1

فرزاد موتمن با انتقاد از روند حاکم بر تولید و اکران اظهار داشت⇐در توزیع سینما میان فیلمها، کاملا بی‌عدالتی صورت می‌گیرد!!/چقدر باید یک بازیگر کمدی را بر پرده ببینیم؟/آیا خود آقای کمدین{رضا عطاران؟؟؟} از خودش خسته نشده؟؟/چرا تنوع ژانر در سینمای ایران وجود ندارد؟/یا باید کمدی بسازید یا فیلمهایی که كاراكترها يك‌بار توي اتاق سر هم عربده مي‌كشند، يك‌بار توي حياط و يك‌بار مقابل توالت و يك‌بار در پشت‌بام!!

سینماروزان: فرزاد موتمن نزدیک به یک دهه ونیم قبل عاشقانه ای به نام «شبهای روشن» را ساخت و در تمام سالهای بعد از آن فیلم  همچنان میخواهد فیلمی در همان مایه ها بسازد و نمیشود!! در این مسیر او به نوعی تجربه گرایی روی آورده که از نوعی کمدی مانند «پوپک و مش ماشالله» تا سریالی مانند «نون و ریحون» را شامل شده است.

این روزها فیلمی جنایی به نام «آخرین بار کی سحرو دیدی؟» به کارگردانی موتمن روی پرده رفته است؛ فیلمی که بعد از یک ماه اکران فقط کمی بیش از 150میلیون فروخته است که رقمی مناسب نیست و البته متأثر از تعداد سالن اندکی که در اختیار فیلم بوده است.

فرزاد موتمن با انتقاد از تبعیض در توزیع سالن میان فیلمها روی پرده به تینا جلالی در «اعتماد» گفت: در روند اکران كاملا بي‌عدالتي صورت مي‌گيرد. اعتراض ما هم راه به جايي نمي‌برد.

موتمن با اشاره به حجم بالای سینماهای در اختیار یک فیلم کمدی ادامه داد: من با ساخته شدن فيلم كمدي به هيچ عنوان مخالف نيستم. خودم فيلم كمدي ساختم كه در زمان خود پرفروش بود. به نظر من كمدي ژانر مادر در تاريخ سينماست. از هفت هزار سال پيش كمدي و تراژدي در سينما وجود داشته اما با اينكه سينما يكپارچه به فيلم‌هاي كمدي تعلق بگيرد موافق نيستم و اين مساله به نظرم نفرت‌انگيز است.

فرزاد موتمن با تعریضی که شاید به رضا عطاران و پیشتازیش در گیشه ها برگردد بیان داشت: سال‌هاست به سينما نمي‌روم. چقدر بايد يك بازيگر كمدي را بر پرده سينما ببينم؟ خسته شدم. خود آقاي كمدين از خودش خسته نشده؟ نمي‌شود كه هميشه ايشان روي پرده باشد اين حضور مداوم عصبي‌كننده است.

 موتمن گسترش نوعی سینمای خرده پیرنگ در ایران و دوری تهیه کنندگان از سینمای ژانر را به دلیل محافظه کاری تهیه کنندگان دانست و اظهار داشت: فقر اقتصادي سينماي ايران باعث مي‌شود تهيه ‌كننده‌ها به چنين فيلم‌هايي{از ژانرهایی مثل نوآر} گرايش نداشته باشند. نگاه مي‌كنند چه فيلمي مي‌فروشد و با اقبال مخاطب همراه است بلافاصله سري آن فيلم‌ها سلسله‌وار در سينما روي پرده قرار مي‌گيرد.

موتمن ادامه داد: فيلم‌هايي كه كاراكترهاي آن سر هم عربده مي‌كشند و جالب است كاراكترها يك‌بار توي اتاق سر هم عربده مي‌كشند يك‌بار توي حياط و يك‌بار مقابل توالت و يك‌بار پشت‌بام سر هم عربده مي‌كشند. آخر اينكه نشد سينما… باور كنيد دو سه سالي مي‌شود كه من به سينما نمي‌روم و فيلم نمي‌بينم. تنوع مضامين وجود ندارد. به خاطر ملاحظه و محافظه‌كاري به دنبال تجربه كردن در سينما نيستيم و سراغ موضوعات تكراري مي‌رويم.




تازه‌ترین خروجی شورای صنفی نمایش⇐اکران «داش آکل» و «آخرین بار کی سحرو دیدی؟» از همین هفته+حذف فیلم ارگانی «راه رفتن روی سیم» بعد از شکست سنگین در اکران

سینماروزان: در تازه ترین جلسه شورای صنفی نمایش مقرر شد دو فیلم تازه روی پرده بروند.

به گزارش سینماروزان فیلم سینمایی «داش آکل» ساخته محمدرضا عرب گرگانی در گروه ایران به جای فیلم ارگانی «راه رفتن روی سیم» به کارگردانی احمدرضا معتمدی که شکستی سنگین در اکران خورده و فیلم سینمایی «آخرین بار کی سحر را دیدی» به کارگردانی فرزاد موتمن در گروه زندگی به جای «کاتیوشا» ساخته علی عطشانی از چهارشنبه ۷ شهریور ماه روی پرده برود.

اکران «راه رفتن روی سیم» و «کاتیوشا» در زیرگروه ادامه می یابد و با توجه به اینکه بقیه فیلم ها کف فروششان را حفظ کرده اند همچنان روی پرده باقی می مانند.




با نگاهی به ماجرای قتل در پل مدیریت⇐«آخرین بار کی سحرو دیدی؟» در گروه زندگی اکران می‌شود+تصاویر پوستر

سینماروزان: فیلم جنایی-معمایی «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» پس از اتمام نمایش فیلم «کاتیوشا» در گروه زندگی اکران می شود .

به گزارش سینماروزان «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» که با نگاهی به ماجرای قتل 1390 در پل مدیریت، سه سال قبل به کارگردانی فرزاد موتمن تولید شد، بالاخره امسال توانست با داشتن پروانه نمایش، زمانی برای اکران عمومی بگیرد.

