از گرمای ۵۳ درجه تا الهام‌های ناخودآگاه / جنگ‌ها آغاز مشخصی دارند، اما پایان ندارند

سینماروزان: فیلم سینمایی «سامی»‏ به‌کارگردانی حبیب باوی‌ساجد عصر جمعه ۹ آبان ۱۴۰۴ در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان ایران روی پرده رفت و نشست نقد و بررسی آن با حضور جواد طوسی و طهماسب صلح‌جو و با اجرای سامان بیات برگزار شد.

 

به گزارش اتاق خبر خانه هنرمندان ایران، این فیلم سرگذشت عاشقانه مردی را روایت می‌کند که فقدان بیست ساله همسرش را باور ندارد.

 

حبیب باوی‌سجاد کارگردان فیلم «سامی» از تجربه‌های شخصی، تأثیرات سینمایی و روند دشوار تولید فیلمش می‌گوید.

 

او معتقد است هر آنچه امروز در کارش نمود دارد، ریشه در سال‌های کودکی و علاقه‌اش به سینما دارد: «از بچگی زیاد سینما می‌رفتم، فیلم‌های کیمیایی و آثار خارجی می‌دیدم. ما نسل خوش‌شانسی بودیم که فیلم خارجی زیاد می‌دیدیم. هر چه امروز در ذهنم مانده، ترکیبی از تمام آن چیزهایی است که عاشقشان بودم — یک کولاژ از همه‌ی دوست‌داشتنی‌های سینمایی‌ام.»

 

او توضیح می‌دهد که پیش از شروع هر پروژه‌ای، به نوعی «آماده‌سازی ذهنی» نیاز دارد: «قبل از اینکه دست به کار بشوم، چند فیلم و کتاب خاص را می‌بینم و می‌خوانم. مثل وزنه‌برداری که دوپینگ می‌کند تا آماده شود، من هم با دیدن و خواندن آن‌ها ذهنم را شارژ می‌کنم. بعد تازه می‌روم سراغ کار. معمولاً ناخدا خورشید، آثار احمد محمود و همسایه‌ها را چندین بار مرور می‌کنم تا بهتر بفهمم آدم‌ها چه هستند و چرا رفتار می‌کنند.»

 

حبیب باوی‌ساجد با خنده از روزهای طاقت‌فرسای فیلم‌برداری یاد می‌کند: «تولید این فیلم اصلاً معمولی نبود. ۶۴ جلسه فیلم‌برداری داشتیم، در گرمای ۵۳ درجه! آمبولانس همیشه کنارمان بود که اگر کسی غش کرد، سریع برسانند بیمارستان. تدوین فیلم هم یک سال طول کشید. در معادلات فیلم‌سازی چنین چیزی اصلاً تعریف‌شده نیست.»

 

کارگردان از اتفاقی عجیب در مرحله‌ی پس‌تولید می‌گوید:«یک سال بعد از پایان فیلم‌برداری، وقتی با تدوینگر نشستیم پای فیلم، زل زدیم به هم و گفتیم: «این بازی اصلاً به فیلم نمی‌خوره.» پس بازیگر نقش اصلی را حذف کردیم و دوباره با یک بازیگر ناشناخته تمام سکانس‌ها را گرفتیم! این یعنی همه‌چیز علیه قواعد سینمای کلاسیک بود.

 

او اضافه می‌کند که در فرایند کار، هیچ‌چیز قطعیت نداشت: «برخلاف فیلم‌هایی که سه‌ماهه فیلم‌برداری و شش‌ماهه تدوین می‌شوند، ما مدام برمی‌گشتیم و تغییر می‌دادیم. مثلاً شش ماه بعد می‌فهمیدیم فلان پلان بد از آب درآمده، دوباره می‌رفتیم سر صحنه. حتی طراحی صحنه‌ی خاصی هم نداشتیم. محیط و آدم‌ها برایم مهم‌تر از دکور بودند.»

 

در ادامه‌ گفت‌وگو، بحث به تأثیرپذیری ناخودآگاه از سینمای ایران و جهان می‌رسد. او این موضوع را کاملاً طبیعی می‌داند: «ما همیشه تحت تأثیر دیده‌ها و تجربه‌هایمان هستیم، حتی اگر خودمان ندانیم. مثلاً وقتی شخصیت سامی را نگاه می‌کنم، ناخودآگاه یاد زارمحمد می‌افتم؛ آدمی که در تنهایی خودش می‌جنگد. یا در نیمه بسته حسِ انتظار امیر نادری را می‌بینم. بعضی دیالوگ‌ها هم مرا یاد ناخدا خورشید می‌اندازد — همان ناخدایی که یک دستش را ندارد. این‌ها همه در ذهن فیلم‌ساز می‌ماند و بعدها، ناخودآگاه به شکل الهام در کارش ظاهر می‌شود.»

 

او در پایان با تواضع از منتقدان و مخاطبان یاد می‌کند: «گاهی خودِ فیلم‌ساز از این تأثیرات بی‌خبر است و این منتقدان و تماشاگران‌اند که آن‌ها را کشف می‌کنند. خوشحالم که درباره‌ی این موضوع‌ها گفت‌وگو می‌کنیم. و در آخر، از آقای طوسی عزیز هم تشکر می‌کنم؛ خوشحالم دوباره دیدمتان. چند جلسه با هم صحبت کردیم و همیشه از نظراتتان بهره‌مند شدم.»

 

نگاهی منتقدانه به «سامی»؛ سینمایی مستقل با ریشه در جنوب

 

جواد طوسی سخنان خود را این‌گونه آغاز کرد: «من حدود ۲۵ سال است که آقای حبیب باوی‌ساجد را می‌شناسم. در این سال‌ها در موقعیت‌های مختلف با ایشان برخورد داشته‌ام. حبیب همیشه توانسته تصمیمات شخصی و نگاه خاص خودش را در آثارش اعمال کند و در نهایت خروجی کارش همواره یک دستاورد فرهنگی بوده است.»

 

این منتقد در ادامه با یادآوری نخستین دیدار خود با باوی‌ساجد گفت: «چند سال قبل، در یکی از جشنواره‌های سینمای اجتماعی در جنوب، به اتفاق آقای کیانوش عیاری، خانم میلانی، خانم کریمی و جمعی از سینماگران حضور داشتیم. همان‌جا بود که آشنایی جدی من با او شکل گرفت. آن زمان، سال ۱۳۷۸، ایشان مشغول ساخت فیلم مستندی درباره‌ی احمد محمود بود و من هم با نگاه محدود خودم در آن پروژه درباره‌ی این نویسنده برجسته صحبت کردم.»

این منتقد با اشاره به مسیر حرفه‌ای باوی‌ساجد ادامه داد: «در تمام فیلم‌های مستند، کوتاه و حالا فیلم بلندش، یک دغدغه‌مندی جدی وجود دارد. او هیچ‌گاه یکدفعه اثری را تولید نمی‌کند. برایش مهم است که موضوع محوری را درست بفهمد و زبان مناسبی برای روایت آن پیدا کند. این تداوم تجربه و آزمون و خطا را می‌توان در سامی به‌وضوح دید.»

 

این منتقد درباره‌ی نسخه‌ی فعلی فیلم توضیح داد: «ورژنی که من دیدم با نسخه‌ی ابتدایی که او به‌صورت خصوصی نمایش داده بود، تفاوت زیادی دارد. تدوین جدید، نگاه تازه‌ای به اثر داده و فیلم را بسیار منسجم‌تر کرده است. اکنون سامی فیلمی یک‌دست و دارای انسجامی چشمگیر است که از ابتدا تا انتها تکلیف مخاطب را روشن می‌کند و او را با شخصیت اصلی همراه نگه می‌دارد.»

 

او با اشاره به موقعیت جغرافیایی فیلم گفت:  «در طول فیلم، پرسه‌زنی سامی را در جغرافیایی می‌بینیم که در تضادی تاریخی قرار گرفته است. بدون آنکه کارگردان بخواهد شعار بدهد، از دورانی می‌گذرد که پر از التهاب، تخریب و تبعات انسانی بوده است. یکی از سکانس‌های به‌یادماندنی فیلم، صحنه‌ قهوه‌خانه است؛ جایی که بحث بیکاری و اعتصاب کامیون‌داران مطرح می‌شود. سامی، برخلاف دیگران، از درگیری فاصله می‌گیرد چون دغدغه‌های شخصی و عمیق‌تری دارد.»

 

او افزود: «مشکلات اقتصادی برای سامی هم وجود دارد، اما دوربین با هوشمندی از خلال پرسه‌زنی‌هایش، لایه‌های عمیق‌تری از زندگی او را نشان می‌دهد. در پس‌زمینه، لوله‌های نفت، پالایشگاه‌ها و ماشین‌های مدرن در مقابل فقر و فرسودگی، تضادی گویا می‌سازند؛ تصویری از جنوبی که جنگ را پشت سر گذاشته اما آثارش هنوز بر زندگی مردم سایه انداخته است.»

 

این منتقد با اشاره به ویژگی‌های بصری و نمادگرایانه فیلم گفت: «کابوس ذهنی سامی، که گاه با رویا درهم می‌آمیزد، از بهترین لحظات فیلم است. حضور همسر از دست‌رفته‌اش به‌شکلی استعاری و از طریق زبان تصویر حس می‌شود. در پایان فیلم، صحنه‌ای هست که سامی دستی بر یال اسب می‌کشد و انگار با همان انگشتر عقیق همسرش، او را در کنار خود حس می‌کند. این قرینه‌سازی‌های تصویری از نقاط قوت فیلم است که بدون هیچ دیالوگ اضافی معنا می‌گیرد.»

 

او سپس به جایگاه سامی در سینمای مستقل ایران پرداخت: «این فیلم تعریفی تازه از سینمای مستقل ارائه می‌دهد. اهمیتش در فرم است، اما این فرم هرگز به نمایش تصنعی یا اگزوتیک تبدیل نمی‌شود. باوی‌ساجد عناصر فرهنگی و اجتماعی جنوب را هوشمندانه در دل روایت جای داده و فضا و جغرافیا را به بخشی از شخصیت فیلم بدل کرده است.»

 

در بخش دیگری از صحبت‌ها، او اشاره کرد: «در نگاه سامی، گاهی می‌توان ردپایی از قهرمانان آثار ناصر تقوایی، به‌ویژه «ناخدا خورشید» دید. اما تفاوت اینجاست که قهرمان باوی‌ساجد بسیار آسیب‌پذیرتر است؛ انسانی که می‌خواهد قهرمان باشد، اما زمین و زمان علیه اوست.»

 

طوسی با تحسین فیلمنامه و دیالوگ‌نویسی اثر گفت:‌ «یکی از ویژگی‌های برجسته‌ی فیلم، دیالوگ‌نویسی حبیب باوی ساجد است. گفت‌وگوها گاه لحنی شاعرانه دارند، به‌ویژه میان مادر و پسر، که به نوعی بازتاب پیکره‌ درونی سامی‌ هستند. او انسانی است در میانه‌ تضادی تاریخی و اجتماعی که هنوز ادامه دارد.»

