و گناه ناکرده‌ای، به کناری گذاشته می‌شویم. مشکل از رده‌های خیلی پایینتر از تهیه‌کننده است که آب را برای بازیگران باسابقه، گل‌آلود می‌کنند.




شهادت بازیگر «اخراجیها» در سوریه+عکس

سینماروزان: نزدیک به یک دهه از تولید و اکران کمدی-جنگی «اخراجیها» میگذرد و به بهانه های مختلف این کمدی مجالی میشود برای خبرسازی.

به گزارش سینماروزان تازه ترین خبر مربوط به این کمدی، شهادت یکی از بازیگران آن در حلب سوریه است. این بازیگر که به عنوان مدافع حرم در سوریه می جنگید ابراهیم خلیلی نام دارد که ایفاگر یکی از نقشهای فرعی «اخراجیها» بود.

ابراهیم خلیلی که چندین سال فرمانده پایگاه مقاومت بسیج مسجد سبحان تهران بود در نشریه «شلمچه»مسعود ده‌نمکی هم فعالیت داشت.

خلیلی که به عنوان مدافع حرم عازم سوریه شده بود در شرق حلب به شهادت رسید. گویا این بازیگر حین بازی در «اخراجیها» هم از ناحیه پا آسیب دیده بود.

اخراجیها
ابراهیم خلیلی در پشت صحنه «اخراجیها»
ابراهیم خلیلی-کامبیز دیرباز-اخراجیها
ابراهیم خلیلی بعد از آسیب دیدگی در «اخراجیها»




مرگ تهیه‌کننده «اخراجیها»

سینماروزان: حبیب کاسه ساز تهیه کننده ای که بیش از هر چیز بخاطر تولید دو قسمت اول کمدی پرفروش “اخراجیها” شناخته میشد بعد از مدتی دست و پنجه نرم کردن با بیماری سرطان در 55 سالگی درگذشت.

به گزارش سینماروزان کاسه ساز که  اصالتی قمی داشت دو سال قبل در دهمین دوره انتخابات مجلس هم شرکت کرد ولی با عدم حمایت کامل بدنه سینما مواجه شد و نتوانست وارد مجلس شود.

حبیب کاسه ساز که به ماننند برخی دیگر از تهیه کنندگان روزگار ما با مدیریت تدارکات نظامی آثاری مانند “هور در آتش” و “پرواز در نهایت” وارد سینما شده بود
در کارنامه اش تولید آثاری همچون “ارابه مرگ”، “مزرعه پدری”، “نظام از راست” و “کارناوال مرگ” را داشت.

او در سالهای اخیر به دنبال تولید یک کمدی با نام “آقازاده” بود که گفته میشد برداشتی بومی از زندگی “ادواردو آنیلی” ایتالیایی است.




تهیه‌کننده «اخراجیها» از بیمارستان در فکر تصویرسازی زندگی «آقازاده» ایتالیایی‌؟⇔رضا عطاران و محمدرضا گلزار از گزینه‌های ایفای نقش «روحانی» در این فیلم بوده‌اند

سینماروزان: حبیب کاسه ساز تهیه کننده سینما و تلویزیون که بیش از همه به خاطر تولید دو قسمت اول سری «اخراجیها» شناخته میشود این روزها به خاطر درگیری با بیماری سرطان در بیمارستان بستری است.

به گزارش سینماروزان کاسه ساز که آخرین بار با سریال «فوق سری» تهیه کنندگی را تجربه کرد در سالهای اخیر به دنبال آن بود که فیلمی با نام «آقازاده» را تولید کند؛ فیلمی که در برهه ای از زمان گفته شد بناست محمدرضا گلزار و رضا عطاران در آن نقش  روحانی را بازی کنند و شنیده هایی هم وجود داشت مبنی بر حضور پیمان قاسم خانی به عنوان یکی از بازنویسان فیلمنامه اصلی.

آنها که در روزهای اخیر با کاسه ساز از نزدیک دیدار کرده اند از علاقه وی به بهبود و در دستور کار قرار دادن تولید این فیلم سخن گفته اند.

