1

درگذشت منتقدی که کنتراتچی نبود!+ماجرای چرت زدن “زاون” به هنگام اکران فیلم موتمن

سینماژورنال/حـــامد مظفـــری: خبر درگذشت زاون قوکاسیان از این جهت می‌تواند تاسف برانگیز باشد که با رفتن او یکی از منتقدانی را از دست دادیم که بجای استفاده ابزاری از عنوان منتقد به دنبال این بود که واقعا منتقد باشد.

زاون بجای اینکه بکوشد با قرار دادن خود در هیات رییسه یکی از تشکلات دولتی یا شبه‌دولتی مرتبط با سینماگران یا منتقدان شرایط افزایش صفرهای حساب بانکی خویش را فراهم کند سعی کرد منتقد مستقل و آزادی باشد که می نویسد، تحلیل می کند و به مکتوب کردن آرا و نظرات فیلمسازان برجسته ایرانی می پردازد.

زاون قوکاسیان بجای کنترات کردن جلسات نقد و بررسی این جشنواره یا در اختیار گرفتن ستاد خبری آن جشنواره، تمام تلاش خود را کرد که به زعم خود بر دامنه مطالعاتی مرتبط با سینمای ایران بیفزاید.

کتابهایی که وی درباره سینماگران بزرگی چون بهرام بیضایی‌، مسعود کیمیایی‌، عباس کیارستمی‌، بهمن فرمان‌آرا‌، خسرو سینایی‌، گلاب آدینه‌، فاطمه معتمد آریا‌، مجید انتظامی‌ و البته کمدین همشهری اش رضا ارحام صدر تهیه کرد از جمله منابع مطالعاتی مفید سینمای ایران درباره غولهای سینمایش است.

قوکاسیان که متولد 1329 اصفهان بود در سالهای اخیر دبیر هنری جشنواره فیلم کوتاه “حسنات” را برعهده داشت؛ جشنواره ای که بجای مرکزگرایی، با کمک موسسه های خیریه فعال در حوزه فرهنگی استان اصفهان به منظور گسترش هرچه بیشتر فرهنگ احسان و نیکوکاری و سنّت خیراندیشی برگزار می شود.

سینمای معناگرا مورد توجه مردم قرار نگرفت

زاون قوکاسیان تحلیلهای جالبی درباره سینمای ایران داشت و بخصوص درباره سینمای شبه روشنفکرانه ای که تحت تاثیر سینمای اروپای شرقی ایجاد شد. قوکاسیان درباره این سینما گفته بود: تاکیدی که سینمای بعد از انقلاب روی سینمای معناگرا داشت مورد توجه مردم قرار نگرفت. یکی دو تا فیلم از این نوع، مانند “نار و نی” بودند که توانستند موفق بشوند. اما حتا سازنده‌ی آن، سعید ابراهیمی‌فر، هم دیگر نتوانست موفقیت آن فیلم را تجدید کند. که نتیجه‌اش در حال حاضر همین فیلم‌هایی می‌شود که روی پرده سینماهاست؛ “نار و نی” کجا و مثلا “دو دلداده” کجا؟ یعنی آن سینما در یکی دو فیلم متوقف شد.

اگر سالی 10 فیلم خوب داشته باشیم یعنی موفقیت

قوکاسیان درباره دورنمایش از آینده سینمای ایران هم بیان داشته بود: اگر برای کارگردانانی که حاصل کارشان می‌تواند موفقیت سینمای ایران را از نظر فرهنگی و سطح کار هنری تضمین کندِ یک مقدار شرایط را آماده و در حقیقت شوق‌انگیز کنند من نگاه مثبتی به آینده سینما دارم. اصولا من همیشه سعی می‌کنم نگاهی که دارم با آرزوهایم یک جور باشد و دوست ندارم حقیقت‌های تلخ را بپذیرم. اگر بتوانیم از بین چهل پنجاه فیلمی که هر سال ساخته می‌شود لااقل ده فیلم متفاوت و خوب داشته باشیم، من فکر می‌کنم این برای سینمای ایران یک موفقیت خواهد بود.

چرت زدنهای زاون حین نمایش فیلمهای بی بو و خاصیت جشنواره

قوکاسیان تا همین چند سال قبل از جمله منتقدان حاضر در جشنواره فجر بود و سعی می کرد با حضور در سینمای رسانه ها که در سالهای قبلتر سینما فلسطین و سینما صحرا بود به تماشای آثار جشنواره بپردازد و البته ابایی هم نداشت از اینکه اگر از فیلمی خوشش نیاید راحت عینکش را روی پیشانی اش گذاشته از نیمه های فیلم چرت بزند.

یادم می آید در جشنواره بیست و هفتم فیلم فجر که سینما فلسطین سینمای رسانه ها بود و هنگام اکران “جعبه موسیقی” فرزاد موتمن در ردیف کناری او نشسته بودم. فیلم هنوز به دقیقه 30 نرسیده بود که از شدت یکنواختی داستان، زاون به خواب عمیقی فرورفت و البته صدای خروپفش هم بلند شد و جالب اینکه هیچ کس از اهالی رسانه که کنار دستش بودند جرأت گلایه نداشتند؛ چرا که به هر حال او پیکشسوت بود و احترامش واجب.

نسل زاون چرت می زد و نسل ما کف و سوت!!!

چرت زدن زاون می تواند قرین کف و سوتهایی باشد که در سالهای اخیر در کاخ جشنواره در اعتراض به صاحبان آثار بی کیفیت صورت می گیرد. زاون چرت می زد و بی حاشیه از کنار آثار بی کیفیت می گذشت؛ نسل جدید اما نمی تواند بی تفاوت باشد و حتما باید با کف و سوت اعتراض خود را اعلام کند!