این فیلم در سی و چهارمین دوره از جشنواره فیلم فجر حضور داشت و در پنج رشته نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد.

فریبرز عرب‌نیا، سیامک صفری، آتیلا پسیانی، ژاله صامتی، محمدرضا غفاری، آناهیتا درگاهی، بهاران بنی احمدی ، عمار تفتی، شبنم فرشادجو، علیرضا ثانی‌فر، امیرحسین فتحی ، روشنک گرامی، مجتبی سلمانی، شیوا کریمی، بازیگران «آخرین بار کی سحر را دیدی» هستند.

در خلاصه داستان این اثر آمده : صبح است، مادری سراسیمه وارد کلانتری می‌شود و به افسر نگهبان می‌گوید دختر جوانش، سحر، دیشب به خانه بازنگشته است… .

سایر عوامل «آخرین بار کی سحر را دیدی؟ »عبارتند از:

کارگردان: فرراد موتمن ، تهیه کننده : فرزاد موتمن و سعید عصمتی ، نویسنده: امیر عربی، مدیر فیلمبرداری: بهرام بدخشانی و مرتضی غفوری، تدوین: ژیلا ایپکچی، مجری طرح: موسسه عصر تعادل پویا ، سرمایه‌گذار: سعید عصمتی، طراح صحنه: جهانگیر میرزا‌جانی، طراح چهره‌پردازی: میشا جودت، مدیر صدابرداری: رشید دانشمند، مدیر تولید: فرهاد کی‌نژاد، دستیار کارگردان: علی جناب، برنامه‌ریز: علی جناب، منشی صحنه: سعیده دلیریان، مدیر تدارکات: بهمن صمصامی‌راد .

آخرین بار کی سحرو دیدی؟
آخرین بار کی سحرو دیدی؟
آخرین بار کی سحرو دیدی؟
آخرین بار کی سحرو دیدی؟



گلایه‌های تهیه‌کننده «آخرین بار کی سحرو دیدی؟» که دو سال بعد از رونمایی همچنان پشت خط اکران است⇐اگر ایران و ایرانی را در همه ابعاد بدبخت نشان می‌دادیم هم در آن طرف بهمان حال می‌دادند و هم در این طرف!/حمایت از بخش خصوصی فقط در شعار خلاصه شده/اگر با پول فلان سازمان یا ارگان مثلا ارزشی فیلم می‌ساختیم باز هم چنین برخوردی با ما می‌شد؟/چون یک ریال از ارگانها و نهادهای متمول نگرفتیم باید پشت خط اکران بمانیم؟

سینماروزان/اشکان منصوری: آخرین ساخته سینمایی فرزاد موتمن با نام «آخرین بار کی سحرو دیدی؟» که در ساختاری معمایی ماجرای ناپدید شدن یک دختر جوان را زیر ذره بین برده بود دو سال بعد از رونمایی در جشنواره فجر هنوز فرصتی برای اکران نیافته است.

به گزارش سینماروزان البته از مدتها پیش موسسه شکوفافیلم حق پخش فیلم را در اختیار گرفته اما هنوز فیلم نتوانسته روی پرده برود. سعید عصمتی تهیه‌کننده فیلم درباره این وضعیت به سینماروزان گفت: در ابتدا باید بگویم حمایت از بخش خصوصی و مستقل در شعار خلاصه شده است و اگر شما فیلمی مستقل ساختید باید برای اکرانش توکلتان فقط و فط به به خدا باشد.

وی ادامه داد: حوزه هنری و دیگر نهادهای دولتی که دم از حمایت می زنند چه کاری جز سانسور کردن و جلوگیری از اکران فیلم بلدند و اصلا دنبال چه هستند؟! آن سینماگری که با پول فلان ارگان مثلا ارزشی و بهمان ارگان مدعی فیلم نساخته و با هزینه شخصی‌اش اثری را تولید کرده از بس حمایت نمی‌شود به اشتباه می‌افتد که اصلا چرا فیلم ساخته است. اگر با پول سازمانی ارزشی همچون اوج فیلم می ساختیم باز هم چنین برخوردی با ما می شد؟

عصمتی که پیشتر به عنوان سرمایه گذار در تولید «برف»مهدی رحمانی حضور داشت خاطرنشان ساخت: معیار ما آتش به اختیار و کار فرهنگی کردن است و این از سخنان رهبری است اما این آقایان و نهادها معکوس برداشت کرده و عمل می کنند. اگر «آخرین بار کی سحرو دیدی؟» ایران و ایرانی را در همه ابعاد بدبخت نشان می داد و در چند جشنواره خارجی حضور پیدا می کرد و جایزه می گرفت خوب بود و اکران خوب هم می گرفت و هم در آن طرف بهمان حال میدادند و هم در این طرف. حالا که چنین کارهایی نکردیم نباید حمایت شویم؟!

وی تصریح کرد: می خواهیم فیلم مدافع حرم بسازیم می گویند حمایتی وجود ندارد! اگر هم با بودجه خودمان بسازیم اکرانش با کرام الکاتبین است. همین «آخرین بار…» که کاملا با بودجه شخصی ساخته شده و با پرهیز از هر گونه سیاه جلوه دادن هم درباره یکی از معضلات امروز که ارتباط میان والدین جوان و فرزندان است سخن می گوید و هم اینکه اسباب ورود به ژانر جنایی که سالهاست در سینمای ایران فراموش شده را فراهم کرده مدتها پشت خط اکران مانده. چرا؟ چون یک ریال از ارگانها و نهادهای متمول نگرفتیم باید پشت خط اکران بمانیم؟

عصمتی با گلایه از برخی رفتارهای متظاهرانه تأکید کرد: برخی با شعار ارزشی و انقلابی می آیند و یکی دو فیلم هم با این محتوا می سازند؛ بعد که نام و نشانی پیدا کردند روند کاری و هدفشان را عوض می کنند و فیلمهای ضد ایرانی و ضدارزشی و با اهداف دیگری می سازند. این افراد بودجه ها را درو و متأسفانه در همه بخش های تولید و پس از تولید هم مورد حمایت قرار می گیرند. آیا این تناقض نیست؟

سعید عصمتی
سعید عصمتی



افشای اسرار نامزد آلمانی خانم بازیگر⇔مجبورم مدام بین تهران-فرانکفورت در رفت و آمد باشم/ازدواج می‌کنم تا بچه‌دار شوم!

