1

رییسیان همه چیز را گفت⇐کمک فائزه هاشمی به عباس کیارستمی در ماجرای نخل طلا/ تلاشهای سیدضیاء هاشمی برای عدم واگذاری مسئولیت به شمقدری/ رابطه خانوادگی نزدیک عسکرپور با شمقدری/ شباهت ایوبی به مربی والیبالی که نمی‌تواند در فوتبال موفق باشد/ راه‌اندازی خانه سینما با الگوی شوروی سوسیالیستی/پاره شدن حکمی که ضرغامی برای ریاست ناصر شفق بر خانه سینما زد و…

سینماژورنال: گفتگوی علیرضا رییسیان در برنامه اینترنتی “35” با فریدون جیرانی گفتگویی پر از نکته بود.

به گزارش سینماژورنال بخشی از شمول این گفتگو را پیشتر ارائه کردیم.(اینجا را بخوانید)

بخشهای خواندنی دیگری از این گفتگو که توسط تحریریه سینماژورنال استخراج شده را در ادامه بخوانید:

کمک فائزه هاشمی به کیارستمی

کیارستمی همچنان معتبرترین فیلمساز ایران در سطح جهان است؛ او سینمایی دارد که در نقاطی از دنیا و از جمله آسیای جنوب شرقی تقلید میشود و این تفاوت او با دیگران است.
بعد از دریافت نخل طلای کن توسط عباس کیارستمی و به هنگام ورود وی به ایران شنیده بودیم که بناست گروهی برای تظاهرات به فرودگاه بروند. در نتیجه من از یک دوست کارگردان که الان ایران نیست کمک خواستم. او نیز در تماس با فائزه هاشمی شرایطی را فراهم کرد تا کیارستمی بتواند از در پشتی فرودگاه مهرآباد خارج شود.

سیدضیاء هاشمی به دیدار مقامات رفت تا نگذارد شمقدری رییس شود

سال 84 گروهی از سینماگران از جمله سیدضیاء هاشمی نزد مقامات بالای دولتی و حتی بیت رهبری رفتند تا نگذارند هیات اسلامی هنرمندان و شخص شمقدری امور را در دست گیرند. در نتیجه صفارهرندی وزیر ارشاد، محمدرضا جعفری جلوه را که رابطه قدیمی با وی داشت به عنوان رییس سازمان سینمایی تعیین کرد.

خودشان هم واهمه حضور در مجمع را داشتند

وقتی برای اولین بار تصمیم گرفته شد کارگردانانی امثال محمدمهدی عسکرپور و رضا میرکریمی در مجمع انتخاب هیأت مدیره خانه سینما به عنوان نمایندگان کانون کارگردانان شرکت کنند حتی خودشان هم واهمه حضور در مجمع را داشتند اما من همواره کنار آنها بودم و در مجمع چنان آنها را معرفی می کردم که در نهایت به هیأت مدیره راه یافتند.

عسکرپور و شمقدری رابطه نزدیکی داشتند و بچه هایشان آنها را “عمو” خطاب می کردند!

ریشه اختلافات طرفین درگیر در خانه سینما نمیدانم کجا بود اما میدانم که شمقدری و عسکرپور از سالها قبلتر یعنی زمان حضور عسکرپور در مرکز گسترش و بعد فارابی، رابطه خانوادگی نزدیکی داشتند و بچه هایشان آنها را “عمو” خطاب می کردند.

نه توحیدی حرف زد نه تارخ و نه عسکرپور

قبل از آن که محمد حسینی از مجلس رای اعتماد بگیرد و وزیر ارشاد شود به همراه برخی از اعضای هیات مدیره خانه سینما و از جمله فرهاد توحیدی، محمدمهدی عسکرپور، امین تارخ و محسن هاشمی به واسطه برادرخانم محمد حسینی به دیدار وی رفتیم. آنجا ایشان پرسید پیشنهاد شما برای معاونت سینما کیست و هیچ کدام از این دوستان حرفی نزد حتی عسکرپور که در این نشست کلی صحبت کرد هم کلمه ای در این باره چیزی نگفت.
قبلترش که بحثی درباره حضور عسکرپور به عنوان معاون سینمایی دولت یازدهم صورت گرفته بود من به عسکرپور گفتم اتفاقا تو خیلی هم از این جریان دور نیستی!

