1

آرزو ارزانش کارگردان موزیکال #آهنگ_دونفره مطرح کرد: دست در جیب مخاطب نکردیم!/اکثر بازیگران ایرانی چندوجهی نیستند!/سینمای ایران یکی مثل ویل اسمیت ندارد که در #مردان_سیاهپوش هم بازی می‌کند و هم میخواند/فرزاد فرزین یک استثناست!/ مخاطبان جشنواره فجر هیچ گاه با آثار کمدی مشکل نداشته‌اند و دبیران فجر هستند که هرازگاه سینمای کمدی را بایکوت می‌کنند!/معلوم است وقتی فردی دبیر فجر می‌شود که عاشق پاراجانف است، فیلم‌های مخاطب‌پسند مثل #آهنگ_دونفره را به جشنواره راه ندهد!/اگر قصه خوبی در میان باشد، فیلم ارگانی هم می‌سازم!/فیلم ارگانی را هم باید طوری ساخت که مردم با حال خوب از سینما بیرون بیایند!/اگر قرار باشد قسمت دوم آهنگ دونفره ساخته شود چه بهتر که با بازیگران فعلی ادامه پیدا کند

سینماروزان/حامد مظفری: #آهنگ_دونفره فیلمی مفرح است که سعی کرده با احترام به شعور و ذائقه مخاطب در راستای سینمای عامه پسند و سرگرم کننده گام بردارد. قصه فیلم به مسائل روز موسیقی و  مشکلات و باند بازی های دنیای موسیقی امروز میپردازد و تاریخ مصرف هم ندارد و چون شعار نمیدهد با مخاطب همذات پنداری می‌کند و قصه اش ممکن است در هر دوره‌ای و هر زمان و مکانی، اتفاق بیفتد.

آرزو ارزانش کارگردان موزیکال مخاطب‌پسند #آهنگ_دونفره با بیان مطلب فوق به سینماروزان گفت: بعضی از فیلم ها وقتی قصه شان پیش نمی‌رود شروع می کنند به بازی با حوادث تاریخی و سیاسی و یا اشاره  به یک مقطع از دوران تاریخ سیاسی کشور و با تمسخر آن دوره داستان فیلم را پیش می‌برند ولی  ما به شدت از این حربه دوری کردیم و مثل برخی فیلمها دست در جیب مخاطب نکردیم!

این کارگردان ادامه داد: مفرح بودن و موزیکال بودن فیلم آهنگ دونفره و فضای شادی که  ایجاد می کند به خوبی توانسته با مخاطب ارتباط برقرار کند.  برای ساخت اولین فیلمم به دنبال ایده و طرح  بودم تا اینکه طرح فیلمنامه ای به دستم رسید درباره یک خواننده جوان  که برایش مشکلی به وجود می‌آید و در ابتدا با ترفندی میخواهد مشکل را پشت سر بگذارد و در نهایت متوجه میشود صداقت بهترین چیز است!

ارزانش درباره دردسرهای روایت فیلمی مرتبط با موسیقی پاپ گفت: شخصیت های اصلی قصه ما دو جوان هستند که هر دو به یک شغل علاقه دارند؛ خوانندگی ، یکی پاپ می‌خواند و یکی خالتور. ما خوانندگان بسیار عالی در ایران داریم که فقط خواننده-آهنگساز هستند و بازیگر نیستند. بازیگرانی هم داریم که چند یا یک تک آهنگ خواندند و در عین حال بازیگر یا کارگردان و یا تهیه کننده عرصه سینما هستند اما خوانندگی حرفه و شغلشان نیست.

وی افزود:  متاسفانه اکثر بازیگران ما چندوجهی نیستند و همین تولید فیلم‌های این چنینی را سخت می‌کند اما در هالیوود شخصی مثل ویل اسمیت چند وجهی است و در فیلم مردان سیاه پوش بازی می‌کند و ترانه ای میخواند که باعث شد فیلم به فروش جهانی بسیار بالایی دست یابد و جریان‌ساز شود. این یعنی چند وجهی بودن.

ارزانش با اشاره به توانایی های بازیگر اصلیش فرزاد فرزین متذکر شد: فرزاد فرزین برای فیلم آهنگ دو نفره بهترین گزینه بود از این جهت که استثناست؛ او سالها سابقه خوانندگی دارد، محبوب است و طرفداران بسیاری دارد، سالی چند کنسرت برگزار می کند و  از طرفی بازیگر فیلم و سریالها هم بوده بنابراین بهترین گزینه  برای کاراکتر ایلیا کمالات بود. فرزاد فرزین خواننده پرطرفدار و شناخته شده ای است  و این داستان را برای بیننده باورپذیرتر میکند.

آرزو ارزانش در پاسخ به این پرسش که چرا برای رونمایی آهنگ دونفره جشنواره فجر را انتخاب نکرد به سینماروزان گفت: دبیر جشنواره چهلم فیلم فجر اساسا با سینمای کمدی مشکل داشت و در آن سال تقریبا تمام فیلم های کمدی را حذف کرد.  به همین دلیل با وجود متقاضی بودنمان جهت حضور در جشنواره اصلا فیلم ما را نپذیرفتند.

آرزو ارزانش کارگردان آهنگ دونفره می‌گوید برای جلب مخاطب به هر دستاویزی، چنگ نزده!
آرزو ارزانش کارگردان آهنگ دونفره می‌گوید برای جلب مخاطب به هر دستاویزی، چنگ نزده!

وی ادامه داد: البته مخاطبان جشنواره فجر هیچ گاه با فیلم های کمدی مخاطب پسند مشکل نداشته اند بلکه دبیرانی که انتخاب میشوند بسته به سلیقه و سبک و سیاقشان، قواعد را تغییر می دهند و هرازگاه کمدی را بایکوت می‌کنند و این به پای جشنواره و دولت و نظام نوشته می شود. واقعیت این است که عملکرد یک مدیر به صورت شخصی و سلیقه‌ای این اتفاق را رقم می زند همانطور که در مورد فیلم من شخص دبیر فجر اعمال سلیقه کردند؛ به نظر من، دبیر آن زمان فجر در واقع تفکر دیستوپیایی داشت و از نظر فلسفی نگاهش به دهه ۱۹۷۰ برمی‌گشت و با فلسفه جدید دنیای پست مدرن آشنایی نداشت و این گونه است که می‌گوید بهترین فیلم ساز دنیا پاراجانف است یا بهترین فیلم جهان به زعم ایشان “سال گذشته در مارین باد” است…

این کارگردان اظهار داشت: از نظر تفکر فلسفی بعضی از مدیران -نه همه مدیران- دیدشان همین‌گونه است و باور ندارند که سینما صنعت است و این مخاطب است که سینما را زنده نگه می دارد. این دوستان معتقدند که سینما صنعت نیست. البته در همین دولت فعلی مدیران بسیار دلسوز و محترم و فهمیده ای هستند مثل روح‌الله سهرابی و پژمان لشکری‌پور که به شدت از سینما و فیلمسازان مستقل حمایت می کنند و درک درستی از سینمای مخاطب‌پسند و صنعت سینما دارند و در همین یک سال اخیر به دلیل حمایت‌هایشان فروش فیلم ها در تاریخ سینما رکورد زده است.

آرزو ارزانش در پاسخ به این پرسش که اگر بعد از موفقیت نسبی آهنگ دونفره در اکران، پیشنهاد ساخت فیلم ارگانی داشته باشد، قبول می‌کند یا نه، گفت: قبول می کنم ولی همه چیز بستگی به عنصر جذابیت  فیلمنامه دارد؛ اگر قصه خوب باشد فرقی نمیکند بخش خصوصی باشد یا ارگانی. برای من مهم فیلمنامه است وقتی احساس کنم فیلمنامه با مخاطب ارتباط خوبی برقرار می‌کند و برای وقت و شعورش ارزش قائل است ‌و حالش را خوب میکند یعنی تمام. این برای من از هر چیزی مهمتر است که حتی فیلم ارگانی هم باید طوری ساخته شود که مردم با حال خوب از سینما بیرون بیایند! بد نیست بدانید حین اکران فیلم آهنگ دو نفره حداقل در ۱۰ تا ۱۵ سینما به صورت ناشناس رفتم و با مردم فیلم را  در جاهای مختلف شهر دیدم و مردم بعد از دیدن فیلم آهنگ دو نفره با لبخند از سینما بیرون می رفتند. حتی گروه‌هایی را فرستادیم به صورت پنهانی از واکنشهای بیننده ها تصویر بگیرند آنچه که تصویر نشان می دهد تقریباً درصد زیادی از بیننده ها راضی هستند و این برای من بسیار ارزشمند است. بنابراین کار بعدی من هم بر همین پایه و اساس خواهد بود؛ حال فرق نمی کند بخش خصوصی باشد یا ارگانی و دولتی.

ارزانش تاکید کرد: مهمتر از اینها تنوع ژانری است. متاسفانه ما در سینمایمان تنوع ژانر نداریم و این برای جذب مخاطب بزرگ‌ترین معضل و کمبود است. تنوع ژانر باعث احیای دوباره سینما و احترام به فهم و درک و ذائقه مخاطب است.

ارزانش درباره چینش بازیگران در صورت تولید قسمت دوم آهنگ دونفره اظهار داشت: اگر قرار باشد قسمت دوم آهنگ دو نفره ساخته شود چه بهتر که با همین بازیگرها ادامه پیدا کند. طبق فرمول‌های شناخته شده سینما وقتی فیلم ها به  قسمت دوم می رسند با همان بازیگر ها قسمت دوم و سوم ادامه پیدا می‌کند. در واقع ادامه منطقی اش این است  که با همان بازیگرها جلوی دوربین برود اما اگر شرایط طور دیگری رقم بخورد فکرهای اساسی دیگری در ذهن دارم که آهنگ ارتباط با مخاطبش بسیار شنیدنی تر و رساتر است. آهنگ دونفره، توانسته در ارکستر زندگی سخت این روزهای مردم ،نوایی دلنشین، مفرح و پر از امید و عشق باشد و اگر قسمت دومی در کار باشد با همین نگاه قسمت دوم هم ساخته خواهد شد!




ثبت قرارداد اکران فیلمی با خوانندگی ارسطو!+ثبت قرارداد اکران یک انیمیشن

سینماروزان/مسعود احمدی: در تازه‌ترین جلسه شورای صنفی نمایش مقرر شد که به زودی دو فیلم تازه راهی اکران شوند.