سینماروزان/احمد محمداسماعیلی: شبنم فرشادجو از جمله بازیگرانی است که سالهاست در تئاتر فعالیت دارد و همین عقبه تئاتری در کنار تحصیل آکادمیک هنر نمایش است که باعث شده او در سینما و تلویزیون نیز به یک بازیگر قابل اعتماد برای تمامی کارگردانان بدل شود.

فرشادجو در نمایشهای مهمی مثل “عشق‌آباد” (داود میرباقری) ،”عروسی خون”(علی رفیعی)، “شب‌های آوینیون”(کورش نریمانی،) “در مصر برف نمی‌بارد”(علی رفیعی)، “شب هزار و یکم” (بهرام بیضایی) ‏”آمدیم، نبودید، رفتیم” (رضا حداد) و “این تابستان فراموشت کردم”(بهاره رهنما) حضور داشته است. درسینما و تلویزیون هم با بزرگانی مثل ابوالحسن داوودی، داود میرباقری و مهران مدیری همکاری داشته است.

مادر ساده لوح و حراف مجموعه “شوخی کردم”، افسر نیروی انتظامی سریال “شاهگوش” و سرپرستار و خواهر سربه‌هوای سیامک انصاری در مجموعه “درحاشیه” باعث محبوبیت فرشادجو در بین مخاطبان عام شده است. فرشادجو دو فیلم “آخرین بار کی سحرو دیدی؟” و “گذر موقت” که اولی در ژانر جنایی است و دومی در مایه های کمدی را آماده اکران دارد.

بزرگترین حاشیه خبری پیرامون فرشادجو در هفته های اخیر انتشار خبری درباره ازدواج او با یک پسر آلمانی خوش تیپ بوده است.

فرشادجو در گفتگوی پیش رو هم اسرار این ازدواج را فاش کرده است، هم درباره فعالیتهای بازیگری اش سخن گفته و از ویژگیهای ذاتی اش و به خصوص پرانرژی بودن سخن گفته است و هم از حضور در شبکه های اجتماعی و هایپر بودن‌اش حرف زده است.

این گفتگو پیشتر در ماهنامه «دنیای زنان» منتشر شده است.

*مدتی است کم کارتر از قبل شده اید، دلیلش چیست؟

 تابستان امسال مسافرت خارج از کشور بودم و به همین دلیل نتوانستم پیشنهادات بازیگری را قبول کنم. الان هم دست به نقد چند پیشنهاد تئاتر دارم و قبولشان نکردم زیرا نمایش ها در سالن های کوچک و بدون مخاطب قرار بود اجرا شود که زیاد موافق این سبک اجرا نیستم. البته دراین مدت به همراه دوستان بازیگرم مثل سپیده اعلایی درگیر حضور در تیم اسکواش بویدم و تلاش می کنیم سطح کاریمان را با تمرینات مستمر افزایش بدهیم چراکه اسکواش درست مثل شطرنج به بهتر فکر کردن کمک می کند.

* مدتی قبل عکسهایی از شما به همراه پسری آلمانی در رسانه ها منتشر شد و بسیاری از ازدواج شما گفتند.

دوستان با دیدن یک عکس مشترک تصور کردند من ازدواج کرده ام در صورتی که هنوز ازدواج نکرده‌ایم و نامزد هستیم. دوران نامزدیمان را می گذرانیم و در آینده نزدیک ازدواج خواهیم کرد.

*ازدواج چه تأثیراتی می تواند در زندگیتان داشته باشد؟ فکر می کنید زندگی تان زیباتر خواهد شد؟

نمی دانم چون آینده را نمی شود پیش بینی کرد اما کارم سخت می شود و مجبورم مدام بین تهران – فرانکفورت در سفر باشم.

*به فرزند داشتن علاقه دارید؟

حس مادر شدن را دوست دارم و یکی از دلایل مهم ازدواج کردنم بچه داشتن است.

شبنم فرشادجو و نامزد آلمانی اش
شبنم فرشادجو و نامزد آلمانی اش

*در سالهای اخیر به واسطه همکاری مستمر با مهران مدیری نزد مخاطب عام شناخته شده تر شدید. آیا همکاری  موفق شما با مهران مدیری  در “شوخی کردم” باعث شد در سریال “درحاشیه” حضور پیدا کنید؟

من از سال 85 با مهران مدیری در “باغ مظفر” سابقه همکاری داشتم و به سبک کاریش علاقه دارم و به نظرم موفق ترین و محبوب ترین کارگردان طنز تلویزیون ایران است.  وقتی به من گفت قصد ساخت یک مجموعه طنز آیتمی را دارد کمی تعجب کردم و تصور کردم می خواهد یک “ساعت خوش” جدید بسازد و برایم جای سوال داشت که تیپ سازی این نوع کارها چگونه می تواند مورد توجه مخاطبان قرار بگیرد و به فرجام کار خوشبین نبودم. اما به مدیری و کارش اطمینان داشتم و حرف هایش را قبول کردم و برای حضور در “شوخی کردم” قرار داد بستم. بعد از همکاری موفقم با مهران مدیری در این مجموعه، ایشان با من تماس گرفتند و عنوان کردند که در کار جدیدشان “در حاشیه” نقشی برای من در نظر گرفته اند؛ نقش هاله دختری پرستار،  پر جنب و جوش ، شیطان و بازیگوش که در روند داستان نقش مهمی دارد.

*به نظر شما در مورد شخصیت پرستاران تا چه میزانی می توان به شوخی پرداخت؟ آیا دست‌تان در این زمینه باز بود؟

تا جایی که حریم و حرمت ها حفظ شود، شوخی هوشمندانه عیبی ندارد و من به ایفای نقش پرستاران علاقه خاصی دارم و سعی می کنم با تأمل بر کاراکتر این گونه نقشها را ایفا کنم.

