1

محمدرضا شجریان در آخرین گفتگوی پیش از فوت مطرح کرده بود⇐از سال ۸۷ تا الان – یک ریال از بابت کنسرت و آلبوم در این مملکت- درآمد نداشتم!/به ممیزان ربطی ندارد که یک نفر بخواهد غذای مسموم بخورد!/متاسفم که در ایران از آرد نانوایی تا دعای ربنا را “سیاسی” کرده‌اند!/خیلی آدم‌های بیچاره و بی‌مایه‌اند آن هنرمندانی که به دنبال قدرت و سیاست هستند!/من وظیفه ندارم جواب‌گوی آنهایی باشم که مدعیند میان همایون با بقیه فرق گذاشته‌ام!!/هر وقت دیگران توانستند روی صحنه خوب کار کنند آن وقت می‌توان آنها را با همایون مقایسه کرد!/به همایون گفته‌ام اگر بخواهد دائما با یک فرد کار کند خیلی یکنواخت می‌شود!/برای خیلی‌ها سنگین بود که از ایرج تعریف کنم اما این وظیفه من بود که نکات مثبت ایرج را بگویم!

سینماروزان: محمدرضا شجریان خواننده موسیقی سنتی ایران بعد از مدتها دست و پنجه نرم کردن با سرطان در آخرین ساعات روز اربعین ۱۳۹۹ درگذشت.

شجریان که اظهاراتش بعد از انتخابات ۸۸ از یک طرف شهرتش را چند برابر کرد و از طرف دیگر به ممنوعیت نشر آثارش در رسانه ملی منجر شد مدتی کوتاه پیش از بیماری در گفتگویی تفصیلی با حمیدرضا عاطفی در شرق درباره موضوعات مختلفی صحبت کرده بود.

شجریان درباره آلوده کردن سیاست به هنر گفت: سیاست به تمام ارکان زندگی اجتماعی مردم ورود کرده است. در ایران متاسفم که همه چیز را سیاسی کرده‌اند. حتی اگر در دکان نانوایی به وضعیت آرد هم اعتراضی بشود می‌گویند کار سیاسی انجام شده است. حتی «ربنا» را یک دعای سیاسی کردند. این سیاست است که به حق و حقوق هنرمندان ورود کرده است وگرنه هنرمندان کاری به سیاست ندارند. ابدا اغلب هنرمندان دوست ندارند وارد سیاست شوند و سیاست است که به هنرمندان کار دارد و جلوی کارشان را می‌گیرد.

این خواننده ادامه داد: من دیگر درباره این سیاسی‌بازی‌ها حرف نمی‌زنم. مردم باید در این باره تصمیم بگیرند چه کار می‌کنند. یا آن کسانی که حق ندارند در کار مردم دخالت کنند باید بفهمند که نباید سیاست را وارد همه ارکان زندگی مردم کنند. در آخر هم خودشان خسته می‌شوند و هم مردم را از کار و زندگی می‌اندازند. همه چیز سیاسی شده، موسیقی، ورزش، کتاب، فرهنگ و… . سیاست و دولت باید در خدمت اینها باشد.

شجریان درباره هنرمندانی که در خدمت سیاست هستند، اظهار داشت: خیلی آدم‌های بیچاره و بی‌مایه‌اند آن هنرمندانی که به دنبال قدرت و سیاست هستند. مسئله این است که یک بار شما در مبارزه با سیاست هستید و همه چیز را به نفع خودتان و به نفع افکارتان دارید سیاسی می‌کنید. این کار خوبی نیست. بعد سیاست کاری می‌کند که مردم را به مقابله با خودش دعوت می‌کند. چرا باید سیاست طوری در زندگی مردم دخالت کند که مردم و هنرمند را به دعوا در مقابل خودش بطلبد.

شجریان افزود: یک وقت هست مردم زندگی عادی دارند و شما اگر بیایید حرف سیاسی بزنید می‌خندند. وقتی سیاست برای مردم باشد حرف دیگری است؛ یعنی همه کار برای زندگی‌دادن به مردم انجام می‌دهد. هنرمند هم چون جزئی از مردم است، از برنامه‌هایی که سیاست برای مردم و رفاه جامعه دارد بهره‌مند می‌شود.  آنجایی که هنرمند تشخیص می‌دهد کاری به نفع مردم است، وظیفه دارد حرف مردم را در مقابل سیاست بزند. بعضی از هنرمند‌ها هم حاضر نیستند این کار را انجام دهند و البته عیبش نیست؛ می‌گوید دلم نمی‌خواهد این کار را بکنم، دوست دارم زندگی خودم را داشته باشم. برخی دیگر هم نمی‌توانند تحمل کنند و می‌گویند ما می‌خواهیم حرف مردم را بزنیم.