براین اساس پس از پایان اکران فیلم «رویای سهراب» که این روزها مخاطب زیادی هم ندارد، فیلم سینمایی #آهنگ_دو_نفره به کارگردانی آرزو ارزانش توسط دفتر پخش فیلمیران به سرگروهی پردیس هنر شهر آقتاب شیراز روی پرده رود.

همچنین قرارداد اکران انیمشین سینمایی #لوپتو به کارگردانی عباس عسگری توسط دفتر پخش بهمن سبز و به سرگروهی پردیس هویزه مشهد ثبت شده است تا این فیلم بعد از «شب طلایی» یوسف حاتمی‌کیا در سینماها اکران گردد.

«آهنگ دو نفره» به تهیه‌کنندگی جواد نوروزبیگی یک کمدی عاشقانه است که احمد مهرانفر بازیگر نقش ارسطوی #پایتخت در آن بازی و خوانندگی کرده است. بهاره کیان‌افشار، امیرحسین رستمی، فرزاد فرزین، علیرضا استادی، النا حیدری، سهی بانو ذوالقدر، شیرین آقا کاشی، حمیدرضا دشتی و علی برقی از دیگر بازیگران فیلم هستند.

«لوپتو» هم به تهیه‌کنندگی محمدحسین صادقی یک انیمیشن موزیکال با فضای کمدی و طنز است که زنده‌یاد حسین عرفانی، اکبر منانی، جواد پزشکیان، شوکت حجت، تورج نصر، حسن کاخی، رضا آفتابی، شایان شامبیاتی، نازنین یاری، اردشیر منظم، ابراهیم شفیعی، امیر حکیمی و شهرداد بانکی گویندگی شخصیت‌های آن را برعهده داشته‌اند.

ثبت قرارداد اکران فیلم آهنگ دونفره و انیمیشن لوپتو
ثبت قرارداد اکران فیلم آهنگ دونفره و انیمیشن لوپتو




رسانه دانشگاه آزاد مطرح کرد⇐بالاخره معلوم شد حواشی “پایتخت۶” نتیجه وادادگی بوده یا نفوذ ستون پنجم؟/مگر سال گذشته تنابنده و مهرانفر نگفتند که دیگر با تلویزیون همکاری نمی‌کنند؛ حال “پایتخت۷” بدون آنها تولید می‌شود؟/چرا روابط‌عمومی صداوسیما به‌جای توضیح دادن درباره حواشی “پایتخت۷”، به تبلیغ برنامه خودش می‌پردازد؟/چرا روابط‌عمومی بخش‌های دیگر صداوسیما ترجیح می‌دهند واکنشی به ماجراهای “پایتخت۷” نشان ندهند؟/روابط‌عمومی یک سازمان، یک معاونت یا حتی یک شبکه چه وظایفی دارد؟/چرا هیچ مدیر یا مسئول دیگری از صداوسیما حاضر به پاسخگویی درباره حاشیه‌های “پایتخت۷” نشده؟/آنچه مشخص است اینکه مخاطبان نباید منتظر پخش نوروزی “پایتخت۷” باشند چون “نون.خ۳” روی آنتن خواهد رفت!

سینماروزان: حواشی شکل‌گرفته حول تولید فصل هفتم “پایتخت” از حذف سارا و نیکا تا انصراف مهران احمدی از بازی در این فصل بالا گرفته ولی هیچ اطلاع‌رسانی رسمی درباره چند و چون تولید انجام نشده.

روزنامه فرهیختگان منسوب به دانشگاه آزاد، پرسشهایی را درباره انفعال مدیریتی نسبت به حواشی این سریال طرح کرده و خبر داده که “پایتخت۷” به نوروز نمی‌رسد.

متن گزارش روزنامه فرهیختگان را بخوانید:

اواخر خرداد امسال بود که سیروس مقدم، کارگردان سریال «پایتخت» خبر از تولید پایتخت ۷ برای نوروز ۱۴۰۰ داد و گفت که وقتی سفارش به ساختن ادامه پایتخت می‌شود، یعنی مشکلات حل شده و تلویزیون از ما طرح پایتخت ۷ را خواسته است و ان‌شاءالله با رفع دلخوری‌ها این مجموعه نوروز ۱۴۰۰ پخش می‌شود.

اشاره سیروس مقدم به حاشیه‌های قسمت پایانی فصل ششم بود و شباهت دو سه سکانسش با یکی دو فیلم قبل از انقلاب بود که باعث واکنش مدیران تلویزیون و بعضی سازمان‌های دیگر شده بود. مقدم اما از ناراحتی عوامل پایتخت حرف می‌زد و در همان گفت‌وگوی خردادماهش تصریح کرده بود: «عوامل «پایتخت» انتظار یک تشکر خشک و خالی داشتند و با درایت دوستان ماجرا درحال حل شدن است و تمامی این حواشی از بین می‌رود. تلویزیون خانه ماست و در هر خانواده‌ای دلخوری پیش می‌آید ولی دائمی نیست و بازهم سر یک سفره هستیم.»

حالا و بعد از گذشت نزدیک به 6ماه از صحبت‌های سیروس مقدم، خبر رسیده است که تلویزیون توافق کرده «پایتخت7» را برای نوروز 1400 بسازد. خبری که به‌محض انتشار، حاشیه‌های خود را هم داشت. از نبودن بهبود و سارا و نیکا در سری تازه تا حضور دوباره علیرضا خمسه در نقش باباپنجعلی. آنهایی که خبر را شنیدند از زمان کوتاه برای ساختن سری تازه پایتخت تعجب کردند و گروهی دیگر زمان کوتاه ساخت بعضی سری‌های قبل را یادآوری می‌کردند. اما شواهد نشان می‌دهد که ساختن سری هفتم پایتخت و پخش آن در نوروز 1400 به همین سادگی‌ها هم نیست.

تکیه بر پایتخت؟

در یکی دو سال اخیر بارها و به بهانه‌های مختلف در «فرهیختگان» نوشتیم و به مدیران تلویزیون توصیه کردیم که اتکای بیش از حد به ستاره‌ها و تک‌برنامه‌های موفق، حرفه‌ای و صحیح نیست و این بازی درنهایت به ضرر صداوسیما تمام می‌شود. توضیح داده بودیم که این وابستگی باعث به‌وجودآمدن دستمزدهای سرسام‌آور و غیرعقلانی می‌شود و از نظر زمانی و ساخت برنامه‌ها هم تابع آن ستاره خواهد شد. سریال پایتخت موفق و پربیننده است، کسی در آن شکی ندارد اما قرار نیست تمام مدیران تلویزیون خود را پشت تک‌مجموعه‌های موفق پنهان کنند. تا به‌حال 6 قسمت از پایتخت تولید و پخش شده است. شاید اگر این وابستگی افراطی نبود تا الان شاهد سه سری از یک پایتخت فوق‌العاده بودیم و این‌قدر شاهد فراز و نشیب در فیلمنامه و ساخت هر فصلش نبودیم. حتما تلویزیون و مردم نیاز به سریال‌های خوب و جذاب دارند و پایتخت این دو ویژگی را دارد اما دوره اتکای تیم‌ها به تک‌ستاره‌ها تمام شده است و رسانه‌ها هم باید خود را با این تغییرات وفق دهند.

روابط‌عمومی؛ بیکار یا بی‌مسئولیت؟

هنوز یک پلان از پایتخت7 ساخته نشده و حاشیه‌ها از سرتاپایش بالا می‌روند. عوامل سریال پاسخگو نیستند و مطمئن حرف نمی‌زنند. روابط‌عمومی صداوسیما به‌جای توضیح دادن و تنویر افکار عمومی حول محور حذف سارا و نیکا (واقعا چقدر در پیشبرد سریال موثر بودند؟) در صفحه شخصی اینستاگرامی‌اش به تبلیغ برنامه خودش می‌پردازد و عملا هیچ رنجی از بارهای تلویزیون را نمی‌برد! روابط‌عمومی بخش‌های دیگر صداوسیما ترجیح می‌دهند واکنشی نشان ندهند تا همچنان فضای مجازی میدان‌دار رسانه‌ای باشد و مخاطبان اخبار صحیح و سریع را از آن بگیرند. در همین فضای مجازی بود که سارا و نیکا اشک ریختند و از ظلمی گفتند که به آنها روا شده است. این دو بازیگر نوجوان هیچ اشاره‌ای به کارهایی که در این مدت کرده‌اند و حاشیه‌های خودشان نکردند. در همین فضای مجازی بود که مهران احمدی خبر داد هیچ اطلاعی از ساخت پایتخت7 ندارد و به‌دلیل قرارداد‌هایی که بسته، اصلا نمی‌تواند در فصل هفتم ایفای نقش کند. آرش عباسی، نویسنده «پایتخت ۶» در همین فضای مجازی با انتشار پستی نوشت که درباره سریال «پایتخت» برای او طرح و ایده‌ای ارسال نشود، چون او ارتباطی به فصل هفتم این مجموعه ندارد و نمی‌تواند این ایده‌ها را با سازندگان سریال در میان بگذارد. او همچنین درباره آنچه از «پایتخت» نصیبش شده در همین فضای مجازی به آشنایی با سیروس مقدم اشاره کرد و نوشت که آرزو می‌کنم این همکاری در زمان دیگر، با آدم‌های دیگری و نه در «پایتخت» دوباره اتفاق بیفتد. او همچنین توضیح داد که او به‌عنوان نویسنده در این سریال حضور داشته، نه طراح داستان. بازیگرانی مانند بهرام افشاری، بهنوش بختیاری و مهران احمدی در همین فضای مجازی به حمایت از سارا و نیکا فرقانی پست گذاشتند و از مدیران صداوسیما خواستند از گناه‌شان بگذرند و آنها را ببخشند.

روابط‌عمومی یک سازمان، یک معاونت یا حتی یک شبکه چه وظایفی دارد؟ قرار است دیگر در چه زمانی کار کند و به یک منبع اصلی و نه صرفا ارسال‌کننده اخبار دست‌چندم تبدیل شود؟ مشغول شدن به کارهای غیرضرور و ندادن اولویت به فعالیت‌های سازمانی سرانجامی بهتر از این نخواهد داشت. به‌جز روابط‌عمومی معاونت سیما و آن هم در آخرین لحظات تهیه گزارش، هیچ مدیر یا مسئول دیگری از صداوسیما و سریال پایتخت، حاضر به پاسخگویی درباره حاشیه‌ها و سوالات نشد. به نظر می‌رسد روابط‌عمومی یک سریال تلویزیونی به‌جز عکس یادگاری انداختن با عوامل مجموعه، وظایف دیگری هم دارد.