*در سریال “در حاشیه” با سیامک انصاری که نقش مقابلتان را بازی می کرد بازی هماهنگی داشتید.

 بله، سالها است با سیامک انصاری همکاری دارم و این همکاری مشترک به دوران دانشجوئی مان بر می‌گردد و به نوع بر بازی یکدیگر کاملا اشراف داریم.

*در پشت صحنه سریال “درحاشیه” شما کمتر می خندید در حالی که همکاران تان مدام قهقهه می زدند.

بله، من زیاد نمی خندیدم. زیرا نقشم را کاملا تمرین می کردم و بعد جلوی دوربین می رفتم.

*آیا بعدا که بازی خودتان را دیدید به صحنه های بازی‌تان نخندید؟

همان یک بار در زمان پخش اولیه سریال کار را دیدم و خوشم آمد ولی در مجموع زیاد اعتقاد ندارم در منزل بشینم و بازی هایم را ببینم.

*بنابراین بازیگر خودشیفته ای نیستید.

نه، خودشیفته نیستم.

*از بازی تان در کدام سکانس “درحاشیه” بیشتر خندیدید؟

سکانس شنبلیله معروف که با سیامک انصاری بازی کردم.

*آیا پیش می آمد که مهران مدیری از گرفتن و تکرار زیاده از حد برخی از صحنه های کار عصبانی شود؟

تا به حال در هیچ کاری و سریالی عصبانیت مهران مدیری را ندیده ام.

*شما جزو بازیگرانی هستید که در فعالیتهای اجتماعی زیادی حضور دارید و عضو اهداکنندگان سلول های بنیادین هم هستید. براساس چه ویژگی این کار را انجام دادید؟

به هر حال حضور هنرمندان در کارهای خیرخواهانه یک الگوسازی برای حضور مردم در این عرصه ها است. از طرف سازمان اهداکنندگان سلولهای بنیادین با من تماس گرفته شد و چون متوجه شده بودند من در این نوع کارهای خیرخواهانه مشارکت دارم از من برای عضویت در بانک اهدای سلولهای بنیادین دعوت کردند. بعد از تماس از سازمان من هم با مهناز افشار تماس گرفتم و به اتفاق هم رفتیم و عضو شدیم.

*سلبریتی ها در سالهای اخیر به شدت در شبکه های اجتماعی فعالیت دارند. نظر شما درباره حضور درفضاهایی مانند تلگرام و ایستاگرام چیست؟

مدتی صفحات اجتماعی ام را بسته بودم و تلاش کردم از این جریانات حاشیه ای دور باشم اما دیدم به اسم من صفحات جعلی راه اندازی شده است و از طرف من به برخی از هوادارانم پاسخ های نامناسبی ارائه کرده بودند. ترسیدم که ممکن است از نام من سوء‌استفاده های دیگری بشود و بنابراین صفحه ام را مجددا راه اندازی کردم اما بازهم از این شرایط ناراضی هستم.  این نوع توهین کردنها به هنرمندان در فضای مجازی کمتر در دنیا رخ می دهد. البته چون تعداد این صفحات زیاد است رسیدگی و پیگیری هر کدامشان کار دشواری است ولی امیدوارم مسئولین برخورد قاطعی با این توهین‌ها انجام بدهند.

*به نظر شما به چه دلیل نسل جوان که عموما در این صفحات اجتماعی حضور دارند اینقدر پرخاشجو شده اند؟

یکی از دلایلش فاصله طبقاتی است که به وجود آمده است  و جوانی در تلویزیون و یا سایتها می بیند فلان بازیگر و یا چهره ورزشی ماشین و خانه لوکسی دارد و او چنین امکاناتی ندارد و این باعث  پرخاشگری می شود. الان همه ماها در زیر ذره بین قرار داریم و هر کاری انجام دهیم و مثلا به فلان رستوران و یا سفر خارجی برویم فورا رسانه ای می شود. در گذشته چون امکانات و تکنولوژی به این گستردگی نبود و اطلاع از وضعیت دیگران خیلی کمتر بود در نتیجه جوانها بیشتر زندگی و حالشان را با هم نسلانشان ارزیابی می کردند و نه با آدم های مشهور.

شبنم فرشادجو
شبنم فرشادجو

*در مجموعه “شاهگوش” در نقش یک افسر نیروی انتظامی ظاهر شدید. این نقش هم جزو کاراکترهای ماندگارتان شد.

 در تئاتر و تلویزیون با داوود میرباقری همکاری کرده بودم و برایم ادامه همکاری جذابیت داشت. به خصوص اینکه از منظر طنز به نیروی انتظامی پرداخته شده بود و شرایطی ایجاد شده بود که تصویرهایی دوست داشتنی از مأموران انتظامی ببینیم.

*نشان دادن یک زن افسر پلیس در قالب طنز در “شاهگوش” چقدر برایتان دارای جذابیت بود؟

برای اولین بار در سینما و تلویزیون بود که نگاهی طنز به نیروی انتظامی شده بود. در ابتدا قرار بود برای این جناب سروان زن مسائل عاشقانه هم به وجود بیاید که ممیزی اجازه چنین کاری را نداد!!! بعد از خواندن  فیلم نامه و قبل از شروع فیلمبرداری با خودم می گفتم چگونه امکان ساخت چنین موضوعی فراهم می شود و چون کار در شبکه نمایش خانگی فیلمبرداری می شد دست میرباقری برای نوآوری بازتر بود.

*از روحیات تان چنین برمی آید که در دوران تحصیل شیطان و بازیگویش بوده اید.

در کودکی و نوجوانی خیلی پرجنب و جوش و به اصطلاح شیطان بودم و اصولا دوست داشتم با آدم هایی که خیلی جدی و مقرراتی بودند دچار چالش بشوم. همیشه با این آدمها مشکل داشتم و نوعی یک دختر هایپر بودم.

