1

#سیدضیاء_هاشمی رئیس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان مطرح کرد: کمبود سینما در حد فاجعه است!/همان قدر که حسینیه و مسجد می‌توانند برای مردم یک شهر ارزشمند باشند، سینما هم یک پایگاه مهم محسوب می‌شود!/عملکرد حوزه در بازسازی سینماهایی نوستالژیک مثل #شاهد دست‌مریزاد دارد/ای کاش مدیران سینماشهر و حوزه همت کنند و تمام سینماهای نوستالژیک را بازسازی کنند تا تاریخ سینمای این کشور از بین نرود!/حوزه هنری و حتی سینماشهر باید درجاهایی که سالن سینما وجود ندارند، حمایت و کمک کنند!/حوزه و سینماشهر به سمت ساخت مجتمع‌های سینمایی مدرن بروند!/برخلاف برخی مدعیات، سینما تمام نشده و هم تولید وجود دارد و هم مخاطب!

سینماروزان/سمیرا افتخاری: تعداد سالن‌های سینمایی ما نسبت به جمعیت و وسعت کشورمان و تعداد شهرهایی که در ایران داریم، قابل‌مقایسه با استانداردهای جهانی نیست، یعنی هیچ محاسبه‌ای ندارد و به همین دلیل می‌توانیم بگوییم که کمبود در حد فاجعه است.

سیدضیاء هاشمی رئیس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان سینمای ایران با بیان مطلب فوق به فرهیختگان گفت: اخیرا تعدادی سالن ساخته و تعدادی بازسازی شده، که این جزء کارهای بسیارخوب است و باید انجام می‌شد، اما ما ۱۱۰۰ شهر داریم، البته می‌دانیم جمعیت بعضی از این شهرها بسیار کم هستند. اندازه جهانی استاندارد جمعیت شهری برای داشتن سالن سینما، ۲۵ هزار نفر است، اما معیار را روی شهرهایی که حداقل ۵۰ هزار نفر جمعیت دارند، می‌گذاریم. این شهرها حتما باید ابزارهای فرهنگی مثل سالن سینما و سالن تئاتر داشته باشد. اهمیت این ابزار در حدی است که به نظر من، حسینیه و مسجد می‌توانند برای مردم یک شهر ارزشمند باشند، سینما هم یک پایگاه مهم محسوب می‌شود تا جایی که حتی خود علما این موضوع را قبول دارند. تاثیری که یک فیلم در جامعه می‌تواند بگذارد و حرف‌هایی را که می‌تواند به مردم بزند، حتی یک سخنرانی هم نمی‌تواند منتقل کند. از این باب این اتفاق خیلی نیفتاده است.

هاشمی ادامه داد: جایی مثل حوزه هنری و حتی سینماشهر باید درجاهایی که سالن سینما وجود ندارند، حمایت و کمک کنند. نه اینکه فقط سالنی را بخرند و تجهیز کنند، بلکه از ظرفیت‌های موجود آنها استفاده ببرند. اسپانسرهایی هستند که پای کار هستند و کمک می‌کنند تا یک مجموعه ساخته شود و بعد می‌توان هر سالن را به اسم یک اسپانسر برای مدت زمان مشخصی، نام‌گذاری کرد. درواقع در این بخش، امکان جذب سرمایه‌گذاری بسیار بالا است.

تهیه‌کننده فیلم عروس گفت: تردید نداشته باشیم که افزایش تعداد سالن سینما تا مدتی- مگر اینکه در فیلمسازی و جو سالن‌های نمایشی ما تغییرات جدی به‌وجود بیاید (که به نظرم فعلا عملی نیست)- تاثیر ملموسی نخواهد داشت و باکیفیت موجود و تولیدات بهتر با همین امکانات فعلی و خلاقیت فعالان این عرصه، به‌جرات می‌توانم بگویم که حداقل تا ده سال آینده، هیچ اتفاق خاصی برای سالن‌ها نمی‌افتد. اما آنچه به‌وجود می‌آید، برای صنعت سینما مفید است، یعنی برخلاف نظر بعضی از دوستان که اعتقاد دارند سینما تمام شده است، تمام نشده و هم کار وجود دارد و هم مخاطب.

تهیه‌کننده شوکران بیان داشت: درباره حرکت انجام شده توسط حوزه هنری و ساخت و بازسازی در دوفاز که نزدیک به ۱۶۰ سینما در سراسر کشور است، باید بگویم، اگر به‌سمت ساخت مجتمع‌های تجاری نظیر آنچه در چند جای تهران وجود دارند و با شکل سینمایی ساخته شده‌اند، برود و روی این‌گونه مراکز سرمایه‌گذاری یا در آنها حضور پیدا کند و همچنین سالن‌های سینما در اختیار بگیرد، بی‌نظیر است.  باز هم آن حرکت انقلابی درباره ساخت سینما در شهرهایی که سالن ندارند و جمعیت آنها به‌سمت شهرهای بزرگ‌تر مثل مراکز استان یا تهران کشیده می‌شوند، حرکت بزرگی خواهد بود وگرنه دیگر حرکات هم برای ما مهم و فوق‌العاده است، حتی می‌توانند یک واحد را برای این کار بگذارند اما چون ظرفیتش وجود دارد، اساس را برای ساختن سالن در شهرهایی که سالن ندارند، بچینند و در برنامه داشته باشند و حتما از ظرفیت‌های خود آن شهرها هم استفاده کنند. به‌هرحال شهرداری، استانداری، فرمانداری و دیگر بخش‌ها و نهادها، امکاناتی برای همراهی در این امر دارند و همه پای این کار می‌آیند. وقتی شهری سینما نداشته باشد همه باید کمک می‌کنند و حوزه هنری هم با استفاده از امکانات آنجا، می‌توانند سالن بسازد.

هاشمی تاکید کرد: قطعا برای کارهایی که تا الان مدیران حوزه هنری انجام داده‌اند باید به آنها دست‌مریزاد گفت و با ساخت سینما در شهرهای محروم، این حرکت تکمیل خواهد شد. فکر می‌کنم این موضوع باسابقه‌ای که طی این سال‌ها داشتیم، تاثیر بسیار خوبی خواهد گذاشت. به‌ویژه جوانان با سینمای جوان بسیار ارتباط برقرار می‌کنند. درباره «سینما شاهد» خاطرم هست که جای خوبی بود، اما فقط یک سالن داشت و این بار بازسازی بسیارخوبی روی این سینمای نوستالژی صورت ‌گرفته و چند سالنه شده و مدرن‌تر شده است. ای کاش مدیران سینماشهر و حوزه همت کنند و تمام سینماهای نوستالژیک را بازسازی کنند تا تاریخ سینمای این کشور از بین نرود.

سیدضیاء هاشمی
سیدضیاء هاشمی




واکنش #رضا_محقق تهیه‌کننده #چرا_گریه_نمیکنی به ادعاهای تحریم بازیگران این فیلم: بهتر است فیلم‌هایی را تحریم کنند که خودشان سرمایه‌اش را داده‌اند!/خنده دار است که می‌گویند رفاقتی با من کار کرده‌اند!/کدام رفاقت؟ تا ریال آخر دستمزدهایشان را گرفته‌اند!/تولید فیلم از سوی #باران به من پیشنهاد شد!/بازیگری که حتی برای یک روز بدون دستمزد هنگفت بازی نمی‌کند، شده است دکترین انقلاب اینستاگرامی!!/بازیگری که برای ۵ جلسه نقش‌آفرینی ۴۰۰ میلیون تومان دستمزد گرفته‌، چگونه دم از مردم می‌زند؟/شما دل‌تان برای مردم می‌سوزد؟ برای این مردم چه کرده‌اید؟/ این بازیگران چرا شبکه نمایش خانگی را که ماهیانه دو سه میلیارد از آن درآمد دارند، تحریم نمی‌کنند؟/فلان بازیگر تنها افتخارش نقش‌آفرینی در فیلم‌های پدرش بوده و آن وقت به من می‌گوید تهیه‌کننده تازه کار!/در بچگی پدر و مادرم را از دست دادم!/داماد عدل هاشمی‌پور{مدیر سازمان اقتصادی کوثر} هستم ولی وصلت ما قومی بوده و ایشان هیچ کمکی به من نکرده!/این چه مدل دموکراسی است که فقط تعداد محدودی بازیگر با دستمزد میلیاردی باید برای بقیه تعیین تکلیف کنند؟/کارگردان فیلم{علیرضا معتمدی} هیچ مشکلی با حضور فیلم در جشنواره نداشته و حتی تقاضای کارت ورود به جشنواره هم داشته است!

سینماروزان/زهرا منصوری: بعد از راه‌یابی فیلم سینمایی «چرا گریه نمی‌کنی؟» به کارگردانی علیرضا معتمدی به جشنواره فجر۴۱، گروهی از بازیگران این فیلم شامل مانی حقیقی، هانیه توسلی، فرشته حسینی، امیرحسین فتحی، باران کوثری، علی مصفا و نهال دشتی با انتشار متنی در فضای مجازی مخالفت خود با حضور فیلم در جشنواره فیلم فجر را اعلام و به نوعی این رویداد را تحریم کردند.

حالا رضا محقق در مصاحبه‌ای با خبرگزاری مهر پاسخ بازیگران مدعی تحریمش را داده است.

رصا محقق گفت: همواره کارگردان و بازیگران یک فیلم در اختیار تهیه‌کننده هستند و این تهیه‌کننده است که برای یک فیلم تصمیم می‌گیرد. بازیگر در فیلم بازی‌اش را کرده و حق و حقوقش را هم گرفته است. این بازیگران چرا شبکه نمایش خانگی را که ماهیانه دو سه میلیارد از آن درآمد دارند را تحریم نمی‌کنند؟ آیا شبکه نمایش خانگی جزو سینما نیست؟ چرا فیلم‌های خودشان که خودشان برایش سرمایه گذاری کرده اند را تحریم نمی‌کنند؟ اگر قرار بر انصاف است باید این‌ها را جواب بدهند. من فیلمی ساخته‌ام که برایش زحمت کشیده‌ام و کسی حق ندارد به من بگوید که اجازه دارم کارم را به جشنواره بدهم یا ندهم!

وی افزود: همه عوامل این فیلم تا ریال آخر دستمزدهایشان را گرفته‌اند، کجا با رفاقت پای این کار آمده‌اید؟ من به‌هیچ عنوان نمی‌خواهم جشنواره فجر را تحریم کنم، چرا باید شما به من زور بگویید؟ این چه مدل دموکراسی است که شما از آن دم می‌زنید؟ مگر شعار آزادی نمی‌دهید؟ شما آبروی آزادی را هم برده‌اید! شما پیراهن عزتمند آزادی را به یک ذلت تبدیل کرده‌اید! من در بسیاری از فستیوال‌های معتبر سینمایی دنیا جایزه گرفته‌ام، حالا این دوستان به من می‌گویند تهیه‌کننده تازه‌کار! اگر من گمنام بودم چرا برای ساخت این فیلم سراغ من آمدید؟ ساخت این فیلم اساساً از سوی آن‌ها به من پیشنهاد شد. حین ساخت فیلم «شهر خاموش» بودیم که باران کوثری پیشنهاد ساخت این فیلم را به من داد. شما حق ندارید برای دیگری تعیین تکلیف کنید. شما همه بازی کرده‌اید و دستمزد خود را هم گرفته‌اید. یادم نمی‌رود یکی از همین بازیگران، یک روز تا دستمزدش را نگرفت، حاضر نشد مقابل دوربین برود. حالا تبدیل به ارائه‌دهندگان دکترین انقلاب اینستاگرامی شده‌اند! هر اتفاقی هم که می‌افتد پناه می‌برند به فضای مجازی.

محقق قرارداد بازیگران تحریم‌کننده این فیلم گفت: اکثر این بازیگران دستمزدشان را به‌صورت جلسه‌ای می‌گرفتند. دو نفر از همین امضاءکنندگان در حد چند پلان در فیلم حضور دارند، تو دیگر اظهارنظر نکن! بازیگری که برای ۵ جلسه نقش‌آفرینی ۴۰۰ میلیون تومان دستمزد گرفته‌ای، چگونه دم از مردم می‌زنی؟ شما دل‌تان برای مردم می‌سوزد؟ برای این مردم چه کرده‌اید؟ این اظهارنظرها با حقیقت فاصله دارد. تا کی قرار است ما دورو باشیم؟ تا کی می‌خواهیم مردم را سکو و پله‌ای برای پیشرفت خودمان کنیم و ابزار قرار دهیم تا کی ریاکاری کنیم؟

این تهیه‌کننده درباره برخی مطالب مطرح شده در فضای مجازی درباره تأثیر نسبت‌های خانوادگی‌اش در موقعیت امروزش در جشنواره فجر امسال هم گفت: من داماد آقای عدل هاشمی‌پور{رئیس هیات مدیره سازمان اقتصادی کوثر} هستم که شخص بسیار محترمی است و به‌عنوان یک فرد نظامی برای این مملکت زحمت کشیده است. او از سال‌های جبهه و جنگ برای این کشور زحمت کشیده است. او همشهری من بود و وصلت ما هم قومی بود. او اصلاً شناختی از فضای سینما ندارد و در کار بنده هیچوقت هیچ کمکی نکرده است من با تلاش شخصی و شبانه‌روزی‌ام کار کردم و در سال ۸۰ اولین فیلممان را ساختیم. هیچکس به‌غیر از خدای متعال در این مسیر به من کمک نکرد و از هیچ رانتی استفاده نکردم. من در کوچه‌های داغ ده‌دشت بستنی می‌فروختم و کار می‌کردم. سال ۸۰ اولین فیلمم را ساختم اما سال ۹۱ ازدواج کردم!