«نون.خ3» به‌جای پایتخت7؟

بیایید فرض بگیریم که پایتخت7 با همه سختی‌ها و حاشیه‌هایش به عید امسال نرسد؛ اتفاقی که خیلی هم بعید نیست. مدیران تلویزیون بازی خوبی را شروع کرده‌اند. اجازه بدهید اسم این بازی را بگذاریم «نون.خ و پایتخت». یعنی در اواسط آذرماه اعلام می‌کنیم که قرار است پایتخت7 ساخته شود، درحالی‌که تایید یا رد ساخت یک مجموعه مسیر دشوار و درازی ندارد. مدیران تلویزیون حواس‌شان هست که نون.خ3 از مدت‌ها پیش درحال تصویربرداری است و قطعا به نوروز 1400 می‌رسد. عید امسال هم برخی مدیران تلویزیون قصد داشتند برای نوروز نون.خ2 را به‌جای پایتخت7 پخش کنند اما در لحظات آخر و با فشار مدیران بالاتر و به دلایل اقتصادی این تصمیم وتو شد. حالا اما به نظر می‌رسد درباره روی آنتن رفتن نون.خ به اجماع رسیده‌اند. پس همزمان خبر توافق پایتخت7 را منتشر می‌کنند و نهایتا هم به این نتیجه می‌رسند که با توجه به فاصله کم ماه رمضان تا عید 1400 بهتر است پایتخت7 با زمان بیشتری و برای آن زمان پخش شود. بازی خوبی است. هم مخاطبان را راضی و هم سعی کرده‌اید سبد تلویزیون را پر نشان دهید. به نظر شما سه ماه زمستانی برای ساخت یک سریال مثلا 15 قسمتی در شمال کشور مناسب است؟ آیا کیفیت فدای سرعت نمی‌شود؟ شما هم ممکن است سوالات بیشتری داشته باشید. احتمال بیش از 70درصد شاهد پخش سری سوم نون.خ در نوروز 1400 خواهیم بود و این حاشیه‌سازی‌ها و خبرسازی‌ها شاید بی‌ارتباط با عوامل سریال پایتخت هم نباشد. خواجه‌نژاد مدیر روابط‌عمومی معاونت سیما گفت: «کار اصلی شبکه یک سیما برای نوروز ۱۴۰۰ نون.خ ۳ است.»

سرنوشت ستون پنجم؟

سال گذشته و پس از پخش قسمت پایانی (قرار بود یک قسمت پایانی دیگر هم داشته باشد)، علی عسگری، رئیس سازمان صداوسیما در دستوری ویژه به سیدمرتضی میرباقری با اشاره به حواشی قسمت آخر مجموعه پایتخت۶ تاکید کرده بود که لازم است بررسی شود این اقدام (بازسازی سکانس‌هایی از فیلم پیش از انقلاب همسفر) حاصل اشتباه، بی‌توجهی و وادادگی است یا نتیجه عملیات مرموز و فتنه‌انگیز «ستون پنجم فرهنگی دشمن»؟!

حالا سوال اصلی اینجاست که در این مدت چه اقداماتی برای شناسایی و برخورد با این ستون پنجم احتمالی شده است؟ اصلا نتیجه بررسی‌ها چه بوده است؟ بالاخره آن حواشی نتیجه وادادگی بوده یا نفوذ ستون پنجم؟ چه افرادی از تیم کاری پایتخت حذف شدند؟ مدیران ارشد تلویزیون تضمین می‌دهند که در سری تازه و حتی در سریال‌های دیگر، چنین اتفاقاتی تکرار نخواهد شد؟

پس از پخش سری ششم نقدهایی درباره روند ساخت این سریال مطرح شد. گروهی معتقد بودند سریال «پایتخت» در فصل‌های ابتدایی به زیبایی‌های احترام به بزرگ‌تر می‌پرداخت، اما در دو فصل اخیرش کار را به برخورد فیزیکی و فحاشی اعضای خانواده و خویشاوندان علیه یکدیگر رسانده و ناظر کیفی و مشاوران تولید سریال «پایتخت» باید بررسی کنند که چه اتفاقاتی باعث شد آدم‌های ساده و بی‌آلایش فصل‌های اول این سریال که نفرت از مال حرام را به مخاطب آموزش می‌دادند، در فصل آخر، کار خلاف و ریاکاری و فریب برای رسیدن به پول بیشتر را به مردم آموزش دادند؟

فارغ از اینکه چقدر از نظر دراماتیک و فیلمنامه این حرف‌ها صحیح است اما مساله اصلی اینجاست که وقتی یک سریال تداوم پیدا می‌کند مستلزم وجود روایت‌ها و خرده‌روایت‌های تازه است. کنش‌های تازه و چالش‌های جدید، داستان‌های نو و موقعیت‌های جذاب می‌سازند. ترسیم اینکه یک سریال چه مسیری را طی کرده، کار دقیق و درستی است اما اینکه با چه خط‌کشی به آن پرداخته شود، نکته مهم‌تری است. وقتی سریال‌ها پیش از تولید بیشتر از اینکه به محتوا توجه کنند، دنبال جذب اسپانسر هستند یعنی محتوا اولویت اصلی آن شبکه و سازمان نیست. نظارت بر پیش‌تولید، تولید و پساتولید در سازمان صداوسیما وظیفه کیست؟

نیاز به پایتخت‌ها و اداهای روشنفکری

واقعیت این است در دوره‌ای که سریال‌های طولانی یا حتی مینی‌سریال‌های جذاب و مهم در جهان ساخته می‌شود و مخاطب‌های زیاد داخلی هم دارد، بدیهی است که تلویزیون خودمان نیاز بیشتری به سریال و مجموعه تلویزیونی یا حتی تله‌فیلم دارد. اصلا شبکه‌ها باید پر باشند از «پایتخت»‌ها و «نون.خ»‌ها و اینقدر این سریال‌ها زیاد شوند که قدرت انتخاب مخاطب هم بیشتر شود. هر فرد یا رسانه‌ای از آثار زیبا و مطرح حمایت می‌کند اما نقد اصلی متوجه سازوکار و مراحل تصمیم‌گیری برای ساخت آنهاست. نقد اصلی متوجه مدیریت عوامل یک سریال است. خودتان را بگذارید جای بازیگری که می‌داند سازمان برای ساخت سریالش و رساندنش به شب عید به او نیاز دارد. آیا پیشنهاد دستمزد بیشتری نمی‌کنید؟ آیا از وضعیت پیش‌آمده استفاده نخواهید کرد؟ اینکه قراردادهای دیگر و همزمان برخی عوامل کنسل شود و همه‌چیز معطوف به ساختن و رساندن یک سریال به یک زمان مشخص باشد، کارگردان‌سالاری یا بازیگرسالاری نیست؟

بهمن‌ماه سال گذشته بود که محسن تنابنده و احمد مهرانفر در واکنش به صحبت‌های کوشکی علیه رخشان بنی‌اعتماد اعلام کردند که دیگر با تلویزیون همکاری نمی‌کنند. آنهایی که از این بازیگران شناخت داشتند، نیشخندی در دل‌شان زدند و آنهایی که شناخت نداشتند، فریاد وامصیبتا سردادند که قرار است تلویزیون بدون آنها چه کند؟ حالا و درحالی‌که هنوز یک سال هم از صحبت‌های آنها نگذشته، شاهد بازگشت آن دو بازیگر و هنرمندان دیگر به تلویزیون هستیم. ژست‌های روشنفکری را درک می‌کنیم اما نه این‌قدر. یا آن تصمیم‌های احساسی را نگیرید یا پای حرف‌تان بمانید.

مخاطبان تلویزیون نباید منتظر سریال پایتخت7 باشند و تیم سعید آقاخانی و بازیگران بومی با اضافه شدن اکبر عبدی قرار است نوروز 1400 میهمان ما باشند و ممکن است با فاصله کوتاهی و در ماه رمضان شاهد دستپخت مقدم و همکارانش باشیم.

 




در هجمه یک روزنامه اصولگرا بر کمدی «خجالت نکش» مطرح شد⇐ اوضاع اقتصادي كشور به دليل مديريت ليبرال‌ها روزبه‌روز بحراني‌تر مي‌شود!/«خجالت نکش» برای تسویه حساب با قشر یارانه‌بگیر ساخته شده!/این فیلم هجو رأی اقشاریست که به‌دلیل نیازهای معیشتی در انتخابات شرکت می‌کنند!/با ديدن «خجالت نكش» دقيقاً پي مي‌بريم كه ايراني جماعت حتي در توليد مثل هم عقل ندارد!!

سینماروزان: ربط دادن محصولات هنری به سیاست و دستاویز کردن اشارات سیاسی برای بولد کردن محصول، بازی دوطرفه‌ایست که سالهاست هم رسانه های سیاسی و هم هنرمندان سیاسی‌باز گرفتار آن هستند.

در این اوضاع و احوال اینکه روزنامه اصولگرای «جوان» تحلیلی بر یک کمدی-روستایی روی پرده با نام «خجالت نکش» را مجالی کند برای ارائه سخنانی که شاید جایش در صفحات اقتصادی و سیاسی این روزنامه باشد چندان عجیب نیست.

متن تحلیل «جوان» بر «خجالت نکش» را بخوانید:

«خجالت نكش» در واقع هجو يكي از اصلي‌ترين شعارهاي سياسي سال‌هاي اخير كشور است. از ديد فيلمساز تبلور اين شعار صرفاً در قدرت جنسي مرد ايراني و توانمندي او در باروركردن ناخواسته همسرش تبلور پيدا مي‌يابد. عيار «ما مي‌توانيم» زن و مرد ايراني در همين حد است و تازه اين دو آنقدر عقل هم ندارند كه در مواقع لزوم از توليد مثل ناخواسته جلوگيري كنند. به عبارت ديگر ايراني جماعت در توليد مثل نيز بي‌عقل است چه برسد در توليد صنعتي.

حامله شدن ناخواسته يك زن پا به سن گذاشته و چالش برانگيز شدن اين مسئله پيش از اين در فيلم «دعوت» ابراهيم حاتمي‌كيا با ديدگاهي بجا مورد پرداخت قرار گرفته بود به شكلي كه زن ايراني در آن فيلم اساساً نه تنها مورد تمسخر قرار نگرفت بلكه كاملاً كرامت مادر ايراني در نظر گرفته شده بود با اين حال فيلم «دعوت» نيز در برخي پلان‌ها ناخواسته خنده را بر لب مي‌نشاند اما هرگز تن به مضحكه كردن نمي‌داد اما در «خجالت نكش» فيلمساز عامداً هرآنچه را كه احساس كرده مي‌تواند مايه تمسخر و خنده شود دستمايه قرار داده است.