ایوبی مانند مربی والیبالی است که نمی تواند در فوتبال موفق باشد

ایوبی آدم روشنفکر و مثبتی است اما مساله اینجاست که مربی والیبال هیچ وقت نمی تواند در فوتبال موفق باشد هرچند هر دو ورزش هم توپ دارند و هم تور!!

در جریان انحلال خانه سینما، تیر اول را عسکرپور زد

طیف عسکرپور در دو سال اول شمقدری ابدا مشکلی با او نداشتند و در جشنواره ها هم شرکت می کردند و جایزه می گرفتند. در جریان درگیری انحلال هم
تیر اول را عسکرپور شلیک کرد که نامه ای هتاکانه نوشت به وزیر ارشاد؛ ضمن اینکه از مدتها قبل گرفت و گیرهای اساسنامه هویدا شده بود و حتی جعفری جلوه هم به آن اذعان کرده بود.

خانه سینما را شورای فرهنگ عمومی منحل کرد

یادم می آید شمقدری در محفلی چند نفره به اسم جلاله الله قسم خورد که من تقصیری نداشتم در بسته شدن خانه سینما.
واقعیت هم این بود که در شورای فرهنگ عمومی این اتفاق افتاده بود و بسیاری از آنها که در ظاهر موافق خانه سینما بودند در آنجا به انحلالش رای دادند!!! اصلا معاونت سینمایی طرح انحلال را ارجاع نداده بود به شورای فرهنگ عمومی و این کار را دفتر حقوقی انجام داده بود.
خانه سینما در درگیری های پیش آمده به جای استفاده از اعضاء و بدنه صنف از جریانات سیاسی کمک گرفت و همین باعث ادامه کشمکش شد.

احمدی نژاد سه بار خواستار بازگشایی خانه سینما شد اما بده بستان خانه سینما با یک جناح سیاسی مانع این کار شد

جوزانی گفت در شورایعالی سینما احمدی نژاد نه یک بار بلکه سه بار گفت بروید و خانه سینما را باز کنید اما خانه سینما باز نشد و در مقابل مقاومتهایی صورت گرفت که باز نشود. چرا؟ چون وقتی صنف درگیر بده بستان سیاسی میشود آن جناح سیاسی خاص است که موقعیت صنف را تعیین میکند و نه بدنه صنف.

ضرغامی، شفق را فرستاد که مدیرعامل خانه سینما شود

در سال 75 عزت ا.. ضرغامی ناصر شفق را با حکم مدیرعاملی به مجمع عمومی خانه سینما فرستاد اما تلاش امثال من برای جلوگیری از عدم ورود صنف به بازیهای سیاسی باعث شد آن حکم پاره شود! حتی در آن زمان نامه ای زده بودند که نه تنها خانه سینما تعطیل شود که دفتر من و دفتر سیف ا.. داد هم تعطیل شود اما باز هم قدرت صنف باعث وتو شدن آن نامه ها شد.

خانه سینما را با الگوی شوروی سوسیالیستی راه انداختند

خانه سینما را با الگوی خانه سینمای اتحاد جماهیر شوروی قبل از فروپاشی راه انداختند در حالی که فارغ از آمریکا و کشورهایی مانند فرانسه، در روسیه کنونی هم چیزی به نام خانه سینمای دولتی وجود ندارد.
به جایش یک آکادمی سینما وجود دارد که کارهای ارتقای فرهنگی را برعهده گرفته و یک سندیکا که امور صنفی و حل مشکلات رفاهی، معیشتی و بیمه و مانند آن را سامان می دهد.