1

افخمی با الهام از یک خواننده کوچه بازاری خطاب به کمال تبریزی⇐تو رو به خدا اگه میشه تنها نرو!

سینماژورنال: دیروز یازدهم اردیبهشت ماه کمال تبریزی در اعتراض به نقد تندی که در برنامه “هفت” درباره فیلم “دونده زمین” وی صورت گرفته سریال “سرزمین کهن” را تعطیل کرد؛ این تعطیلی در شرایطی رقم خورد که در هفته های اخیر این پروژه با بروز برخی مشکلات مالی هم مواجه شده بود.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال یک روز بعد از آن اتفاق بهروز افخمی با انتشار نامه ای خطاب به تبریزی این رفتار او را که تاب یک نقد را هم ندارد زیر سوال برده است.

 مجری «هفت» در متن کامل این نامه که با تیتر “دهان ما را بستی، با باقی ملت چه می کنی؟” که در “ایسنا” منتشر شده خطاب به کمال تبریزی این پرسش را مطرح کرده است که چرا باید خفقان بگیرد.

افخمی البته از تبریزی پیشنهادداده اگر خیال می کند وی جرمی مرتکب شده از طریق صحیح شکایت کند و نه سریالی محصول رسانه ملی را گرو بگیرد.

نکته جالب درباره این نامه آن است که افخمی ابتدای آن را با مطلع یکی از ترانه های جمال وفایی خواننده کوچه بازاری دهه 50 آغاز کرده است؛ مطلع ترانه ای با نام “یه شهر دور” که اخیرا توسط گروه دنگ شو هم بازخوانی شده بود.

سینماژورنال متن کامل نامه افخمی را ارائه می دهد:

“حضرت کمال خان تبریزی سلام!

“شنیده ام عزم سفر کرده‌ای

هوای دلدار دگر کرده‌ای

عشقِ مرا ز سر به در کرده‌ای

تو رو به خدا اگه میشه تنها نرو!”

فرموده‌ای که سریال «سرزمین کهن» را نیمه کاره وِل می‌کنی مگر اینکه برنامه «هفت» تعطیل شود و ما را از تلویزیون اخراج کنند. چرا عزیزم؟ مگر ما چه کرده‌ایم که می خواهی به هر قیمت که باشد خفقان بگیریم؟ تو اگر رئیس جمهور می‌شدی چه بلایی سرمان می‌آوردی؟ لابد دستور صادر می کردی که ما را بگیرند و به زندان بیندازند و اگر رئیس قوه قضاییه می‌گفت نمی توانی چنین دستوری بدهی و قانون اجازه نمی‌دهد، کار مملکت را ول می کردی و قهر می کردی و توی خانه بست می‌نشستی.

عزیز دلم مملکت قانون دارد. اگر خیال می‌کنی ما جرمی مرتکب شده‌ایم، باید از طریق صحیح شکایت کنی. نه اینکه سریالی را گرو بگیری که سال‌هاست حتما میلیون ها نفر منتظراند تا به تماشای آن بنشینند.

از تعطیل کردن برنامه «هفت» می‌خواهی به کجا برسی؟ به فرض که دهان ما را بستی، با بقیه ملت که برای خودشان حق حیات و حرف زدن و اظهارنظر قائل‌اند چه می کنی؟ واقعا خیال می‌کنی می توانی همه را ساکت کنی یا وادار کنی دربارۀ فیلم‌هایت آن طور حرف بزنند که خودت می‌پسندی؟ چرا آنقدر لیبرال شده‌ای عزیزم؟ چرا اصلا تحمل نقد، مخالفت و پرخاش و جدل را نداری؟

مگر از پشت کوه آمده‌ای و خبر نداشتی که وقتی آدم فیلم می‌سازد باید منتظر نقد و نظر کوبنده و بی‌رحمانه هم باشد. چرا اینطوری شده‌ای رفیق قدیمی؟

این‌ها که گفتم برای خودت بود. وگرنه مرا خوب می‌شناسی و می دانی که هیچ بدم نمی آید یکی پیدا شود و پریزم را از برق بکشد.

والسلام

بهروز افخمی​»