«خجالت نكش» هجو زندگي روستايي در ايران است و از اين نظر نيز جفايي به اين قشر مظلوم و ريشه دار محسوب مي‌شود اما فيلمساز فيلم اولي ما تيرخلاص را آنجايي مي‌زند كه به موضوع فرزندآوري نيز نگاهي حقارت آميز مي‌كند. اساساً فيلم حول همين مسئله ساخته شده است و گويي ايده فيلم بر اساس يك تسويه حساب سياسي با طبقه يا قشري شكل گرفته كه موضوع يارانه براي آنها به نسبت ديگر طبقات اهميت بيشتري دارد. فيلمساز ظاهراً به انگيزه انتقام از قشر يارانه بگير فيلمش را ساخته است و فيلم هجو رأي اقشاري است كه به انگيزه مطالبات معيشتي در معادلات سياسي تأثيرگذار هستند. اينكه از زبان يكي از كاراكترها مدام كودكان با عنوان يارانه بگير صدا زده مي‌شوند از همين معنا حكايت دارد. شما با ديدن «خجالت نكش» دقيقاً پي مي‌بريد كه ايراني جماعت حتي در توليد مثل هم عقل ندارد. خب اين پيام در دوره بحران اقتصادي كشور قرار است روي نسل جوان كشور دقيقاً چه تأثيري بگذارد. رضا مقصودي با فيلم «خجالت نكش» به جا انداختن كدام ديدگاه كمك مي‌كند. اينجا اگر بخواهيم صرفاً نگاه هنر براي هنري خود را غلبه بدهيم بايد بگوييم فيلمساز در خلق موقعيت‌هاي كميك موفق عمل كرده است. بله اما به چه قيمتي. آيا اين فقط سياستگذاران فرهنگي هستند كه با ناتواني در مديريت بودجه‌هاي اين بخش شرايط فرهنگ را دچار ضعف كرده‌اند يا اساساً مي‌توان سينماگران را نيز در ايجاد وضعيت فرهنگي كشور گناهكار قلمداد كرد.
اينكه مخاطب ايراني با ديدن فيلم «خجالت نكش» از ايراني بودنش خجالت بكشد و در شرايطي كه اوضاع اقتصادي كشور به دليل ضعف مديريت دولت ليبرال‌ها روز به روز بحراني‌تر مي‌شود بيش از پيش تحقير شود و تمسخر شدن خود و ملتش را به نظاره بنشيند لابد به خاطر غلبه نگاه ايدئولوژيك و بي‌توجهي به قاعده هنر براي هنر در وجود او ايجاد شده است، البته مخاطب به موقعيت‌هاي فيلم «خجالت نكش» مي‌خندد و احتمالاً شادمان هم از سينما بيرون مي‌آيد اما بايد كاري كه فيلم با ناخودآگاه او مي‌كند را نيز جدي گرفت.
خيلي‌ها شايد بگويند «خجالت نكش» كمدي شريفي است، چون براي مثال سادگي و خلوص و طراوت روستايي را به جاي شهر براي روايت داستانش انتخاب كرده يا براي خنداندن زياد از شوخي جنسي استفاده نكرده(كه كرده) اما بايد تأسف خورد براي آنهايي كه صرف لهجه دهاتي و خانه روستايي و كم بودن ارجاعات جنسي را براي يك اثر كميك كافي مي‌دانند. در كشوري كه به زعم فيلمسازش حتي پير زن و پيرمردها فهم كافي از مهارت‌هاي زناشويي و جنسي ندارند واضح است كه سياستمداران دولتي بايد زير بار اسنادي چون 2030 براي آموزش‌هاي جنسي به كودكانش بروند. «خجالت نكش» اما به لحاظ كارگرداني نيز بيشتر به يك تله فيلم تلويزيوني شبيه است. با اين حال قابليت‌هاي آن در پرداخت شخصيت و فيلمنامه نسبت به ديگر آثار كمدي در حال اكران را نمي‌توان انكار كرد.




سازمان ارزشی، دریافتیهای میلیاردی نقی و شرکاء را رد کرد⇐اما نه اسناد واقعی پرداختها را منتشر کرد و نه پیرامون اقامت کانادای یک بازیگر «پایتخت۵» و مراسم عروسی لاکچری بازیگر دیگر توضیح داد!

سینماروزان: در روزهای گذشته تصویری از پرداختیهای هنگفت سازمان هنری-رسانه ای اوج به عوامل فصل پنجم «پایتخت» منتشر شد؛ تصویری که در کنار شکل‌دهی کلی بازخورد در فضای رسانه ای، با تکذیب سازمان اوج مواجه شد.

به گزارش سینماروزان سازمان اوج پرداختهای میلیاردی به عوامل اصلی «پایتخت5» و از جمله محسن تنابنده، سیروس مقدم، احمد مهرانفر و هومن حاجی‌عبداللهی را تکذیب کرد اما خودش هم هیچ سندی از پرداختی های عوامل «پایتخت5» منتشر نکرد!!

انتشار سند پرداختی های دقیق عوامل «پایتخت5» کمک میکند به شفاف سازی و جلوگیری از بروز شایعات مختلف بخصوص که در ماههای اخیر بدنه جامعه به لحاظ اقتصادی شرایطی نه چندان مساعد را تجربه میکنند و اگر حقیقت را درباره بودجه های خرج شده در ارگانهای متصل به منابع عمومی بدانند قطعا حتی اگر بخواهند انتقادی هم کنند منصفانه تر خواهد بود.

سازمان اوج هیچ سندی درباره پرداختیها به عوامل «پایتخت5» منتشر نکرد تا بعد از انتشار تصویر تکذیب شده پرداختیهای میلیاردی، ماجرای اقامت کانادای یکی از بازیگران «پایتخت5» و بریز و بپاش در عروسی لاکچری بازیگر دیگر «پایتخت5» باشد که در کانون توجه مخاطبان قرار گیرد.

بسیاری از مخاطبان دلشان می‌خواهد بدانند در شرایطی که آنها برای داشتن یک زندگی ساده در ایران با کلی گرفت و گیر اقتصادی مواجهند بازیگران یک محصول تلویزیونی ماهانه چقدر درآمد داشته اند که میتوانند از پس هزینه های یک مراسم لاکچری برآمده و شرایط زندگی خود را در کانادا فراهم کنند؟؟

آیا سازمان اوج پاسخی به این مخاطبان خواهد داد؟؟




چه کسی دعوای زرگری «نقی معمولی» و شرکا با سازمان ارزشی متمول حامی «پایتخت۵» را باور خواهد کرد؟؟!!

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: نمی‌دانیم اسمش را «شگرد» بگذاریم یا «پلتیک» یا «دستورکار» اما این را می‌دانیم که در پیش گرفتن موضع انتقادی نسبت به سازمان متمول ارزشی که بودجه تولید «پایتخت5» را داده قابل پیش‌بینی‌ترین اتفاقی بود که از هسته مرکزی تولید این سریال سر زد.

به گزارش سینماروزان کیفیت دراماتیک پایین فصل پنجم «پایتخت» که برخلاف فصل اول به جای گفتن از دردهای مبتلابه مردم و به خصوص مسأله بیکاری جوانان، شخصیتهای اصلی خود را به توریستهایی بدل کرده بود که بناست نقش قاچاقچیان پوشاک را ایفا کنند در کنار تصویرسازی ضعیف نماهایی مانند بالن‌سواری که بنا بود نقطه اوج سریال را تشکیل دهد، افشای ارتباط خانوادگی شخصیت «رحمت خروس باز» با رییس سازمان حامی تولید،  مجاز کردن آوازخوانی ابراهیم تاتلیس و روی آنتن فرستادن «سر باز» بازیگر زن جم به پاشنه آشیلهایی بدل شد که موقعیت این مجموعه را کاملا متزلزل کرد.

در آخرین روزهای تعطیلات نوروز دوز انتقادات مخاطبان نسبت به «پایتخت5» آن قدر بالا رفت که به جای افراد گمنامی که پیشتر از سانسور رقص یا نام خود در سریال گلایه میکردند این شخص محسن تنابنده بود که در آخرین شب تعطیلات نوروزی و در واکنش به این انتقادات با استفاده از عبارت «آقا میزتونو نمیگیرن لطفا سانسور نکنید» ممیزان را عامل کیفیت پایین سریال قلمداد کرد.

به دنبال تنابنده که صراحتا مخاطب کلامش درباره ممیزی را آشکار نکرده بود، این یارغارش در این سریال یعنی احمد مهرانفر بود که سازمان اوج را عامل سانسور سریال دانست و نوشت: «تیغ سانسور پخش صدا و سیما کم بود؛ اوج هم اضافه شد»!

این احتمالا آغاز دعوایی است که میان عوامل «پایتخت» و سازمان متمول حامی تولید درخواهد گرفت و حین آن کیفیت پایین محصول به سانسور و ممیزی ربط داده خواهد شد تا کسی نپرسد پس نقش سرپرست نویسندگان سریال یعنی محسن تنابنده در تولید چنین متن ضعیفی چه بوده است؟ و کسی این پرسش را طرح نکند که نقش سیروس مقدم کارگردان و همسرش الهام غفوری تهیه‌کننده در کیفیت تکنیکی پایین سریال بخصوص در نماهای بالن سواری بر فراز دریا و سپس سقوط در دریا چه بوده است؟؟

این دعوا می‌تواند زرگری باشد چون بعید است سازمان ارزشی حامی تولید «پایتخت5» هم از آن بدش بیاید!

چرا؟

این سازمان مدعی ارزشها در دو هفته گذشته با انتقاد رسانه های موسوم به ارزشی در باب چرایی حضور بازیگر زن «سر باز» جم در سریال و روی آنتن فرستادن آوای ابراهیم تاتلیس مواجه شده و مخاطبان فضای اجتماعی هم ارتباط فامیلی رییس این سازمان با «رحمت خروس باز» را دست گرفتند پس اینکه حالا این سازمان به جای معرفی شدن به عنوان حامی «پایتخت»، به بهانه ممیزی با انتقاد امثال تنابنده و مهرانفر روبرو باشد یعنی آن که وظیفه خود را در قبال رسانه های همسو درست انجام داده!