 

پرسه در جنوب میان واقعیت و رؤیا

 

طوسی در نشست فیلم «سامی» در ادامه‌ سخنانش، به جنبه‌های تصویری و محتوایی اثر پرداخت و گفت: «در پس‌زمینه‌ی فیلم، طبقه‌ای دیگر از جامعه خود را به رخ می‌کشد. صحنه‌ای که موتور سامی در میان انبوه ماشین‌های مدرن خاموش می‌شود، بازتابی از واقعیت انسان جنوبی است که جنگ را پشت سر گذاشته، اما هنوز تبعات آن بر زندگی‌اش سایه دارد.»

 

او با اشاره به فضای ذهنی فیلم افزود: «کابوس‌های ذهنی سامی که گاه با رؤیا درهم می‌آمیزند، از نقاط برجسته‌ اثرند. در پایان، جایی که او دستی بر یال اسب می‌کشد، همسر از دست‌رفته‌اش را با انگشتر عقیق در ذهنش می‌بیند؛ قرینه‌ای تصویری که با زبان سینما، پیوندی میان عشق، فقدان و زمان برقرار می‌کند.»

 

این منتقد «سامی» را تعریفی تازه از سینمای مستقل دانست و ادامه داد: «فیلم در عین ادای دین به فیلم‌سازان مورد علاقه‌ی بابیساجد، هرگز به فرم‌گرایی تحمیلی یا ظاهرسازی نمی‌افتد. او از دل جغرافیا و اقلیم جنوب الهام گرفته و لوکیشن را به بخشی از شخصیت فیلم تبدیل کرده است. فضا و جغرافیا در این اثر زنده‌اند و هویت دارند.»

 

او در ادامه با اشاره به تأثیرات سینمای کلاسیک ایران گفت: «در نگاه سامی می‌توان رگه‌هایی از «ناخدا خورشید» ناصر تقوایی دید، اما قهرمان باوی‌ساجد بسیار آسیب‌پذیرتر است؛ انسانی که می‌خواهد قهرمان بماند اما زمین و زمان علیه اوست.»

طوسی همچنین بر نشانه‌شناسی درونی فیلم تأکید کرد: «زمین و اسب در فیلم نقش نمادین دارند. اسب یادآور تنهایی و استقامت است، اما در اینجا، بیش از آنکه نشانه‌ی قدرت باشد، بازتابی از فرسودگی و انزواست. هرچه پیش می‌رویم، این نشانه‌ها یکی‌یکی از سامی گرفته می‌شوند.»

 

وی با اشاره به دیالوگ‌نویسی شاعرانه‌ اثر گفت: «یکی از ویژگی‌های شاخص فیلم، لحن شاعرانه‌ی گفت‌وگوهاست. مکالمات میان مادر و پسر، زمزمه‌هایی از درون سامی‌اند؛ انسانی که در میانه‌ی تضادهای تاریخی و اجتماعی جنوب، به دنبال معنای بودن است.»

 

او سخنانش را چنین به پایان برد: «سامی» بازتاب تضادی انکارناپذیر است؛ میان رؤیا و واقعیت، میان جنوبِ جنگ‌دیده و مردمانی که هنوز در جست‌وجوی هویت‌اند. و این همه، تنها با زبان تصویر و سینما روایت می‌شود.»

 

روایتی انسانی از جنگ بی‌پایان

 

طهماسب صلح‌جو در این نشست گفت: «واقعیتش قرار نبود صحبت کنم، اما بعد از دیدن فیلم، نمی‌توانستم چیزی نگویم. در یک جمله ساده می‌خواهم بگویم که «سامی» فیلم خوبی است؛ هم از نظر ساختار و هم از نظر ویژگی‌های فنی و تکنیکی.»

 

او در ادامه افزود: «این فیلم درباره یک تراژدی انسانی در تاریخ معاصر ماست، اما نکته‌ی قابل توجه این است که از دل رنج، تهدید و مرگ، زیبایی خلق می‌کند. «سامی» درباره جنگ است، اما از طریق تصاویر زیبا و قاب‌بندی‌های دقیق، مخاطب را به تأمل وادار می‌کند، نه به اندوه محض. در واقع، سیاهی را فریاد نمی‌زند، بلکه آن را در ذات روایت پنهان می‌کند — و همین کار ارزشمند و دشواری است.»

 

این منتقد با اشاره به جنبه‌های بصری فیلم گفت: «استفاده‌ی هوشمندانه از دوربین و لانگ‌شات‌های چشم‌نواز از جغرافیای جنوب، نشان می‌دهد که ما سرزمینی زیبا داریم — سرزمینی دوست‌داشتنی که گرفتار جنگ شده است. در پس این قاب‌های زیبا، حقیقت تلخی نهفته است: زیبایی‌ای که زیر سایه‌ی جنگ اسیر مانده.»

 

او در ادامه با طرح نگاهی تأمل‌برانگیز گفت: «فیلم به ما یادآوری می‌کند که جنگ‌ها آغاز مشخصی دارند، اما پایان ندارند. شاید بدانیم فلان جنگ چه سالی شروع شد، اما هیچ‌وقت نمی‌توان گفت کی تمام می‌شود. جنگ ادامه دارد، در زمین، در ذهن، در نسل‌ها.»

 

صلح‌جو با اشاره به یکی از صحنه‌های تأثیرگذار  فیلم توضیح داد: «در یکی از صحنه‌ها، مادری روی مین می‌رود، می‌میرد، اما فرزندش زنده می‌ماند با پایی از دست‌رفته. این استعاره‌ای تکان‌دهنده است؛ جنگ حتی با کودکِ به‌دنیا‌نیامده هم کار دارد. این صحنه نشان می‌دهد که زخم جنگ از نسل‌ها عبور می‌کند.»

 

او تأکید کرد که زیبایی فیلم در بیان همین مفاهیم تلخ است: «وقتی می‌گویم فیلم زیباست، منظورم این نیست که رنج را تزیین کرده؛ بلکه منظورم این است که توانسته است از دل فاجعه، معنا و انسانیت بیرون بکشد. ارزش‌هایی که جنگ از ما می‌گیرد، در این فیلم دوباره احیا می‌شوند.»

 

در پایان، طهماسب صلح‌جو ابراز امیدواری کرد که «سامی» در سطح جهانی دیده شود: «امیدوارم این فیلم بتواند در جشنواره‌ها بدرخشد. چون درباره مسئله‌ای جهانی حرف می‌زند؛ مسئله‌ای که فقط مختص جنوب یا ایران نیست، بلکه درد مشترک تمام ملت‌هایی است که طعم جنگ را چشیده‌اند. این فیلم یادآور این است که جنگ، اگرچه در جغرافیایی خاص رخ می‌دهد، اما زخم‌هایش مرز نمی‌شناسد.»

 

اهمیت مکان و تداوم در آثار

 

امرالله احمدجو فیلمنامه‌نویس و کارگردان گفت: «تبریک به حبیب عزیز برای ساخت این فیلم، هرچند می‌توان درباره آن بسیار صحبت کرد، اما تجربه اولین فیلم او یک موفقیت بزرگ است. در آثار اول، طبیعی است که تمرکز گاهی پراکنده باشد و همه عناصر داستانی، تجربی و شاعرانه با هم ترکیب شوند، اما با تمرکز بیشتر می‌توان در کارهای بعدی جزئیات را به شکل دقیق‌تر مدیریت کرد.»

 

او ادامه داد:‌ «یکی از نقاط قوت فیلم، حضور برجسته مکان‌ها است؛ مکان می‌تواند شخصیت داشته باشد و عشق ورزیدن به جایی که در آن زندگی می‌کنیم، در کنار شخصیت اصلی، اثر را غنی‌تر می‌کند. امیدوارم این نگاه تداوم داشته باشد و در آثار بعدی، تصمیم‌های روشن‌تری درباره ترکیب عناصر داستانی و تجربی گرفته شود.»

 

 

باوی‌ساجد و سینمایی که از تجربه و زندگی می‌جوشد

 

سیف‌الله صمدیان با نگاه تحلیلی خود گفت: «در این فیلم، ترکیبی از مستند، تجربی و داستانی را می‌بینیم. اما از ابتدا تا انتهای فیلم، من بدون هیچ تعارفی و بدون نیاز به میکروفون و بازی‌های صحنه‌ای، خودِ حبیب را می‌دیدم؛ مسیری که او از روزهای جنگ تا امروز طی کرده است.»

 

او با اشاره به تجربه و مسیر سینمایی حبیب ادامه داد: «فکر می‌کنم اینکه این جوان با این همه حس، تجربه و توانایی، در چنین مسیر دشواری گرفتار شده و همچنان با همه محدودیت‌ها کارش را ادامه می‌دهد، قابل تحسین است.

حبیب نشان می‌دهد که ارزش واقعی فیلم کوتاه، حتی از فیلم‌های بلند متوسط، بسیار بالاتر است؛ چرا که در آن احساس، تجربه و زندگی سینما موج می‌زند.»

 

این هنرمند سپس به ارتباط حبیب با ادبیات و هنر اشاره کرد: «حبیب تمام حیاتش با سینما گره خورده است. از شعر و ادبیات گرفته تا عکاسی و تجربه‌های مختلف، همه‌چیزش با سینما در ارتباط است. مثل حرفی که کیارستمی درباره امیر نادری زد، که می‌گفت او زندگی‌اش را در سینما گذاشته، می‌توان درباره حبیب هم گفت: او تمام زندگی‌اش را وقف سینما کرده و هر لایه‌ای از تجربه‌اش را در فیلم‌هایش بازتاب می‌دهد.»

 

او با تأکید بر حس همدلی و نگاه انسانی حبیب گفت: «من از دور نگاهش می‌کردم، اما خیلی به او نزدیک بودم. به‌خصوص اینکه بسیاری از صحنه‌ها و تصاویر فیلم، از جهان معلولین و قربانیان جنگ گرفته شده است. موضوعی که من در کارهای قبلی حبیب و سایر همکاران هم دیده‌ام. حبیب خواست خودش، با تمام داشته‌ها و حتی نداشته‌هایش، توانایی‌هایش را در عرصه سینمای بلند داستانی نشان دهد؛ و به نظر من در کل فیلم، این کار را به بهترین شکل انجام داده است، بدون آنکه مستقیم از خودش سخن بگوید یا فیلمش را وسیله‌ای برای نمایش خودش کند.»

 

نیمه مستند، نیمه داستانی

 

مجید جوانمرد درباره فیلم «سامی» گفت: «فیلم حبیب را می‌توان یک اثر نیمه مستند و نیمه داستانی دانست. ساختمان دراماتیک سنتی ندارد، اما از نظر بصری و فضاسازی جای تقدیر دارد. در جاهایی که سامی به دنبال کسی می‌رود تا زمینش را پاکسازی کند، بیننده انتظار دارد داستان به سمت کشمکش و اتفاقات دراماتیک برود، اما فیلم به فضاها و موضوعات دیگری هم می‌پردازد و همین انعطاف، از ویژگی‌های خاص آن است.»