وی افزود: خطاب به همه آن‌هایی که مدعی آزادی هستند می‌گویم که بدانید که من «آقازاده سینمایی» نیستم. من حتی سایه پدر و مادرم را در بچگی از دست داده‌ام و با یتیمی به جایگاه امروزم رسیده‌ام. حالا برخی از این آقایان احساس می‌کنند جای آن‌ها را تنگ کرده‌ام! مگر سینما اموال موروثی شماست؟ مگر شما وکیل دیگران هستید؟

محقق گفت: فلان بازیگر تنها افتخارش نقش‌آفرینی در فیلم‌های پدرش بوده و فقط همین رزومه را دارد، آن وقت به من می‌گوید تهیه‌کننده ناشناس و تازه کار! من نه شوهرم بازیگر بوده که بازیگر بشوم و نه حامی ویژه‌ای داشته‌ام. اف بر کسانی که این اندازه نمک‌نشناس هستند. کاش اگر حرف و نقدی دارید مثل مرد بیایید و مطرح کنید، نه اینکه جلوی تنفس دیگری را بگیرید و بگویید حق نداری نفس بکشی.

رضا محقق گفت: علیرضا معتمدی کارگردان فیلم هیچ مشکلی با حضور فیلم در جشنواره نداشته و حتی تقاضای کارت ورود به جشنواره هم داشته است. نسخه نهایی فیلم را هم خودش به ما رساند که تحویل جشنواره دهیم. در کلیه مراحل هم او در جریان ارسال فیلم به جشنواره فجر بود. البته آقای معتمدی پیش‌تر به من هشدار داده بود که این اتفاق‌ها رخ می‌دهد اما من تصمیم خودم را برای حضور در جشنواره گرفته بودم و آمادگی فشارهای سخت‌تر از این را هم دارم.

رضا محقق تهیه کننده فیلم چرا گریه نمی‌کنی گفت: چرا دستمزدهای هنگفت شبکه خانگی را تحریم نمی‌کنید؟
رضا محقق تهیه کننده فیلم چرا گریه نمی‌کنی گفت: چرا دستمزدهای هنگفت شبکه خانگی را تحریم نمی‌کنید؟

 

 

 




گلایه‌های #مژگان_بیات که #شوماه را با مضمون شهدای غواص ساخته: حتی برای گرفتن تابوت و پرچم به دردسر افتادیم!/به تمام ارگان‌های مرتبط از جمله انجمن دفاع و فارابی و… مراجعه کردیم ولی برخوردی در شأن فیلمی مرتبط با شهدای غواص ندیدیم!/پنج جلسه نمایش برای فارابی گذاشتیم ولی دریغ از سر سوزن حمایت!/فارابی به بهانه ارزشی‌سازی از ساخت فیلم‌های کمدی حمایت نمی‌کند ولی اینکه از فیلمی درباره شهدای غواص هم حمایت نمی‌کند، چه معنایی دارد؟!/آیا مساله‌شأن در تخصیص حمایت، شخص است و نه کیفیت فیلم؟!/انگاری صرفا اشخاص و به عبارتی خودی‌ها هستند که حمایت می‌شوند نه آثار!/چه لزومی دارد فیلمی محصول بخش خصوصی را به جشنواره دهم تا در برابر یک قضاوت ناعادلانه با فیلم‌های ارگانی قرار گیرد؟/جشنواره برای ماست چون بودجه‌اش از بیت‌المال است ولی در سال‌های اخیر فضای مناسبی برای رقابت بخش خصوصی در جشنواره موجود نبوده!

سینماروزان: مژگان بیات که بعد از مدتها تجربه بازیگری، #فیلم_شوماه را با محوریت شهدای غواص و به تهیه‌کنندگی همسرش عبدالمحمد نجیبی ساخته به گلایه از بی‌‌توجهی ارگان‌های مختلف به فعالیت بخش خصوصی در سینمای جنگ پرداخت.

مژگان بیات با اشاره به اینکه حتی برای دریافت تجهیزات جنگی هم کمکی به #شوماه نشده به خبرگزاری ایسنا گفت: به تمام ارگان‌های مرتبط از جمله انجمن سینمایی دفاع مقدس، بنیاد سینمایی فارابی و… مراجعه کردیم ولی هیچ کدام برخورد مناسبی با ما و در شأن فیلمی مرتبط با شهدای غواص انجام ندادند.

وی ادامه داد: از آنجایی که معمولاً نحوه پرداخت‌ها توسط نهادها و ارگان‌ها با تاخیر زمانی مواجه می‌شود، ما سرمایه خود را گذاشته بودیم چون پرداخت به موقع دستمزد عوامل برای ما اهمیت بسیاری داشت و انتظار داشتیم حین یا پس از تولید حمایت دریافت کنیم ولی دریغ از سر سوزن کمک‌.

بیات با اشاره به اینکه پنج جلسه نمایش برای فارابی گذاشته شده، گفت: برخی از این ارگان‌ها به بهانه ارزشی‌سازی از ساخت فیلم‌های کمدی و اجتماعی هم حمایت نمی‌کنند و وقتی از فیلمی درباره شهدای غواص هم حمایت نمی‌کنند، فقط این شائبه را به وجود می‌آورند که مسئله، شخص است نه کیفیت فیلم!

بازیگر فیلم‌های چک و پریناز تاکید کرد: یعنی انگاری اشخاص و به عبارتی خودی‌ها هستند که حمایت می‌شوند نه آثار. وزیر ارشاد بارها در صحبت‌های خود تاکید کرده بود که از فیلم‌های ارزشی، انقلابی، دفاع مقدسی حمایت می‌کنند ولی چطور می‌شود فیلمی که نظر تایید شورای پروانه نمایش سازمان سینمایی را گرفته، مشاور وزیر در امور سینمایی و مدیران دیگر در دستگاه‌های مرتبط با این حوزه هم آن را دیده و ایرادی نگرفته‌اند، باز هم بدون حمایت باقی می‌ماند تا برای گرفتن هر وسیله و تجهیزاتی که در ارتباط با موضوع فیلم است حتی گرفتن تابوت و پرچم به دردسر و متحمل شدن هزینه زیاد بیفتد؟

بیات درباره اینکه آیا برای نمایش فیلم در جشنواره فجر متقاضی شده است؟ گفت: «شوماه» فعلا در مرحله پست پروداکشن است و بدهی هم دارد. ما برای اینکه فیلم به اینجا برسد یک وام سنگین از بانک خصوصی گرفتیم. زمانی هم که در حال مذاکره با فارابی بودیم، گفتند که در جشنواره ثبت نام کنیم تا کارها عقب نیفتد. ما هم پس از انتشار فراخوان، فیلم را ثبت نام کردیم چون اعتماد داشتیم که از فیلم حمایت می‌شود اما وقتی به نتیجه نرسیدیم، دیدیم چه لزومی دارد که فیلم تولید شده در بخش خصوصی را به جشنواره‌ای بدهیم که احتمالا در برابر یک قضاوت ناعادلانه در رقابت با فیلم هایی ارگانی قرار می‌گیرد که با بودجه‌های سنگین و حمایت دولت ساخته شده‌اند. ضمن اینکه همیشه آرزوی من این بود که بتوانم سیمرغ مردمی را دریافت کنم و این جایزه حتی از جایزه کارگردانی هم برایم مهم‌تر بوده، حالا که حمایتی اتفاق نیافتاده ترجیح می‌دهم فیلم را برای اکران باقی بگذارم.

وی گفت: در حال حاضر بنای من برای شرکت نکردن در جشنواره، به این دلیل است که در سال‌های اخیر به عنوان بخش خصوصی فضا را برای رقابت و قضاوت عادلانه مناسب نمی‌بینم اما درباره کلیت جشنواره فجر معتقدم که این جشنواره متعلق به ماست و چرا باید خود را از آن محروم کنیم؟ آن بخشی از مردم که در مقابل حضور هنرمندان جبهه‌گیری می‌کنند اگر منطقی فکر کنند می‌بینند که پول این جشنواره از بیت‌المال است، پس متعلق به خود ماست نه دولت. چرا نباید در آن باشیم و حرف بزنیم؟ چرا باید از آن عقب‌نشینی کنیم؟ هر آنچه در این مملکت هست، متعلق به ماست و تا زمانی که مردم به این آگاهی نرسند، فرصت و تریبون در فرصت و تریبون در اختیار افرادی بدون جایگاه درست قرار می‌گیرد.

مژگان بیات کارگردان شوماه: چرا باید در جشنواره فجری شرکت کنم که جایزه بگیران اصلی آن، آثار ارگانی هستند؟؟
مژگان بیات کارگردان شوماه: چرا باید در جشنواره فجری شرکت کنم که جایزه بگیران اصلی آن، آثار ارگانی هستند؟؟




#سعید_خانی مدیر موسسه پخش خانه‌فیلم مطرح کرد: بخش عمده فیلم‌های تولیدی، ارگانی هستند و با حمایت ارگانهای دولتی و شبه‌دولتی ساخته میشوند!/ تعداد تولیدات بخش خصوصی به میزان انگشتان یک دست هم نیست!/وقتی کف هزینه تولید به ۱۲میلیارد رسیده معلوم است که بخش خصوصی نمی‌تواند وارد تولید شود!/بهتر است بودجه‌های ارگانی را به جای تولید به سمت رونق اکران ببرند!/از حجم تولیدات ارگانی بی‌مخاطب کم کنند و به فکر احیای اکران باشند

سینماروزان/امیرعباس صباغ: اکران امسال خوب شروع شد و حتی با چیدمان فیلم‌های متنوع، محرم و صفر خوبی در اکران داشتیم ولی نآارامی های اجتماعی، گیشه ها را گرفتار کرد.

سعید خانی مدیر موسسه خانه فیلم با بیان مطلب فوق در برنامه سینمامعیار رادیوگفتگو اظهار کرد: خیلی از فیلم‌های توقیفی را می‌توان رفع توقیف کرد تا اکران جان بگیرد. بخش خصوصی نگرانی هایی دارد بابت اکران آثار خود در این شرایط و باید ضمانت هایی به صاحبان آثار داده شود تا راضی گردند به اکران. البته شاید حتی رفع توقیف فیلم هم مشکل اکران را به طور کامل حل نکند چون ممکن است مخاطبان به خاطر شرایط اجتماعی خرده بگیرند بر صاحبان آثار بابت اکران در اوضاع فعلی.

تهیه‌کننده لونه زنبور و دوزیست گفت: متاسفانه صنوف هم نتوانستند در مقوله ای ساده مثل اکران فوتبال به تعامل برسند چون سینماداران فقط به فکر خودشان هستند و حتی پورسانت پخش و حق صاحبان آثار را هم به موقع نمی‌دهند و خودم #دوزیست را روی پرده دارم که فقط سی درصد حق السهم من پرداخته شده است.

وی افزود: بخش عمده فیلم‌های تولیدی، ارگانی هستند و با حمایت ارگانهای دولتی و شبه دولتی ساخته میشوند و تعداد تولیدات بخش خصوصی به میزان انگشتان یک دست هم نیست و با این وضع، سال بعد اکران بهتری نخواهیم داشت.

خانی متذکر شد: الان  کف هزینه تولید حدود ۱۲ میلیارد برای ۴۵ جلسه فیلمبرداری است و معلوم است که بخش خصوصی نمی‌تواند در شرایط رکود گیشه چنین هزینه ای کند چون امکان بازگشت سرمایه خیلی مبهم است.

این پخش‌کننده درباره پیشنهادش برای بهبود گیشه ها گفت: چاره کار آن است‌ که‌ این همه بودجه تولید را کم کرده و به سمت کمک به اکران بروند یعنی بخشی از حمایت ها را به سمت پخش و اکران ببرند. می‌شود با برنامه ریزی بهتر کاری کرد که برای سال آینده، لااقل از حجم تولیدات بی مخاطب و کم مخاطب ارگانی کم کرده و هزینه ها را صرف احیای اکران و گیشه سینماها کنند.

سعید خانی: به جای تولیدات ارگانی بی مخاطب به فکر احیای اکران باشند
سعید خانی: به جای تولیدات ارگانی بی مخاطب به فکر احیای اکران باشند




بیژن بیرنگ کارگردان قدیمی مطرح کرد: الگوی سینمای کودک در ایران، الگوی سوسیالیستی بلوک شرق است!/در کشورهای بلوک شرق چون همه کارمند دولت بودند، فیلم کودک سفارشی درست می‌کردند تا بودجه ببرند!/متاسفم که برخی سینماگران، تمام چشم امیدشان به دست مدیران #فارابی است که سهیمه‌ای بگیرند و فیلم کودک دولتی بسازند!/خجالت‌آور است که فیلم‌های کودک دولتی گاهی حتی اکران هم نمی‌شود و در آرشیوها خاک می‌خورد!/دخالت ارگان‌ها در تولید فیلم کودک باعث تولید آثاری شده که حتی نمی‌توان پنج دقیقه آنها را تحمل کرد!/ تا این دیدگاه‌ها اصلاح شود نمی توانیم شاهد تحول در این گونه سینمایی باشیم!/برای رشد سینمای کودک چاره‌ای نداریم جز الگوبرداری از والت دیسنی!

سینماروزان/کیوان بهارلویی: الگوی سینمای کودک در ایران سینمای سوسیالیستی بلوک شرق است و تا این دیدگاه اصلاح شود نمی توانیم شاهد تحول در این گونه سینمایی باشیم! تردید نکنید تا زمانی که سینما از دایره دولتی بودن خارج نشود و بخش خصوصی در آن سرمایه گذاری نکند و امید فیلمسازان فقط به بودجه های دولتی در بنیاد سینمایی فارابی باشد هیچ اتفاق مثبتی در سینمای کودک رخ نخواهد داد.

بیژن بیرنگ کارگردان با بیان فوق به سینماپرس گفت: سال گذشته کمپانی معروف والت دیزنی توانست بیشترین درآمد را در هالیوود داشته باشد چرا که تولیدات آن اغلب خانواده ها و بچه ها را به سمت خود جذب می کند اما آنچه ما به عنوان سینمای کودک می‌شناسیم سینمایی است که در آن نگاه کشورهای بلوک شرق موج می زند. در کشورهای بلوک شرق چون همه کارمند دولت بودند یک عده فیلم کودک درست می کردند تا بودجه ببرند…

بیرنگ سپس با بیان اینکه ما نیازمند سینمای خانواده هستیم اظهار داشت: ما نیاز به سینمایی داریم که در آن پرده‌دری نیست و صرفاً محیط آموزشی نیز وجود ندارد. ما نیازمند سینمایی سالم و مفرح هستیم همانند آنچه در آثار والت دیزنی مشاهده می کنیم که بتواند مردم را با اشتیاق به سالن های سینما بکشاند.