در این بین برخی خبر از آن داده اند که سناریوی «آقازاده» شباهتهایی دارد به اتفاقات زندگی «ادواردو آنیلی» ایتالیایی؛ اداواردو آنیلی فرزند جیانی آنیلی سرمایه دار ایتالیایی و مالک سابق مجموعه خودروسازی فیات بود که گرایش اش به اسلام و بعدتر تشیع موجی را حول وی به راه انداخت و در نهایت نیز مرگ مشکوک او زیر پلی در بزرگراه تورینو – ساوونا بود که خبرساز شد.

مرگی که هرچند مقامات قضایی ایتالیا مدعی شدند خودکشی است اما خودکشی هیچ گاه به طور جدی اثبات نشد و در این بین کم نبودند آنها که تشرف وی به اسلام و آن هم در یک خانواده بورژوای ایتالیایی را عامل قتل توسط لابی صهیونیست دانستند.

البته «آقازاده» حبیب کاسه ساز یک فیلم زندگینامه ای نیست و یک کمدی است که در آن علاقه جوانی از خانواده ای نه چندان متشرع به طلبگی و بعد روحانی شدن است که موقعیتهای طنازانه خلق میکند.

کاسه ساز پیش از بیماری خود چند سالی به دنبال تولید «آقازاده» بود اما به دلایل مختلف که یکی ملتهب بودن سوژه بود و دیگری نرسیدن به فیلمنامه مطلوب نتوانست کار را به تولید برساند.

حالا باید در انتظار سلامتی این تهیه کننده و بازگشت به سینما و تولید «آقازاده»ای باشیم که کاسه ساز پیشتر گفته بود بدش نمی آید حتی خودش کارگردانی آن را انجام دهد.




مسعود ده‌نمکی خواستار شد⇐انتخابات یک هفته به تعویق بیفتد/به اتهامات مطرح شده پیرامون کاندیداها رسیدگی شود

سینماروزان: اتفاقات و افشاگریهایی که در مناظرات تلویزیونی برگزارشده میان کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری96 صورت گرفت و طرح اتهامات برخی از کاندیداها نسبت به برخی دیگر موجب آن شده که مسعود ده نمکی کارگردان سه گانه «اخراجیها» خواستار تجدیدنظر در بررسی صلاحیت کاندیداها شود.

به گزارش سینماروزان مسعود ده نمکی درباره انتخابات ریاست جمهور و مشارکت مردم در انتخابات به «فارس» گفت: من فکر می کنم مهمتر از مصداق باید درباره روند انتخابات و مقدمات آن باید یک آسیب شناسی جدی صورت بپذیرد. آنچه که در جامعه اتفاق می افتد و در مناظره ها به اوج رسید، حتی اگر به نیت گرم کردن تنور انتخابات باشد نباید همه چیز را به پای تنور انتخابات ریخت. زیرا این داغی تنور انتخابات به این شکل تبعات بسیار بدتری از پیروزی یک نامزد انتخاباتی و یا حتی جلب مشارکت حداکثری دارد.

وی ادامه داد: اگر آنچه که در مناظرات طرح شد، درست باشد باید قبل از برگزاری انتخابات محکمه برای متهمان تشکیل شود و اگر ادعاها اسنادش  بعد از تایید صلاحت به‌دست آمده باید در مورد صلاحیت نامزدهایی که اتهامات درباره آن ها مطرح شده ، تجدید نظر صورت بپذیرد. مگر نه این است که شورای نگهبان به تقوا و سلامت افراد تایید شده، شهادت می دهد اگر این اسناد و اتهامات صحت داشته باشد باید متهم به جای رقابت، به پای میز محاکمه برود و اگر دروغ طرح شده باز مدعی به جهت طرح مطالب دروغ باید  از دور رقابت به دلیل از دست دادن تقوای سیاسی حذف شود. برای یک جامعه مدعی «اخلاق» و «شریعت» تاسف بار خواهدبود،  اگر درباره فردی اتهامات به این مهمی طرح شود و آن وقت برگزیده مردم شود. در چنین جامعه ای حتی علاوه بر نخبگان سیاسی باید در صلاحیت فکری توده ها هم شک کرد؛ هر کسی که فاسدتر، دزدتر و متقلب تر باشد و افشاگری درباره آن صورت بپذیرد به جای اینکه مثل کره جنوبی از قدرت سقوط کند با کمال تعجب از نردبان قدرت بالا می رود. سپردن مسئولیت چهار سال اجرایی کشور به دست کسی که  حتی یکی از این اتهامات درباره او صحت داشته باشد چه از طریق مکانیسم برگزاری انتخابات چه از طریق  آرای مردمی نزد خدا مواخذه خواهد داشت. و اگر نخبگان جامعه در برابر این فرآیند سکوت کنند یا اینکه علامت سوال ایجاد نکنند و قصد بازنگری نداشته باشند مسلماً عملکرد آنها خیانت به حق الناس و  انقلاب محسوب می شود.

