1

علیرام نورایی روی آنتن زنده مدعی شد⇐نه به اصلاح طلبان تعلق خاطر دارم و نه به اصولگرایان!!/در هیچ کدام از انتخابات برای هیچ کس تبلیغ نکردم!!/{باران کوثری؟} به من و همراهانم بی‌احترامی کرد و ماجرا با برخورد فیزیکی، ختم شد!/هنوز هم می‌گویند که اگر نورایی در فیلمی باشد ما نیستیم!!/برای ایفای نقش یکی از سرداران «مختار» انتخاب شدم ولی قسمت نشد که بازی کنم!/دوپاسپورته شدن مدیران و آقازاده‌هایشان باعث شده درباره خیانتهای بریتانیا کار فرهنگی نشود

سینماروزان: علیرام نورایی که بعد از ایفای نقش در فیلم ضدفتنه «قلاده های طلا» با برخوردهای منفی مختلفی از سوی برخی سینماگران عشق اصلاحات(!) روبرو شده بود اخیرا به خاطر طعنه به تهیه کنندگانی که مدام از گرانی بازیگر مینالند ولی جرأت استفاده از بازیگران رها از سیاسی‌بازی، را ندارند مورد توجه قرار گرفت.

به گزارش سینماروزان علیرام نورایی به تازگی روی آنتن زنده «فرمول یک» درباره شایعات مرتبط با درگیری هفت سال قبلش با باران کوثری در تئاترشهر که ریشه در اختلافات سیاسی داشته، گفت: درباره آن اتفاق شایعات عجیب و غریبی مطرح شد اما واقعیت این است که سکانس‌های مربوط به تئاترشهر سریال «ماتادور» تصویربرداری می‌شد و من به همراه لیندا کیانی در آن سکانس‌ها بازی داشتیم؛ گروه تئاتری که آن خانم بازیگر{باران کوثری؟} هم جزوش بود، آنجا حضور داشتند و برنامه‌ای را رقم زدند که اصلاً آن‌ چیزهایی نبود که مثلاً گفتند «کف‌گرگی» خورده‌ام! به من و همراهان و کسانی که با من عکس می‌گرفتند بی‌احترامی کردند اما ماجرا با برخورد فیزیکی من ختم شد. افتخار نیست که در فرهنگی‌ترین محیط شهرمان (تهران) اتفاق کاملاً غیرفرهنگی و بدی افتاد.

نورایی درباره ریشه های این درگیری و ربطش با فیلم ضدفتنه «قلاده ها…» تأکید کرد: من هنوز هم اعتقاد دارم «قلاده‌های طلا» را ندیدند و همیشه هم گفته‌ام لااقل این فیلم را ببینید و بعد نقد کنید!

این بازیگر سینما و تلویزیون در خصوص بایکوت شدن در سینما بعد از بازی در «قلاده ها…» گفت: هنوز ماجرا ادامه دارد و به‌عنوان کسی که از ۱۹ سالگی وارد این حرفه شده‌ام،  می‌توانم به جرأت بگویم ۲۲ سال است پیشنهادهای سینمایی آنچنانی سراغم نیامدند؛ هنوز هم می‌شنوم و می‌گویند که اگر نورایی باشد ما نیستیم و یا نامش را به خاطر بازی در فلان فیلم خط بزنید!

او در باب ماجرای پاسخِ اینستاگرامی به پوران درخشنده توضیح داد: من به پست اینستاگرامی کارگردان قدیمی سینما خانم درخشنده پاسخ دادم و گفتم از سینمایی که جمعاً به اندازه ۲ دست بازیگر ندارد و فقط بازیگران ثابتی در فیلم‌هایش جا به جا می‌شوند چه انتظاری دارید که مبالغ هنگفت میلیاردی نگیرند! به هیچ‌وجه آدم سیاسی نیستم؛ من تعلق خاطر به اصلاح‌طلب و اصولگرا ندارم و به مملکتم تعلق‌خاطر دارم؛ در هیچ کدام از انتخابات برای هیچکس تبلیغ نکردم و فقط عکسی گرفتم که دارم رأی می‌دهم و دوستداران و مخاطبین بدانند که باید برای سرنوشت مملکتشان تصمیم بگیرند. من بازیگری‌ام که منتظر نقش‌های خوبم تا به بهترین شکل ممکن آنها را ایفا کنم.

وی در پاسخ به این سوال که اگر روزی عرصه‌ها بر شما تنگ شود و این ناراحتی‌ها تشدید شوند به سراغ حرفه دیگری جز بازیگری می‌روید؟ گفت: بازیگری را خیلی دوست دارم اما ممکن است مجبور شوم و به جایی برسم که عطای این کار را به لقایش ببخشم؛ برای سال‌های طلایی که از جوانی‌ام روی این کار گذاشته‌ام ادامه می‌دهم.

نورایی به ماجرای پاسپورت‌های عجیب و غریب و علاقه برخی از مسئولین به بریتانیا اشاره کرد و افزود: ما پروژه‌ای کار کردیم به نام «یتیمخانه ایران» که کار بسیار سختی با موضوع عجیب و غریبی که تاریخ از آن غفلت کرده بود و حتی در کتاب‌های درسی هم به آن اشاره نشده بود؛ من گفتم برخی هستند که حتی در این مملکت مسئولیت هم دارند اما فرزندانشان در بریتانیا زندگی و تحصیل می‌کنند و حتی خودشان هم آنجا تحصیل کرده‌اند؛ گفتم اگر به این مقوله‌ها اهمیتی داده نمی‌شود و درباره خیانتهای بریتانیا فیلم و سریال نمیسازند و کار فرهنگی نمیکنند، شاید به وجود همان پاسپورت‌های عجیب و غریب برمی‌گردد.

وی با اشاره به دیالوگ مورد علاقه‌اش در «یتیمخانه ایران» که می‌گوید آرزو می‌کنم روزی برسد که بچه‌های این مرز و بوم از سرباز، وکیل و سفیر انگلیسی نترسند، تصریح کرد: «یتیمخانه ایران» از بزرگترین نسل‌کشی ایران می‌گوید و به روایتی بین ۴ تا ۱۲ میلیون نفر ایرانی که در جنگ جهانی دوم بی‌طرف بوده و به واسطه حضور ارتش بریتانیا در ایران از بین رفته‌اند و کسی هم خبر نداشته است. واقعاً سکانس سخت این فیلم برای من همان سکانسی است که دست و پایم را به گاری بستند و کشیدند و در همان حال بارندگی شدیدی هم در شمال کشور اتفاق افتاده بود.

نورایی با بیان اینکه دوست داشتم نقشی در سریال «مختارنامه» داشته باشم، تأکید کرد: دوست داشتم در سریال «مختارنامه» بازی کنم، پپیشنهاد هم شد که جلسه‌ای در خدمت دوستان یکی از نقش‌ها را کار کنم؛ آن موقع خیلی کار نکرده بودم و تجربه کمتری داشتم؛ نقش یکی از سرداران سپاه پیشنهاد شد و دوست داشتم حضور داشته باشم چون کار تاریخی و اکشن بسیار دوست دارم، اما قسمت نشد.