 

او افزود: «این فیلم از سینمای بدنه و داستانی رایج فاصله زیادی دارد. با این حال، حبیب موفق شده تجربه‌ و نگاه شخصی خود را به تصویر بکشد و به ما سرزمین و جنگ را نشان دهد. امیدوارم در آینده بتواند یک فیلم سینمایی درست و حسابی بسازد و این استعداد بصری و فضاسازی را در داستانی کامل‌تر به نمایش بگذارد.»

 

او در پایان با نگاهی شخصی به مسیر حبیب گفت: «من به حبیب تبریک می‌گویم؛ چه از نظر تجربه شخصی و چه از نظر توانایی خلق این فیلم که به رغم نداشتن فرم کلاسیک داستانی، بیننده را با خود همراه می‌کند.»

 

هوشنگ گلمکانی منتقد نیز مهم‌ترین ویژگی این فیلم را جنوبی بودن آن دانست و گفت: «یکسری موضوعات غریزی است، در فیلم شما حس جنوبی بودن احساس می‌شد، این فیلم کاملا جنوبی است به این خاطر که حس و احساس را به صورت کامل منتقل می‌کند و پلان‌های طولانی آن نیز ما را یاد امیر نادری دونده می‌اندازد.»




مهمان ناخوانده در «کارناوال»/ سوگل خلیق با افتو کل کل می‌کند

سینماروزان: سوگل خلیق پا به دنیای «کارناوال» میگذارد تا در کنار «افتو» جلوی دوربین رامبد جوان در این رئالیتی‌شو برود.

 

به گزارش روابط عمومی فیلم نت، دریاسالار افتو که این روزها مورد توجه مخاطبان «کارناوال» قرار گرفته و آیتم‌هایش به یکی از جاذبه‌های این رئالیتی‌شو تبدیل شده، به تازگی پذیرای یک مهمان ویژه شده است.

 

مهمان افتو این گربه پرحاشیه، کسی نیست جز سوگل خلیق که مشخص نیست ناخدا افتو با چه نقشه‌ای پای او را به کارناوال باز کرده است.

 

رئالیتی‌شوی «کارناوال» در حالی به قسمت‌های پایانی خود نزدیک می‌شود که قرار است در قسمت‌های باقی مانده رامبد جوان یک شگفتانه تازه دیگر نیز داشته باشد.

 

«کارناول» با اجرا و کارگردانی رامبد جوان و تهیه‌کنندگی محمد شریفی روزهای چهارشنبه و پنجشنبه به شکل اختصاصی از پلتفرم فیلم‌نت پخش می‌شود.




درخشش گروه «هم‌نوازان فاخته» در جشنواره بین‌المللی دایرافست سنت‌پترزبورگ روسیه

سینماروزان: گروه موسیقی «هم‌نوازان فاخته» به سرپرستی خشایار پارسا با دو اجرای تأثیرگذار در جشنواره بین‌المللی دایرافست (DairaFest) در شهر سنت‌پترزبورگ روسیه، بار دیگر نگاه مخاطبان و رسانه‌های فرهنگی را به موسیقی دستگاهی ایران جلب کرد.

این جشنواره که با هدف معرفی هنر و موسیقی ایران در قالب یک پروژه‌ی دو‌ساله برگزار می‌شود، در همکاری نزدیک با گروه «هم‌نوازان فاخته» کوشیده است تصویری زنده از سیر تحول موسیقی ایرانی از دوران کهن تا معاصر ارائه کند.  در نخستین سال این پروژه، گروه «هم‌نوازان فاخته» با محوریت مکتب منتظمیه و اجرای آثاری از عبدالقادر مراغی و آهنگسازان هم‌دوره‌ی او، توانست بخشی از زیباشناسی موسیقی قرون میانه ایران را بازآفرینی کند. این اجرا با استقبال گسترده‌ی مخاطبان روس همراه شد و در بروشور جشنواره نیز توضیحاتی درباره‌ی مکتب منتظمیه منتشر گردید.

در ادامه‌ی این مسیر، امسال این گروه در دو اجرای دیگر روایت خود از موسیقی ایران را به صحنه برد.

در نخستین برنامه (۱۹ اکتبر / ۲۷ مهر)، موسیقی دستگاهی دوره‌ی قاجار با تمرکز بر آثار درویش‌خان و آوازهای طاهرزاده اجرا شد. در این برنامه، هدایت کلاری نوازندگی سه‌تار را بر عهده داشت، علیرضا رسولی با کمانچه همراهی می‌کرد و مهدی شهسوار به‌عنوان خواننده، فضای موسیقایی قاجار را با بیانی زنده و بداهه‌پردازانه بازآفرینی کرد. این اجرا در یکی از ساختمان‌های تاریخی سنت‌پترزبورگ برگزار شد؛ مکانی که با ساختار کلاسیک موسیقی ایرانی هم‌خوانی داشت و با استقبال چشمگیر مخاطبان و پوشش رسانه‌ای گسترده از جمله پخش مستقیم تلویزیونی همراه شد.

در دومین بخش (۲۶ اکتبر / ۴ آبان)، گروه «هم‌نوازان فاخته» برداشت‌های شخصی و معاصر خود از موسیقی مکتب منتظمیه و دستگاهی دوره قاجار را ارائه کرد. در این اجرا، خشایار پارسا نوازندگی سنتور و سرپرستی گروه را بر عهده داشت و در کنار او ابوذر حسینی با عود و در مقام آهنگساز، محمدمهدی شیخ با تار، آرمان حیدریان با کمانچه و حسین گازر با تنبک حضور داشتند. همچنین احمد شکوری و ندا شهسوار در نقش خوانندگان مرد و زن، ترکیب صوتی متنوعی را شکل دادند که جلوه‌ای نو از چندصدایی در موسیقی ایرانی را به نمایش گذاشت. این کنسرت در سالن معتبر تئاتر آلکساندرینسکی – یکی از قدیمی‌ترین و شناخته‌شده‌ترین سالن‌های روسیه – برگزار شد و دو روز پیش از اجرا تمامی بلیت‌های آن به فروش رفت؛ نشانه‌ای از استقبال گسترده‌ی مخاطبان روس از موسیقی کلاسیک ایران.

خشایار پارسا در گفت‌وگویی درباره‌ی این حضور گفت: «تلاش ما بر این بود که موسیقی ایران را نه فقط به‌عنوان میراثی تاریخی، بلکه به‌عنوان زبانی زنده و گفت‌وگویی میان‌فرهنگی معرفی کنیم. در دو سال گذشته، این همکاری فرهنگی با جشنواره دایرافست، پلی میان هنرمندان دو کشور و فرصتی برای شنیده شدن زیبایی‌شناسی ایرانی در قالبی جهانی فراهم کرده است.»

در هر دو اجرا، دکتر مهدی حسینی، دبیر و مشاور ایرانی جشنواره دایرافست نیز حضور داشتند.

حضور درخشان «هم‌نوازان فاخته» در دایرافست نشان داد که موسیقی دستگاهی ایران، با وجود ریشه‌های تاریخی و اصیل خود، همچنان زبانی جهانی برای ارتباط، خلاقیت و گفت‌وگو با فرهنگ‌های دیگر است؛ زبانی که از سنت برمی‌خیزد و در جهان معاصر پژواک می‌یابد.




«گیسوی باران» علیرضا قربانی منتشر شد/ کنار تو جهان کوچکم لبریز زیباییست

سینماروزان: ترانه «گیسوی باران» با صدای علیرضا قربانی منتشر شد.

«گیسوی باران» عنوان قطعه جدید علیرضا قربانی است که با آهنگسازی علیرضا افکاری و تنظیم حسام ناصری توسط آهنگ اشتیاق و شهرآفتاب منتشر شده است.

شاعر این قطعه امیرعلی سلیمانی و میکس و مستر آن برعهده آرش پاکزاد است.

در بخشی از متن این ترانه آمده است:
«کنار تو جهان کوچکم لبریز زیباییست
بدون تو ولی مانند هر پاییز غمگینم، غمگینم
نپرس اینکه چرا دور از تو من هر روز می‌میرم
برای امتحان دوری تو مرگ، تمرین است، تمرین است»

علیرضا قربانی امسال تورکنسرت «ایرانم» را از تهران آغاز کرد و در خرداد و شهریور ۱۴۰۴ به مدت ۳۰ شب در فضای باز مجموعه آزادی تهران با ظرفیت هر شب بیش از ۷۵۰۰ نفر میزبان علاقه‌مندان بود.

او سپس یک اجرا در استانبول و هشت اجرا در یزد داشت و پس از آن در شهرهای ونکوور، کلگری، مونترال و تورنتوی کانادا روی صحنه رفت.

این هنرمند در ادامه ۹ شب نیز در اهواز کنسرت داشت و به زودی با «ایرانم» به شهرها و کشورهای دیگر سفر خواهد کرد.




«بدون عنوان»؛ عنوان تازه‌ترین نمایشگاه گروهی گروه هنری آیتیست در عمان

سینماروزان: آثار ۱۸ هنرمند ایرانی در «بدون عنوان» به شکل آنلاین در عمان به نمایش گذاشته می‌شود.
نمایشگاه گروهی هنرهای تجسمی و صنایع دستی «بدون عنوان» که گروه هنری آیتیست برگزارکننده آن است، با شرکت ۱۸ هنرمند ایرانی، روز شنبه، ۱۰ آبان ماه سال جاری به صورت آنلاین در کشور عُمان به نمایش گذاشته می‌شود.
گروه هنری آیتیست و موسسه رواد التجارة الانتاج العالمی، برگزارکنندگان این نمایشگاه گروهی هستند و آیناز زارعی نقاش و مدیر گروه هنری آیتیست، کیوریتوری رویداد را بر عهده دارد.
اسامی هنرمندان شرکت‌کننده در رویداد به این شرح است:
آناهیتا وزیری، بهنام بلالی، داریوش مقصودی، الناز عباسی، فاطمه نوراله زاده، مریم محمود صالح، مهدی رضوی فرد، مهران عباسی چناری، محمد قدیرکاشانی، نسترن عابدی، پریا مجیدی، پریا باقری، راحله عامریان، ریحانه عباسیان، سیده نسترن تقوی، سیاوش پورمحمد دموچالی‏، یگانه اکبری، زینب ساسانی‌‌‌‏.
علاقه‌مندان به هنرهای تجسمی برای تماشای ۳۱ اثر راه‌ یافته به «بدون عنوان» می‌توانند تا روز پنج‌شنبه، ۱۵ آبان ماه ۱۴۰۴ به صفحه اینستاگرام گروه هنری آیتیست به نشانی: aynazzareii و همینطور، کانال تلگرامی گروه هنری آیتیست به نشانی: https://t.me/aynazzareii و همچنین، سایت رسمی موسسه رواد التجارة الانتاج العالمی به نشانی: http://aynazzareiiraaa.com/ مراجعه کنند.