فقدان کپی‌رایت در ایران مساله‌ایست که بسیاری از مولفان هنری را رنج می‌دهد. به گزارش سینماروزان با اشاره به ضربات اقتصادی نبود کپی‌رایت گفت: امروز mp3 همه آثار را به یغما می‌برد و هیچ‌چیز برای تهیه کننده‌ها و هنرمندان باقی نمی‌گذارد. این یک خطر است که هنر موسیقی را تهدید می‌کند، چون از نظر مالی تأمین نمی‌شود.

شجریان ادامه داد: مردم باید این مسائل را مورد توجه قرار دهند. امروز بسیاری از شرکت‌های تولید‌کننده سی‌دی تعطیل شده‌اند. یک mp3 به بازار می‌آید و خیلی‌ها هم که از ضرر آن بی‌خبرند، خوشحال می‌شوند که 20 ساعت از کارهای فلان هنرمند را با پنج هزار تومان خریده‌اند. این مسئله بزرگ‌ترین لطمه را به هنرمندان و تولید‌کنندگان می‌زند. وقتی تولید‌کننده نتواند هزینه‌های خود را تأمین کند، به هنرمند نمی‌تواند دستمزد دهد، وقتی هم دستمزد هنرمند کفاف زندگی‌اش را ندهد، دیگر هنر را رها می‌کند. جامعه باید حواسش به این مسئله باشد. خودم هم دارم این مسائل را حس می‌کنم. من پنج سال است – از سال 87 تا الان – یک ریال از بابت کنسرت و آلبوم در این مملکت درآمد نداشتم. حالا تا جایی می‌توانم خودم را اداره کنم، اما خطر این مسائل وجود دارد، ولی یک جوان تازه‌کار نمی‌تواند خود را اداره کند.

برخی مدیران، ممیزی هنری را شبیه دانسته‌اند به غربالگری برای جلوگیری از سرو غذای مسموم. به گزارش سینماروزان محمدرضا شجریان با رد این نگاه گفت: باید به آنها بگویم به شما ربطی ندارد که غذا مسموم باشد، شاید یک نفر بخواهد غذای مسموم بخورد و خودش را بکشد. اما همه که این کار را نمی‌کنند. حالا اینکه مگر توانسته‌اند جلوی غذای مسموم را بگیرند؟ موسیقی زیرزمینی از کجا درآمده؟ چون نگذاشتند مردم کارشان را بکنند و جلوگیری کردند موسیقی زیرزمینی بیرون آمده و جلویش را هم نمی‌توانند بگیرند. امروز دنیا دنیای دیگری است.

خیلیها گمان دارند هرچه همایون شجریان دارد از پدرش است و برخی هم مدعیند شجریان بزرگ میان پسرش با بقیه شاگردان تفاوت قائل شده است. به گزارش سینماروزان محمدرضا شجریان با رد این ادعا گفت: من وظیفه ندارم جواب‌گوی آنهایی باشم {که مدعیند میان همایون با بقیه شاگردان فرق گذاشته‌ام}! همایون از روزی که خوانندگی را شروع کرد روی پای خودش بود. تمام کارهایش را خودش انجام می‌دهد و از من هیچ کمکی نمی‌گیرد. از روز اول هم من گفتم خودت کارت را بکن هر جا نیاز داشتی نظری می‌دهم اما در نهایت بگذار کار برود در جامعه و نقد شود.

شجریان ادامه داد: البته که همایون تحت نظر من تعلیم دیده و از 10، 12‌سالگی تعلیم آواز همایون شروع شد و با او تکنیک آواز کار کردم. صدا‌سازی را با همایون تجربه کردم که خیلی هم جواب داد و الان مثل تکنیک من می‌خواند. خیلی از بچه‌های گروه من هم به همین تکنیک می‌خوانند.

شجریان در پاسخ به این سوال که آیا شاگردی همسطح همایون داشته بیان کرد: هیچ دو نفری را با هم مقایسه نمی‌کنم. البته تکنیک‌های خوبی در آنها هست اما خوانندگی، تیزهوشی و اعتماد‌به‌نفسی می‌خواهد که باید آن را داشته باشند تا بتوانند از چیزی که دارند استفاده درست کنند. من نمی‌خواهم به‌عنوان پدر از همایون تعریف کنم ولی الحق چون تیز‌هوش است می‌تواند خودش را به‌ویژه در صحنه خوب ارائه کند. هنوز این بچه‌ها نمی‌توانند در صحنه خوب کار کنند، هر وقت دیگران توانستند این کار را بکنند آن وقت می‌توان آنها را با همایون مقایسه کرد.