این سینماگر متذکر شد: ما به غلط در کشورمان یک سیستم بزرگ دولتی راه انداخته ایم که چند وزارتخانه از جمله وزارت آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای سینمای کودک دخیل هستند در صورتی که این کار غلط است و اقتصاد سینما نباید به صورت دولتی در چرخش باشد. اقتصاد سینما باید درون خود سینما بچرخد و درآمدزایی کند و مجدد برای تولیدات بعدی برایش هزینه شود.

کارگردان سریال های تلویزیونی «چاق و لاغر» و «خانه سبز» تأکید کرد: سینماگران فعال در حوزه کودک و نوجوان هرگز نباید امیدشان به بودجه های بنیاد سینمایی فارابی باشد. متأسفانه برخی دوستان ما در همین مرکز گسترش سینمای کودک که بنده هم عضوی از این مرکز هستم تمام چشم امیدشان به دست مدیران بنیاد سینمایی فارابی است که از آن ها سهیمهای بگیرند و فیلم دولتی بسازند و خجالت آور است که برخی از این فیلم های کودک دولتی حتی اکران هم نمی شوند و در آرشیوهای این نهاد خاک می‌خورند. دوستان سینماگر باید بدانند این سینمایی نیست که باید در پی آن باشند و هرگز نباید از نهادی مانند فارابی بخواهند که برای تولید فیلم بودجه ای در اختیار آن ها بگذارد.

این کارگردان سپس با بیان اینکه تولید فیلم کودک یا همان فیلم خانواده قمار بزرگ است اظهار داشت: اصولاً سینما محیط ریسک آوری است و خطرناک ترین سرمایه گذاری در آنجا است چرا که ممکن است سرمایه گذار را به خاک سیاه بنشاند، ممکن است همه پول هدر برود و تنها کسی باید دست به تولید فیلم بزند که به کار خود ایمان داشته باشد.

بیرنگ تأکید کرد: دوستان سینماگر باید بدانند هیچ اثر سینمایی به دست دولت راه نمی افتد؛ وقتی دولت بخواهد در تولید فیلم ها دخالت کند مسائلی مانند رانت و رفاقت به وجود می آید و در نهایت دخالت دولت در تولید فیلم کودک باعث گشته آثاری تولید می شود که مخاطب حتی نمی تواند ۵ دقیقه هم دیدن آن‌ها را تاب بیاورد.

کارگردان فیلم علی و غول جنگل یادآور شد: سینماگران عزیز نباید فراموش کنند که سینمای کودک در کشور ما دورانی طلایی داشت که متعلق به دهه ۶۰ بود و حتی به دهه ۷۰ هم نرسید؛ دلیل این اتفاق هم آن بود که آن زمان ما در سینمای بزرگسال محدودیت های فراوانی داشتیم و دستورات دولتی در این سینما بسیار زیاد بود اما فضا برای تولید آثار کودک باز بود و ترانه و موزیک و فضای فانتزی که در سینمای بزرگسال وجود نداشت در این آثار به کرات دیده می شد و از این رو این اتفاق باعث می شد تا بزرگسالان هم به سمت تماشای فیلم های کودک در سینما بروند.

بیرنگ در پایان این گفتگو افزود: وقتی دست سینمای بزرگسال بازتر شد و حالا کار به جایی رسیده که از این طرف بام افتاده دیگر فانتزی های آن دوران برای مردم جذاب نیست. ما اگر می خواهیم این سینما در کشورمان رونق بگیرد باید از کمپانی هایی نظیر والت دیزنی الگوبرداری کنیم و ببینیم آن ها چه کرده اند که توانسته اند بخش اعظمی از مردم جهان را پای تولیدات خود بنشانند و به این سودهای سرشار و کلان برسند؛ اگر این الگوبرداری درست و اصولی انجام شود ما هم می توانیم به آینده این گونه سینمایی بدون دخالت نهادهای دولتی مانند بنیاد سینمایی فارابی در کشورمان امیدوار باشیم.

بیژن بیرنگ: الگوبرداری از بلوک شرق باعث تولید انبوه فیلمهای بی مشتری گردید
بیژن بیرنگ: الگوبرداری از بلوک شرق باعث تولید انبوه فیلمهای بی مشتری گردید




بیست فیلم مورد حمایت فارابی کدامند؟

سینماروزان/حامد مظفری: بنیاد سینمایی فارابی به عنوان متولی اصلی حمایت دولت از تولید در سینما با ورود به نیمه دوم سال ۱۴۰۱ هنوز شفاف سازی درباره عملکرد سال اخیر خود را اجرایی نکرده است.

روشنگری درباره ریز عملکرد مالی زیرمجموعه‌ها اقدامی است که می‌تواند کمکی باشد به جلوگیری از سوءتفاهمات و همچنین ارائه تحلیل از کم و کیف توزیع تسهیلات.

در هفته‌های اخیر شایعات متعددی درباره حمایت مالی فارابی از تولید پروژه‌های مختلف سینمایی شنیده شده و برخی حجم پروژه‌های تحت حمایت امسال فارابی را نزدیک بیست پروژه دانسته‌اند ولی همچنان هیج اطلاع رسانی دقیقی درباره این پروژه ها صورت نگرفته.

اینکه چرا مهدی جوادی مدیر فارابی به طور رسمی درباره پروژه های مورد حمایت خویش اطلاع رسانی نمی‌کند مشخص نیست؟ مدیر فارابی گمان دارد با پرهیز از اطلاع رسانی راحت‌تر می‌توان مدیریت کرد؟ تجربه نشان داده فقر آگاهی بخشی رسمی فقط به نشت اطلاعات از مسیرهای غیررسمی منجر شده و اطلاع رسانی بعدی نه فقط شایعات را کمرنگ نخواهد کرد که شاید واقعیت را در سایه قرار دهد.

با وجود تغییر دولت و تغییر شاکله سینما، در فارابی و معاونت فرهنگی آن همچنان همه چیز بر مدار قبل می‌چرخد و تقریبا اغلب آنهایی که در دولت های احمدی‌نژاد و روحانی متبوع شوراهای فارابی بودند باز مورد حمایت قرار گرفته‌اند؛ افرادی که بارها با حمایت فارابی فیلم‌های شکست‌خورده تولید کرده‌اند ولی همچنان سوگلی فارابی هستند‌.

آیا مدیران فارابی واهمه آن را دارند که با افشای رسمی حمایت مجدد از افراد شکست‌خورده در کانون انتقادات قرار گیرند؟ بالاخره که این فیلم‌ها تولید شده و در جشنواره رونمایی شده و لو می‌روند که فارابی از آنها حمایت کرده، درست مثل اتفاقات پارسال جشنواره فجر؛ پس چه کاری است که فارابی با پرهیز از اطلاع رسانی رسمی فقط زمان حاشیه سازی حول عملکرد خود را عقب می‌اندازد.

فارابی همین حالا باید فهرست افراد مورد حمایت خود را منتشر کند تا با بررسی عملکرد قبلی آنها توسط منتقدان و رسانه‌های مستقل، علاج واقعه قبل از وقوع شود. اتفاقا مدیران فارابی می‌توانند با استناد به تحلیل‌های رسانه‌های تخصصی، جلوی زدوبند احتمالی در واگذاری پروژه‌ها را بگیرند و اگر فردی بی‌کفایت کاندیدای کارگردانی یا تهیه‌کنندگی است قبل از تخصیص بودجه، از کار کنار گذاشته شده و جای خود را به گزینه‌های توانمند دهد.

بیست فیلم مورد حمایت فارابی کدامند؟
بیست فیلم مورد حمایت فارابی کدامند؟




#علی_اکبر_مزینانی -تهیه‌کننده پرمخاطب‌ترین فیلم بعد از انقلاب- بیان داشت: می‌توانستم با پولی که از فروش #عقابها به دست آمد یک برج بخرم!/همه سود #عقابها و #دنیا را بر سر تولید فیلم جدید گذاشتم اما نتیجه‌اش چه شد؟/ ۵۹ سال در سینما کار کردم ولی نه بیمه دارم و نه بازنشستگی، همین طور عاطل و باطل!/ده سال معطلم کردند ولی در نهایت گفتند نمی‌توانی بیمه شوی!!/در تمام این ده سال کسی نپرسید چرا درِ دفترم بسته مانده!/یک میلیون و پانصد هزار دلار خرج تولید #قفس_طلایی در آمریکا کردم!/فیلم من به‌خاطر بازی امین حیایی در #قلاده‌های_طلا به تحریم خورد و یک ریالم بازنگشت!/اگر الان به من بگویند ۱۵۰ میلیارد تومان می‌دهند تا #عقاب‌ها را بسازم دیگر نمی‌توانم/میخواستم با شریفی‌نیا، قسمت دوم #دنیا را بسازم که کارم به بیمارستان کشید

سینماروزان: گاهی با خودم فکر می‌کنم اگر در این همه سال به جای سینما در کار دیگری بودم الان حداقل به جایی رسیده بودم. آدم ۵۹ سال در سینما کار کند آن وقت هیچی؟! نه بیمه داشته باشی، نه بازنشستگی، همین طور عاطل و باطل بمانی؟!

 

علی اکبر مزینانی تهیه‌کننده #عقابها-پرمخاطب ترین فیلم تاریخ سینمای بعد از انقلاب- با بیان مطلب فوق به خبرگزاری ایسنا گفت: گاهی با خودم فکر می‌کنم اگر ۵۹ سال به جای کار در سینما، در هر کاری بودم الان حداقل به جایی رسیده بودم. چون فقط یک فیلم «عقاب‌ها»‌ی من یا فیلم «دنیا» فروخت؟ من که پول فروش آن‌ها را جمع نکردم از این مملکت ببرم، همه را روی هم گذاشتم تا فیلم دیگری بسازم. اما نتیجه‌اش چه شد؟ الان وقتی می‌گویند چرا فیلم نمی‌سازی، می‌گویم از کجا پول بیاورم؟ از دیوار مردم بالا بروم؟ بخش خصوصی باید پول داشته باشد. من که رانت‌خوار نیستم تا از بانک پول‌های آن چنانی بگیرم. من ۵۹ سال در سینما کار کردم و اگر آبرویی دارم، به‌خاطر این بود که سعی کردم درست کار کنم. الان دیگر نمی‌شود به راحتی فیلم ساخت چون حداقل ۲۰ میلیارد تومان خرج دارد در حالی که اگر این پول را در بانک بگذاری چند صد میلیون می‌توانی سود بگیری. با این حال اگر داشتیم حتما فیلم می‌ساختیم چون ما معتادِ سینما هستیم.

 

او تعریف می‌کند: زمانی که فیلم «عقاب‌ها» را ساختم می‌توانستم با پولی که از فروش آن به دست آمد یک برج بخرم اما ایستادم و گفتم می‌خواهم «عقاب‌ها»ی ۲ و ۳ را بسازم. ولی بعد نظرم عوض شد و تصمیم گرفتم کاری را که خوب شده ادامه ندهم، به همین دلیل سراغ ساخت «خواستگاری» رفتم و بعد «دنیا». بعد از آن خواستم یک فیلم گردن‌کلفت بسازم، پس به ناف آمریکا رفتم و در ۳۶ لوکیشن «قفس طلایی» را ساختم. همه این کارها را با جان و دل کردم ولی اگر همین الان به من بگویند ۱۵۰ میلیارد تومان می‌دهند تا «عقاب‌ها» را بسازم دیگر نمی‌توانم، چون آن روزها انرژی دیگری داشتم که مصرف شد. حالا روی تخت بیمارستان افتاده‌ام و در تمام این ۱۰ سال کسی نپرسید چرا درِ دفترم بسته مانده است. من اگر الان دفترم را بفروشم حداقل چهار، پنج میلیارد تومان پول دستم را می‌گیرد ولی نمی‌توانم، ما قدیمی‌ها تعصب خاصی روی کارمان داریم. این دفتر آبرو و زندگی من است. الان هم اگرچه در کانادا زندگی می‌کنم، فقط چهار ماه آنجا می‌مانم و هشت ماه اینجا هستم، چون نمی‌توانم از این خاک و مملکت که ۷۰ سال در آن بوده‌ام دل بکنم.

 

مزینانی افزود: تصور کنید کسی سرمایه یک میلیون و پانصد هزار دلاری خود را به امریکا ببرد و فیلمی بسازد به نام قفس طلایی که اتفاقا حرفش در راستای این بود که فرزندتان را به خارج از کشور نفرستید و اگر می‌فرستید تنها نفرستید. اما این فیلم موقع اکران به «قلاده‌های طلا» برخورد و زمان اکران را از دست داد. البته با این تفاوت که فیلم من قفس طلایی، با سرمایه شخصی ساخته شده بود. نوبت اکران ما به آن‌ها رسید و فیلم ما بعد از فیلم دوستان روی پرده رفت. امین حیایی که در «قلاده‌های طلا» بازی می‌کرد به نوعی به تحریم غیررسمی در فضای سیاسی آن زمان خورد و فیلم که از پرده پایین آمد، درواقع فیلم من هم به‌خاطر امین حیایی به تحریم خورد و در نتیجه از یک میلیون و ۵۰۰ هزار دلار حتی یک قِران هم ندیدم. آن زمان سر فیلم «قفس طلایی» فقط می‌خواستم چوب لای چرخم نگذارند و اگر اجازه می‌دادند فیلم من درست اکران می‌شد، وضع بهتری داشتم و شاید هزینه‌ای که برای ساخت صرف کرده بودم برمی‌گشت. من فیلمم را با کلی هنرپیشه و عوامل امریکایی ساختم ولی سال ۱۳۹۱ که اکرانش کردم، دیگر چیزی برایم باقی نماند.