این کارگردان گفت: عدم موضع گیری دربرابر موارد مطرح شده در مناظرات و حواشی آنها توسط نهادهای مسئول، می تواند تبعات بسیار بدتری از آورده کوتاه مدتی مثل مشارکت حداکثری داشته باشد. شما در بلاد کفر هم در نظر بگیرید به طور مثال اگر مدرک تحصیلی تقلبی از یک مسئول یا  رانت ویژه‌ای افشا شود فرد دست به خودکشی می زند اینجا با افتخار آقایان ارث پدری و سهمشان از انقلاب می دانند. فاجعه بارتر از آن این است که در جامعه، ببینید مدعیان روشنفکری اسم‌شان در کنار حمایت از متهمان این قصه باشد و این نشان دهنده این است که فساد چنان گسترده شده که عام و خاص نمی‌شناسد.

وی ادامه داد: آیا واقعا یک نفر  در میان نخبگان علمی و دانشگاهی و حوزوی نبود که در طول این سه هفته بگوید کجای این مناظره‌ها به اعلام برنامه یا نقد برنامه یکدیگر شبیه بود؟ باید در روند برگزاری مناظره‌ها  حتما اصلاحاتی صورت  می‌گرفت یا در آینده باید اصلاح شود وگرنه سال 1400 نامزدها باید با چوب و چماق پشت میز مناظره حاضر شوند. این نمی تواند نماد مردم سالاری دینی باشد. به هرحال این سوال در تاریخ باقی خواهند ماند که اتهامات به این سنگینی در مناظرات انتخاباتی مطرح شده و متهم در صورت صحت این موارد از ملت عذرخواهی نکرده و انصراف نداده است.  از سوی دیگر در تاریخ خواهند نوشت که نهادهای مرجع با مصلحت اندیشی مانع به قدرت رسیدن متهمان نشدند و یا در جهت اعاده حیثیت افراد در صورت کذب بودن موارد ذکر شده بر نیامدند.

کارگردان «رسوایی‌» در ادامه افزود: ما فکر می‌کردیم کسانی که تا دیروز دیگران را متهم به رفتار پوپولیستی می کردند و پز مصلحانه و روشنفکری به خود می گرفتند امروز با عبرت از گذشته در آن مسیر نخواهند رفت. اما شما می‌بینید که به خاطر چند رأی بیشتر همه دارایی انقلاب را به حراج گذاشتند. نفاق و دو رویی و ریاکاری حضرات تا آنجایی پیش رفته که از کم بودن حافظه تاریخی نسل جوان سوء استفاده کرده و با عوامفریبی کسانی که تا دیروز در جامعه به دنبال دیوار کشی بودند امروز مدعی آزادی های اجتماعی شده اند. کسانی که از دیوار لانه جاسوسی بالا می‌رفتند بعد مدعی گفت‌و‌گوی تمدن‌ها می شوند. کسانی که متهم نوشاندن جام زهر هستند حال به دنبال نفی کسانی هستند که برای حفظ ناموس آنها خون داده‌اند.

ده‌نمکی در ادامه تاکید کرد: فکر می کنم اگر امروز حوزه و دانشگاه، علما ومراجع و روحانیت و روشنفکران دینی دربرابر این فروپاشی اخلاقی سکوت کنند حتما در آینده نزدیک در محضر امام و شهدا باید پاسخگو باشند . البته این نکته را باید اعلام کرد که این انقلاب ثمره خون صدها هزار شهید است و مسلماً کسانی که برای چند روز کسب قدرت و جلب نظر عوام حاضر به دین فروشی و به تاراج گذاشتن ثمره انقلاب هستند باید بدانند که خارج کردن انقلاب از ریل آن تاوان بسیار سنگینی برایشان خواهد داشت. که مسلما آنهایی که در کاخ های شیشه ای نشستند جرات پرداخت چنین هزینه ای را ندارند  و فرزندان امام (ره) اجازه نخواهند داد انقلاب به دست نا اهالان و نامحرمان بیافتد.

