1

شمس لنگرودی که چند فیلم در گروه کاملا دولتی هنروتجربه داشته در پاسخ به پرسشی درباره این گروه⇐تجربه يعني چه؟/دلم می‌خواست فیلمهایم را همه ببینند

سینماروزان: شمس لنگرودی شاعر سرشناس در سالهای اخیر به عنوان بازیگر در آثاری ظاهر شده نظیر «احتمال باران اسیدی»، «پنج تا پنج» و «فلامینگو شماره 13» که همه اینها از گروه دولتی هنروتجربه سربرآورده اند و البته چنان که باید هم توجهی برنینگیخته اند.

به گزارش سینماروزان شمس لنگرودی در گفتگویی که به بهانه کارنامه بازیگریش با «اعتماد» داشته به صراحت از این گفته که دلش میخواسته فیلمهایش را طیف گسترده تری از مخاطبان ببینند و نه اینکه به اسم سینمای تجربی فقط بخشی اندک به تماشای آثارش بنشینند.

شمس لنگرودی در پاسخ به این پرسش که فيلم‌هايي كه تاكنون بازي كرده‌ايد در گروه سينمايي هنر و تجربه بوده است. تاچه اندازه خودتان آدم تجربه‌گرايي هستيد بیان داشته است: يكي از چيزهايي كه من هنوز نفهميده‌ام همين لغت تجربي است. سينماي تجربي، شعر تجربي… را نمي‌فهمم. تو يك دردي را يا داري يا نداري. چيزي تو را آتش زده كه شعرش را مي‌گويي. تجربه يعني چه؟ بعضي‌ها سن پدرها را دارند و هنوز دارند تجربه مي‌كنند. براي كي تجربه مي‌كنيد؟

وی ادامه داده است: فيلم هم همينطور هست. من مشغله‌اي دارم و سعي مي‌كنم به بهترين شكل به آن بپردازم. مگر آنكه بي‌درد باشي و خواسته باشي فرم‌هايي را براي خود تجربه كني كه اين موضوع مساله من نيست. زيرا من معتقدم كه فرم عبارت است از هماهنگي محتوا و شكل. من اهل ريسك براي آنچه مي‌خواهم هستم اما اهل تجربه كردن به اين معنا نبوده‌ام. بنابراين نمي‌دانم اين مساله يعني چه.

این شاعر با اشاره به اکران فیلمهایش در گروهی دولتی گفته است: علت اينكه تمام فيلم‌هايم تا به امروز در هنر و تجربه اكران شده تقريبا اتفاقي است يا شايد فيلمنامه‌هايي را انتخاب مي‌كنم كه به آن سمت هدايت مي‌شوند وگرنه من خودم مي‌خواهم كه مانند شعر، فيلمم را هم همه ببينند. من براي شعر همه كار مي‌كنم. زيبايي‌شناسي خودم را پايين نمي‌آورم اما مي‌خواهم همه ببينند. چرا كه همه درحد توانايي خودشان زندگي مي‌كنند و بالاخره دركي از زندگي دارند. دلم مي‌خواست شعر و بازي من هر دو براي اينها باشد. اما ظاهرا انتخاب هايم به اين سمت مي‌رود.

 




مجوز شوخی با این سردار را چه کسی صادر کرده؟

سینماژورنال: اینکه ممیزان ما چارچوبهای خاص خود را در ممیزی آثار دارند و سعی وافری میکنند که اشارات و طعنه های تند سیاسی وارد فضای فیلمها نشود چندان عجیب نیست.

با این حال در برخی فیلمهای جشنواره اشاراتی را می بینیم که انگاری از چشمان ممیزان دورمانده است.

به گزارش سینماژورنال در بخشی از “احتمال باران اسیدی” یک شوخی نادرست و زشت با سرداران سپاه صورت گرفت! یکی از کاراکترهای فیلم که جوانی است که بعضا مخدر هم مصرف میکند برای راه اندازی کار پیرمردی که بلحاظ سن و سال جای پدرش است از طریق تلفن ثابت خود را سرداری جامیزند که به دنبال گرفتن نمایندگی یک داروی تقویت قوای جنسی در کشورهایی چون سوریه است!!!

نمی دانیم این شوخیها توسط ممیزان ما دیده شده است و به اصطلاحا زیرسبیلی آن را رد کرده اند یا ممیزان ما فیلم را بادقت ندیده اند. شاید هم ممیزان صرفا نیمه ابتدایی فیلم را که به سبک آثار شهیدثالث، کند، بی هیجان و بدون اتفاق پیش می رود دیده اند و بر همین مبنا مجوز نمایش کامل اثر را صادر کرده اند.

نکته اینجاست که اگر بناست دامنه ممیزی را کمتر کنیم بهتر است به جای شوخی با چنین نمادهایی به سراغ باز کردن خطوط قرمز سینما در برخورد با پدیده های روز باشیم؛ یعنی دست سینماگر را باز بگذاریم که مثلا درباره اختلاسهای کلانی که در کشور صورت میگیرد یک درام خوب بسازد وگرنه با طعنه های کلی و ریشخند کردن یک طیف خاص فقط و فقط هجمه آن طیف نسبت به سینماست که رقم می خورد.

اگر کارگردان “احتمال باران اسیدی” اطلاعاتی درباره درگیری یک شخص حقوقی خاص در ماجرای عرضه داروهای تقویت جنسی دارد باید این اطلاعات را به صورت کامل و در قالب یک درام سینمایی به مخاطب ارائه کند وگرنه ریشخند کردن یک طیف و به قول معروف همه را به یک چوب راندن فقط و فقط گلایه ها را از سینمای ما بالا می برد.