 

مزینانی که در چند شاخه سینمایی فعالیت داشته، عضو کانون‌ها و انجمن‌های تهیه‌کنندگان، فیلمبرداران و مدیران دفتر پخش است. اما آنطور که می‌گوید، از خدمات بیمه‌ای برخوردار نیست. سال‌ها قبل وقتی پسرم در کانادا فوت کرد، از خانه سینما به من گفتند که باید بیمه شوم و من هم مدارکم را فرستادم. بعد از سه سال که برگشتم دیدم مدارک را در پرونده نگذاشته‌اند. آن زمان آقای سیف الله داد رییس خانه سینما شده بود که در فیلم «دست‌نوشته» مدیرتولید ما بود. از این وضعیت متعجب بود و قرار شد ماجرا را پیگیری کند. بعد از سه سال او فوت کرد و آقای یدالله صمدی روی کار آمد. باز هم ماجرا را دنبال کردم ولی هیچ اتفاقی نمی‌افتاد. همه فقط یک استاد به من می‌گفتند و تمام. بعدتر آقای سیدضیاء هاشمی مدیر شد و گفت شما پیشکسوتی، چطور بیمه نیستی؟ آخر سر نشان به آن نشان که ۱۰ سال این ماجرا طول کشید و وقتی پیگیری‌ها از وزارت ارشاد آمد، گفتند آقای مزینانی شما ۶۰ ساله شده‌ای و دیگر نمی‌توانی بیمه شوی؛ یعنی من الان نه بیمه هستم، نه بازنشسته و نه حقوق‌بگیر. هیچی نیستم. یک عاطل و باطل!

 

تهیه‌کننده کمدی خواستگاری گفت: چند وقت قبل با رضا شریفی‌نیا صحبت کردیم و او پیشنهاد داد که «دنیا ۲» را بسازیم و برای اولین بار می‌خواستم چنین کاری انجام دهم. من «دنیا» را خیلی دوست دارم، یک فیلم با حرف‌های زیر پوستی است که مردم را می‌خنداند. قصد داشتم از همان گروه بازیگری هم استفاده کنم و در حال پیگیری بودم که صبح همان روزی که مشغول بودم کارم به بیمارستان کشید. البته قسمت بوده و حتماً خیری در آن است که اینطور شد. چنین اتفاق‌هایی اگرچه می‌گذرند ولی به هر حال با خودت فکر می‌کنی اینکه آدم دلش خوش باشد از هر چیزی مهم‌تر است. ای کاش الان به یاد هم باشیم. چرا مرده‌پرستیم؟ باور دارم که من و بسیاری از همکارانم صرفاً به پول احتیاج نداریم، بلکه به روحیه نیاز داریم. ما آدم هایی هستیم که تلنگری بخوریم بغض گلویمان را می‌گیرد.

علی اکبر مزینانی تهیه‌کننده عقابها: نه بیمه دارم و نه بازنشستگی!
علی اکبر مزینانی تهیه‌کننده عقابها: نه بیمه دارم و نه بازنشستگی!

 

 




حرفهای تازه هادی حجازی‌فر که #پیتوک و #دوزیست را روی پرده دارد⇐در دوره‌ای وارد شرکت‌های هرمی شدم و خیلی خوب هم رشد کردم!!/ زمانی در شهرستان، جُنگ شادی کار می‌کردم!/هم تئاتر موزیکال کار کردم و هم مرگ یزدگرد!/پیشنهاد بازی در #خداحافظ_رفیق و #پابرهنه_در_بهشت را رد کردم!/وقتی برای خواندن فیلمنامه #شعله‌ور رفتم، محترمانه در رفتم!!/هنگامی که برای بازی در سریال شهید باکری دعوت شدم فهمیدم از پس کار برنمی‌آیند و من هم محترمانه گفتم نه!

سینماروزان: در دوره‌ای وارد شرکت‌های هرمی شدم و خیلی خوب هم رشد کردم اما تا رشد کردم گفتند فعالیت هرمی غیرقانونی است و همه را برگردانیم.

هادی حجازی‌فر  که دو فیلم پیتوک و دوزیست را روی پرده دارد با بیان مطلب فوق به روزنامه هفت صبح گفت: در همان دوره هرمی بود که محمد بحرانی سراغم آمد چون در تئاتر با هم کار کرده بودیم. بحرانی گفت می‌خواهد یک مجموعه نمایشی به اسم #کرکره بسازد.

این بازیگر ادامه داد: من اصرار داشتم کرکره کار متفاوتی باشد و شکلش فرق کند. کار متفاوتی بود ولی انگار خود تلویزیون هم خجالت می‌کشید آن را پخش کند و همزمان با #پایتخت آن را پخش کرد تا هیچ کس نبیند. حتی خودمان هم ترجیح دادیم پایتخت ببینیم.

این بازیگر بیان داشت: قبل از ایستاده در غبار پیشنهاد بازی در فیلم‌هایی مثل خداحافظ رفیق و پابرهنه در بهشت را رد کردم چون دلم میخواست جور دیگری وارد سینما شوم.  بعد از ایستاده در غبار و ماجرای نیمروز فراوان پیشنهاد داشتم و ازجمله برای بازی در فیلم شعله‌ور حمید نعمت‌الله. وقتی برای خواندن فیلمنامه شعله‌ور رفتم نزدیک بود از خجالت آب شوم و در نهایت ترسیدم و گفتم می‌روم دفعه بعد می‌آیم فیلمنامه را می‌خوانم و محترمانه در رفتم!!

حجازی‌فر تاکید کرد: در آن دوره خیلی از کارها را به خاطر نداشتن اعتماد به نفس رد کردم چون با آدم‌های جدید و محیط جدید اذیت میشدم و تا مدتها وقتی میخواستم خانه یک دوست جدید بروم دچار حمله میشدم.

هادی حجازی فر درباره کارگردانی فیلم-سریال موقعیت مهدی بیان داشت: شهید مهدی باکری همواره از شخصیت‌های مورد علاقه من بوده و وقتی برای بازی در سریال باکری دعوت شدم فهمیدم از پس کار برنمی‌آیند و من هم محترمانه گفتم نه، چون می‌دانستم بناست چه بلایی سر کار بیاید و فقط برای رد پیشنهاد گفتم فقط در صورتی بازی می‌کنم که خودم بنویسم و بسازم و عجبا که دو ماه بعد گفتند بیا خودت بساز!!

حجازی‌فر درباره رخنه طنز در اغلب نقش‌هایی که بازی کرده گفت: زمانی در شهرستان تئاترهای در قالب جنگ شادی کار میکردم، از همین تئاترهای موزیکال موسوم به گلریز که در فضای نوکر و اربابی است و در کنارش کارهای جدی هم داشتم. یک شب تئاتر کمدی موزیکال اجرا میکردیم و فردایش میرفتیم سراغ مرگ یزدگرد بیضایی و اتفاقا هر دو نوع کار را لازم و مکمل می‌دانم.

روایت هادی حجازی فر از کار در شرکت‌های هرمی و...
روایت هادی حجازی فر از کار در شرکت‌های هرمی و…




تاکید محمد خزاعی رئیس سینما بر حل مشکلات معیشتی به‌جای آلودگی به سیاست‌بازی⇐فضای سینما برای فعالیت سینمایی است نه سیاسی‌بازی!/افرادی که از فضای سینما برای بازی‌های سیاسی استفاده می‌کنند به منافع خانواده سینما لطمه می‌زنند!/به جای سیاسی بازی به فکر حل معضلات معیشتی سینماگران باشند!

سینماروزان: افرادی که از فضای سینما برای بازی‌های سیاسی استفاده می‌کنند به منافع خانواده سینما لطمه می‌زنند.

محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی با بیان مطلب فوق به خبرگزاری مهر گفت: وظیفه ما حمایت از همه سینماگران در چارچوب وظایف حرفه‌ای، صنفی و سینمایی است ولی خود سینماگران عزیز هم می‌بایست با مداقه و مراقبت از خودشان اجازه ندهند افراد یا جریاناتی با انگیزه‌های خاص و غیرسینمایی از هویت و اعتبار صنفی و حرفه‌ای آنان سوء استفاده کنند.

رئیس سازمان سینمایی عنوان کرد: بارها شاهد بوده‌ایم که تعدادی انگشت شمار به‌جای فعالیت صنفی، در مقام بازیگران و فعالان سیاسی ظاهر می‌شده‌اند و متاسفانه همین افراد با سوء استفاده از دیگر همکاران سینماگر خود، آنها را هم به دردسر می‌اندازند.

وی با بیان اینکه به‌عنوان مسئول سینما خود را موظف می‌دانم پیگیر رفع مشکلات اعضای همه صنوف سینمایی باشم، تصریح کرد: وقتی کسی با استفاده از عنوان سینما و به اسم سینماگر، دائماً در حال فعالیت سیاسی و همکاری با دستگاه‌های وابسته به بنگاه‌های سخن‌پراکنی معاند و شبکه‌های خبری سیاسی است و حتی بارها گفتگو و مفاهمه دوستانه و خیرخواهانه هم، او را متوجه اشتباهاتش نکرده است، چه می‌توان کرد؟

خزاعی با بیان اینکه سینماگر مطالباتش را از طریق خلاقیت‌ها و توانایی‌های هنرمندانه‌اش ابراز می‌کند، مطرح کرد: امروز سینما بیش از همیشه به همگرایی و هم افزایی نیاز دارد و مسائل مهم سینما از قبیل اشتغال، معیشت، رفاه سینماگران، زیرساخت‌های نوین تولیدات، ادبیات و محتوایِ جدید، پژوهش و جلب و جذب مخاطب سینما نیازمند رسیدگی و پیگیری است. برخی حواشی، این مسیر را دچار آسیب و وقفه می‌کند.

وی ادامه داد: افرادی که به اسم سینماگر می‌خواهند سیاست‌ورزی کنند تکلیف خود را با سینما روشن کنند. فضای سینما برای فعالیت سینمایی است نه سیاسی‌بازی. اکنون دیگر رفتارهای سیاست‌بازانه برخی جشنواره‌های خارجی نیز در سطح افکار بین‌المللی رسوا شده است و نباید اسیر چنین وسوسه‌هایی شد. هیچ سینماگر معتبری در دنیا حاضر نیست شرافت و منافع ملی مردم سرزمین و هویت میهنش را در ازای جایزه جشنواره‌های خارجی به حراج بگذارد.

رئیس سازمان سینمایی با بیان اینکه فعالیت فرهنگی و صنفی تعریف و چارچوب‌های خودش را دارد، تاکید کرد: کسانی که رفتارهای سیاسی در پیش می‌گیرند و می‌خواهند وارد مبارزات سیاسی شوند، باید خودشان بدانند که وارد چه عرصه‌ای شده و مسئولیت عواقب آن را هم خود بپذیرند.

وی تصریح کرد: برای من به‌عنوان مسئول سینما خیلی سخت است ببینم فیلمسازی دچار مشکل می‌شود. قطعاً تا جایی که به فعالیت‌های سینمایی و صنفی مرتبط شود می‌ایستم و پیگیری می‌کنم کما اینکه در همین ماه‌های اخیر بارها این مسیر را طی کرده‌ایم و آن دوستانی که مشکلاتشان حل شده (چه عزیزان مستندساز و چه سایر دوستان) کاملاً از این تلاش‌ها آگاهند. در ارتباط با برخی از همکاران هم، به تازگی خانه سینما را مسئول قرار دادیم و بارها، از طریق خانه سینما با آنها گفتگو شده ولی ظاهراً، بر اشتباهات شان پافشاری داشته‌اند.

وی اشاره کرد: احتمالاً، برخی از همکاران از سر ناآگاهی اقدام به امضاهایی کرده باشند که آن‌ها هم باید مراقب جایگاه‌شان باشند. البته، بدون شک، افرادی دیگری هم هستند که از پشت پرده، صحنه گردان و مدیریت جریان را بر عهده دارند بدون اسم و امضا، آن‌ها هم، به این فهم مشترک برسند که فضای سینما نمی‌تواند بستری برای بهره‌برداری امیال سیاسی آنها قرار گیرد.

خزاعی در پایان با تاکید بر اینکه ادبیات و رویه ما گفتگومحوری و تعامل است، گفت: افرادی که از فضای سینما برای بازی‌های سیاسی استفاده می‌کنند به منافع خانواده سینما لطمه می‌زنند.

محمد خزاعی: سیاسی بازی ممنوع
محمد خزاعی: سیاسی بازی ممنوع




#علیرضا_رئیسیان کارگردان سینما اظهار داشت⇐در سینما هم مثل فوتبال تلاش شده مسائلی که با جنبه‌ روحی مردم ارتباط دارد از جایگاه خود دور شود!/در سینمای فعلی، یا فیلم‌های سفارشی تولید می‌شود یا عامه‌پسند!/ این اتفاق صرفا متعلق به این دوران نیست!/برنامه‌ریزی شده بود تا سینما به اینجا برسد و فیلمسازان مستقل و منتقد، حذف شوند!/مدیریت ما ایدئولوژی زده شده!/اشتباه است بگوییم اگر مدیران فعلی نباشند اتفاق بهتری می‌افتد، خیر! بلکه معتقدم اوضاع بدتر می‌شود!/باید بحث و گفت‌وگو کرد که چرا اصلاً به این سمت رفتیم!!

سینماروزان: مدیریت ما ایدئولوژی زده شده و این هم از عوارض آن است که بسیاری از کارگردان‌های مطرح خانه‌نشین شده‌اند، سطح مخاطبین سینما پایین آمده و برنامه ریزی درستی هم وجود ندارد.

علیرضا رئیسیان کارگردان سینما با بیان مطلب فوق به خبرگزاری ایسنا گفت: چون در حال حاضر مسائل اقتصادی در اولویت قرار دارد کسی به فرهنگ و مسائل هنری در سطوح مختلف دقت نمی‌کند در حالی که به نظرم تمام آن‌ها ناشی از همین عدم درک متقابل فرهنگی است. مدیریت فرهنگی کمک می کند که مردم آگاه شوند اما وقتی آگاهی اتفاق نمی‌افتد طبیعتاً واکنش مردم اعتراضی خواهد بود.

