خطر ساترازدگیِ ارشاد، انتقال اداره نظارت به کوچه سمنان یا …؟/چهار تناقض از ماجرای حذفِ پروانه ساخت
سینماروزان/حامد مظفری: بیانیهی شماری از سینماگران برای حذف پروانه ساخت و حمایت برخی صنوف خانه سینما از این بیانیه، ظاهرا آزادیخواهانه است ولی فقط اندکی که بر متن بیانیه و امضاءکنندگان تمرکز کنیم متوجه تناقضات موجود میشویم.
اول آن که برخی از آنها که مخالف ممیزی و نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد جمهوری اسلامی هستند، این بیانیه را امضاء کردهاند و انگار کاملا هماهنگشده یا ناآگاهانه درحال تایید همین سازوکار نظارتی ارشاد هستند.
خطابِ این بیانیه یا وزیر ارشاد است یا معاون سینمایی ارشاد و دست تضرع به سمت اینها، بیش از هر چیز با خرسندی وزیر و معاونی روبروست که در یکی از متزلزلترین دوران خود به سر میبرند و شاید اگر جنگ دوازده روزه نبود، خیلی زودتر جای خود را به افراد دیگر میدادند. پس لااقل با نشان دادن همین بیانیه و امضاهایش به بالادست خود میتوانند مدعی شوند همچنان قیّم و مورد وثوق بخشی از سینما هستند.
دوم: چرا امضای برخی از آنها که در سالهای اخیر فیلم زیرزمینی ساختهاند-مثل جعفر پناهی و محمد رسول اف و…- زیر این بیانیه آمده؟ آنها که به سفارش مستقیم یا غیرمستقیم جشنوارههای آن طرف، بدون مجوز فیلم ساخته و میسازند -و حتی فیلمهایشان در همین کمیته اسکار ی که شماری از همکاران خانه سینمایی در آن حضور داشتند، بررسی نمیشود-
پس برای چه بیانیه را امضاء کردهاند؟ یعنی اگر این بیانیه به ثمر برسد و پروانه ساخت حذف شود آیا امثال جعفر و رسولاف برای دریافت پروانه نمایش به اداره نظارت ارشاد مراجعه میکنند؟؟
یا مثلا گراناز موسوی که این بیانیه را امضا کرده فیلمسازی است که سالها پیش، فیلم زیرزمینی «تهران من حراج» را ساخت و پخش قاچاق فیلم گرفتاریهایی را برای بازیگران و ازجمله مرضیه وفامهر- همسر ناصر تقوایی- رقم زد.حالا ایشان از وزارت ارشاد جمهوری اسلامی درخواست حذف پروانه ساخت کرده؟ اصلا ایشان مگر با مجوز فیلم ساخته؟؟
سوم: بر فرض که دولتِ ناکام در تحقق وعدههای مختلف و ناتوان از رفع فیلترینگ و گرفتار در ناترازی انرژی و کمتوان در حل مشکلات معیشتی اهالی هنر که هنوز نتوانسته بیمه بیکاری سینماگران را تصویب کند و برای بیمهشدگان صندوق هنر، کد بیمهای در تامین اجتماعی بگیرد، آمد و برای شوآف هم که شده، پروانه ساخت را حذف کرد.
آن وقت تهیهکنندههایی که فیلمهایشان، نماهای بیرونی دارد مستقیم باید بروند سراغ پلیس و مراجع قضایی و از آنها مجوز بگیرند؟ و درنهایت مرجعیت به نیروی انتظامی و درصورت بروز مشکل به دستگاه قضا، سپرده میشود؟؟
یعنی ارشاد را بدل میکنند به چیزی شبیه ساترا؟
الان در شبکه خانگی هم که همین است! گاهی پلتفرم بدون مجوز، سریال میسازد و درنهایت قوه قضائیه ورود میکند و پلتفرم هم در مذاکره با دستگاه قضا، مساله را رفع و رجوع میکند…
حالا بناست ارشاد هم شبیه به ساترا شود؟
چهارم: در همان اولین ساعات انتشار بیانیه مذکور شماری از سینماگران به گلایه از انفعال خانه سینما در امور معیشتی پرداخته و طرح مساله کردند که چرا این نهاد به جای حل مسائل صنفی اولیه-و فی المثل ارتقای بیمه بازنشستگی اهالی سینما که نیمه کاره مانده- وارد این بیانیهبازی های بیفایده شدا؟
شاید یک پاسخ به این پرسش همان اصل پرسش باشد؛ یعنی بی ماهیت شدن خانه سینما در مسئله معیشتِ سینماگران، تلاشی از سوی روسا شکل داده برای اینکه روال صدور پروانه ساخت را به خانه سینما ببرند؟ یعنی تایید صلاحیت را به انجمن های خانه بسپارند؟ که این خودش نه تنها انحصار تازهتری میسازد بلکه یک دور کاملا باطل است. همین حالا صندوق هنر مدام اعضای خانه سینما را به دلیل بیکاری پساکرونا و نداشتن رزومه کاری، لغو عضویت میکند و روسای خانه حتی نتوانستهاند تفاهمنامهای بچینند که اعضای شان به طور خودکار، تمدید عضویت صندوق هنر را بگیرند.
بر فرضِ اینکه خانه سینما بشود متصدی صدور پروانه ساخت، پروانه های صادره خانه بدون تاییدیهی ارشاد را نیروی انتظامی و قوه قضاییه قبول میکند؟؟