بعید است مخاطبان زیرک روزگار ما از این دعوا، جز با مثل «زن و شوهر دعوا کنند/ابلهان باور کنند» یاد کنند؛ می‌ماند بودجه هنگفتی از منابع عمومی که بابت این سریال صرف شد و رسانه ملی که با دست خویش یکی از برندهای دست‌ساز خودش را به خاطر کسب درآمد از سازمانی ارزشی در متزلزل ترین وضعیت قرار داد.

آیا مخاطبان روزگار ما حیف و میل این گونه منابع عمومی و سیاستگزاری نادرست مدیران رسانه ملی در برخورد با برندهای خویش را خواهند بخشید؟




آقای ارزشی! چرا تایتانیک‌بازی «نقی معمولی» را سانسور کردی؟؟+فیلم

سینماروزان: اولین تیزر فصل پنجم سریال «پایتخت» در حالی در فضای مجازی دست به دست می‌شود که تفاوت فاحشی وجود دارد میان تیزر رسمی منتشره از سوی سرمایه گزار ارزشی فیلم با تیزری که بازیگران در صفحات خویش منتشر کرده اند.

به گزارش سینماروزان در تیزری که محس تنابنده و احمد مهرانفر منتشر کرده اند نماهایی با حضور «نقی معمولی» در نوک عرشه یک کشتی دیده میشود؛ نماهایی با دستان باز که یادآور سکانسهایی از فیلم «تایتانیک» است.

این تایتانیک‌بازی اما در تیزر رسمی منتشره از سوی سازمان هنری-رسانه ای اوج که بودجه تولید «پایتخت5» را داده، وجود ندارد؟؟ چرا؟

آیا میان سرمایه گزار ارزشی و دست اندرکاران تولید سریال بر سر استفاده از این نماها اختلاف به وجود آمده است؟؟؟

برای تماشای تیزر اصلی «پایتخت5» اینجا را ببینید.

نمای سانسور شده تیزر «پایتخت5»
نمای سانسور شده تیزر «پایتخت5»



افشاگری یک رسانه مستقل درباره ایجاد ارتباطی خنده‌دار میان«پایتخت۵» با داعش⇔آیا این ایجاد ارتباط برای جلب نظر سازمانی ارزشی است که بودجه تولید را داده؟!

سینماروزان: فصل پنجم سریال «پایتخت» با حمایت مالی سازمان هنری-رسانه ای اوج در مسیر فیلمبرداری قرار دارد و احتمالا یکی از گزینه های اصلی پخش در نوروز97 است.

به گزارش سینماروزان حضور یک سازمان ارزشی به عنوان حامی تولید قطعا این نیاز را ایجاد میکند که ارتباطی ایجاد شود میان این سریال و برخی مضامین استراتژیک این نهاد و از جمله نقد افراطی گریهای داعش.

به تازگی رسانه مستقل «سینمامثبت» با اشاره به جزییات یکی از قسمتهای سریال، ربط سریال با داعش را افشا کرده است؛ ربطی که خنده دار به نظر می رسد.

متن گزارش «سینمامثبت» را بخوانید:

این قسمت از مجموعه دنباله دار پایتخت با نگاهی به مبحث «تولید ملی» ساخته می‌شود. داستان از جایی آغاز می‌شود که ارسطو و نقی برای کسب منفعت مالی با کامیون راهی ترکیه می‌شوند تا اجناس خارجی به ایران بیاورند و با فروش آن سودی کسب کنند.

آن‌ها در کشور ترکیه سوار بر بالن می‌شوند. فردی که مسوول هدایت بالن است سکته می‌کند و با مرگ او، ارسطو هدایت بالن را به دست می‌گیرد. بالن این خانواده را به میانه جبهه داعش می‌برد. در این شرایط آن‌ها برای پنهان شدن از چشم داعش اقدام به پوشیدن لباس‌های داعش می‌کنند.

در بخش دیگری از داستان، دوباره بالن از مسیر اصلی خود منحرف شده و به سمت یکی از کشورهای اروپایی می‌رود. در این کشور نیز ماجراهایی تازه در انتظار شخصیت‌های پایتخت است.




آغاز فراخوان تیزرسازی برای “هفت ماهگی” با حضور باران کوثری و حامد بهداد+فیلم

سینماروزان: تازه ترین تجربه بازیگری مشترک باران کوثری-حامد بهداد با عنوان “هفت ماهگی” بناست از نیمه دی ماه در گروه آزاد روی پرده برود.

به گزارش سینماروزان در فاصله دو ماه مانده تا اکران این فیلم، فراخوان تیزرسازی برای آن آغاز شده است. در این فراخوان از عموم علاقمندان به ساخت تیزر برای این فیلم که البته دارای تجربیات خاص خود در این زمینه هستند دعوت شده است تا در فراخوان شرکت کنند.

علاقمندان شرکت در فراخوان می‌توانند ضمن مکاتبه با صفحه رسمی “هفت ماهگی” در اینستاگرام(اینجا را کلیک کنید) یا صفحه رسمی تهیه‌کننده فیلم(اینجا را کلیک کنید) و ارسال یک نمونه از آثار خود در این فراخوان شرکت کنند.

حائزان شرکت در فراخوان این شانس را خواهند داشت که حدود 40 دقیقه از راش‌های فیلم را در اختیار داشته باشند تا مبتنی بر خلاقیت شخصی به ساخت تیزر برای فیلم اقدام کنند.

تیزرهای برگزیده این فراخوان به طور رسمی در سینماها و رسانه های رسمی از جمله صداوسیما پخش خواهند شد و در کنار آن از سازندگان این تیزرها در مراسمی با حضور عوامل فیلم تقدیر خواهد شد و هدایای نقدی ویژه‌ای به آنها تعلق خواهدگرفت و تسهیلاتی جهت حضور در فعالیت حرفه ای تبلیغاتی در سینما برایشان فراهم می شود.

جذب جوانان مستعد اما گمنام

منصور لشکری قوچانی تهیه‌کننده “هفت ماهگی” هدف از راه اندازی این فراخوان را ایجاد مجالی تازه برای استعدادیابی در زمینه تیزرسازی از جوانان مستعدی دانست که به دلایل مختلف و به خصوص عدم آشنایی با ساز و کار ورود حرفه ای به این عرصه نتوانسته اند عرض اندام کنند.

این تهیه‌کننده خاطرنشان ساخت: درباره فیلمهای قبلی ام و از جمله “کوچه بی‌نام” و “خط ویژه” مواجه شدم با برخی تیزرهای متفاوت و البته به لحاظ بصری، جذابی که توسط جوانان گمنام شهرستانی ساخته شده بود؛ جوانانی که با کمی توجه می‌توانند به نیروهایی حرفه ای برای بخش تبلیغاتی سینما بدل شوند. در این راستا تصمیم گرفتیم که برای ساخت تیزر “هفت ماهگی” فراخوانی رسمی را برگزار کنیم تا اعم علاقمندان به ساخت تیزر چه آنها که در داخل ایران زندگی می کنند چه علاقمندان سینمای ایران در خارج از کشور بتوانند در آن شرکت کنند.

“هفت ماهگی” که توسط هاتف علیمردانی ساخته شده است به غیر از باران کوثری و حامد بهداد از حضور بازیگرانی نظیر هانیه توسلی، پگاه آهنگرانی، احمد مهرانفر، فرشته صدرعرفایی و محمدرضا علیمردانی سود می‌برد.

برای دیدن یکی از اولین نمونه تیزرهای طراحی شده برای “هفت ماهگی” اینجا را ببینید.




روایت قتل موسی خیابانی و همسر مسعود رجوی در فیلم تازه محمدحسین مهدویان+عکس

سینماروزان: محمدحسین مهدویان کارگردان جوان “ایستاده در غبار” در آستانه کلید زدن فیلم دومش “ماجرای نیمروز” قرار دارد؛ فیلمی که مهرداد صدیقیان، هادی حجازی فر، بابک حمیدیان، احمد مهرانفر و مهدی پاکدل از جمله بازیگران آن هستند.

به گزارش سینماروزان درباره خلاصه داستان فیلم که مرتبط با اتفاقات بعد از 30 و 31 خرداد 60 و ورود سازمان مجاهدین به فاز نبرد مسلحانه است حرف و حدیث فراوان است و حالا روزنامه “صبح نو” گمانه زنی کرده که این فیلم بخشی از ماجرای کشته شدن موسی خیابانی از سران این سازمان را به تصویر می کشد.

متن کامل گزارش “صبح نو” را بخوانید:

محمدحسین مهدویان کارگردان جوانی که با مستند «آخرین روزهای زمستان» توانایی خود را در کارگردانی نشان داده بود؛ سال گذشته «ایستاده در غبار» را که اثری مستندگونه بود در جشنواره داشت؛ فیلمی که بهترین فیلم جشنواره فجر شد. این کارگردان جوان زودتر از حد تصور پیشنهادات مختلفی را برای ادامه کار دریافت کرد و در یک روند معقول تصمیم گرفت کارگردانی فیلمنامه‌ای با عنوان «ماجرای نیمروز» به تهیه‌کنندگی آقای محمود رضوی را انجام دهد.

«ماجرای نیمروز» هرچند به لحاظ نام‌گذاری شباهتی دارد به وسترنی دهه پنجاهی از «فرد زینه‌مان» با بازی «گری کوپر» و «توماس میچل» اما در واقعیت کمترین شباهت داستانی میان فیلم مهدویان و وسترن زینه‌مان وجود ندارد.

مهدویان در فیلم تازه‌اش سراغ دهه 60 رفته و می‌کوشد التهابات اجتماعی-سیاسی متأثر از تابستان 1360 را روایت کند. هادی حجازیفر که در «ایستاده در غبار» نقش احمد متوسلیان را بازی کرد باز هم در گروه بازیگران مهدویان قرار دارد و مهدی پاکدل و مهرداد صدیقیان دیگر بازیگرانی هستند که حضورشان در این فیلم قطعی شده است. این فیلم برخلاف 2 اثر سابق مهدویان، مستندگونه نیست و فضایی رئال خواهد داشت.