این کارگردان با انتقاد از دوقطبی سازی در سینما گفت: در سینمای فعلی، یا فیلم‌های سفارشی تولید می شود یا عامه‌پسند. این اتفاق صرفا متعلق به این دوران نیست بلکه برنامه‌ریزی شده بود تا سینما به اینجا برسد و فیلمسازانی که به نحوی متفاوت و مستقل هستند و سینمای اجتماعی و منتقدانه را دنبال می‌کنند عملاً حذف شوند. الان هم می‌بینیم که نتیجه چیست! مخاطبان آن فیلم‌ها دیگر به سینما نمی‌روند و بقیه‌ی مخاطبان هم از جنس ما نیستند و این خودش تکلیف آدم را تعیین می‌کند تا دست‌کم درباره‌ی خودش تصمیم بگیرد. من هم برای اینکه خیلی از علاقه‌ی واقعی‌ام دور نشوم تصمیم گرفتم در شرایط فعلی در تئاتر فعالیت داشته باشم.

رئیسیان افزود: فضای کلی جامعه و همینطور فضای فرهنگی عملا شرایط مناسبی را برای فیلمسازانی که سابقه و تجربه‌ای دارند و یک طیف خاصی از فیلم‌ها را تولید می‌کنند، باقی نمی‌گذارد یعنی این یک اتفاق دوطرفه است. ضمن اینکه مدیران فعلی در هیچ رده‌ای دانش و شناخت دقیق و درست و حتی ایده‌ای برای چگونگی مدیریت خود ندارند، البته برای ما که روشن است و این مسیر، مسیرِ به سرانجامِ خوب رسیدن نیست ولی به هر حال ایده‌ای است که هم در تلویزیون، هم در شبکه‌ی نمایش خانگی و هم سینما به صورت هماهنگ در حال اجرا است، یعنی سختگیری‌های بسیار شدید و از طرف دیگر عدم حمایت لازم صرفاً فضا را برای همان دو مدل فیلمی که توضیح دادم مهیا می‌کند. این وضعیت اکثر فیلمسازان متکی به درام اجتماعی یا فیلم‌های حرفه‌ای مستقل را تحت فشار می‌گذارد.

کارگردان دوران عاشقی و ایستگاه متروک اظهار داشت: یک دلیل کاهش تماشاگران سینما به کرونا برمی‌گشت که در دنیا هم وجود داشت. این مسئله در بسیاری از کشورها تا حدی حل شده ولی در کشور ما نه تنها حل نشده بلکه بیشتر هم شده است. به نظرم از آنجا که بخش زیادی از ورودی و خروجی سینما در دست دولت است، با سیاست‌های غلط، سینما را به اینجا رسانده‌اند. منظورم از سیاست غلط، به معنای “اشتباه” و “ندانستن” نیست بلکه به نظر می‌رسد یک “طراحی” پشت این ماجرا بوده تا کلا سینما از آن وجهه و جایگاه قبلی که بین مردم داشت، فاصله بگیرد. این برای فوتبال و به طور کلی ورزش هم اتفاق افتاده است؛ یعنی تلاش شده مسائلی که با جنبه‌ی روحی و عاطفی و عقلانی مردم ارتباط دارد از جایگاه خود دور شوند. این در حالی است که چنین تفکر و تحلیلی برای ایجاد فاصله از اساس اشتباه است چون هر چقدر میزان ارتباط نخبگان با جامعه و مردم کمتر شود زمینه‌ی آسیب‌های روانی و امنیتی جامعه بالا می‌رود و این چیزی نیست که به نفع ملت و مملکت باشد.

رئیسیان اضافه کرد:‌ به نظرم مدیریت فعلی در سطح جریان بزرگی مثل سینما نیست. البته حرفم به این معنا نیست که اگر این‌ها نباشند اتفاق بهتری می‌افتد، خیر! بلکه معتقدم بدتر می‌شود چون این تفکر در همه جا، ساری و جاری است مثل تلویزیون و شبکه‌ی نمایش خانگی؛ پس باید بحث و گفت‌وگو کرد که چرا اصلاً به این سمت رفتیم.

اظهارات صریح علیرضا رییسیان علیه سوق دادن فیلمسازان به دوقطبی خالتور-ارگانی
اظهارات صریح علیرضا رییسیان علیه سوق دادن فیلمسازان به دوقطبی خالتور-ارگانی




#رضا_اورنگ منتقد پیشکسوت روی آنتن زنده بیان کرد⇐با یک هزارم بودجه‌هایی که در ارگان‌های سینمایی متصل به بیت‌المال هدر رفت، می‌شد حداقل ده کمپانی راه‌اندازی کرد!

سینماروزان: با یک هزارم پول هایی که در ارگانهای سینمایی متصل به بیت‌المال هدر داده اند، می شد حداقل ۱۰ کمپانی خوب در ایران راه اندازی کرد ولی متاسفانه نهادهایی مثل فارابی و مرکز گسترش و بنیاد روایت و… با وجود همه امکانات، نتوانستند به کمپانی بدل شوند‌‌‌.

سیدرضا اورنگ منتقد و روزنامه‌نگار باسابقه سینما با بیان مطلب فوق در برنامه سینمامعیار رادیوگفتگو بیان داشت: در ایران همیشه بحث راه اندازی کمپانی های سینمایی مطرح بوده اما عملا کسی وارد این عرصه نمی شد چون کمپانی یک کار تشکیلاتی است و شما نمی توانید یک دفتر فیلمسازی بزنید، بعد بگویید من صاحب کمپانی هستم. کمپانی های بزرگ جهان کارشناس های حقوقی و اقتصادی دارند و قراردادهای بلند مدت با عوامل سینما و بازیگران می بندند و همچنین دارای استودیوهای مجهز، سالن های سینما و امکانات کامل فیلمسازی هستند.

وی ادامه داد: آنها می توانند با بازیگر یا کارگردانی قراردادهای بلند مدت ببندند، اما در ایران نمی توان این کار را کرد. صحبت از کمپانی راحت است،اما راه اندازی آن آسان نیست چون بخش دولتی در تمام حیطه ها و ازجمله سینما نفوذ کرده و بخش خصوصی امکان رقابت با آن را ندارد.

اورنگ با اشاره به تجربه ‌های شکست خورده در راه اندازی کمپانی توسط دولت گفت: بنیاد فارابی یک شبه‌کمپانی است که در این چهار دهه بیشتر بودجه سازمان سینمایی در آنجا هزینه شده. فارابی در چهار دهه دارای امکانات بسیار بود‌ اما نتوانست نقش یک کمپانی را ایفا کند چون گرفتار نوعی بوروکراسی پیچیده شده که رهایی از آن به سادگي نیست.

این منتقد گفت: زمانی این بنیاد اغلب وسایل فیلمسازی، از نگاتیو گرفته تا دوربین و فیلتر را در اختیار داشت و همه فیلمسازان مجبور بودند لوازم را از آنجا بگیرند. درحقیقت نقش یک کمپانی را بازی می کرد،اما شاکله یک کمپانی را نداشت و نتیجه اینکه امروز به بن بستی رسیده و چاره ای جز چابک سازی جدی ندارد.

اورنگ گفت: اگر قرار است با دستور دولت در سینمای ایران کمپانی راه بیندازیم، می شود بنیاد فارابی یا مرکز گسترش یا دیگر ساختارهای حاکمیتی را تبدیل به کمپانی کنند و اگر توانستند چنین کاری کنند آن گاه  دیگر لزومی ندارد زیرمجموعه وزارت ارشاد باشند.

اورنگ افزود: نهادهایی مثل بنیاد فارابی با اینکه دارای امکانات و بودجه خوب بودند، هیچ وقت نیامدند تهیه کننده،فیلمنامه نویس، کارگردان،بازیگر و دیگر عوامل سینما را به صورت حرفه‌ای آموزش بدهند. اگر چنین می کردند، شاید می توانستند مانند کمپانی عمل کنند و موفق باشند و دیگر، بودجه های بیت المال را هدر نمی دادند‌‌

این منتقد باسابقه تاکید کرد: کمپانی های معظم دنیا کسب درآمد می کنند،اما بنیاد سینمایی فارابی و مرکز گسترش و سازمان های نظیر آن، فقط بودجه را هدر داده و می دهند. شاید با یک هزارم پول هایی که تاکنون هدر داده اند، می شد حدود ۱۰ کمپانی خوب در ایران راه اندازی کرد.

اورنگ گفت: وقتی کمپانی داشته باشید خیال تان راحت است که اکران جهانی دارید، برنامه های سینماهای تان مشخص است، کارگردانان ،بازیگران و همه عوامل نیز برنامه دارند و بیکار نمی مانند. چرا در ایران کمپانی راه اندازی نمی شود؟ برای اینکه یک تهیه‌کننده از ارگان های دولتی و سرمایه گذاران خصوصی بودجه را می گیرد، فیلم خود را میسازد،اما سود حاصل از فروش فیلم را دوباره به چرخه اقتصاد سینما برنمی گرداند،ولی در کمپانی این پول دوباره به چرخه سینما برمی گردد. اگر گردش مالی نبود،کمپانی های هالیوودی نمی توانستند در طول سال چند فیلم بسازند.برخی از تهیه کنندگان سینمای ایران سود حاصل از تولید(!) را در حساب خود می ریزد و یک ریال از آن را هم خرج سینما نمی کنند!

این منتقد بیان داشت: ساختار کمپانی به گونه ای طراحی شده که گردش اقتصادی داشته باشد. تشکیلات داشته باشد و بتواند مستقل عمل کرده و مشکلات را از سر راه بردارد. در دوره کرونا کمپانی های معظم جهان توانستند اقتصادشان را از ورشکستگی نجات دهند و عوامل شان را هم درگیر پروژه های جدید کنند.تمام مشکلات را خودشان برطرف کرده و می کنند. کدام کمپانی بزرگی را سراغ دارید که دست کمک به سوی دولت دراز کند؟! چون تشکیلاتی دارد که از دولت بالاتر است.

اورنگ ادامه داد: با شعار نمی‌شود کمپانی راه انداخت زیرا اول باید تفکر آن وجود داشته باشد. باید تحقیق کرد و به نتیجه رسید که آیا کشور ایران به کمپانی احتیاج دارد یا ندارد. اگر احتیاج داریم چگونه باید آن را تشکیل داد و چه ساختاری داشته باشد؟چه کسانی یا سازمان هایی می توانند و توانایی دارند کمپانی راه بیندازند؟ شاید فقط دو نفر در ایران باشند که در بخش خصوصی بتوانند کمپانی تشکیل دهند،اما دولت باید تکلیف خود در رقابت با بخش خصوصی را روشن کند.

اورنگ بیان داشت: هنوز قانونی در ایران که مصوب مجلس باشد برای هنر و سینمای ایران وجود ندارد. وقتی چنین چیزی وجود ندارد،چرا باید فردی در ساخت کمپانی سرمایه گذاری کند وقتی ممکن است با تغییر هر مدیر،کمپانی و سرمایه اش دچار مشکل شود یا به دست اندازهای امور اداری بیفتد؟ مطمئنا در این وضعیت کمپانی تشکیل نشده یا اگر راه اندازی شود، مجبور می شود تعطیل کند. پس اول قانون سینما را مصوب کنید تا اگر کسی خواست کمپانی بسازد، خیالش راحت باشد که در چارچوب این قانون کمپانی راه انداخته و سرمایه اش محفوظ است و با تغییر رییس سازمان سینمایی کمپانی و سرمایه اش بر باد نمی رود.

اورنگ اظهار داشت: بنیاد فارابی، بنیاد روایت، مرکز گسترش، انجمن سینمای انقلاب و… هنوز بعد از این همه سال فعالیت، نتوانسته اند از امکانات خود در جهت تبدیل به کمپانی استفاده کنند و از همه بدتر اینکه نتوانسته‌اند مدیر هنری و سینمایی آموزش دهند تا در آینده عنان کار را با خیال راحت به دست آنان بسپارند!

دیدگاه‌های رضا اور‌نگ منتقد سینما درباره موانع راه اندازی کمپانی در سینمای ایران
دیدگاه‌های رضا اور‌نگ منتقد سینما درباره موانع راه اندازی کمپانی در سینمای ایران




هشدارِ تهیه‌کننده #ضیافت، #پری و #هور_در_آتش ⇐آرای نشریه اسکرین، فقط یک معنا دارد و آن هم اینکه #عنکبوت_مقدس چیزی جز یک تلفیلم سیاسی‌باز نیست!/مبادا با حملات بی‌منطق، این فیلم را سوق دهیم تا اسکار!؟

سینماروزان: امیرحسین شریفی تهیه کننده سینما در یادداشتی با مرور حواشی ایجاد شده حول فیلم #عنکبوت_مقدس، هشدارهایی داده در جهت جلوگیری از ضدتبلیغ برای این فیلم.

متن یادداشت امیرحسین شریفی که تولید آثاری همچون #ضیافت، #پری، #اشک_سرما، #هور_در_آتش و #سیب_سرخ_حوا را در کارنامه دارد، بخوانید:

خانه عنکبوت، بی بنیاد و سست‌ترین خانه‌ها است.
“… وان اوهن البیوت لبیت العنکبوت(سوره عنکبوت/آیه ۴۱)

رفتار برخی مدعیان سوپرانقلابی در حمله به فیلمی به نام عنکبوت مقدس فقط و فقط آب ریختن در گلدان همان‌هایی هست که این فیلم را ساخته و به دنبال مطرح کردن خود هستند.

من فیلم را ندیده‌ام ولی آرای نشریه اسکرین و قرارگیری آن در میان فیلم‌های قعرنشین جشنواره کن، فقط یک معنا دارد و آن هم اینکه باز یک تلفیلم سیاسی‌باز ساخته شده که قصد دارد با موج‌سواری، برای سازندگان اعتبار بخرد.