وی در خاتمه تاکید کرد: پیشنهاد مشخص من این است که انتخابات به مدت یک هفته به تعویق بیافتد و قوه قضاییه به عنوان مدعی العموم به اتهامات مطرح شده کانایداها رسیدگی کند و شورای نگهبان با توجه به اسناد و نتیجه دادگاه در صلاحیت نامزدها تجدید نظر و در صورت اثبات اتهامات در صلاحیت کاندیداها تجدید نظر کند تا این نقطه سیاه در تاریخ دموکراسی دینی ثبت نشود.  




ادعاهای بازیگر غول‌پیکر سینما و تلویزیون⇐ بخاطر حضور در راه‌پیمایی ۲۲ بهمن بایکوت شدم!!!/از بالیوود پیشنهاد داشتم اما رد کردم!

سینماروزان: احمد ایراندوست بازیگری که بیش از همه به واسطه فیزیک متفاوتش نزد مخاطبان شناخته شده است در گفتگویی با «فرهنگ نیوز» در کنار صحبت درباره تازه ترین فعالیتهایش ادعایی را مطرح کرده درباره بایکوت از سوی کارگردانان تلویزیون و سینما بخاطر شرکت در راه پیمایی 22 بهمن.

به گزارش سینماروزان احمد ایراندوست درباره تازه ترین فعالیتهای بازیگریش گفت: بازی در فیلم «سازش» با نام قبلی «پا تو کفشم نکن» را اخیرا پشت سر گذاشتم. این فیلم درونمایه ای طنازانه دارد و اولین تجربه کارگردانی حسین فرحبخش در حیطه سینمای کمدی است. فرحبخش پیش از این فیلمهایی با درونمایه سیاسی مثل «زندگی خصوصی» یا اجتماعی مانند «مستانه» را انجام داده بود اما «سازش» فیلمی است کاملا کمدی.

ایراندوست درباره فضای حاکم بر «سازش» اظهار داشت: فیلم در کنار رگه های طنز، مایه های فانتزی هم دارد و سعی شده کنتراستی ایجاد شود میان آنچه در واقعیت می بینیم با آنچه در رویاهایمان با آن روبرو هستیم. تیم بازیگران کار و از جمله علی صادقی، سیروس گرجستانی، سحر قریشی و بهنوش بختیاری چهره هایی هستند که پیشتر آنها را در آثار کمدی دیده ایم و اینجا من نقش برادر سحر قریشی را ایفا می کنم؛ نقشی با مایه های کمدی موقعیت.

احمد ایراندوست با اشاره به نوعی از سینمای بدنه که «پویافیلم» شرکت متبوع فرحبخش را به آن میشناسند اظهار داشت: به هر حال پویافیلم موسسه ای متعلق به بخش خصوصی است و طبیعی است که به سمت سینمای تجاری و مورد پسند مخاطبان در گیشه ها برود؛ در چنین سینمایی برای آن که قدرت ریسک پایین بیاید باید برنامه ریزی دقیقی برای صرف بودجه داشت. آنچه من در همکاری با فرحبخش کارگردان دیدم تسلطش بر دکوپاژ دقیق و منطبق با فیلمنامه بود ضمن اینکه به لحاظ عمل به تعهدات مالی هم انصافا همه چیز به موقع انجام شد.

پیشنهادات سطحی را نمی پذیرم حتی اگر صدمیلیون بدهند
بازیگر آثاری نظیر «اخراجیها2» و «بیداری رویاها» با اشاره به پیشنهادات تلویزیونی گفت: پیشنهاد هست اما برخی از پیشنهادات آن قدر سطحی، مسخره و تحقیرآمیز است که ترجیح میدهم حتی اگر صدها میلیون بدهند ایفای نقش نکنم. همه جای دنیا بازیگرانی دچار فیزیک آماده و قدبلند بهترین گزینه ها برای ایفای نقشهای اکشن هستند اما در اینجا چون دور ژانر اکشن را خط کشیده ایم همه می خواهند به ابلهانه ترین شکل ممکن این بلندی قد را عاملی کنند برای خنده گرفتن که اصلا منطقی نیست.

