1

تازه ترین اظهارات خسرو سینایی پیش روی مدیرانی که عاشق عکس گرفتن با تابوت هنرمندان اند⇐برای امثال من مجال فعالیت نیست ولی فیلم‌هایی مبتدیانه ساخته شده با ١٠ برابر بودجه‌ای که فیلم من نیاز داشته است!!/یک سری گزارش سطح پایین را به‌عنوان فیلم به خورد ملت میدهند که واقعا با دیدن آنها از فیلمسازی بیزار شده‌ام!!/به من اجازه فیلمسازی نمیدهند و درعین حال از من دعوت میکنند که عضو هیات داوران فلان جشنواره شوم!!

سینماروزان: خسرو سینایی ازجمله سینماگران سرشناس ایرانی است که متاسفانه به دلایل مختلف در سالهای اخیر بیکار بوده! بیکاری امثال سینایی که بیش از هر چیز به نبود حامی برای تولید بازمیگردد را کنار بودجه های میلیاردی که فقط صرف هزینه های جاری و پشتیبانی زیرمجموعه های دولتی سینما میشود بگذارید یک واقعیت تکان دهنده عاید میشود و آن هم تجاهل مدیریت دولتی سینما در حمایت از این پیشکسوتان.

خسرو سینایی با اشاره به خط کشی های بی فایده در سینمای ایران به شهروند گفت: من فیلمساز هستم و بسته به موضوع پیش‌رو تصمیم می‌گیرم که فیلم مستند بسازم، مستند داستانی یا سینمایی داستانی، در صورتی که به اشتباه همیشه مُهر قدیمی مستندساز بودن را در این حرفه به من زده‌اند. این مهر باعث شده نتوانم بسیاری از کارها را انجام دهم. هیچ وقت نمی‌خواستم وارد بازار فیلم شوم، می‌خواستم استقلال خود را حفظ کند. هر زمانی هم که امکان ساختن فیلم داشته‌ام از “زنده باد” و “عروس آتش” گرفته تا بقیه آثارم در محافل بین‌المللی جایزه گرفتم، بنابراین آنها نمی‌توانستند بگویند سینایی فیلمسازی بلد نیست. می‌گفتند بله… ولی مستندساز است، در صورتی که این حرف دروغ است و چندین دهه ادامه دارد.

سینایی ادامه داد: نمی‌گذارند من و امثال من فیلممان را بسازیم و یک سری گزارش سطح پایین را به‌عنوان فیلم اجتماعی یا مستندنمایی همه جا پخش می‌کنند، واقعا با دیدن آنها از فیلمسازی بیزار شده‌ام، اینها که مستندنگاری نیست، یکسری تصویر گویاست.

این کارگردان افزود: با دیدن اینها احساس می‌کنم به حرفه‌ام توهین شده است. هر کسی با یک دوربین کوچک فیلم ساخته و می‌گوید که فیلمساز هستم. فیلم‌ها را با نوعی زرنگی به کانال‌های خارجی می‌فروشند، اما آدم از دیدن‌شان شرمنده می‌شود. نسلی ۵٠‌سال روی این موضوع کار کرد تا بگوید فیلم چیست و مستند چیست، اما حالا…. نمی‌شود که یکسری تصویر بگیرید، روی آن صدا بگذارید و بگویید مستند است. به اینها که مستند نمی‌گویند.

سینایی با اشاره به ذبح آخرین فیلمش “جزیره رنگین” در هنروتجربه بیان داشت: وقتی در آن زمان از آن مدیران هنروتجربه پرسیدم چطور فیلم را اکران کردید که پس از ۶ ماه فقط ۴‌میلیون و ٢٠٠‌هزار تومان فروخت؟ در جوابم گفت بفروش بساز تا اکران خوب بدهیم.
سینایی افزود: منظورم این نیست که هرگز فیلم بفروش نسازیم، می‌گویم هر فیلمی جایگاه خود را دارد و باید به آن امکان زندگی داد. قصدم این بود که در همه نقاط ایران براساس فرهنگ آن منطقه، با هنرمندان و داستان‌های همان منطقه فیلم‌هایی ساخته شود تا مردم با کشور خود بیشتر آشنا شوند، ولی با حرف‌هایی که آنها به من گفتند دیگر حرفی برای گفتن نداشتم و ندارم. مدت‌ها بود که تصمیم گرفته بودم سکوت کنم.

سینایی با گلایه از تبعیضها گفت: در همین دو‌سال اخیر هم که اوضاع اقتصادی کمی بدتر شده است، بارها دیده‌ام فیلم‌هایی ساخته شده با ١٠ برابر بودجه‌ای که فیلم من نیاز داشته است. اینها تاوان مستقل‌بودن است، پذیرفتم، (فیلم نمی‌سازم) به اندازه کافی فیلم ساخته‌ام.  با این شرایط نمی‌توانم فیلمم را بسازم، حالا شاید برای خودم کارهایی انجام دهم و در خانه با دوستانم فیلم بسازم، اما این‌طور نه. شاید عده‌ای بگویند تنبلی است که نمی‌خواهد فیلم بسازد، اما فیلم‌ساختن بودجه می‌خواهد. بعد از ۵٢سال توقع دارم از تجربیاتی که طی این سال‌ها کسب کرده‌ام، در ساختن فیلمی استفاده کنم که کمی بودجه بیشتری نسبت به بقیه نیاز دارد، جوان تازه‌کار نیستم که فیلم یک ربعه بسازم و دلم خوش باشد. این را نمی‌خواهم، بیش از ١٠٠ فیلم ساخته‌ام و الان دیگر نمی‌توام به خاطر اینکه فیلم ساخته باشم بروم دم در اتاق کسی بنشینم.

سینایی افزود: دلم می‌سوزد که بارها از این کلمه استاد استفاده می‌کنند، می‌گویند استاد! بیایید تشریف بیاورید هیأت ژوری و داور فلان جشنواره باشید، می‌گویم اگر من فیلمساز هستم، بگذارید کارم را بکنم. آدم بنده هیچ چیز نباشد جز خداوند، من بنده فیلمسازی نیستم، ولی فیلمسازی را با عشق دنبال کردم و سعی کردم حرمت آن را حفظ‌کنم، اما آنجایی که یک نفر -که معلوم نیست از کجا آمده- بگوید بفروش بساز تا اکران خوب بدهیم، دیگر جای من نیست.