‌‌
‌‌‌‌‌‏




«خوش‌تراش» و داستان بازگشت یک قهرمان با دوبله اختصاصی در نمایش خانگی

سینماروزان: فیلم «خوش‌تراش» The Cut محصول سال ۲۰۲۴ کشور انگلستان، به کارگردانی شان الیس، با دوبله اختصاصی  از طریق  فیلیمو در دسترس علاقه‌مندان به سینمای ورزشی و هیجان‌انگیز قرار گرفت.

 

این فیلم ۹۳ دقیقه‌ای با بازی جان تورتورو، اورلاندو بلوم، کترینا بلف، کلر دان و گری بیدل، داستانی پرتنش از بازگشت یک قهرمان سالخورده بوکس به رینگ را روایت می‌کند. قهرمانی که برای آخرین شانس خود باید وزن کم کند و در اقدامی خطرناک، در اتاقی در لاس‌وگاس خود را حبس کرده و تحت نظارت مربی سخت‌گیرش، برنامه‌ای فشرده و غیرقانونی را برای کاهش وزن آغاز می‌کند.

 

دوبله فارسی فیلم «خوش‌تراش» با مدیریت دوبلاژ حسام صادقی نیکو و صدابرداری رهام ابراهیمیان انجام شده است. ترجمه فیلم را احمد مرتضوی برعهده داشته و امور فنی صدا توسط خشایار فیروزی انجام شده است.

 

از صداپیشگان این دوبله می‌توان به محسن سرشار، اعظم حبیبی، محسن زرآبادی، مهیار ستاری، حسام صادقی نیکو، شهره روحی، آرشیا آروین، شیدا زینی، احسان صمدیار، مهرداد سوری، امیرحسین بیگ‌پور، زهره احمدی، فربد نهری، خشایار فیروزی، فاطمه مهرابی و رهام ابراهیمیان اشاره کرد.




صحنه‌ای برای سینما،نغمه‌ای برای رویا/ارکستر راشاک با نغمه‌های سینما در تالار رودکی

سینماروزان: برترین آثار موسیقی فیلم جهان با رهبری حمیدرضا پورعابد ابیانه اجرا می‌شود.
ارکستر موسیقی فیلم راشاک به رهبری حمیدرضا پورعابد ابیانه با اجرای آثاری از برترین آهنگسازان موسیقی فیلم جهان، در شامگاه ۲۰ آبان‌ماه در تالار رودکی به روی صحنه می‌رود.
ارکستر موسیقی فیلم راشاک با تمرکز و نگاهی تخصصی بر موسیقی فاخر فیلم‌های برجسته تاریخ سینما، در نخستین اجرای خود در سال ۱۴۰۴ شاهکارهایی از آهنگسازانی همچون هانس زیمر، نینو روتا، رامین جوادی، موریس ژار، مایک بَت، ونجلیس و کلینت منسل را با بازتنظیمی پرشور و هیجان‌انگیز پیش روی مخاطبان و دوستداران این ژانر از موسیقی قرار می‌دهد.
پس از اجرای موفق ارکستر موسیقی فیلم راشاک در سال ۱۴۰۳ در تالار آزادی، و در راستای قدم‌گذاری در مسیری هرچه حرفه‌ای‌تر، این مجموعه با ارکستری متشکل از نوازندگان برجسته موسیقی کشور و ترکیب رنگ‌آمیزی صوتی درخشان، شنونده را به سفری در دل داستان‌های خاطره‌انگیز سینمای جهان می‌برد.
قطعاتی همچون «والس گرامافون»، «پاپیون»، «بازی تاج و تخت»، «Light of Seven»، «کاروان‌ها»، «فتح بهشت»، «فهرست شیندلر»، «دزدان دریایی کارائیب»، «میان‌ستاره‌ای (Interstellar)»، «مرثیه‌ای برای یک رؤیا» و … این بار نه تنها بر روی پرده که در قالب کنسرتی باشکوه به حاضرین در تالار رودکی پیشکش می‌شود.
در این اجرا موژان میرزایی به عنوان کنسرت‌مایستر، ارکستر راشاک را همراهی می‌کند.
اعضای ارکستر راشاک در این برنامه عبارتند از:
ویولن یک :
موژان میرزایی ( کنسرت مایستر) ، هدیه حجازی، فرناز دارویی، محمدرضا بشیری، عرفان جاویدنیا ، پرنیان ابشی، زنبق طبیب‌زاده، علی کاظمی، اشکان سلامت ، نیوشا آپرویز
ویولن دو :
سینا افتخاری‌نیا (شِف)، کوروش علی‌محمدی ، بیتا سید، علی فتحعلی ، کاویان میثاقی ، ستاره صادقی ، یاسمن کوشیار ، سروش گیوتاج ، مهشاد منتظم ، مهشاد نیک‌مهر
ویولا : داریوش حجازی (شِف)، اشکان نظر ، فرگل ساکت ، آرش گنجه
ویولنسل : سینا آذرآباد (شِف)، پریسا کتابی، امین چراغیان ، غزل شیرزادی
کنترباس : آوا پویا ، ایلیا تورانی، یونس نصری
بادی چوبی : راژان بیات (فلوت)، شمیم کیانی (ابوا)، مدیسا صادقی (ابوا)، همایون ملک‌زاده (کلارینت)، علیرضا حمزه‌لو (ساکسوفون آلتو)، نسترن وحدت‌پور (فاگوت)
بادی برنجی : نرگس تقی‌پور (هورن)، علی مکی (ترومپت)، نسیم حسینی (ترومبون)
نیما شناوری (پیانو)، معید مقربی (درامز)، عمران ابوالحسنی (پرکاشن و ادوات)،
آرزو حسینی (گیتار کلاسیک)، حمید شریفی (گیتار الکتریک) و متین دهقان (گیتار باس).
تمامی قطعات این رپرتوار خیال‌پردازانه توسط محمدرضا بشیری و حمیدرضا پورعابد ابیانه تنظیم شده‌اند.
علاقه‌مندان می‌توانند برای تهیه بلیت این برنامه به سایت www.IranConcert.com مراجعه کنند.




«دیوید لینچ؛ معمایی در هالیوود»/مستندی برای کشف یک راز

سینماروزان: فیلم مستند «دیوید لینچ؛ معمایی در هالیوود» ساخته «استفان ژ» در قالب صد و چهاردهمین برنامه «مستنداتِ یکشنبه» در خانه هنرمندان ایران، اکران شد و پس از نمایش فیلم، «امیرحسین بهروز» منتقد سینما درباره آن صحبت کرد. اجرای این جلسه را سامان بیات برعهده داشت.

این اثر، مستندی تازه درباره دیوید لینچ کارگردان فقید سینما‌به همراه مصاحبه با منتقدان و عوامل فیلم‌های اوست… به عبارتی دیگر، فیلم مقاله‌ای درباره آثار و جهان لینچ است.

سامان بیات در ابتدای نشست یادآور شد که این اثر به دلیل تازگی و موضوع به‌روز خود در اولویت نمایش قرار گرفته است: «پیش از این هم مستند «لینچ و اوزو» را داشتیم که با استقبال مخاطبان روبه‌رو شد. آثار مربوط به هنرمندان معاصر همیشه جذاب‌اند.»

مستندی برای کشف یک راز

امیرحسین بهروز منتقد سنیما در آغاز برنامه گفت: «خیلی خوشحالم که پس از مدت‌ها در خانه هنرمندان هستم. این مستند تازه منتشر شده و ساخت آن به هفته‌ای پیش از آغاز جنگ بازمی‌گردد.»

بهروز در تحلیل خود، ساختار مستند را «پژوهشی و هدف‌مند» توصیف کرد و گفت: «فیلم از همان ابتدا هدفش را اعلام می‌کند. پیش از شروع، جملاتی از دیوید لینچ نمایش داده می‌شود که نگاه او به فیلم‌سازی را نشان می‌دهد. کلیدواژه‌ی اصلی فیلم «راز» است؛ تلاشی برای کشف اینکه چه چیزی باعث شد لینچ به چنین هنرمندی تبدیل شود.»

او افزود: «فیلم به نوعی یادآور «همشهری کین» است؛ جایی که واژه‌ی رزباد در لحظات پایانی عمر شخصیت اصلی گفته می‌شود و همه در پیِ فهم معنای آن هستند. در این مستند هم سازندگان به دنبال کشف راز در هالیوود‌ هستند.»

دو سطح روایت

بهروز معتقد است مستند در دو سطح روایت می‌شود: «یکی سطح عینی، درباره‌ی موضوعات آشکار و مستقیم، و دیگری سطحی نمادین که با ظرافت به مفاهیم پنهان اشاره دارد. در نهایت، مخاطب باید تصمیم بگیرد که آیا موفق به کشف آن راز شده است یا نه.»

امیرحسین بهروز در توضیح ویژگی‌های فرمی مستند «هالیوود» گفت: «این فیلم ساختاری مصاحبه‌محور و گفت‌وگومحور دارد، اما تلاش می‌کند صحنه‌پردازی‌ها و میزانسن‌های دیوید لینچ را در فضای مستند بازسازی کند. رستوران مشهور، تلفن‌ها، فضاهای گفت‌وگو و ابزارهایی که در صحنه دیده می‌شود، همگی با الهام از جهان بصری لینچ طراحی شده‌اند. بخشی از مصاحبه‌ها نیز در فضاهای بازسازی‌شده انجام می‌شود و تصاویر آرشیوی، این گفت‌وگوها را تکمیل می‌کنند. همین رویکرد باعث شده مستند شکل متفاوتی نسبت به آثار مشابه داشته باشد.»

او در ادامه تحلیل خود را در «سطح عینی» اثر پی گرفت و توضیح داد که مستند در سه پرده تنظیم شده است: «پرده‌ی اول به فیلم «کله‌پاک‌کن» می‌پردازد؛ اثری که به یک فیلم کالت تبدیل شد و دروازه‌ی ورود دیوید لینچ به هالیوود را گشود. این فیلم، از متفاوت‌ترین نمونه‌های آثار کالت است. برخلاف بسیاری از فیلم‌های کالت که بازتابی از فرهنگ عامه یا اقلیت‌های اجتماعی‌اند، چنین ویژگی‌ای ندارد. در واقع فیلمی پیچیده و روشنفکرانه است، اما همین تفاوت باعث شد توجه هالیوود به لینچ جلب شود.»

بهروز با اشاره به جایگاه فیلم‌های کالت در تاریخ سینما افزود: «فیلم‌های کالت معمولاً مخاطبان خاص و محدودی دارند که بارها و بارها به تماشای آن می‌نشینند. اما «کله‌پاک‌کن» در میان همین محدودیت، تأثیر عمیقی بر سینمای مستقل و حتی جریان اصلی گذاشت. لینچ پس از آن با حمایت مل بروکس وارد هالیوود شد و فیلم «دیون» را ساخت، گرچه آن پروژه شکست خورد. اما در ادامه با ساخت «بلو وِلوِت» مسیر خود را تثبیت کرد.»