وی ادامه داد: مسأله ای که اخیرا هم برایم پیش آمده بود این است که برخی از کارگردانان چون در راه پیمایی 22 بهمن شرکت کردم مرا بایکوت کردند! برایم عجیب است وقتی به خاطر ملیتم در راه پیمایی 22 بهمن شرکت کردم از یک طرف رسانه های معاند مانند بی.بی.سی و رادیوفردا به تمسخر پرداختند و از آن سو برخی از کارگردانان تلویزیون صراحتا حتی با وجود داشتن قرارداد، مرا از ترکیبشان حذف کردند! این مسأله را به مدیران حراست سازمان صداوسیما هم گوشزد کردم و دیگر نمی دانم پیگیر ماجرا شدند یا نه.

گعده گرایی عامل افت کیفی محصولات تلویزیونی است
احمد ایراندوست با ذکر «گعده گرایی» به عنوان عاملی دیگر بر کم کاری برخی بازیگران گفت: کلا در سینما و تلویزیون یک سری گعده یا باند وجود دارد که هموار با هم هستند و از پشت صحنه تا جلوی دوربین را پر میکنند شاید برای همین است که ناگهان می بینی در شش ماه یک بازیگر 5 فیلم بازی میکند و یکی دیگر دو سال است بیکار است. شاید یک دلیل افت کیفی محصولات بخصوص در تلویزیون هم همین گعده گرایی است. فقط یاد گرفتیم ظاهر را درست کنیم و مدام در شعار از اهمیت توجه به تخصص بگوییم اما در باطن نه.

بازیگر مجموعه هایی همچون «مختارنامه» و «شبهای برره» با اشاره به رقابت شدیدی که در این سالها میان رسانه ملی و مدیومهایی دیگر مانند شبکه خانگی و البته ماهواره پیش آمده گفت: به نظرم هنوز هم اگر کار را به کاردان بسپرند و از کارگردانان و تهیه کنندگان امتحان پس داده استفاده کنند شک نداشته باشید که مخاطب باز هم سراغ تلویزیون خودمان می آید. ما زمانی «خنده بازار» را با حداقل هزینه روی آنتن داشتیم که به اندازه خود مخاطب هم داشت اما دیگر چنین برنامه های کم هزینه ای هم تولید نمی شود و به جایش شبکه های مختلف پر شده اند از برنامه های گفتگومحور!

آنها که به سراغ شبکه های ماهواره ای میروند بعد از مدتی سرخورده میشوند
ایراندوست با اشاره به مهاجرت برخی بازیگران به شبکه های ماهواره ای اظهار داشت: آن طرف هم خبری نیست. می روند و بعد از چند ماه سرخورده می شوند چون به هر حال هنر باید در وطن به اوج برسد.

وی ادامه داد: خودم از بالیوود چندین بار پیشنهاد داشتم آن هم به واسطه «آکشی کومار» که جزو دوستان نزدیکم است و البته پول خوبی هم می دادند اما نرفتم چون دوست دارم در کشورم دیده شوم.




عاشقانه «مجید سوزوکی» برای جانبازان دفاع مقدس

سینماروزان: در هیاهوی پیامهای اجتماعی سلبریتیها و همراهی با کمپینهایی که اغلب مجالی هستند برای شعار تا عمل کامبیز دیرباز بازیگر «مجید سوزوکی» در «اخراجیها» پیام تبریکی فرستاد برای جانبازان هشت سال دفاع مقدس.

به گزارش سینماروزان کامبیز دیرباز پیام خود را به بهانه چهارم شعبان سالروز تولد ابوالفضل عباس(ع) و روز جانباز نوشت.

دیرباز نوشت: دیروز روز جانباز بود، باید دست و پای جا مونده شماها رو بوسید، اونم نه فقط یک روز در سال، به وسعت وجب به وجب این گربه‌ای که تک تکمون عاشقشیم به شما مدیونیم.




