1

سفارش از خود به خود؟؟⇔مدیر مرکز مستند حوزه، تهیه‌کننده مستندی که سفارش تولیدش را حوزه داده!!+عکس

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: اینکه دست‌اندرکاران مدیریتی یا اعضای حاضر در شوراهای تأیید فیلمنامه ارگانها و نهادها بکوشند پروژه هایی از خودشان را در ساختار مدیریتی خویش یا شوراهایی که در آن حاضرند تصویب کنند مسبوق به سابقه است.

به گزارش سینماروزان روح الله سهرابی قائم مقام انجمن سینمای مقاومت و دفاع مقدس از جمله افرادی بود که سریالی نظیر «آرام می‌گیریم» را با حمایت انجمن دفاع مقدس تولید کرد یا در پروژه شکست‌خورده «50 قدم آخر» که به سفارش انجمن تولید شد به عنوان ناظر کیفی حضور داشت.

به تازگی خبر تولید مستندی سریالی به نام «روزگار رضاخانی» منتشر شده است؛ مستندی که مهدی فارسی آن را می‌سازد و همان طور که از نامش پیداست به حوادثی همچون ایجاد شبکه راه‌آهن، تاسیس دانشگاه تهران و ماجرای قانون کشف حجاب، قیام گوهرشاد و همچنین مسائل شخصی و خصوصی دربار پهلوی می‌پردازد.

در میان سفارش‌دهندگان «روزگار رضاخانی» نام مرکز مستند سوره حوزه هنری و بسیج صداوسیما کنار یکدیگر دیده می‌شود آن هم در حالی که تهیه کندگی مستند را محسن یزدی برعهده داشته که خودش مدیر مرکز مستند سوره حوزه هنری است!!!

اینکه دست اندرکاران ارگان سفارش‌دهنده باید به عنوان ناظر در روند تولید باشند منطقی است و این را هم می‌دانیم که محسن یزدی جزو معدود مدیران جوان سیکل مدیریتی حوزه است که کوشیده به سهم خود مثمرثمر باشد، اما آیا امکان این وجود نداشت که برای پرهیز از هر گونه شک و شبهه احتمالی به جای مدیر مرکز مستند حوزه یکی از ده‌ها فعال کم‌کار سینمای مستند که به لحاظ فکری هم با این مجموعه همراهی دارند به عنوان تهیه‌کننده در کار حضور داشته باشند؟

روزگار رضاخانی
پوستر «روزگار رضاخانی»/نام مدیر مستند سوره بالاتر از همه به عنوان تهیه‌کننده دیده می‌شود درحالی که لوگوی حوزه پایین پوستر خودنمایی می‌کند



انتقاد صریح رسانه های اصولگرا از «هفت»، گبرلو و بازیگر سریالی محصول انجمن دفاع مقدس

سینماروزان: اتفاقی که در برنامه اخیر «هفت» افتاد و در آن لیلا اوتادی بازیگری که اخیرا سریال «آرام می گیریم»-از محصولات انجمن سینمای دفاع مقدس که کارگردان آن هم قائم مقام انجمن بود- را روی آنتن داشت با لحنی بی ادبانه درباره اهالی رسانه سخن گفت و تأیید سخنان او توسط بهروز افخمی مجری برنامه سبب ساز آن شده که برخی از رسانه های اصولگرا به نقد صریح «هفت» بپردازند.

از جمله این رسانه ها روزنامه «جوان» است که با زیر سوال بردن وجه کیفی کارنامه اوتادی نقدهای تندی را به ادبیات او و مجری «هفت» که شرایط حضور وی در برنامه را فراهم کرده روانه ساخته است.

از سوی دیگر خبرگزاری اصولگرای «فارس» نیز به انتقاد شدید از «هفت» به خاطر دعوت از مهمانی که اهالی رسانه را زیر سوال برده پرداخته است. «فارس» البته کوشیده به نوبه خود هم از خجالت اوتادی درآید و هم اشاراتی تند داشته باشد به یکی از مجریان با سابقه ضعیف در مطبوعات که اخیرا به نقد اهالی رسانه پرداخته بود؛ اشاراتی که بیش از همه یادآور ادعاهای اخیر محمود گبرلو مجری فصل دوم «هفت» در کلی گویی پیرامون اهالی رسانه است.