توهم سازمانی که مقابل حاکمیت ایستاد
تابستان 1360 به یک دلیل مهم و آن هم ورود سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به فاز نبرد مسلحانه با مردم و نظام جمهوری اسلامی یکی از پرحادثه‌ترین بخش‌های تاریخ جمهوری اسلامی است. در 30 و 31 خرداد 1360 و بعد از طرح عدم کفایت سیاسی ابوالحسن بنی‌صدر رییس‌جمهور وقت، سازمان مجاهدین خلق -که نوعی توهم نسبت به جایگاه مردمی خود داشت- یک سری تظاهرات و درگیری‌های خیابانی را ساماندهی کرد که منجر به برخورد نیروهای امنیتی شد و در کنار این تظاهرات، سران سازمان با انتشار بیانیه‌ای ورود به فاز مبارزه مسلحانه با نظام جمهوری اسلامی ایران را اعلام کردند. این ورود به فاز مسلحانه و ترور مقامات مطرح نظام و در کنارش مردمان عادی کوچه و خیابان سبب فاصله‌گذاری فراوان این سازمان با ملت شد به گونه‌ای که در 2دهه بعدتر مجاهدین سابق و منافقین فعلی کاملاً آنچه را با عنوان وجهه ملی از آن یاد می‌کردند از دست دادند.

حالا مهدویان قرار است به نوبه خود بخشی از اتفاقات منتج از ماجراهای 30 خرداد 60 را در «ماجرای نیمروز» روایت کند. در بطن اتفاقات آن زمان مسعود رجوی و موسی خیابانی سرکردگی منافقین را برعهده داشتند و در این بین رجوی زودتر از حد تصور به همراه ابوالحسن بنی صدر فرار را بر قرار ترجیح داد و به پاریس گریخت و موسی خیابانی ناگزیر فرماندهی نظامی منافقین را بر عهده گرفت اما وی نیز سرنوشتی شوم پیدا کرد؛ در ۱۹ بهمن ۱۳۶۰ نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران بعد از چند ماه کار اطلاعاتی، موفق به  کشف محل اختفای مردی شدند که رهبری شاخه داخل ایران سازمان منافقین را بر عهده داشت. نیروهای امنیتی پس از محاصره آن محل که در محله زعفرانیه تهران قرار داشت و چند ساعت درگیری مسلحانه آن را تصرف کردند. در این واقعه ۲۳ نفر از جمله موسی خیابانی که سوار بر خودروی ضدگلوله و به فکر فرار بود، آذر رضایی همسر موسی خیابانی و اشرف ربیعی همسر مسعود رجوی کشته شدند اما پسر خردسال مسعود و اشرف با نام مصطفی رجوی زنده ماند.

گویا بخشی از اتفاقات مربوط به درگیری در خانه تیمی موسی خیابانی و مرگ وی و همراهانش نیز در «ماجرای نیمروز» روایت خواهد شد و به این ترتیب یکی از مهم‌ترین فرازهای تاریخ انقلاب مصور خواهد شد.

موسی خیابانی
موسی خیابانی

خوشبختانه جزو منافقین نیستم
آقای هادی حجازی‌فر که حین همکاری در «ایستاده در غبار» به دوست صمیمی محمدحسین مهدویان بدل شد با اشاره به حضورش در «ماجرای نیمروز» به «صبح نو» گفت: فیلم برخی از وقایع تابستان 60 و اتفاقات پس از آن را روایت خواهد کرد و برخلاف «ایستاده در غبار» که نقش اصلی بودم در اینجا من ایفاگر یکی از کاراکترهای مکمل فیلم هستم. حجازی‌فر درباره اینکه آیا کاراکترش در این فیلم در زمره مجاهدین خلق قرار می‌گیرد یا نیروهای انقلابی بیان داشت: خوشبختانه(!) من جزو مجاهدین نیستم و در قطب مقابل آنها هستم.

فیلمبرداری به‌زودی آغاز می‌شود
این بازیگر با اشاره به اینکه فیلمبرداری «ماجرای نیمروز» ظرف روزهای آینده آغاز خواهد شد خاطرنشان ساخت: تمام تلاش گروه تولید این است که فیلم را به جشنواره برسانند. گروه پشت صحنه تولید «ایستاده در غبار» در اینجا هم هستند و فقط اندکی گروه تقویت شده است و به نظر می‌رسد این همکاری قبلی کمک کند تا محصولی متفاوت خلق شود. این بازیگر درباره اینکه آیا شخصیتی که ایفا خواهد کرد مابه‌ازای بیرونی دارد گفت: نه، فکر نمی‌کنم کاراکترم معادل بیرونی داشته باشد، ضمن اینکه این‌بار به خاطر شباهت به شخصیتی خاص انتخاب نشده‌ام.




ارسطوی “پایتخت” به سراغ دوتارنوازی رفت+عکس

سینماروزان: فیلمبرداری فیلم سینمایی «بوف کور» به نویسندگی و کارگردانی احمدرضا معتمدی هم اکنون در خیابان باغ همایون در میدان امام خمینی در حال انجام است و تاکنون ۵۰ درصد از کار نیز مقابل دوربین رفته.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “بانی فیلم” گروه از شنبه هفته آینده عازم بندرعباس خواهند شد و تا روز اتمام فیلمبرداری نیز در این شهر حضور دارند. براساس برنامه ریزی ها فیلمبرداری نیز تا اوایل ماه آینده به پایان می رسد.

خبر دیگر درباره پروژه جدید معتمدی آغاز تدوین همزمان آن توسط مهدی سعدی و سودابه سعیدنیا است که از هفته گذشته آغاز شده تا فیلم هر چه زودتر برای نمایش در سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر آماده نمایش شود.

از هفته گذشته نیز احمد مهران فر و سیدمهرداد ضیایی به این پروژه پیوسته اند. احمد مهرانفر بازیگر نقش “ارسطو”ی سریال “پایتخت” جایگزین علی قمصری – که نقش اصلی و نوازنده دوتار را برعهده داشت – شده و به تازگی نیز با انجام تست گریم نهایی مقابل دوربین رفته است.

تیم بازیگران

حامد کمیلی، اندیشه فولادوند، هومن برق نورد و گروه راک میدان آزادی در نقش بند راک فیلم دیگر بازیگران اصلی این فیلم سینمایی هستند که تاکنون همگی مقابل دوربین رفته اند.

البته این فیلم یک بازیگر دیگر نیز خواهد داشت که بزودی انتخاب می شود.

«بوف کور» مضمونی اجتماعی دارد و داستان زندگی یک نوازنده دو تار سنتی را روایت می کند که از شهرستان برای کار به تهران می آید و پس از چندی جذب یک بند راک می شود… .

معتمدی در کارنامه خود ساخت فیلم های سینمایی «آلزایمر»، «قاعده بازی»، «دیوانه ای از قفس پرید»، «زشت و زیبا» و «هبوط» را داشته است.

سعید سعدی تهیه کنندگی «بوف کور» را برعهده گرفته و سایر عوامل اصلی پروژه عبارتند از: مشاور تهیه: شاهرخ هدایتی، مدیر فیلمبرداری: امیر کریمی، مدیر صدابرداری: محمد شیوندی، دستیار برنامه ریز: مهدی قپانی، بازیگردان: مهران احمدی، طراح صحنه و لباس: حسن روح پروری، طراح چهره‌پردازی: علی بهرامی فر، آهنگساز: مجید انتظامی، منشی صحنه: محسن بهاری، مدیر تولید: مجید بابایی، مدیر تدارکات: جواد سلیمانی، عکاس: پویا شاه جهانی.

بوف کور
هومن برق نورد در نمایی از “بوف کور”
بوف کور
احمدرضا معتمدی و احمد مهرانفر در نمایی از “بوف کور”



“نقی”، “ارسطو” و چند نفر دیگر با گریم‌های رمضان۹۵+عکس

سینماژورنال: محسن تنابنده و احمد مهرانفر بازیگرانی که در سریال چندفصلی “پایتخت” دو کاراکتر “نقی” و “ارسطو” را ایفا کرده بودند ماه رمضان امسال با سریال “علی البدل” به تلویزیون می آیند.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “ایسنا” سریال «علی‌البدل» به کارگردانی سیروس مقدم قرار است از شبکه اول سیما به روی آنتن برود. این سریال اول هفته آینده در یکی از روستاهای همدان کلید می‌خورد.

به تازگی عکس‌هایی از تست گریم بازیگران سریال «علی‌البدل» منتشر شده است. کل تصویربرداری سریال سیروس مقدم در شهر همدان انجام می‌شود و داستان در همان جا می‌گذرد.

«علی‌البدل» به تهیه‌کنندگی الهام غفوری تهیه می‌شود و محسن تنابنده و خشایار الوند از گروه نویسندگان این مجموعه طنز هستند.

مهدی فخیم‌زاده، مهدی هاشمی، محسن تنابنده، احمد مهران‌فر، هومن حاجی‌عبدالهی، حسین محب‌اهری، هادی کاظمی، محمود جعفری، عزت‌الله رمضانی‌فر و … از جمله بازیگرانی هستند که تاکنون حضورشان در «علی‌البدل» قطعی شده و تست گریم آنها نیز انجام شده است. سریال سیروس مقدم بازیگران دیگری هم اضافه خواهد کرد.

آنچه در خلاصه داستان سریال جدید سیروس مقدم آمده به این شرح است: من علی البدل هستم، فرعی، رزرو و جانشین عضو اصلی؛ حرف نزنم میگن مگه لالی، حرف بزنم میگن حق رأی نداری. خلاصه هم هستم هم نیستم.

محسن تنابنده در "علی البدل"
محسن تنابنده در “علی البدل”
احمد مهرانفردر "علی البدل"
احمد مهرانفردر “علی البدل”
مهدی فخیم زاده در "علی البدل"
مهدی فخیم زاده در “علی البدل”
هومن حاجی عبدالهی در "علی البدل"
هومن حاجی عبدالهی در “علی البدل”
هادی کاظمی در "علی البدل"
هادی کاظمی در “علی البدل”
حسین محب اهری در "علی البدل"
حسین محب اهری در “علی البدل”



“زلزله پایتخت” در دو فیلم از آثار بخش مسابقه جشنواره فجر+عکس

سینماژورنال: وجود سه گسل در جنوب، شمال و مرکز تهران سبب ساز آن شده است که پایتخت ایران یکی از نقاط زلزله‌خیز ایران باشد.

به گزارش سینماژورنال زلزله‌خیز بودن پایتخت موجب شده است که کارشناسان زمین شناسی مرتب درباره خطرات ساخت و سازهای غیرمجاز در تهران هشدار دهند.