تهیه‌کننده «اخراجیها» در جدال با سرطان

سینماروزان: حبیب الله کاسه ساز تهیه کننده کمدی-جنگی پرفروش «اخراجیها» که خیلی زود هم به سه گانه بدل شد این روزها به علت ابتلا به سرطان در حال شیمی درمانی است.

به گزارش سینماروزان کاسه ساز که در سالهای اخیر در سینما کم کارتر شده بود درباره وضعیت جسمانی خود به «مهر» گفت: حدود ۵ روز پیش در بیمارستان بستری شدم و مرحله سوم شیمی درمانی خود را سپری کردم و فردا ۲۱ فرودین ماه از بیمارستان مرخص می شوم.

وی افزود: در حال حاضر حالم بهتر است اما پزشکان گفتند برای بهبود کامل وضعیت جسمانی ام باید چند مرحله شیمی درمانی دیگر را هم طی کنم.

کاسه ساز در پایان عنوان کرد: امیدوارم هرچه زودتر سلامتی خود را به دست بیاورم و از همین رو از مردم می خواهم که برایم دعا کنند.




مسعود ده‌نمکی با انتقاد از ورود آقازادگان به عرصه فرهنگ بیان کرد⇐هنرمند ما با افتخار دست دراز می‌کند که از آقازاده‌ها پول بگیرد تا فیلم جنگی بسازد!!!/وابستگی خیلی از روزنامه‌ها و سایت‌ها به آقازاده‌هایی که تا دیروز تفریح‌شان جت‌اسکی بود و امروز اداره کردن رسانه و ساختن فیلم و سریال، عیان است!!!/به جای اینکه بگویند این پول کثیف که حاصل پول‌شویی است و با آن سریال می‌سازند و تهیه‌کننده فلان سریال به زندان رفت، از کجا آمده است {برای بازداشت تهیه‌کننده} ماتم سر داده‌اند!/آن فیلم متوسلیان که بخواهد با پول این آقازاده‌ها ساخته شود چه تأثیری روی مخاطب خواهد داشت؟

سینماروزان: مسعود ده نمکی کارگردانی که همواره چه در آثار سینمایی و تلویزیونی اش و چه در سخنانش از عدالتخواهی دم می زند در تازه ترین گفتگوی تلویزیونی خود که در برنامه “جهان آرا”ی شبکه “افق” انجام شده طعنه های تندی زده است به آقازادگانی که در سالهای اخیر فارغ از عرصه های اقتصادی و صنعتی وارد فرهنگ هم شده اند و بسیاری از هنرمندان را هم به خدمت خود درآورده اند.

به گزارش سینماروزان مسعود ده نمکی با اشاره به روند سیاستگذاریهای دو دهه قبل بیان داشت: یک جامعه قناعت‌محور را تبدیل به یک جامعه مصرف‌محور کردند یعنی یک مدل اقتصادی لیبرال آوردند و فقط یک اسم اسلامیت کنار آن گذاشتند. تبعات و عوارض آن همین است. خیلی‌ها می‌گفتند ما یک بخشی از اقتصاد کاپیتالیستی را وارد می‌کنیم و به مسائل فرهنگی آن تن نمی‌دهیم! شما چطور می‌توانید به مسائل فرهنگی آن تن ندهید؟ اگر بحث خصوصی‌سازی را به این شکل که طرف مثلاً می‌تواند پالایشگاه داشته باشد پذیرفتید، آن‌وقت فرزند او در خیابان حتماً مازراتی سوار می‌شود.

وی ادامه داد: این جامعه را دچار پارادوکس می‌کند. دوربین‌های عدالت‌خواهی در خیابان‌ها راه بیفتند و از مانور تجمل فیلم بگیرند، آن وقت سیاست‌گزاری کلان را نادیده بگیرند که این سیستم سیاست‌گزاری اقتصاد است که خروجی آن فرزندان آقایان می‌شود.