ابتدا متن گزارش «جوان» را بخوانید:

به نظر مي‌رسد بايد مرتضي ميرباقري وعده اصلاح برنامه «هفت» را زودتر عملي كند. در آخرين نمونه از دسته گل‌هايي كه مجري و مهمان برنامه به آب دادند، اصحاب رسانه را مورد اهانت قرار دادند. ليلا اوتادي بازيگر درجه چندم سينما كه سال‌ها است فيلم شاخصي در سينما نداشته و اخيراً به خاطر بازي در سريالي تلويزيوني دوباره فرصت ديده شدن پيدا كرده، در برنامه «هفت» مهمان بهروز افخمي بود. افخمي و اوتادي در گفت‌و‌گوي‌شان به مسائل مختلفي از جمله سينما پرداختند و ليلا اوتادي درباره حضور نيافتنش در جشنواره فجر به اصحاب رسانه حمله كرد و در پازلي كه بهروز افخمي چيده بود شروع به توهين به خبرنگاران كرد. در بخشي از برنامه افخمي به اوتادي مي‌گويد: «فضاي جشنواره و رفتار خبرنگارها اذيت‌كننده است، اوتادي پاسخ مي‌دهد: ما پنج، شش خبرنگار خوب بيشتر نداريم و به جز آنها بقيه تازه‌كار و شايد كمي نادان‌اند. بهروز افخمي مي‌گويد: كمي نادان و خيلي بي‌تربيت. اوتادي مي‌گويد: بله بله منظورم همين بود! در ادامه افخمي با تكميل دايره توهينش مي‌گويد:‌«حالا خبرنگار خوب هم هست واقعا؟!»

 آيا رسانه ملي كه بزرگ‌ترين مجموعه خبرنگاري را در اختيار دارد و البته در دوران جشنواره فجر نيز خبرنگارانش حضور فعالي دارند، در برابر چنين توهيني سكوت خواهد كرد؟ پيش از اين ادبيات زشت مجري و منتقد ثابت اين برنامه انتقادهاي زيادي را از تلويزيون در پي داشته است و حاشيه‌سازي‌هاي برنامه «هفت» نه تنها اهالي سينما را بلكه مخاطبان تلويزيون را نيز رنجانده است. اين برنامه تلويزيوني در طول برگزاري جشنواره فيلم فجر نيز همين رفتار را تكرار كرد، به طوري كه پرويز پرستويي با انتشار يادداشتي نوشت: «متأسفانه اين دو تن، با حمايت مسئولان رسانه ملي خر خود را سوار شده و مي‌تازند، ولي نمي‌دانند كه حتي مردم عزيز غيرسينمايي هم اينها را منفور مي‌خوانند. بازهم اميدوارم مسئولاني كه دغدغه فرهنگ دارند تجديد‌نظري در خصوص اين برنامه سينمايي كرده و از افراد لايق در اين برنامه استفاده نمايند.» لازم به يادآوري است، مرتضي ميرباقري در نشست اخير مطبوعاتي‌اش از لزوم اصلاح هفت خبر داده بود.

حالا متن گزارش خبرگزاری «فارس» را بخوانید:

امروزه بسیاری به این مهم رسیده‌اند که در کنار فیلم‌های خوب سینما، وجود فیلم‌های زرد شرایط بدی را برای سینما به‌وجود آورده‌است و بعضی آن را به شرایط بد نقد فیلم و خبرنگاری و روزنامه‌نگاری سینمایی مرتبط می‌دانند اما نکته حایز اهمیت این است که در حوزه رسانه و مطبوعات نیز مانند حوزه‌های دیگر ضعیف و قوی در کنار هم هستند و فعالیت می‌کنند. یعنی در کنار ضعف‌های حوزه رسانه‌، نقاط قوت بسیاری نیز دیده می‌شود که بسیار تاثیرگذار است. با این احوال، گویا توهین به خبرنگاران به مد روز تبدیل شده و بعضی به جای اینکه کار خود را درست انجام دهند تا بتوانند کارنامه درستی ارائه دهند با چرخاندن نوک پیکان نقد (و خصوصا نقدهای غیرکارشناسی و غیرمنصفانه) به سوی رسانه، تلاش دارند تا خود را موجه جلوه دهند.

در این میان و برای رسیدن به مقصود بهتر است در هر جایگاهی، حتی بازیگر فیلم‌های کم‌ارزش و بعضاً زرد یا فلان مجری ورشکسته که دائم در فضای مجازی از مخاطبان می‌خواهد که به برنامه‌اش رأی دهند هم یک پس گردنی به اهالی رسانه و خبرنگاران می‌زند تا کارنامه ضعیفش مغفول بماند. یا یکی از مجریان که سابقه‌ای ضعیف در کار مطبوعات داشته است و هیچ گاه خبرنگاری را تجربه نکرده نیز کار اهالی رسانه را به نقد می‌کشد و از اینکه روزگاری در رسانه حضور داشته اظهار تاسف می‌کند.