*آیا هایپر بودن برای یک دختر در جامعه تبعات مثبت دارد و یا تبعات منفی؟

همیشه دچار چالش می شدم و برای اینکه بتوانند من را تا حدی کنترل کنند من را برای تیم دوومیدانی انتخاب کردند.

*در زندگی شخصی هم هایپربودن‌تان برای شما دردسر آفرین است؟

همیشه به ضررم بوده است. البته در چند سال اخیر با توجه سن و سالم کمی آرامتر شده ام.




ادعای یک بازیگر⇐تئاتری روی صحنه می‌برم و به ظریف نقش می‌دهم

سینماروزان: سیامک صفری بازیگر باتجربه تئاتر که در این حیطه از هنر سابقه فعالیتهای طولانی و به یادماندنی دارد اخیرا در سینما هم فعالیتهایش بیشتر شده است.

به گزارش سینماروزان “اعترافات ذهن خطرناک من” و “آخرین بار کی سحرو دیدی؟” از جمله آخرین کارهای سینمایی این بازیگر است.

صفری در تازه ترین گفتگویش که با “اعتماد” انجام شده ادعا کرده می تواند حتی از محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه دولت یازدهم هم در تئاتر بازی بگیرد.

صفری می گوید: اگر من كارگردان باشم تئاتري روي صحنه مي‌برم و به آقاي ظريف وزير امور خارجه هم يك نقش مي‌دهم. اگر من كارگردان باشم مي‌دانم آقاي ظريف را در كارم كجا بنشانم. اگر منِ كارگردان قاب را بشناسم و دركي از ميزانسن داشته باشم، مي‌توانم از هر كسي بازي بگيرم.

وی ادامه می دهد: در برخورد با بازيگر دو انديشه وجود دارد، گاهي ما با بازيگر خلاق مواجه هستيم، يك وقتي ما با بازيگران ابزار مواجه هستيم. تو مي‌تواني به شرط كارگردان بودن، از هر دو بازيگر بازي بگيري.

صفری درباره یکی از مشکلات این روزهای تئاتر بیان می دارد: وقتي كارگردان‌ها فرصت تدوين خودشان را ندارند، تجربه شكل نمي‌گيرد. در مورد نمايشنامه‌نويسي هم اين مساله صادق است نمايشنامه‌نويس زماني مي‌تواند رشد كند و پيدا شود كه تئاتر باشد. تئاتر استانيسلاوسكي وجود داشت كه چخوف كنارش رشد كرد. «مولير» شكسپير، در كنار يك تئاتر بود و به آن تكيه داد.

سیامک صفری
سیامک صفری



تازه‌ترین اظهارات فریبرز عرب‌نیا⇐ از نارضایتی نسبت به یک فیلم هنروتجربه‌ای به نام “گاهی” تا حکم مخدوشی که تهیه‌کننده این فیلم علیه او ارائه داده/از عقب‌گرد مدیران فعلی ارشاد تا ردّ پیشنهاد اصغر فرهادی با حضور مدیران فعلی/از دلایل عدم همکاری با “ماه تی تی” تا اثرات ویرانگر سیاست بر سینما و…

سینماروزان/دنیا خمامی: فریبرز عرب‌نیا این روزها در خارج از کشور به سر می‌برد و در هیچ پروژه سینمایی حضور ندارد. او از سینمای ایران و مدیریت بسیار ناراضی و گلایه‌مند است.

به گزارش سینماروزان بازیگر  نقش شهید چمران در فیلم سینمایی «چ» و مختار در «مختارنامه» روز اول محرم در گفت‌وگویی با «خبرآنلاین» درباره وضعیت حضور خود در سینمای ایران و همچنین بازپخش‌های چندین‌باره مجموعه «مختارنامه» و به سرانجام نرسیدن همکاری‌ دوباره‌اش با داود میرباقری سخن گفت.

این شاید اولین گفت‌وگوی مفصل فریبرز عرب‌نیا است که پس از سال‌ها پیرامون مباحث مختلف انجام شده است.

آقای عرب‌نیا، درحال حاضر مشغول چه کاری هستید؟

در حال حاضر مشغول پرداختن به امور زندگی هستم. بیشتر وقتم صرف آشپزی و خانه‌داری می‌شود و سامان دادن به کارهای جان‌یار و کمک به او در کارهایش اولویت زندگی‌ام است. اوقات فراغتم را نیز به ورزش و مطالعه می‌پردازم.

این اواخر فیلمنامه خوبی به دستتان رسیده که روی آن تامل کنید و بخواهید درباره‌اش تصمیم‌گیری کنید؟

زمانی که من بیرون از ایران هستم، تقریباً از سینما بی‌خبر می‌شوم و از طریق اینترنت و فضای مجازی پیگیر اتفاقات می‌شوم و موضوعات را دنبال می‌کنم. اما فیلمنامه‌ای با نام «هجرت» موجود هست که یکی دو سال پیش روی آن کار می‌کردم و به پیشنهاد برخی از دوستان در کشور سوئد آماده شد که موضوعی درباره  مهاجرت دارد. قرار بود این پروژه تابستان گذشته اجرایی شود که به خاطر شرایط من و قراردادم با پروژه «ماه تی‌تی» متاسفانه به سرانجام نرسید و فصلش هم گذشت. امیدوارم سال دیگر بتوانم آن را انجام بدهم.

به تازگی فیلم «گاهی» با بازی شما وارد شبکه نمایش خانگی شده است، چقدر از خروجی این کار راضی هستید؟

حقیقتش این است که از فیلم «گاهی» اصلاً راضی نیستم. خروجی کار بسیار ضعیف از آب درآمده است؛ به دو دلیل خیلی مهم: اول اینکه تهیه‌کننده و کارگردانش اشخاصی نابلد بودند! نتیجه‌اش هم می‌شود این که با وجود زحمت عوامل و انرژی که گذاشتیم، کار بسیار سطحی از آب درآمده است و ایراداتی فاحش دارد.