او در ادامه گفت: «بخش بعدی مستند به سریال «توئین پیکس» اختصاص دارد؛ تجربه‌ای که مرز میان سینما و تلویزیون را در کار لینچ از میان برد. حضور تلویزیون در آثار لینچ از مهم‌ترین موضوعات مطالعات سینمایی است. همان‌طور که در ژانر وحشت، همیشه نوعی ترس از رسانه‌ی جدید وجود دارد، در آثار لینچ نیز تلویزیون به‌عنوان ابزاری برای بازنمایی ذهن، خیال و رسانه‌ مدرن حضور دارد.»

دیوید لینچ؛ رازِ خانه و فقدان مادر
امیرحسین بهروز در بخش پایانی سخنانش درباره مستند «آرت لایف» گفت: «در این فیلم جملاتی از خود لینچ وجود دارد که بسیار کلیدی‌ هستند. او تعریف می‌کند که در نوجوانی مادرش به او گفته بود «تو آدم ناامیدکننده‌ای هستی». همین جمله در او ماند و مسیر ذهنی‌اش را شکل داد. لینچ از دوران دبیرستان از خانه جدا شد و با یکی از دوستان نقاشش، آقای فیسسک، هم‌خانه بود. در همان دوران تجربه‌های عجیبی داشت؛ مثلاً در زیرزمین خانه نمونه‌هایی از مواد غذایی و گل و حیوانات را گذاشته بود تا فرایند فاسدشدنشان را ثبت کند. وقتی این کار را به پدرش نشان داد، پدر پس از چند دقیقه سکوت فقط گفت فکر می‌کنم تو هیچ‌وقت نباید بچه‌دار شوی.»

بهروز ادامه داد: «پس از آن، لینچ در سال ۲۰۰۷ فیلم کوتاهی سه‌دقیقه‌ای ساخت. فیلم در فضایی متروکه می‌گذرد و کودکی را نشان می‌دهد که گریه می‌کند و والدینی که به او نمی‌رسند. این مضمون، بازتاب همان ترس از پدر و مادر بودن است که ریشه در کودکی‌اش دارد.»

او تحلیل خود را این‌گونه جمع‌بندی کرد: «ترس از پدر شدن، فقدان مادر و خانه‌ای که آدم بتواند به آن برگردد، تم اصلی سینمای لینچ است. از «کله‌پاک‌کن» تا «بلو ولوت» و «واید اَت هارت»، مادرها اغلب منشأ رنج‌ هستند و خانه، جایی است که همیشه از دست می‌رود. مستند «آرت لایف» این ریشه‌ها را در زندگی واقعی او آشکار می‌کند. در نقاشی‌هایش هم می‌بینیم که این فقدان و اضطراب چگونه به فرم بصری تبدیل شده است.»

او در پایان افزود: «این مستند در واقع چکیده‌ای از تمام جهان لینچ است؛ انگار مقاله‌ای تصویری درباره‌ی آثارش. در نسخه‌ی آمریکایی حتی عنوانی معنادار دارد.»

در ادامه‌ی نشست، بهروز به چند منبع مکتوب درباره‌ی سینمای لینچ اشاره کرد: «کتاب «صید ماهی بزرگ» که گفت‌وگویی با خود لینچ است، و کتاب «هنر امر والا به سوی هنر امر مضحک» نوشته ژیژک از مهم‌ترین منابع نظری درباره‌ی او هستند. ژیژک در این کتاب با تکیه بر نظریات لکان، دقیقاً به مسئله‌ فقدان و خلأ در آثار لینچ می‌پردازد.»




«بازی ناجوانمردانه» با دوبله اختصاصی در نمایش خانگی

سینماروزان: فیلم «بازی ناجوانمردانه» تازه‌ترین اثر شین بلک، کارگردان و فیلمنامه‌نویس نام‌آشنای آمریکایی، با دوبله فارسی، منتشر شد.

 

فیلم اکشن و جنایی «بازی ناجوانمردانه» (Play Dirty) محصول سال ۲۰۲۵ استرالیا به کارگردانی شین بلک، با دوبله فارسی اختصاصی آماده و از طریق پلتفرم فیلیمو در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت.

 

در خلاصه داستان این فیلم آمده است:« یک سارق بی‌رحم به همراه گروه حرفه‌ای خود دست به بزرگ‌ترین سرقت زندگی‌اش می‌زند، اما این بار با مافیای بزرگ نیویورک روبه‌رو می‌شود.»

 

در این فیلم بازیگرانی چون مارک والبرگ، کیت استنفیلد، رزا سلزار، کیگان-مایکل کی و چوکودی ایووجی حضور دارند و حسام صادقی نیکو نیز کارگردانی و مدیریت دوبلاژ آن را بر عهده دارد.

 

صداپیشگان این اثر عبارت‌اند از: حسام صادقی نیکو، محسن سرشار، شهره روحی، محسن زرآبادی، کیوان عسکری، اشکان صادقی، اعظم حبیبی، آرشیا آروین، سامان مظلومی، محمد خاوری، فرزانه فائزی، مهرداد معمارزاده، کوروش زارع‌پناه، شیدا زینی، احسان صمدیار، ابراهیم ربیعی، فرشته قدیمی، مهرداد سوری، میلاد مبینی، بابک بهروزی، امیرحسین بیگ‌پور، فرانک ملکی، محمد طباطبایی، فربد نهری، خشایار فیروزی، شقایق فروبار، فاطمه مهرابی و رهام ابراهیمیان.




رونمایی از پوستر نمایش خیتانوس؛ یک همکاری پدرپسری میان نادر سلیمانی و فرزند

سینماروزان: نمایش صحنه‌ای خیتانوس با طراحی و کارگردانی هومان سلیمانی، از ۱۵ آبان در تماشاخانه‌ی هیلاج به روی صحنه می‌رود. نادر سلیمانی نیز در مقام مشاور کارگردان و تهیه‌کننده در خیتانوس حضور دارد.

نمایش صحنه‌ای خیتانوس از ۱۵ آبان‌ماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۳۰ در تماشاخانه‌ی هیلاج به روی صحنه می‌رود. لازم به ذکر است که بلیط‌فروشی این اثر از تاریخ ۹ آبان آغاز می‌شود.
این اثر در فضایی کمدی درام و با تِم موزیکال به اجرا درمی‌آید.

معرفی عوامل خیتانوس
نویسنده و کارگردان: هومان سلیمانی فرد
تهیه کننده و مشاور کارگردان: نادر سلیمانی فرد

بازیگران: محمدرضا داووی، یوسف رحیموند، مهدی طایفه عباسی، پارسا سمیر، وحید شیرمحمدی، تانیا بیات، مبین آذربایجانی و علی کرمانی/مدیرتولید: رضا کوشکی(گروه هنری دیدا(/دستیارکارگردان و برنامه ریز: مهشاد بحرانی/منشی صحنه: امیر طحانی/سرپرست گروه موسیقی: شاهین راستگو/ویولون: ترانه راوشی،دودوک: رایان شکرابی،خواننده: حسین موحدی،کاخن: آناهیتا کرباسیون/طراح لباس: سحر گوران/طراح صحنه: مهدی صابونچی/طراح گریم: حدیث ارشاد/طراح اکسسوری: گالری هنری ققنوس/طراح نور: دانیال حسین زاده/دستیاران صحنه:سیده غزل عزیزی،مها نیک‌عهد/مدیر تبلیغات: علی سلطانی‌فر(گروه هنری دیدا)/روابط عمومی : لیلا نصیریان/گرافیک: رضا کوشکی(گروه هنری دیدا) ، مهدی صابونچی/تصویر و تدوین: معین زنگنه، محمد شامانی




اکران آنلاین فیلم «پیر پسر» در فیلم‌نت

سینماروزان: متعاقب عرضه نسخه قاچاق فیلم پیرپسر، فیلمنت در واکنشی سریع‌السیر اعلام کرد که نسخه قانونی فیلم را ارائه خواهد کرد.

فیلم «پیر پسر» به کارگردانی اکتای براهنی، امشب به طور اختصاصی در سینما آنلاین فیلم‌نت اکران می‌شود.

فیلم درام ایرانی «پیر پسر» به نویسندگی و کارگردانی اکتای براهنی و تهیه‌کنندگی حنیف سروری و بابک حمیدیان، ۴ آبان ۱۴۰۴ ساعت ۱۸، در سینما آنلاین پلتفرم فیلم‌نت به نمایش درمی‌آید. این فیلم که محصول سال ۱۴۰۰ است پس از توقیف و کش و قوس‌ها، امسال در سینماها به نمایش در آمد و توانست ضمن فروش بالا، نظر منتقدان را نیز جلب کند.

«پیر پسر» داستان دو برادر میانسال به نام‌های علی و رضا (با بازی حامد بهداد و محمد ولی‌زادگان) را روایت می‌کند که با پدر قلدر و زورگویشان غلام (با بازی حسن پورشیرازی) در خانه‌ای قدیمی زندگی می‌کنند. آنها درگیر فشارهای مالی و روانی فراوانی هستند تا اینکه ورود زنی به نام رعنا (با بازی لیلا حاتمی) باعث تشدید تنش‌ها و آشکار شدن زخم‌های پنهان خانواده می‌شود.

منتقدان، این اثر را از منظر روان‌کاوانه و ساختار دراماتیک کاری قابل توجه دانسته‌اند . «پیر پسر» همچنین عنوان پرفروش‌ترین فیلم غیرکمدی تاریخ سینمای ایران را در کارنامه خود دارد.

در این فیلم بازیگرانی چون حامد بهداد، لیلا حاتمی، محمد ولی‌زادگان، با هنرمندی: حسن پورشیرازی، با حضور: بابک حمیدیان، محمدرضا داوودنژاد، فهیمه رحیم نیا، رضا رویگری، وحید قاضی زاهدی، علی رحیمی، مهسا باقری، مهری کاظمی، هژیر سام احمدی  و وحید رحمتی ایفای نقش کرده‌اند.

عوامل فیلم سینمایی «پیر پسر» عبارتند از مدیر فیلمبرداری: ادیب سبحانی، تدوین: رضا شهبازی و مشاور تدوین: هایده صفی یاری، طراح گریم: بابک اسکندری، طراح صحنه: آناهیتا تیموریان، طراح لباس: آزاده قوام، صدابردار: وحید مقدسی، صداگذار: احسان افشاریان، آهنگساز: حسام ناصری، برنامه‌ریز و دستیار اول کارگردان: علی جناب، مدیر تولید: وحید رحمتی و مهدی چراغی، جلوه‌های ویژه میدانی: آرش آقابیک، جلوه‌های ویژه بصری: سینا قویدل، منشی صحنه: گلنوش انتظامی و فائزه فرزام و عکاس: جواد جلالی.

بلیت بخش سینما آنلاین فیلم نت ۱۰۰ هزارتومان است و نیاز به خرید اشتراک نیست.

