1

تحلیل یک رسانه اصولگرا درباره ارتباط میان ترانه اخیر “ابی” با حذف نام شهید از برخی معابر شهری!

سینماروزان: مدتی کوتاه پس از آن که ابراهیم حامدی با ترانه ای از ترانه سرای همکار یک ارگان ارزشی متمول، قطعه ای ضدجنگ با نام “کوچه نسترن” را خواند، اخباری منتشر شد درباره حذف عنوان شهید از برخی معابر شهری.

رسانه اصولگرای “جوان” با کنار هم گذاشتن این دو رویداد ، به انتقاد از آنهایی پرداخته که تاب تحمل عنوان شهید بر کوچه و خیابان را هم ندارند.

متن تحلیل “جوان” را بخوانید:

خواننده لس‌آنجلسی که موزیک‌ویدئوی «کوچه» را بیرون داد شاید کسی فکر نمی‌کرد موضوع قرار است تا این اندازه بیخ پیدا کرده و به کوچه‌های شهرهایمان هم سرایت کند. ما ساده بودیم و نمی‌دانستیم زیرپوست این شهر دقیقاً دارند از اسامی کوچه‌هایمان شهیدزدایی می‌کنند. حالا که یاد این جمله آن پسرچفیه به دوش کلیپ خواننده لس‌آنجلسی می‌افتیم که می‌خواند: «به نسترن بگو اسم منو روی کوچه‌مون نذارن» یواش یواش شصتمان خبردار شده که دارد چه اتفاقی می‌افتد. یک دفعه چه می‌شود که نام شهید روی کوچه‌ها موضوع شعر شاعر غرب‌زده‌ای می‌شود که سال‌هاست به لس‌آنجلس‌نشین‌ها خوراک می‌دهد و چه اتفاقی افتاده که این اسم من را روی کوچه نگذارید به طور کاملاً اتفاقی مصادف می‌شود با حذف واژه شهید از روی کوچه‌های شهر. حالا مخالفان نظریه تئوری توطئه هر چه دلشان می‌خواهد بگویند، اما وقتی صغرا کبرای مسئله خودش جلوی چشم‌های ما کنار یکدیگر می‌نشیند نباید کسی انتظار داشته باشد خودمان را به کوچه نفهم‌ها بزنیم و سوت بلبلی‌زنان از کنار این همه وقاحت عبور کنیم.

شهید و شهادت همان چیزی است که دست مدعیان دروغین آزادی از آن خالی است. وقتی شما در این وادی ابداً حرفی برای گفتن نداشته باشید احتمالاً یک راه نباختن قافیه این است که دست طرف مقابل را هم خالی کنید. حالا اگر با شهیدسازی در فتنه ۸۸ کاری از پیش نرفت و نقشه آقاسلطان‌سازی درنگرفت و حتی یک مرده را هم نشد زنده کرد، نهایت کار به جایی می‌رسد که باید از اساس شهید و شهادت را حذف کرد تا این نقطه‌ضعف دار و دسته و طبقه و قشر ما کمتر به چشم بیاید. چقدر هم این همنوایی داخل و خارج تصادفی و یهویی می‌شود. امروز ترانه کوچه خواننده لس‌آنجلسی با حذف واژه شهید از کوچه‌هایمان همزمان شده و دیروز حذف داستان شهید فهمیده از کتاب‌های درسی دبستان با مانور رسانه‌ای بی‌بی‌سی فارسی و من‌وتو در یک زمان رخ داد. اصلاً هم معلوم نیست ارتباط این‌ها با هم و ما هم مثلاً اصلاً نفهمیدیم این تقارن‌ها را با یکدیگر.

بنازم کلام آن امامی را که فرمود: «شهدا شمع محفل دوستانند، شهدا در قهقهه مستانه‌شان و در شادی وصولشان «عند ربهم یرزقون»‌اند و از نفوس مطمئنه‌ای هستند که مورد خطاب «فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی» پروردگارند» و باز هم فرمود: «شهادت ارثی است که از اولیای ما به ما می‌رسد، آن‌ها باید از مردن بترسند که بعد از مرگ، موت را فنا می‌دانند، ما که بعد از موت را حیات بالاتر از این حیات می‌دانیم چه باکی داریم» و نیز فرمود: «خدا می‌داند که راه و رسم شهادت کور شدنی نیست و این ملت‌ها و آیندگان هستند که به راه شهیدان اقتدا خواهند نمود» و بنازم کلام رهبر فرزانه‌ای را که درباره مقام شهید و شهادت عنوان کردند: «امروز، به فضل همین شهادت‌ها و به برکت خون شهدا، ملت ما، ملت سربلند و آبرومندی است و ملت‌ها آبرو و عزت را این گونه باید پیدا کنند» و باز فرمودند: «فرزندان شهدا بدانند که پدران آنان موجب شدند که اسلام، در چشم شیطان‌ها و طاغوت‌های عالم، ابهت پیدا کند.»

در خارج از ایران و در همین غرب که مدینه فاضله محافل غرب‌زده این مرز و بوم است برای کشته‌های جنگ‌هایشان بیشترین و بهترین یادمان‌ها را می‌سازند. برای کشته‌های واقعه مشکوک ۱۱ سپتامبر طی این سال‌ها در همه شهر‌های امریکا سازه‌های هنری پرشماری به عنوان یادمان ساخته شده است و مقام کشته‌های جنگ در همه کشور‌های پیشرفته جهان مقامی شامخ تلقی می‌شود. وای به حال آن مردمی که حتی نام چند کوچه را نیز از جان‌باختگان جنگشان دریغ کنند. واضح است که نام و یاد شهیدان از کوچه‌ها و گذر‌های شهر‌های این مرز پرگهر پاک‌شدنی نیست و نخواهد بود. ان‌شاءالله