«آخرین بار کی سحر را دیدی» هم به زودی وارد چرخه اکران می‌شود فکر می‌کنید این فیلم می‌تواند در اکران موفق باشد؟

درباره «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» نمی‌توانم هیچ نظری بدهم چون هنوز نتیجه کار را ندیده‌ام. اما در مورد اینکه می‌تواند موفق باشد، ندیده هم می‌توانم بگویم که چرخه اکران در ایران و موفقیت در فروش فیلم به عوامل  زیادی بستگی دارد که این عوامل متاسفانه نه سینمایی و فرهنگی و نه هنری هستند. در حال حاضر تاثیرات ویرانگر سیاست است که بر روی حیات سینما سایه افکنده و روی فروش فیلم‌ها تاثیر می‌گذارد.

راستی پروسه قانونی که داشتید برای بازپس‌گیری حق و حقوقتان از فیلم‌های «آخرین بار کی سحر را دیدی» و «گاهی» طی می‌کردید به کجا رسید؟

بعد از یک سال و چندین ماه دوند‌گی در ایران و خارج از ایران نهایتاً کار به جایی رسید که خانه سینما و شورای حل اختلاف، حق را به بنده دادند. طرفین دعوا را که آقای امیر پورکیان (فیلم «گاهی») و آقایان فرزاد موتمن و سعید عصمتی(«آخرین بار کی سحر را دیدی؟!») بودند ملزم به پرداخت دیون‌شان‌ به اینجانب کردند. درنهایت وقتی کار به ارشاد رسید این وزارت‌خانه کم کاری کرد و من به حقم نرسیدم.

درهمین راستا آخرین بار با آقای فرجی صحبت کردم که قول‌هایی شنیدم مبنی بر اینکه جلوی اکران این فیلم‌ها گرفته می‌شود تا حساب‌شان را تسویه کنند، اما این اتفاق هم نیفتاد.

هردو فیلم «گاهی» و «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» اکران شد و می‌شود و متاسفانه به نظر می‌رسد ما همچنان باید از حقوق خودمان بگذریم اگرچه حق با ماست. دلیل آقایان درباره فیلم «گاهی» این بود که با حکم قوه قضاییه، حکم خانه سینما بلااثر می‌شود و نکته جالب و تاسف‌برانگیز ماجرا هم این است که آن حکمی که امیر پورکیان به ارشاد ارائه داده، یک فتوکپی بدون امضا است! دوستان در ارشاد حتی به خودشان زحمت ندادند که از او بخواهند حکم اصلی را ارائه بدهد و فقط منتظر هستند تا با کم‌ترین نشانه‌ای مسئولیت را از دوش خودشان بردارند.

به گفته حقوق‌دان‌هایی که با آنها مشورت کردم، آن حکم مشکوک و ایرادات جدی قضایی دارد. یکی از ایرادات این است که من را مجهول الآدرس اعلام کردند درحالی که از بنده سه نشانی در پرونده موجود است؛ از جمله نشانی که خانه سینما هم حکم را به آن ارسال کرده است. معلوم است که آقای پورکیان و دوستان از غیبت من استفاده کردند و ادعایی مخدوش را به قاضی‌ رساندند که این قاضی به نظر نه از سینما خبری داشته و نه از حضور من در خارج از ایران و آدرس‌هایم در کشورم.

یکی دیگر از ایرادات این است که نوشته‌اند متن به امضای فرد رسیده نه هیئت مدیره درحالی که یک هیئت، شورای حل اختلاف بوده است و… همه اینها را کنار بگذاریم ارشاد بی‌توجهی غیرمسئولانه کرده است که حتی اگر حکم درست باشد هم زمانی برای اعاده دادرسی و تجدید نظرخواهی در حکم وجود دارد و حکم هنوز قطعی نیست که آنها نسبت به این بند بی‌توجه بودند.

نمی‌دانم چطور به آموزه‌های دینی‌مان نگاهی ندارند که حتی یک کشور هم با کفر ممکن است حیات داشته باشد، اما با ظلم نه و این یک ظلم مشهود است و در این موضوع حق مسلم من خورده ‌شد. مسئولان، فیلم در چرخه اکران کم دارند و برای همین حاضر هستند هر فیلمی را اکران کنند و در این راستا با ساده‌انگاری حقوق کسانی مثل من را زیر پا می‌گذارند. در کل باید بگویم تنها بزنگاه برای رسیدن من به حقم ارشاد بود که آن هم به لطف بعضی از مدیرانش از دست رفت، این میزان از تعهد و وظیفه‌شناسی را به آنها تبریک می‌گویم و برای خود و همکارانم متاسفم.

گفته می‌شد در پروژه جدید داود میرباقری به نام «ماه تی تی» حضور خواهید داشت. اما این همکاری به نظر منتفی شد، چرا؟

من با تهیه‌کننده قرارداد منعقد کرده بودم و آماده شده بودیم که برای اقامت پسرم و تحصیلش راه‌حل‌هایی پیدا شود تا من بتوانم هفت ماه با این پروژه همراه باشم اما متاسفانه به نظرم رسید که این پروژه توان انجام تعهدات را ندارد. درنهایت با تایید حدس بنده از طرف تهیه‌کننده متوجه شدیم نه تنها قول‌هایی که به بنده داده شده که حتی بر امضاهایی که در قرارداد وجود داشت هم جای شک و شبهه بود. برای همین من ترجیح دادم دوستی‌ها حفظ شود و مشکل دیگری برایم پیش نیاید. خیلی بی‌پرده باید بگویم برای سه  فیلم آخری که کار کردم بلااستثناء دستمزدم را کامل دریافت نکردم و این انگار یک رویه عادی در سینما و تلویزیون شده است. من ترجیح دادم دوباره دچار این معضل نشوم به خاطر اینکه شکل زندگی‌ام و اقامت پسرم و تحصیلش در خارج از کشور اجازه همچنین مسائلی به من نمی‌دهد، برای همین از پروژه «ماه‌تی‌تی» جدا شدم.