این روند، روند تازه ای نیست و ورای شبه‌ایرانیانی که در داخل یا خارج مدتهاست به این شیوه ارتزاق می‌کنند تجربه فیلم #آرگو پیش روی مان است که از منظر دراماتیک پر از گاف بود و از نظر ساختاری هم اثری معمولی ولی آن قدر سوپرانقلابیون به آن تاختند که فیلم را هل دادند تا اسکار.

موجی که علیه #عنکبوت_مقدس هم راه افتاده سودش فقط برای سازندگان است که حالا بی صرف هزینه، کلی نامشان سر زبان ها افتاده و با همین حملات، کاسبی شان رونق می‌گیرد تا بروند به سمت اسکار و گلدن گلوب و…

آنها که هزینه های رسانه های ارگانی را صرف حمله به این فیلم می‌کنند حواس‌شان به بازی کردن برای دشمن هست؟ یا ناآگاهانه وارد این بازی شده‌اند؟

اگر آگاهند که چه می‌کنند که وااسفا ولی اگر نمی‌دانند به عنوان تهیه‌کننده‌ای که همواره هوادار احترام و پرهیز از توهین به اعتقادات انسان‌ها از هر نحله‌ای بوده‌ام-و نمونه اش تجربه تولید #اشک_سرما- از این جماعت خواستارم که بیهوده وارد بازی عنکبوت‌‌بازانی نشوند که بدجوری این حملات را گدایی می‌کنند…

امیرحسین شریفی: مبادا با حملات بی منطق، عنکبوت مقدس را هل دهید تا اسکار
امیرحسین شریفی: مبادا با حملات بی منطق، عنکبوت مقدس را هل دهید تا اسکار




#سیدضیاء_هاشمی رئیس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان سینمای ایران مطرح کرد⇐وضعيت فعلي فروش سينما معلول علل متعددي است و ازجمله فشار اقتصادي وارده بر جامعه!/وقتی سرانه مصرف مواد ضروري بدن، كاهش پنجاه درصدي داشته چطور مي‌توانیم انتظار رونق سينماها را داشته باشیم؟/چرا شورای صنفی نمایش منحل و شورای تشریفاتی اکران، به راه افتاد؟/رييس سينما اجازه ندهد فرآيند سياست‌ها، دستخوش مشورت‌هاي مغرضانه و تسويه حساب‌هاي سياسي شود!/سازمان سينمايي با درك و شناخت دقيق از وضعيت فعلي، آرامش را به سينماي ايران بازگرداند!

سینماروزان: وضعيت فعلي فروش سينما معلول علل متعددي است ازجمله فشار اقتصادي ناشي از تحريم‌ها و اتخاذ سياست‌هاي غلط اقتصادي طي سال‌هاي متمادي كه تاثير مخرب مستقيم در معيشت مردم داشته است؛ تا جايي‌كه سرانه مصرف مواد مغذي و ضروري براي بدن، كاهش 50 درصدي داشته است.

سیدضیاء هاشمی رئیس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان به بیان مطلب فوق به روزنامه اعتماد گفت: در اين ترسيم اقتصادي من به عنوان يك تهيه‌كننده چطور مي‌توانم انتظار رونق بازار اكران سينماها داشته باشم؟ چطور مي‌توانم از مردمي كه جیب شان خالی است و در تامين ضروريات و بديهيات زندگي روزمره دچار خسران و آسيب شده‌اند، انتظار داشته باشم در سبد اقتصادي خانواده همچنان بخشي را براي خريد محصولات فرهنگي و هنري اختصاص دهند.

وی ادامه داد: از طرفي افزون بر 24 ماه مبارزه با ويروس منحوس كرونا و خسارات جبران‌ناپذير وارده به مردم هم ديگر دليل اين ركود مي‌دانم. از قضا فضاي سينماي كشور مي‌توانست اين تهديد را به فرصت تبديل كند و به متوازن‌سازي اتمسفر حاكم بر جامعه كمك شاياني كند كه اين انگيزه و محمل نيز به ‌دليل مباحث شكننده اقتصادي و از طرفي دخالت دولت در برنامه‌ريزي اكران به ثمر ننشست. اين مجال فرصتي بود تا دولت با تدبير و برنامه‌ريزي به‌ جاي دخالت در امر اكران به اتخاذ سياست‌هاي تشويقي براي مخاطب روي بياورد تا سينماهاي آسيب ديده از كرونا و مردم خسته در اين هياهو بتوانند بعد از مدت‌ها در كنار خانواده فضاي شاد و مفرحي را تجربه كنند كه همچون ساير شوون با بي‌تدبيري و مشاوره‌هاي غلط برخي خيرخواهان اين فرصت تاكنون از دست رفته تلقي مي‌شود.

هاشمی درباره اوضاع اکران در سال جاری گفت: اول اينكه دولت با ورود غيرقانوني و اعمال فشار بر شوراي صنفي اكران تصميم‌گيري در نهاد صنفي را دستخوش تغيير كرد و به تبع آن اكران نوروز كه يكي از اميدهاي ما براي دميدن هواي تازه به فضاي جامعه و سينماها بود، با اصرار دولت بر تغيير جدول اكران، نتيجه نهايي آن‌گونه كه برنامه‌ريزي شده بود، حاصل نشد؛ دوم اينكه دولت با تصميمي يك‌طرفه و بدون در نظر گرفتن مصالح و آينده سينما، به شوون صنفي ورود غيرقانوني كرده و شوراي صنفي اكران را كه يك نهاد كاملا صنفي متشكل از منتفعين  از اكران بوده، تعطيل مي‌كند.

رئیس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان سینمای ایران گفت: شورای صنفی نمایش در واقع از دو هفته قبل از عيد نوروز با اراده ارشاد تعطيل شده و سازمان سينمايي عملا و راسا مبادرت به برنامه‌ريزي براي اكران فيلم‌ها در سالن‌هاي سينما – البته در لواي شورايي تشريفاتي به نام شوراي راهبردي اكران- كرده است. يعني سازمان سينمايي به‌ جاي روزآمد كردن اقدامات و تصميمات خود متناسب با مقتضيات و شرايط زمانه، با يك عقبگرد 30 ساله ظاهرا بنا دارد چرخ را از ابتدا اختراع كند و دستاوردهاي مطلوب و تجربيات اين سال‌هاي سينما را ناديده بگيرد؛ فلذا سازمان سينمايي به‌ جاي نظارت كيفي بر روند اكران و اتخاذ تدابير مشوق اقتصادي و فرهنگي براي مخاطبان سينما، عملا شأن نظارتي و حمايتي خود در اكران را با اجتهاد برخي مشاوران به نهاد مجري در اكران بدل كرده كه به قطع اگر با همين دست‌فرمان ادامه بدهد، بستر اكران به‌ جاي محملي براي مفاهمه، آينده‌نگري و كمك به اقتصاد سينما به كارزاري براي توليد رانت، تبعيض و قدرت‌نمايي تبديل خواهد شد. اگر سازمان سينمايي به ‌جاي تفاهم با اهالي سينما بر طبل تقابل و زورآزمايي بكوبد، نه تنها آرامش و امنيت به سينماي ايران باز نخواهد گشت؛ بلكه همين اندك مجال‌هاي اميدواركننده و سرمايه‌هاي بالقوه به حاشيه رانده خواهند شد؛ اما نكته‌اي هم اين وسط وجود دارد؛ اينكه بعيد مي‌دانم سازمان سينمايي بنا داشته باشد در مقابل راهبردها و گفتمان دولت كه صورت‌بندي آن بر عدالت و جمهوريت تبيين شده، حركت كند. دولت مدعي است با كمك جمهور نظام بناي برقراي عدالت در بخش‌هاي مختلف را دارد. سلمنا! اما اگر چنين مفروضي بناي عينيت دارد، در سينماي كشور نيز بايد منافع و امنيت اقتصادي و رواني اهالي سينما و صنوف مورد توجه قرار گيرد. رييس سازمان سينمايي امروز نبايد اجازه بدهد فرآيند سياست‌ها و تصميمات سازمان، خداي ناكرده دستخوش مشورت‌هاي مغرضانه و تسويه حساب‌هاي سياسي و شخصي شود. هر چند با شناختي كه از ايشان و روحيه همگرايي و اعتدال و انصاف‌شان دارم، اميدوارم و انتظار دارم فضاي فعلي را به همدلي و جامعيت بخشي در همه شوون بدل كرده و در مواجهه با برخي رويدادها با سعه صدر  بيشتري  برخورد كنند.

سیدضیاء هاشمی بیان داشت: سينماي ايران امروز به جهات مختلف درگير حاشيه شده و اگر منشا و دلايل بروز اين رخدادها هدفمند آسيب‌شناسي نشود، تكرار آن هزينه زيادي را به سينما و متوليان دولتي آن تحميل خواهد كرد. اولين آسيب زمينه‌سازي براي ورود و اظهارنظرهاي افراد غيرمتخصص به لايه‌هاي مختلف از سياستگذاري تا اجرا و نظارت خواهد بود. بايد اهالي سينما و مديران سازمان سينمايي بر اين مهم وقوف داشته باشند كه جملگي در يك كشتي نشسته‌ايم و نمايندگي عرصه مهم فرهنگ و هنر اين كشور را از سوي مردم برعهده داريم. در ميانداري و مديريت نيازمند روحيه پدرانه و سعه صدر هستيم و در زمينه حضور فعالانه در جوامع داخلي و خارجي نيازمند دقت نظر و هوشمندي همه‌جانبه در شناخت مصالح و ضرورت‌هاي زمانه‌ايم.‌

وی تاکید کرد: فارغ از دسته‌بندي‌هاي سياسي و فكري، من اطمينان دارم كه همه هنرمندان اين كشور قلب و جان‌شان براي مردم، امنيت داخلي و منافع ملي مي‌تپد. اگر كلامي يا نقدي هم بيان مي‌شود، ممكن است از حسن فعل برخوردار نباشد ولي در حسن نيت آنها نمي‌شود ترديد كرد. در شرايط فعلي نيز نقش سازمان سينمايي را به عنوان راهبر بسيار مهم اثرگذار مي‌دانم و اميدوارم سازمان سينمايي با درك و شناخت دقيق از وضعيت فعلي سينما و با تدوين نسخه‌هاي راهبردي موثر و اثربخش و در يك تعامل دوجانبه با اهالي سينما و صنوف آن، آرامش را به سينماي ايران بازگرداند.

سید ضیاء هاشمی: رکود سينماها ناشي است از معيشت نازل بدنه جامعه
سید ضیاء هاشمی: رکود سينماها ناشي است از معيشت نازل بدنه جامعه




حذف ۹ دقیقه از #هناس به‌خاطر چیست؟

سینماروزان: در دورانی که برخی از فیلمسازان وطنی چنان توهم خودبرتربینی زده‌اند که با تولید فیلم‌های سه ساعته کسالت‌بار، فخر می‌فروشند، یک فیلمساز خودش نزدیک ده دقیقه از فیلمش را حذف کرده تا ارتباط با مخاطب افزایش یابد.

#حسین_دارابی کارگردان فیلم #هناس با بیان حذف چند پلان فیلمش به خبرگزاری فارس گفت: ما پس از اکران «هناس» در چهلمین جشنواره فیلم فجر احساس کردیم باید تغییراتی روی فیلم انجام دهیم. یکی از اتفاقات اضافه و کم‌کردن پلان‌هایی به «هناس» بود که در نهایت ۹ دقیقه از فیلم کوتاه شد.

وی تاکید کرد: نسخه جدید خوش‌ریتم‌تر، بهتر و جذاب‌تر است که امیدوارم مخاطب عام با آن ارتباط بهتری برقرار کند.  «هناس» از ترور داریوش رضایی نژاد می‌گوید که ۱۰ سال پیش اتفاق افتاده اما موضوعی است که سال‌ها به آن توجه نشده بود. ضمن اینکه سال‌هاست درباره دانشمندان هسته‌ای که نخبه بودند و ناحق به شهادت رسیدند، کار جدی نشده است. 

کارگردان فیلم سینمایی «هناس» با بیان اینکه هر فیلمی مجموعه‌ای اهداف مستتر در ذهن خود دارد که مخاطبان با نزدیک شدن به جهان فیلم و برانگیخته شدن احساساتش می‌تواند آن را دریابد، اظهار کرد: ما تنها گوشه‌ای از زندگی شهید داریوش رضایی نژاد را از زاویه دید همسرش به نمایش گذاشتیم. پس این اثر، یک فیلم کاملاً زنانه است و مخاطب می‌تواند به این مساله پی ببرد همسری که شوهرش چنین شغل حساسی دارد با چه مسایلی روبه‌رو است.

دارابی در پایان خاطرنشان کرد: امیدوارم خانواده ها به ویژه بانوان با این فیلم ارتباط برقرار کنند که تصور می‌کنم این اتفاق خواهد افتاد اما در نهایت امیدوارم «هناس» خوب دیده شود و برای مخاطب جذاب و اثرگذار باشد.

حسین دارابی: ۹ دقیقه از فیلم هناس را برای نسخه اکران، حذف کردیم!
حسین دارابی: ۹ دقیقه از فیلم هناس را برای نسخه اکران، حذف کردیم!




مدیرعامل موسسه آوینی بیان کرد⇐چرا بازیگران #گاندو را تهدید می‌کنند؟/فصل سوم #گاندو را با مضمون جاسوسی تولید خواهیم کرد!/هم بازی #گاندو را می‌سازیم و هم انیمیشن #گاندو!/حامد عنقا، #ترور_سردار_سلیمانی را سریال می‌کند!/حبیب والی‌نژاد، سریال #اسدالله_لاجوردی را تولید می‌کند!/با همکاری #فارابی فیلم‌های #۴۴روز و #ارز_ترجیحی را می‌سازیم!

سینماروزان: برخی هنرمندان سریال #گاندو را تلفنی تهدید می‌کنند و یا در برخی دفاتر سینمایی، آنها را راه نمی‌دهند!