عرضه سریع‌السیر فیلم پیرپسر در شبکه خانگی
عرضه سریع‌السیر فیلم پیرپسر در شبکه خانگی




جایزه ویژه هیأت داوران جشنواره فانو به «کامنت» رسید

سینماروزان: فیلم کوتاه «کامنت» برنده جایزه ویژه هیأت داوران جشنواره فانو شد.

فیلم کوتاه «کامنت» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی علی سخنگو در نخستین حضور بین‌المللی خود، موفق به دریافت جایزه ویژه هیأت داوران از سی‌وهفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم فانو (Fano) در ایتالیا شد.

مراسم اختتامیه این جشنواره شب گذشته (۲۵ اکتبر) در کشور ایتالیا برگزار شد.

این فیلم با بازی سارا نجفی و مسعود محمدی در ادامه مسیر جهانی خود، در چهل ‌و سومین جشنواره فیلم تورینو و چهلمین جشنواره بین‌المللی فیلم سیاه برلین نیز حضور خواهد داشت.

«کامنت» همچنین برای پخش از شبکه عمومی ALEX Berlin آلمان انتخاب شده و به‌زودی از این شبکه به نمایش درخواهد آمد.

سایر عوامل فیلم عبارتند از: نویسنده: مریم رومشکان، مدیر فیلم‌برداری: مجید گل‌سفیدی، تدوین: موحد شادرو، آهنگساز: مسعود سخاوت‌دوست، صدابردار: میلاد ملکی، طراح چهره‌پردازی: امید گل‌زاده، طراح صحنه: قاسم ترکاشوند، طراح لباس: آرتا ماهان، طراح پوستر: مرتضی آذرخیل، طراحی و ترکیب صدا: امیرحسین صادقی، رنگ‌پردازی: استودیو شادرو فیلم، مدیر تولید: سید جواد حسینی، مشاور رسانه‌ای: امین اعتمادی‌مجد، منشی صحنه: مهتاب شهرابی، مدیر برنامه‌ریزی و دستیار کارگردان: سید بهزاد حسینی، عکاس: آیلار احمدی.

پخش بین‌المللی فیلم «کامنت» بر عهده کمپانی ستاک فیلم با مدیریت ستار چمنی‌گل و ویدا صالحی است.




روایت آرش اوستا از منشور صلح کوروش/تلفیقی از ایمان، میهن و موسیقی

سینماروزان: «کوروش» با صدا و موسیقی آرش اوستا اثری موسیقایی با محوریت مفاهیم میهن‌پرستی، مقاومت و همبستگی ملی، منتشر شد .
این اثر که از «منشور صلح کوروش»  الهام گرفته و با تلفیق سازهای ایرانی و ارکستر زهی خلق شده، روایتگر عشق به میهن و پایداری تا پای جان عنوان شده است.

در این پروژهٔ هنری، منشور کوروش بزرگ ـ که به عنوان نخستین منشور ایرانی در سازمان ملل شناخته می‌شود ـ به عنوان نماد صلح و انسان‌دوستی مورد توجه قرار گرفته و مبنای فکری اثر را تشکیل داده است. بر این اساس، مفاهیمی مانند آزادی‌خواهی، میهن‌دوستی و احترام به کرامت انسانی در این اثر بازتاب یافته است.

در بُعد تاریخی نیز این اثر با استناد به متون کهن ایرانی و نیز برخی تفاسیر قرآنی که کوروش را با عنوان «ذوالقرنین» می‌شناسند، به تداوم تمدن ایرانی و پیوند ایمان و خرد با هویت تاریخی ایران می‌پردازد.

از نظر موسیقایی، اثر حاضر ترکیبی از ارکستر زهی، سازهای الکترونیک و رنگ‌آمیزی سازهای ایرانی است که فضایی حماسی و در عین حال صلح‌طلبانه خلق کرده است. این تلفیق را می‌توان نمادی از پیوند سنت و مدرنیته در قالبی ملی دانست.

در تولید پروژه «کوروش»، که بر اساس شعری از ملک الشعرای بهار ساخته شده، بخشی از هنرمندان شناخته‌شده‌ای همچون آرش اوستا آهنگساز و خواننده ، مهیار علیزاده تنظیم برای ارکستر  ، حامی حقیقی میکس و‌ مستر ، و مشاور موسیقی ، فربد یدالهی ، سازهای کوبه ای ، همایون پست دار ، کمانچه، محمد رضا پیرجانی ویلن و آلتو ، سیامک سلاطی ، سنتور،  ستاره خرم زاده مشاور هنری ، مشارکت دارند .

اشعار این قطعه بر پایهٔ عشق به میهن و دعوت به وحدت ملی سروده شده و بر مقاومت در برابر تهدیدات داخلی و خارجی و حفظ تمامیت ارضی ایران تأکید دارد.

به گفتهٔ دست‌اندرکاران، این پروژه تنها یک اثر موسیقایی نیست، بلکه بیانیه‌ای هنری برای پاسداری از هویت ایرانی و تقویت روحیهٔ مقاومت و همبستگی در جامعه است؛ پیامی ریشه‌دار در تاریخ که این‌بار با زبان جهانی موسیقی روایت می شود.




رادیو؛ صدای قهرمانان، جانبازان و توان‌یابان

سینماروزان: در دیدار رئیس فدراسیون ورزش‌های جانبازان و توان‌یابان با معاون صدا، دو طرف بر گسترش همکاری‌های رسانه‌ای و نقش رادیو در ترویج فرهنگ اراده و امید تأکید کردند.

در نشست مشترک جلیل کوهپایه‌زاده، رئیس فدراسیون ورزش‌های جانبازان و توان‌یابان با علی بخشی‌زاده، معاون صدا، راه‌های گسترش همکاری میان فدراسیون و شبکه‌های رادیویی بررسی شد.

کوهپایه‌زاده با قدردانی از توجه رسانه ملی به ورزش جانبازان گفت:رادیو تریبون ماست. صدای قهرمانان از این رسانه شنیده می‌شود و جامعه از این مسیر با توان و انگیزه جانبازان و توان‌یابان آشنا می‌شود. تاکنون کارهای ارزشمندی انجام شده، اما ظرفیت رادیو فراتر از این است و می‌تواند در فرهنگ‌سازی، نقشی اساسی ایفا کند.

او با تأکید بر اینکه ورزش برای این قشر تنها رقابت نیست، بلکه نمایش امید و اراده است، افزود: ما به دنبال این هستیم که ورزش جانبازان در ذهن مردم به‌عنوان فرهنگی اجتماعی و انسانی نهادینه شود و رادیو می‌تواند بهترین ابزار برای این هدف باشد.

علی بخشی‌زاده، معاون صدای رسانه ملی، در سخنان خود با نگاهی تحلیلی به نقش رسانه در ترویج الگوی زیست فعال و امیدبخش گفت:

ورزش جانبازان و توان‌یابان فقط یک فعالیت بدنی نیست؛ بیان دوباره زندگی است. رادیو باید از این صداها روایت بسازد، چون هر یک از این قهرمانان کتابی از اراده‌اند. رسالت ما این است که این صداها را به گوش جامعه برسانیم تا الهام‌بخش شوند.

او افزود:رسانه تنها انتقال‌دهنده خبر نیست، بلکه سازنده‌ معناست. ما باید بتوانیم از طریق برنامه‌های رادیویی، الگوی امید و مقاومت را بازتاب دهیم. اگر ورزش این قشر دیده و شنیده شود، جامعه یاد می‌گیرد که توانایی، محدود به جسم نیست.

بخشی‌زاده با اشاره به ضرورت برنامه‌ریزی منسجم گفت: پیشنهاد ما تدوین سند رسانه‌ای مشترک میان فدراسیون و معاونت صداست تا بر پایه آن، تولید محتوا و برنامه‌سازی در حوزه ورزش جانبازان با جهت‌گیری فرهنگی، آموزشی و اجتماعی ادامه پیدا کند. رادیو باید بازوی توانمندساز این مسیر باشد.

در ادامه نشست، علی‌اصغر احمدی، مدیر رادیو ورزش، از نگاه آینده‌نگر این شبکه گفت:یکی از اولویت‌های رادیو ورزش، پرداختن به رشته‌هایی است که در سایه مانده‌اند اما عمق انسانی بالایی دارند. ورزش جانبازان و توان‌یابان در اولویت ماست، زیرا پیامی فراتر از رقابت دارد. پیام ایستادگی. با هم‌افزایی میان فدراسیون و رسانه، می‌توانیم از اطلاع‌رسانی صرف عبور کرده و تأثیر فرهنگی پایداری ایجاد کنیم.

حمید بهمنی، تهیه‌کننده نابینای رادیو ورزش، در این نشست از نگاه درونی خود به موضوع گفت:وقتی نمی‌بینی، صدا همه‌چیز است. ما در برنامه دو ساعته‌ای که برای ورزش جانبازان و توان‌یابان داریم، سعی کرده‌ایم با زبان صدا تصویر بسازیم. تلاش می‌کنیم شنونده در کنار قهرمان باشد، صدای نفسش را بشنود، ضربان تلاشش را حس کند.

او با اشاره به تجربه‌ خود به‌عنوان فرد نابینا افزود:

برای من، تولید این برنامه‌ها فقط کار رسانه‌ای نیست؛ نوعی زیستن دوباره است. وقتی جانباز یا ورزشکار توان‌یاب از اراده‌اش می‌گوید، من صدای زندگی را می‌شنوم. رادیو باید چنین صداهایی را به جامعه منتقل کند؛ صداهایی که ذهن‌ها را بیدار و دل‌ها را امیدوار می‌کند.

بهمنی از حمایت مدیر رادیو ورزش نیز قدردانی کرد و گفت:مدیر شبکه با نگاه انسانی و حمایتی خود، مسیر تولید این برنامه‌ها را هموار کرده است. همین همراهی باعث می‌شود رادیو نه‌فقط رسانه ورزش، بلکه رسانه انسان باشد.

در پایان نشست، بخشی‌زاده با جمع‌بندی سخنان دو طرف گفت: ورزش برای دیده‌شدن به رسانه نیاز دارد. رادیو باید روایت‌گر اراده باشد؛ جایی که محدودیت به نقطه آغاز تبدیل می‌شود. ما موظفیم صدای قهرمانان را به گوش جامعه برسانیم، چون این صدا، صدای زندگی است.




احمد پژمان: قبل از انقلاب خوانندگان دانشگاه نرفته بودند ولی مخاطب داشتند/دانشگاه بلای جان موسیقی شده/مگر موتزارت چقدر سواد داشت؟/ شوبرت و بتهوون چقدر سواد داشتند؟/واروژان اخراجی هنرستان بود ولی روی دستش نیامده!/مرتضی حنانه مرا تمسخر می‌کرد ولی خودش… 

سینماروزان: احمد پژمان ازجمله آهنگسازان ایرانی بود که در عین شناخت موسیقی دستگاهی بر موسیقی مدرن(نیو ایج) مسلط بود و همین‌ بود که باعث شد از موسیقی فیلم تا قطعات پاپ و موسیقی کودکان، فعالیت های ماندگاری داشته باشد.