افرادی از این دست، این مهم را به فراموشی سپرده‌اند که این نوع رفتار غیراخلاقی برای اهالی رسانه حتی برای دقایقی نیز قابل تأمل و تاثیرگذار نیست. هم‌کلامی مجری برنامه تلویزیونی با بازیگری که کارنامه موفقی ندارد در زیر سوال بردن خبرنگاران و «نادان» خطاب کردن این قشر زحمتکش جامعه، تنها باعث ایجاد نفاق و تفرقه میان این قشر و اهالی سینما خواهد بود. جداکردن 5 یا 6 خبرنگار را هم توسط بازیگری که برترین نشان کارنامه او دریافت جایزه «عشق»! از جشنواره‌ درجه چندم از آمریکاست، می‌توان صرفا در راستای تفرقه انداختن میان اهالی رسانه برآورد کرد. خبرنگاران در همه جای دنیا به لحاظ مادی و معنوی جایگاه بالایی در جوامع دنیا دارند و دست‌کم حقوق‌ مالی شان از بالاترین میزان حقوق‌هاست. این در حالیست که خبرنگاران امروز جامعه سینمایی ما با یک‌بیستم و یک‌سی‌ام درآمد خبرنگاران دنیا فعالیت می‌کنند و با این حال توسط یک برنامه تلویزیونی مورد بی‌حرمتی قرار می‌گیرند و متهم به نادانی می‌شوند.

متأسفانه خبرنگاران به این مورد متهم هستند که پشت میزنشین شده‌اند. انتقادی که صدالبته بخشی از آن درست است و باید اصلاح شود. اما واقعیت این است که همین خبرنگاران با وضعیت حقوقی که دریافت ‌می‌کنند، تا همین حالا هم در مقاطع مختلف -از جنگ تحمیلی گرفته تا حادثه پلاسکو- از نثار جانشان دریغ نداشته‌اند و همیشه در بهترین شکل به مخابره خبر پرداخته‌اند. اگرچه برای زحمات این قشر پرتلاش روزی در تقویم سالانه به نام فعالان این عرصه در نظر گرفته شده است اما متاسفانه با بی‌احترامی تمام در یک برنامه سینمایی به این قشر «نادان» لقب داده می‌شود! سوال اینجاست این کارگردان و بازیگر حاضر هستند تنها یک‌سال با شرایط کاری خبرنگاران و حقوق آن‌ها امرار معاش کنند؟ به جرأت می‌گوییم که برای یک ماه هم توان امرار معاش با حقوق خبرنگاران را ندارند اما اینگونه درباره این خبرنگاران به قضاوت می‌نشینند. خبرنگاران در ایران امنیت شغلی ندارد و در تمام دنیا، کارشان در زمره مشاغل سخت قرار می‌گیرد. بیمه خبرنگاران در اکثر رسانه‌ها به‌عنوان بیمه کارگری پرداخت شده و حتی به آنها امکان استفاده از مزایای بازنشستگی شغل‌های سخت هم درنظر گرفته نمی‌شود. در نهایت هم با تمام این اوصاف آن‌ها را در جامعه هنری و در یک برنامه تلویزیونی نادان تصویر کردن کار جوانمردانه‌ای نیست.

اهالی رسانه هم به حضور برخی از افراد کم‌تخصص در این حوزه نقد دارند اما این مهم باید در گفتمانی درونی مورد بررسی قرار گیرد نه اینکه در یک برنامه تلویزیونی. این نوع گفتار و نقد نه تنها باعث اصلاح نمی‌شود بلکه این قشر پرتلاش جامعه را بی اجر و مزد می‌کند. نقد خوب و به جا می‌تواند بسیار کارساز باشد و باعث تقویت بنیه خبرنگاران شود اما این که چند آدم کم‌سواد در عرصه خبرنگاری برای بزرگ جلوه‌دادن جایگاه خود خبرنگاران سینمایی را زیر سوال ببرند و ذهن مردم را نسبت به این افراد خدوم در جامعه مشوش کنند نه محترم و نه پذیرفتنی است. با توجه به اعتراضات هنرمندان و اهالی سینما به برنامه تلویزیونی تخصصی سینمایی که به صورت زنده پخش می‌شود، مرتضی میرباقری معاون سیما در اولین نشست رسانه‌ای خود به تغییرات در این برنامه تاکید کرد اما پس از نشست رسانه‌ای معاون سیما، مجری در اولین برنامه پا را فراتر از نقد گذاشت و به خبرنگاران حوزه سینمایی توهین کرد.




