1

خوشحالیم که بودجه میلیاردی “مزار شریف” تلف نشد/خوشحالیم که در برابر امثال “ویتوریو استورارو” قدعلم کردید

سینماژورنال/حامد مظفری: در روزگاری که همه منتظر هستند تا هالیوود به بازسازی تصویری تاریخ ایران و اتفاقاتی که ایرانیان با آن برخورد کرده اند بپردازد تا شمشیر را از رو بسته و شروع کنند به نقد آثار، اینکه کارگردانی چون حسن برزیده پیدا شده که بجای زیر سوال بردن تحریفهای تاریخی آثار هالیوودی، آستین بالا زده و سراغ تصویرسازی یکی از مهمترین اتفاقات دو دهه اخیر ایران رفته جای خوشحالی دارد.

“مزار شریف” برزیده مروری دارد بر اتفاقات مرتبط با شهادت تعدادی از دیپلماتهای ایران در مزارشریف افغانستان توسط نیروهای طالبان. فیلم با تمرکز بر تنها بازمانده این اتفاق و مرور ماجراهایی که برای وی از لحظه ورود نیروهای طالبان به کنسولگری تا لحظه شهادت دیپلماتها روی میدهد شرایطی را ایجاد کند که مخاطب به صورتی روزنامه‌وار در چند و چون اتفاقاتی قرار گیرد که در آن مقطع زمانی رخ داده بود.

همین که بجای فحش دادن به “آرگو” آستین بالا زدید خوب است

برزیده آدم باهوشی است؛ باهوش از این جهت که اولا برای ساخت فیلمش به سراغ حوزه هنری رفته و حمایت مالی این نهاد مهم سینمایی را پشت خود داشته تا حین کار با کمبود بودجه روبرو نشود و ثانیا به دلیل استفاده از تیم خبره ای که از مدیریت فیلمبرداری تا طراحی صحنه، بازیگری، تدوین و حتی موسیقی را شامل می شود کوشیده اثری یکدست و قابل تحمل را فراهم نماید.

برزیده برای تولید “مزار شریف” بیشتر از 2 میلیارد بودجه در اختیار داشته اما این بودجه میلیاردی سبب ساز آن نشده که به دنبال فاخرسازی و اصطلاحا بیگ پروداکشن با کارهای عجیب و غریبی مانند کشتی به آب انداختن(!!!) یا مسافرت به کشورهای آفریقایی برود بلکه بجایش کوشیده داستان منبع را با تسلطی که در کارگردانی نماهای داخلی دارد نشان دهد.

خوش بحال برزیده که زرین دست را کنار خود داشته

البته که در تصویرسازی این نماهای داخلی و البته معدود نماهای بیرونی، علیرضا زرین دست مدیر فیلمبرداری کار به شدت به کمک وی آمده و قابهایی خلق کرده که پیش از این از منطقه ای چون افغانستان ندیده بودیم. تجربه وافر زرین دست در همکاری با کارگردانان سرشناس از واروژ کریم مسیحی گرفته تا مسعود کیمیایی و داوود میرباقری و این اواخر محمدعلی باشه آهنگر سبب ساز آن شده که کمترین خطایی در تصویرسازی جغرافیای محل وقوع حوادث نداشته باشد.

هم در لوکیشنهای داخلی که بناست فیلم مایه های شبه‌نوآر و جاسوسی داشته باشد و داستان با ظن نسبت به بازمانده ترور پیش می رود و هم در لوکیشنهای بیرونی که بناست استقامت بازمانده و همراهی عده ای افغان با وی در مسیر رسیدن به ایران روایت شود این قابهای هوشمندانه زرین دست است که به کمک درام می آید بخصوص در لوکیشنهای بیرونی.

در نماهای بیرونی تقریبا گره اصلی داستان هم باز شده و اگر فضاسازی بصری زرین دست نبود شاید فیلم شباهتهایی به فاجعه ای چون “فرزند چهارم” پیدا می کرد اما زرین دست خیلی خوب توانسته اله مانهای مختلف جغرافیایی کوهستانی و البته کنتراست میان خشونت کوه و لطافت رودخانه و شباهتهایی که این دو به ترتیب با رفتارهای طالبان و مردم افغانستان دارند را در خدمت درام به کار گیرد.

بازیگران به چشم عناصر صحنه

زرین دست بازیگران را نیز به چشم عناصری مکمل صحنه ها دیده و شاید برای همین باشد که در “مزار شریف” جلوه های بصری تازه ای از حسین یاری و مسعود رایگان و البته بازیگران مکملی چون عمار تفتی می بینیم.

هر کدام از این بازیگران فارغ از تواناییهای خویش در بازیگری این نیاز را هم دارند که با تصویرسازیهایی متفاوت، بلحاظ بصری هم خویش را در معرض مخاطب قرار دهند و خوشبختانه زرین دست نیز به دیده شدن اینها خیلی کمک کرده است. فقط تصویری که از مهتاب کرامتی در فیلم می بینیم بیش از حد تکراری و مشابه همان تصویر اغواکننده ای است که در بسیاری از فیملهای دیگر وی از “آدمکش” گرفته تا “آلزایمر” دیده بودیم.

خوشحالیم که در برابر “ویتوریو استورارو” قدعلم کرده اید!

“مزار شریف” اثری داستانگوست که در گونه سینمای ماجرایی-تاریخی ما می تواند اثری محترم به شمار برود. همین که چند میلیارد بودجه ای که هزینه تولید فیلم شده تلف نشده و لااقل بر دامنه تصویری ما از اتفاقی کاملا مرتبط با مردمان این مرز و بوم افزوده است جای تقدیر دارد.

همین که فضایی فراهم شده تا فیلمبرداری کارکشته چون زرین دست عیار تصویرسازی خود را نشان داده و در برابر رجوع برخی به فیلمبرداران فرنگی نظیر “ویتوریو استورارو” تمام قد، کیفیتی بالا از توان تکنسینهای سینمای ایران را ارائه کند، ارزشمند است.