 

احمد پژمان در آخرین سال‌های عمرش، گفتگویی با روزنامه هم میهن انجام داده بود که به تازگی منتشر شده. پژمان در این‌ گفتگو به روشنی از رسوخ نوعی مدرک‌گرایی باطل در میان موزیسین‌های سالهای اخیر چنین گفت:  قبل از انقلاب هرکسی جای خودش بود. هر خواننده‌ای نماینده‌ یک طبقه از مردم بود. یکی برای روشنفکرها خوب بود، یکی برای توده‌ مردم، دیگری برای قصاب، بقال و یعنی برای هر قشری نماینده‌ای در موسیقی بود و همه هم خوب بودند. بیشترشان هم نرفته بودند دانشگاه که لیسانس و دکترا بگیرند و نهایتاً دیپلم هنرستان داشتند که همان هم برای کارشان کافی بود. باقی‌اش را با تجربه و کار به‌دست می‌آوردند. الان دانشگاه، به‌نوعی بلای جان موسیقی شده. حتی بعضی‌ها می‌روند از دانشگاه‌های خارج مدرک می‌گیرند وقتی می‌پرسیم چه کاری تا امروز کرده‌ای چیزی برای ارائه ندارند. موسیقی اول استعداد می‌خواهد، بعد گوش خوب و پشتکار. باید همه‌ موسیقی‌ها را بشنویم و از آن‌ها یاد بگیریم. من همیشه به بچه‌های دانشجو می‌گویم، مگر موتزارت چقدر سواد داشت؟ یک‌چهارم من هم نمی‌دانست! شوبرت و بتهوون چقدر سواد داشتند؟ چیزی هم اگر خوانده‌اند، ما بیشترش را خوانده‌ایم! اما این‌ها خودشان تبدیل به خالقان موسیقی کلاسیک امروزمان شده‌اند.

 

احمد پژمان با اشاره به استعداد واروژان که اخراجی هنرستان موسیقی بود، اظهار داشت: در همان ایام که پای من بیشتر در هنرستان موسیقی باز می‌شد، یکی از هم‌کلاسی‌هایم در کلاس هارمونی به‌نام آقای کهیایی که بسیار جوان باسوادی در حوزه‌ علم موسیقی و هارمونی بود، مرا با موزیسینی به‌نام واروژ آشنا کرد که بعداً با نام واروژان مشهور شد و مدتی گذشت تا فهمیدم این همان واروژ خودمان است. گاهی با کهیایی پیش او می‌رفتیم. وقتی واروژ پیانو می‌زد، از آکوردهایی استفاده می‌کرد که من به او می‌گفتم، تو‌ چطور چنین آکوردهایی استفاده می‌کنی؟ ما که هارمونی می‌خوانیم آکوردهای‌مان به این زیبایی نیست! هارمونی‌هایش بسیار موردتوجه ما بود و من حسرت می‌خوردم! در یکی از دیدارها دیدیم که ناراحت است، دلیل‌اش را پرسیدیم و فهمیدیم در درس هارمونی، تجدید شده است! تعجب کردیم. بعد از چندماه گویا در امتحانات تجدیدی هم رد شد و کلاً از هنرستان بیرون آمد. به گمان من، انسان بسیار بااستعدادی بود. واروژان اخراجی هنرستان بود ولی روی دستش نیامده!

 

او افزود: واروژان بعد از هنرستان یک ارکستر کوچک برای ضبط آهنگ‌ها تشکیل داد و من و پورتراب و چند دوست ویولونیست دیگر را هم عضو آن ارکستر کرد. ضبط‌های‌مان هم بیشتر در استودیویی در لاله‌زار بود با دستگاهی که ریل‌های سیمی و نقره‌ای داشت و من هنوز تعجب می‌کنم که چطور صدا روی آن سیم‌ها ضبط می‌شد! یک‌بار دیگر رفتیم سینما دیانا-سپیده- در خیابان انقلاب فعلی. یادم هست که آن‌جا موسیقی را روی نوارهایی که رویشان فیلم هم ضبط می‌کردند اجرا می‌کردیم.

احمد پژمان
احمد پژمان

او درباره تفاوت سبک خودش با واروژان گفت: موسیقی واروژان خیلی اکسپرسیو و بااحساس بود اما موسیقی من بیشتر تصویری بود. یادم می‌آید وقتی راپسودی را برای خیلی‌ها پخش می‌کردم اکثراً معتقد بودند که این یک موسیقی فیلم خیلی خوب است، حالا ربط‌اش را باید فکر کنیم و پیدا کنیم! ازطرفی آشنایی من با سازهای ایرانی و علاقه‌ام به استفاده از آن‌ها در شکل موسیقی‌های فیلم من تاثیر زیادی داشت.موسیقی فیلم نیازمند یک مقدار استعداد است که در هر کسی نیست. ممکن است کسی آهنگساز خوبی باشد اما در موسیقی فیلم استعداد نداشته باشد.استعداد موسیقی فیلم در من بد نبود. از همان ابتدا که موسیقی می‌نوشتم به من می‌گفتند که این ساخته‌ها خیلی تصویری‌اند، هم برای باله خوبند هم برای فیلم.

 

پژمان درباره فعالیت‌های خود در حیطه ساخت موسیقی متن برای آثار با رگه های ملی/ایرانی گفت: آن زمان صفحه‌هایی برای کودکان پر می‌شد. کانون پرورش فکری به من سفارش این نوع موسیقی را داد،‌ من هم یک موسیقی ساختم که در آن دو تا سنتور، دو تا تنبک و سه، چهار ساز زهی و بادی بود. صفحه‌ چهل‌وپنج دور این موسیقی پرفروش شد. چند نفر به خاطر همان صفحه سراغ من آمدند. یکی بهمن فرمان‌آرا بود برای فیلم «شازده احتجاب» و بعد هم پرویز کیمیاوی. به‌هرشکل فضای موسیقی کلاسیک به شکلی بود که عموماً موزیسین‌های این حوزه رغبتی به استفاده از سازهای ایرانی در قالب سمفونیک نداشتند و من به‌نوعی صف‌شکن بودم. مثلاً مرحوم حنانه که جای پدرم بود اما بسیار با هم دوست بودیم تا مدت‌ها مخالف استفاده از سازهای ایرانی در ارکستر سمفونیک بود.

 

او ادامه داد: یک‌روز حنانه به خانه‌ ما آمده بود و من آهنگ «گل اومد بهار اومد» را که برای بچه‌ها ساخته بودم، برایش پخش کردم و‌ حنانه مرا مسخره کرد و با ناراحتی گفت تو خجالت نمی‌کشی برای این سازها موسیقی می‌نویسی؟ اما بعدها دیدم خودش در یک برنامه‌ تلویزیونی، دستگاه‌های موسیقی ایرانی را آنالیز می‌کند! نصرالله زرین‌پنجه را هم آورده بود و با کمک ساز او نشان می‌داد که سه‌گاه چیست و چهارگاه چیست! همان زمان به ایشان گفتم بالاخره تسلیم شدید و حالا دیگر خودتان موسیقی ایرانی را تفسیر هم می‌کنید.

 

 




ماجرای خلق «آقای پرانتز» در فیلم «زن و بچه»/مازیار سیدی-بازيگر فیلم- توضیح داد+شرح تمرینات طولانی «چشم تو چشم» با پریناز ایزدیار

سینماروزان: فیلم تازه سعید روستایی با عنوان “زن و بچه” به فروش صد میلیاردی در اکران داخلی دست یافته و همچنان باب نظر و نقد حول فیلم باز است و یکی از موارد تحسین‌برانگیز نزد مخاطبان بازی بازیگری جوان با نام مازیار سیدی در فیلم است.

مازیار سیدی در “زن و بچه” ایفاگر ناظم ارمنی مدرسه-سامخانیان- است که در نیمه‌ی اول فیلم بسیار میدرخشد؛ ناظمی که به دلیل پاهای پرانتزی اسباب شوخی بچه های مدرسه ای را موجب میشود…

مازیار سیدی در گفتگو با تینا جلالی در روزنامه اعتماد درباره طراحی شوخی با فرم پرانتزی پاهای این ناظم بیان داشت: اين شيطنت بين من و سعيد روستایی است، ولي بگويم اين موضوع خيلي اغراق شده در فيلم اتفاق مي‌افتد. من براي اين فيلم هم وزنم را زياد كردم، و هم طراح لباس به ما كمك كرد كه فرم پايم شكل بگيرد. البته آنقدر اغراق شده پاهايم اينگونه نيست و با طراحی لباس به این فرمت رسیدیم.

ماجرای خلق «آقای پرانتز» در فیلم «زن و بچه»/بازيگر فیلم توضیح داد+شرح تمرینات طولانی «چشم تو چشم» با پریناز ایزدیار
ماجرای خلق «آقای پرانتز» در فیلم «زن و بچه»/بازيگر فیلم توضیح داد+شرح تمرینات طولانی «چشم تو چشم» با پریناز ایزدیار

او درباره اینکه شوخی فیلم با مدل پاهایش، اسباب ناراحتی نبوده، اظهار داشت: خيلي‌ها اين سوال را از من پرسيدند اما اينجا بگويم كه بازيگر از خيلي از اين مسائل گذر مي‌كند، ما در ارتباط با فيزيكمان بعضي نكات را گذر كرديم، آنقدر كه اين مسائل براي مردم و جامعه غير سينمايي مهم است آنچنان براي ما بازيگران اهميت پيدا نمي‌كند و اگر بخواهيم مدام به اين نكات توجه كنيم بازي نمي‌توانيم بكنيم، مدام بايد مراقب بدنم باشم. چنين نكاتي در ميان بازيگران بزرگ دنيا از آقاي پاچينو تا دنزل واشنگتن معمول است و اتفاقا اين نكاتي جزو رئاليسم بدن خود هنرپيشه است، ديگر گذشت آن زماني كه انسان خوش‌قيافه، آرماني چشم‌رنگي موبور، به عنوان بازيگر در سينماي ايران كارا بود در حال حاضر بازيگري و توان يك بازيگر اهميت دارد .اين موضوع براي من آزار‌دهنده نبود و اتفاقا براي كاركتر ارزش افزوده‌اي داشت.