گردهمايي شونه تخم‌مرغي‌ها در سریالی پرکلیشه محصول ارگان ارزشی⇐کارگردان سریال، قائم‌مقام این ارگان ارزشی است و تهیه‌کننده آن صاحب آثاری همچون «تایماز موتوری»، «دامادی به نام صفر»، «کلاه گیس» و…

سینماروزان/احمد رنجبر: از شنبه هفته گذشته پخش سريال جديد شبكه دو يعني «آرام مي گيريم» از محصولات ارگان ارزشی انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس شروع شد. اين سريال پروسه اي طولاني پشت سر گذاشت تا به آنتن رسيد؛ چيزي نزديك به سه سال. توليد سريال چند بار متوقف شد و با تغيير برخي بازيگران دوباره به جريان افتاد كه در بخشي از اين گزارش نقبي به افت و خيز توليدش خواهيم زد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «هفت صبح» سریال «آرام مي گيريم» كيفيت مطلوب ندارد و نتوانسته از كليشه ها استفاده اي بهينه كند. نتيجه آن كه شعار بر درام غلبه كرده است و بر اساس نشانه ها مي توان به غليظ تر شدن شعارها پي برد. محور اصلي گزارش امروز، آناليز كيفي «آرام مي گيريم» نيست و آن را به وقتي ديگر موكول مي كنيم. روي نوشته بازخواني كارنامه و عيار اركان اصلي سازنده سريال است.

كارنامه متوسط كارگردان

روح الله سهرابی براي عامه مخاطبان نامي آشنا نيست. او تا به امروز يك فيلم سينمايي ساخته و مدت هاست مسوليت قائمي مقام انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس را برعهده دارد. فيلم «خاكستر و برف» نام دارد كه در جشنواره سي و يكم فيلم فجر رونمايي شد اما توفيقي بدست نياورد. فيلم سال پيش در گروه هنر و تجربه به نمايش درآمد ولي مخاطبان از آن استقبال نكردند و منتقدان هم روي خوش به فيلم نشان ندادند. «خاكستر و برف» مضموني ارزشمند دارد و مشكل اصلي اش به پرداخت قصه برمي گردد كه باعث شده فيلم در محدوده يك ايده باقي بماند. جانب انصاف را رها نكنيم كه «خاكستر و برف» لحظات قابل تحسين دارد اما در مجموع اثري قابل ارجاع در كارنامه سهرابي نيست. «آرام می‌گیریم» دومين تلاش سهرابي در عرصه كارگرداني است.

يك شائبه

«آرام مي گيريم» محصول مشترک انجمن سینماى انقلاب و دفاع مقدس و گروه فیلم و سریال شبکه دو سیما است. اين سريال زماني كليد خورد كه محمد رضا شرف الدين مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس بود. (حدود دو سال پيش) همزمان تماس گرفتيم تا يك شائبه را با او مطرح كنيم: قائم مقام انجمن سينماي انقلاب و دفاع مقدس مي تواند با بودجه اين نهاد سريال سازي كند؟ شرف الدين در سفر بود و پاسخگويي را به زماني ديگر موكول كرد. خود سهرابي هم قول داد كه در وقت مقتضي در اين باره توضيح مي دهد (در خلال مصاحبه اي كه درباره سريال با او خواهيم داشت اين موضوع يكي از سرفصل ها خواهد بود). رفتن شرف الدين و آمدن محمدحسین نیرومند بجاي او، خللي در تصميمي كه انجمن براي كارگرداني قائم مقام گرفته بود ايجاد نكرد. «آرام مي گيريم» به دلايلي كه اشاره خواهيم كرد مدتي متوقف بود و مدير عامل جديد مي توانست جلوي توليد را بگيرد كه عملا مشكلي با كارگرداني سهرابي نداشته است.