هنرمندان اغلب نسبت به این موضوع که به ناحق مورد داوری و قضاوت قرار می‌گیرند گلایه می‌کنند. این گلایه ها از وقتی بیشتر شد که نشریه “یالثارات” اول نسبت به پوشش هنرمندان در جشن حافظ و حالا به سه نفر از سینماگران شاخص هتاکی و توهین کرده است ، شدت گرفت. شما به عنوان یکی از بازیگران مهم سینمای ایران در این باره واکنش یا اظهارنظری ندارید؟

نظری ندارم، اما به شکل خیلی کلی می‌توانم بگویم که متاسفانه این گردابی که هنرمندان در آن مشغول غرق شدن هستند به این دلیل است که تنها از زاویه سیاست به مسائل نگاه، و فرهنگ نادیده گرفته می‌شود. برخوردها همه سیاسی است و کنش‌ها همه براساس منافع سیاسی است. اگر کنشی انجام بشود قطعاً سیاسی است و اگر انجام نشود هم باز سیاسی است.

متاسفانه به ریشه‌ها پرداخته نمی‌شود؛ ریشه‌ها یعنی اصلاح قوانین سینمایی، یعنی ایجاد قوانین جدید در مجلس و گذراندن آن از تصویب برای همه نهادها، ریشه‌ها یعنی تعریف درستی از فرهنگ و نگاه ما به آن و اینکه اساساً چه توقعی از آن داریم. ریشه‌ها یعنی اینکه تمام فرهنگ را در مقابله با سینما و موسیقی و نابودی دیده‌ایم. مسائلی که باید از ابتدا در مدارس به بچه‌ها آموزش داده شود مثل نحوه رابطه با دیگران، رانندگی، بهداشت، نگهداری از محیط زیست، اخلاق پهلوانی و…. کاملاً نادیده گرفته می‌شود و همه چیز صرفاً از زاویه سیاست و سیاست‌زده‌گی دارد به قهقهرا می‌رود.

امیدوارم با این اتفاقات مسئولین به خودشان بیایند و کاری بکنند. این مسائل و توهین‌ها مستقیماً مرتبط با بهداشت روانی و ناهنجاری‌هایی است که اگر کمی مسئولین سیاست را کنار بگذارند و به مسائل انسانی توجه نشان بدهند شاید شاهد تغییرات مثبت باشیم. به نظرم می‌آید که در همه عرصه‌ها به خواب غفلت فرو رفته‌ایم و خیلی ارزش‌ها فراموش شده است. امیدوارم مسئولینی که همچنان با دغدغه‌مندی بدون توجه به منافع شخصی یا حزبی‌شان با صداقت دارند زحمت می‌کشند و به رضایت خالق و مخلوق فکر می‌کنند بتوانند بیشتر از قبل در کارشان موفق باشند.

به نظر شما خانه سینما با هیات مدیره جدید و سازمان سینمایی تا چه حد توانستند حقوق از دست رفته بازیگران و هنرمندان را به آنها برگردانند؟ آیا در این زمینه موفق عمل کردند؟

من یک آدم فرهنگی هستم و علاقه‌ای ندارم حرف سیاسی بزنم، اما به واسطه دغدغه‌های فرهنگی‌ام حضور ویرانگر سیاست را در این عرصه، پررنگ‌تر از هرچیزی می‌دانم. متاسفانه در زمینه فرهنگی، دولت اصلاً و به هیچ عنوان موفق نبوده و عقب‌گرد داشتیم؛ این دیگر اظهرمن‌الشمس است. بیش از هرچیز به نظر می‌رسد که همیت دولت در سیاست‌های وزارت ارشاد مورد غفلت واقع شد. امیدوارم این رویه هرچه سریعتر اصلاح شود چون تمام این مسائل ریشه فرهنگی دارد. خودخواهی‌ها، بی‌توجهی به دیگران، ظلم ، فساد و… همه و همه به خاطر فقر فرهنگی است. این انتقادات هم به معنی زیرسوال بردن دولت اقای روحانی نیست و حرف‌های من در مواجهه با مسائل فرهنگی در این دولت زده شد و شئون دیگر را زیر سوال نمی‌برم و شاید لازم باشد بگویم که من مثل دوره قبل بازهم به آقای روحانی رای خواهم داد، مگراینکه شخص بهتری نسبت به این کاندیدا پا به عرصه بگذارد.

امسال به مناسبت ایام محرم برای چندمین بار «مختارنامه» این بار در قالب تله‌فیلم‌های موضوعی از تلویزیون پخش می‌شود. پخش چندمین باره این سریال شما را خوشحال یا ناراحت می‌کند؟ از این جهت می‌پرسم ناراحت که وقتی سریالی چند بار روی آنتن برود، لوث می‌شود و حتی مخاطبان ثابت گذشته‌اش را هم از دست می‌دهد.

وقتی هنور بعد از بارها پخش می‌بینم که مخاطبین با شوق نگاه می‌کنند و بازی من و سریال هم برای‌شان تکراری نشده قطعاً باعث خوشحالی من است. اما از چند جهت هم موجب نگرانی‌ام می شود به جای اینکه بگویم ناراحت می‌شوم باید تاکید کنم که نگران می‌شوم چرا که در درجه اول این موضوع نشان دهنده این است که تولیدات خوب انجام نمی‌شود و اصطلاحاً کفگیر به ته‌ دیگ خورده است.

دومین موضوعی که نگرانم می‌کند این است که ممکن است این مجموعه به جهت تکرار زیاد به قول شما لوث شود. اما چیزی که بیشتر نگرانم می‌کند این است که بازهم نگاه سیاسی – عقیدتی بر موضوع سایه انداخته؛ نگاهی که هنر را موظف می‌داند و برایش کارکرد متصور است و آن کارکرد را هم در معنی کردن فرهنگ به صورت خیلی محدود و فقط با توجه خطوط قرمز تلویزیون و ارشاد  پیش می‌برد نه نگاه و دغدغه‌مندی فرهنگی.

