1

سال دوم دانشکده من(رسول صدرعاملی)⇐ای کاش چند روزی را در علم و صنعت زیست می‌کردید!!!

سینماروزان/مسعود احمدی:

منفی: تصویرسازی دهه هفتادیها به سبک دهه شصتیها! کاش پرویز شهبازی نویسنده یا صدرعاملی کارگردان گشتی در همان دانشگاه علم و صنعت مرکز فیلمبرداری میزدند و میدیدند چقدر تفاوت است میان تصورات ذهنی آنها از رابطه دختر-پسری با آنچه در متن جوانان این روزگار نضج یافته!!

منفی: فیلمنامه ضعیف پرویز شهبازی بدجوری به فیلم ضربه زده!!

منفی: به اشتراک مسعود ردایی+برلیانس چینی پارس خودرو+بومگردی عقیق اصفهان+شهرکتاب

منفی: حضور مسعود صابری خواهرزاده سرتیپی- که با شاهکارش در لب زنی بدجور حاشیه ساز شده!!- در نقش پزشک!!

منفی: پسرک مایه دار قدبلند و چشم رنگی عاشق دخترک بی مایه معتادی شده که حتی انطباق فک ندارد

*سوال بنیادی
–چرا کاراکترهای زن تازه بالغ از فراخوان در آمده اند و کاراکترهای مرد تازه بالغ بازیگران بالای چهل سالند؟؟

*سکانس
–نمایی از سی و سه پل و زاینده رودی که سالهاست خشک خشک است!

*تلخند
–دعوت به پذیرایی استاد دانشگاه از دوست پسر دخترک به کما رفته!!

–آوازخوانی تک نفره و دسته جمعی دختران!!! لابد برای بیرون زدن وجوه انتلکت کارگردان!؟؟؟

*دیالوگ
-این کنتور برق خطرناکه پیش این همه کتاب!
–ما سیدیم چیزیش نمیشه!

*نتیجه فنی
وقتی علیرغم شراکت در یک موسسه پخش مهم پس از ماهها فیلمتان مجال مناسب برای اکران نمی یابد رونمایی در فجر هم بعید است کمترین کمکی بهتان کند!!