مهدی نقویان مدیر موسسه آوینی در نشست خبری خود با بیان مطلب فوق گفت: گاهی می‌توان سریالی را به‌دلیل عدم توانایی در جذب مخاطب و هدر دادن پول بیت‌المال مورد انتقاد قرار داد ولی وقتی کاری توان جذب مخاطب را پیدا می‌کند، چرا باید در برابرش قرار گرفت؟! این جو روانی ایجاد شده باعث دوری هنرمندان از آثار استراتژیک می‌شود.

مدیرعامل موسسه فرهنگی هنری ‌اندیشه شهید آوینی از تولید فصل سوم سریال گاندو خبر داد و اظهار داشت: این فصل در حوزه امنیتی-جاسوسی ولی با موضوعی متفاوت ساخته می‌شود.

نقویان ادامه داد: جامعه هنری، بودجه خود را از نظام می‌گیرد و نیاز به همراهی دو طرفه هنرمندان و نهادهای حکومتی است. تعجب می‌کنم که چرا برخی هنرمندان اعلام می‌کنند که نظام از ما حمایت نمی‌کند! در صورتی‌که مثلاً در همه دنیا، هنرمندان مالیات سنگین می‌دهند ولی در ایران هنرمندان از دادن مالیات معاف هستند.

بخشی از نشست خبری مدیرعامل موسسه فرهنگی هنری ‌اندیشه شهید آوینی، اعلام سریال‌های در دست تولید توسط موسسه بود و مهدی نقویان از سریال‌هایی چون «محرمانه» درباره تولید واکسن کرونا و مشاغل دانش‌بنیان و موانع دشمن برای پیشرفت علمی ایران، مینی سریال «ترور» درباره یکی از ترورهای ناموفق حاج قاسم در داخل کشور، سریال «سرباز کوچک امام» و… نام برد.

وی با اشاره به سریال حاج قاسم سلیمانی هم عنوان کرد: مینی سریال «ترور» را هم داریم که درباره یکی از ترورهای ناموفق حاج قاسم در کشور است و حامد عنقا تهیه کننده آن است. ما بنا داشتیم تولیدش را با عجله در سال گذشته انجام دهیم. اما از این شتاب فاصله گرفتیم و پروژه در حال کیفی‌سازی است. یکی از کارگردانان بنام کشور قرار است ساخت آن را به عهده داشته باشد.

نقویان اضافه کرد: «ترور» یک مینی سریال است اما با کیفیت سینمایی ساخته می‌شود و با تولیدات معمول تلویزیون فرق دارد.

وی به سریال دیگر این مؤسسه اشاره و عنوان کرد: «سرباز کوچک امام» سرگذشت مهدی طهانیان آزاده ای است که به اسارت رژیم عراق می‌افتد و مصاحبه‌ای با خبرنگار زن معروف دارد و از حجاب و عفاف می‌گوید. محمدباقر مفیدی کیا نویسنده و کارگردان این مجموعه است. این سریال در ژانر بیوگرافی است و از کتابی به همین نام گرفته شده است.

همچنین به سریالی در حوزه آسیب‌های اجتماعی اشاره و عنوان کرد: «شب دیجور» اولین سریال در حوزه آسیب‌های اجتماعی در فضای مجازی است که محمدرضا گوهری نویسنده آن است. اکنون آسیب‌های اجتماعی با زمین بازی جدیدی رو به رو شده است مثل شاخ‌های مجازی که زندگیشان ویترین و پشت متفاوتی دارد.

وی اضافه کرد: سریال دیگر ما با اسم اولیه شهید لاجوردی به کارگردانی امیرعباس ربیعی و تهیه کنندگی حبیب والی نژاد در حال نگارش است. این مجموعه در ۲۰ قسمت نوشته می‌شود و الان سیناپس آماده است. اینها گزارش تولیدی سریال‌های ما در سال ۱۴۰۱ است. همچنین «رویان» سریال دیگر ماست که مرحوم آشتیانی راه‌اندازی اولیه آن را بر عهده داشت. یکی از موفقیت‌های مجموعه رویان توریسم پزشکی و علمی است که راه انداخته است و خیلی از مردم منطقه به اینجا می آیند. ما هم سریال رویان را بر این اساس که موفقیت مهمی راه افتاده است می‌سازیم. پیشرفت‌های که در این حوزه داشته‌ایم در یک درام اجتماعی نشان می‌دهیم و امسال وارد تولید می‌شویم.

همچنین به سریال دفاع مقدسی دیگری اشاره کرد و گفت: «سپنتا» نام سریال بعدی است که یک اردوگاه اسرای عراقی در خوزستان بوده است و اینها به دلیل برخورد خوبی که با آنها می شده است به رزمنده‌های ایرانی می پیوسته‌اند. مهدی غفوری سرپرست نویسندگان سریال است و فرزاد هوشیار تهیه کننده است.

مدیرعامل مؤسسه اندیشه شهید آوینی از تولید ۲ فیلم در سال جدید نیز سخن گفت و بیان کرد: امسال با حمایت فارابی دو سینمایی هم تولید می‌کنیم اولی «۴۴ روز» است که تصویب شده و در مرحله انعقاد قرارداد است این فیلم از کتابی با همین نام است و درباره یک عکاس آمریکایی است که ۴۴ روز قبل از انقلاب وارد ایران می‌شود و روایت خود را بیان می‌کند. قصه‌های دیگری هم داریم که با محور او به تصویر کشیده می‌شود. فیلم دیگر «جنگ ارزی» است که درباره ارز ترجیحی است که وقتی این ارز ترجیحی به کالاهای اساسی صورت گرفت چه اتفاقی رخ داد که نتوانست محقق شود. شاید در وهله اول اختصاص این ارز مثبت بود اما در عمل اینگونه نشد. فیلمنامه در حال نگارش است و بنا داریم به جشنواره فجر امسال برسد عوامل آن‌ها هم به زودی معرفی می‌شود.

مدیرعامل مؤسسه آوینی درباره کار در حوزه کودک اظهار کرد: بنا داریم بازی گاندو را بسازیم چون زمان فنی مشخص نیست نمی‌توان قول داد اما با چند تیم بازی ساز در حال برآورد قیمت هستیم و می‌خواهیم کیفیت در حدی باشد که مخاطب بپذیرد و کیفیت عالی باشد. کار دیگر در حوزه کودک انیمیشن گاندو است. اتفاق عجیب در سریال گاندو این بود که طیف مخاطبش پنج تا ده سال بود. کاراکتر محمد در سریال گاندو قهرمانی برای این طیف سنی بود. ما قهرمانان خود را باید در انیمیشن بیاوریم.

نقویان به انتشار کتاب «گاندو» نیز اشاره و بیان کرد: در حوزه انتشارات و کتاب هم مؤسسه تولیداتی داشته است و امسال آثاری را به انتشار می‌رسانیم. فصل اول گاندو امسال چاپ می‌شود که خاطرات و پرونده واقعی گاندو در این کتاب گفته می‌شود و شاید شبهاتی که درباره اتفاقات سریال داشت در این کتاب اسناد و مدارکش می‌آید که براساس خاطرات بازجوی جیسون رضائیان است.

تولید سریال ترور سردار سلیمانی توسط حامد عنقا
تولید سریال ترور سردار سلیمانی توسط حامد عنقا




روی آنتن زنده و با حضور #حامد_مظفری و #شهاب_شهرزاد مطرح شد⇐چرا هزینه راه اندازی گروههای مثلا تجربی بی مخاطب یا برپایی جشنواره مثلا جهانی را صرف بازسازی سینماهای اروپا و عصرجدید نکردند؟/چرا بودجه مصروفه برای جشن های متعدد بظاهر صنفی را صرف احیای سینماهای نوستالژیک نکردند؟/اگر واقعا دلشان برای سینماهای قدیمی میسوزد برای یک یا دو سال هیچ جشنی برگزار نکنند و به جایش هزینه کنند برای بازسازی یکی از این همه سینمای فرسوده!!

سینما روزان: انحلال سینما به معنای تغییر کاربری نیست و اساسا سازمان سینمایی نمی تواند دستور تغییر کاربری دهد چون صدور دستور تغییر کاربری برعهده مقامات شهری است.

#حامد_مظفری روزنامه نگار و منتقد سینما با بیان مطلب فوق در برنامه #حوض_نقره رادیو ایران با حضور #شهاب_شهرزاد گفت:  آنچه درباره سه سینمای اروپای جمهوری و استیل جوادیه و عصرجدید طالقانی از سوی سازمان سینمایی اعلام شده فقط انحلال است و نه تغییر کاربری.

وی ادامه داد: این سه سینما مدتها قبل از دستور انحلال تعطیل یا نیمه تعطیل بوده اند و جالب اینکه در آن دوران برخی از آنها که امروز مخالف انحلال هستند حتی یک خط در لزوم رسیدگی به این سینماها ننوشتند. در آن زمان که با صرف هزینه هنگفت گروههایی مثلا تجربی یا جشنواره های موسوم به جهانی راه انداختند کم نبودند رسانه های مستقل که خواستار خرج این هزینه ها برای بازسازی سینماهای فرسوده شدند ولی هیچ کس توجه نکرد. سينما بلوار آن قدر رها شد که در نهایت دانشگاه علوم پزشکی به سراغش آمد. چرا هزینه راه اندازی گروههای مثلا تجربی بی‌مخاطب یا برپایی جشنواره مثلا جهانی را صرف بازسازی سینماهای اروپا و عصرجدید نکردند؟

#شهاب_شهرزاد مجری-کارشناس برنامه حوض نقره با اشاره به از بین رفتن هویت فرهنگی با تغییر کاربری سینماها گفت: درست است که نیاز داریم به سالنهای مدرن و به روز ولی تاریخ فرهنگی مملکت را باید حفظ کرد و بخش عمده ای از تاریخ هنر ایران همین سینماهای قدیمی هستند.

شهاب شهرزاد گفت: چرا مدیران ارشاد در تعامل با مدیران میراث و مدیران شهری شرایط بازسازی یک یا چند از این همه سینمای نوستالژیک را فراهم نمیکنند تا آیندگان بدانند سینمای ایران چه تاریخی داشته و مردمان در چه سالنهایی فیلم دیده اند؟ واقعا خجالت دارد که با وجود این همه بودجه در ساختار دولتی فرهنگ حتی یک از این همه سالن قدیمی را بازسازی نکرده اند. مدیریت فرهنگی که فقط تولید فیلم نیست!!!

حامد مظفری گفت: در سالهای قبل گفتیم بودجه محفل سازی به شکل گروههای مثلا تجربی یا جشنواره های موسوم به جهانی را صرف بازسازی یکی دو سینمای فرسوده شهر و استقرار به عنوان مرکز جشنواره ها کنید ولی این کار را نکردند چون اینکه بودجه ای را صرف بازسازی یک ساختار کنید خیلی دشوارتر از راه اندازی محفل است.

این روزنامه نگار در برنامه حوض نقره رادیوایران گفت: آقایان ترجیح دادند که بودجه ها را صرف استخدام کارمند و توزیع پول برای مجیزگویی کنند و نتیجتا از اصول اساسی جاماندند.

حامد مظفری تاکید کرد: الان هم دیر نشده و همچنان کلی هزینه صرف می کنیم برای برگزاری جشنها و جشنواره های محفلی که به نام صنف و به کام ویژه خواران تلف میشود. اگر واقعا دلشان برای سینماهای قدیمی میسوزد برای یک یا دو سال هیچ جشنی برگزار نکنند و هزینه کنند برای بازسازی یکی از این همه سینمای فرسوده شهر.

شهاب شهرزاد و حامد مظفری در برنامه حوض نقره رادیو ایران پیشنهاد تعطیلی محافل بودجه خوار و احیای سینماهای نوستالژیک را دادند
شهاب شهرزاد و حامد مظفری در برنامه حوض نقره رادیو ایران پیشنهاد تعطیلی محافل بودجه خوار و احیای سینماهای نوستالژیک را دادند




یک ماه بعد از گزارش کامل سینماروزان⇐وبسایت کن تازه خلاصه داستانی ناقص از #برادران_لیلا را منتشر کرده!/همچنان شباهت با #دختران_انتظار و #مراسم هویداست!

سینماروزان: حدود یک ماه پیش بود که در گزارشي تفصیلی هم از خلاصه داستان #برادران_لیلا نوشتیم و هم درباره شباهت داستان به آثاری مثل #دختران_انتظار و فیلم کوتاه #مراسم نگاشتیم.(اینجا را بخوانید)

حالا یک ماه بعد از گزارش سینماروزان، وبسایت جشنواره کن، خلاصه داستانی ناقص از #برادران_لیلا را منتشر کرده که بیشتر ناظر به افتتاحیه فیلم است. در خلاصه داستان سایت جشنواره کن که احتمالا با هماهنگی عوامل فیلم منتشر شده، چنین آمده: لیلا در ۴۰ سالگی تمام زندگی خود را صرف مراقبت از پدر و مادر و چهار برادرش کرده است. در کشوری که درگیر تحریم‌های اقتصادی بین‌المللی است، خانواده دائماً با هم بحث می‌کنند و زیر بار بدهی‌ خُرد می‌شوند.  لیلا در حالی که برادرانش در تلاش برای گذراندن زندگی خود هستند، نقشه‌ای می‌کشد تا با راه اندازی یک تجارت خانوادگی آنها را از فقر نجات دهد. در حالی که آنها به شدت به حمایت مالی نیاز دارند، لیلا متوجه می‌شود که پدرشان اسماعیل مخفیانه یک میراث خانوادگی را پنهان کرده است. او این میراث را به عنوان یک پیشنهاد برای تبدیل شدن به بزرگِ طایفه، نگه داشته است. این اتفاق باعث هرج و مرج در خانواده‌ای می‌شود که از پیش نیز شکننده بود. با بدتر شدن وضعیت سلامتی پدر، اقدامات هر یک از اعضای خانواده به تدریج خانواده را یک قدم به سمت انفجار نزدیک می‌کند.