سلطان تهيه فيلم هاي شونه تخم مرغي

تهيه كننده سريال «آرام مي گيريم» فرهاد گلي است. در دوران اوج رونق فيلم هاي موسوم به شونه تخم مرغي نام جناب گلي روي خيلي از اين فيلم ها ديده مي شد. اگر خاطراتان باشد، اواخر دهه نود به يك باره سر و كله تله فيلم هاي زيادي در سوپرماركت ها پيدا شد؛ آثاري كه به خاطر كيفيت پايين برچسب «نازل» خوردند و و اعتراض هاي فراواني به همراه داشتند. فرهاد گلي در آن زمان تهيه چندين فيلم از اين نوع توليدات شبكه نمايش خانگي را بر عهده داشت. برخي از آن ها كه توانسيتم از طريق منابع مطمئن به اسم شان دست پيدا كنيم اين ها هستند: «كادوی در بدر» ، «کلاه  گیس» ، «دامادی به نام صفر» و «تایماز موتوری». اگر احيانا گذرتان به اين فيلم ها خورده باشد مي دانيد كه چه كيفيتي دارند. كارنامه گلي در سينما كمي بهتر است و برغم فيلم هاي ضعيفي كه تهيه كرده برچسب شونه تخم مرغي روي توليداتش نيست. فيلم هاي«صحنه جرم ورود ممنوع» ابراهیم شیبانی، «بازگشت به آینده» علی عبدالعلی‌زاده،« ستایش» محمدرضا رحمانی و «خاكستر و برف» روح الله سهرابي در كارنامه اين تهيه كننده ديده مي شوند. هيچ كدام از فيلم ها مورد توجه منتقدان و سخت پسندان سينما واقع نشده اند و از آن طرف در گيشه شكست خورده اند. گلي يك سريال هم براي جواد رضويان تهيه كرده است با نام «کسی خوابه؟» كه نوروز 90 روي آنتن رفت. این سریال درست زمانی پخش شد که خیلی ها از سریال های تلخ تلویزیون انتقاد جدی داشتند؛ با این حال سريال نتوانست جای خود را باز کند و حتی ساخت فاز دوم آن به طور کلی منتفی شد.

كارنامه متوسط آقاي فيلمنامه نويس

در ميان عوامل اصلي سريال فريدون فرهودي، فيلمنامه نويس سريال كارنامه قابل دفاعي دارد. در كارنامه او فيلم هاي خوب «ساحره» و «دختري با كفش هاي كتاني » فيلم هاي ضعيف «كلاهي براي باران» و «پاپيتال» ديده مي شود. فيلمنامه سريال «دردسر والدين» و كارگرداني سري سوم «آينه» جزو كارهاي خوب اوست. فريدون فرهودي سريال «آرام مي گيريم» را با همكاري فروغ فروهیده نوشته است كه تا اين جا اثري گل درشت بوده.

ديگر عوامل شونه تخم مرغي

در ادامه بررسي كارنامه عوامل سازنده «آرام مي گيريم» به دو نام مي رسيم: محمد رضا فاضلي(مشاور کارگردان و بازیگردان) و رضا درزگري (طراح صحنه و لباس). اولي دو تله فيلم «آخرين مجرد» را ساخته كه در رده فيلم هاي شونه تخم مرغي قرار مي گيرد و «جاسوس بازی» را كه از تله هاي متوسط تلويزيون است. درزگري هم يك تله فيلم با نام «قبر مشترک» كارگرداني كرده است و حمید لولایی و مریم امیرجلالی بازيگران اصلي اش هستند. اين فيلم هم يك كمدي شونه تخم مرغي است .

تدوينگري از سينماي بدنه

تدوين سريال «آرام مي گيريم» بر عهده آرش معیریان و نوید توحیدی است. عمده ساخته هاي معيريان در سينما متعلق به سينمايي بدنه است:كما، شارلاتان، چپ دست، شير و عسل،‌داماد خجالتي،‌كالسكه، شانس، عشق ، تصادف و آس و پاس. اين فيلم ها از سوي منتقدان سخت پسند و نيز رسانه هاي ارزشي هميشه مورد حمله بوده اند. در اين ميان معيريان دو فيلم جدي احضار شدگان و آن كه دريا مي رود را هم در كارنامه اش دارد. او سريال هاي پيدا و پنهان ،‌سايه روشن و جلال الدين را هم ساخته كه البته توفيقي برايش به همراه نداشته اند. مي دانيم كه مضمون يك سريال ربطي به تدوينگر ندارد و غرض از اشاره به كارنامه جناب معيريان فقط مروري كلي بود كه قرابتي با تم «ارام مي گيريم» ندارد.