کارگردان سری “اخراجیها” خاطرنشان ساخت: بدتر از آن این است که در جامعه‌ای که این‌گونه ثروت‌ها شکل گرفت اگر تا دیروز این ثروت‌ها صرف اشرافیت به شکل تفریح و تفرج می‌شد، امروز پول این آقازاده‌ها و طبقه جدیدی که شکل گرفته است، صرف مسائل فرهنگی می‌شود و این ثروت را حق خودشان می‌دانند. طرف در تریبون مجلس سهم‌خواهی می‌کند و می‌گوید سهم زحمات ما است. یکی دیگر می‌گوید آیا به جرم اینکه پدر من مسئول بوده است نباید کار کنم؟! این را نمی‌گوید اگر پدر تو فلانی نبود آیا می‌توانستی این‌قدر پول داشته باشی؟ این پول کجا می‌رود؟ به سیستم رسانه‌ای ما.

مسعود ده نمکی با اشاراتی غیرمستقیم به ماجرای بازداشت تهیه کننده سریال “شهرزاد” تأکید کرد: وابستگی خیلی از روزنامه‌ها و سایت‌ها به همین آقازاده‌هایی که تا دیروز تفریح‌شان جت‌اسکی بود و امروز اداره کردن رسانه و ساختن فیلم و سریال است عیان است. الان گفتند فلان کس را به خاطر فلان مسئله اقتصادی گرفتند، ماتم سر داده شده است. یعنی به جای اینکه بگویند این پول کثیف که حاصل پول‌شویی است و با آن سریال می‌سازند و تهیه‌کننده فلان سریال به زندان رفت، از کجا آمده است، دغدغه مردم این شده است که سرنوشت این سریال چه می شود! از طرف دیگر اینها اسپانسر انتخابات‌ها می‌شوند یا در سیستم سینما نفوذ می‌کنند.

کارگردان “رسوایی” تأکید کرد: بخش زیادی از این پول‌ها صرف ساخت فیلم‌های سینمایی از سمت اشراف و طبقه جدیدی که شکل گرفته است می‌شود. هنرمند ما با افتخار دست دراز می‌کند که از او پول بگیرد تا فیلم جنگی بسازد! بچه رزمنده سراغ دارم از طیف همین بچه‌های عدالت‌خواه که پول بدهید من راجع به متوسلیان فیلم بسازم! آن متوسلیان یا امام حسین یا معصومی که بخواهد با پول این آقازاده در مملکت ساخته شود چه تأثیری روی مخاطب خواهد داشت؟ عادی‌سازی این روابط و حاکم شدن این اپیدمی در جامعه به این برمی‌گردد که تا دیروز متهم داستان بودند و امروز در دانشگاه سخنرانی می‌کنند و دانشجوی مملکت و دفتر تحکیمی که دو دهه قبل در خیابان داد می‌زد «آنان که در خانه شاهانه‌اند/ از درد ملت همه بیگانه‌اند»، امروز ستاد حمایت برای آقای فلانی تشکیل می‌دهد. چرا؟ چون بودجه فلان تشکیلات به او بسته است! همان دانشجو را هم جذب می‌کند و به او روزنامه هم می‌دهد. خیلی از سردبیران و روزنامه‌نگاران از کجا سر در آوردند؟ از استعدادهایی که از همین جنبش‌های دانشجویی شکار شدند. جنبش دانشجویی‌ای که به خاطر اینکه یک زمانی نقد اشرافیت فلان آقازاده را انجام می‌داد وقتی دچار سرخوردگی شد می‌شود سمپات همین جریان و در انتخابات در کنار همین افراد قرار می‌گیرد.




 درددل‌های اکبر عبدی در برنامه “خوشا شیراز”⇐یک سال و نیم دیالیز می‌شدم اما یک نفر از مدیران تلویزیون سراغ من نیامد/مسعود فراستی ۲۰ سال قبل برای خرید خانه از من پول قرض گرفت و هنوز بدهی‌اش را پس نداده/جیرانی دروغ میگوید/شریفی‌نیا دستمزد من در “اخراجیها۲” را کم کرد و یک خانه مشتی خرید!/آقای زم در زمان مدیریت در حوزه سیگار و ساعت وارد می‌کرد

