1

ادعاها و اظهارات تهمینه میلانی بعد از شکایت از تعطیل‌کننده نمایشگاه نقاشیهایش⇐پشت این هجمه‌ها همان جریانی بود که فیلم «نیمه پنهان» را توقیف کرد/چرا بدون تحقیق، نمایشگاه را لغو کردند و حتی تابلوهای مرا گروگان گرفتند؟/آنها که نمایشگاه مرا برهم زدند، آگاهانه یا ناآگاهانه از آقای الف. پ که در خارج از ایران زندگی می‌کند، خط می‌گیرند!!/آقای الف.پ به احتمال قوی مأمور ویژه همان جریانی است که مرا به زندان فرستاد!!/افرادی که نگران کپی‌کاری هستند چرا زمانی که «سوفیا کوپولا» با کپی برداری از «سوپراستار» فیلم «یک جایی» را ساخت، اعتراض نکردند!!!/غم‌انگیزترین بخش ماجرا زمانی بود که صداوسیما اعتبار مرا خدشه‌دار کرد/مسئولان هنرهای تجسمی تأکید کرده‌اند تعطیلی نمایشگاه بدون نظر کارشناسان امر، عملی غیرقانونی است!

سینماروزان: اولین نمایشگاه نقاشیهای تهمینه میلانی با عنوان «فیلمهایی که نساختم» زودتر از حد تصور توسط برگزارکننده اش که گالری ایوان بود لغو شد؛ این اتفاق در واکنش به ادعای کپی کاری در برخی آثار میلانی صورت گرفت و به خصوص ادعایی که از سوی یک هنرمند روس مقیم اسرائیل به نام «جنی میلیهاو» صورت گرفته بود.

تعطیلی این نمایشگاه که شکایت میلانی را به دنبال داشته است، گلایه های این کارگردان سینمای ایران را هم به همراه داشته است. میلانی در گفتگو با «شرق» با انتقاد از شرایطی که منجر به تعطیلی نمایشگاهش شد از این گفته که بهتر بود ابتدا با کارشناسی، درباره کپی برداری به نتیجه میرسیدند و سپس نمایشگاه را تعطیل میکردند.

میلانی در گفتگویش ادعاهایی را هم درباره ربط تعطیلی نمایشگاه با فردی در خارج از ایران طرح کرده و مدعی شده سوفیا کوپولا فیلم «یک جایی» را با کپی برداری از فیلم «سوپراستار» وی ساخته است ولی کسی به این ماجرا اعتراض نکرده!!!