اين است سليقه آقاي مدير؟

فارغ از اين كه «آرام مي گيريم» توسط چه كساني ساخته شده نمي توان يك سوال را ناديده گرفت. محمدرضا جعفري جلوه بعد از پخش چند قسمت «همسايه» جلوي آن را گرفت و ادامه سريال از شبكه نسيم پخش شد. تصميم او ستودني است اما مديري با چنين سليقه سخت پسندي آيا از كيفيت «آرام مي گيريم» دفاع مي كند؟ اين سريال دو سال پيش كليدخورد اما دو ماه بعد متوقف شد. «سينماژورنال» آن زمان نوشت : «درباره این توقیف دلایل بسیاری ارائه شد؛ از کمبود بودجه موردنیاز برای کار گرفته تا کیفیت پایین فیلمنامه ای که سهرابی دستمایه کار کرده بود.» فرهاد گلی هم با تایید اصلاحات وارده به فیلمنامه گفته بود:« ما کار را با فیلمنامه ای شروع کردیم که مورد تایید تیم مدیریتی قبلی سازمان بود اما وقتی مدیران رسانه ملی عوض شدند شوراهای تصویب فیلمنامه ها هم تغییر پیدا کردند و به این ترتیب فیلمنامه «آرام می گیریم» نیز مجددا مورد بررسی قرار گرفت و نتیجه اینکه مجبور شدیم فیلمنامه را بازنویسی کنیم.» همين مقدار كفايت مي كند كه بدانيم پايه فيلمنامه از ابتدا شل بوده و با تغيير متن و تعويض چند بازيگر مشكل حل نشده است.




بودجه انجمن دفاع مقدس در خدمت سناریست ۲۵ ساله!

سینماژورنال/ورتا چمانی: انجمن سینمایی انقلاب و دفاع مقدس اخیرا درام سینمایی “دلتنگیهای عاشقانه” را روی پرده داشت؛ درامی که علیرغم صرف هزینه مناسب برای تولید، فروشش در دو ماهی که روی پرده بود به 200 میلیون هم نرسید و طبیعی است که با احتساب سهم 35 درصدی تهیه کننده نهایتا بیشتر از 70 میلیون عاید انجمن نکرده است.

به گزارش سینماژورنال البته که این انجمن یکی دیگر از محصولاتش به نام “خاکستر و برف” را که توسط قائم مقامش روح ا.. سهرابی کارگردانی شده و البته این یکی هم هزینه تولید مناسبی دریافت کرده بود را بعد از دو سال پشت خط اکران ماندن روانه گروه تازه تاسیس “هنروتجربه” کرد که به صورت کاملا محدود و برای مخاطبان خاص به نمایش درآید.

این انجمن یک سریال با عنوان “آرام می گیریم” را باز هم به کارگردانی قائم مقام انجمن یعنی جناب سهرابی در مسیر تولید داشت که کیفیت پایین سناریوی اثر باعث شد از سوی مدیران سیما تولید سریال معلق شود. (اینجا و اینجا را بخوانید)

اینها را بگذارید کنار دیگر پروژه پرهزینه متاخر اما شکست خورده انجمن یعنی “پنجاه قدم آخر” تا عیار کار این هسته اصلی سینمای انقلاب و دفاع مقدس در سالهای اخیر دستتان بیاید. “پنجاه قدم آخر” علیرغم بودجه میلیاردی تولید در دو هفته ای که روی پرده بود فقط 25 میلیون تومان فروخت!!!

عدم حمایت از سینماگران کارکشته و امتحان پس داده

البته که در ماههای گذشته کارگردانانی چون محمدعلی باشه آهنگر و احمدرضا معتمدی که هر دو از جمله سینماگران مطرح و امتحان پس داده ایرانی هستند به دنبال تولید فیلمنامه های “سرو زیر آب” و “بوف کور” از طریق این انجمن بودند که حمایتی شامل حال آنان نشد.

از آن سو تیم تولید درام تحسین برانگیز “شیار143” نیز در جلب حمایت این انجمن برای فیلم اخیر خود “نفس” ناکام ماندند و نتوانستند حتی یک ریال حمایت برای تولید محصولی کاملا مرتبط با دفاع مقدس از انجمن دریافت کنند.

سال قبل نیز مهدی نادری کارگردان جوانی که توانایی خود در ژانر جنگ را با همان اولین فیلمش “بدرود بغداد” نشان داده بود و  فیلمش به عنوان نماینده ایرانی اسکار 2010 هم انتخاب شد سناریویی با محوریت حوادث مربوط به فتح خرمشهر با نام “لیخون” را برای جلب حمایت به انجمن ارائه داد که فیلمنامه وی نیز رد شد.

حمایت از سناریست بی تجربه و تهیه کننده ای کم تجربه

حالا اما در اتفاقی عجیب سناریویی با عنوان “ماه گرفتگی” با مضمون اتفاقات 88 پروانه ساخت گرفته است که بناست با حمایت انجمن دفاع مقدس تولید شود.

این پروژه نام مسعود اطیابی سازنده آثاری چون “صبح روز هفتم” و “خاک و مرجان” را به عنوان کارگردان بر خود دارد اما اعجاب آنجاست که فیلمنامه اثر از جوانی 25 ساله به نام مهدی آذرپندار است!!!

جوانی که همه سابقه سینمایی اش نگارش یک سری مقاله در بولتنهای دانشجویی و البته یکی دو رسانه اصولگرا بوده است.