چرا خلاصه داستان کامل #برادران_لیلا به وبسایت کن ارائه نشده؟ نکند قیاس با #دختران_انتظار عامل این پرهیز است؟

اما خلاصه داستانی اصلی #برادران_لیلا چیست؟ همان طور که یک ماه پیش در سینماروزان نوشتیم در #برادران_لیلا با پدری روبروییم ( با بازی سعید پورصمیمی ) که مقادیری سکه را برای روز مبادا مخفی کرده!
فقط لیلا دختر این پیرمرد (ترانه علیدوستی) از مخفیگاه سکه ها خبر دارد.
برادران لیلا(با بازی پیمان معادی و نوید محمدزاده و فرهاد اصلانی و محمدعلی محمدی) به شدت در جستجوی سکه ها هستند تا مشکلات اقتصادی خویش را برطرف کنند. تلاش‌های برادران لیلا نتیجه می‌دهد ولی از بد حادثه درست در زمانی به سکه‌ها دست یافته و آنها را به فروش می‌رسانند که چندی بعد به ناگاه قیمت سکه چند برابر می‌شود…

خط اصلی #برادران_لیلا که نقدی است بر آسیب های اقتصادی ناشی از التهابات ارزی هم یادآور دومین فیلم کوتاه سعید روستایی با عنوان #مراسم است و هم یادآور فیلم بیست سال پیش رحمان رضایی یعنی #دختران_انتظار با فیلمنامه‌ای از #محمدهادی_کریمی که حین اکران سینما جزو آثار محبوب مخاطبان بود و بعدتر بارها از تلویزیون پخش شد.

در فیلم کوتاه #مراسم که ده سال قبل ساخته شد، سعید روستایی زندگی خانواده ای را روایت می‌کند که در تدارک عروسی برای یکی از فرزندان هستند. این خانواده با اینکه دچار مشکلات مادی زیادی هستند و پدر خانواده در بیمارستان بستری است قصد دارند سکه هایی را خریداری کرده و به فامیل های خودشان بدهند تا آنها به عنوان هدیه عروسی به خودشان برگردانند تا در مقابل خانواده عروس حفظ آبرو شود ولی…

در #دختران_انتظار ماجرای جوانی روایت می‌شد که در تنگنای مالی، مجبور به قرض مقادیری دلار می‌شود ولی از بخت بد حین پس دادن بدهی، گرفتار افسارگسیختگی دلار در بحران های ارزی شده و زندگیش به هم می‌ریزد و حالا در #برادران_لیلا، عواقب افسارگسیختگی بازار سکه را خواهیم دید…

چرا وبسایت جشنواره کن، خلاصه داستانی ناقص از #برادران_لیلا منتشر کرده؟
چرا وبسایت جشنواره کن، خلاصه داستانی ناقص از #برادران_لیلا منتشر کرده؟




۶۰ برداشت گرفتم و هیچ نگفتند!/روایت #احمدرضا_معتمدی از همکاری با #علی_نصیریان و #عزت_انتظامی

سینماروزان: مشکل ما این است که معلوم نیست نسل جدید سینما به چه سمتی می‌رود. هیچ کدام از این قدیمی‌ها انحراف‌هایی را که این روزها می‌بینیم نداشتند.

#احمدرضا_معتمدی کارگردان سینما با بیان مطلب فوق به خبرگزاری ایسنا گفت: آقای علی نصیریان یا حتی آقای عزت انتظامی که تا آخرین روزهای عمرشان با ایشان در رفت‌وآمد بودم، حتی یک نخ سیگار در زندگی نکشیدند و یک ریال پول مسئله‌دار به زندگی خود وارد نکردند و تا لحظه آخر عرق ریختند و تلاش کردند که پول حلال کسب کنند.

این کارگردان ادامه داد:  اینطور نبودند که مثل الان اینستاگرام داشته باشند و هر بار عکسی بگیرند با این اداهایی که بعضی از این سلبریتی‌ها درمی‌آورند. این نوع منش‌ها و رفتارها خیلی در عالم هنر ارزش دارد، مخصوصا وقتی می‌بینیم امروز یک بازیگر برای یک حضور کوتاه در فیلمی چند میلیارد پول می‌خواهد!

معتمدی بیان داشت: در حالی که در فیلم #دیوانه‌ای_از_قفس_پرید، قرارداد آقایان نصیریان و انتظامی چیزی حدود سه، چهار تومان بود که تازه بیش از ۷۰ جلسه فیلمبرداری طول کشید آن هم با اداهایی که من دارم و روزی ۵۰ تا ۶۰ برداشت می‌گرفتم و آخ نگفتند! آن‌ها یک بار هم نگفتند که تو به عنوان یک جوان ۳۰ -۴۰ ساله چه چیزی از ما بیشتر می‌دانی که این همه برداشت می‌گیری؟!

این کارگردان افزود: در آنجا با یک دیسیپلین دقیق که بیشتر تئاتری بود تا سینمایی، هرچه کارگردان می‌گفت را به عنوان فرمانده پروژه می‌پذیرفتند و هیچ گلایه و شکایتی نداشتند. البته با هم مشورت می‌کردیم و در نهایت به آنچه صحیح بود می‌رسیدیم. روزی که ما مونتاژ فیلم «دیوانه‌ای از قفس پرید» را تمام کردیم آقای خرقه‌پوش می‌گفت اولین فیلمی است که در هنگام مونتاژ نه یک پلان اضافه داریم نه یک پلان کم، یعنی دقیقا مطابق با دکوپاژ بدون هیچ کم و کاستی بودیم.

۶۰ برداشت گرفتم و هیچ نگفتند!/روایت #احمدرضا_معتمدی از همکاری با #علی_نصیریان و #عزت_انتظامی
۶۰ برداشت گرفتم و هیچ نگفتند!/روایت #احمدرضا_معتمدی از همکاری با #علی_نصیریان و #عزت_انتظامی




#کامران_حجازی تهیه‌کننده #مرد_بازنده مطرح کرد⇐مگر نه اینکه هفته‌های اکران رمضان، باید نصف محاسبه شود پس چرا عجله دارند برای پایین کشیدن تمام فیلمها؟/طبق آیین‌نامه باید اکران فیلم‌ها تا ۲۱ اردیبهشت ادامه یابد ولی در عمل اصرار دارند برای حذف آثار!/مگر نه اینکه طبق قانون دو فیلم کمدی نباید همزمان با هم اکران شوند پس چرا این اتفاق رخ داده؟/تغییر سریع فیلمها و اکران پشت سر هم آثار فقط عامل فیلمسوزی است!

سینماروزان:  شورای راهبردی اکران باید مطابق آیین‌نامه‌ نوروزی عمل کند ولی شاهدیم برنامه‌ریزی برای پایین کشیدن فیلم‌های نوروزی در حال انجام است.

#کامران_حجازی تهیه کننده فیلم #مرد_بازنده با بیان مطلب فوق به خبرگزاری ایسنا گفت: متاسفانه با انحلال شورای صنفی نمایش قبل و تشکیل شورای تازه‌ تاسیس راهبردی اکران، مشخص نیست ضوابط حاکم بر فیلم‌های نوروز ١۴۰۱ چیست؟! آیا آیین‌نامه مصوب اسفندماه ۱۴۰۰ که به تایید رئیس سازمان سینمایی رسید و بر طبق همان آیین‌نامه فیلم‌های جدید تصویب و به نمایش درآمدند حاکم است، یا آیین نامه جدیدی که هنوز نه تدوین شده و نه به تصویب و ابلاغ رسیده؟!

این تهیه‌کننده با گله از بلاتکلیفی فیلم‌های روی پرده افزود: طبق آیین‌نامه قبلی و عرف حاکم بر سینمای ایران، قانونی این است که هفته‌های نمایش فیلم‌ها در ایام ماه مبارک رمضان نصف محاسبه می‌شود و تنها دو هفته از چهار هفته در شمارش می‌آید. در این صورت هفت هفته مهلت نمایش فیلم‌ها در نیمه نخست سال، از ۱۸ اسفند ماه تا ۲۱ اردیبهشت ماه باید ادامه داشته باشد، اما شاهد هستیم با وجود آنکه هنوز سه هفته از مهلت سرگروهی فیلم‌ها باقی مانده، برنامه‌ریزی‌ها برای پایین کشیدن سریع فیلم‌ها و تعویض آنها با اکران عید فطر در حال انجام است و نامه‌نگاری‌های ما به ارشاد بی‌پاسخ می‌ماند.

تهیه‌کننده فیلم «مرد بازنده» ادامه داد: این در حالی است که قانونا می‌بایست مطابق آیین نامه‌ای که مصوب فیلم‌های نوروزی بوده و صریحا از شرایط اکران در ماه مبارک رمضان سخن گفته، عمل شود اما با نادیده گرفتن شرایط بازگشت سرمایه و فرصت نمایش فیلم‌ها، صرفا به دنبال تغییر آن‌ها و اکران پشت سر هم آثار هستیم تا هرچه زودتر از حجم فیلم‌های در صف اکران کم شود. بی‌آنکه بدانیم تبعات این تصمیم‌گیری غیرکارشناسی و در ظاهر جذاب، جز تباهی سرمایه سرمایه‌گذاران و تهیه‌کنندگان و شکست بدتر سینمای ایران نیست و تنها از آن سو، به صف فیلم‌های شکست خورده اضافه خواهد کرد.

حجازی با اشاره به آنکه از شورای راهبردی اکران انتظار است بر ماموریت‌های کلان خود برای نجات سینمای ایران متمرکز شود، گفت: ما اگر به دنبال نجات سینما و افزایش گستره مخاطبان آن هستیم بهتر است به دنبال راهکارهایی باشیم که سرمایه‌های بخش خصوصی را به نابودی نکشاند و فرصت قانونی نمایش فیلم‌ها را از آنها دریغ نکند. در ازای آن به دنبال حل سوءتفاهمات میان سینما و تلویزیون یا شهرداری باشیم تا شاهد تبلیغات و حمایت بهتر از آثار سینمای ایران باشیم.

این تهیه‌کننده خاطرنشان کرد: طبق آیین نامه مصوب اسفندماه سال گذشته قانونا نباید دو فیلم کمدی بطور همزمان به نمایش درآیند اما اکنون می‌بینیم این اتفاق رخ داده است. ما در شرایطی که هنوز بحثی از شورای راهبردی مطرح نبود، تصمیم به اکران فیلم‌هایمان با قبول ریسک و مطابق آیین نامه موجود گرفتیم و انتظار این است تا زمانی که فیلم‌ها کف فروش خود را نگه داشته‌اند، شاهد حذف سالن ها و سانس‌های آن‌ها نباشیم. از سازمان سینمایی می‌خواهم در این خصوص با موضع گیری شفاف و دقیق نشان دهند قانون بر سینما حکم می‌کند و در شرایطی که هنوز زمان اکران فیلم‌های نوروزی به اتمام نرسیده، نگذارد فیلم ها جایگزین شوند.

کامران حجازی تهیه کننده فیلم مرد بازنده خواستار جلوگیری از تخلفات اکران شد
کامران حجازی تهیه کننده فیلم مرد بازنده خواستار جلوگیری از تخلفات اکران شد




#منصور_لشکری_قوچانی تهیه‌کننده سینما مطرح کرد⇐فقدان تبلیغات جدی برای آثار سینمایی یکی از علل اصلی دوری مردم از سینماست!/بسیاری از مردم همچنان نمی‌دانند که سینماها بازگشایی شده!!/راهکار نجات سینما از بحران کنونی، تبلیغات قدرتمند است!

سینماروزان: فقدان تبلیغات جدی برای آثار سینمایی یکی از عللی است که باعث دوری مردم از سالن ها شده و عدم رایزنی مدیران سازمان سینمایی با سایر نهادهای حاکمیت برای تبلیغات آثار سینمایی باعث مهجور شدن بیش از پیش سینما شده است.

منصور لشکری قوچانی تهیه کننده سینما با بیان مطلب فوق به سینماپرس گفت: بخش عمده ای از مردم اگر سراغ فیلم و سینما نمی روند به دلیل عدم اطلاع رسانی مناسب در خصوص بازگشایی سینماها است.

وی ادامه داد: راهکار نجات سینما از بحران کنونی،  تبلیغات قدرتمند است. بخشی از این تبلیغات بر عهده سازمان صدا و سیما است، بخش دیگری بر عهده شهرداری و بخش دیگری بر عهده وزارت ارتباطات اما متأسفانه هیچ یک از این نهادها به سینما کمک نمی کنند. این اتفاق هم دو دلیل دارد اول اینکه هر نهادی تنها به فکر درآمدزایی برای خویش است و دوم اینکه مدیران سینمایی تدبیری برای رایزنی و ایجاد تعامل با این نهادها ندارند.

تهیه‌کننده «کوچه بی نام» و «قاتل اهلی» متذکر شد: عدم آسایش و رفاه مخاطبان در سالن های سینما، گرانی سینما و رشد قیمت نامتعارف بلیت و… از دیگر عواملی است که مردم را از سالن های سینما دور کرده است. سینما نسبت به پولی که یک خانواده برای حضور در آن هزینه می‌کند برایش بهره‌وری ندارد و همین باعث می شود تا مردم تفریح دیگری را جایگزین سینما کنند که هم ارزان تر باشد و هم بهره وری بیشتری برایشان داشته باشد.

تهیه کننده فیلم های سینمایی «خط ویژه» و «هفت ماهگی» با بیان اینکه نیازمند تأسیس کارگروهی برای تبلیغات هستیم خاطرنشان کرد: ورود پول های مشکوک به سینما، تولیدات سطحی و… از دیگر دلایل دوری مردم از سینماها است اما با این همه اگر سینما تبلیغات درستی داشته باشد می تواند مخاطبان بیشتری را جذب کند درست همان طور که شبکه نمایش خانگی با آثار سطحی و پیش پاافتاده اش ولی با تبلیغات موثر، توانسته مخاطب انبوهی داشته باشد.