او افزود: اصلا بعضي ديالوگ‌هاي فيلم در رابطه با اين موضوع خاص-پاهای پرانتزی- بداهه خودم است، نكاتي كه طي فيلمبرداري به ذهنم رسيد. ديالوگ معروف كه در تمرين نداشتيم در فيلمبرداري بداهه گفتم: از كي مي‌پرسي‌؟ از من بپرس، از پرانتز بپرس (مي‌خندد)

مازیار سیدی درباره سکانس چشم تو چشم با پریناز ایزدیار گفت: اين از اتود من و پريناز ايزديار بيرون آمد. يك روز با هم دورخواني داشتيم و من و پريناز ايزديار داشتيم تمرين مي‌كرديم. اين فصل فيلم، ديالوگي هست كه همكلاسي عليار مي‌گويد: من و عليار دعواي چشم تو چشم داشتيم. من هم مادر عليار را نگاه مي‌كردم و مي‌گفتم چشم تو چشم يعني چه؟ كه سعيد از اين ايده استقبال كرد. اين از بخش‌هايي بود كه من و پريناز خيلي كار كرديم و بسيار دوستش داشتيم. اساسا اين فيلم تمرين زيادي داشت اما بخش چشم تو چشم تمرين زيادتري داشت و سرفيلمبرداري در برداشت‌هاي كمي ضبط شد…




«ایرانم» علیرضا قربانی در اهواز ۳ روز دیگر تمدید شد

سینماروزان: تورکنسرت «ایرانم» علیرضا قربانی در اهواز برای روزهای ۴ تا ۶ آبان تمدید شد.

تورکنسرت «ایرانم» علیرضا قربانی در شهر اهواز که قرار بود روزهای یکم تا سوم آبان ماه در اهواز برگزار شود، به دلیل استقبال مخاطبان سه روز دیگر تمدید شد و روزهای چهارم، پنجم و ششم آبان نیز روی صحنه می‌رود.

این اجراها در فضای باز استادیوم غدیر اهواز برگزار شود.

علیرضا قربانی خرداد و شهریور ۱۴۰۴ به مدت ۳۰ شب در فضای باز مجموعه آزادی تهران با ظرفیت هر شب بیش از ۷۵۰۰ نفر، سپس یک اجرا در استانبول و هشت اجرا در یزد روی صحنه رفت و پیش از اهواز نیز در شهرهای ونکوور، کلگری، مونترال و تورنتوی کانادا میزبان علاقه‌مندان خارج از کشور بود.

اشعار تورکنسرت «ایرانم» از مولانا، امیرخسرو دهلوی، واقف لاهوری، هوشنگ ابتهاج، احمد شاملو، غلامرضا طریقی، حسین غیاثی، احمد امیرخلیلی و حمید خلف‌بیگی است که با مدیریت هنری حسام ناصری اجرا می‌شوند.

حسام ناصری، علیرضا افکاری و مهیار علیزاده آهنگسازان قطعات این تورکنسرت هستند.

رپرتوار تورکنسرت «ایرانم» شامل قطعات نیست شو، بوی گیسو، هم گناه، هم قفس، خیال خوش، مرا ببخش، شیدا، هنوز عشق تو (ماهور)، شوشتری، مست عشق، ارغوان، بی‌گناه، در زلف تو آویزم، پل و پرواز قوها است.

تورکنسرت «ایرانم» توسط موسسه فرهنگی هنری شهرآفتاب و آهنگ اشتیاق به تهیه‌کنندگی محسن خباز برگزار می‌شود.




سفری‌ به جهان درونی هنرمند با «انعکاس خیال»/ خیال، نقطه‌ی آغاز هر آفرینش است

سینماروزان: نمایشگاه گروهی هنرهای تجسمی و صنایع دستی «انعکاس خیال» همزمان با روز جهانی هنرمند در نگارخانه شفق فرهنگسرای خانواده افتتاح خواهد شد.

نمایشگاه گروهی «انعکاس خیال» با شرکت ۴۳ هنرمند حوزه هنرهای تجسمی و صنایع دستی، ساعت ۱۶ روز شنبه، ۳ آبان ماه ۱۴۰۴ همزمان با روز جهانی هنرمند با حضور مینا عالی پور نقاش و مدیر گروه هنری لومینارت و همچنین، پدیدآورندگان آثار در نگارخانه شفق فرهنگسرای خانواده افتتاح می‌شود.
مینا عالی‌پور مدرس حوزه هنرهای تجسمی با بیش از ۱۲ سال سابقه تدریس و مدیر مؤسسه فرهنگی‌هنری «وزین نقش مینا» است و تا کنون، کیوریتوری بیش از پنجاه نمایشگاه داخلی و بین‌المللی هنرهای تجسمی را بر عهده داشته.
در بیانیه هنری رویداد چنین آمده است:
«انعکاس خیال» سفری‌ست به جهان درونی هنرمند؛ جهانی که در آن مرز میان واقعیت و رویا رنگ می‌بازد و هر اثر، تکه‌ای از روح آفریننده‌اش را بازتاب می‌دهد.
در این نمایشگاه، به مناسبت روز جهانی هنرمند، از مرزهای رشته و قالب عبور کرده‌ایم تا به ذاتِ مشترکِ همه‌ی هنرها نزدیک شویم: خیال.
خیال، نقطه‌ی آغاز هر آفرینش است؛ همان نوری که در ذهن جرقه می‌زند و در نهایت در قالب رنگ، حجم، نقش یا فرم متجلی می‌شود. اما آنچه می‌بینیم، تنها تصویری بیرونی از درونِ هنرمند است ؛ انعکاسی از خیال او.
در این آیینه، هر بیننده نیز خود را بازمی‌یابد؛ زیرا خیال، زبان مشترک انسان‌هاست، بی‌آنکه نیاز به ترجمه داشته باشد.
این نمایشگاه تلاشی‌ست برای گرامی‌داشتِ هنرمندانی که با جسارت، مرز میان «بودن» و «دیدن» را درنوردیده‌اند.
در روز جهانی هنرمند، گرد هم آمده‌ایم تا هر نگاه، هر احساس و هر رؤیا، بی‌واسطه در کنار دیگری بدرخشد ؛ همچون هزاران انعکاس از یک خیال واحد؛ خیالِ خلق‌کردن.
گفتنی است؛ روز جهانی هنرمند از ۲۵ اکتبر ۲۰۰۴ هر ساله جشن گرفته می‌شود. این ایده کریس مک کلور، هنرمند مشهور کانادایی بود که این روز را به بهانه تولد پابلو پیکاسو و گرامیداشت این هنرمند اسپانیایی در ۲۵ اکتبر ۱۸۸۱ به روز جهانی هنرمند اختصاص داده شود.
آتوسا شعبانی، آوا منصوری، پرشاد آقامحمدی، پروین حمیدی اصل، پریا کوهبرفرد، حدیث کیانی، دانیال جهانی، دینا شاکر، رقیه رضوی، زهرا زارع، زهرا قاسمی، ساناز طهرانی، سمانه بدلی ثمرین، سمانه نفت چی بنائیان، سودابه دورودیان، سیده نجمه بلاغی، سیمین جلالی، شاه رضا پور رضا، شقایق ایزدی، شیدا سادات سیدین بروجنی، صبا قنبری، عاطفه مرادخانی، عالیه سادات میرخداوندی، عرفانه خسروی، علیرضا مهدی پور، کیمیا عالی‌ پور، کیمیا نگارنده پور، لادن افشارزاد، لیلا افشار، لیلا قاسمی، لیلا محمدزالی، مجید آهنگری، محمد شعرباف، مریم شادانلو، مریم شیخ مهدی، مریم معصومی فر، مریم معینی، مینا عالی پور، نرگس خسرویان کوچکسرائی، نگار رحیمی بادافشانی، نوشین مبشری، هاشم یوسف نیا، هلیا مصنف در این نمایشگاه شرکت دارند.
هنردوستان برای تماشای ۶۳ اثر راه‌یافته به «انعکاس خیال» می‌توانند از روز یکشنبه، ۴ تا روز جمعه، ۹ آبان ماه سال جاری، از ساعت ۱۰ تا ۱۷ به نگارخانه شفق فرهنگسرای خانواده واقع در خیابان سیدجمال الدین اسدآبادی (یوسف آباد)، خیابان بیست و یکم، بوستان شفق مراجعه کنند.




نادر سلیمانی پس از ۱۵ سال به تئاتر برمی‌گردد

سینماروزان: نادر سلیمانی، بازیگر تئاتر و سینما بعد از ۱۵ سال به تئاتر بازگشته و “خیتانوس” را تهیه می‌کند. این نمایش، به کارگردانی هومان سلیمانی و در آبان و آذر ۱۴۰۴ در تماشاخانه‌ هیلاج به روی صحنه می‌رود.

 

نادر سلیمانی بازیگر تئاتر و سینما که آخرین تجربه‌ نمایشی خود را با داریوش مهرجویی در نمایش “درس” تجربه کرده بود؛ این بار در قامت مشاور کارگردان و تهیه‌کننده، با”خیتانوس”، اثر هومان سلیمانی به فضای تئاتر بازگشته است.

این نمایش که اثری موزیکال است و در فضای کمدی درام رخ می‌دهد، نتیجه‌ی تلاش گروه نمایشی جوانی است که در آبان و آذر ۱۴۰۴ در تماشاخانه‌ی هیلاج به روی صحنه می‌رود.

هومان سلیمانی، طراح و کارگردان “خیتانوس” در این اثر برای اولین بار در مقام کارگردان اثری را به روی صحنه می‌برد.

 




دیده هایمان، نقش می‌بیند و طرح و اعوجاج/«کژی» در نگارخانه بهارک به نمایش گذاشته می‌شود 

سینماروزان: نمایشگاه گروهی نقاشی با گالری گردانی مهدی پازوکی با عنوان «کژی» در نگارخانه بهارک برگزار می‌شود.

افتتاحیه نمایشگاه گروهی نقاشی «کژی» با گالری گردانی مهدی پازوکی، ساعت ۱۷ روز جمعه، ۲ آبان ماه ۱۴۰۴ با حضور گالری گردان و پدیدآورندگان آثار در نگارخانه بهارک برگزار خواهد شد.

در این نمایشگاه گروهی، ۷ هنرمند به نام‌های عادل سعدالدین، مهدی پازوکی، سیما حجاری، صادق همتی، سعید غلامی، مهدی جلالی و بامداد رضوانیان در رشته نقاشی دست به خلق اثر زده‌اند.

در بیانیه هنری رویداد چنین آمده است:

«به کژی درآمدیم و راستی را در خمیدگیِ ذهن، بی هیاهو در گستره ی کویر نقش کردیم.

دوریم از دیده‌ها،

زبانی برای هیاهو نداریم،

دیده هایمان، نقش می‌بیند و طرح و اعوجاج.»

گفتنی است؛ مهدی پازوکی از دانش‌آموختگان انجمن سینمای جوانان ایران است و در جشنواره‌های مختلف، جوایز گوناگون در عرصه فیلم کوتاه کسب کرده است. همچنین، وی فارغ‌التحصیل مقطع کارشناسی ارشد رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران و مدرس دانشگاه است‌. گفتنی است؛ او عضو پیوسته انجمن هنرمندان نقاش ایران بوده و هم‌اكنون سرپرست انجمن هنرهای تجسمی استان سمنان است.

«کژی»، از روز شنبه، ۳ تا روز چهارشنبه، ۷ آبان ماه سال جاری از ساعت ۱۷ تا ۲۰ پذیرای هنردوستان است.

نگارخانه بهارک در میدان ونک، ده ونک، کوچه شهید صابری، پلاک یک واقع شده است.