این جوان هموست که چند سال پیش انتخابش به عنوان یکی از اعضای شورای تخصصی بررسی فیلمنامه‌های سیما درست بعد از انتقاداتی که در مقالاتش به محصولات رسانه ملی داشت(!!) شگفتی بسیاری از اهالی تلویزیون را به دنبال داشت.

اینکه چطور شده فیلمنامه ایشان مورد حمایت انجمن دفاع مقدس قرار می گیرد هم ریشه دارد در سمتی که ایشان اخیرا در یکی از نهادهای مافوق انجمن پیدا کرده است!!!

پروانه ساخت “ماه گرفتگی” به تهیه کنندگی هادی انباردار صادر شده که بیشتر در گروه تولید و تدارکات پروژه های دفاع مقدسی حضور داشته و البته از رفقای سالیان اخیر مسعود اطیابی است.

فارغ از ایفای نقشهای فرعی در تعدادی فیلم درجه دوی دفاع مقدسی، انباردار سابقه تهیه کنندگی یک فیلم به نام “دویدن تا نیمه شب” را هم دارد که سال قبل به تولید رسید اما نه اکران شد و نه به  شبکه خانگی وارد شد.

تجربه تلخ “پایان نامه” پیش رویمان است و درس نمی گیریم

اینکه در انجمن دفاع مقدس که باید مرکز کارکشته های ژانر دفاع مقدس باشد از امثال محمدعلی آهنگر و احمدرضا معتمدی به دلیل صراحت کلامشان حمایت نمی شود اما فیلمنامه چهره هایی با حداقل رزومه سینمایی در دستور کار تولید قرار می گیرد و تهیه کنندگی هم به چهره هایی با حداقل سابقه تهیه می رسد مطمئنا خرسندکننده نیست بخصوص که مضمون”ماه گرفتگی” مرتبط است با ماجراهای حاشیه انتخابات 88!
در این گونه، تجربه شکست خورده “پایان نامه” پیش روی دوستان انجمن است؛ تجربه ای که دقیقا به دلیل حضور چهره ای بی تجربه به عنوان سناریست و حضور کارگردانی تازه کار پشت دوربین به یکی از ضعیف ترین آثار تاریخ سینمای ایران بدل شد.

انگار تحولی در کار نیست…

بسیاری از سینماگرانی که دغدغه انقلاب و دفاع مقدس را دارند امیدوار بودند با حضور مدیری تازه نفس در این نهاد، سیاستهایی تازه درپیش گرفته شود برای حمایت از سینمایی که نام انجمن از آن الهام گرفته شود اما انگار اولین تجربه تولید فیلم در مدیریت جدید نیر با حداقل نشانه از تحول پیش خواهد رفت.




پشت پرده تعلیق سریال قائم مقام انجمن دفاع مقدس؛ تهیه‌کننده سریال: مجبوریم ۵۰ درصد فیلمنامه را تغییر دهیم/صداوسیما یک ریال هم به ما نداده/بودجه ابتدایی تولید را بنیاد روایت فراهم کرده

سینماژورنال: روح ا.. سهرابی که دو سال قبل فیلمی با پس زمینه اثرات جنگ با عنوان “خاکستر و برف” را کارگردانی کرده بود و البته هنوز هم فرصتی برای اکران این فیلم نیافته در سالهای اخیر به عنوان قائم مقام انجمن دفاع مقدس فعالیت داشت.

سهرابی از اوایل دی ماه امسال سریالی با عنوان “آرام می گیریم” را کلید زد؛ سریالی 42 قسمتی که درونمایه ای خانوادگی داشت و متن اش با محوریت به تصویر کشیدن مشکلات برآمده از زیاده خواهی در زندگی آدمیان نگاشته شده بود.

با این حال تولید این سریال حدودا دو ماه بعد از آغاز فیلمبرداری متوقف شد. درباره این توقیف دلایل بسیاری ارائه شد؛ از کمبود بودجه موردنیاز برای کار گرفته تا کیفیت پایین فیلمنامه ای که سهرابی دستمایه کار کرده بود.

درباره کمبود بودجه طبیعی بود که شایعات بیشتر باشد بخصوص با وضعیت فعلی رسانه ملی که مدیران جدیدش مرتب به دنبال تعدیل هزینه های اضافی و حتی نیروها هستند تا بار مالی وارده به سازمان را کم کنند اما درباره کیفیت فیلمنامه پرسش اینجا بود که چطور میشود تولید سریالی آغاز شود اما در میانه معلوم شود که کیفیت فیلمنامه پایین است.