وقتی به ریشه‌یابی این پدیده هم برسیم که قطعاً همگی نگران‌تر می‌شویم وقتی ندانیم این نگاه با سرنوشت کشور ما چه خواهد کرد. درنتیجه با عنوان همه این نگرانی‌ها باید بگویم امیدوارم وقتی که «مختارنامه»  نزد مردم عادی شد و  از آن استقبال نکردند این مجموعه دیگر پخش نشود.

حالا که بیشتر اوقات سال را خارج از کشور زندگی می‌کنید نگاه‌تان به سینمای ایران و جوایزی که به تازگی نصیب‌مان شده است چیست؟

از نگاه من اصلا ما سینمایی نداریم به معنای اینکه وقتی مخاطبان، فروش و تولید قابل دفاع وزین مثل تک‌ستاره‌ها می‌آیند و می‌روند این دیگر اسمش سینما نیست چون جریان نیست، اتفاق است؛ یک اتفاق نادر. اما در جریان تولید مداوم حرفه‌ای خواه ناخواه آثار قابل دفاع و وزین هم بیرون می‌آید چون در آن شرایط کارگردانان سینما با تعداد بیشتری و بازیگران و عوامل متعدد در حال اجرای فیلمنامه‌های متنوع و براساس سلیقه ها و گروه‌های سنی مختلف جامعه خواهند بود نه فقط با اهداف و جهت‌گیری‌های صرفاً حکومتی.

سینمایی که کارهای فرمایشی داشته باشد و اتفاقات تک‌ستاره‌ای، سینمای مداوم و صاحب حیات نیست. مثل بچه‌ای است که نشسته است و هرچند ماه یک بار بلند می‌شود و دوباره می نشیند؛ این کودک سالم نیست چون نشسته است، فعلاً که نشسته است امیدواریم کمی بعد کلاً ‌نخوابد.

نمی‌خواهید دوباره طبع کارگردانی‌تان را امتحان کنید و این بار فیلم سینمایی‌تان بسازید؟ پروژه «آمبولانس» که چند سال پیش خبری شده بود عملیاتی نمی‌شود؟

با صراحت اعلام می‌کنم که تا وقتی مسئولین فعلی ارشاد از وزیر تا مدیران میانی بر سرکار هستند، من دیگر در سینمای ایران کاری نخواهم کرد. از همه بیشتر هم خودم متاسف هستم اما این تنها راهی هست که برای مقابله با این اتفاقات دارم. دوستی می گفت در دوره قبل هربار به ارشاد می‌رفتی با جواب «نه» برمی‌گشتی اما در این دولت پاسخ «آره» می‌گیری اما کارت انجام نمی‌شود. این تلخ‌کامی‌اش بیشتر است. آنچه که برمن می‌رود نماد و سمبلی است از آن چیزی که برهمه ما سینماگران می‌رود. به این جهت من صرفاً به خاطر نشان دادن اعتراضم درمورد بی‌توجهی مسئولین ارشاد به حقوق هنرمندان و آینده‌شان و مصائبی که درگیرش هستند دیگر با این مدیریت کار نخواهم کرد. حتی اگر با رای دادن دوباره من به آقای روحانی دوباره همین سیاست‌ها در ارشاد باشد، باز هم پایم را به سینما نمی‌گذارم و کار نخواهم کرد. برای همه همکارانم از همین جا آرزوی موفقیت می‌کنم. امیدوارم بتوانم برای کشورم و مردم و فرهنگ ایران عزیز فردی مفید باشم.

سوالی که اینجا برای من پیش می‌آید این است که یعنی اگر نقشی بسیار خوب و وسوسه‌کننده به شما پیشنهاد شود حاضر هستید که پاسخ منفی بدهید و کار نکنید؟ یعنی اگر به طور مثال اصغر فرهادی هم به شما یک نقش خوب در فیلمش پیشنهاد بدهد شما حاضر هستید آن پیشنهاد را رد کنید؟

ببینید من باز تاکید می‌کنم که با این سیاست‌های ارشاد دیگر در سینمای ایران کار نخواهم کرد؛ یعنی تولیدی که در داخل ایران باشد و براساس قواعد وزارت ارشاد و چرخه اکران و مسائل حقوقی مرتبط با آن (از جمله شکایات) صورت بگیرد. وقتی رویه این باشد بله دیگر کار نخواهم کرد؛ البته شاید بتوان این را هم گفت که درحال حاضر دیگر کارگردانی که بخواهد این‌قدر من را وسوسه کند که در فیلمش نقشی بازی کنم وجود ندارد و تولیدات اینقدر ترغیب کننده نیستند. فقط می‌ماند همان آقای فرهادی که آن هم قطعاً اگر در یک پروسه تولید جهانی باشد صد در صد بدون فکر پاسخ مثبت خواهم گفت. اما اگر آن پروژه داخل ایران باشد و براساس فیلمنامه مصوبی ارشاد و درگیر چرخه و شورای اکران و با این مدیران باشد، بله، قطعاً خواهم گفت: نه!




بازیگر زن “قاعده تصادف” در استخدام نیروی انتظامی!!+عکس

سینماژورنال: از جمله بازیگران فیلم تحسین شده “قاعده تصادف” بهنام بهزادی، بهاران بنی احمدی بود.

به گزارش سینماژورنال این بازیگر البته که پیشتر از “قاعده تصادف” نیز در آثاری چون “اشکان انگشتر متبرک و چند داستان دیگر”  ایفای نقش کرده بود اما با بازی در “قاعده تصادف” بود که در کانون توجهات قرار گرفت.

سه سال بعد از “قاعده تصادف” حالا این بازیگر زن با تازه ترین فیلم فرزاد موتمن به جشنواره می‌آید.

این فیلم “آخرین بار کی سحرو دیدی؟” نام دارد که یک درام جنایی است و فریبرز عرب نیا، آتیلا پسیانی، سیامک صفری و ژاله صامتی دیگر بازیگران آن هستند.

بهاران بنی احمدی در این فیلم در نقش یک سروان نیروی انتظامی ظاهر شده است.

 

بهاران بنی احمدی(راست) در نمایی از "آخرین بار..."
بهاران بنی احمدی(راست) در نمایی از “آخرین بار…”