سینماروزان: سیدعلی ضیاء مجری تلویزیون، جمعه 30 مهر در برنامه «خوشا شیراز» میزبان اکبر عبدی بازیگر مطرح تئاتر، سینما و تلویزیون ایران بود و گفتگوی جنجالی با این چهره پرطرفدار داشت.
به گزارش سینماروزان ضیاء در این گفتگو از عبدی درباره خاطره فریدون جیرانی سوال کرد که گفته بود حین ساخت فیلم «خواب زده ها» روزی همه آماده ضبط بودند اما هنوز عبدی نرسیده بوده و وقتی با او تماس گرفته اند دخترش گفته که پدر خواب است!
جیرانی دروغ میگوید
عبدی در این باره اعلام کرد: همین جا اعلام میکنم این یک دروغ خیلی بزرگ است. آقای جیرانی اگر چنین حرفی می زند این را هم بگوید که 80 درصد دستمزد مرا یک سال بعد پرداخت کرد.
وی در پاسخ به اینکه هیچوقت حتی اگر روی سن رقصیده باشد ممنوع الکار نمی شود، اظهار کرد: چرا. من دو بار به دلیل دستمزد ممنوع الکار شدم! اما در همان مشهد که حالا برگزاری کنسرت در آن ممنوع است، رقص چوب می کنند.
شریفی نیا با درصدی که از اخراجی های 2 گرفت یک خانه مشتی خرید
این بازیگر درباره رابطه اش با محمدرضا شریفی نیا توضیح داد: قرارداد 40 میلیون تومانی من در «اخراجی های2» توسط شریفی نیا به 30 میلیون تومان کاهش یافت. بعدها فهمیدیم ایشان به آقای ده نمکی و آقایان سرمایه گذار گفته من قراردادها را کم می کنم به شرطی که Xدرصد از فیلم به من بدهید. او توانست با درصدی که از آن فیلم گرفت یک خانه مشتی بخرد. خدا بیشتر به او بدهد.
وی افزود: اما اینکه به که و که قسم می خورد که من در آن فیلم شریک نبودم، به آدم بر میخورد. یا مثلا در «آدم برفی» قرارمان این بود که 50 درصد یعنی نفری 10 درصد سهم ما باشد، 50 درصد هم متعلق به حوزه باشد. زمان حاج آقا زم بود. دم ایشان گرم که در حوزه هر کاری می‌خواست می توانست انجام دهد و ساعت و سیگار وارد می کرد! نوش جانش. کاری نداریم.
بازی در فیلم کسی که “آدم برفی” را از پرده پایین کشید
ضیاء در ادامهبا اشاره به مسعود ده نمکی از این گفت که عبدی با گذشت سالها در فیلم کسی بازی کرده که در گذشته فیلم او را از پرده پایین کشیده است.
عبدی در این زمینه توضیح داد: عیبی ندارد. بالاخره آدم در زندگی جایزالخطا است. وقتی دو نفر در نازی آباد با هم دعوا میکنند به هم احمق و کثافت که نمی گویند! فحش می دهند! من در تمرین با خودم جلوی آینه راحت فحش می دهم اما وقتی جلوی دوربین می آیم آن حس را با خودم می آورم اما به جایش احمق و بی شعور می گویم!
در یک سال و نیم اخیر کسی از تلویزیون احوالم را نپرسید
وی در بخش دیگری از حرفهایش گفت: در این یک سال و نیم که من دیالیز و پیوند می شدم، بالاخره کارمند جزء تلویزیون که به حساب می آمدم، یک نفر از صدا و سیما به من زنگ نزد. باز دم آقای ضرغامی گرم که ختم پدر من آمد.
فراستی! حالا که وضعت خوب شده بدهی مرا پس بده!
این بازیگر درباره مسعود فراستی گفت: او بعضی وقتها اصلا فیلم را نمی بیند و نقد می کند. به قرآن مجید اگر دروغ بگویم! از همین جا هم خدمت او اعلام می کنم حدود 20 سال پیش در شهرک قدس با همسرش دنبال خانه می گشت و 100 هزار تومان از من قرض گرفت. 100 هزار تومان 20 سال پیش. شنیدم در مهرشهر کرج کافی شاپ راه انداخته است. حالا که وضعت هم بد نیست، لااقل بدهی ات را بیاور بده. درباره هر فیلمی هم که بازی کردم برو نقد کن آزادی، هیچ مشکلی نیست!