1

سناریست “محمد رسول ا..(ص)”: پیشنهاد دادم به سراغ بیضایی بروند اما…

سینماژورنال: اکران “محمد رسول ا..(ص)” در حالی از چهارشنبه آغاز می شود که به هنگام اکران خصوصی آن برخی از منتقدان از ضعفهای موجود در بار دراماتیک آن سخن گفته بودند.

به گزارش سینماژورنال کامبوزیا پرتوی سناریست اصلی پروژه که سابقه ساخت آثاری چون “گربه آوازه خوان”، “گلنار” و “کافه ترانزیت” و سابقه همکاری با جعفر پناهی در نگارش سناریوی آثاری چون “دایره” و “پرده” را دارد، در گفتگویی ضمن توصیف مراحل نگارش فیلمنامه و منابع مطالعاتی اش به صراحت از این گفته که در برهه ای از زمان و برای درست نویسی گفتار کاراکترها به مجیدی و تیم نگارش توصیه کرده است به سراغ بهرام بیضایی بروند اما بیضایی در ایران نبوده و آنها ناچار به سراغ یکی از شاگردان وی یعنی حمید امجد رفته اند.

پرتوی در گفتگو با “فارس” به‌یاد می‌آورد که علیرضا رضاداد، یکی از تهیه‌کنندگان اجرایی فیلم، با او تماس گرفت و به او پیشنهاد همکاری داد. پرتوی با قبول این پیشنهاد، در جلسه‌‌ای با حضور مجید مجیدی ، محمدمهدی حیدریان، جواد نوروزبیگی و کمال تبریزی شرکت کرد و آنها منابع و تحقیقاتشان را در اختیار پرتوی قرار دادند.

آشنایی با دیدگاههای نویسنده اهل سنت

پرتوی می‌گوید که از منابع آنها چندان استفاده‌ای نکرد تا اینکه رضاداد کتاب تازه‌ای را به او معرفی کرد.

پرتوی توضیح می‌دهد: «کتاب را نویسنده‌ا‌ی مصری درباره‌ی زندگی حضرت محمد (ص) نوشته بود. نکته‌ی حائز اهمیت در آن کتاب، دیدگاه نویسنده‌ای سنی بود به حضرت پیامبر. این کتاب ما را به دیدگاه مسلمانان سنی نزدیک می‌کرد و شرایطی را فراهم می‌آورد تا ما با دیدگاه اهل سنت نسبت به پیامبریِ حضرت محمد (ص) بیشتر آشنا شویم. پس از مطالعه آن کتاب، من تحقیقاتم را آغاز کردم و در نهایت به تحقیق جامع‌تری رسیدم؛ از جمله به کتابی برخوردم که زوایای تازه‌ای از زندگی حضرت را برایم روشن ساخت و آن کتاب مسیحا نوشته‌ی سیدمصطفی موسوی گرمارودی بود. با مطالعه این کتاب، بسیاری از مناسبات اجتماعی زمان زندگی حضرت پیامبر برایم روشن شد.» این دو کتاب مسیر تحقیقات را برای پرتوی روشن کرد و به‌دنبال آن جلساتی هفتگی با حضور محمدمهدی حیدریان و مجیدی برگزار ‌شد.

بزرگ ترین نگرانی سازندگان، شیوه‌ گفتار شخصیت‌ها بود

اما بزرگ ترین نگرانی سازندگان، شیوه‌ی گفتار شخصیت‌ها بود؛ اینکه زبان گفتاری باید چگونه باشد: آیا باید سراغ زبان ادبیاتی می‌‌رفتند یا زبان روزمره و عادی انتخاب می‌شد؟ کامبوزیا پرتوی توضیح می‌دهد که: «من فکر می‌کردم بهتر است به زبانی برسیم که پیش از این امتحانش را در سینما پس داده، مثل شیوه‌ی گفتاری فیلم اسپارتاکوس که در این صورت باید شیوه‌ی نگارش کتاب‌هایی مثل تاریخ طبری و تفسیر خواجه عبدالله انصاری را در نظر می‌گرفتیم؛ ضمن اینکه باید به زبانی می‌رسیدیم که در دوبله و ترجمه به زبان‌های دیگر کشورها بگنجد.»

برای بازنویسی میرکریمی هم به ما ملحق شد

این گزینه از طرف کارگردان و تهیه‌کننده مورد تأیید قرار گرفت. فیلمنامه‌ی اولیه‌ با این شیوه به اتمام رسید و برای برخی عوامل خارجی ارسال شد. این عوامل نیز با خود نظراتی را به همراه آوردند که بعضا سینمایی نبودند و بیشتر سیاسی و اجتماعی بودند. اما همین نظرات، هم برای پرتوی و هم برای مجیدی حاوی یک نکات تازه‌ای بود و باعث شد بازنویسی فیلمنامه، با نگاهی دیگر به موضوع حیات پیامبر (ص) آغاز شود.

برای این بازنویسی سینماگران دیگری هم به جمع سازندگان اضافه شدند؛ از جمله سیدرضا میرکریمی. پرتوی می‌گوید: «وقتی آقای میرکریمی به جلسات ما ملحق شدند، این پیشنهاد مطرح شد که اگر بخواهیم زبان گفتاری فیلم را طور دیگری ببینیم، چطور می‌شود؟ من گفتم بهتر است برای این شیوه دیالوگ‌نویسی به سراغ افراد دیگری بروید.»

پیشنهاد من بیضایی بود اما…

پرتوی ادامه می دهد:«آنها پرسیدند پیشنهاد من چه کسی است؟ و من گفتم این زبان در تخصص آقای بهرام بیضایی است و ایشان می‌توانند این زبان را پربارتر کنند. اما آقای بیضایی در ایران نبودند و آقای میرکریمی، آقای حمید امجد را پیشنهاد دادند و ایشان هم یک مرحله روی دیالوگ‌های فیلمنامه کار کردند که بخش‌هایی از این دیالوگ‌ها در فیلم موجود است.»