شجریان افزود: اگر لازم باشد گاهی اوقات همایون را نقد می‌کنم. مثلا می‌گویم اگر خواسته باشد با یک فرد دائم کار کند خیلی یکنواخت می‌شود. گاهی صحبت‌هایی با هم داریم. درباره آواز باید بیشتر روی بداهه‌خوانی‌اش کار کنم. وقتی تصمیم بگیرد بخواند، کارش را می‌کند اما هرچه در کار هنر بیشتر کار کند، بیشتر به دردش می‌خورد. جا دارد همایون بیشتر کار کند. بگذاریم راه خودش را برود تا ببینیم تا کجا می‌رود. فعلا همایون را گذاشته‌ام به عهده خودش تا تصمیم بگیرد. هیچ کاری به کارش ندارم. خودش تصمیم می‌گیرد. اگر بخواهد من راهنمایی می‌کنم، فعلا آزادش گذاشته‌ام تا خودش تصمیم بگیرد. به‌هر‌حال او خوانندگی را خوب بلد است، ولی اینکه آواز را چقدر دنبال کند، بستگی به علاقه‌اش به آواز دارد درحالی‌که شرایطش را دارد.

محمدرضا شجریان پیرامون تعریف و تمجیدی که از ایرج خواجه‌امیری در مراسم بزرگداشتش داشته ییان کرد: من درباره صدا و چهچهه‌ها نظر دادم. ببینید موارد مختلفی در کار خوانندگی وجود دارد. «هزار نکته در این کار و بار دلداریست» و من فقط دو نکته آن را گفتم، سعی هم کردم این دو نکته درست را بگویم.‌ این صدا و چهچهه هم ذاتی است و هم بخشی از آن تمرینی و به‌دست‌آوردنی است. باید تارهای صوتی مناسب هم داشت. اینکه چه چیزی ارائه می‌کند و دیدگاهش چیست، یک بحث دیگر است. من در آن مراسم در مورد دو اصل مهمی که وجود دارد و مشهود است صحبت کردم. این دو اصل خیلی ارزش دارد و باعث می‌شود همه را به طرف خودش بکشد. اگر آن دو نکته [صدا و چهچهه‌ها] وجود نداشته باشد، کسی دیگر به بقیه آواز گوش نمی‌کند. آن دو نکته باید باشد، بعد باید ببینیم با آن دو، چه چیزی می‌خواهیم بیان کنیم و این نکته‌ای دیگر است. اینکه چه چیزی ارائه می‌کنید، عطر صدا چگونه است، شخصیت چگونه است، مسائلی جدا از تکنیک تحریر و چهچهه است. من درباره دو بخشی صحبت کردم که همه به آن اذعان دارند.

‌ شجریان ادامه داد: اینکه بگوییم صدا و تکنیک در خدمت چه چیزی است، آن هدف چیز دیگر است. برخی این‌طور می‌گویند که وقتی آن صدای بسیار خوب و ارزنده در خدمت یک چیز درست و حسابی نیست، ارزش ندارد. شاید هم حرفشان درست باشد؛ این بحث از نظر فرهنگی است. به‌هر‌حال اگر هم این توانایی در کنار نکات دیگر باشد، تأثیر آواز خیلی زیاد می‌شود. وقتی درباره جنس صدا و تکنیک و چهچهه صحبت می‌کنم همه می‌دانند درست می‌گویم. برخی دوست ندارند و برخی هم دوست دارند که آن انتخاب جامعه و فرهنگ است که چه چیزی دوست داشته باشد. من در کار و زندگی‌ام سعی کردم که همه اینها در خدمت هدف خیلی بالا باشد و جامعیت را در نظر گرفتم و دنیای دیگری برای خودم داشتم و آن را دنبال کردم. ولی وقتی از من می‌خواهند درباره یک شخص صحبت کنم، به‌دنبال کاستی‌ها و عیب آدم‌ها نمی‌گردم. نکات خوب و مثبتش را در نظر می‌گیرم و آنها را بیان می‌کنم.

شجریان با اشاره به بازخورد تعریف و تمجید از ایرج گفت: برای خیلی‌ها سنگین بود که فلانی چنین حرفی را زد و از ایرج تعریف کرد اما این وظیفه من بود که این نکات مثبت را بگویم. منتهی این مردم باهوش هستند و می‌فهمند که ما تا کجایش گفته‌ایم. افکار بسته طور دیگری فکر می‌کنند. انسان باید فکرش را باز کند و همه جوانب را در نظر بگیرد و درباره هر چیزی سر جای خودش صحبت کند.