وقوع زمین لرزه هایی با شدت پایین در همه سالهای اخیر نیز به نوبه خود باعث شده شهروندان تهرانی مرتب از خود بپرسند که در صورت وقوع زلزله در پایتخت چه اتفاقی رخ خواهد داد؟

امسال دو فیلم از آثار حاضر در بخش مسابقه جشنواره سی و چهارم فیلم فجر به صورت مستقیم، زلزله را در کارکرد دراماتیک خود به کار گرفته‌اند.

تصویرسازی کامل از عواقب زلزله در “رسوایی2”

یکی از این فیلمها “رسوایی2” مسعود ده‌نمکی است که در آن یک تصویرسازی کامل از اثرات بعد از وقوع زلزله در تهران به چشم می‌خورد.

ده‌نمکی که به دلیل عقبه روزنامه‌نگاریش اغلب کوشیده برخی از سوژه‌های ملتهب صفحات حوادث روزنامه ها را وارد فضای آثارش کند در “رسوایی2” داستان پیرمردی عارف مسلک را روایت می‌کند که در شهری خیالی زندگی میکند؛ شهری که به دلیل معلق بودن بین سنت و مدرنیته کاملا شبیه به تهران است.

وقوع زلزله در دو نقطه فیلم

گره “رسوایی2” زمانی ایجاد می شود که این پیرمرد به دلیل افزایش فسادهای اقتصادی و اجتماعی در این شهر، پیش‌بینی وقوع یک زمین لرزه را می کند اما هیچ کس او را جدی نمی گیرد تا زمانی که پیش‌بینی به حقیقت می پیوندد.

شنیده های سینماژورنال حکایت از آن دارد که ده‌نمکی در دو نقطه فیلم خود به تصویرسازی بخشی از فاجعه‌ای پرداخته که در صورت وقوع زلزله، پایتخت با آن روبرو خواهد بود.

یکی از این دو بخش در میانه‌های فیلم قرار دارد که در نتیجه این زلزله تقریبا تمامی نقاط شهر از متروها گرفته تا پلها تخریب می‌شوند و برجها ریزش می کنند.

رسوایی2
اکبر عبدی و محمدرضا شریفی‌نیا در “رسوایی2”

زلزله اصلی در انتهای فیلم رخ می دهد که در اینجا دیگر ویرانی کامل شهر شکل می گیرد و تخریب پشت تخریب است که رقم می خورد اما با یک پایان‌بندی غیرمتعارف(!) حرکت گسل متوقف می‌شود.

ده‌نمکی برای تصویرسازی نماهای مربوط به زلزله پایتخت زمان زیادی را گذاشته و سعی کرده تصویرسازی بکر و دست اولی را در مقیاسهای داخلی انجام دهد و بدین لحاظ می‌توان فیلم را جزو امیدهای بهترین جلوه‌های ویژه جشنواره امسال دانست.

منفعت طلبانی که فقط سعی دارند خود را از زلزله نجات دهند

“هفت ماهگی” ساخته هاتف علیمردانی دومین فیلمی است که زلزله پایتخت جایگاهی موثر در روند داستانی آن دارد. زلزله در این فیلم به شدت تعلیق برانگیز و رعب‌آور تصویرسازی شده است و درست در زمانی رخ می دهد که همه چیز در جهت بدی و آلودگی پیش میرود.

شنیده های سینماژورنال حکایت از آن دارند تصویرسازی زلزله در “هفت ماهگی” کاملا برآمده از دیدگاه فرامتنی اثر است که قصد دارد این واقعیت را به مخاطب بنمایاند که دنیا دار مکافات است و هر آنچه کنید، دیر یا زود، نتیجه‌اش را به چشم خود خواهید دید.

در “هفت ماهگی” و حین وقوع زلزله واکنش آدمهایی را می‌بینید که خیلی شبیه به منفعت‌طلبان روزگار ما هستند.

هفت ماهگی
هانیه توسلی و حامد بهداد در نمایی از “هفت ماهگی”

یکی ملودرام اجتماعی و دیگری درام سیاسی

به لحاظ ژانری اگر “هفت ماهگی” را با “رسوایی2” مقایسه کنیم اولی یک ملودرام اجتماعی است و دومی یک درام سیاسی-اجتماعی با رگه‌هایی از نقد تند آسیبهایی که سیاسی‌بازی برخی مقامات به جامعه وارد کرده است.

“هفت ماهگی” را منصور لشکری قوچانی تهیه کرده و حامد بهداد، باران کوثری، احمد مهرانفر، پگاه آهنگرانی، هانیه توسلی و فرشته صدرعرفایی بازیگران آن هستند.

“رسوایی” را ده نمکی خودش تولید کرده و اکبر عبدی، محمدرضا شریفی نیا، سحر قریشی، فخرالدین صدیق شریف و رامین راستاد از جمله بازیگران آن هستند.




“نقی معمولی” به خانه بخت رفت/محسن تنابنده هم بالاخره متأهل شد+عکس

سینماژورنال: محسن تنابنده بازیگر کاراکتر “نقی معمولی” در سریال “پایتخت” که این روزها درگیر پیش تولید “فِراری” علیرضا داوودنژاد است از طریق صفحه اجتماعی خود از ازدواجش خبر داد.

به گزارش سینماژورنال صبح جمعه 30 آبان ماه تنابنده 40 ساله با قرار دادن تصویری از دست خود و همسرش در دستان یکدیگر، نوشت: در این سرما و باران یار خوشتر/نگار اندر کنار و عشق در سر.

هرچند برخی گمان شان این بود که این تصویر و متن ضمیمه آن شاید ربطی به ازدواج تنابنده نداشته باشد اما وقتی احمد مهرانفر رفیق این سالهای تنابنده تصویر اجتماعی او را بازنشر داد و به او و همسرش تبریک گفت همگان دریافتند ازدواج تنابنده کاملا جدی است.

مهرانفر در پیام تبریک خود آورده است: محسن و روشنک عزیز! پیوندتون مبارک…خوشبخت باشید و سفید…

سینماژورنال این ازدواج را به تنابنده و همسرش تبریک می گوید و آرزو دارد این زوج با تکیه بر کیمیای عشق سالهای سال در کنار یکدیگر  زندگی کنند.

صفحه اجتماعی تنابنده
صفحه اجتماعی تنابنده
صفحه اجتماعی احمد مهرانفر
صفحه اجتماعی احمد مهرانفر



احمد مهرانفر باز هم بوتیک‌دار شد!+عکس

سینماژورنال: احمد مهرانفر بازیگریست که بیش از هر چیز به واسطه ایفای نقش “ارسطو”ی سریال “پایتخت” شناخته می‌شود.

به گزارش سینماژورنال مهرانفر هرازگاه تجربیات سینمایی خود را هم دارد و از جمله نوروز امسال کمدی-سیاسی پرفروش “ایران برگر” را روی پرده داشت.

مهرانفر اخیرا هم درگیر بازی در “هفت ماهگی” تازه ترین فیلم هاتف علیمردانی بود.

نکته جالب درباره این فیلم آن است که گویا در “هفت ماهگی” هم مهرانفر در نقش یک بوتیک دار ظاهر شده است درست شبیه نقش اش در “دربند”.

البته در “دربند” مهرانفر نقش یک عطرفروش را بازی کرده و در “هفت ماهگی” فروشنده پوشاک.

مهرانفر در “دربند” پرویز شهبازی ایفاگر بوتیک داری بود که در بخشهایی از داستان پیش روی کاراکتر اصلی داستان قرار می‌گرفت.

“هفت ماهگی” که از حضور باران کوثری و حامد بهداد در نقشهای اصلی سود می برد به تهیه کنندگی منصور لشکری قوچانی تولید می‌شود.

احمد مهرانفر در نمایی از "دربند"
احمد مهرانفر در نمایی از “دربند”
احمد مهرانفر در نمایی از "هفت ماهگی"
احمد مهرانفر در نمایی از “هفت ماهگی”



شباهت فراوان گریم بهداد در "دندون طلا" با گریم "ارسطو"ی "پایتخت"+عکس

سینماژورنال: تازه ترین قسمت مینی سریال “دندون طلا” از  ششم آبان وارد شبکه خانگی می شود.
به گزارش سینماژوزنال نکته جالب قسمت تازه “دندون طلا” گریم حامد بهداد در آن است.

بهداد که در این مینی سریال در نقش خواننده ای به نام “بلبل” ظاهر شده است در این قسمت با انبوه مو و ریش شمایل یک معتاد کارتن خواب را پیدا کرده است.

جالبی شمایل بهداد در این قسمت وقتی بیشتر می شود که با کنار هم قرار دادن گریم وی و گریم احمد مهرانفر در بخشی از “پایتخت4” متوجه شباهتهای میان آنها می شویم.

در “پایتخت4” که نوروز امسال روی آنتن شبکه اول رفت در بخشی که به سوگواری خانواده معمولی برای درگذشت همسر “ارسطو عامل” می گذشت هم ارسطو و هم “نقی” را با انبوهی ریش و مو دیدیم و حالا بهداد نیز وضعیتی مشابه این دو پیدا کرده است و در این بین شباهتش به ارسطو بیشتر است.

حامد بهداد در نقش یک معتاد در "دندون طلا"
حامد بهداد در نقش یک معتاد در “دندون طلا”
احمد مهرانفر در "پایتخت4"
احمد مهرانفر در “پایتخت4”




رضا عطاران و مهناز افشار در سریال تازه داوود میرباقری نقشهای اصلی را بازی می‌کنند!/این سریال “ماه تی‌تی” نام دارد و برای شبکه خانگی تولید خواهد شد/برای تولید “ماه تی‌تی” بودجه‌ای ۵ میلیاردی تخمین زده شده+جزییات داستانی پروژه، جزییات کاراکتر عطاران و تیم بازیگران

سینماژورنال/غفور پورغفور: داوود میرباقری کارگردانی که بعد از “مختارنامه” و به دلیل مشکلات اقتصادی که در تولید سریال “سلمان فارسی” پیش آمده بود قید کار در تلویزیون را زده و به سراغ شبکه خانگی رفت قصد دارد به زودی یکی از ایده های قدیمی خود را در این شبکه به سریال درآورد.

به گزارش سینماژورنال این ایده “ماه تی تی” نام دارد که نگارش آن به دهه هفتاد و بعد از ساخت “آدم برفی” بازمی گردد. در آن زمان طرح اولیه “ماه تی تی” توسط میرباقری نوشته شد اما درگیری اش در تلویزیون و ساخت مجموعه های مختلف باعث شد تولید آن به تعویق بیفتد

حالا بعد از دو تجربه “شاهگوش” و “دندون طلا” در شبکه خانگی میرباقری تصمیم گرفته “ماه تی تی” را هم در قالب یک مجموعه 15 قسمتی برای شبکه خانگی بسازد.