تحلیلتان از هجمه‌های صورت‌گرفته علیه نمایشگاه نقاشی شما چیست؟
از کنارهم گذاشتن مجموعه اتفاقاتی که از سال‌های ۱۳۸۱ تا امروز برایم افتاده است حدس من این است که پشت این هجمه‌ها همان جریانی است که با جوسازی، فیلم «نیمه پنهان» را توقیف و مرا با چهار اتهام واهی، راهی زندان کردند، اما خوشبختانه حرکت ایشان نتیجه نداد و من با جو مثبتی که در جامعه وجود داشت، هشت روز بعد آزاد و پس از پنج سال تبرئه شدم. متأسفانه با تبرئه‌شدن من ماجرا پایان نیافت و هرچند وقت یک‌بار با شکایت‌های مشابه از طرف همان جریان و به عناوین مختلف به دادگاه‌های مختلف فراخوانده شدم؛ تقریبا هر سال یک‌بار. احتمالا با این هدف که مدام درگیر نگاهم دارند.
  چرا اقدام به شکایت علیه گالری ایوان کردید؟
به عقیده ما حرکت مدیر نمایشگاه نقاشی من، بعد از هجوم افرادی که خود را دانشجو می‌نامیدند و در اعتراض به این مسئله که یک کارگردان سینما حق برگزاری نمایشگاه ندارد، اقدام به اعمال غیرفرهنگی کردند، شایسته یک مدیر نمایشگاه نبود!
به‌ویژه پس از آنکه نمایشگاه را تعطیل کردند، به‌سرعت در مصاحبه خود با روزنامه شما و توجیه رفتار غیرقانونی خود، بی‌توجه به جوانب امر و شخصیت فرهنگی و اعتبار من، مرا متهم به کپی یکی از آثار کردند و درواقع بدون آنکه تحقیقی در این زمینه انجام پذیرد و نظر متخصصان و کارشناسان هنرهای تجسمی پرسیده شود، حقوق قانونی مرا زیرپا گذاشتند و بدتر از آن تابلوهای مرا گروگان گرفتند و هربار خواستار تابلوهای خود شدم، از پس‌دادن آن امتناع کردند. امیدوارم با اقدامات قانونی‌ای که کردیم، تابلو را پس بگیریم. موضوع مطرح‌شده هم برخلاف اتهامات مدیر گالری کپی نیست و شباهت دارد که در حوزه هنرهای تجسمی امری طبیعی است، اما مدیر گالری همان روز باعجله حکم داد و حکم را به اجرا درآورد. حال آنکه کنترل تابلوها باید پیش از شروع نمایشگاه و توسط خود گالری انجام می‌گرفت تا اگر شبهه یا شباهتی وجود داشت، برطرف شود.
 با توجه به اینکه خودتان شباهت با یکی از کارها را تأیید کردید، چرا در یکی از تحلیل‌هایتان به کارشکنی برخی از افراد در آن‌سوی مرزها اشاره داشتید؟
شباهت یک اثر که دلیل تعطیلی نمایشگاه نمی‌شود! الهام از آثار هنری همیشه در هنرهای تجسمی، حتی هنرهای دراماتیک رایج بوده و هست. من همیشه گفته‌ام که از همه‌چیز و همه‌کس الهام می‌گیرم، اما حرف خودم را می‌گویم. داستان خودم را می‌نویسم. نقاشی خودم را می‌کشم.
شک نکنید که دوستان جوانی که نمایشگاه مرا برهم زدند، آگاهانه یا ناآگاهانه از آقای الف. پ که در خارج از ایران زندگی می‌کند، خط می‌گیرند که به احتمال قوی مأمور ویژه همان جریان داخلی است که مرا به زندان فرستادند.
مسلما اگر حسن‌نیتی وجود داشت و این افراد نگران کپی آثار هنری بودند، زمانی که خانم سوفیا کاپولا چند سال بعد از ساخته‌شدن فیلم سوپراستار به کارگردانی من فیلم some where(یک جایی) را با شباهت بسیار زیاد در داستان و حتی دکوپاژ ساخت و برایش اسکار هم گرفت، اعتراض می‌کردند!
این‌همه هجمه برای شباهت یک اثر نقاشی! آن هم اثری که صاحبان آنها ادعا و شکایتی از همدیگر ندارند!
غم‌انگیز‌ترین بخش ماجرا زمانی بود که صداوسیما هم در چند برنامه مهم، از جمله دخترانه و 8:30 با نشر اکاذیب اعتبار مرا هدف قرار داد که به‌موقع برخورد قانونی خواهد شد، آن هم با اضافه‌کردن تابلو‌های دیگر که خانم‌های جوان از روی تابلو‌های من کشیده بودند و بارهاوبارها اعلام کردند که ما با اجازه خانم میلانی این تابلوها را کشیده‌ایم، اما وقتی قرار نیست گوش شنوایی باشد، خب! نمی‌شنوند. این‌همه هجمه برای تخریب و شخصیت فرهنگی، اجتماعی و هنری من و بالاتر از آن ترور شخصیت نباید تبدیل به یک فرهنگ شود و امیدوارم رسانه‌های مستقل در این راه یاری‌ام کنند.
  واکنش مسئولان هنرهای تجسمی ارشاد در این مورد چه بود؟
من با یکی از مسئولان ارشد هنرهای تجسمی بعد از تعطیل‌شدن نمایشگاه توسط مدیر نمایشگاه صحبت کردم، ایشان هم معتقد بودند تعطیلی نمایشگاه بدون نظر کارشناسان امر، عملی غیرقانونی است و برخورد خواهد شد که امیدوارم این‌طور باشد تا این خانم مدیر نتواند صدمه‌ای را که به من زد، به شخص دیگری بزند.
  حرف دیگر؟
درحال‌حاضر چند جامعه‌شناس از دوستان من با بررسی صفحه اینستاگرام من، در حال بررسی رفتار اجتماعی برخی از افرادی که در فضای مجازی با شنیدن اخبار‌های ناصواب شروع به پرخاش و هتاکی می‌کنند هستند که جای تحقیق و بررسی بسیار دارد.
به نظر می‌رسد فرهنگ ارتباطی ما بسیار ضعیف و نیازمند توجه مسئولان امر است. این حجم از فحاشی گویای کم‌کاری مسئولان مربوطه است که اعتراض جمع کثیری از هنرمندان و مردم دغدغه‌مند را در پی داشت.
البته در میان هجمه‌ها، تعدادی از دانشجویان تجسمی دردهای خود را هم مطرح کرده بودند. از کامنت‌های ایشان دریافتم که بازار هنری و عدم امکان یا ضعف نمایش آثار هنری ایشان و یافتن گالری از مشکلات ایشان است و اگر بتوانم کمکی باشم در جهت حل این معضل، کوتاهی نخواهم کرد، هرچند که قدرتی ندارم.
ای‌کاش هنرمندان جوان که تحت‌تأثیر عده‌ای بدخواه قرار گرفتند، اولین حضور مرا در عرصه هنرهای تجسمی به فال نیک می‌گرفتند تا با بحث‌ و‌ گفت‌وگوی سازنده در حل معضلات و رشد هنری گام برمی‌داشتیم، نه تخریب.