فیلمنامه را مدیران قبلی تایید کردند اما مدیران جدید اصلاحیه وارد کردند

برای فهمیدن این قضیه که کدامیک از این شایعات درست است به سراغ فرهاد گلی تهیه کننده “آرام می گیریم” رفتیم. گلی با تایید اصلاحات وارده به فیلمنامه به سینماژورنال می گوید: ما کار را با فیلمنامه ای شروع کردیم که مورد تایید تیم مدیریتی قبلی سازمان بود اما وقتی مدیران رسانه ملی عوض شدند شوراهای تصویب فیلمنامه ها هم تغییر پیدا کردند و به این ترتیب فیلمنامه “آرام می گیریم” نیز مجددا مورد بررسی قرار گرفت و نتیجه اینکه مجبور شدیم فیلمنامه را بازنویسی کنیم.

این تهیه کننده ادامه می دهد: مدیران تازه نظرات جدیدی داشتند و الزامشان این بود که حتما باید این نظرات در فیلمنامه لحاظ شود. ما نیز تصمیم گرفتیم کار را متوقف کنیم تا فیلمنامه اصلاح شود و سپس کار را کلید بزنیم.

50 درصد فیلمنامه تغییر می کند

فرهاد گلی که تهیه کنندگی “خاکستر و برف” را هم برعهده داشته در پاسخ به این پرسش که آیا نمی شد همزمان با فیلمبرداری اصلاحات متن را اعمال کرد به سینماژورنال می گوید: این فرض برای زمانی است که حجم تغییرات اندک باشد اما وقتی بناست حدودا 50 درصد فیلمنامه تغییر کند همان بهتر که کار متوقف شود و بعد از انجام اصلاحات فیلمنامه، کار را کلید بزنیم. البته نظراتی که مدیران جدید دادند به قصه و ساختار فیلمنامه کمک میکند و ما نیز با آنها همکاری لازم را خواهیم داشت.

 از اردیبهشت ماه کار مجددا کلید می خورد

تهیه کننده “آرام می گیریم” درباره زمان آغاز مجدد فیلمبرداری بیان می دارد: پروسه بازنویسی فیلمنامه را طوری پیش می بریم که نهایتا بعد از نوروز و حدودا از اوایل اردیبهشت ماه کار را مجددا آغاز کنیم بخصوص که بلحاظ فصلی نیز آن موقع زمان مناسبی برای فیلمبرداری است.

آرام می گیریم
امیررضا دلاوری و تینا آخوندتبار در نمایی از “آرام می گیریم”

 بنیاد روایت بودجه ابتدایی تولید را فراهم کرد

شایعه مرتبط با دخیل بودن مشکلات مالی در توقف تولید “آرام می گیریم” دیگر پرسشی است که سینماژورنال با فرهاد گلی طرح می کند و وی در پاسخ به آن می گوید: مشکلات مالی صداوسیما که بر کسی پوشیده نیست. این سازمان برای تولید این سریال هنوز یک ریال هم به ما پرداخت نکرده است ولی چون سریال با مشارکت بنیاد روایت و سیما تولید میشود این مسئولان بنیاد روایت بودند که بودجه ابتدایی تولید را فراهم کردند.

 وی ادامه می دهد: البته مسئولان سیما قول داده اند بعد از انجام اصلاحات در سریال، بخشی از بودجه کار را تامین کنند.

 نیمی از بودجه را سیما و نیمی را بنیاد روایت تامین می کند

فرهاد گلی درباره درصد شراکت رسانه ملی و بنیاد روایت به سینماژورنال می گوید: از ابتدا همه چیز به صورت 50-50 پیش رفت یعنی بر آن است که نیمی از بودجه را سیما و نیمی را بنیاد روایت تامین کند.

 از شفیعی جم تا قائمیان

به گزارش سینماژورنال “آرام می گیریم” از بازیگرانی نظیر هوشنگ توکلی، ثریا قاسمی، لعیا زنگنه، پرویز فلاحی‌پور، سام درخشانی، رضا شفیعی جم، امیررضا دلاوری، تینا آخوندتبار، علی صادقی، محمد کاسبی، شیما نیکپور، امیر غفارمنش، محمود مقامی، هانیه غلامی و فرهاد قائمیان بهره می برد.

مدیریت تصویربرداری کار برعهده فرشاد گل سفیدی است که در سالهای اخیر بواسطه استفاده از تکنیک دوربین روی دست در سریالهای سیروس مقدم شناخته می شود. پیشتر بنا بود بخش اعظم کار در تهران فیلمبرداری شود و فقط اندکی از آن در شمال کشور جلوی دوربین برود.