بودجه 5 میلیاردی تولید

اخبار رسیده به سینماژورنال حکایت از آن دارند که برای تولید “ماه تی تی” یک بودجه 5 میلیاردی تخمین زده شده و مهران برومند تهیه کننده ای که در تولید “شاهگوش” و “دندون طلا” نیز در کنار میرباقری بود در اینجا هم به عنوان تهیه کننده اصلی حضور دارد.

میرباقری دستمزدی نمی گیرد و شریک تولید است

سرمایه گذاری کار اما با مشارکت میان میرباقری و برومند و البته دو شرکت فعال در شبکه خانگی صورت خواهد گرفت. اساس کار بر این مبنا شکل گرفته که هیچ کدام از طرفین درگیر تا رسیدن پروژه به سوددهی هیچ دستمزدی نخواهند گرفت.

این شراکت میرباقری در تولید سبب ساز آن شده است که وی دقت زیادی در انتخاب بازیگران داشته باشد و در قدم اول نیز قرار شده برای کمک به سوددهی بالای کارشرایط جذب رضا عطاران در “ماه تی‌تی” فراهم شود.

عطاران نقش یک مرزبان ایرانی را بازی می کند

اگر مذاکرات مطابق پیش بینی ها پیش برود عطاران نقش اصلی “ماه تی‌تی” را بازی خواهد کرد یعنی یک مرزبان ایرانی که در بحبوحه حمله مغول به ایران و فرار سلطان محمد خوارزمشاه درگیر اتفاقات مختلفی می شود.

اتفاقاتی که ناگاه به حرکت او در بُعد چهارم ماده یعنی زمان منجر شده و فرودش در روزگار معاصر را موجب می شود.

با آمدن “ماه تی‌تی” به روزگار معاصر او تناقضهای رفتاری ایرانیان را مشاهده می کند؛ تناقضاتی که گویا از صدها سال پیش تاکنون نسل به نسل منتقل شده است و همین تناقضات است که بار طنز کار را شکل می دهد.

بازسازی اتفاقات دهشتناک رخ داده در جریان حمله مغول

میرباقری تصمیم گرفته در “ماه تی‌تی” بخشهایی از اتفاقات دهشتناکی که در جریان حمله مغول به ایران رخ داد را نیز با ترکیب فیلمبرداری زنده و سی.جی.آی بازسازی کند؛ اما فضای کلی کار بیشتر در حال و هوای طنز می گذرد بخصوص زمانی که کاراکتر اصلی به روزگار معاصر می آید.

مهناز افشار بازیگر مقابل عطاران است

مهناز افشار که چندی قبل با رضا عطاران در کمدی “نهنگ عنبر” همبازی بود بازیگر مقابل عطاران در “ماه تی تی” است؛ به گزارش سینماژورنال در اینجا هم برخورد این دو نفر و شکل گیری مایه های رمانس است که بخشی از روایت را به خود اختصاص می دهد.

رضا عطاران و مهناز افشار
رضا عطاران و مهناز افشار

تیم بازیگران کار

به جز عطاران و افشار، بخش عمده تیم بازیگران سریال “شاهگوش” در این کار در کنار میرباقری خواهند بود.

رضا کیانیان، مهران احمدی، حمیدرضا آذرنگ، شهرام حقیت دوست، مرجانه گلچین، احمد مهرانفر و هادی کاظمی از جمله بازیگران “شاهگوش” هستند که حضورشان در “ماه تی تی” قطعی شده است.

آذر ماه پروژه کلید می خورد

به گزارش سینماژورنال “ماه تی تی” این روزها در مرحله پیش تولید و انتخاب بازیگر به سر می برد ضمن اینکه میرباقری محاسبات دقیقی را هم برای انتخاب لوکیشن انجام می دهد.

برنامه ریزی پروژه طوری بوده که دو قسمت ابتدایی مجموعه در یک دی.وی.دی، به شبکه خانگی عرضه خواهد شد.




نقی معمولی و رفقا در استخر+عکس

سینماژورنال: محسن تنابنده بازیگری که با ایفای کاراکتر “نقی معمولی” در سری “پایتخت” شناخته میشود هرازگاه تصاویری از خود در صفحه اجتماعی خویش منتشر می کند.

به گزارش سینماژورنال در تازه ترین تصویری که تنابنده در صفحه اجتماعیش منتشر کرده در استخر دیده میشود.

تعدادی از بازیگران دیگر و از جمله احمد مهرانفر، هدایت هاشمی و هادی کاظمی و هومن حاجی عبدالهی هم کنار وی دیده می شوند.

تنابنده در شرح عکس نوشته است: یک روز خوب با دوستان؛ خدایا ممنون بخاطر همه چیز.

محسن تنابنده و رفقا
محسن تنابنده و رفقا



از رفتار تند تنابنده با بازیگران تا افزایش میزان H2O در “پایتخت”

سینماژورنال/نگار حسینی: “پایتخت” جزو معدود سریال هایی بود که در طول سالها دنبالش می کردم؛ شمالی بودنم هم مزید بر علت می شد که با علاقه بیشتری سریال را پیگیری کنم.

همیشه هوش تنابنده را به خاطر شخصیت پردازی خوبش تحسین می کردم و اینکه چقدر با تسلط مردم این خطه را شناخته؛ وقتی شنیدم غصل جدید “پایتخت” ساخته می شود خوشحال شدم؛ آن قدر خوشحال که پیشنهاد تهیه این گزارش را به مجله “ایده آل” دادم.

اما از همان بد ورودم به زیراب  و حضور در پشت صحنه متوجه شدم که  “پایتخت4”  راه سه فصل گذشته را نخواهد رفت؛

رفتار تند تنابنده با اطرافیان، عدم انسجام بین اعضای گروه و… حاکی از آن بود که گرد غرّگی روح تیم  را از هم پاشیده  و آنها فکر می کنند هر چه که نام “پایتخت” را یدک می کشد باید به کام مردم خوش بیاید؛ بعد از پخش دو سه قسمت اول دست پایتختی ها  رو شد.

همه چیز برمبنای لودگی شخصیتها

آنها نتوانستند میراث دار خانواده معمولی باشند. سری چهارم “پایتخت” عملا  قصه نداشت؛ همه چیز روی لودگی شخصیت ها استوار بود. رابطه نقی و هما که برگ برنده سریال بود به رابطه پر جنجال سایر مجموعه های تلویزیونی بدل گشت.

نقی معمولی بی هیچ دلیل موجهی بیکار بود و تلاشی برای امرار معاش نمی کرد. بابا پنجعلی کاراکتر دوست داشتنی فصول قبل به یک مرد لوده تبدیل شد که به چیپ ترین شکل ممکن تن به ازدواج داد هر چقدر هم‌ که سریال پیش می رفت بر میزان عنصری به نام H2O اضافه می شد.

حتی نام سریال که “پایتخت” بود فراموش شد در شرایطی که تمام جذابیت این کار به خانه به دوشی،سفر و حس خانواده دوستی بود اما برای پیشبرد سریع کار به فیلمبرداری در زیراب اکتفا شد.

طبیعی است وقتی مغز متفکر گروه درگیر اکران اولین فیلم سینمایی اش و نگارش کار دیگری است و از نیمه راه تنها برای بازی سکانس های مربوط به خودش به شمال می رفت انگیزه ای برای خلق کاری متفاوت  نبود.

مقدم هم که به نظر می رسد به اندازه کافی اشباع شده بود. ای کاش ما قدر کاراکترهایمان را بیشتر بدانیم و صرفا برای پر کردن آنتن دست به ساخت سریال نزنیم‌.




داستان سریال بعدی گروه “پایتخت” لو رفت؛ ماجرای آب گرم یک روستای بدوی

سینماژورنال: در حالی که فصل چهارم سریال “پایتخت” آخرین روزهای پخش خود را می گذراند به تازگی کارگردان اثر از ایده ای که برای ساخت سریال بعدی اش دارد پرده برداشت.

به گزارش سینماژورنال این سریال “علی البدل” نام دارد که پیش از این بنا بود قبل از فصل چهارم “پایتخت” و برای نوروز 94 کار شود اما به دلایل مختلف کار به نتیجه نرسید.

سیروس مقدم در گفتگو با “هفت صبح” طرح داستانی این اثر را این طور لو داده است: “علی البدل” داستان یک روستای خیالیست که مجموعه ای از آدمها با تفکرات مختلف در آن زندگی میکنند. منبع درآمد مردم روستا آب گرمیست که خاصیت درمانی دارد اما با ورود یک آدم جدید به این آبادی همه چیز به هم میریزد.

اکثر بازیگران نیمه برهنه هستند

وی ادامه داده است: اجرای این طرح کار بسیار سختیست. پیدا کردن روستایی با ابن شرایط کار دشواری بود و اکثر بازیگران بخاطر حمام کردن، نیمه برهنه هستند و باید کار در تابستان فیلمبرداری شود.

این کارگردان درباره عدم تولید کار در سال قبل بیان داشت: قرار بود پارسال تابستان این پروژه را کار کنیم تا عید پخش شود ولی بخاطر تغییر و تحولات سازمان صداوسیما ممکن نشد.

مقدم اما از امیدواری برای تولید این سریال چنین گفته است: مدیریت جدید از ساخت این سریال استقبال کرد ولی بهمن ماه بود و عملا امکان ساخت این کار نبود.

تنابنده باز هم سرپرست نویسندگان است

به گزارش سینماژورنال “علی البدل” در صورت فراهم آمدن مقدمات تولید با گروه تولید “پایتخت” و البته محسن تنابنده به عنوان بازیگر و سرپرست نویسندگان ساخته خواهد شد.

الهام غفوری تهیه کننده کار خواهد بود و هسته اصلی بازیگران “پایتخت” یعنی احمد مهرانفر، علیرضا خمسه و ریما رامین فر نیز در این سریال حاضر خواهند بود.

مشابه “ایران برگر”؟!

جالب است مطابق آنچه مقدم درباره خط اصلی داستان لو داده است بخشهایی از کار شباهتهایی دارد به کمدی-سیاسی “ایران برگر” که نوروز امسال روی پرده بود و فروش خوبی هم داشت.

بخصوص دو نکته؛ اینکه کل داستان در یک روستا می گذرد و دوم وروی غریبه به روستاست که همه چیز را تغییر می دهد!